ماجراهای خانم آقای او

میهمانی تم‌دار


ریحانه ابراهیم‌زادگان
شاعر و طنزپرداز

​​​​​​​شب‌جمعه‌ پسین، وعده داشتیم منزل اقوام دور؛ البسه‌ مجلل مهیا کردیم جهت آبرو داری، هرچه نباشد قوم و خویشی که سنه تا سنه با آدم دیدار و اختلاط ندارد در این فقره علیحده‌تر است.
ای خوش‌خیال خجسته خانم آقای او! همشیره آقای‌ او خبرمان کرد که «به رأی، البسه گزین نکن میهمانی تم‌دار است!»
دست به دامن گوگل شدیم که تم‌دار چه صیغه و چه قسم ضیافتی‌است، ملتفتمان شد البسه میهمان به فرمایش صاحب مجلس است، چه غلط‌ها! عهده‌دار البسه تنمان هم نیستیم. پی‌جوی تم ضیافت شدیم نیشخندمان زدند که: «چطور نمی‌دانی هالووین است؟!»
از همه‌جا بی‌خبر رفتیم تم هالووین اختیار کنیم به عمق فاجعه واقف شدیم. این قوم و خویش ما حکما خوشی از حد گذرانده یا با اجنه‌ و از ما بهتران نشست و برخاست دارد یا مرضی به جلدش عارض شده، بالاجمال احوالاتش مساعد نیست. اراده کرده‌ است اقوام گعده کنند دور هم به هیبت دیو و دد و جادوگر و تلخک و هر جانوری سوای آدمیزاد، خوش بگذرانند؛ حکما یا خوف کردن به مذاقشان خوش است یا اراده سنجش عیار جگر فک و فامیل دارد. القصه به هر دنگ و فنگی بود سر و وضعمان به قاعده‌ای ساختیم که خلاف البسه متداولمان باشد. دم رفتن، گفتیم سنگ تمام بگذاریم، از عیال همسایه آن‌وری، کراوات گل‌گلی شوهرش عاریه گرفتیم ببندیم بیخ گلوی آقای او کیفور شود. گوگل‌ کردیم: «سیاق گره‌انداختن به کراوات»، به گمان اینکه فراگرفتیم‌ و سهل و میسر است، مبادرت کردیم؛ حین گره زدن بغتتاً خرخری استماع کردیم. چشممان به رخساره آقای‌ او افتاد، خوف کردیم. کانهو ابرقهرمان بدقواره کارتون‌های خارجکی آقای پسر، رنگش دگرگون شده به بنفش می‌زد. کم‌مانده بود قالب تهی کنیم. به تقلا و مرارت، کراوات خفت خرخره‌ را منفصل کرده هر دو بی‌رمق همانجا جلوس کردیم. آب‌قند هم زدیم به خوردش دادیم نفسش جا آمد.
این چه چوسان‌فسانی‌ است مردم راه انداختند؟ مرد بیچاره با آن هیبت و وجنات به سبب قرتی‌بازی یک مشت نوکیسه داشت تلف می‌شد. پا شدیم چهارتا تخم مرغ و سیب‌زمینی آب‌پز کردیم جهت شام، با ماسماسک وامانده‌مان زنگ زدیم به قوم و خویش از خدا بی‌خبرمان، یک مستمسکی جور کردیم گفتیم:«عذر تقصیر، از سعادت دیدار بی‌نصیب ماندیم.»... «سبک شدیم.»
آتش این سخریه-لودگی‌ها از گور پدر این ماسماسک وامانده بلند می‌شود، این خارجکی‌های عاطل و لاابالی هر غلطی می‌کنند مشق می‌کنیم از قافله تلخک و یالانچی عقب نمانیم... هفت قرآن میان، دستی‌دستی داشتیم شوهر نازنینمان را به عزرائیل تحویل می‌دادیم، خدا بخیر کرد...
سایه‌ شوم هالووین که کم شود، حکما نوبه‌ کریسمس می‌رسد و باید منزل به کاج و ستاره و درشکه و گوزن آذین کرده یک سوراخی پسله‌ خانه تعبیه کنیم جهت تسهیل تردد بابا نوئل! خبرش هم رسیده همهمه‌ هالووین اجنبی‌های نانجیب چشم‌بادامی بالا گرفته، مردم تلف شده‌اند، این میان چندتا دانشجوی بخت برگشته غریب مملکت‌مان قالب تهی کرده‌اند، غلط نکنیم اگر زیر دست و پا نمانده باشند حکما از شمایل قوس و قزح خوف کرده جان به جان آفرین تسلیم کردند. خدا از سر تقصیراتمان بگذرد.
دلتنگ سور و ولیمه‌های بی‌ریای خودمان شدیم. دلتنگ نوروز و شب چله‌ها‌ی نازنین خودمان. نه ادا اصولی دارد نه دلقک بازی. مردم را عنتر و منتر خودمان نمی‌کردیم. هر‌کس یه تغار زیر بغل می‌زد، بچه‌ بقچه ملازم می‌کرد به جهت لذت مجالست و گپ و گفت و اختلاط.  نوروز را به شیرینی و تخم‌مرغ رنگی، سبزی‌پلو و لباس نونوار و دیده‌بوسی می‌گذراندیم و شب چله کز می‌کردیم زیر کرسی، خانجون قصه‌ می‌گفت انار دانه می‌کرد گلپر می‌زدیم می‌خوردیم روحمان تازه می‌شد. بماند که همین قوم غرب‌زده خودباخته، از نوروز و شب چله هم مصیبت می‌سازند یک ملتی به تصدیع می‌اندازند. مردم بیکار شدند اگرنه آدم تا بیاید پشت و پسله‌های خانه را بیرون بکشد از نو نظم و نسق بدهد، شیرینی عیدش را بپزد، فرش خانه را رفت و روب کند، پهن کند سر دیوار، بلورهای جهازش را برق بیندازد، درو دیوار را بسابد، جانی برایش نمی‌ماند جهت تزاحم امور غیرضرور.
القصه برای این جماعت، هالووین و کریسمس و نوروز و شب چله ندارد، به قصد خون به جگر کردن امثال ما که از عقل و شعور و درایت کم نداریم، از هیچ مستمسکی دریغ نمی‌کنند؛ لکن به جهت هوش و ذکاوتمان به وقت هوشیار شدیم زدیم زیر کاسه کوزه‌شان، دلمان خنک شد.
از حق نگذریم هالووینمان هم همان رخسار بنفش خوفناک آقای‌ او و هول‌ولای گره کور کراوات خفت گلویش بود.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8050/20/632921/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها