دیگه چه خبر؟
هلاکت عامل حمله تروریستی به حرم شاهچراغ
خبر اول اینکه، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس روز گذشته اعلام کرد: با وجود همه تلاشها، تروریست ضارب زائران حرم مطهر حضرت احمدبن موسی شاهچراغ (ع) در شیراز به هلاکت رسید. این فرد پس از حمله تروریستی غروب چهارشنبه چهارم آبانماه و به دنبال واکنش نیروهای امنیتی و انتظامی زخمی، دستگیر و برای مداوا به یک بیمارستان شیراز منتقل شده بود. رسانه رسمی داعش نیز عصر دیروز با انتشار تصویر عامل جنایت شاهچراغ، نام او را «أبو عائشة العُمری» خواند که پیشتر با خلیفه این گروه بیعت کرده بود.
داعش شویی به سبک اصلاح طلبان
خبر دیگر اینکه، روز گذشته فیلم بیعت تروریست داعشی حادثه شاهچراغ(ع) با سرکرده این گروهک منتشر شد تا مضحکه ادعای برخی اصلاحطلبان برای آنان باقی بماند؛ برای نمونه، حسن اسدی زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب همزمان با حادثه شیراز در توئیتر با انتشار عکسی از لحظه بازداشت تروریست تکفیری، این شبهه را مطرح کرد که «برخی کاربران ایراد کردهاند که چرا تروریست شاهچراغ کفش پا ندارد و با جوراب سفید مشغول عملیات است. آیا کفشهایش را به کفشداری حرم سپرده؟» جمله آخر، یعنی «آیا کفشهایش را به کفشداری حرم سپرده؟» درواقع همان ابهام کانونی است که او سعی داشت با بیان آن، ابهام و القای این سؤال و شبهه را در ذهن مخاطبانش ایجاد کند که تروریست تکفیری با هماهنگی! این عملیات را انجام داده است!
هرچند وی چندین ساعت بعد با انتشار تصاویر متعدد از تروریست داعشی که کفش به پا داشت، این ادعای خود را پس گرفت، اما نه عذرخواهی کرد و نه بابت شبههافکنیهای خود و تلاش برای تطهیر داعش، توضیحی داد. حتی هنگام پس گرفتن ادعا، صرفاً به این بسنده کرد که «کاربران گفتهاند و نشان دادهاند که مهاجم از ابتدا کفش داشته است.» زیدآبادی البته به این سؤال پاسخ نداد که مسأله همراهی وی با رسانههای ضدانقلاب و تشویش اذهان عمومی چه میشود؟ اتهام زنیها به نهادهای انقلابی و مشوش کردن ذهن مخاطبان او، چه می شود؟
سعید شریعتی، دیگر چهره به اصطلاح اصلاحطلب بود که در حادثه تروریستی شاهچراغ(ع) نتوانست همدستی خود را با ضدانقلاب و بالاتر از آن، همدستی خود را با داعش پنهان کند. سعید شریعتی تلاش کرد این نکته را به مخاطبان خود القا کند که بیانیه صادر شده از سوی داعش، جعلی است و احتمالاً کسان دیگری، برای انحراف آشوبگران و فرونشاندن آتش اغتشاشها، آن را طراحی و منتشر کردهاند. شریعتی در توئیتر نوشت: «اطلاعیهای که به نام داعش منتشر شده است یک سوتی بزرگ دارد: امروز چهارشنبه در سرزمینهای عربی ۱ ربیعالثانی و در تقویم ایران ۲۹ ربیعالاول است. اساساً ربیعالاول ۲۹ روزه است. این سوتی ناشی از چیست؟» باوجود تلاش کاربران برای فهم این نکته بدیهی به شریعتی که ماه قمری، میتواند 29 یا 30 روز باشد، اما نه تنها سعید شریعتی اصرار داشت که همچنان بر شبهه خود پافشاری کند، بلکه حتی حسن اسدی زیدآبادی هم در این فقره با او همراهی کرد. این همراهی با داعش و تلاش برای تبرئه این گروهک جنایتکار از جنایت شاهچراغ درحالی صورت گرفت که رسانههای غربی و منطقهای، اصالت بیانیه داعش را تأیید و پذیرفتند و اعلام کردند که این اقدام تروریستی از سوی این گروهک صورت گرفته است. آخرین سندی که انتساب جنایت شاهچراغ به داعش را تأیید میکند، فیلم بیعت عامل تکفیری این حمله است که روز گذشته منتشر شد.
باوجود این، اصلاحطلبانی مانند زیدآبادی و شریعتی در لاک سکوت فرورفته و همچنان حاضر نشدند بپذیرند که این حمله از سوی داعش صورت گرفته است. شاید به این دلیل که پذیرش این امر، چه بسا باعث سرخوردگی حامیان و طرفداران این چهرهها در خیابان شود.
کدام «مردم» برای اصلاحطلبان مهم شدند؟
دســـــت آخر اینکه، دولتهای یازدهم و دوازدهم به عنوان غیرمردمیترین دولت ایران پس از انقلاب، کمترین ارتباطی با شبکه مسائل و مشکلات مردم نداشت. رئیس دولت وقت حتی روابط محدودی با اعضای هیأت دولت داشت و نزدیکترین ارتباط آن با مردم به نظرسنجی از پشت شیشههای دودی خودروی در حال عبور از خط ویژه محدود بود. حالا روزنامه اصلاحطلب شرق با وجود گذشت یک سال از همان دولت در سرمقاله خود با اشاره به این مسأله که «مردم را نباید انکار کرد»، نوشت: «انکار مردم به بازگشت خشونتبار آنان میانجامد. گیرم این مردمی که پا به خیابان گذاشته و اعتراض میکنند، همه آن مردمی نباشند که وجود دارند؛ اما مردماند.» این روزنامه همچنین خطاب به دولت نوشت: «رئیس دولت میتوانست بعد از روی کار آمدن خطاب به مردمی سخن بگوید که نامرئیاند، اما وجود دارند. دولت رئیسی نه تنها چنین کاری نکرد بلکه فرصت را مغتنم شمرد تا مطالبات ایدئولوژیک چهرهها و جریانات سیاسی را محقق سازد که از حامیان دولت بودند.»
این روزنامه در حالی مدعی انکار مردم توسط دولت شده است که رئیس جمهور از ابتدای شروع غائله اخیر با به رسمیت شناختن اعتراضات و تفکیک آن از اغتشاش، ناامنی و ترور صراحتاً از اهمیت گفتوگو سخن گفت. پیگیری مسائل اعتراضات قانونی در چهارچوب قانون اساسی برای اولین بار توسط دولت سیزدهم انجام شده و استاندار تهران برای اولین بار اعلام کرده چند نقطه از تهران برای اعتراضات قانونی مردم در نظر گرفته خواهد شد. این اتفاق در حالی است که دولتهای سابق با ادعای توجه به حقوق شهروندی از هر اقدام حداقلی در به رسمیت شناخته شدن این مسأله واهمه داشتند. لیست بزرگ شکایتهای دولت از رسانهها و منتقدان، بی توجهی به اعتراضات مردم با شعار مرگ بر گرانی و همچنین واکنش تمسخرآمیز به گلایه مردم از افزایش ناگهانی قیمت بنزین تنها نمونههایی از انکار مردم در گذشته بوده است.
به نظر میرسد اکنون که دولت سیزدهم با بازگشت ریل حکمرانی به سمت مردم، حضور بی وقفه در شهرها و روستاهای کشور و تلاش جهانی برای آواربرداری از میراث گذشته و همچنین به رسمیت شناختن اعتراضات (نه اغتشاشات) مسیر جدیدی را پیش روی کشور باز کرده است برخی جریانهای سیاسی با حمله به دولت مسیر بیانصافی و انتقامگیری از مردم را در پیش گرفتهاند تا جایی که تنها یک روز پس از حادثه تروریستی شیراز و همچنین شهادت بیش از 30 نیروی حافظ امنیت همزبان با دشمنان ملت ایران، جای شهید و جلاد را عوض میکنند.
خبر اول اینکه، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس روز گذشته اعلام کرد: با وجود همه تلاشها، تروریست ضارب زائران حرم مطهر حضرت احمدبن موسی شاهچراغ (ع) در شیراز به هلاکت رسید. این فرد پس از حمله تروریستی غروب چهارشنبه چهارم آبانماه و به دنبال واکنش نیروهای امنیتی و انتظامی زخمی، دستگیر و برای مداوا به یک بیمارستان شیراز منتقل شده بود. رسانه رسمی داعش نیز عصر دیروز با انتشار تصویر عامل جنایت شاهچراغ، نام او را «أبو عائشة العُمری» خواند که پیشتر با خلیفه این گروه بیعت کرده بود.
داعش شویی به سبک اصلاح طلبان
خبر دیگر اینکه، روز گذشته فیلم بیعت تروریست داعشی حادثه شاهچراغ(ع) با سرکرده این گروهک منتشر شد تا مضحکه ادعای برخی اصلاحطلبان برای آنان باقی بماند؛ برای نمونه، حسن اسدی زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب همزمان با حادثه شیراز در توئیتر با انتشار عکسی از لحظه بازداشت تروریست تکفیری، این شبهه را مطرح کرد که «برخی کاربران ایراد کردهاند که چرا تروریست شاهچراغ کفش پا ندارد و با جوراب سفید مشغول عملیات است. آیا کفشهایش را به کفشداری حرم سپرده؟» جمله آخر، یعنی «آیا کفشهایش را به کفشداری حرم سپرده؟» درواقع همان ابهام کانونی است که او سعی داشت با بیان آن، ابهام و القای این سؤال و شبهه را در ذهن مخاطبانش ایجاد کند که تروریست تکفیری با هماهنگی! این عملیات را انجام داده است!
هرچند وی چندین ساعت بعد با انتشار تصاویر متعدد از تروریست داعشی که کفش به پا داشت، این ادعای خود را پس گرفت، اما نه عذرخواهی کرد و نه بابت شبههافکنیهای خود و تلاش برای تطهیر داعش، توضیحی داد. حتی هنگام پس گرفتن ادعا، صرفاً به این بسنده کرد که «کاربران گفتهاند و نشان دادهاند که مهاجم از ابتدا کفش داشته است.» زیدآبادی البته به این سؤال پاسخ نداد که مسأله همراهی وی با رسانههای ضدانقلاب و تشویش اذهان عمومی چه میشود؟ اتهام زنیها به نهادهای انقلابی و مشوش کردن ذهن مخاطبان او، چه می شود؟
سعید شریعتی، دیگر چهره به اصطلاح اصلاحطلب بود که در حادثه تروریستی شاهچراغ(ع) نتوانست همدستی خود را با ضدانقلاب و بالاتر از آن، همدستی خود را با داعش پنهان کند. سعید شریعتی تلاش کرد این نکته را به مخاطبان خود القا کند که بیانیه صادر شده از سوی داعش، جعلی است و احتمالاً کسان دیگری، برای انحراف آشوبگران و فرونشاندن آتش اغتشاشها، آن را طراحی و منتشر کردهاند. شریعتی در توئیتر نوشت: «اطلاعیهای که به نام داعش منتشر شده است یک سوتی بزرگ دارد: امروز چهارشنبه در سرزمینهای عربی ۱ ربیعالثانی و در تقویم ایران ۲۹ ربیعالاول است. اساساً ربیعالاول ۲۹ روزه است. این سوتی ناشی از چیست؟» باوجود تلاش کاربران برای فهم این نکته بدیهی به شریعتی که ماه قمری، میتواند 29 یا 30 روز باشد، اما نه تنها سعید شریعتی اصرار داشت که همچنان بر شبهه خود پافشاری کند، بلکه حتی حسن اسدی زیدآبادی هم در این فقره با او همراهی کرد. این همراهی با داعش و تلاش برای تبرئه این گروهک جنایتکار از جنایت شاهچراغ درحالی صورت گرفت که رسانههای غربی و منطقهای، اصالت بیانیه داعش را تأیید و پذیرفتند و اعلام کردند که این اقدام تروریستی از سوی این گروهک صورت گرفته است. آخرین سندی که انتساب جنایت شاهچراغ به داعش را تأیید میکند، فیلم بیعت عامل تکفیری این حمله است که روز گذشته منتشر شد.
باوجود این، اصلاحطلبانی مانند زیدآبادی و شریعتی در لاک سکوت فرورفته و همچنان حاضر نشدند بپذیرند که این حمله از سوی داعش صورت گرفته است. شاید به این دلیل که پذیرش این امر، چه بسا باعث سرخوردگی حامیان و طرفداران این چهرهها در خیابان شود.
کدام «مردم» برای اصلاحطلبان مهم شدند؟
دســـــت آخر اینکه، دولتهای یازدهم و دوازدهم به عنوان غیرمردمیترین دولت ایران پس از انقلاب، کمترین ارتباطی با شبکه مسائل و مشکلات مردم نداشت. رئیس دولت وقت حتی روابط محدودی با اعضای هیأت دولت داشت و نزدیکترین ارتباط آن با مردم به نظرسنجی از پشت شیشههای دودی خودروی در حال عبور از خط ویژه محدود بود. حالا روزنامه اصلاحطلب شرق با وجود گذشت یک سال از همان دولت در سرمقاله خود با اشاره به این مسأله که «مردم را نباید انکار کرد»، نوشت: «انکار مردم به بازگشت خشونتبار آنان میانجامد. گیرم این مردمی که پا به خیابان گذاشته و اعتراض میکنند، همه آن مردمی نباشند که وجود دارند؛ اما مردماند.» این روزنامه همچنین خطاب به دولت نوشت: «رئیس دولت میتوانست بعد از روی کار آمدن خطاب به مردمی سخن بگوید که نامرئیاند، اما وجود دارند. دولت رئیسی نه تنها چنین کاری نکرد بلکه فرصت را مغتنم شمرد تا مطالبات ایدئولوژیک چهرهها و جریانات سیاسی را محقق سازد که از حامیان دولت بودند.»
این روزنامه در حالی مدعی انکار مردم توسط دولت شده است که رئیس جمهور از ابتدای شروع غائله اخیر با به رسمیت شناختن اعتراضات و تفکیک آن از اغتشاش، ناامنی و ترور صراحتاً از اهمیت گفتوگو سخن گفت. پیگیری مسائل اعتراضات قانونی در چهارچوب قانون اساسی برای اولین بار توسط دولت سیزدهم انجام شده و استاندار تهران برای اولین بار اعلام کرده چند نقطه از تهران برای اعتراضات قانونی مردم در نظر گرفته خواهد شد. این اتفاق در حالی است که دولتهای سابق با ادعای توجه به حقوق شهروندی از هر اقدام حداقلی در به رسمیت شناخته شدن این مسأله واهمه داشتند. لیست بزرگ شکایتهای دولت از رسانهها و منتقدان، بی توجهی به اعتراضات مردم با شعار مرگ بر گرانی و همچنین واکنش تمسخرآمیز به گلایه مردم از افزایش ناگهانی قیمت بنزین تنها نمونههایی از انکار مردم در گذشته بوده است.
به نظر میرسد اکنون که دولت سیزدهم با بازگشت ریل حکمرانی به سمت مردم، حضور بی وقفه در شهرها و روستاهای کشور و تلاش جهانی برای آواربرداری از میراث گذشته و همچنین به رسمیت شناختن اعتراضات (نه اغتشاشات) مسیر جدیدی را پیش روی کشور باز کرده است برخی جریانهای سیاسی با حمله به دولت مسیر بیانصافی و انتقامگیری از مردم را در پیش گرفتهاند تا جایی که تنها یک روز پس از حادثه تروریستی شیراز و همچنین شهادت بیش از 30 نیروی حافظ امنیت همزبان با دشمنان ملت ایران، جای شهید و جلاد را عوض میکنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه