معرفت از طریق بازنمایی هنرمندانه


علیرضا نراقی
منتقد

​​​​​​​شناخت تنها زمانی به دست می‌آید که فاعل شناسنده بتواند سوژه شناسایی را برای خود بازنمایی و بازتعریف کند. اگر نتوانیم در دستگاه فاهمه خود تصوری از چیزها ایجاد کنیم، یعنی نتوانیم آنها را در ذهن خود بازنمایی کنیم، هیچگاه راه به شناخت آنها نخواهیم برد. به طور عادی برای یک انسان که دارای همه امکانات حسی و ذهنی خود باشد، این بازنمایی ابتدا از طریق حواس پنجگانه حاصل می‌شود. انسان‌ چیزها را می‌بیند، می‌شنود، می‌بوید، لمس می‌کند و می‌چشد و از طریق این امکانات، متوجه ماهیت و خاصیت آنها می‌شود. یک کودک پیش از هر چیز می‌آموزد که چگونه از طریق حواس خود شناخت حاصل کند و اینگونه فرایند بازنمایی برای او خودی و روزمره می‌شود.
 اما اگر این حواس در انسانی کامل نشود، یا بخشی از آنها را به طور مادرزاد نداشته باشد، فرایند بازنمایی و بازتعریف چیزها دچار اخلال خواهد شد، اما نقص در حواس مثلاً نابینایی یا ناشنوایی و... باعث نمی‌شود که انسان از فرایند بازنمایی و نیاز به شناخت دست بکشد یا این اصل حیاتی برای او منتفی و محال شود. در هر حال انسان برای شناخت ابژه‌ها نیاز به بازنمایی آنها در درون خود دارد، پس نقص در حواس پنجگانه تنها فرایند بازنمایی را دگرگون می‌کند و انسان دچار نقصان را وادار می‌کند  با ابزار دیگری و اغلب به نحوی خلاق دست به بازنمایی چیزها بزند. مستند کوتاه و تحسین شده «چهره کارلوتا» که  سال 2018 توسط والنتین ریدل و فردریک شولد آلمانی ساخته شد، نگاهی خلاقانه دارد به فرایند شناخت یک انسان با وجود نقص در حواس. کارلوتا نابیناست و نمی‌تواند چهره‌ها را بشناسد و به خاطر بسپارد. این نقص شناخت و پیچیدگی در بازنمایی، سبب می‌شود که او در انزوا قرار گیرد، در مدرسه تحقیر و طرد شود و همین شکنجه اجتماعی غیر پذیرنده، سبب می‌شود  فرایند ساده‌ای که او خود راه‌های پوشش و جبران آن را پیدا کرده است به تعویق بیفتد.
 اما با عبور از دوران مدرسه و دشواری‌های کودکی، کارلوتا نسبت خود با جهان را باز می‌یابد، اختلال سال‌های اول زندگی به فرایندی خلاق از مواجهه تبدیل می‌شود. کارلوتا با لمس و نقاشی بر مبنای حسی که از لمس صورت‌ها دارد جهان شناختی خود را بازسازی می‌کند و نقص را به شناختی تازه و متفاوت‌ بدل می‌سازد که احساسات و تصاویری نو را برای تمامی جهان به ارمغان می‌آورد. هنر اینجا تبدیل به فرایندی می‌شود که نقص را به قابلیت تبدیل می‌کند و ابهام را به شناختی تازه از اموری دیریاب.
مستند با گونه انیمیشن روایت می‌شود و از این طریق ما موفق می‌شویم به جای تصاویر مرسوم، جهان کارلوتا را ببینیم و بشناسیم. «چهره کارلوتا» که در جشنواره‌های مختلف همچون ادمونتون، لایپزیک داک، آریزونا و لندن مورد ستایش قرار گرفته است، نمایی است از امکان‌های شناختی متفاوت که منتهی به بیانگریِ قدرتمندی فراتر از عادات شناختی روزمره آدمی می‌شود. هنر و شیوه‌های متفاوت بازنمایی جهان، از قضا کمک می‌کنند تا ما نقص بازنمایی مرسوم و متکی بر حواس خود را بشناسیم و بتوانیم احساسات نهفته و پنهانی را که کمتر در حواس بازتاب می‌یابند  رمزگشایی و بازیابی کنیم و این یعنی همان معرفت نسبت به معنای اشیا.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8039/24/631514/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها