الگوی تحریم علیه ایران چگونه کار می کند و چگونه از کار می افتد؟‌

شکست حداکثریِ «فشار حداکثری»


امیرحسین ثمالی
پژوهشگر


بیش از 4 دهه است که «تحریم» (sanctions) به یکی از ارکان مهم محافل گوناگون ضدایرانی تبدیل شده است. زمانی که خط سیر تحریم‌ها و فشارها علیه ملت ایران را بررسی می‌کنیم، به وضوح درمی‌یابیم که هر چه بر آهنگ رشد و تعالی ایرانیان در جنبه‌های متعدد علمی، نظامی، اقتصادی و... افزوده شد، فشار غربی‌ها بر ایران نیز به بهانه‌های مختلف اضافه شد و دست به هر کار و اقدامی زدند و می‌زنند تا از الگو شدن مردم ایران برای مردم منطقه و جهان خودداری کنند. «فشار حداکثری» نیز کلیدواژه‌ای است که از زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ علیه ایران رواج پیدا کرد و بر اساس آن این کشور تلاش کرد تا هر روزنه‌ای در جهت تأمین منافع مردم ایران را مسدود سازد تا بدین‌وسیله مسیر پیشرفت متکی به خود ایرانیان متوقف و کند شود اما باید دید که این سیاست طی سال‌های گذشته چه تأثیری بر ایران داشته و نقاط قوت و ضعف ایران در برابر این سیاست چه بوده است.

​​​​​​​ماهیت فشار حداکثری و سابقه آن علیه مردم ایران
برخلاف تصور عموم، سابقه سیاست فشار حداکثری علیه ایران، به سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی یا حتی به زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ بازنمی‌گردد بلکه این سیاست در سده‌ معاصر ما، در هر زمانی که غرب احساس کرد مردم ایران در حال یافتن استقلال هستند، اعمال شد.
اگر کمی به گذشته برگردیم، به وضوح می‌بینیم که مرحوم مصدق نه داعیه برهم زدن نظم جهانی را در سر داشت و نه دست به ایجاد و تقویت محور مقاومت زده بود اما تنها بواسطه استقلال طلبی مردم ایران، بهای سنگینی را پرداخت کرد و تحریم‌های نفتی اعمال شده علیه دولت او، در عمل ادامه راه را برای مصدق غیرممکن ساخت.
اما اصطلاح «کارزار سیاست فشار حداکثری علیه ایران» عنوانی است که به طور خاص از زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ رواج پیدا کرد. 
این کمپین، به فشار حداکثری به تشدید تحریم‌ها علیه ایران توسط دولت ترامپ پس از خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2018 اشاره دارد. هدف از این کارزار تحت فشار قرار دادن ایران برای مذاکره مجدد برجام، افزودن محدودیت‌های بیشتر بر برنامه هسته‌ای ایران و گسترش دامنه توافق برای پوشش موشک‌های بالستیک ایران و همچنین سایر فعالیت‌های منطقه‌ای کشور بود.
بر همین اساس در ماه مه 2018، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد و چندین تحریم غیرهسته‌ای جدید علیه ایران اعمال کرد که برخی از آنها توسط ایران به‌عنوان نقض توافق محکوم شد. در نوامبر 2018 نیز ایالات متحده به طور رسمی تمامی تحریم‌هایی را که قبل از خروج امریکا از برجام برداشته شده بود، مجدداً اعمال کرد.
دولت ترامپ برای رهایی تهران از تحریم‌ها، تقاضاهای فراگیری در قالب «فهرست دوازده‌گانه» ارائه کرد. فهرستی که شامل خاتمه‌بخشی کامل اورانیوم غنی‌سازی، توقف توسعه سیستم‌های موشک بالستیک قابل حمل کلاهک اتمی، توقف حمایت از سازمان‌های به زعم خود تروریستی در منطقه و جهان، احترام به حاکمیت عراق، خروج نیروهای تحت فرمان ایران از سوریه و توقف تهدید دولت‌های منطقه و... می‌شد.
اگرچه این سیاست با هدف بازگرداندن ایران به میز مذاکره برای گرفتن امتیاز از ایران اعمال شد اما مطالبات حداکثری ایالات متحده امریکا از سوی ایران با هدف تغییر حکومت تهران تفسیر شد و تحت چنین شرایطی، در دیدگاه ایران، مذاکره با واشنگتن هیچ معنایی نداشت بنابراین شانس پذیرش پیشنهادهای مکرر مذاکره ترامپ توسط ایران بسیار پایین آمد.
با وجود ناکارآمدی این کارزار در رسیدن به اهداف خود-که در ادامه مطلب به تفصیل به آن پرداخته می‌شود- هر چه ترامپ به روزهای پایانی دولت خود نزدیک می‌شد، به تشدید سیاست‌ها تمایل بیشتری نشان می‌داد و تغییر برایان هوک-نماینده ویژه امریکا در امور ایران- از جمله نشانه‌های این علاقه بود.
رفتن هوک حامل هیچ پیام مثبتی به ایران نبود و اگر از منظر هویت شخص جایگزین به قضیه بنگریم، انتخاب الیوت آبرامس به جای وی حامل این پیام بود که سیاست فشار حداکثری امریکا سرسختانه‌تر از قبل دنبال خواهد شد؛ از این جهت که آبرامس از طراحان اصلی جنگ عراق و نیز نماینده ویژه دولت امریکا در امور ونزوئلا بود. این جابه‌جایی نشان از آن داشت که هر نوع گشایش دیپلماتیک در تنش میان امریکا و ایران در سه ماهه منتهی به انتخابات غیرممکن‌تر از قبل خواهد بود و کار را برای دوطرف سخت‌تر می‌کرد.
 
فشار حداکثری در چه حوزه‌هایی دنبال می‌شود؟
همان‌طور که اشاره شد، دونالد ترامپ با انتخاب قید «حداکثری» برای دور جدید سیاست‌های خود علیه ایران، تمام قد برای بستن همه منافذ و منافع به روی ملت ایران آستین بالا زد و تحریم‌های گسترده‌ای را به بهانه‌‌های حقوق بشری، نظامی و... علیه ایران اعمال کرد.
این تحریم‌ها به حدی شدت یافت که رفته رفته حتی بسیاری از صنایع پایین دستی ایران را نیز در بر می‌گرفت و از پتروشیمی ایران تا صنایع کشتی‌سازی نیز از این تحریم‌ها در امان نبودند. حوزه‌ تحریم‌ها در دولت ترامپ چنان افزایش یافت که سخن از تحریم هوشمند به میان آمد و حتی افرادی که به نوعی در شائبه همکاری با ایران بسر می‌بردند، شامل تحریم‌های امریکا می‌شدند.
مهم‌ترین اقدام دولت ترامپ در پیشبرد جنگ ترکیبی علیه جهموری اسلامی ایران، تحمیل تحریم‌های شدید اقتصادی و قطع منابع درآمدی ایران بود. اگرچه تحریم صادرات نفت- به‌عنوان عمده‌ترین منبع تأمین‌کننده درآمدهای ایران- بخش مهمی از نظام تحریمی دولت ترامپ را تشکیل می‌داد، با وجود این، تحریم نظام مالی ایران به‌عنوان عنصر قوام‌بخش دور جدید تحریم‌ها، از سوی نهادهای مختلف به دولت ترامپ پیشنهاد شد.
«بنیاد دفاع از دموکراسی» که از مهم‌ترین نهادهای حامی سیاست فشار حداکثری علیه ایران بود، تحریم‌های اقتصادی را مهم‌ترین ابزار برای وادار کردن رهبران ایران برای بازگشت به میز مذاکره می‌دانست و در پیشنهادات خود، خواهان حفظ تحریم‌های اقتصادی حتی در زمان انجام مذاکرات بود.
تلاش برای معرفی ایران و رفتارهای این کشور به‌عنوان تهدیدی برای امنیت جهانی، از وجوه دیگر فشار حداکثری علیه ایران بود. هدف اصلی از پیشبرد این رهیافت، همراه کردن سایر کشورها، بویژه کشورهای اروپایی با سیاست فشار حداکثری امریکا و همچنین مشروعیت‌بخشی به این سیاست بود.
در راستای تحقق این هدف، وزیر خارجه امریکا در جریان سفر به خاورمیانه در اوایل سال 2019، از تشکیل کنفرانسی جهانی با تمرکز بر امنیت خاورمیانه، بویژه رفتارهای ایران در روزهای 13 و 14 فوریه 2019(24 و 25 بهمن 1397)خبر داد. پمپئو هدف از این نشست را تمرکز بر صلح و امنیت در خاورمیانه و تضمین ممانعت از اقدامات بی‌ثبات‌ساز ایران، اعلام کرد که با وجود تلاش‌های گسترده وزارت خارجه امریکا، نشست لهستان با استقبال چندانی از سوی کشورهای اروپایی، همراه نشد.
برهه دیگری از تلاش امریکا برای بین‌المللی کردن تهدیدات ایران، با حملات به نفتکش‌ها در دریای عمان و خلیج فارس آغاز شد. حمله به نفتکش‌ها در بندر فجیره امارات و همچنین حمله به دو نفتکش «کوکا کوریجوس» ژاپن و «فرونت آلتر» نروژ در 13 ژوئن 2019 سبب شد تا مقامات ایالات متحده، نیروهای وابسته به ایران را مسئول حملات، معرفی کنند.
در کنار موارد یاد شده باید یادآور شویم که سیاست فشار حداکثری بر ایران از سوی ایالات متحده دارای جنبه‌های متعدد دیگری از جمله تهدید نظامی علیه ایران، حملات سایبری متعدد، حمله به نیروهای متحد ایران در منطقه، تلاش برای بر هم زدن روابط حسنه ایران با کشورهای منطقه(بخصوص عراق و لبنان) و... می‌شد که این سیاست‌ها تنها در زمان دولت ترامپ دنبال نشد بلکه با روی کار آمدن جو بایدن نیز در عمل این سیاست‌ها ادامه پیدا کرد و بر جوانب آن اضافه شد. سیاست‌هایی که در 3 ماهه اخیر از شدت بسیار بیشتری برخوردار شد و در ادامه به آنها پرداخته می‌شود.

ماجراهای اخیر چه تأثیری بر سیاست فشار حداکثری گذاشت؟
 همان‌طور که پیش از این گفته شد، سیاست فشار حداکثری علیه ایران اگرچه دارای لایه‌های متعدد و پیچیده‌ای بود و تلاش داشت تا جنبه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایران را زمین‌گیر کند اما همه این موارد نتوانست در ایجاد یک اجماع جهانی علیه ایران موفق شود و جمهوری اسلامی ایران توانست به موفقیت‌های مهمی نیز در همین عرصه‌ها دست یابد.
با وجود این، با وقوع ماجرای مهسا امینی و واکنش‌های متعدد نسبت به آن، سیاست فشار حداکثری علیه ایران، شکل جدیدی به خود گرفت و موجی از مداخلات سیاسی از سوی مقامات غربی علیه ایران دیده شد که بسیاری از آنها را می‌توان مصداق مداخله در امور داخلی ایران در نظر گرفت که بی‌سابقه نیز بوده است.
در جریان آشوب‌های پس از فوت مرحوم مهسا امینی، شاهد آن بودیم که فشار حداکثری علیه ایران از سوی دولت‌های غربی به‌صورت عریان در دستور کار قرار گرفت و هرازگاهی شاهد اظهارات و تجویزهای این افراد برای ایران بودیم.
 هنوز ساعاتی از انتشار خبر فوت خانم امینی نگذشته بود که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی امریکا، گفت: «از جان باختن مهسا امینی که طبق گزارش‌ها هنگام بازداشت از سوی پلیس اخلاق مورد ضرب و شتم قرار گرفته بسیار نگران هستیم. ما به تلاش‌های خود برای پاسخگو کردن مقام‌های ایران برای این موارد نقض حقوق بشر ادامه خواهیم داد.»
جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران نیز نسبت به رفتار جمهوری اسلامی با مهسا امینی ابراز تأسف و ناراحتی عمیق کرد و افزود که این حادثه نشانه‌ای از نقض گسترده حقوق بشر در ایران است.
پس از چند روز مجدداً مقامات امریکایی به مداخلات خود ادامه دادند و لیندا توماس گرینفیلد سفیر امریکا در سازمان ملل در مصاحبه با نشریه پیپل گفت: «حقوق زنان، حقوق بشر است و ما وظیفه داریم از زنان شجاع ایرانی دفاع کنیم.»
او افزود:‌«نمی‌توانم تصور کنم که زنان ایرانی امروز مجبور به تحمل چه نوع جهنم و شکنجه‌ای هستند، فقط به این دلیل که می‌خواهند خودشان تصمیم بگیرند که چگونه لباس بپوشند.»
گرینفیلد ادامه داد: «مسأله فوت مهسا امینی در اداره پلیس سطح تازه‌ای از واکنش‌ها را در داخل و خارج ایران علیه جمهوری اسلامی برانگیخته است.»
سفیر امریکا در سازمان ملل مدعی شد: «تصاویری از زنانی دیدم که پشتشان بر اثر اصابت گلوله زخمی شده‌ بود و خونریزی داشتند، آنها باید از دنیا بشنوند که مورد حمایت هستند.»
گرینفیلد تأکید کرد: «حقوق بشر حقوقی است که همه ما باید از آن حمایت کنیم، حقوق زنان حقوق بشر است و ما باید بتوانیم از این زنان شجاع دفاع کنیم. شنیده شدن زنان ایرانی مهم است، این به آنها می‌گوید که وقتی اقدام شجاعانه‌ای در خیابان‌ها انجام می‌دهند، از حمایت جهانیان برخوردار هستند.»
روز سه‌شنبه 29 شهریور(تنها به فاصله 4 روز از بروز حادثه)، تشکیل مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی را در اختیار مقامات کشورهای غربی قرار داد تا هماهنگی خود در اعمال فشار علیه ایران را بیش از پیش نشان دهند.
در این روز آنالینا بائربوک، وزیر خارجه آلمان در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در شهر نیویورک ایالات متحده از رهبری ایران خواست صدای زنان ایرانی که برای دستیابی به حقوق اولیه خود دست به اعتراض زده‌اند را بشنود. او گفت: «حرف آنها باید شنیده شود، زیرا این زنان خواهان حقوقی هستند که هر فردی باید آن را داشته باشد.»
وزیران و وزارتخانه‌های امور خارجه کشورهایی از جمله کانادا، ایتالیا و فرانسه و کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز با انتشار پیام‌هایی قتل مهسا امینی و همچنین سرکوب اعتراضات مردمی در ایران را محکوم کردند و خواستار تحقیقات درباره این قتل شدند.
اتحادیه اروپا هم روز سه‌شنبه از قافله عقب نماند و با تأکید بر «جراحات وارده در بازداشتگاه پلیس» به مهسا امینی نوشت: «آنچه برای او اتفاق افتاد غیرقابل قبول است و عاملان این قتل باید پاسخگو باشند.»
این اتحادیه تأکید کرد: «ضروری است که مقامات ایرانی اطمینان حاصل کنند که حقوق اساسی شهروندان رعایت می‌شود و کسانی که تحت هر نوع بازداشت هستند، در معرض هیچ‌گونه بدرفتاری قرار نمی‌گیرند.»
کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد که مقر آن در ژنو سوئیس است، ضلع دیگر هندسه فشار بر ایران در این روز بود که «سرکوب خشونت‌آمیز» اعتراض‌ها به قتل مهسا امینی از سوی جمهوری اسلامی را محکوم کرد و خواستار تحقیق «مرجع مستقل» درباره «اتهام شکنجه» او شد.
ندى الناشف، سرپرست کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کرد: «اتهامات مربوط به شکنجه و بدرفتاری» با مهسا امینی باید بسرعت و به‌طور مؤثر «از سوی یک مرجع ذی‌صلاح مستقل» بررسی شود.
تشکیل مجمع عمومی سازمان ملل، امکان هم‌افزایی بیشتر مقامات غربی علیه ایران را بیش از پیش فراهم ساخت و در اولین اقدام درحاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، رابرت مالی، نماینده ویژه امریکا در امور ایران، با اشاره به مرگ مهسا امینی به بی‌بی‌سی فارسی گفت که آنچه بر سر خانم امینی رفته «ظلمی غیرقابل وصف» و «کشته شدن او مصداق نقض ابتدایی‌ترین حقوق‌ شهروندی» در ایران است.
رئیس‌جمهور امریکا هم در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت: «با شهروندان شجاع و زنان شجاع ایران که هم‌ اکنون برای به دست آوردن حقوق اولیه خود تظاهرات می‌کنند، اعلام همبستگی می‌کنیم.»
امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز که در حاشیه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ابراهیم رئیسی دیدار کرد، گفت که در این دیدار درباره حقوق بشر و بویژه حقوق زنان در ایران با رئیسی گفت‌وگو کرده است تا از این طریق ایران را تحت فشار قرار دهد.
فشارها بر ایران در این روز چنان افزایش یافت که حتی کشورهای سایر مناطق جهان نیز با غربی‌ها همراه شدند و گابریل بوریچ، رئیس‌جمهور شیلی، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل با یاد کردن از مهسا امینی گفت: «ما به اعلامیه‌ها نیاز نداریم. ما احتیاج به عمل داریم تا تلاش خود را معطوف به توقف خشونت علیه زنان کنیم؛ چه در ایران باشد و به یاد مهسا امینی که در بازداشت پلیس کشته شد و چه هر جای دیگر در جهان.»
آغاز مهرماه، همزمان بود با موج جدید فشار حداکثری بر ایران و در روز اول مهر بود که سخنگوی کاخ سفید در کنفرانس خبری در پاسخ به پرسشی درباره واکنش دولت بایدن به جان باختن مهسا امینی، علاوه بر تحریم‌های اعمال شده، گفت:«امریکا از هر ابزاری برای پاسخگو کردن مقامات ایران در مسأله مرگ مهسا امینی بهره خواهد برد.»
صدراعظم آلمان در همین روز در یک پیام توئیتری با «وحشتناک» خواندن مرگ مهسا امینی زمانی که در بازداشت مأموران پلیس بود، نوشت: «قربانیان تظاهرات و اعتراضاتی که زنان شجاع در ایران به پیش می‌برند مرا تحت تأثیر قرار داد‌ه‌اند. مهم نیست در کجای دنیا، اما زنان باید بتوانند مطابق اراده و خواست خود زندگی کنند، بدون آن که ترس جان و هستی خود را داشته باشند.»
با گذشت روزها از ماجرای فوت مهسا امینی و قرار دادن ایران تحت فشارهای مختلف بین‌المللی، دبیر کل سازمان ملل متحد نیز به رغم وظیفه صلح‌جویانه خود، به امریکا کمک کرد و سخنگوی دبیرکل سازمان ملل در بیانیه‌ای با مطرح کردن واکنش دبیرکل سازمان ملل به اتفاقات ایران، خواستار انجام تحقیقات درباره نحوه مرگ مهسا امینی شد.
سخنگوی‌ آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در بیانیه‌ای که در وبگاه سازمان ملل منتشر شد، درباره اتفاقات اخیر ایران در پی مرگ مهسا امینی، نوشت: دبیرکل به دقت اعتراضات در جریان در ایران را دنبال می‌کند. او در دیدار دوجانبه‌اش با رئیس‌جمهور رئیسی در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۲ بر ضرورت احترام به حقوق بشر، از جمله آزادی بیان و تجمع مسالمت‌آمیز تأکید کرد.
در این بیانیه با ابراز نگرانی درباره اتفاقات اخیر ایران و دعوت به خویشتن‌داری، آمده است: «ما بر ضرورت انجام شدن تحقیقاتی فوری، بی‌طرفانه و مؤثر درباره مرگ خانم مهسا امینی از سوی نهادی مستقل و دارای صلاحیت تأکید داریم.»
با وجود آنکه جمهوری اسلامی ایران تمام تلاش خود را برای آرام کردن اغتشاش‌ها انجام داد و نهایت مماشات را برای برخورد با معترضان در دستور کار قرار داد، روز به روز بر میزان مداخله غربی‌ها در امور داخلی ایران اضافه می‌شد و در آخرین روز مهرماه، جمهوری‌خواهان امریکا از تصویب طرحی با عنوان «مهسا امینی» برای تحریم حقوق بشری رهبر انقلاب و منصوبان ایشان خبر دادند.
روند مداخلات غرب در امور داخلی ایران در حالی ادامه یافت که حتی حادثه تروریستی شاه‌چراغ نیز نتواست آنها را در اصلاح روند خود کمک کند و حتی یک اظهارنظر در محکومیت این حادثه تروریستی از سوی مقامات غربی و سازمان‌های بین‌المللی دیده نشد و وزارت خارجه آلمان نیز در همان روزها در اقدامی خلاف عرف دیپلماتیک برای سومین بار سفیر ایران در آلمان را فراخواند و آلمانی‌ها اعلام کردند محدودیت‌های ورود ایرانی‌ها به این کشور را تشدید خواهند کرد و روابط دوجانبه (با ایران) و مراوده تجاری معمول در کار نخواهد بود! در ادامه همین روند در روز 10 آبان «اولاف شولتز»، صدراعظم آلمان گفت که اتحادیه اروپا در حال بررسی تحریم‌های بیشتر علیه ایران است.
صدراعظم آلمان ادعای تحریم‌های بیشتر علیه ایران را به بهانه تحولات داخلی ایران مطرح کرده و در توئیتی نوشت: «از دیدن مردمی که به‌صورت مسالمت‌آمیز در ایران تظاهرات می‌کنند، شوکه شده‌ام.»
صدراعظم آلمان در ادامه با بیانی مداخله‌آمیز، ادعای خشونت بیش از حد نیروهای امنیتی را مطرح کرد و مدعی شد: «در کنار مردم ایران هستیم. تحریم‌های اتحادیه اروپا مهم است. ما در حال بررسی مراحل بعدی هستیم.»
با وجود آنکه حادثه تروریستی شاه‌چراغ چهره از پشت‌پرده اعتراضات در ایران برداشت و فرصتی فراهم شد تا دولت‌های غربی در قبال ایران تغییر رویکرد نشان دهند اما نه تنها این اقدام صورت نگرفت بلکه انتشار یک مصاحبه از سوی جان بولتون، نقش مستقیم غرب در مسلح کردن آشوبگران و دامن زدن به اغتشاشات در ایران را برملا کرد.
وی در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی در پاسخ به این پرسش که واکنش امریکا در این برهه باید چگونه باشد، با اعتراف به مداخلات واشنگتن در امور ایران، مقامات امریکایی را به برقراری روابط نزدیک با گروهک‌های خارج‌نشین معاند جمهوری اسلامی که با گروهک‌های داخلی ارتباط دارند، تحریک کرد و خواستار فراهم کردن «نیازهای» آنها (در حوزه ارتباطات و…) شد.
وی همچنین مدعی شد که یکی از اشتباهات دولت بایدن در دو سال گذشته این بوده که سعی داشته توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ را زنده کند.
بولتون همچنین با اعتراف به مسلح شدن اپوزیسیون ایران از طریق اقلیم کردستان عراق، این اقدامات اغتشاشگران را «تلاشی نظام‌مند و سیستماتیک» در راستای اعمال زور علیه حکومت عنوان کرد! و دقیقاً در همین زمان بود که کارگردان برنامه تصمیم به قطع ناگهانی برنامه گرفت!
مجموعه اقدامات غربی‌ها طی 90 روز گذشته به وضوح نشان داد که امریکایی‌ها در حال تکمیل پازل‌های کارزار فشار حداکثری بر ایران هستند و در این مرحله به ابزار حقوق بشری و سیاسی برای فشار به ایران روی آوردند.
 
چرا سیاست فشار حداکثری هنوز به نتیجه نرسیده است؟
در بررسی موفقیت سیاست فشار حداکثری بر ایران توسط ایالات متحده باید از دو مقطع زمانی نام برد؛ مقطع نخست پیش از ماجرای مهسا امینی و مرحله دوم پس از ماجرای مهسا امینی.
در مرحله نخست، تقریباً یک اجماع همگانی در داخل و خارج از امریکا مبنی بر شکست سیاست مذکور وجود دارد؛ برای نمونه دیوید والش که برای شورای آتلانتیک می‌نویسد، اظهار داشت: «یک سیاست منحصراً تنبیهی بدون همراهی دیپلماتیک خارج از رمپ، تهران را تشویق می‌کند تا با تحمیل هزینه بر متجاوزان مورد نظر خود، از طریق آتش با آتش مبارزه کند!»
سایت گروه بین‌المللی بحران نیز در مقاله‌ای با عنوان«سیاست فشارحداکثری شکست خورده امریکا علیه ایران»(در تاریخ 21 مارس 2021) اظهار داشت که سیاست‌های ترامپ نه‌تنها در توقف برنامه هسته‌ای ایران موفق نبود بلکه نگاهی به آمار اورانیوم غنی‌شده ایران، ذخایر کیک زرد، تعداد سانتریفیوژها و همچنین عدم اجماع جهانی علیه ایران به صراحت از شکست سیاست ترامپ حکایت داشت.
سی‌ان‌ان هم در توصیف شرایط روی کار آمدن بایدن نوشت: «سیاست‌های دولت ترامپ مانند بی‌کفایتی در مورد ایران و دادن پاس گل رایگان به کره شمالی سبب شد تا شمار زیادی از دشمنان ایالات متحده در چهار سال اخیر احساس قدرت کنند.»
با وجود اذعان کارشناسان و سیاستمداران مبنی بر سیاست شکست‌خورده ترامپ، جو بایدن نیز به سیاست ترامپ ادامه داد و در عمل نتوانست در سیاست خارجی ایالات متحده گشایشی ایجاد کند.
اما سیاست فشار حداکثری در مقطع دوم (پس از ماجرای مهسا امینی) توانست ضعف مهم سیاست ترامپ را جبران کند و به دنبال اجماع جهانی علیه ایران بود؛ اما با وجود فشارهای متعدد و استفاده از راهکارهای متعدد برای مقابله با ایران، همچنان غرب ناکام مانده است.
در پاسخ به چرایی عدم موفقیت غرب در مقطع کنونی باید توجه داشت که اولاً کانون هدایت اعتراضات در حوادث اخیر نه داخل ایران و در لایه‌های اجتماعی بلکه در خارج از ایران و با تکیه بر عناصری بود که در میان ایرانیان جایگاهی نداشتند، اما در عین حال باید توجه داشت که مانور رسانه‌ای گسترده‌ای علیه ایران در حوادث اخیر به کار برده شد که این امر به مخدوش شدن چهره ایران نزد افکار عمومی منجر شد.
دومین دلیل ناکامی غربی را نیز باید در «امنیت اجتماعی شده» جمهوری اسلامی ایران جست‌و‌جو کرد که بر اساس آن نظام سیاسی تأمین امنیت را تنها بر عناصر نظامی و امنیتی خود استوار نکرده بلکه با تدارک دیدن سازکار مردمی تأمین امنیت (مانند بسیج) توانسته بر این هجمه فائق آید.
به نظر می‌رسد با توجه به شکست مجدد فشار حداکثری بر ایران، مجدداً غربی‌ها اهرم‌های اقتصادی را برای الزام ایران به کار برند و موفقیت یا عدم موفقیت آنها به میزان آمادگی اقتصادی کشور بستگی دارد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8093/6/638852/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها