جنگ، نه آنچنان که میگویند
ستار دولتشاهی
منتقد
دیشب فرصتی پیش آمد تا فیلم تحسینبرانگیز (All Quiet on the Western Front) را که در ایران با نام «در جبهه غرب خبری نیست» معروف است، ببینم؛ اثری ضدجنگ و به زبان آلمانی که محصول مشترک دو کشور آلمان و امریکاست و سال ۲۰۲۲ ساخته شده است. ادوارد برگر این فیلم را بر اساس رمان موفق اریش ماریا رمارک (۱۹۲۹) کارگردانی کرده و در آن دانیل برول، آلبرشت شوخ، سباستین هالک، فلیکس کامرر، آرون هیلمر، ادین حسنوویچ و دیوید اشتریسو ایفای نقش کردهاند. نکتهای که پیش از شروع به معرفی فیلم باید به آن اشاره کنیم، این است که «در جبهه غرب خبری نیست» نماینده کشور آلمان در اسکار 2023 خواهد بود و بسیاری آن را به عنوان یکی از بختهای مهم اسکار غیرانگلیسی میدانند. از رمان آقای رمارک شروع کنیم: اثری که سال ۱۹۲۸ بلافاصله پس از انتشار، با اقبال گستردهای روبهرو شد و خیلی زود لقب مهمترین و شناختهشدهترین رمان ضدجنگ را از آن خود کرد. داستان درباره تجربه یک سرباز جوان آلمانی در جبهه غربی جنگ جهانی اول است. از این رمان آلمانی بارها اقتباس سینمایی شده، اما بیشتر به زبان انگلیسی بوده و این اولین باری است که نسخه آلمانی آن ساخته میشود. البته ناگفته نماند نسخهای که سال ۱۹۳۰ لوئیس مایل استون از این رمان ساخت، برنده اسکار بهترین فیلم شد و همین را باید بخشی از شانس امسال این فیلم تازه هم بهحساب آورد و علاوه بر این، نسخه تلویزیونی آن فیلم هم سال ۱۹۷۹ موفق به کسب ۷ نامزدی جایزه «امی» شد و در نهایت برنده یکی از جایزهها. فیلم، داستان سر راست اما مهیجی دارد. پائول و دوستانش سرکوک، دلقوی و مشتاق به جنگ میروند اما ماجرا آنطور که آنها در خیال نوجوانیشان میبینند، پیش نمیرود و از همان اولین لحظه ورود به خط مقدم جبهه، همه چیز رنگی دیگر میگیرد. گروه رفقا زیر بارشها و حملههای جنونآمیز جنگ، یکییکی به نحوی از انحا از بین میروند و سه نفر از آن جمع دوستان میماند. از اواسط فیلم، مذاکراتی برای پایان جنگ بین آلمان و فرانسه شکل میگیرد؛ آلمانی که البته دستی نهچندان پر زیر فشار فرانسویها در جنگ دارد و در نهایت تن به پذیرش صلح میدهد. صلحی که اگر چه دیر اتفاق میافتد و منجر به کشته شدن هزاران تن دیگر میشود، اما بازماندهها را امیدوار به بازگشت به خانه نگه میدارد تا روزی که قرار است در تاریخ و ساعت و لحظه مقرری صلحِ قطعی عملیاتی شود. آیا نوجوانها به این لحظه میرسند؟ دسته دوستان تا رسیدن این عدد مقرر «یازده» چطور جان خودشان را نجات خواهند داد. ببینید و چشم بدوزید به صحنههایی که کارگردان، طراح صحنه و جلوههای ویژه بر قاب تلویزیون رقم میزنند. تمام مدت، فیلم مرا یاد اثر ضدجنگ دیگر و تحسینشدهای از مل گیبسون میانداخت به نام «ستیغ صخرهای» با همان تم و البته موضوعی متفاوت، با همان جلوههای ویژه درخشان و داستان پرکششی که نمیگذارد حتی یک دقیقه چشم از داستان و تصویر بردارید. این را هم بد نیست بگویم که آلمان آخرین بار در سال ۲۰۰۷ با فیلم «زندگی دیگران» ساخته فلوریان هنکل دونرسمارک برنده اسکار بهترین فیلم بینالمللی شده بود و حالا با ارائه این فیلم به اسکار دوست دارد این آرزو را دوباره محقق ببیند.
در جبهه غرب خبری نیست
کارگردان: ادوارد برگر/ تهیهکننده: دانیل برول/ محصول: 2022
منتقد
دیشب فرصتی پیش آمد تا فیلم تحسینبرانگیز (All Quiet on the Western Front) را که در ایران با نام «در جبهه غرب خبری نیست» معروف است، ببینم؛ اثری ضدجنگ و به زبان آلمانی که محصول مشترک دو کشور آلمان و امریکاست و سال ۲۰۲۲ ساخته شده است. ادوارد برگر این فیلم را بر اساس رمان موفق اریش ماریا رمارک (۱۹۲۹) کارگردانی کرده و در آن دانیل برول، آلبرشت شوخ، سباستین هالک، فلیکس کامرر، آرون هیلمر، ادین حسنوویچ و دیوید اشتریسو ایفای نقش کردهاند. نکتهای که پیش از شروع به معرفی فیلم باید به آن اشاره کنیم، این است که «در جبهه غرب خبری نیست» نماینده کشور آلمان در اسکار 2023 خواهد بود و بسیاری آن را به عنوان یکی از بختهای مهم اسکار غیرانگلیسی میدانند. از رمان آقای رمارک شروع کنیم: اثری که سال ۱۹۲۸ بلافاصله پس از انتشار، با اقبال گستردهای روبهرو شد و خیلی زود لقب مهمترین و شناختهشدهترین رمان ضدجنگ را از آن خود کرد. داستان درباره تجربه یک سرباز جوان آلمانی در جبهه غربی جنگ جهانی اول است. از این رمان آلمانی بارها اقتباس سینمایی شده، اما بیشتر به زبان انگلیسی بوده و این اولین باری است که نسخه آلمانی آن ساخته میشود. البته ناگفته نماند نسخهای که سال ۱۹۳۰ لوئیس مایل استون از این رمان ساخت، برنده اسکار بهترین فیلم شد و همین را باید بخشی از شانس امسال این فیلم تازه هم بهحساب آورد و علاوه بر این، نسخه تلویزیونی آن فیلم هم سال ۱۹۷۹ موفق به کسب ۷ نامزدی جایزه «امی» شد و در نهایت برنده یکی از جایزهها. فیلم، داستان سر راست اما مهیجی دارد. پائول و دوستانش سرکوک، دلقوی و مشتاق به جنگ میروند اما ماجرا آنطور که آنها در خیال نوجوانیشان میبینند، پیش نمیرود و از همان اولین لحظه ورود به خط مقدم جبهه، همه چیز رنگی دیگر میگیرد. گروه رفقا زیر بارشها و حملههای جنونآمیز جنگ، یکییکی به نحوی از انحا از بین میروند و سه نفر از آن جمع دوستان میماند. از اواسط فیلم، مذاکراتی برای پایان جنگ بین آلمان و فرانسه شکل میگیرد؛ آلمانی که البته دستی نهچندان پر زیر فشار فرانسویها در جنگ دارد و در نهایت تن به پذیرش صلح میدهد. صلحی که اگر چه دیر اتفاق میافتد و منجر به کشته شدن هزاران تن دیگر میشود، اما بازماندهها را امیدوار به بازگشت به خانه نگه میدارد تا روزی که قرار است در تاریخ و ساعت و لحظه مقرری صلحِ قطعی عملیاتی شود. آیا نوجوانها به این لحظه میرسند؟ دسته دوستان تا رسیدن این عدد مقرر «یازده» چطور جان خودشان را نجات خواهند داد. ببینید و چشم بدوزید به صحنههایی که کارگردان، طراح صحنه و جلوههای ویژه بر قاب تلویزیون رقم میزنند. تمام مدت، فیلم مرا یاد اثر ضدجنگ دیگر و تحسینشدهای از مل گیبسون میانداخت به نام «ستیغ صخرهای» با همان تم و البته موضوعی متفاوت، با همان جلوههای ویژه درخشان و داستان پرکششی که نمیگذارد حتی یک دقیقه چشم از داستان و تصویر بردارید. این را هم بد نیست بگویم که آلمان آخرین بار در سال ۲۰۰۷ با فیلم «زندگی دیگران» ساخته فلوریان هنکل دونرسمارک برنده اسکار بهترین فیلم بینالمللی شده بود و حالا با ارائه این فیلم به اسکار دوست دارد این آرزو را دوباره محقق ببیند.
در جبهه غرب خبری نیست
کارگردان: ادوارد برگر/ تهیهکننده: دانیل برول/ محصول: 2022
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه