ورود هنرمندانه به عرصه زنان
سیده نرگس حسینی
دانشجوی ارشد پژوهش علوم اجتماعی
برای کسی که فضای رسانهای در حوزه زنان را میشناسد صرف مشاهده پوستر «جهان بانو» هم مایه خوشحالی بود؛ آنقدر که در این حوزه محصول هنری و رسانهای کم داریم شنیدن خبر آن که یک نمایش میدانی دست روی این موضوع گذاشته بسی دلگرمکننده است.
جهان بانو توانست زنان بسیاری و همچنین مردان، کودکان، نوجوانان و بهتر بگوییم خانوادههای بسیاری را جذب خود کند و نزدیک به دو ساعت آنان را پای روایت زنان تاریخساز بنشاند؛ اتفاقی که کمتر زمانی افتاده بود و فرصت غنیمتی که میشد از آن بهرههای زیادی برد اما سؤال این است که آیا این نمایش با بیش از ۲۰ بار اصلاح متن در طی ۲-۳ سال، به کارگیری ۲۵۰ بازیگر و تدارک ۸ استیج بزرگ توانست از این فرصت استفاده کافی را ببرد؟
جهان بانو را میتوان به خاطر روایتهای کوتاه، شیوا و حتی جسورانه از زندگی زنان درخشان تاریخ از حضرت حوا تا زنان کادر درمان کرونا تحسین کرد؛ جسارت به آن دلیل که تهیه کنندگان این نمایش از نشان دادن برخی بخشهای مناقشهآمیز زندگی این زنان پرهیز نکرده و بلکه موضوعی مانند خواستگاری حضرت خدیجه(س) از پیامبر گرامی اسلام(ص) را به وضوح و به شکلی جالب به نمایش گذاشتند.
این نمایش توانسته ابعاد مختلف زندگی «جهان بانوان» را به تصویر بکشد و در همه این ابعاد چه گذشتن از فرزند و مال باشد و چه تلاش برای گسترش علم و دین یک نقطه طلایی میدرخشد؛ اطاعت از خداوند و مقابله با ظلم حتی به قیمت جان. آنجا که راوی میگوید: «اکنون زینب کبری(س) مرکز عالم است. او میایستد تا قلب عالم از تپش نیفتد». و به همین زیبایی جهان بانو بودن را تفسیر میکند....
اما با همه این اوصاف میتوان نقدی به این نمایش وارد کرد؛ نکتهای که به نظر میرسد تأثیرگذاری آن تفسیر زیبا را خدشهدار کرده است؛ جهان بانو همچون بسیاری از تولیدات فرهنگی با محتواهای ارزشی فراموش کرده که رساندن پیام به مخاطب، از طریق هنر انجام میشود تا از تیزیاش بکاهد و بر جان مخاطب بیآنکه او احساس ناخوشایندی داشته باشد بنشیند. نشان دادن جلسات سری دشمنان و صحبتهای مستقیم آنها بعضاً به گونهای نزدیک به کمدی، هر چند که واقعیت است اما گلدرشت و شعاری شده و این پرسش را به دنبال دارد که چنین سکانسهایی چه ارزش افزودهای برای این نمایش داشته است؟ آیا باز هم فکر کردیم که صرف نشان دادن دشمنی دشمنان میتواند مسأله زنان را حل کند؟
علاوه بر این تأکید مؤکد بر مسأله حجاب آن هم به این شکل و آن هم در سالهایی که حساسیتها روی این موضوع بالاست و هرگونه صحبت درباره آن دقت نظر بیشتری میطلبد، به نظر میرسد موجب پس زده شدن مخاطب از این میدان خواهد شد و همچنین میتواند به ما این پیام را بدهد که هنوز هم مجموعههای فرهنگی ما باور دارند که حل مسأله حجاب الزاماً از طریق خود مسأله حجاب خواهد بود؛ حال آنکه ریشه در بسیاری از مسائل دارد.
به نظر میرسد اگر این سکانسها از نمایش حذف میشدند و بخش دیگری نیز جایگزین نمیشد، باز هم بهتر از وضع فعلی بود؛ آنجا که در پایان راوی میگوید «یک زن موفق الزاماً جهان بانو نیست اما میتواند یک جهان بانوی آسمانی باشد...» و مثالهایی میزند، در کنار روایتهایی که از ابتدا نمایش داده شده بود، میتوانست پیام تولیدکنندگان را به مخاطب برساند.
در مجموع ،جهان بانو تلاشی قابل تقدیر و با ارزش بود که نقدهایی هم به آن وارد است. این تجربه میتواند آغازگر یک مسیر جدید در این حوزه باشد؛ چرا که این بستر، تشنه محصولهای هنری همچون جهان بانو است.
دانشجوی ارشد پژوهش علوم اجتماعی
برای کسی که فضای رسانهای در حوزه زنان را میشناسد صرف مشاهده پوستر «جهان بانو» هم مایه خوشحالی بود؛ آنقدر که در این حوزه محصول هنری و رسانهای کم داریم شنیدن خبر آن که یک نمایش میدانی دست روی این موضوع گذاشته بسی دلگرمکننده است.
جهان بانو توانست زنان بسیاری و همچنین مردان، کودکان، نوجوانان و بهتر بگوییم خانوادههای بسیاری را جذب خود کند و نزدیک به دو ساعت آنان را پای روایت زنان تاریخساز بنشاند؛ اتفاقی که کمتر زمانی افتاده بود و فرصت غنیمتی که میشد از آن بهرههای زیادی برد اما سؤال این است که آیا این نمایش با بیش از ۲۰ بار اصلاح متن در طی ۲-۳ سال، به کارگیری ۲۵۰ بازیگر و تدارک ۸ استیج بزرگ توانست از این فرصت استفاده کافی را ببرد؟
جهان بانو را میتوان به خاطر روایتهای کوتاه، شیوا و حتی جسورانه از زندگی زنان درخشان تاریخ از حضرت حوا تا زنان کادر درمان کرونا تحسین کرد؛ جسارت به آن دلیل که تهیه کنندگان این نمایش از نشان دادن برخی بخشهای مناقشهآمیز زندگی این زنان پرهیز نکرده و بلکه موضوعی مانند خواستگاری حضرت خدیجه(س) از پیامبر گرامی اسلام(ص) را به وضوح و به شکلی جالب به نمایش گذاشتند.
این نمایش توانسته ابعاد مختلف زندگی «جهان بانوان» را به تصویر بکشد و در همه این ابعاد چه گذشتن از فرزند و مال باشد و چه تلاش برای گسترش علم و دین یک نقطه طلایی میدرخشد؛ اطاعت از خداوند و مقابله با ظلم حتی به قیمت جان. آنجا که راوی میگوید: «اکنون زینب کبری(س) مرکز عالم است. او میایستد تا قلب عالم از تپش نیفتد». و به همین زیبایی جهان بانو بودن را تفسیر میکند....
اما با همه این اوصاف میتوان نقدی به این نمایش وارد کرد؛ نکتهای که به نظر میرسد تأثیرگذاری آن تفسیر زیبا را خدشهدار کرده است؛ جهان بانو همچون بسیاری از تولیدات فرهنگی با محتواهای ارزشی فراموش کرده که رساندن پیام به مخاطب، از طریق هنر انجام میشود تا از تیزیاش بکاهد و بر جان مخاطب بیآنکه او احساس ناخوشایندی داشته باشد بنشیند. نشان دادن جلسات سری دشمنان و صحبتهای مستقیم آنها بعضاً به گونهای نزدیک به کمدی، هر چند که واقعیت است اما گلدرشت و شعاری شده و این پرسش را به دنبال دارد که چنین سکانسهایی چه ارزش افزودهای برای این نمایش داشته است؟ آیا باز هم فکر کردیم که صرف نشان دادن دشمنی دشمنان میتواند مسأله زنان را حل کند؟
علاوه بر این تأکید مؤکد بر مسأله حجاب آن هم به این شکل و آن هم در سالهایی که حساسیتها روی این موضوع بالاست و هرگونه صحبت درباره آن دقت نظر بیشتری میطلبد، به نظر میرسد موجب پس زده شدن مخاطب از این میدان خواهد شد و همچنین میتواند به ما این پیام را بدهد که هنوز هم مجموعههای فرهنگی ما باور دارند که حل مسأله حجاب الزاماً از طریق خود مسأله حجاب خواهد بود؛ حال آنکه ریشه در بسیاری از مسائل دارد.
به نظر میرسد اگر این سکانسها از نمایش حذف میشدند و بخش دیگری نیز جایگزین نمیشد، باز هم بهتر از وضع فعلی بود؛ آنجا که در پایان راوی میگوید «یک زن موفق الزاماً جهان بانو نیست اما میتواند یک جهان بانوی آسمانی باشد...» و مثالهایی میزند، در کنار روایتهایی که از ابتدا نمایش داده شده بود، میتوانست پیام تولیدکنندگان را به مخاطب برساند.
در مجموع ،جهان بانو تلاشی قابل تقدیر و با ارزش بود که نقدهایی هم به آن وارد است. این تجربه میتواند آغازگر یک مسیر جدید در این حوزه باشد؛ چرا که این بستر، تشنه محصولهای هنری همچون جهان بانو است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه