«ایران» در گفتوگو با کارشناسان بررسی میکند
فاصله میان روایت های حقیقی و مجازی از زمین تا آسمان
مهسا قوی قلب
خبرنگار
سالیان درازی است که رسانه در همه جای دنیا وارد زندگی روزمره مردم شده است اما حالا با ورود شبکههای مجازی و گسترش گوشیهای هوشمند، میتوان با جدیت باور داشت که زندگی تمامی گروههای سنی جامعه با این مقوله پیوند عمیقی خورده تا جایی که حضور مداوم در شبکهها و کانالهای مجازی بهصورت مستقیم بر زندگی خانوادهها نیز تأثیر گذاشته است. نتایج مثبت و اثرگذاریهای مفید این حضور را در بطن جامعه نمیتوان انکار کرد اما در بسیاری مواقع گرایش افزایشی و افسارگسیخته به حضور در شبکههای مجازی، سبب گسست بین اعضای خانواده چه زوجین و چه والدین و فرزندان میشود. جالب اینجاست که استفاده بیحد و حصر از این فضاهای مختلف و متنوع سبب شد، محققان دانشگاه مکگیل کانادا پژوهشی در این خصوص انجام دهند، نتایج این پژوهش که سال گذشته منتشر شده، نشان میدهد، کاربران ایرانی در رتبه ششم اعتیاد به استفاده از گوشی موبایل قرار دارند. از میان 24 کشور مورد بررسی، کشورهای چین، عربستان سعودی و مالزی در ردههای اول تا سوم هستند و کشورهایی مانند امریکا و آلمان که از جمله کشورهای در حال توسعه در عرصه دیجیتال به شمار میآیند، در بخشهای انتهایی جدول جای گرفتهاند.
شبهه برانگیزهای مجازی!
دکتـــــر محمدتقـــــی روغنیهـــــا، پیشکسوت عرصه مطبوعات و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ورود رسانههای نوین در زندگی مردم تغییراتی ایجاد کرده، به «ایران» میگوید: چنین پدیدههایی دقیقاً مانند تکنولوژیهای مدرن شهری، جنبههای مثبت و منفی دارد و در عین حال گریزناپذیر است. بیشک ورود رسانههای نوین سبب شده، تا میزان زیادی ارتباط رودررو و گفتوگوهای خانوادگی کاهش یابد، البته با ورود تلویزیون هم این اتفاق افتاد ولی شبکههای اجتماعی این جنبه را افزایش داد، هرچند در مقابل، گروههای خانوادگی در شبکههای اجتماعی شکل گرفته که مثبت است اما داخل خانه بین پدر و مادر و فرزندان جدایی کلامی اتفاق افتاده است. برکسی پوشیده نیست که جذابیتهای شبکههای اجتماعی تاحدی زیاد است که نمیتوان از آن گذشت، حتی والدین هم نمیتوانند براحتی از آن دست بکشند اما در نهایت میتوان آن را مدیریت کرد.
به توصیه او، باید ساعاتی از شبانه روز مانند off the record (اصطلاحی است که در نشستهای مطبوعاتی خبرنگاران ضبط صدا نمیکنند و به نحوی طرفین دوستانه و حتی خصوصی و بدون درز خبر به بیرون از جلسه، با هم مکالمه برقرار میکنند.) به اصطلاح موبایلها کنار گذاشته شوند و افراد خانواده با یکدیگر در آن ساعات گفتوگو داشته باشند. اغلب پدرها و مادرها باید این کار را مدیریت کنند. البته قطعاً باید از قبل، بحثها و گفتوگوهای جذابی را برای آن زمان در نظر بگیرند. در صورتی که بحث، ایجاد تنش کرده و مشکل آفرین باشد، مدیریت درستی شکل نگرفته است. بهتر است ساعات غروب و شب، با برنامهریزی به گفتوگو اختصاص پیدا کند و یک سری موضوعات جالب برای کل اعضای خانواده پیشبینی شود.
روغنی ها در ادامه به سطحی بودن برخی مطالب شبکههای اجتماعی اشاره کرده و میگوید: اغلب در شبکههای اجتماعی مطالب، کوتاه، سطحی و شبهه برانگیز است که تأثیر منفی بر زندگی افراد میگذارد، در مقابل مطالب عمیق و تحلیلی بسیار کم است. مردم بهدنبال مطالب کپسولی و کوتاه هستند و حجم اطلاعات بدون عمق در فضای مجازی زیاد است و این امر زمینه اختلالات ذهنی و فکری در جامعه را میتواند سبب شود. اگر والدین جایگزینهای جذاب نداشته باشند، این مخاطره وجود دارد که نسل فرزندان آینده پایههای تفکر و دیدگاه عمیق و ژرفی نداشته باشند.
این استاد رسانه و پیشکسوت ارتباطات با بیان این نکته که طرفین چه والدین و فرزندان و چه همسران باید مانند خیلی از موضوعات و مشکلات خانوادگی در موضوع رسانههای دیجیتال نیز به یک جمعبندی و تفاهم برسند، میگوید: به کار بستن تفاهم و عقلانیت در این حوزه میتواند سبب کمرنگ شدن مشکلات شود. ارتباطات متنوع مجازی که چندان هم مثبت نیستند، در صورت نبود مدیریت درست، ممکن است جایگزین روابط زناشویی شوند. وقت گذرانی با یکدیگر بدون گوشی یا پیدا کردن مشترکات حتی در فضای مجازی میتوانند بحث و استدلال بین طرفین ایجاد کنند. با نگاهی مثبت به این پدیده، شبکههای اجتماعی میتوانند به زمینهای برای شروع گفتوگو تبدیل شوند. مباحثی مانند روانشناسی، تربیت فرزندان، انواع ورزشها، آشپزی و خیلی نمونههای دیگر که در رسانههای دیجیتال به اشتراک گذاشته میشوند، فرصت مناسبی برای تبادل نظر و افزایش گفتوگو هستند و میتوان از این امتیاز مثبت رسانهها و شبکههای اجتماعی بهترین بهره را برد.
تأثیرگذاری فزاینده رسانه دیجیتال
رضا ولدخانی، روان شناس با بیان اینکه ورود رسانههای دیجیتال به زندگی خانوادهها باید از بعد روان شناسی مورد بررسی قرار گیرد، به «ایران» توضیح میدهد: انسان پس از تولد، با مادر، پدر، اعضای خانواده، همسالان، گروه مدرسه و در فضای بزرگتر، جامعه ارتباط برقرار میکند. فضای جدیدی که از حدود ده سال پیش، روز به روز بیشتر وارد زندگی افراد شده، رسانه است و بیشتر از همه گروههایی که نام برده شده بر زندگی افراد تأثیر میگذارد. زمانی دورتر، گفته میشد که قشر همسالان، بیشترین تأثیر را بر زندگی نوجوانان میگذارند، ولی در حال حاضر افراد در هر قشر سنی از کودک تا نوجوان و بزرگسال از جامعهای به نام رسانه بیش از هر جامعه دیگری، الگوبرداری میکنند.
چطور شد که در سالهای اخیر، رسانههای دیجیتال تا این حد فزاینده بر زندگی ما تأثیر گذاشتند؟ ولدخانی در پاسخ به این سؤال میگوید: رسانه در سالهای دور هم وجود داشت، همین روزنامهها، کتابها، هفته نامهها و امثال آنها، همچنین رسانههای دیداری و شنیداری یعنی تلویزیون و رادیو تا پیش از این وجود داشتند، منتها پس از ورود گوشیهای هوشمند و تقویت ارتباطات بین افراد، تأثیر رسانه قوت چند برابری گرفت. در حال حاضر در هر خانواده بیشتر از یک گوشی وجود دارد، تا پیش از شیوع بیماری کرونا در اغلب خانوادهها، والدین گوشی هوشمند داشتند و شاید خیلی از فرزندان هنوز تلفن همراه یا تبلت و امثال آن که متصل به اینترنت هستند، نداشتند اما پس از کرونا بهدلیل بسته شدن مدارس و شروع آموزشهای مجازی برای کودکان و تقریباً کلیه دانشآموزان هم وسایل ارتباطی هوشمند خریداری شد. استفاده از پیام رسانها رواج پیدا کرد و در زندگی خانوادهها به شدت نفوذ کرد تا جایی که حالا به نوعی زندگی همه افراد خانواده وابسته به وجود فضای مجازی شده است.
به گفته او، فارغ از مثبت و منفی بودن رسانههای نوین، بیشریک ضریب نفوذ فضای مجازی رقم بالایی را به خود اختصاص میدهد. پدیدههای نوین در کل دنیا تقریباً در یک بازه زمانی وارد میشوند، حالا تنها راه مواجهه با آنها، به روزرسانی فرهنگ بهرهمندی است. واقعیتی که وجود دارد این است که حتی با دیدن فیلمها و سریالهای تلویزیونی، توجه افراد خانواده از یکدیگر برداشته شده و به سمت تلویزیون میرود، فضای مجازی در رده بالاتر، توجه را به سمت خود جلب کرده و سبب شده حضورافراد در کنار یکدیگر نیز به نوعی غیرواقعی و مجازی باشد. وقتی والدین با فرزندان ارتباط سالمی نداشته باشند، در موضوع تربیت رفتاری و گفتاری آنها نیز نمیتوانند تأثیری مثبت داشته باشند.
ولدخانی در خاتمه توصیه میکند: پیشرفت و توسعه تکنولوژیهای نوین در همه جای دنیا وجود دارد و حضور آنها در زندگی را نمیتوان انکار کرد، با وجود این میتوان با مدیریت درست و اشاعه فرهنگ بهرهبرداری منطقی از رسانههای دیجیتال، از فوائد آنها استفاده کرد و تا جایی که امکان دارد، از آسیبهای احتمالی دور ماند. باید یاد بگیریم با استدلالهای درست و بجا فرزند خود را قانع کنیم تا ساعات حضور در فضای مجازی را در طول روز کنترل کند و خودش بداند که هر مطلبی در رسانه وجود داشت نباید باور کند، در مقابل بهدنبال منابع درست باشد و یاد بگیرد با راستی آزمایی تحت تأثیر هر مطلبی قرار نگیرد و حضور در شبکهها و فضاهایی با تأثیرات منفی را محدود کرده و به صفر برساند. هر فردی و در هر جایگاهی باید فرهنگ استفاده درست از رسانه را یاد بگیرد، رسانه هیچ ضمانتی نمیدهد که آگاهیهای فردی را افزایش دهد یا افراد را به سمت رشد و تعالی سوق دهد، این ما هستیم که میتوانیم با مدیریت منطقی سبب شویم، بهترین استفاده را برده و با انتخاب درست و افزایش آگاهی در حوزههای مختلف، در تعاملات با خانواده و اجتماع رفتاری هوشمندانه و بالغانه داشته باشیم.
بــــرش
یک روایت ناقص از حقیقت
این روزها که جامعه دستخوش اغتشاشاتی پراکنده است یک گشت و گذار کوتاه در یکی از شبهای تهران در کوچه و خیابان و نگاه به مردمانی که در کافهها و رستورانها و مراکز خرید در حال گذران یک زندگی عادی هستند یا پرس و جو درباره گردهماییهای خانوادگی و بلافاصله عبور از رسانههای مجازی و آنچه این روزها به وفور در معرض دید مخاطب قرار میگیرد از فیلمهای خشونت بار تا القای حس ناامنی، نشان از فاصله بین روایتهای حقیقی و روایتهای مجازی دارد. این شکاف روایتی جای تأمل دارد اما در صورتی که افراد بیش از آنچه باید در فضای مجازی سپری کنند یا دادههای خود را صرفاً از درون این فضا بگیرند و با دنیای حقیقی قطع ارتباط باشند، تبعات جبرانناپذیری برای سلامت روان افراد دارد. برای همین شناخت حد و مرز رسوخ رسانه در زندگی روزمره بسیار ضروری است.
خبرنگار
سالیان درازی است که رسانه در همه جای دنیا وارد زندگی روزمره مردم شده است اما حالا با ورود شبکههای مجازی و گسترش گوشیهای هوشمند، میتوان با جدیت باور داشت که زندگی تمامی گروههای سنی جامعه با این مقوله پیوند عمیقی خورده تا جایی که حضور مداوم در شبکهها و کانالهای مجازی بهصورت مستقیم بر زندگی خانوادهها نیز تأثیر گذاشته است. نتایج مثبت و اثرگذاریهای مفید این حضور را در بطن جامعه نمیتوان انکار کرد اما در بسیاری مواقع گرایش افزایشی و افسارگسیخته به حضور در شبکههای مجازی، سبب گسست بین اعضای خانواده چه زوجین و چه والدین و فرزندان میشود. جالب اینجاست که استفاده بیحد و حصر از این فضاهای مختلف و متنوع سبب شد، محققان دانشگاه مکگیل کانادا پژوهشی در این خصوص انجام دهند، نتایج این پژوهش که سال گذشته منتشر شده، نشان میدهد، کاربران ایرانی در رتبه ششم اعتیاد به استفاده از گوشی موبایل قرار دارند. از میان 24 کشور مورد بررسی، کشورهای چین، عربستان سعودی و مالزی در ردههای اول تا سوم هستند و کشورهایی مانند امریکا و آلمان که از جمله کشورهای در حال توسعه در عرصه دیجیتال به شمار میآیند، در بخشهای انتهایی جدول جای گرفتهاند.
شبهه برانگیزهای مجازی!
دکتـــــر محمدتقـــــی روغنیهـــــا، پیشکسوت عرصه مطبوعات و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ورود رسانههای نوین در زندگی مردم تغییراتی ایجاد کرده، به «ایران» میگوید: چنین پدیدههایی دقیقاً مانند تکنولوژیهای مدرن شهری، جنبههای مثبت و منفی دارد و در عین حال گریزناپذیر است. بیشک ورود رسانههای نوین سبب شده، تا میزان زیادی ارتباط رودررو و گفتوگوهای خانوادگی کاهش یابد، البته با ورود تلویزیون هم این اتفاق افتاد ولی شبکههای اجتماعی این جنبه را افزایش داد، هرچند در مقابل، گروههای خانوادگی در شبکههای اجتماعی شکل گرفته که مثبت است اما داخل خانه بین پدر و مادر و فرزندان جدایی کلامی اتفاق افتاده است. برکسی پوشیده نیست که جذابیتهای شبکههای اجتماعی تاحدی زیاد است که نمیتوان از آن گذشت، حتی والدین هم نمیتوانند براحتی از آن دست بکشند اما در نهایت میتوان آن را مدیریت کرد.
به توصیه او، باید ساعاتی از شبانه روز مانند off the record (اصطلاحی است که در نشستهای مطبوعاتی خبرنگاران ضبط صدا نمیکنند و به نحوی طرفین دوستانه و حتی خصوصی و بدون درز خبر به بیرون از جلسه، با هم مکالمه برقرار میکنند.) به اصطلاح موبایلها کنار گذاشته شوند و افراد خانواده با یکدیگر در آن ساعات گفتوگو داشته باشند. اغلب پدرها و مادرها باید این کار را مدیریت کنند. البته قطعاً باید از قبل، بحثها و گفتوگوهای جذابی را برای آن زمان در نظر بگیرند. در صورتی که بحث، ایجاد تنش کرده و مشکل آفرین باشد، مدیریت درستی شکل نگرفته است. بهتر است ساعات غروب و شب، با برنامهریزی به گفتوگو اختصاص پیدا کند و یک سری موضوعات جالب برای کل اعضای خانواده پیشبینی شود.
روغنی ها در ادامه به سطحی بودن برخی مطالب شبکههای اجتماعی اشاره کرده و میگوید: اغلب در شبکههای اجتماعی مطالب، کوتاه، سطحی و شبهه برانگیز است که تأثیر منفی بر زندگی افراد میگذارد، در مقابل مطالب عمیق و تحلیلی بسیار کم است. مردم بهدنبال مطالب کپسولی و کوتاه هستند و حجم اطلاعات بدون عمق در فضای مجازی زیاد است و این امر زمینه اختلالات ذهنی و فکری در جامعه را میتواند سبب شود. اگر والدین جایگزینهای جذاب نداشته باشند، این مخاطره وجود دارد که نسل فرزندان آینده پایههای تفکر و دیدگاه عمیق و ژرفی نداشته باشند.
این استاد رسانه و پیشکسوت ارتباطات با بیان این نکته که طرفین چه والدین و فرزندان و چه همسران باید مانند خیلی از موضوعات و مشکلات خانوادگی در موضوع رسانههای دیجیتال نیز به یک جمعبندی و تفاهم برسند، میگوید: به کار بستن تفاهم و عقلانیت در این حوزه میتواند سبب کمرنگ شدن مشکلات شود. ارتباطات متنوع مجازی که چندان هم مثبت نیستند، در صورت نبود مدیریت درست، ممکن است جایگزین روابط زناشویی شوند. وقت گذرانی با یکدیگر بدون گوشی یا پیدا کردن مشترکات حتی در فضای مجازی میتوانند بحث و استدلال بین طرفین ایجاد کنند. با نگاهی مثبت به این پدیده، شبکههای اجتماعی میتوانند به زمینهای برای شروع گفتوگو تبدیل شوند. مباحثی مانند روانشناسی، تربیت فرزندان، انواع ورزشها، آشپزی و خیلی نمونههای دیگر که در رسانههای دیجیتال به اشتراک گذاشته میشوند، فرصت مناسبی برای تبادل نظر و افزایش گفتوگو هستند و میتوان از این امتیاز مثبت رسانهها و شبکههای اجتماعی بهترین بهره را برد.
تأثیرگذاری فزاینده رسانه دیجیتال
رضا ولدخانی، روان شناس با بیان اینکه ورود رسانههای دیجیتال به زندگی خانوادهها باید از بعد روان شناسی مورد بررسی قرار گیرد، به «ایران» توضیح میدهد: انسان پس از تولد، با مادر، پدر، اعضای خانواده، همسالان، گروه مدرسه و در فضای بزرگتر، جامعه ارتباط برقرار میکند. فضای جدیدی که از حدود ده سال پیش، روز به روز بیشتر وارد زندگی افراد شده، رسانه است و بیشتر از همه گروههایی که نام برده شده بر زندگی افراد تأثیر میگذارد. زمانی دورتر، گفته میشد که قشر همسالان، بیشترین تأثیر را بر زندگی نوجوانان میگذارند، ولی در حال حاضر افراد در هر قشر سنی از کودک تا نوجوان و بزرگسال از جامعهای به نام رسانه بیش از هر جامعه دیگری، الگوبرداری میکنند.
چطور شد که در سالهای اخیر، رسانههای دیجیتال تا این حد فزاینده بر زندگی ما تأثیر گذاشتند؟ ولدخانی در پاسخ به این سؤال میگوید: رسانه در سالهای دور هم وجود داشت، همین روزنامهها، کتابها، هفته نامهها و امثال آنها، همچنین رسانههای دیداری و شنیداری یعنی تلویزیون و رادیو تا پیش از این وجود داشتند، منتها پس از ورود گوشیهای هوشمند و تقویت ارتباطات بین افراد، تأثیر رسانه قوت چند برابری گرفت. در حال حاضر در هر خانواده بیشتر از یک گوشی وجود دارد، تا پیش از شیوع بیماری کرونا در اغلب خانوادهها، والدین گوشی هوشمند داشتند و شاید خیلی از فرزندان هنوز تلفن همراه یا تبلت و امثال آن که متصل به اینترنت هستند، نداشتند اما پس از کرونا بهدلیل بسته شدن مدارس و شروع آموزشهای مجازی برای کودکان و تقریباً کلیه دانشآموزان هم وسایل ارتباطی هوشمند خریداری شد. استفاده از پیام رسانها رواج پیدا کرد و در زندگی خانوادهها به شدت نفوذ کرد تا جایی که حالا به نوعی زندگی همه افراد خانواده وابسته به وجود فضای مجازی شده است.
به گفته او، فارغ از مثبت و منفی بودن رسانههای نوین، بیشریک ضریب نفوذ فضای مجازی رقم بالایی را به خود اختصاص میدهد. پدیدههای نوین در کل دنیا تقریباً در یک بازه زمانی وارد میشوند، حالا تنها راه مواجهه با آنها، به روزرسانی فرهنگ بهرهمندی است. واقعیتی که وجود دارد این است که حتی با دیدن فیلمها و سریالهای تلویزیونی، توجه افراد خانواده از یکدیگر برداشته شده و به سمت تلویزیون میرود، فضای مجازی در رده بالاتر، توجه را به سمت خود جلب کرده و سبب شده حضورافراد در کنار یکدیگر نیز به نوعی غیرواقعی و مجازی باشد. وقتی والدین با فرزندان ارتباط سالمی نداشته باشند، در موضوع تربیت رفتاری و گفتاری آنها نیز نمیتوانند تأثیری مثبت داشته باشند.
ولدخانی در خاتمه توصیه میکند: پیشرفت و توسعه تکنولوژیهای نوین در همه جای دنیا وجود دارد و حضور آنها در زندگی را نمیتوان انکار کرد، با وجود این میتوان با مدیریت درست و اشاعه فرهنگ بهرهبرداری منطقی از رسانههای دیجیتال، از فوائد آنها استفاده کرد و تا جایی که امکان دارد، از آسیبهای احتمالی دور ماند. باید یاد بگیریم با استدلالهای درست و بجا فرزند خود را قانع کنیم تا ساعات حضور در فضای مجازی را در طول روز کنترل کند و خودش بداند که هر مطلبی در رسانه وجود داشت نباید باور کند، در مقابل بهدنبال منابع درست باشد و یاد بگیرد با راستی آزمایی تحت تأثیر هر مطلبی قرار نگیرد و حضور در شبکهها و فضاهایی با تأثیرات منفی را محدود کرده و به صفر برساند. هر فردی و در هر جایگاهی باید فرهنگ استفاده درست از رسانه را یاد بگیرد، رسانه هیچ ضمانتی نمیدهد که آگاهیهای فردی را افزایش دهد یا افراد را به سمت رشد و تعالی سوق دهد، این ما هستیم که میتوانیم با مدیریت منطقی سبب شویم، بهترین استفاده را برده و با انتخاب درست و افزایش آگاهی در حوزههای مختلف، در تعاملات با خانواده و اجتماع رفتاری هوشمندانه و بالغانه داشته باشیم.
بــــرش
یک روایت ناقص از حقیقت
این روزها که جامعه دستخوش اغتشاشاتی پراکنده است یک گشت و گذار کوتاه در یکی از شبهای تهران در کوچه و خیابان و نگاه به مردمانی که در کافهها و رستورانها و مراکز خرید در حال گذران یک زندگی عادی هستند یا پرس و جو درباره گردهماییهای خانوادگی و بلافاصله عبور از رسانههای مجازی و آنچه این روزها به وفور در معرض دید مخاطب قرار میگیرد از فیلمهای خشونت بار تا القای حس ناامنی، نشان از فاصله بین روایتهای حقیقی و روایتهای مجازی دارد. این شکاف روایتی جای تأمل دارد اما در صورتی که افراد بیش از آنچه باید در فضای مجازی سپری کنند یا دادههای خود را صرفاً از درون این فضا بگیرند و با دنیای حقیقی قطع ارتباط باشند، تبعات جبرانناپذیری برای سلامت روان افراد دارد. برای همین شناخت حد و مرز رسوخ رسانه در زندگی روزمره بسیار ضروری است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه