معرفــــــی ویــــــــــــــــژه


فوتبال و کتاب باید دو مقوله جدا از هم باشند، اما اینگونه نیست. نه تنها اینگونه نیست بلکه خیلی هم آنگونه است و فوتبال بخش مهمی از ژانر ادبیات ورزشی را در سراسر جهان شکل می‌‎دهد. کتاب‌های فنی، کتاب‌های فنی ساده فهم، سرگذشت و زندگینامه، تاریخ فوتبال، فوتبال در ارتباط و تأثیر و تأثر با علوم اجتماعی، اقتصاد فوتبال و حتی رمان و نمایشنامه از شاخه‌هایی هستند که فوتبال در ادبیات ورزشی با آنها خودنمایی می‌کند. حالا که روزهای جام‌جهانی را می‌گذارنیم و تب و تاب این جام تمام جهان را در نوردیده بهتر دیدیم که تعدادی از کتاب‌های مطرح و همچنین تعدادی از کتاب‌های کمتر شناخته شده ادبیات ورزشی را که در ایران منتشر شده  به شما معرفی کنیم ،باشد که شما را با دنیایی جدید آشنا کنیم. در ایران تنها نشر گلگشت است که به شکل تخصصی در حوزه ادبیات ورزشی کار می‌کند، نشر چشمه هم در این زمینه کتاب‌های خوب و پرشماری دارد. بجز این دو ناشر، بقیه کتاب‌ها معمولاً موردی منتشر شده‌اند، میلکان و کوله‌پشتی چندتایی، ققنوس یکی دو تایی و چند نشر دیگر یک اثر ورزشی دارند و ما از بین اینها چند مورد دلچسب را برایتان انتخاب کرده‌ایم. مطالب این صفحه توسط خانم الهام اشرفی و آقایان علی اکبر شعیبی و محمدعلی یزدانیار نوشته شده‌اند. امیدواریم حداقل یکی از این کتاب‌ها را بخوانید و لذت ببرید.


عقده انگلیسی!

انگلیسی‌ها عقده دارند، عقده فوتبال ملی، عقده افتخار اروپایی و جهانی. جز یک بار در سال 1966 که آن هم در مشکوک‌ترین حالت ممکن اتفاق افتاد هیچ افتخار بزرگی در جهان فوتبال ندارند. آنها بین 1966 تا 2021 در هیچ فینال معتبری بازی نکردند و تازه انواع و اقسام تحقیرها را هم از سر گذراندند. همه اینها برای مخترعان بازی جهانی ننگی است بس عظیم و همین ننگ بزرگ شده دستمایه «جان اوفارل» برای نگارش داستانی کارآگاهی- فوتبالی به نام «فقط دو دیوید بکهام وجود دارد» است. داستانی به غایت بانمک و جذاب که حتی ترجمه زیر متوسط «علی شیعه‌علی» هم نتوانسته کتاب را از نفس بیندازد. دوست داشتم برایتان از هسته داستانی این کتاب که توسط انتشارات سبزان منتشر شده تعریف کنم اما این، از آن رمان‌هایی است که حتی گفتن موضوعش هم لو دادن داستان محسوب می‌شود بنابراین شما را به یک بریده کوتاه میهمان می‌کنم بلکه قلقلکتان بگیرد «من علت عدم بازی انگلستان در فینال جام جهانی بودم. عامل شکست و فلاکت فوتبال بریتانیا تا ابد. آدم بده من بودم، نه آن همه بد ذات و ناکس تاریخ فوتبال؛ بازیکنان خشن، مدیران دائم الخمر، رأی دهندگان فاسد فیفا، هیچ کدام به اندازه این روزنامه‌‌‌نگار انگلیسی عامل تباهی فوتبال این کشور نشده بودند؛ مردی که پنبه تیم ملی کشور خودش را زد و انگلستان را از فینال جام جهانی محروم کرد». البته به نظر بنده انگلستان حالاحالاها جام ببر نیست، باز هرچه صلاح می‌دانند!

فقط کافی است پول آن را بپردازید

کتاب «فوتبال جهان را چگونه توصیف می‌کند» به قول وحید نمازی، مترجم اثر مخصوص کسانی است که فوتبال را نمی‌شناسند یا از آن بدشان می‌آید. کتاب فرانکلین فوئر سعی دارد دیدگاه جدیدی از رویدادهای سیاسی و اقتصادی روز را ارائه دهد و در این میان دو موضوع فوتبال و جهانی‌سازی را محور اصلی بحث خود قرار می‌دهد و ارتباط آنها با یکدیگر و تأثیری را که جهانی‌سازی و نظم نوین جهانی روی فوتبال گذاشته‌اند مورد بررسی قرار می‌دهد. از نظر برخی فوتبال امروزی بیشتر به محلی برای تجمع سرمایه‌های نهادهای بزرگ مالی تبدیل شده که به طمع کسب سود بیشتر پول‌های خود را راهی زمین‌های سبز کرده‌ و فوتبال را به ویترینی برای نمایش تجمل‌گرایی بدل کرده‌اند. نمونه‌های این مسأله را امروز در جای جای جهان فوتبال می‌توان مشاهد کرد، از خرید باشگاه‌های کوچک و بزرگی مثل نیوکاسل و پاری سن ژرمن توسط سرمایه‌داران متمول عرب و امریکایی و تغییر نام ورزشگاه تیم‌های مختلف برای کسب پول و درآمد بیشتر گرفته تا حتی خرید امتیاز میزبانی جام جهانی. انگار دیگر مرزی برای اصیل ماندن فوتبال وجود ندارد و همه چیز در این دنیای جدید قابل خرید و فروش است فقط کافی است پول آن را بپردازید. با این توصیفات باید فوتبال را پدیده دانست که در حال حل شدن در نظم نوین جهانی است؛ اما «فرانکلین فوئر» با کتاب خود در تقابل با این دیدگاه، قصد دارد نشان دهد که روند جهانی‌سازی در نابود کردن فرهنگ‌های سنتی و بومی دنیای فوتبال، دشمنی‌های داخلی و فسادهای محلی ناموفق و ناتوان بوده است و چه بسا باعث رشد فوتبال و سفر آن به دور افتاده‌ترین نقاط این کره خاکی شده است.

این صدر نازنین

شاید تعداد افرادی که حاضر باشم برای شنیدن صحبت‌هایشان اطرافیانم را به سکوت فرا بخوانم انگشت‌شمار باشند، اما کسی که عضو همیشگی این لیست به شمار می‌رفت «حمیدرضا صدر» فقید بود. چه وقت‌هایی که قرار بود از سینما سخن بگوید و چه زمان‌هایی که می‌خواست از فوتبال و مخلفاتش صحبت کند طوری من را جادو می‌کرد که انگار جز او سخنوری در این جهان نیست. من با حمیدرضا صدر از طریق خواندن مقالاتش در ماهنامه هفت آشنا شدم و با دنبال کردن صحبت‌هایش در پیش بازی‌های لیگ قهرمانان اروپا شیفته‌اش شدم؛ لحن و کلام صدر گرمایی داشت که همیشه من را میخکوب می‌کرد، او بزرگترین مربی کلمات بود، جوری کلمه‌ها را کنار هم می‌چید که انگار ترکیب بهتری برای آنها وجود ندارد. هر چند به نظرم در بعد تحلیل فنی و تاکتیکی فوتبال کمی لنگ می‌زد و بازی را با اختلاف کم به «مرتضی محصص» و «امیر حاج‌رضایی» واگذار می‌کرد؛ اما دیگر ابعاد فوتبال را طوری درک و روایت می‌کرد که همانندی نداشت.   همه اینها را گفتم که بگویم که حمیدرضا صدر چقدر نگاه متفاوتی به فوتبال داشت و خوانش دیدگاه‌های او در مورد چیزی که عاشقانه دوستش می‌داشت چقدر می‌تواند ناب و جذاب باشد. صدر در کتاب «نیمکت داغ، از حشمت‌الله مهاجرانی تا الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو» به تعریف داستان 34 مربی تاریخ‌ساز می‌پردازد و تأثیراتی را که هر یک از آنها در بعد فنی و تاکتیکی بر دنیای فوتبال گذاشته‌اند بررسی می‌کند. نگاه صدر در نیمکت داغ همانند دیگر آثارش آمیخته با هنر و سینماست و از این دریچه به فوتبال می‌نگرد و پر از نقل‌قول‌هایی است که در ذهن شما نقش می‌بندد و باعث می‌شود آنها را بارها و بارها مرور کنید.

من با تو هیچ رفاقتی ندارم، تو دشمنی!

«ترس و نفرت در لالیگا» یک شاهکار است، بدون کم و کاست. داستان دشمنی بارسلونا و رئال از ریشه‌های ابتدایی تا دوران مدرن. کتاب را «سید لو» نوشته که در بین انگلیسی‌زبان‌های حوزه فوتبال اسپانیا کسی به گرد پایش هم نمی‌رسد. کتاب پر است از مدرک و توضیح و تشریح. هر مسأله‌ای از هر دو سمت بررسی شده و درنهایت قضاوت هم به خود خواننده واگذار می‌شود. ترس و نفرت در لالیگا یک تاریخ ظریف، بازبین‌گرایانه و پر محتوا است که فراتر از ورزش می‌رود. لو این داستان رقابت را با تاریخ و فرهنگ اسپانیا به هم می‌دوزد، با تأکید بر اینکه این فقط درباره فوتبال نیست. درباره زخم‌های به جا مانده از جنگ داخلی می‌گوید و عصر طلایی مادرید در دهه پنجاه زمانی که پنج بار قهرمان اروپا شدند، درباره تیم رؤیایی یوهان کرویف، تیم کهکشانی نفرین شده و «خیانت» لوئیز فیگو. لو با کاوش در تاریخ، سیاست، فرهنگ، اقتصاد و زبان، در حالی که هرگز درام درون زمین را فراموش نمی‌کند، رابطه این دو غول فوتبال را نمایش می‌دهد و داستان واقعی پشت دشمنی عمیق این دو باشگاه را نمایان می‌کند. کتاب از 19 فصل و یک پیوست تصاویر تشکیل شده. داستان از دلایل شروع دشمنی این دو تیم شروع شده و تا دوران معاصر ادامه پیدا می‌کند. دو سه فصل کتاب بسیار خواندنی هستند، یکی فصل مربوط به باخت 11-1 بارسلونا برابر رئال و دیگری ماجرای تاریخی قرارداد «دی‌استفانو» با هر دو تیم. خواندن این کتاب را از دست ندهید که از کفتان خواهد رفت!

آخرین مرد مقاوم، گواردیولا و زیبایی‌ای که به فوتبال برگرداند

«دقیقه هشتم بازی، تیم بارسلونا هنوز هماهنگی خود را پیدا نکرده است، بازیکنان همگی در موقعیت‌های درستی قرار دارند اما هیچ کدام از آنها نمی‌خواهند حرکت کنند و به جلو بروند و بازیکن صاحب توپ را تحت فشار قرار دهند. آنها با هم پاس‌های زیادی را رد وبدل می‌کنند و بیشتر به فکر حفظ توپ هستند و تحت تأثیر نام بزرگ منچستر یونایتد قرار گرفته‌اند. رونالدو شوتی را روانه دروازه می‌کند که توسط ویکتور والدز دفع می‌شود. منچستر یونایتد در حال نزدیک‌تر شدن است، شوت بعدی هم به سمت دروازه والدز شلیک می‌شود. رونالدو از راه دور شوت می‌زند، توپ با اختلاف اندکی به فاصله چند سانتیمتر به خارج زمین می‌رود. چند سانتیمتری که می‌توانست نظر دنیا را نسبت به پپ گواردیولا و انقلاب نیوکمپ‌اش تغییر دهد». این بخشی از کتاب «گواردیولا: پیروزی به عبارت دیگر» است که به یکی از 10 دقیقه‌های اضطراب‌آور زندگی من هم اشاره می‌کند چون نگارنده این متن یک بارسلونایی دو آتشه است! گواردیولا بدون شک بزرگترین مربی زنده زمین است و باز تنها مربی زنده‌ای که در سطح اول فوتبال دنیا بیش از 10 سال فعالیت کرده و اخراج نشده و مجدداً تنها مربی زنده که هنگام اعلام خروجش از یک تیم حتی یک نفر هم از رفتنش راضی نبود؛ قطع همکاری او با بارسلونا هنوز بزرگترین افسوس هواداران این تیم است. داستان موفقیت چنین مربی خارق‌العاده‌ای را نباید خواند؟ معلوم است که باید خواند. کتاب را «گیلم بالاگه» نوشته و نشر کوله‌پشتی منتشر کرده. فقط قبل خواندن کتاب رسم‌الخط عجیب و غریبش را یک نگاهی بیندازید، اگر اعصابتان کشید، بعد بخوانیدش!

دوران سازندگی، تنها با یک مربی!

دیوید پیس نویسنده انگلیسی دو اثر داستانی فوتبالی دارد، یکی یونایتد نفرین شده در مورد برایان کلاف و دیگری قرمز باش یا بمیر در مورد بیل شنکلی. اولی را نشر چشمه با ترجمه حمیدرضا صدر خدابیامرز و دومی را نشر گلگشت با ترجمه علی امیری‌فر منتشر کرده است. انتخاب از بین این دو برای من خیلی سخت است اما تصمیم گرفتم که «قرمز باش یا بمیر» را پیشنهاد بدهم. بخشی زیادی از یونایتد... با راوی دوم شخص نوشته شده که خواندنش را سخت می‌کند. قرمز باش... اثری است حجیم‌تر اما هم خوشخوان است و هم فوتبالی‌تر. قرمز باش یا بمیر، شرح سازندگی است. تبدیل بدترین تیم تاریخ لیورپول، به بهترین تیم بریتانیا. شیوه‌ای که پس از استعفای بیل شنکلی، با بازیکنان و دستیاران او منجر به چهار قهرمانی اروپا طی هفت سال شد و از آن به‌عنوان یکی از بهترین تیم‌های تاریخ فوتبال یاد می‌شود. و اگر می‌خواهید بدانید شنکلی کیست: ویلیام (بیل) شنکلی از خانواد‌ه‌ای معدنچی در روستایی دور افتاده در اسکاتلند می‌آمد. آخرین پسر خانواده‌ای 10 نفره در خانه‌ای کوچک بود و از همان نوجوانی، او هم مانند پدر و برادرانش کار در معدن را آغاز کرد. وقتی معدن بسته شد، او هم مثل چهار برادر خود سراغ فوتبال رفت. مدت کمی در کارلایل و تا انتهای دوره بازی در پرستون بود و با این تیم به قهرمانی جام حذفی انگلستان در دهه سی دست یافت. به پیراهن تیم ملی اسکاتلند هم رسید و یکی از بزرگترین افتخارات زندگی‌اش زمانی بود که در آخرین بازی ملی خود، برابر انگلستان بازوبند کاپیتانی را بست. بقیه‌اش را هم در
رمان بخوانید!

همه برای فوتبال، فوتبال علیه دشمن

فوتبال همیشه چیزی فراتر از یک ورزش بوده، چیزی فراتر از دویدن هدفمند به‌دنبال یک توپ غلتان، فراتر از شب بیداری‌های مکرر برای دیدنش و فراتر از فریاد کشیدن هوادارانش بر سر بازیکنان و مربیان. فوتبال از همان آغاز قصه یک عشق بود، داستان تعصب و وفاداری، داستان همزمانی از زندگی و مرگ. اما براستی راز این جذابیت بی‌پایان در چیست؟ این همان پرسشی است که سایمون کوپر در «کتاب فوتبال علیه دشمن» به‌دنبال پاسخ آن می‌گردد. کوپر در این کتاب به سرزمین‌های مختلف سفر می‌کند و با هواداران دو آتیشه فوتبال همنشین می‌شود تا بلکه بتواند به درک درستی از رابطه عمیق بین فوتبال و عاشقانش دست یابد. فوتبال علیه دشمن به تصویر کشیدن پیوند فوتبال با جامعه، فرهنگ، اقتصاد و سیاست در میان ملل مختلف است و به فوتبال به‌عنوان ابزاری برای اتحاد یک ملت علیه یک دشمن مشترک می‌نگرد. در همین چهارچوب،سایمون کوپر زندگی بازیکنان، مربیان و هواداران کشورهای گوناگون را زیر ذره‌بین برده و مخاطب خود را با فرهنگ، سنن و آداب و رسوم مردم آن کشور آشنا می‌کند. فوتبال علیه دشمن شامل 21 فصل می‌شود و کتاب در هر فصل به یک حادثه فوتبالی و تاریخی می‌پردازد، برای مثال در یکی از فصل‌های آغازین خود نبرد همیشگی هلند و آلمان را به تصویر می‌کشد که در واقع روایتی از ادامه جنگ این دو کشور پس از جنگ جهانی دوم در مستطیل سبز است. یا در فصل دیگر به جدایی آلمان غربی و شرقی یا نبرد دیرینه سلتیک و رنجرز می‌پردازد. نقطه قوت کتاب کوپر دست گذاشتن روی اتفاقات جذاب فوتبالی است که در کنار یک قالب داستانی بخوبی هر خواننده علاقه‌مند به فوتبال و حتی غیرعلاقه‌مند را  به خود جذب می‌کند.

مدافع وسطی عمیقاً محبوب و منفور

الان شما اگر بروید جلوی یک طرفدار بارسلونا و بگویید «کومان» بعدش هر چه دیدید از چشم خودتان دیدید و من اساساً مسئولیتی قبول نمی‌کنم. این اسم را جلوی هواداران هلند هم که به زبان بیاورید احتمالاً نتیجه باز چیزی در همین حدود خواهد بود. هر کدام هم دلیل خودشان را دارند، یکی بابت نتایج افتضاح شاکی است و دیگری برای رفیق نیمه راه بودن مربی. اما همیشه هم اینجوری نبوده و کومان حداقل به‌عنوان بازیکن در قلب و جان هر دو دسته این هواداران جای داشته است. بارسلونا اولین قهرمانی اروپایش را با شوت سهمگین همین آقای کومان به دست آورده است. او گلزن‌ترین مدافع وسط تاریخ است گل‌های حساسی برای بارسلونا و تیم ملی هلند به ثمر رسانده است. «تن تن نیوکمپ» زندگینامه‌ای است در مورد رونالد کومان، بازیکن و مربی هلندی که توسط نشر گلگشت منتشر شده است. در سایت ناشر در مورد این کتاب آمده است که «رونالد کومان با ۱۹۳ گل، گلزن‌ترین مدافع تمام دوران است. این لیبرو با شلیک‌های از راه دور برق‌آسا، در دوران حضور در آژاکس، PSV، تیم ملی هلند و بخصوص بارسلونا شهرت پیدا کرد. او که ملقب به «توپ» بود سال ۱۹۹۷ کفش‌های خود را آویخت و پا به عرصه مربیگری نهاد و در این زمینه هم موفقیت‌هایی کسب کرد. در سال ۲۰۱۱ به «ده کیپ» بازگشت و تاریخ‌سازی کرد؛ هیچ کس به جز او در آژاکس و پی اس وی و فاینورد بازی و مربیگری نکرده است.

فوتبال از دریچه  نگاه صدر

مرحوم «حمیدرضا صدر»، نویسنده کتاب «پسری روی سکوها» را هر وقت در برنامه‌های فوتبالی می‌دیدم، که آن‌گونه با هیجانی همراه با آرامش، با کلامی آمیخته به نشانه‌ها و ارجاعات فراوان ادبی و سینمایی در مورد فوتبال حرف می‌زند، به فوتبال علاقه‌مند می‌شدم، حتی شده برای همان لحظات کوتاه. حالا هم که کتابش را می‌خوانم همان احساس در من زنده می شود.
حمیدرضا صدر در کتاب «پسری روی سکوها»،فوتبال ایران را از سال 1342 تا 1377 با نگاه و لحن خاص و موشکافانه خودش بررسی کرده است. لحن همان لحن آشنای صدر است، با همان زاویه ‌دید دوم‌شخص که حالا دیگر امضای صدر شده در مجموعه‌آثارش. انگار صدر تو را نشانده روبه‌رویش و مدام مخاطب قرار می‌دهدت و از خاطرات خودش از مسابقات فوتبالی که از رادیو شنیده ، یا از نزدیک و روی سکوها دیده است برایت تعریف می‌کند. نکته اینجاست که با وجود لحن راحتی که نویسنده استفاده کرده، رویدادها، شوت‌ها و دریبل‌ بازیکن‌ها، حواشی روزنامه‌ها، رفتار مربی‌ها و داورها بسیار دقیق، تصویری و با جزئیات همراه با نثر خاص صدر، جملات کوتاه، حتی در حد یک کلمه و پشت‌سرهم در این کتاب روایت شده، طوری که کتاب را می‌توان یک دائرةالمعارف جمع‌وجور، اما دقیق برای علاقه‌مندان به فوتبال و حواشی‌اش به حساب آورد.
صدر در این کتاب غیر از پرداختن به فوتبال، خیلی گذرا به وقایع تاریخی سیاسی مؤثر در ورزش پرداخته که از این جهت کتاب قابل ‌استنادی ا‌ست؛ به ‌شخصه خیلی تحت‌ تأثیر بخش مرگ غلام‌رضا تختی قرار گرفتم.

فوتبال را چه به فلسفه؟

اگر گفتید چرا «فوتبال و فلسفه» را دفاع راست گذاشته‌‌ام؟ چون در فوتبال امروز به اعتقاد بخش مهمی از منتقدین، دفاع راست خوب کمیاب‌ترین گوهر فوتبال است. فوتبال و فلسفه کتابی است مهم و در عین حال کمیاب. پنجاه شصت  فیلسوف و فلسفه‌دان درست و حسابی هر کدام یک فصل در مورد فوتبال و جزئیاتش روی کاغذ آورده‌اند و آن موضوع خاص را از دیدگاه فلسفی مورد بررسی قرار داده‌اند. فوتبال و فلسفه بیشتر کتابی است فلسفی تا فوتبالی و در عین حال کتابی است خوشخوان، جالب و خواندنی. این کتاب حتی اگر اهل فوتبال هم نباشید  حرف‌های مهمی برای گفتن دارد، مثلاً این بخش توضیحات کتاب را بخوانید «در فوتبال و فلسفه از «تد ریچاردز» می‌آموزیم که طرفدار بودن به چه معناست و چرا ارسطو، یک طرفدار تمام عیار به حساب می‌آید، یا در بخشی دیگر از فوتبال و فلسفه نویسنده‌ای مطرح می‌کند که چرا بازیکنان برجسته‌ای همچون کریستیانو رونالدو در کنار هنرمندان بزرگی حتی در ابعاد واندازه‌های پیکاسو قرار می‌گیرند. از اخلاقیات در داوری تا جنبه متافیزیکی فضا - زمان خم شده (مثل ضربه‌های بکام)، کتاب فوتبال و فلسفه از تد ریچاردز به یک اندازه به هواداران فوتبال و علاقه‌مندان فلسفه، روش‌های جدیدی برای ارزیابی و درک ورزش مورد علاقه جهانیان ارائه می‌دهد.» اگر به من بگویید از تمام یازده کتاب این بخش، یکی را به ما معرفی کن، توصیه من همین یکی است، والسلام!

داستان شگفت‌انگیز شماره یک ابدی

اگر قرار باشد قبول کنم بوفون بهترین دروازه‌بان تاریخ نیست – که قبول هم نمی‌کنم – بدون شک برای من او جذاب‌ترین دروازه‌بانی است که بازی‌اش را دیده‌ام. ترکیبی از جذابیت، وقار، متانت، اخلاق، رهبری، انسانیت، جامعه‌دردمندی وهزار ویژگی خوب دیگر. مثلاً و فقط در یک مورد او بیست میلیون یورو سهام خودش را به یک بنگاه کسب و کار بخشید تا این کمپانی ورشکست نشود و هزار کارگر و کارمند به وسیله همین حرکت او شغلشان را حفظ کردند. اخیراً و همزمان با آخرین دوره نمایشگاه کتاب تهران نشر گلگشت زندگی‌نامه جمع و جور «شماره یک» را منتشر کرده که به ابعاد مختلف زندگی ورزشی بوفون می‌پردازد. بریده‌ای از کتاب را بخوانید: «وقتی بازی می‌کند به نظر می‌رسد از یک تیر دروازه به سمت دیگر با یک چشم برهم زدنی پرواز می‌کند. فابیو کاپلو می‌گوید که با حضور او در زمین، مثل این است که شما 12 نفره بازی می‌کنید. او کسی نیست جز «جیانلویجی بوفون». بله! دروازه‌بان شماره یک تیم ملی ایتالیا. از او اغلب به‌عنوان مارادونای دروازه‌بان‌ها یاد می‌کنند، برنده جوایز متعدد توسط فیفا و یوفا که از سوی IFFHS به‌عنوان «بهترین دروازه بان تاریخ» شناخته شد. جیجی بوفون واقعاً شماره یک شماره یک است». انصاف بدهید که این سه چهار خط به قدر کافی برای تحریک شما به مطالعه شماره یک کافی است. راستی، بوفون یک بار و در سال 2006 قهرمان جام جهانی شده است اما در طول عمر بابرکت ورزشی‌اش هرگز نتوانست قهرمانی لیگ قهرمانان را به دست آورد.












آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8067/7/635235/1
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها