مستندهای پرتره و تصویر تازه از زن و مرد ایرانی
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
مستندهای پرتره به دلیل حال و هوا و بضاعتی که دارند، معمولاً بستری برای معرفی شخصیتهای مختلف به شکلی ساده و گاه گزارشی هستند. این شخصیتها لزوماً نباید سیاستمدار، هنرمند، ورزشکار یا چهرههای شاخص باشند، زندگی افراد عادی که به دلیل ماهیت زندگیشان میشود از منظری تازه به آنها پرداخت، میتواند موضوع ساخت یک مستند پرتره باشد.
گلاره عباسی در «هما» زندگی بانویی را روایت کرده که نابیناست اما این نابینایی مانع حرکت او نیست. هما، صمیمی، با اعتماد به نفس و شیرین است. زندگی خانوادگی و اجتماعی تقریباً موفقی دارد و نقص جسمی مانع پیشرفت، ازدواج، مادری و حتی حضورش در عرصه اجتماعی نشده است. فیلم ساده گلاره عباسی، تا جایی که امکانش وجود دارد بخشهای مختلف زندگی و مهارتهای هما را نشان میدهد، رازهای زندگی خانوادگی او را با اشارههای لطیف بازگو میکند و بیآنکه تیره و تلخ شود، مسائل زندگی یک زن نابینا را به تصویر میکشد. «هما» ساختاری گزارشی دارد، صریح و سریع پیش میرود و بدون آنکه درگیر بازیهای فرمی شود، روایتش را به سرانجام میرساند. «هما» به دلیل نمایش زندگی یک زن نابینا، فیلمی انگیزه بخش است بویژه برای زنانی که محدودیتها و مشکلات مانع حرکت آنها به سمت آرزوهایشان نبوده است. در مستندهای پرتره، شخصیت و مهارتش در ارتباط با دوربین و نزدیک شدن فیلمساز به بخشهای خصوصی و دنیای شخصی سوژه، به فیلم ارزش و اصالت میدهد، از این منظر «هما» واجد امتیاز است و فیلمساز توانسته به ذهنیات، رویاها و جهانی که هما در آن زندگی میکند، اشارههای گویا و مؤثر داشته باشد. (سکانس فال قهوه و رویاهای هما درباره رانندگی...)
آرمان قلیپور دشتکی در مستند «یک قایق روی دریا»، نوعی دیگر از مستند پرتره را مقابل چشم مخاطب قرار داده است. محمدرضای جوان، آموزگاری است که در روستایی کوچک و صعبالعبور به چهار دانشآموز دختر درس میدهد. در دل برف و کوهستان، محمدرضا هر روز از میان رود میگذرد تا به دبستان برسد. فیلم، شرح این تعلق خاطر و عشق آموزگار به دانشآموزانش است. «یک قایق روی دریا» در حدود 30 دقیقه، مخاطبش را با زندگی متفاوت محمدرضا، طبیعت بکری که در آن درس میدهد و رویاهای دخترانی آشنا میکند که میخواهند درس بخوانند و جز کانتینری کوچک در آن منطقه برای درس خواندن، فضایی برایشان وجود ندارد. روحیه محمدرضا و تلاشش برای تغییر سرنوشت دختران محروم از تدریس، شعلهای است که فیلم را گرم کرده و تماشای آن را برای مخاطب جذاب میکند. «یک قایق روی دریا» مانند «هما» بدون آنکه روی کاستیها و تلخیها تمرکز کند، به ستایش انسانی میپردازد که مقهور شرایط نشده و به راههای تازه میاندیشد. انسان بااراده، انسان پیروز و انسانی که به دنیا معنایی تازه میدهد.
روزنامهنگار
مستندهای پرتره به دلیل حال و هوا و بضاعتی که دارند، معمولاً بستری برای معرفی شخصیتهای مختلف به شکلی ساده و گاه گزارشی هستند. این شخصیتها لزوماً نباید سیاستمدار، هنرمند، ورزشکار یا چهرههای شاخص باشند، زندگی افراد عادی که به دلیل ماهیت زندگیشان میشود از منظری تازه به آنها پرداخت، میتواند موضوع ساخت یک مستند پرتره باشد.
گلاره عباسی در «هما» زندگی بانویی را روایت کرده که نابیناست اما این نابینایی مانع حرکت او نیست. هما، صمیمی، با اعتماد به نفس و شیرین است. زندگی خانوادگی و اجتماعی تقریباً موفقی دارد و نقص جسمی مانع پیشرفت، ازدواج، مادری و حتی حضورش در عرصه اجتماعی نشده است. فیلم ساده گلاره عباسی، تا جایی که امکانش وجود دارد بخشهای مختلف زندگی و مهارتهای هما را نشان میدهد، رازهای زندگی خانوادگی او را با اشارههای لطیف بازگو میکند و بیآنکه تیره و تلخ شود، مسائل زندگی یک زن نابینا را به تصویر میکشد. «هما» ساختاری گزارشی دارد، صریح و سریع پیش میرود و بدون آنکه درگیر بازیهای فرمی شود، روایتش را به سرانجام میرساند. «هما» به دلیل نمایش زندگی یک زن نابینا، فیلمی انگیزه بخش است بویژه برای زنانی که محدودیتها و مشکلات مانع حرکت آنها به سمت آرزوهایشان نبوده است. در مستندهای پرتره، شخصیت و مهارتش در ارتباط با دوربین و نزدیک شدن فیلمساز به بخشهای خصوصی و دنیای شخصی سوژه، به فیلم ارزش و اصالت میدهد، از این منظر «هما» واجد امتیاز است و فیلمساز توانسته به ذهنیات، رویاها و جهانی که هما در آن زندگی میکند، اشارههای گویا و مؤثر داشته باشد. (سکانس فال قهوه و رویاهای هما درباره رانندگی...)
آرمان قلیپور دشتکی در مستند «یک قایق روی دریا»، نوعی دیگر از مستند پرتره را مقابل چشم مخاطب قرار داده است. محمدرضای جوان، آموزگاری است که در روستایی کوچک و صعبالعبور به چهار دانشآموز دختر درس میدهد. در دل برف و کوهستان، محمدرضا هر روز از میان رود میگذرد تا به دبستان برسد. فیلم، شرح این تعلق خاطر و عشق آموزگار به دانشآموزانش است. «یک قایق روی دریا» در حدود 30 دقیقه، مخاطبش را با زندگی متفاوت محمدرضا، طبیعت بکری که در آن درس میدهد و رویاهای دخترانی آشنا میکند که میخواهند درس بخوانند و جز کانتینری کوچک در آن منطقه برای درس خواندن، فضایی برایشان وجود ندارد. روحیه محمدرضا و تلاشش برای تغییر سرنوشت دختران محروم از تدریس، شعلهای است که فیلم را گرم کرده و تماشای آن را برای مخاطب جذاب میکند. «یک قایق روی دریا» مانند «هما» بدون آنکه روی کاستیها و تلخیها تمرکز کند، به ستایش انسانی میپردازد که مقهور شرایط نشده و به راههای تازه میاندیشد. انسان بااراده، انسان پیروز و انسانی که به دنیا معنایی تازه میدهد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه