جمهوریخواهان امریکا آرایش تهاجمی جدیدی گرفتهاند
اروپاییها و مشکلات ایجاد «غرب متحد»
مارک لئونارد، مدیر «شورای روابط بینالملل اروپا»
مترجم: وصال روحانی
سران اروپا این روزها شادمان هستند زیرا در انتخابات میاندورهای امریکا برخلاف آنچه تصور میشد، کنترل مجلس سنا بهدست جمهوریخواهان نیفتاد و با اینکه این حزب مجلس نمایندگان را تسخیر و از دست حزب دموکرات خارج کرد، تقسیم شدن دو مجلس امریکا بین دو حزب اصلی این کشور به این معناست که جمهوریخواهان که بسیار تندروتر از دموکراتها هستند، از همین حالا و دو سال قبل از انتخابات ریاستجمهوری امریکا زمام تمامی امور را در دست نگرفتهاند. با این حال اوضاع همان قدر ایمن نیست که دموکراتها میپندارند و آنها باید از حالا مهیای طوفانهای بعدی باشند که جمهوریخواهان و بویژه شخص دونالد ترامپ در دست تدارک دارند.
اروپاییها معتقدند، در یک سال اخیر که یک عضو حزب دموکرات در کاخ سفید حضور داشته، همکاری نزدیک و کمسابقهای، با دولت امریکا بخصوص در مورد تبعات جنگ اوکراین داشتهاند و این همسویی را باید به هر قیمتی حفظ کرد. امریکای بایدن هم برخلاف روشهای زمان ریاستجمهوری ترامپ در مورد هر مقوله مرتبط با تهاجم ارتش روسیه به اوکراین ابتدا با سران کشورهای بزرگ اروپای غربی مشورت و فقط در صورت رضایت آنها تصمیم خود را اجرایی میکند. این در حالی است که ترامپ در دوره چهار ساله زمامداریاش در کاخ سفید (از 2016 تا 2020) در روابط بینالملل هر کار دلش میخواست، میکرد و کوچکترین وقعی به اروپاییها و نظرات آنها نمیگذاشت. امروز ناتو هم که در سال 2019 امانوئل مکرون رئیسجمهوری فرانسه مدعی «ضربه مغزی شدن» آن و بیکفایتی محض این پیمان نظامی شد، با استفاده از حمایتهای نسبی امریکا و مسائل برخاسته از بحران اوکراین در حال بال و پر گرفتن مجدد است و بزودی سوئد و فنلاند را هم به عضویت خود درمیآورد.
سؤال بیپاسخ امریکاییها از اروپاییها
مجموعه عوامل فوق این باور را بهوجود آورده که یک بار دیگر «غرب متحد» شکل گرفته و به لطف همپا شدن امریکا و اروپای غربی حتی میتوان غول چین را هم پس زد ولی ماجرا به همین سادگیها نیست و حزب جمهوریخواه که معتقد و مطمئن است، انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 امریکا را فتح و بایدن ضعیف و مردد را ساقط میکند، از حالا مشغول برقراری آرایش جدید تهاجمی و سیاستهای ایذاییاش در قبال حزب رقیب در مجلس نمایندگان به لطف کرسیهای فزونتری است که 10 روز پیش در این نهاد تصاحب کرد. پرسش بزرگ جمهوریخواهان از دولت بایدن که کاخ سفید البته پاسخی برای آن ندارد، این است که به چه سبب امریکا باید دو برابر اروپاییها به اوکراین کمک مالی کند تا آنها بهتر و قویتر روبهروی روسیه بایستند.
میزان کمک مالی واشنگتن به ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین در راه تجهیز تسلیحاتی هرچه بیشتر این کشور به 24 میلیارد دلار بالغ شده است و آمار میگوید، مجموع کمک نقدی اروپاییها به اوکراین حدود نصف این رقم است. علاوه بر این در عین همسو شدن نسبی کشورهای بزرگ اروپا با امریکا در راه عقب راندن غول اقتصادی چین، این سرمایه و سیاستگذاری مشترک، آنقدرها هم کامل و بینقص نیست و نشانه آن سفر اخیر اولاف شولتز، صدراعظم آلمان به پکن و دیدار و گفتوگوی او با سران چین بر سر مسائل مختلف و بویژه مکانیسمهای اقتصادی بود. همان چیزی که اروپاییها از آن بیم دارند و حتی در حرفهای قبلی خود شولتز هم به خطرات تصمیم هرچه بیشتر نگرههای اقتصادی پکن در سطح اروپا و قبضه شدن بازارهای اقتصادی توسط چینیها اشاره و پرهیز از آن توصیه شده بود.
دغدغههای متفاوت دو قاره
دیگر مسألهای که نشان میدهد هماکنون نیز همراهی امریکاییها و اروپاییها یک همراهی کامل نیست، نحوه رویکرد امریکا به مسائل تکنولوژیک و محصولات آن و جایگاهی است که این کشور به تولیدات هرچه بیشتر و ارزندهتر در این عرصه میدهد، در حالی که اروپا بیشتر درگیر دغدغههای روزمره خود و تأمین ارزاق عمومی و وسایل گرماساز در طلیعه زمستان 2023 است، امریکاییها اولویت را به بازار تولیدات تکنولوژیک و نرمافزارها و سختافزارهایی دادهاند که به آنها در جنگ اقتصادیشان با چین امتیازات مهمی میبخشد اما برای مردم عادی امریکا که با تورمی بیسابقه و گرانی روزافزون ارزاق عمومی مواجهاند، هیچ بهرهای ندارد. بواقع اروپاییها باید حس کنند که اگرچه شرایط کنونی برای آنها مساعدتر و خطر بازگشت «ترامپیسم» و هر رویکرد پوپولیستی توسط سایر جمهوریخواهان ارشد امریکا برای آنها عظیمتر است اما حزب دموکرات هم نهادی نیست که در تمامی زمینهها با اروپاییها هماهنگ باشد.
پس از شکست خوردن تعدادی از کاندیداهای مورد حمایت ترامپ در انتخابات میاندورهای اخیر کنگره امریکا این تصور بهوجود آمده که شاید چند عضو ارشد دیگر حزب جمهوریخواه و بخصوص ران دوسانتیس فرماندار ایالت فلوریدا در انتخابات درون حزبی سال 2024 ترامپ را پشتسر بگذارند و در مبارزه نهایی روبهروی بایدن بایستند اما این صرفاً یک گمان غیرمحکم است زیرا «جب بوش» یکی از اعضای پرشمار خاندان کاملاً سیاسی «بوش» هم در سال 2016 چنین سوداها و امیدهایی را در سر داشت اما او و سایر نامزدهای بالقوه حزب جمهوریخواه در جریان رأیگیری شکست قاطعی را مقابل ترامپ متحمل شدند. ترامپ قدری تضعیف و از میزان محبوبیتش کاسته شده اما همچنان یک خطر بالقوه و حاضر در صحنه سیاست امریکا است و اگر بیش از پیش مهار نشود. اتحاد شکنندهای هم که اروپاییها با بایدن دارند، به کلی محو و توسط رادیکالهایی مثل او دور ریخته خواهد شد.
منبع: Project Syndicate
مترجم: وصال روحانی
سران اروپا این روزها شادمان هستند زیرا در انتخابات میاندورهای امریکا برخلاف آنچه تصور میشد، کنترل مجلس سنا بهدست جمهوریخواهان نیفتاد و با اینکه این حزب مجلس نمایندگان را تسخیر و از دست حزب دموکرات خارج کرد، تقسیم شدن دو مجلس امریکا بین دو حزب اصلی این کشور به این معناست که جمهوریخواهان که بسیار تندروتر از دموکراتها هستند، از همین حالا و دو سال قبل از انتخابات ریاستجمهوری امریکا زمام تمامی امور را در دست نگرفتهاند. با این حال اوضاع همان قدر ایمن نیست که دموکراتها میپندارند و آنها باید از حالا مهیای طوفانهای بعدی باشند که جمهوریخواهان و بویژه شخص دونالد ترامپ در دست تدارک دارند.
اروپاییها معتقدند، در یک سال اخیر که یک عضو حزب دموکرات در کاخ سفید حضور داشته، همکاری نزدیک و کمسابقهای، با دولت امریکا بخصوص در مورد تبعات جنگ اوکراین داشتهاند و این همسویی را باید به هر قیمتی حفظ کرد. امریکای بایدن هم برخلاف روشهای زمان ریاستجمهوری ترامپ در مورد هر مقوله مرتبط با تهاجم ارتش روسیه به اوکراین ابتدا با سران کشورهای بزرگ اروپای غربی مشورت و فقط در صورت رضایت آنها تصمیم خود را اجرایی میکند. این در حالی است که ترامپ در دوره چهار ساله زمامداریاش در کاخ سفید (از 2016 تا 2020) در روابط بینالملل هر کار دلش میخواست، میکرد و کوچکترین وقعی به اروپاییها و نظرات آنها نمیگذاشت. امروز ناتو هم که در سال 2019 امانوئل مکرون رئیسجمهوری فرانسه مدعی «ضربه مغزی شدن» آن و بیکفایتی محض این پیمان نظامی شد، با استفاده از حمایتهای نسبی امریکا و مسائل برخاسته از بحران اوکراین در حال بال و پر گرفتن مجدد است و بزودی سوئد و فنلاند را هم به عضویت خود درمیآورد.
سؤال بیپاسخ امریکاییها از اروپاییها
مجموعه عوامل فوق این باور را بهوجود آورده که یک بار دیگر «غرب متحد» شکل گرفته و به لطف همپا شدن امریکا و اروپای غربی حتی میتوان غول چین را هم پس زد ولی ماجرا به همین سادگیها نیست و حزب جمهوریخواه که معتقد و مطمئن است، انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 امریکا را فتح و بایدن ضعیف و مردد را ساقط میکند، از حالا مشغول برقراری آرایش جدید تهاجمی و سیاستهای ایذاییاش در قبال حزب رقیب در مجلس نمایندگان به لطف کرسیهای فزونتری است که 10 روز پیش در این نهاد تصاحب کرد. پرسش بزرگ جمهوریخواهان از دولت بایدن که کاخ سفید البته پاسخی برای آن ندارد، این است که به چه سبب امریکا باید دو برابر اروپاییها به اوکراین کمک مالی کند تا آنها بهتر و قویتر روبهروی روسیه بایستند.
میزان کمک مالی واشنگتن به ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین در راه تجهیز تسلیحاتی هرچه بیشتر این کشور به 24 میلیارد دلار بالغ شده است و آمار میگوید، مجموع کمک نقدی اروپاییها به اوکراین حدود نصف این رقم است. علاوه بر این در عین همسو شدن نسبی کشورهای بزرگ اروپا با امریکا در راه عقب راندن غول اقتصادی چین، این سرمایه و سیاستگذاری مشترک، آنقدرها هم کامل و بینقص نیست و نشانه آن سفر اخیر اولاف شولتز، صدراعظم آلمان به پکن و دیدار و گفتوگوی او با سران چین بر سر مسائل مختلف و بویژه مکانیسمهای اقتصادی بود. همان چیزی که اروپاییها از آن بیم دارند و حتی در حرفهای قبلی خود شولتز هم به خطرات تصمیم هرچه بیشتر نگرههای اقتصادی پکن در سطح اروپا و قبضه شدن بازارهای اقتصادی توسط چینیها اشاره و پرهیز از آن توصیه شده بود.
دغدغههای متفاوت دو قاره
دیگر مسألهای که نشان میدهد هماکنون نیز همراهی امریکاییها و اروپاییها یک همراهی کامل نیست، نحوه رویکرد امریکا به مسائل تکنولوژیک و محصولات آن و جایگاهی است که این کشور به تولیدات هرچه بیشتر و ارزندهتر در این عرصه میدهد، در حالی که اروپا بیشتر درگیر دغدغههای روزمره خود و تأمین ارزاق عمومی و وسایل گرماساز در طلیعه زمستان 2023 است، امریکاییها اولویت را به بازار تولیدات تکنولوژیک و نرمافزارها و سختافزارهایی دادهاند که به آنها در جنگ اقتصادیشان با چین امتیازات مهمی میبخشد اما برای مردم عادی امریکا که با تورمی بیسابقه و گرانی روزافزون ارزاق عمومی مواجهاند، هیچ بهرهای ندارد. بواقع اروپاییها باید حس کنند که اگرچه شرایط کنونی برای آنها مساعدتر و خطر بازگشت «ترامپیسم» و هر رویکرد پوپولیستی توسط سایر جمهوریخواهان ارشد امریکا برای آنها عظیمتر است اما حزب دموکرات هم نهادی نیست که در تمامی زمینهها با اروپاییها هماهنگ باشد.
پس از شکست خوردن تعدادی از کاندیداهای مورد حمایت ترامپ در انتخابات میاندورهای اخیر کنگره امریکا این تصور بهوجود آمده که شاید چند عضو ارشد دیگر حزب جمهوریخواه و بخصوص ران دوسانتیس فرماندار ایالت فلوریدا در انتخابات درون حزبی سال 2024 ترامپ را پشتسر بگذارند و در مبارزه نهایی روبهروی بایدن بایستند اما این صرفاً یک گمان غیرمحکم است زیرا «جب بوش» یکی از اعضای پرشمار خاندان کاملاً سیاسی «بوش» هم در سال 2016 چنین سوداها و امیدهایی را در سر داشت اما او و سایر نامزدهای بالقوه حزب جمهوریخواه در جریان رأیگیری شکست قاطعی را مقابل ترامپ متحمل شدند. ترامپ قدری تضعیف و از میزان محبوبیتش کاسته شده اما همچنان یک خطر بالقوه و حاضر در صحنه سیاست امریکا است و اگر بیش از پیش مهار نشود. اتحاد شکنندهای هم که اروپاییها با بایدن دارند، به کلی محو و توسط رادیکالهایی مثل او دور ریخته خواهد شد.
منبع: Project Syndicate
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه