حاکمیت رویکردهای تند احساسی بر صحنه سیاست امریکا
جان برن مرداک، تحلیلگر سیاسی
مترجم: وصال روحانی
زندگی امریکاییها طی سه سال اخیر با هر استانداردی که در نظر بگیریم، سرشار از چالش بوده است. مرگ بیش از یک میلیون نفر بر اثر سوءمدیریت در مهار بیماری مهلک کرونا، عادت کردن مردم و نهادهای سیاسی به حملات تند و حتی مسلحانه علیه دولت فقط به بهانه همسو نبودن این دولتها با خواستههای شخصی آنان و بالا رفتن نرخ تورم تا بالاترین سطح در 40 سال اخیر، رئوس نگرانیهای بحرانساز در امریکا بوده است. با این حال شاید بزرگترین «خطر در راه» برای امریکا خیز بلند و جدید دونالد ترامپ افراطی برای پس گرفتن پست ریاستجمهوری امریکا از جو بایدن در انتخابات 2024 این کشور بهرغم جمع شدن شماری قابل توجه از سران حزب جمهوریخواه پشتسر ران دوسانتیس فرماندار اوج گرفته ایالت فلوریدای امریکا و تلاش آنها برای پیروز شدن این مقام بر ترامپ در انتخابات مذکور باشد.
جریانسازی همان دو حزب همیشگی
با اینکه در بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی در انگلیس که مهد سنتپرستی است، تغییر دادن مکرر و وسیع مواضع سیاسی یک عادت و روال جاری است، در امریکا بهرغم تمام ادعاهای موجود مبنی بر ایجاد یک حزب سوم و یا قدرت گرفتن کاندیداهای مستقل هنوز همان دو حزب قدیمی و همیشه پیشتاز دموکرات و جمهوریخواه هستند که جریانسازی میکنند و هریک در مقاطعی از زمان بر اریکه قدرت مینشینند و در طلیعه سال 2023 و در فاصله 23 ماه و اندی تا دوره بعدی انتخابات امریکا بازی همچنان در دست این دو حزب است و انتخابات میاندورهای تازه پایانیافته امریکا سند روشنی بر صحت این ادعا است. حتی در میان خیل رأیدهندگان انتخابات هم فرایند تغییر موضع و جمهوریخواه شدن در عین داشتن سابقه هواداری حزب دموکرات و یا روندی بر عکس، از 5 درصد درسال رو به پایان میلادی فراتر نرفته است. این پایینترین رقم تغییر مواضع مردمی در این کشور از سال 1952 به بعد است و نشان میدهد، از همین حالا باید در انتظار تکرار بسیاری از مجادلات تند کلامی و میدانی در جریان انتخابات بعدی طی دوسال پیشرو حتی در جریان رقابتهای درون حزبی باشیم.
رقم گرمی که سرد شد
نظرسنجیها در اوایل دهه 1970 نشان میداد که طرفداران دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در پاسخ به این سؤال که تا چه حد هواداران حزب مخالف برای آنها قابل تحملاند، حد متوسطی برابر با 57 درصد را بر جای نهادند که خبر از ملایم و «کمی دوستانه بودن» احساسات سمپاتهای هریک از آنها نسبت به دیگری میداد. در دو سه دهه اخیر این رقم نسبتاً گرم و دوستانه به طرز شدیدی به سوی سردی و خصمانه بودن رفته است، بهطوری که در واپسین نظرسنجی سراسری در خصوص مسأله فوق فقط 20 درصد پرسششوندهها گرایشی نشان دادند که در دهه 1970 رؤیت شده بود. امروز هواداران هر دو حزب طوری نسبت به یکدیگر بدبین و بیحوصله شدهاند که حتی یک جرقه کوچک کافی است تا به خیابانها بریزند و طرف مقابل را حسابی گوشمالی بدهند. با این حساب اصلاً جای تعجبی ندارد، چرا هواداران تندرو ترامپ به دعوت وی برای اعتراض به نتیجه انتخابات سال 2020 از طریق ریختن به خیابانها و سرکوب مخالفان پاسخ مثبت دادند و حتی به ساختمان کنگره ورود کرده و آنجا را تا سر حد امکان در هم کوبیدند.
موج ترامپیسم هم مایه دردسر است
بدتر از همه اینکه مردم امریکا هنوز درگیر مسائل تکراری و گاه ضد اخلاقی مانند گرایش به همجنسبازی و مبنا قرار دادن آن برای رأی دادن یا ندادن به کاندیداها هستند و موج ترامپیسم هم که زاییده رویکردهای افراطی او و منادی سفیدپوستگرایی مطلق وی به قصد تاراندن اقلیتها و بویژه رنگینپوستان است، به ملاکهای اصلی انتخابهای مردم تبدیل شده است. به این ترتیب هر سفیدپوست افراطی که معتقد است امریکا فقط متعلق به آن است و البته تعدادشان اصلاً هم کم نیست، در هر انتخابات پیشرو به ترامپ و آدمهای شبیه او رأی میدهد که سوار بر امواج پوپولیستی وعده تشکیل یک «امریکای کاملاً سفید» و به زیر سایه بردن هر طایفه و طبقه اقلیتی را میدهند.
آنچه از این گرایشها و ادعاها برمیخیزد، لزوماً نه تشکیل واقعی حکومتهای مورد بحث بلکه ناامن شدن هر چه بیشتر جامعه و کشاندن درگیریها به کف خیابانها است. تشدید فزاینده روند مسلح شدن مردم عادی به سلاحهای گرم به بهانه لزوم حفظ جان خود ولی با قصد واقعی زورگویی به طرف مقابل، به کسبوکار دوم مردم تبدیل شده و در روند بیسابقه از پایین آمدن آستانه تحمل مردم امریکا، ماهی نیست که بگذرد و حداقل یک حمله مسلحانه به مردم در معابر عمومی و یا در سطح واحدهای تحصیلی و حتی برخی مغازهها صورت نپذیرد و تعداد زیادی از مردم قربانی نشوند.
در انتظار دو سال بشدت ناآرام
هیچ یک از دو حزب اصلی امریکا به رغم ادعای فراوانشان، در راه تصحیح رویکردهای افراطی فوق قدم مؤثری برنداشتهاند و با اینکه این عیب و حرکات رادیکالی بیشتر مختص جمهوریخواهان است اما دموکراتها هم تقصیرات کمی نداشتهاند. هر دو حزب هر روز از یکدیگر دورتر و روابطشان یخزدهتر میشود و خطرات برخاسته از تعارض منافعشان در آینده نزدیک و دور پیوسته فزونی میگیرد. انتخابات میاندورهای اخیر امریکا نشان داد که فراتر از موضوع برنده یا بازنده بودن هر کدام از آنان، ناامن و تیره بودن فضای سیاسی و اجتماعی امریکا از حالا تا امتداد نوامبر 2024 (آبان 1403) که زمان انتخابات بعدی ریاستجمهوری امریکا است، ادامه خواهد یافت و دو سال سرشار از تنشهای شدید و نادیده را برای مردم امریکا گواهی میدهد.
منبع: Financial Times
مترجم: وصال روحانی
زندگی امریکاییها طی سه سال اخیر با هر استانداردی که در نظر بگیریم، سرشار از چالش بوده است. مرگ بیش از یک میلیون نفر بر اثر سوءمدیریت در مهار بیماری مهلک کرونا، عادت کردن مردم و نهادهای سیاسی به حملات تند و حتی مسلحانه علیه دولت فقط به بهانه همسو نبودن این دولتها با خواستههای شخصی آنان و بالا رفتن نرخ تورم تا بالاترین سطح در 40 سال اخیر، رئوس نگرانیهای بحرانساز در امریکا بوده است. با این حال شاید بزرگترین «خطر در راه» برای امریکا خیز بلند و جدید دونالد ترامپ افراطی برای پس گرفتن پست ریاستجمهوری امریکا از جو بایدن در انتخابات 2024 این کشور بهرغم جمع شدن شماری قابل توجه از سران حزب جمهوریخواه پشتسر ران دوسانتیس فرماندار اوج گرفته ایالت فلوریدای امریکا و تلاش آنها برای پیروز شدن این مقام بر ترامپ در انتخابات مذکور باشد.
جریانسازی همان دو حزب همیشگی
با اینکه در بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی در انگلیس که مهد سنتپرستی است، تغییر دادن مکرر و وسیع مواضع سیاسی یک عادت و روال جاری است، در امریکا بهرغم تمام ادعاهای موجود مبنی بر ایجاد یک حزب سوم و یا قدرت گرفتن کاندیداهای مستقل هنوز همان دو حزب قدیمی و همیشه پیشتاز دموکرات و جمهوریخواه هستند که جریانسازی میکنند و هریک در مقاطعی از زمان بر اریکه قدرت مینشینند و در طلیعه سال 2023 و در فاصله 23 ماه و اندی تا دوره بعدی انتخابات امریکا بازی همچنان در دست این دو حزب است و انتخابات میاندورهای تازه پایانیافته امریکا سند روشنی بر صحت این ادعا است. حتی در میان خیل رأیدهندگان انتخابات هم فرایند تغییر موضع و جمهوریخواه شدن در عین داشتن سابقه هواداری حزب دموکرات و یا روندی بر عکس، از 5 درصد درسال رو به پایان میلادی فراتر نرفته است. این پایینترین رقم تغییر مواضع مردمی در این کشور از سال 1952 به بعد است و نشان میدهد، از همین حالا باید در انتظار تکرار بسیاری از مجادلات تند کلامی و میدانی در جریان انتخابات بعدی طی دوسال پیشرو حتی در جریان رقابتهای درون حزبی باشیم.
رقم گرمی که سرد شد
نظرسنجیها در اوایل دهه 1970 نشان میداد که طرفداران دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در پاسخ به این سؤال که تا چه حد هواداران حزب مخالف برای آنها قابل تحملاند، حد متوسطی برابر با 57 درصد را بر جای نهادند که خبر از ملایم و «کمی دوستانه بودن» احساسات سمپاتهای هریک از آنها نسبت به دیگری میداد. در دو سه دهه اخیر این رقم نسبتاً گرم و دوستانه به طرز شدیدی به سوی سردی و خصمانه بودن رفته است، بهطوری که در واپسین نظرسنجی سراسری در خصوص مسأله فوق فقط 20 درصد پرسششوندهها گرایشی نشان دادند که در دهه 1970 رؤیت شده بود. امروز هواداران هر دو حزب طوری نسبت به یکدیگر بدبین و بیحوصله شدهاند که حتی یک جرقه کوچک کافی است تا به خیابانها بریزند و طرف مقابل را حسابی گوشمالی بدهند. با این حساب اصلاً جای تعجبی ندارد، چرا هواداران تندرو ترامپ به دعوت وی برای اعتراض به نتیجه انتخابات سال 2020 از طریق ریختن به خیابانها و سرکوب مخالفان پاسخ مثبت دادند و حتی به ساختمان کنگره ورود کرده و آنجا را تا سر حد امکان در هم کوبیدند.
موج ترامپیسم هم مایه دردسر است
بدتر از همه اینکه مردم امریکا هنوز درگیر مسائل تکراری و گاه ضد اخلاقی مانند گرایش به همجنسبازی و مبنا قرار دادن آن برای رأی دادن یا ندادن به کاندیداها هستند و موج ترامپیسم هم که زاییده رویکردهای افراطی او و منادی سفیدپوستگرایی مطلق وی به قصد تاراندن اقلیتها و بویژه رنگینپوستان است، به ملاکهای اصلی انتخابهای مردم تبدیل شده است. به این ترتیب هر سفیدپوست افراطی که معتقد است امریکا فقط متعلق به آن است و البته تعدادشان اصلاً هم کم نیست، در هر انتخابات پیشرو به ترامپ و آدمهای شبیه او رأی میدهد که سوار بر امواج پوپولیستی وعده تشکیل یک «امریکای کاملاً سفید» و به زیر سایه بردن هر طایفه و طبقه اقلیتی را میدهند.
آنچه از این گرایشها و ادعاها برمیخیزد، لزوماً نه تشکیل واقعی حکومتهای مورد بحث بلکه ناامن شدن هر چه بیشتر جامعه و کشاندن درگیریها به کف خیابانها است. تشدید فزاینده روند مسلح شدن مردم عادی به سلاحهای گرم به بهانه لزوم حفظ جان خود ولی با قصد واقعی زورگویی به طرف مقابل، به کسبوکار دوم مردم تبدیل شده و در روند بیسابقه از پایین آمدن آستانه تحمل مردم امریکا، ماهی نیست که بگذرد و حداقل یک حمله مسلحانه به مردم در معابر عمومی و یا در سطح واحدهای تحصیلی و حتی برخی مغازهها صورت نپذیرد و تعداد زیادی از مردم قربانی نشوند.
در انتظار دو سال بشدت ناآرام
هیچ یک از دو حزب اصلی امریکا به رغم ادعای فراوانشان، در راه تصحیح رویکردهای افراطی فوق قدم مؤثری برنداشتهاند و با اینکه این عیب و حرکات رادیکالی بیشتر مختص جمهوریخواهان است اما دموکراتها هم تقصیرات کمی نداشتهاند. هر دو حزب هر روز از یکدیگر دورتر و روابطشان یخزدهتر میشود و خطرات برخاسته از تعارض منافعشان در آینده نزدیک و دور پیوسته فزونی میگیرد. انتخابات میاندورهای اخیر امریکا نشان داد که فراتر از موضوع برنده یا بازنده بودن هر کدام از آنان، ناامن و تیره بودن فضای سیاسی و اجتماعی امریکا از حالا تا امتداد نوامبر 2024 (آبان 1403) که زمان انتخابات بعدی ریاستجمهوری امریکا است، ادامه خواهد یافت و دو سال سرشار از تنشهای شدید و نادیده را برای مردم امریکا گواهی میدهد.
منبع: Financial Times
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه