نویسنده «کوچه نقاش‌ها» درباره فرمانده گردان میثم لشکر 27 محمد رسول‌الله به «ایران» گفت

فرمانده‌ای جسور اما کمتر شناخته شده


گروه فرهنگی/ در بین همه آنهایی که قادرند از روزها و سال‌های جنگ تحمیلی بگویند هنوز هم هستند افرادی که ناگفته‌های بسیاری در دل دارند. سید ابوالفضل کاظمی راوی کتاب «کوچه نقاش‌ها» در زمره همین راویان به شمار می‌آید؛ یکی از رزمندگان و فرماندهان کمتر شناخته شده دفاع مقدس که به تازگی زندگی را وداع گفته و به همرزمانش پیوسته است. فرماندهی گردان میثم لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله یکی از مواردی است که این رزمنده به عهده داشته است؛ گردانی که از آن به‌عنوان «لوطی‌های جنگ» یاد می‌کنند. در گپ و گفت امروزمان نکاتی را درباره این کتاب و به نقل از راحله صبوری، نویسنده «کوچه نقاش‌ها» می‌خوانید.
روایتی از یک فرمانده تمام‌عیار
انجام مصاحبه‌های این کتاب و همچنین تنظیم و تألیف آن را راحله صبوری، نویسنده، پژوهشگر و مستندنگار به عهده داشته است. او پیش از سفر ابدی این فرمانده پای حرف‌هایش نشسته و تلخ و شیرین روزگاری که تجربه‌شان کرده را در قالب کتاب «کوچه نقاش‌ها» پیش روی مخاطبان گذاشته است. از این فرمانده دوران دفاع مقدس به‌عنوان رزمنده‌ای یاد می‌‌کنند که زندگی شجاعانه‌ای داشته و صبوری هم تصدیق می‌کند که طی مصاحبه‌های این کتاب کوچک‌ترین اثری از ترس در بیان خاطراتش ندیده است.  صبوری در پاسخ به این سؤال که چرا زندگی این فرمانده را برای تألیف کتابش انتخاب کرده است به «ایران» می‌گوید: «سید ابوالفضل کاظمی برای کسانی که او را می‌شناسند یک قهرمان جنگ و مردمی بود که بهترین سال‌های زندگی و جوانی‌شان را در جنگ گذراند. درگذشت وی داغ بزرگی برای مردم بویژه همرزمان‌شان به شمار می‌آید. حالا که دیگر بین‌مان نیست ضروری است بکوشیم او را به مخاطبان معرفی کنیم.»
این نویسنده با تأکید بر اینکه «کوچه نقاش‌ها» روایتگر کاملی از شخصیت و کارهای سید ابوالفضل کاظمی نیست، ادامه می‌دهد:«قبل از اینکه کار تألیف کتاب کوچه نقاش‌ها را آغاز کنم به فکر انجام کاری تازه و مستقل در زمینه تاریخ شفاهی جنگ بودم. یکی از دوستان خاطره‌ای به نقل از کاظمی برایم تعریف کرد؛ خاطره متفاوتی که به لطف آن فهمیدم چقدر جای لحن و گفته‌های امثال کاظمی در خاطره‌نگاری دفاع مقدس‌مان خالی است.» این مستند‌پژوه با ذکر توضیحاتی درباره چگونگی انجام مصاحبه‌های کتاب تصریح می‌کند: «طی دوره مفصلی به سراغش رفتم و او هم با گشاده‌رویی درخواست مصاحبه‌ام را پذیرفت. کاری به این نداشت که من جنگ و جبهه را ندیده‌ام و آن فضا را همچون افرادی نظیر خودش درک نکرده‌ام! حدود سه ماه صرف انجام گفت‌وگوها شد و بیش از ۵۰ ساعت مصاحبه آرشیو شده حضوری و تلفنی با وی دارم. پس از ساعت‌ها گفت‌و‌گو و بررسی متن خاطرات در نهایت کار به مرحله تدوین و نگارش رسید.»
توجه به اتفاقات مغفول جنگ
پرداخت به برخی از نکات مغفول از دوران دفاع مقدس در طول انجام مصاحبه‌ها و تألیف این کتاب هم موضوع دیگری بود که نویسنده «کوچه نقاش‌ها» درباره آن می‌گوید:«دنبال این بودم که او را همان‌گونه که هست نشان بدهم نه بیشتر و نه کمتر. خوشبختانه این محدودیت باعث مغفول از اصل موضوع که همان تاریخ شفاهی جنگ است، نشد. جنگ فقط صورتی خشن و آکنده از خونریزی و کشتار نیست. ابعاد انسانی و عاطفی بسیار دارد. سعی کردم بیشتر به روابط انسانی در جنگ بپردازم و از شعارزدگی فاصله بگیرم.»
این نویسنده و پژوهشگر در جای دیگری از صحبت‌های خود ادامه می‌دهد: «کاظمی فردی اجتماعی و برونگرا بود. زندگی او در روابطش و عشق به خدا، امامان معصوم، سنت‌ها و رفقایش خلاصه می‌شد. همین عشق به رزمندگان و شهدا و احساس دینی که به آنها داشت، باعث شد مصاحبه را بپذیرند. می‌خواست قبل از خودش از شهدا و همرزمانش بگوید.» او می‌گوید: «شاید یکی دیگر از دلایل نیز شجاعت ذاتی ایشان و جسارت در گفتارشان است. ابوالفضل کاظمی زندگی شجاعانه‌ای داشت و شجاعانه زیست. حتی از ترس‌هایش هم با شجاعت حرف می‌زد. وقتی کسی در جایگاه روایتگری تاریخی قرار می‌گیرد و تصمیم می‌گیرد خاطراتش را بگوید کار سختی را پذیرفته است، چراکه باید با خودش و دنیای بیرون رو راست باشد و موانع ذهنی و مصلحت‌اندیشی‌هایی را که در ذهنش است کنار بگذارد. به نظرم بعد از بیان خاطراتش خیالش راحت‌تر شد که آن چیزهایی که باید را تا حدی گفته و دین و وظیفه‌ای را که بر دوشش بوده انجام داده است.»
تلاش برای پایبندی به روایت‌ها
پایبندی به لحن و روایت راوی کتاب هم از مواردی است که در این دست آثار باید مورد توجه قرار بگیرد؛ مسأله‌ای که صبوری تأکید دارد برای حفظ آن کوشیده است. او تصریح می‌کند:«در آن زمان نمی‌خواستم تغییری در بیان و لحن آقای کاظمی ایجاد کنم و تمام تلاشم این بود که به کلام و واژگان خاص و منحصربه‌‌فرد ایشان وفادار بمانم و امانتدار خوبی برای روایت باشم. وقتی متن خام مصاحبه را برای تأیید تحویل ایشان دادم، واکنش اولیه‌اش خوب نبود! رضایتش جلب نشده بود. ما با انبوهی از اطلاعات درهم مواجه بودیم که خیلی از آنها اول و آخر واضحی نداشتند.» صبوری ادامه می‌دهد: «من به ایشان امیدواری دادم بعد از مصاحبه‌های تکمیلی بهتر می‌شود، اما خب ایشان در ابتدا کار را نپسندیدند. بعدها و به مرور زمان که مطالب تکمیل و کتاب تدوین و ویرایش شد، نظرشان تغییر کرد و با من و کتاب تا پایان کار همراه شدند.»
نویسنده کتاب «کوچه نقاش‌ها» در آخر با اشاره به جای خالی این راوی روزهای جنگ می‌گوید: «او را متقاعد کرده بودم که خاطرات پس از جنگش را جمع‌آوری کنم، اتفاقی که متأسفانه به‌ دلیل مشغله زیاد فراهم نشد، اما خوشحالم که ایشان توانست بخش مهمی از زندگی پرفرازونشیب و پرماجرا را از نظر تاریخ اجتماعی جنگ برای علاقه‌مندان به تاریخ شفاهی جنگ بیان کند. خاطرات ابوالفضل کاظمی برای کسانی که می‌خواهند آدم‌های درست و خوبی باشند یک کلاس انسان‌ساز است.» 

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8093/23/638820/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها