در ستایش واقعیت
محمد احسان مفیدیکیا
منتقد سینما
از همان هنگام که برادران لومیر، تولید تصویر متحرک را اختراع کردند، تهیه فیلمهای مستند هم آغاز شد. فیلمهای خانوادگی لومیرها را میتوان از اولین مستندها دانست و با توجه به اینکه سوژه فیلم، که دختر کوچک لوئیس لومیر باشد، بعدتر در اثر آنفلوانزای اسپانیایی جان سپرد، از قضا نماهای تراژیک و تأثیرگذاری هم از کار درآمد. از اینرو به جرأت میتوان گفت که پیشینه فیلم مستند دقیقاً همسن با عمر سینماست.
نیک میدانیم که فیلمهای مستند در تعریف خود مؤلفههایی دارند که به واسطه آنها از سایر گونههای فیلم، متفاوت میشوند؛ «نمایش هنرمندانه واقعیت»، «بازتعریف خلاق واقعیت»، «میل به مشاهده و تفسیر جهان واقع» و بسیاری تعاریف دیگر که بالطبع هیچکدام جامع و مانع نیستند، با این حال هر یک وجهی از کارکرد و اهمیت آن را نشان میدهند. در همه این تعاریف، عنصر مشترک، واقعیت یا امر واقع است و توجه ویژه ما نیز بر همین مفهوم است.
واقعیت عنصر کمیابی است، آن، درک منِ شناسنده از جهان خارج است و این ادراک به واسطه عوامل ارتباطی ساخته میشود. از آنجا که فیلم مستند ادعای نمایش واقعیت را دارد، میتواند یکی از این عوامل باشد. حال اگر آحاد جامعه را که همان منهای شناسنده باشند، منبع انرژی به هم پیوسته بدانیم، متصور است که در اثر شناخت، دست به عمل بزنند و حرکتی اجتماعی پدید آورند. این را میتوان یکی از بنیادیترین کارکردهای فیلم مستند دانست و اهمیت مبنایی آن را در آگاهیبخشی منجر به عمل دید.
با وجود این، فیلمهای مستند هم با دیگر گونههای فیلم، جنبههای مشترکی مثل سرگرمکنندگی دارند و اگر خوب بتوانند از عهده این وظیفه برآیند، بخشی از کارکرد ذاتی خود را انجام دادهاند که به نوبه خود امری مهم است و چرخه اقتصادی تولید تا ارائه اثر را تکمیل میکند.
مخاطب پیگیر فیلم مستند میداند که یکی از بهترین راههای دسترسی به آثار باکیفیت و بهروز، جشنوارههای شاخص و جدی است؛ جشنوارههایی که ویترین سینمای مستند شناخته میشوند و بهعنوان یک سامانه زنده و پیچیده، با برقراری ارتباط درست بین آثار و مخاطبان ضامن بقا و پایداری فرایند تولید مستندهای خاص و شاخص هستند.
طبعاً اهمیت جشنوارههای فیلم مستند، دایر بر مسأله بلیت فروشی و سودآوری نیست، بلکه ارزش گذاشتن به تلاش مستندساز و ارج نهادن به اثر اوست که این رخداد فرهنگی را مهم میکند. از همین روست که باید در انتخاب فیلمهایی که در جشنوارهها به نمایش در میآیند دقت و وسواس بیشتری به خرج داد، چه اینکه از این بابت، هیأت انتخاب بر داوران بخش جوایز ارجحیت دارند، چون جایزه برای چند فیلم محدود است و به هر روی به معیارهای زیادی بستگی دارد، اما فرصت دیده شدن برای مستندساز از هر جایزهای باارزشتر است و چه بسا، فیلمهای منتخبی که اجازه اکران پیدا میکنند خود را برنده بدانند و باقی را به مخاطب آثار بسپارند.اهمیت دیگر جشنوارهها که در عین حال میتواند نقطه ضعف هم باشد، تولید فرهنگ خاص هر جشنواره است که منجر به هدایت سلایق مستندسازها به یک کانال خاص شده و تمایل ایشان را به سوژهها یا فرمهای خاص، برای توفیق یافتن در چشم داوران، باعث شود. از اینرو سیاستگذاری درست در پذیرش، برگزاری، انتخاب و داوری آثار میتواند عامل مؤثر در افزایش چشمگیر سطح کیفی آثار سینمایی جامعه هدف هر جشنواره باشد.
جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران، سینما حقیقت، اکنون در آذر ماه 1401 خود را در ایستگاه شانزدهم میبیند و این در حالی است که پس از کسب تجارب ارزنده دورههای پیشین، بحق مهمترین رویداد سینمای مستند در منطقه غرب آسیا است. این جشنواره از سال 1386 تاکنون، ضمن ایجاد بستری برای بازنمایی هنری فرهنگ، تاریخ و هویت اصیل ایرانی و اسلامی، توانسته توجه مستندسازان بینالمللی را به خود جلب کند و هر ساله میزبان تعداد زیادی از آثار فیلمسازان از کشورهای مختلف جهان و استادان برتر سینمای مستند، در کارگاههای علمی مجازی و حضوری باشد.
امید است جشنواره شانزدهم به خوبی از عهده مخاطبان سختپسند خود برآید و آنها را راضی از سالن سینما بدرقه کند.
منتقد سینما
از همان هنگام که برادران لومیر، تولید تصویر متحرک را اختراع کردند، تهیه فیلمهای مستند هم آغاز شد. فیلمهای خانوادگی لومیرها را میتوان از اولین مستندها دانست و با توجه به اینکه سوژه فیلم، که دختر کوچک لوئیس لومیر باشد، بعدتر در اثر آنفلوانزای اسپانیایی جان سپرد، از قضا نماهای تراژیک و تأثیرگذاری هم از کار درآمد. از اینرو به جرأت میتوان گفت که پیشینه فیلم مستند دقیقاً همسن با عمر سینماست.
نیک میدانیم که فیلمهای مستند در تعریف خود مؤلفههایی دارند که به واسطه آنها از سایر گونههای فیلم، متفاوت میشوند؛ «نمایش هنرمندانه واقعیت»، «بازتعریف خلاق واقعیت»، «میل به مشاهده و تفسیر جهان واقع» و بسیاری تعاریف دیگر که بالطبع هیچکدام جامع و مانع نیستند، با این حال هر یک وجهی از کارکرد و اهمیت آن را نشان میدهند. در همه این تعاریف، عنصر مشترک، واقعیت یا امر واقع است و توجه ویژه ما نیز بر همین مفهوم است.
واقعیت عنصر کمیابی است، آن، درک منِ شناسنده از جهان خارج است و این ادراک به واسطه عوامل ارتباطی ساخته میشود. از آنجا که فیلم مستند ادعای نمایش واقعیت را دارد، میتواند یکی از این عوامل باشد. حال اگر آحاد جامعه را که همان منهای شناسنده باشند، منبع انرژی به هم پیوسته بدانیم، متصور است که در اثر شناخت، دست به عمل بزنند و حرکتی اجتماعی پدید آورند. این را میتوان یکی از بنیادیترین کارکردهای فیلم مستند دانست و اهمیت مبنایی آن را در آگاهیبخشی منجر به عمل دید.
با وجود این، فیلمهای مستند هم با دیگر گونههای فیلم، جنبههای مشترکی مثل سرگرمکنندگی دارند و اگر خوب بتوانند از عهده این وظیفه برآیند، بخشی از کارکرد ذاتی خود را انجام دادهاند که به نوبه خود امری مهم است و چرخه اقتصادی تولید تا ارائه اثر را تکمیل میکند.
مخاطب پیگیر فیلم مستند میداند که یکی از بهترین راههای دسترسی به آثار باکیفیت و بهروز، جشنوارههای شاخص و جدی است؛ جشنوارههایی که ویترین سینمای مستند شناخته میشوند و بهعنوان یک سامانه زنده و پیچیده، با برقراری ارتباط درست بین آثار و مخاطبان ضامن بقا و پایداری فرایند تولید مستندهای خاص و شاخص هستند.
طبعاً اهمیت جشنوارههای فیلم مستند، دایر بر مسأله بلیت فروشی و سودآوری نیست، بلکه ارزش گذاشتن به تلاش مستندساز و ارج نهادن به اثر اوست که این رخداد فرهنگی را مهم میکند. از همین روست که باید در انتخاب فیلمهایی که در جشنوارهها به نمایش در میآیند دقت و وسواس بیشتری به خرج داد، چه اینکه از این بابت، هیأت انتخاب بر داوران بخش جوایز ارجحیت دارند، چون جایزه برای چند فیلم محدود است و به هر روی به معیارهای زیادی بستگی دارد، اما فرصت دیده شدن برای مستندساز از هر جایزهای باارزشتر است و چه بسا، فیلمهای منتخبی که اجازه اکران پیدا میکنند خود را برنده بدانند و باقی را به مخاطب آثار بسپارند.اهمیت دیگر جشنوارهها که در عین حال میتواند نقطه ضعف هم باشد، تولید فرهنگ خاص هر جشنواره است که منجر به هدایت سلایق مستندسازها به یک کانال خاص شده و تمایل ایشان را به سوژهها یا فرمهای خاص، برای توفیق یافتن در چشم داوران، باعث شود. از اینرو سیاستگذاری درست در پذیرش، برگزاری، انتخاب و داوری آثار میتواند عامل مؤثر در افزایش چشمگیر سطح کیفی آثار سینمایی جامعه هدف هر جشنواره باشد.
جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران، سینما حقیقت، اکنون در آذر ماه 1401 خود را در ایستگاه شانزدهم میبیند و این در حالی است که پس از کسب تجارب ارزنده دورههای پیشین، بحق مهمترین رویداد سینمای مستند در منطقه غرب آسیا است. این جشنواره از سال 1386 تاکنون، ضمن ایجاد بستری برای بازنمایی هنری فرهنگ، تاریخ و هویت اصیل ایرانی و اسلامی، توانسته توجه مستندسازان بینالمللی را به خود جلب کند و هر ساله میزبان تعداد زیادی از آثار فیلمسازان از کشورهای مختلف جهان و استادان برتر سینمای مستند، در کارگاههای علمی مجازی و حضوری باشد.
امید است جشنواره شانزدهم به خوبی از عهده مخاطبان سختپسند خود برآید و آنها را راضی از سالن سینما بدرقه کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه