زن مثل خواهر دباغ میخواهیم
معصومه زورمند
پژوهشگر
تمامی عکسهای دوران حیاتش از جوانی تا پیری را که نگاه میکنیم، یک ویژگی مشترک مخاطب را جذب میکند و آن تصویر انسانی بینهایت مهربان و توأم با یک صلابت خاص زنانه است. ۲۷ آبانماه سال ۱۳۹۵ بود که خبر درگذشت او را اعلام کردند. فرقی نمیکند او را با اسم مرضیه دباغ، خواهر طاهره، خواهر زینت احمدینیلی، مادر انقلاب یا مادربزرگ انقلاب بشناسیم؛ چرا که همه افراد نزدیک به او، بر این نکته اذعان دارند که هیچگاه برای خود به دنبال اسامی و القاب نبود و چه بسا همین ویژگی او را با آنکه در متن وقایع انقلاب بود در حاشیه تاریخ امروز قرار داد.
سالها مبارزه علیه رژیم طاغوت، تحمل شکنجه و زندان، محافظ شخصی امام بودن در نوفل لوشاتو، نخستین فرمانده سپاه همدان و تنها زن فرمانده سپاه بودن و همچنین عضویت در تیم حامل پیام حضرت امام خمینی(ره) به گورباچف تنها بخشی از فعالیتهای اثرگذارش بوده است. در همین راستا رهبر معظم انقلاب نیز وی را چنین توصیف میکنند: «ما زن مثل خواهر دباغ میخواهیم، من لذت میبردم آن زمانی که ایشان در فرماندهی سپاه همدان بودند، مانند شیر میغرید و مردها را فرماندهی میکرد». با همه این تفاسیر باید در پی پاسخ به این سؤال بود که چرا مرضیه دباغ را که میتواند الگویی انسانی برای همه اعم از زن و مرد باشد، کمتر کسی میشناسد؟ تا چه میزان رسانههای مکتوب و تصویری برای معرفی مرضیه دباغ یا به تعبیر رهبری بانوی مبارز انقلابی خستگیناپذیر نقش ایفا کردهاند؟
کتاب «خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)» نخستین و به نوعی مهمترین اثر مکتوب درباره این شخصیت است که به صورت خاطراتی از زبان خود خواهر دباغ توسط محسن کاظمی نقل شده است. در این کتاب داستان زندگی خواهر طاهره از دوران کودکی آغاز شده و تا فعالیتهای پس از انقلاب همچون عزیمت به مسکو با جزئیات و به خوبی روایت میشود. همچنین این کتاب نهتنها در برگیرنده خاطرات این زن مبارز در فراز و فرود زندگی است بلکه به انحصار مردانه روایت تاریخ انقلاب اسلامی پایان داده و به نقش مستقیم زنان در فرایند شکلگیری انقلاب میپردازد و از این حیث اثری قابل تقدیر است. همچنین کتابهای دیگری با عناوین «پرواز با نور»، «خواهر طاهره» و «زنی از تبار الوند» از دیگر آثاری هستند که ابعاد مختلف خاطرات زندگی انقلابی او را بیان میکنند.
در زمینه فیلم و مستند آثار معدودی تولید شده است. «بانوی مبارز» نام مستندی است که در سال ۱۳۹۰ به کارگردانی «پناهبرخدا رضایی» با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در قالب پرتره ساخته شد. مرضیه دباغ در این مستند با بیانی شیوا و ساده مجموعه فعالیتهای مبارزاتی خود را در یک ساعت و نیم روایت میکند. این فیلم با توجه به آنکه دوربین با خواهر دباغ همراه شده و لوکیشنهایی از زمان استقرار وی در سوریه و لبنان را به تصویر میکشد، فضایی جذاب برای بیان خاطرات شفاهی فراهم کرده و مخاطب را بخوبی با خود همراه میکند؛ اما همچنان در انتهای مستند بخشهای زیادی از زندگیاش ناگفته میماند. همچنین کارگردان این مستند پس از درگذشت مرحومه دباغ ادعا کرد که فیلمنامه فیلمی با عنوان «همنفس با کوه» در زمان حیات وی آماده شده و مرحومه نیز فیلمنامه را تأیید کرده بود اما به دلیل خلف وعده سرمایهگذاران به تولید نرسیده است. البته خبری در پاییز سال گذشته، مبنی بر پخش سریالی از زندگی مرضیه دباغ اعلام شد که موجب امیدواری و خوشحالی کوتاهمدت کسانی شد که این بانوی مبارز را میشناختند؛ «آتش در گلستان» نام این سریال بود که بهمن ماه از شبکه پنج به نمایش درآمد. خوشحالی کوتاه از آن جهت بود که محتوای سریال پرداخت درخور و شایستهای به زندگی این بانوی مبارز و انقلابی نداشت و مخاطب زیادی جذب نکرد. به گفته منتقدین، به رغم وجود نقاط ویژه در زندگی مبارزاتی وی، بخشی انتخاب شد که در خاطرات خودگفتهاش نیز پررنگ نبوده است. اگرچه این سریال به زمان فرماندهی او در سپاه همدان و حضور در غائله کردستان اشاره داشته و یک واقعه مهم است اما با توجه سایر فعالیتهای مهم و گسترده، سریال میتوانست با ظرفیت محتوایی غنیتر زندگی مرضیه دباغ را به تصویر بکشد. لازم به ذکر است، کارگردان این فیلم در مینی سریال «بانوی سردار» توانست پرترهسازی موفقی از بانوی مبارز ایل بختیاری در دوره تاریخی خاص نمایش دهد، اما به گفته کارشناسان پروژه سریال شخصیت مرضیه دباغ با موفقیت همراه نبوده است. مستند دیگری با عنوان «مادری» به بررسی سه نسل از زنان خانواده دباغ میپردازد. این مستند پس از درگذشتاش ساخته شده و با نمایش زندگی دختر و نوه وی، اینگونه بیان میکند که مامان مرضی، مامان راضی و مامان آمنه در کنار نقش خانوادگی، هریک متناسب با مقتضیات زمانه خود، فعالیت اجتماعی نیز داشتهاند.
بررسی تمامی آثار تولیدی مکتوب و تصویری درباره مرضیه دباغ بیانگر آن است که به میزان کافی در راستای معرفی شخصیتاش به جامعه تلاش نشده است. برای مثال حضور خواهر طاهره در هیأت سه نفره حامل پیام امام خمینی(ره) به گورباچف یک اتفاق بزرگ تاریخی بود. در حالیکه در مصاحبهای به این نکته اشاره داشته که در آن زمان در گزارشهای تلویزیونی او را نشان ندادهاند و این امر موجب تعجب بود. در همین راستا از امور رایج در رویدادهای مهم و ارزشمند هر جامعه، قهرمانپروری از بازیگران آن واقعه است. این فرایند ضمن حفظ و نشر وقایع مهم تاریخی، از ابزارهای مهم الگوپروری برای نسل آینده است. مرضیه دباغ برای دختران امروز نمونه آرمانی یک زن مسلمان فعال در صحنه اجتماع، سیاست، جنگ، مبارزه و همچنین خانواده است؛ زنی که با هر شاخصی ارزیابی شود، نمونه یک زن کامل و تمامعیار است و میتواند به عنوان الگویی برای تمامی زنان جهان معرفی گردد.
پژوهشگر
تمامی عکسهای دوران حیاتش از جوانی تا پیری را که نگاه میکنیم، یک ویژگی مشترک مخاطب را جذب میکند و آن تصویر انسانی بینهایت مهربان و توأم با یک صلابت خاص زنانه است. ۲۷ آبانماه سال ۱۳۹۵ بود که خبر درگذشت او را اعلام کردند. فرقی نمیکند او را با اسم مرضیه دباغ، خواهر طاهره، خواهر زینت احمدینیلی، مادر انقلاب یا مادربزرگ انقلاب بشناسیم؛ چرا که همه افراد نزدیک به او، بر این نکته اذعان دارند که هیچگاه برای خود به دنبال اسامی و القاب نبود و چه بسا همین ویژگی او را با آنکه در متن وقایع انقلاب بود در حاشیه تاریخ امروز قرار داد.
سالها مبارزه علیه رژیم طاغوت، تحمل شکنجه و زندان، محافظ شخصی امام بودن در نوفل لوشاتو، نخستین فرمانده سپاه همدان و تنها زن فرمانده سپاه بودن و همچنین عضویت در تیم حامل پیام حضرت امام خمینی(ره) به گورباچف تنها بخشی از فعالیتهای اثرگذارش بوده است. در همین راستا رهبر معظم انقلاب نیز وی را چنین توصیف میکنند: «ما زن مثل خواهر دباغ میخواهیم، من لذت میبردم آن زمانی که ایشان در فرماندهی سپاه همدان بودند، مانند شیر میغرید و مردها را فرماندهی میکرد». با همه این تفاسیر باید در پی پاسخ به این سؤال بود که چرا مرضیه دباغ را که میتواند الگویی انسانی برای همه اعم از زن و مرد باشد، کمتر کسی میشناسد؟ تا چه میزان رسانههای مکتوب و تصویری برای معرفی مرضیه دباغ یا به تعبیر رهبری بانوی مبارز انقلابی خستگیناپذیر نقش ایفا کردهاند؟
کتاب «خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)» نخستین و به نوعی مهمترین اثر مکتوب درباره این شخصیت است که به صورت خاطراتی از زبان خود خواهر دباغ توسط محسن کاظمی نقل شده است. در این کتاب داستان زندگی خواهر طاهره از دوران کودکی آغاز شده و تا فعالیتهای پس از انقلاب همچون عزیمت به مسکو با جزئیات و به خوبی روایت میشود. همچنین این کتاب نهتنها در برگیرنده خاطرات این زن مبارز در فراز و فرود زندگی است بلکه به انحصار مردانه روایت تاریخ انقلاب اسلامی پایان داده و به نقش مستقیم زنان در فرایند شکلگیری انقلاب میپردازد و از این حیث اثری قابل تقدیر است. همچنین کتابهای دیگری با عناوین «پرواز با نور»، «خواهر طاهره» و «زنی از تبار الوند» از دیگر آثاری هستند که ابعاد مختلف خاطرات زندگی انقلابی او را بیان میکنند.
در زمینه فیلم و مستند آثار معدودی تولید شده است. «بانوی مبارز» نام مستندی است که در سال ۱۳۹۰ به کارگردانی «پناهبرخدا رضایی» با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در قالب پرتره ساخته شد. مرضیه دباغ در این مستند با بیانی شیوا و ساده مجموعه فعالیتهای مبارزاتی خود را در یک ساعت و نیم روایت میکند. این فیلم با توجه به آنکه دوربین با خواهر دباغ همراه شده و لوکیشنهایی از زمان استقرار وی در سوریه و لبنان را به تصویر میکشد، فضایی جذاب برای بیان خاطرات شفاهی فراهم کرده و مخاطب را بخوبی با خود همراه میکند؛ اما همچنان در انتهای مستند بخشهای زیادی از زندگیاش ناگفته میماند. همچنین کارگردان این مستند پس از درگذشت مرحومه دباغ ادعا کرد که فیلمنامه فیلمی با عنوان «همنفس با کوه» در زمان حیات وی آماده شده و مرحومه نیز فیلمنامه را تأیید کرده بود اما به دلیل خلف وعده سرمایهگذاران به تولید نرسیده است. البته خبری در پاییز سال گذشته، مبنی بر پخش سریالی از زندگی مرضیه دباغ اعلام شد که موجب امیدواری و خوشحالی کوتاهمدت کسانی شد که این بانوی مبارز را میشناختند؛ «آتش در گلستان» نام این سریال بود که بهمن ماه از شبکه پنج به نمایش درآمد. خوشحالی کوتاه از آن جهت بود که محتوای سریال پرداخت درخور و شایستهای به زندگی این بانوی مبارز و انقلابی نداشت و مخاطب زیادی جذب نکرد. به گفته منتقدین، به رغم وجود نقاط ویژه در زندگی مبارزاتی وی، بخشی انتخاب شد که در خاطرات خودگفتهاش نیز پررنگ نبوده است. اگرچه این سریال به زمان فرماندهی او در سپاه همدان و حضور در غائله کردستان اشاره داشته و یک واقعه مهم است اما با توجه سایر فعالیتهای مهم و گسترده، سریال میتوانست با ظرفیت محتوایی غنیتر زندگی مرضیه دباغ را به تصویر بکشد. لازم به ذکر است، کارگردان این فیلم در مینی سریال «بانوی سردار» توانست پرترهسازی موفقی از بانوی مبارز ایل بختیاری در دوره تاریخی خاص نمایش دهد، اما به گفته کارشناسان پروژه سریال شخصیت مرضیه دباغ با موفقیت همراه نبوده است. مستند دیگری با عنوان «مادری» به بررسی سه نسل از زنان خانواده دباغ میپردازد. این مستند پس از درگذشتاش ساخته شده و با نمایش زندگی دختر و نوه وی، اینگونه بیان میکند که مامان مرضی، مامان راضی و مامان آمنه در کنار نقش خانوادگی، هریک متناسب با مقتضیات زمانه خود، فعالیت اجتماعی نیز داشتهاند.
بررسی تمامی آثار تولیدی مکتوب و تصویری درباره مرضیه دباغ بیانگر آن است که به میزان کافی در راستای معرفی شخصیتاش به جامعه تلاش نشده است. برای مثال حضور خواهر طاهره در هیأت سه نفره حامل پیام امام خمینی(ره) به گورباچف یک اتفاق بزرگ تاریخی بود. در حالیکه در مصاحبهای به این نکته اشاره داشته که در آن زمان در گزارشهای تلویزیونی او را نشان ندادهاند و این امر موجب تعجب بود. در همین راستا از امور رایج در رویدادهای مهم و ارزشمند هر جامعه، قهرمانپروری از بازیگران آن واقعه است. این فرایند ضمن حفظ و نشر وقایع مهم تاریخی، از ابزارهای مهم الگوپروری برای نسل آینده است. مرضیه دباغ برای دختران امروز نمونه آرمانی یک زن مسلمان فعال در صحنه اجتماع، سیاست، جنگ، مبارزه و همچنین خانواده است؛ زنی که با هر شاخصی ارزیابی شود، نمونه یک زن کامل و تمامعیار است و میتواند به عنوان الگویی برای تمامی زنان جهان معرفی گردد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه