میزگرد «ایران» با حضور عبدالحسین خسروپناه و ابراهیم‌ حاجیانی

گفت وگویی درباره برداشت جوانان از دین


مهسا رمضانی
خبرنگار

لزوم «تربیت دینی در نظام آموزشی» قابل‌ انکار نیست اما اینکه «دینِ درست» را چگونه به نسل جوان و نوجوان ارائه کنیم تا جذابیت‌های دین برایش مغفول نماند، همواره از دغدغه‌های سیاستگذاران آموزشی ما بوده است. اما پرسشی که این روزها با توجه به تحولات اجتماعی اخیر طرح و بحث می‌شود این است که آیا مسیر «تربیت دینی» در نظام آموزشی و «تبلیغ دین» در جامعه را بدرستی طی کرده‌ایم؟ چقدر توانسته‌ایم «دینِ درست» و جذابیت‌هایش را به نسل جدید ارائه کنیم؟ دو نهاد حوزه و دانشگاه چقدر در این راه سهیم شده‌اند؟ چه راه ناصوابی رفته‌ایم که از وضعیت مطلوب فاصله گرفته‌ایم؟ این پرسش‌ها را در میزگردی با حضور حجت‌الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه، استاد فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و معاون علوم‌ انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر ابراهیم حاجیانی، جامعه‌شناس و مدیر گروه پژوهش‌های فرهنگی-اجتماعی پژوهشکده تحقیقات راهبردی، به بحث گذاشتیم.

گاهی دین توسط برخی افراد، به اشتباه «زن‌ستیز»، «جوان‌گریز» و «زیبایی‌پرهیز» تصویر می‌شود که جذابیت‌های دین را برای نسل جوان کم می‌کند. «دینِ درست» را چگونه باید شناخت؟ نظام آموزشی کشور چقدر مسیر «تربیت دینی» را درست طی کرده است؟
حجت‌الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه: همان‌طور که شما اشاره کردید متأسفانه شبهات و تصورات نادرستی از دین در لایه‌هایی از جامعه ما وجود دارد و راه شناخت «دینِ ‌درست» هم از رهگذر نهاد‌های علمی و حوزوی محقق می‌شود. به‌عنوان مثال محتوای کتاب‌های درسی و یا اخلاق و رفتار مبتنی بر اصول دینی معلمان و مربیان آموزشی، در شکل‌گیری تصویر درست از دین در نسل جوان بسیار مؤثر است. اما گاهی در اخبار و گزارش‌ها شاهد رفتارها و تعاملاتی در مدارس یا دانشگاه‌ها بوده‌ایم که به تربیت دینی نسل جوان ضربه می‌زند.همانطور که عنوان کردید عده‌ای، از آن جهت که نگاهی جامع‌نگر به اسلام ندارند، تصویر مثبتی از دین در نسل جوان ایجاد نمی‌کنند. ما باید جوانان‌مان را به چنین تصویری از دین می‌رساندیم که «زندگی مؤمنانه» به سود او است‌ و علم نافع برای او حکمت است و دینداری در کسب این حکمت نقش مهمی دارد.با از میان رفتن دین، ممکن است که انسان به «علم» دست پیدا کند ولی بی‌شک علم او به «حکمت» منتهی نمی‌شود. تنها با حکمت است که انسان «علم معاد» و «علم معاش» را توأمان کسب می‌کند؛ هم عقل برنامه‌ریز دنیوی و هم عقل آخرت‌اندیش را پیدا می‌کند؛ هم از «عقل نظری» که به درک هست و نیست‌ها می‌پردازد، بهره می‌برد و هم از «عقل عملی» که به درک باید و نبایدها می‌پردازد، بهره می‌گیرد.
اتفاقاً، اسلام دینی است که «شادی»، «هنر» و «زیبایی» را مورد تأکید قرار داده‌ است.‌ ارزش‌ها اعم از عدالت، فضیلت، تواضع، زیبایی و... در دین اسلام امور فطری هستند. بنابراین، اینکه ممکن است برخی تصویری «زیبایی‌پرهیز» از اسلام داشته‌ باشند کاملاً با ذات دین در تعارض است. این در حالی است که زیبایی تنها منحصر و محدود به چهره زیبا نیست هر چند که اسلام به زیبایی ظاهری هم بها می‌دهد. چراکه به هر حال یکی از راه‌های آرامش درون، تماشای زیبایی است اما علاوه بر زیبایی محسوس، زیبایی‌های معقول و معنوی را هم نباید نادیده گرفت.در مورد جایگاه جوانان و زنان در دین هم باید گفت بی‌تردید حفظ حرمت‌ و کرامت زنان و جوانان و جوان‌گرایی از اولویت‌های دینی ما بوده ‌است؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) در نامه 31 نهج‌البلاغه به فرزندش امام حسن(ع) بر جوان‌گرایی توصیه می‌کنند. اینها تصویرهای دقیق و فطری از دین است که باید برای نسل جوان تشریح، تبیین و رفع شبهه شود. منظور از «جهاد تبیین» هم اساساً همین است و به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب هم بر این مهم تأکید دارند.

عملکرد نظام آموزشی کشور را در مسیر «تربیت دینی»، چطور ارزیابی می‌کنید؟
دکتر ابراهیم حاجیانی: همان‌طور که دکتر خسروپناه هم عنوان کردند، متأسفانه باید پذیرفت که نزد برخی از جوانان ما، بین آنچه به‌عنوان دین ارائه می‌شود با آنچه که در ذات دین است، تفکیکی وجود ندارد. شاید این تلقی اشتباه به‌دلیل ضعف ما در «سیاست فرهنگی‌»مان باشد که نتوانستیم «دینِ درست» را برای نسل جوان تبیین و در همه سطوح جامعه (اقتصاد، اجتماع، سیاست، فرهنگ و سبک زندگی و...) پیاده کنیم. به همین دلیل برخی جوانان و نوجوانان به اشتباه می‌پندارند که دین و حکومت مبتنی بر شریعت با دستاوردهای جهان مدرن مثل تکنولوژی، فناوری، مدیریت، حقوق بشر و نهایتاً سبک زندگی جوانانه ناسازگار است و نمود این تلقی از دین در بدنه جوان و نوجوان تا آنجا پیش رفته که بعضاً برخی از آنان با حضور در کف خیابان عملاً شعارهای سکولار شدن سیاست، فرهنگ و اجتماع را سر می‌دهند.

چرا چنین تصویر نادرستی از دین در بخشی از جامعه ما شکل گرفته ‌است؟ چه عواملی را زمینه‌ساز چنین روایتی از دین و تربیت دینی می‌دانید؟
‌حاجیانی: در کنار نقش ‌رسانه‌ها و فضای مجازی و نظام استکبار نمی‌توان از تأثیر و نقش‌آفرینی نهادهای رسانه‌ای، تبلیغاتی و بخصوص نقش نهاد سیاست و روحانیت چشم پوشید. نوع تنظیم رابطه «نهاد دین» با «نهاد رسانه» و بخصوص رابطه «نهاد دین» با «نهاد قدرت» موجب شده تا همه ناکامی‌های این حوزه به پای نهاد دین نوشته شود و جذابیت‌های ذاتی دین‌ و دین‌داری تحت‌الشعاع قرار گیرد.یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها در مسیر تربیت ‌دینی، اصرار بر برجسته‌سازی «ابعاد مناسکی دین» و کم‌توجهی به «ابعاد اخلاقی دین» بوده‌ است. باید دانست که هر گونه نگاه تک بعدی در عرصه فرهنگ و هویت سرعت واکنش منفی را بیشتر می‌کند. بنابراین، تقلیل آموزه‌های دینی به ابعاد ظاهری و صوری بخصوص در نظام آموزشی، تربیتی و رسانه‌ای واکنش‌های شدیدی را به‌وجود آورده ‌است. همچنین، سکوت و مماشات نهاد حوزه و روحانیت در قبال انحراف‌ها، کج‌روی‌ها و بزرگ‌نمایی‌های برخی جریان‌های به ظاهر دین‌دار و افراطی در ایجاد این شرایط و این تصویر از دین و تربیت دینی مؤثر بوده است.

 چه راه ناصوابی رفته‌ایم که از وضعیت مطلوب فاصله گرفته‌ایم؟
خسروپناه: ما در جهانی زندگی می‌کنیم که به اصطلاح «جنگ شناختی»، «جنگ نرم» و «جنگ روایت‌ها» بسیار جدی است؛ انواع سریال‌های خارجی و حتی داخلی، اپلیکیشن‌ها، پلتفرم‌ها، انیمیشن‌ها و هجمه‌های مختلفی که به هر حال ابزار فضای مجازی هستند، نه تنها به تبلیغ دین نمی‌پردازند که حتی ضد دین عمل می‌کنند. تولید فراوان و انبوه محتوای مجازی طبیعی است که بر مخاطب، بویژه جوانان، اثر می‌گذارد. در چنین فضایی که با واقعیت برساخت شده‌ مواجه هستیم، تبلیغ دین کار بسیار مجاهدانه و دشواری است. با این حال، خیلی از طلبه‌‌ها و فضلای حوزه و معلمان معارف اسلامی در دانشگاه‌ها و مدارس هم موفقیت‌های خوبی داشته‌اند. نباید انحراف‌های دینی  که بعضاً در برخی از جوانان دیده می‌شود ما را به این ارزیابی برساند که مسیر ما در «تبلیغ دین» و «تربیت دینی» خطا بوده ‌است.‌ نمی‌خواهم بگویم که خطا نداشته‌ایم؛ اما در یک خانواده هم ممکن است پدر و مادر همه تلاش‌شان را برای تربیت فرزندشان به کار گیرند اما نهایتاً دوست ناباب، مسیر این تربیت را به خطا ببرد؛ این به معنای کوتاهی پدر و مادر نیست.
حاجیانی: مهم‌ترین اشکال مشاهده شده در تبلیغ دین به اعتقاد من، سیاسی دیدن فرایند تبلیغ و اتصال نظام تبلیغات دینی به مرجعیت سیاسی بوده‌ است. همچنین فقدان نیازسنجی دقیق، مخاطب‌شناسی، بی‌‌توجهی به نیازها و مطالبات بخصوص جوان و نوجوان و عجله در کسب نتایج از جمله مشکلات تبلیغ دینی در جامعه ما است. اتکا و برجسته‌سازی برخی مفاهیم دینی و گرایش به تظاهرات دینی که موجب گسترش دامنه ریاکاری شده است همچنین از دیگر مصائب این حوزه است. فراموش کردن جنبه‌های اخلاقی در تربیت دینی یا در حاشیه گذاشتن آن هم بسیار مؤثر بوده‌ است و باید نسبت به این امور با حساسیت بیشتری عمل‌ کنیم تا بتوانیم مسیر تربیت‌ و تبلیغ دین را هموارتر کرده و آن را به پذیرش اجتماعی بیشتری برسانیم.

 برای اینکه ارزش‌ها و معارف دینی پذیرش اجتماعی مطلوب را پیدا کنند باید چه گام‌های اساسی برداشت؟
خسروپناه: در بحث تبلیغ دینی باید به چند ملاحظه توجه کنیم؛ نخست اینکه التفات جدی‌تر حوزه در خصوص اعزام مبلغان است. در زمان آیت‌الله بروجردی اگر 8000 طلبه وجود داشت، 7500 نفر از آنان به تبلیغ می‌رفت، اما امروز اینگونه نیست و در ماه محرم امسال از 70 هزار طلبه تنها 8000 نفر از آنان اعزام شدند. چرا طلبه‌ای که در حوزه است، تبلیغ نمی‌رود؟ اینها ضعف مدیریتی در فرایند تبلیغ است.
نکته دوم اینکه ما در تبلیغ دین وقتی با انواع جنگ‌های نرم و شناختی مواجه هستیم، باید مبلغان‌مان را به سواد رسانه‌ای مجهز کنیم؛ هرچند که بسیاری از آنان از چنین دانش‌های روزآمدی برخوردار هستند. بنابراین اهمیت دارد متناسب با نیازهای مخاطب، آموزش و توانمندسازی مبلغان هم انجام شود.

دانشگاه در این مسیر چقدر می‌تواند سهیم باشد؟
خسروپناه: نقش دانشگاه در تربیت و تبلیغ دینی به نظریه‌ای که در تعلیم و تربیت داریم برمی‌گردد. تعلیم به معنی آموزش حکمت اسلامی است و در واقع در تعلیم، ساحت بینشی و دانشی انسان تکمیل می‌شود. تربیت هم به معنای رشد و شکوفایی استعدادها در راستای حیات طیبه است. بنابراین تربیت‌ علمی یعنی شکوفایی استعدادهای علمی انسان و تربیت عقلانی یعنی رشد استعدادهای عقلانی، اخلاقی و اجتماعی انسان که باید توأمان در دستور کار قرار گیرد و اتفاقاً همه دغدغه اسلام نیز رشد همزمان عقل، اخلاق و رفتار است و اساساً تربیت دینی اینگونه اتفاق می‌افتد. بنابراین یکی از مسئولیت‌های دانشگاه‌ها همین تعلیم و تربیت حکیمانه است.

برخی بر این باورند که امروزه حوزه و دانشگاه نمی‌توانند خود را با پویایی‌های جامعه همگام کنند؛ از این رو در مسأله‌شناسی و ارائه راه‌حل از نوعی تأخر رنج می‌برند. چنین اظهارنظرهایی چقدر صادق است؟
حاجیانی: اساساً در کشور ما نهادها، مؤسسات و محققان رویکرد مسأله‌محور ندارند، به این معنی که تلاش منسجم و نظام‌مند برای شناسایی، تعریف و اولویت‌بندی مسائل نمی‌شود. تصور هر دو نهاد حوزه و دانشگاه آن است که مسائل و صورت‌بندی آنها روشن و واضح است و مشکل در راه‌حل‌ها و راهبردها است.
متأسفانه تحلیلگران و محققان حوزوی و دانشگاهی به پیچیدگی، ‌لایه‌ای، تودرتو بودن و تداخل و تعامل مسأله‌ها توجهی ندارند و این نوع جهت‌گیری در مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بیشتر به چشم می‌خورد. به این جهت، تصور می‌شود صرفاً با تحریک و مداخله در یک متغیر و مثلاً تخصیص بودجه، تصویب قانون و مقررات، اسناد بالادستی  یا ایجاد ساختارهای جدید (سازمان، شورا، مرکز، ‌گروه، جلسه و...) موضوع حل‌وفصل می‌شود. البته سطحی‌نگری و کلی‌گویی در شناسایی مسائل جاری کشور و نظام، بین حوزویان خصوصاً آنان که دسترسی، تعامل و حضور بیشتری در عرصه‌های سیاستگذاری و تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان دارند، برجسته‌تر و رایج‌تر است. در مقابل، نهاد دانشگاه نیز دغدغه حل مسأله ندارد و به حدی درگیر روزمرگی و تشریفات علمی، روش‌شناختی، نظریه‌ای و مفهومی شده‌ که اساساً جایی برای حل مسأله باقی نمانده‌ است. البته در همه دنیا اینگونه انتظارات (حل مسأله‌ها) حتی اگر دانشگاه‌‌های نسل سوم و چهارم را مدنظر قرار دهیم، بیشتر متوجه اتاق فکر‌ها و اندیشکده‌ها است. بنابراین بی‌توجهی و فرار از مسائل کشور و اتخاذ رویکرد محافظه‌کارانه وجه‌مشترک هر دو نهاد حوزه و دانشگاه به شمار می‌آید. از دیگر محدودیت‌های هر دو نهاد حوزه و دانشگاه، فقدان رویکرد آینده‌پژوهانه است و این امر موجب بی‌توجهی به عدم قطعیت‌ها، تلاطم‌ها و تغییرات در جامعه شده ‌است. در شکل‌گیری این عارضه، هم مسائل درون‌نهادی حوزه  بخصوص دانشگاه و هم عوامل بیرونی و سیاست‌زدگی مؤثر هستند.
در حالی که نباید منکر ضرورت رابطه علم و دین شد اما برخی رویکردهای سطحی در خصوص اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها هم موجب اختلاف و شکاف بین حوزه و دانشگاه شده است و طی آن توان نیروهای اصیل حوزه و دانشگاه برای ارائه پیش‌بینی‌های ضروری درباره آینده کشور، جامعه و نظام را تضعیف نمود و انتظار پاسخگویی سریع از تعامل حوزه و دانشگاه باعث شد خبرگان هر دو نهاد از درک و فهم فرایندهای عینی و واقعی آنچه رخ ‌داده و آنچه پیش‌رو است، جا بمانند.
برخی از تأخیر و تأخرهای نهاد علم و دین از تحولات کشور را باید ناشی از نوعی سیاست‌زدگی این دو نهاد دانست. استقلال و خودمختاری این دو نهاد از نهاد سیاست و قدرت، بی‌تردید موجب عطف توجه آنها به مسائل اصلی کشور، درک فرایندهای جاری و عمق پیش‌بینی‌ها و آینده‌نگری‌های آنان خواهد شد و امکان حضور جسارت‌آمیز، شجاعانه و مبتکرانه آنها را در عرصه‌های مختلف نظام اجتماعی فراهم خواهد کرد.
خسروپناه: نمی‌توان به این پرسش به‌ طور مطلق پاسخ مثبت یا منفی داد. اگر پویایی را نه به معنای رشد که به معنای تحولات جامعه در نظر بگیریم، بی‌تردید هر تحولی پرسش‌های جدیدی را در جامعه ایجاد خواهد کرد و قطعاً هر دو نهاد حوزه و دانشگاه ظرفیت‌هایی برای حل مسأله دارند. مثلاً فرض ‌کنید ما با مشکل آب مواجه هستیم، قطعاً در دانشگاه این ظرفیت که بتواند مشکل آب کشور را شناسایی کرده و حل کند، وجود دارد. یا مثلاً در حوزه مسائل حقوقی که قاعدتاً در جامعه اسلامی باید مبتنی بر فقه باشد، قطعاً چنین ظرفیتی در فقه شیعه وجود دارد که بتواند مسائل حقوقی را در حوزه‌های بانکداری، مالی، بازرگانی، تجارت و... حل‌ کند، اما اساساً ساختار این دو نهاد، ساختار حل مسأله نیست و توان حکمرانی ندارند.ساختار دانشکده‌های ما هنوز علم‌محور است و به شیوه علم‌محور تقسیم شده‌اند؛ یعنی ما دانشکده علوم‌اقتصادی، علوم‌سیاسی، ادبیات و... داریم در حالی که دانشگاه‌‌های ما باید موضوع‌محور باشند و به شیوه موضوعی همچون دانشکده حکمرانی، دانشکده فضای مجازی، دانشکده امنیت، دانشکده پدافند غیرعامل، دانشکده خانواده و... تقسیم‌بندی شوند تا مجموعه علوم بتوانند مجموعه پرسش‌های مربوط به هر یک از این موضوعات را حل ‌کنند.
استادان و عالمان بسیاری در حوزه و دانشگاه داریم ولی ساختار حوزه و دانشگاه ساختار حکمرانی نیست و قدرت اثرگذاری ندارد. اگر ساختار حوزه و دانشگاه ساختار مبتنی بر عناصر حکمرانی یعنی سیاست‌گری، تنظیم‌گری و خدمات عمومی می‌بود، می‌توانستیم انتظار داشته ‌باشیم که همگام با پویایی جامعه، حوزه و دانشگاه پاسخگو باشند و از تأخیر رنج نبرند. 


نیم نگاه
​​​​​​​ خسروپناه: کج‌رفتاری دینی برخی از جوانان نباید ما را به این ارزیابی برساند که مسیر ما در تبلیغ دین و تربیت دینی خطا بوده ‌است.‌ نمی‌خواهم بگویم خطا نداشته‌ایم اما عده‌ای از آن جهت که نگاهی جامع‌نگر به اسلام ندارند، تصویر مثبتی از دین در نسل جوان ایجاد نمی‌کنند. ما باید جوانان‌مان را به چنین تصویری از دین می‌رساندیم که زندگی مؤمنانه به سود او است‌.
حاجیانی: برخی جوانان و نوجوانان به اشتباه می‌پندارند دین و حکومت مبتنی بر شریعت با دستاوردهای جهان مدرن ناسازگار است. شاید این تلقی اشتباه به دلیل ضعف ما در سیاست فرهنگی‌مان باشد که نتوانستیم دین درست را برای نسل جوان تبیین و در همه سطوح جامعه (اقتصاد، اجتماع، سیاست، فرهنگ، سبک زندگی و...) پیاده کنیم.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8081/1/637192/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها