در گفت و گو با بی بی سی جهانی مطرح شد
ریچارد هاس: نقش بین المللی امریکا افول کرده است
موضوع تعهدات امریکا در قبال کشورها و مناطق مختلف و در یک کلام در قبال نظام بینالملل دوران گذار به یکی از مهمترین مؤلفههایی تبدیل شده است که استراتژیستها و نظریهپردازان امریکایی در مورد آن بحث و گفتوگو میکنند. آینده امریکا در نظام بینالملل چگونه خواهد بود؟ امریکا چگونه میخواهد بحرانهای ایجاد شده را مدیریت کند؟ امریکا در نظام بینالملل آینده چه جایگاهی خواهد داشت؟ بر این اساس با توجه به تحولات و بحرانهای مختلف جاری در نظام بینالملل، اندیشمندان امریکایی پاسخهای مختلف در این زمینه ارائه میدهند. اما آنچه مسلم است این است که قدرت امریکا همانند سالهای نظام دوقطبی و بعد از پایان جنگ جهانی اول نیست. اکنون هم امریکا با چالشهای داخلی مواجه شده است و هم بازیگران مختلف بینالمللی در قالب قدرتهای نوظهور، امریکا را به چالش کشیدهاند و به نظر میرسد که امریکا به صورت یکجانبه نمیتواند با این بحرانها مقابله کند. نکته کلیدی که وجود دارد، عبارت است از اینکه امریکا دیگر نمیتواند همانند گذشته در نظام بینالملل ایفای نقش کند و مسأله افول قدرت امریکا در حال نمایان شدن است. هرچند امریکاییها سعی میکنند وضع موجود را به تأخیر بیندازند، اما و در واقع متغیرهای در حال شکلگیری نشان دهنده شکلگیری وضعیتی جدید است.
ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ در نظام بینالملل، بحران اوکراین و حضور روسیه در اروپا، ایران و متحدانش در غرب آسیا، کره شمالی در آسیای شرقی، گسترش جریانات چپگرایانه در امریکای لاتین، ظهور جریانهای راست افراطی در قلب اروپا و تغییرات اقلیمی نشاندهنده این است که ایالات متحده بهصورت یکجانبهگرایانه توانایی مدیریت بحرانها را ندارد و به دنبال ائتلافسازی و کاهش تعامل عمیق خود با بحرانهای پیشرو است. اینکه در سال 2017 اسفان والت و جان مرشایمر دو نظریهپرداز واقعگرا (رئالیست) در مقالهای مشترک عنوان میکنند که ایالات متحده باید تعهدات خود را کاهش دهد و به سمت موازنهسازی از طریق دکترین موازنه فراساحلی برود.در همین زمینه «ریچارد هاس»، یکی از برجستهترین اندیشمندان و نویسندگان پیشرو سیاست خارجی امریکا و رئیس شورای روابط خارجی و یکی از مقامات سابق کاخ سفید در مصاحبهای با شبکه الجزیره انگلیسی به تشریح وضعیت کنونی امریکا در جهان و نقش آن در سیاستگذاریهای بینالمللی پرداخته است.ریچارد هاس در این گفتوگو درباره اینکه آیا نقش بینالمللی ایالات متحده افول کرده و از این پس نقش کمرنگتری در نظم جدید جهان خواهد داشت و اینکه آیا فصل مشارکت امریکا در جهان پایان یافته و فصل جدیدی آغاز شده است، گفت: بله، دو مسأله مهم وجود دارد که این شرایط را به وجود میآورد:
1- حضور بازیگران قدرتمند در نظام بینالملل
یکی از متغیرهای اصلی پدیدار شدن مجدد تنشها میان قدرتهای بزرگ متخاصم است که بسیاری فکر میکردند با پایان جنگ سرد تمام شده اما اکنون امریکا خودش را در وضعیتی میبیند که با دو قدرت متخاصم یعنی روسیه و چین و دو قدرت متوسط یعنی ایران و کره شمالی سروکار دارد.
2- تغییرات اقلیمی در سطح جهان
دومین مسأله این است که ما در دورانی زندگی میکنیم که میتواند با چالشهای جهانی تعریف شود. ما در پایان داستان پاندمی کرونا هستیم، کاملاً مشهود است که تغییر اقلیم با بیشترین تأثیر خود در حال وقوع است.
3- بحرانهای داخلی امریکا
سوم اینکه مسائلی وجود دارد که به خودمان مربوط میشود. امریکا بهطور اساسی به عنوان یک کشور تغییر کرده و دیگر چیزی تحت عنوان اجماع درباره سیاست خارجی امریکا وجود ندارد. در واقع در امریکا دیگر هیچ اجماع نظری درباره هیچ چیزی وجود ندارد. اختلاف و دودستگی در بین ما از همیشه بیشتر شده است. از نظر من این عصر را میتوان به عنوان ترکیب این دو چالش جهانی و ژئوپلیتیکی در مقابل امریکا تعریف کرد. ما همانند دیگر کشورها نیستیم، ما در ۷۵ سال گذشته نقشی بزرگ در جهان ایفا کردهایم اما اکنون مطمئن نیستم که آماده باشیم به همان اندازه نقشی بزرگ ایفا کنیم.
ریچارد هاس در 17 دی ماه سال 1399 و بعد از تسخیر کنگره توسط ترامپیستها در توئیتی، وضعیت کنونی امریکا را پیشبینی کرده است و در همان سال میگوید که عصر پسا امریکایی آغاز شده است و در توئیت خود میگوید: شاهد تصاویری هستیم که هرگز گمان نمیکردم روزی در امریکا شاهد آن باشیم. در بعضی پایتختهای دیگر بله اما نه اینجا در امریکا. بعید است که از این پس، دیگران مثل قبل به ما نگاه کنند؛ احترام بگذارند، بترسند یا متکی شوند. اگر آغاز دوران پساامریکا تاریخ مشخصی داشته باشد، مطمئناً امروز است.
تأثیر بحرانهای بینالمللی بر امریکا
ریچارد هاس در ادامه مصاحبه خود با خبرگزاری الجزیره انگلیسی درباره اهمیت مشارکت امریکا در مسائل جهانی گفت: شاید مردم فکر کنند که جنگ اوکراین به صورت یکجانبه بر زندگی روزانه امریکاییها تأثیر ندارد و یا اینکه اکنون دیگر مثل حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر نیست و جنگها از داخل امریکا به کشورهای دیگری چون افغانستان و عراق کشیده شده و در آنجا ادامه یافته است اما مردم باید این حقیقت را متوجه باشند اینکه جهان چطور بر ما تأثیر میگذارد و ما چگونه بر جهان تأثیر میگذاریم، یک مسیر دوطرفه است. مردم باید متوجه باشند که امنیت ملی یک سکه دو طرفه است با مسائلی که در داخل رخ میدهد و مسائلی که در سطح بینالمللی رخ میدهد. اکنون چالش رهبری دشوارتر شده است. هاس در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ امریکا و نگرانی نسبت به انزواگرایی فلجکننده در سیاستهای این کشور گفت: من شاهد این سیاستها در هر دو حزب هستم. در حال حاضر در هیچ یک از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه شاهد حضور نمایندگانی که فلسفه حفظ برتری امریکا در جهان را داشته باشند، نیستیم و این احتمال وجود دارد که ما در سال ۲۰۲۴ میلادی افرادی را داشته باشیم که بیشتر نماینده بخش میانهروی این طیف هستند. اما گمان نمیکنم به این زودیها نئو-انزواگرایان بر سیاستهای امریکا سلطه پیدا کنند.
وی درباره جنگ اوکراین و اینکه اکنون اوکراین چه معنایی برای امریکا و قدرتهای غربی دارد و آیا اوکراین در حال حاضر یک چالش تعریف میشود یا میتوانیم از کنار آن عبور کنیم، گفت: دولت امریکا به هیچ وجه از کنار این ماجرا نمیگذرد و در هر دو حزب اکثریت قاطعی وجود دارد که از مقاومت و ایستادگی در برابر حمله روسیه به اوکراین حمایت میکنند. ممکن است با توجه به شرایط، مقیاس کمکهای امریکا به اوکراین یا بخشهایی از پیشنهاد صلحی تغییر کند اما امریکاییهایی که بر این جنگ تمرکز کردهاند کاملاً از خط مشی جو بایدن، رئیس جمهور امریکا در این رابطه حمایت میکنند. اکنون قرار نیست اتفاقی که در رابطه با افغانستان افتاد در رابطه با اوکراین نیز رخ دهد البته من از کاری که در افغانستان انجام دادیم حمایت نمیکنم. بسیاری خواستار ادامه حضور امریکا در افغانستان بودند اما در هر حال رئیس جمهور تصمیم به خروج نیروهای امریکایی از افغانستان گرفت. در هرصورت نباید اتفاقات و تصمیمات اتخاذ شده در رابطه با افغانستان را به عنوان مدل و الگوی کل سیاست خارجه امریکا درنظر گرفت. بایدن و اطرافیانش قویاً باور داشتند که افغانستان جایی نیست که امریکا بخواهد به سرمایهگذاری خود در آن ادامه دهد اما بایدن صریحاً اعلام کرده که تمایل دارد در اوکراین و همچنین در تایوان در مقابل چین سرمایهگذاری کند.
ائتلافسازی برای مقابله با چین و روسیه
ریچارد هاس درباره ادامه ایفای نقش امریکا در جهان و مشارکت در مسائل بینالمللی گفت: ما نمیتوانیم در رابطه با چین و روسیه به صورت یکجانبه اقدام کنیم بلکه باید به دنبال ایجاد ائتلافهایی باشیم که با دیپلماسی، طرح اضطراری نظامی و همچنین طرح اضطراری اقتصادی سروکار داشته باشد. ما همچنین میتوانیم گزینه اعمال تحریم علیه چین را در نظر داشته باشیم، نه آنهایی که تنها تهدیدی برای چین هستند بلکه آنهایی که باعث شود چین متوجه شود که هرگونه استفاده از زور علیه تایوان هزینهای گزاف به همراه خواهد داشت. ما باید با کشورهای همفکر ائتلافهایی تشکیل دهیم تا بهطور مؤثر به مشکلات جهانی رسیدگی کنیم. این کارشناس سیاست خارجی درخصوص نحوه تعامل با چین و روسیه گفت که در مورد این دو کشور نمیتوان به صورت «یکجانبه» کار کرد و بر لزوم ایجاد یک «ائتلاف» تأکید کرد. او رویکرد اول را بر پایه دیپلماسی خواند و از نگاه او، مورد بعد برنامهریزی نظامی و حتی اقتصادی محتمل است.
ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ در نظام بینالملل، بحران اوکراین و حضور روسیه در اروپا، ایران و متحدانش در غرب آسیا، کره شمالی در آسیای شرقی، گسترش جریانات چپگرایانه در امریکای لاتین، ظهور جریانهای راست افراطی در قلب اروپا و تغییرات اقلیمی نشاندهنده این است که ایالات متحده بهصورت یکجانبهگرایانه توانایی مدیریت بحرانها را ندارد و به دنبال ائتلافسازی و کاهش تعامل عمیق خود با بحرانهای پیشرو است. اینکه در سال 2017 اسفان والت و جان مرشایمر دو نظریهپرداز واقعگرا (رئالیست) در مقالهای مشترک عنوان میکنند که ایالات متحده باید تعهدات خود را کاهش دهد و به سمت موازنهسازی از طریق دکترین موازنه فراساحلی برود.در همین زمینه «ریچارد هاس»، یکی از برجستهترین اندیشمندان و نویسندگان پیشرو سیاست خارجی امریکا و رئیس شورای روابط خارجی و یکی از مقامات سابق کاخ سفید در مصاحبهای با شبکه الجزیره انگلیسی به تشریح وضعیت کنونی امریکا در جهان و نقش آن در سیاستگذاریهای بینالمللی پرداخته است.ریچارد هاس در این گفتوگو درباره اینکه آیا نقش بینالمللی ایالات متحده افول کرده و از این پس نقش کمرنگتری در نظم جدید جهان خواهد داشت و اینکه آیا فصل مشارکت امریکا در جهان پایان یافته و فصل جدیدی آغاز شده است، گفت: بله، دو مسأله مهم وجود دارد که این شرایط را به وجود میآورد:
1- حضور بازیگران قدرتمند در نظام بینالملل
یکی از متغیرهای اصلی پدیدار شدن مجدد تنشها میان قدرتهای بزرگ متخاصم است که بسیاری فکر میکردند با پایان جنگ سرد تمام شده اما اکنون امریکا خودش را در وضعیتی میبیند که با دو قدرت متخاصم یعنی روسیه و چین و دو قدرت متوسط یعنی ایران و کره شمالی سروکار دارد.
2- تغییرات اقلیمی در سطح جهان
دومین مسأله این است که ما در دورانی زندگی میکنیم که میتواند با چالشهای جهانی تعریف شود. ما در پایان داستان پاندمی کرونا هستیم، کاملاً مشهود است که تغییر اقلیم با بیشترین تأثیر خود در حال وقوع است.
3- بحرانهای داخلی امریکا
سوم اینکه مسائلی وجود دارد که به خودمان مربوط میشود. امریکا بهطور اساسی به عنوان یک کشور تغییر کرده و دیگر چیزی تحت عنوان اجماع درباره سیاست خارجی امریکا وجود ندارد. در واقع در امریکا دیگر هیچ اجماع نظری درباره هیچ چیزی وجود ندارد. اختلاف و دودستگی در بین ما از همیشه بیشتر شده است. از نظر من این عصر را میتوان به عنوان ترکیب این دو چالش جهانی و ژئوپلیتیکی در مقابل امریکا تعریف کرد. ما همانند دیگر کشورها نیستیم، ما در ۷۵ سال گذشته نقشی بزرگ در جهان ایفا کردهایم اما اکنون مطمئن نیستم که آماده باشیم به همان اندازه نقشی بزرگ ایفا کنیم.
ریچارد هاس در 17 دی ماه سال 1399 و بعد از تسخیر کنگره توسط ترامپیستها در توئیتی، وضعیت کنونی امریکا را پیشبینی کرده است و در همان سال میگوید که عصر پسا امریکایی آغاز شده است و در توئیت خود میگوید: شاهد تصاویری هستیم که هرگز گمان نمیکردم روزی در امریکا شاهد آن باشیم. در بعضی پایتختهای دیگر بله اما نه اینجا در امریکا. بعید است که از این پس، دیگران مثل قبل به ما نگاه کنند؛ احترام بگذارند، بترسند یا متکی شوند. اگر آغاز دوران پساامریکا تاریخ مشخصی داشته باشد، مطمئناً امروز است.
تأثیر بحرانهای بینالمللی بر امریکا
ریچارد هاس در ادامه مصاحبه خود با خبرگزاری الجزیره انگلیسی درباره اهمیت مشارکت امریکا در مسائل جهانی گفت: شاید مردم فکر کنند که جنگ اوکراین به صورت یکجانبه بر زندگی روزانه امریکاییها تأثیر ندارد و یا اینکه اکنون دیگر مثل حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر نیست و جنگها از داخل امریکا به کشورهای دیگری چون افغانستان و عراق کشیده شده و در آنجا ادامه یافته است اما مردم باید این حقیقت را متوجه باشند اینکه جهان چطور بر ما تأثیر میگذارد و ما چگونه بر جهان تأثیر میگذاریم، یک مسیر دوطرفه است. مردم باید متوجه باشند که امنیت ملی یک سکه دو طرفه است با مسائلی که در داخل رخ میدهد و مسائلی که در سطح بینالمللی رخ میدهد. اکنون چالش رهبری دشوارتر شده است. هاس در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ امریکا و نگرانی نسبت به انزواگرایی فلجکننده در سیاستهای این کشور گفت: من شاهد این سیاستها در هر دو حزب هستم. در حال حاضر در هیچ یک از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه شاهد حضور نمایندگانی که فلسفه حفظ برتری امریکا در جهان را داشته باشند، نیستیم و این احتمال وجود دارد که ما در سال ۲۰۲۴ میلادی افرادی را داشته باشیم که بیشتر نماینده بخش میانهروی این طیف هستند. اما گمان نمیکنم به این زودیها نئو-انزواگرایان بر سیاستهای امریکا سلطه پیدا کنند.
وی درباره جنگ اوکراین و اینکه اکنون اوکراین چه معنایی برای امریکا و قدرتهای غربی دارد و آیا اوکراین در حال حاضر یک چالش تعریف میشود یا میتوانیم از کنار آن عبور کنیم، گفت: دولت امریکا به هیچ وجه از کنار این ماجرا نمیگذرد و در هر دو حزب اکثریت قاطعی وجود دارد که از مقاومت و ایستادگی در برابر حمله روسیه به اوکراین حمایت میکنند. ممکن است با توجه به شرایط، مقیاس کمکهای امریکا به اوکراین یا بخشهایی از پیشنهاد صلحی تغییر کند اما امریکاییهایی که بر این جنگ تمرکز کردهاند کاملاً از خط مشی جو بایدن، رئیس جمهور امریکا در این رابطه حمایت میکنند. اکنون قرار نیست اتفاقی که در رابطه با افغانستان افتاد در رابطه با اوکراین نیز رخ دهد البته من از کاری که در افغانستان انجام دادیم حمایت نمیکنم. بسیاری خواستار ادامه حضور امریکا در افغانستان بودند اما در هر حال رئیس جمهور تصمیم به خروج نیروهای امریکایی از افغانستان گرفت. در هرصورت نباید اتفاقات و تصمیمات اتخاذ شده در رابطه با افغانستان را به عنوان مدل و الگوی کل سیاست خارجه امریکا درنظر گرفت. بایدن و اطرافیانش قویاً باور داشتند که افغانستان جایی نیست که امریکا بخواهد به سرمایهگذاری خود در آن ادامه دهد اما بایدن صریحاً اعلام کرده که تمایل دارد در اوکراین و همچنین در تایوان در مقابل چین سرمایهگذاری کند.
ائتلافسازی برای مقابله با چین و روسیه
ریچارد هاس درباره ادامه ایفای نقش امریکا در جهان و مشارکت در مسائل بینالمللی گفت: ما نمیتوانیم در رابطه با چین و روسیه به صورت یکجانبه اقدام کنیم بلکه باید به دنبال ایجاد ائتلافهایی باشیم که با دیپلماسی، طرح اضطراری نظامی و همچنین طرح اضطراری اقتصادی سروکار داشته باشد. ما همچنین میتوانیم گزینه اعمال تحریم علیه چین را در نظر داشته باشیم، نه آنهایی که تنها تهدیدی برای چین هستند بلکه آنهایی که باعث شود چین متوجه شود که هرگونه استفاده از زور علیه تایوان هزینهای گزاف به همراه خواهد داشت. ما باید با کشورهای همفکر ائتلافهایی تشکیل دهیم تا بهطور مؤثر به مشکلات جهانی رسیدگی کنیم. این کارشناس سیاست خارجی درخصوص نحوه تعامل با چین و روسیه گفت که در مورد این دو کشور نمیتوان به صورت «یکجانبه» کار کرد و بر لزوم ایجاد یک «ائتلاف» تأکید کرد. او رویکرد اول را بر پایه دیپلماسی خواند و از نگاه او، مورد بعد برنامهریزی نظامی و حتی اقتصادی محتمل است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه