دلاوران فجازی
زهرا فرقانی
شاعر
با چند ترانۀ مطنطن
با وعده وعید چند شومن
القصه برای رقص و بوسه
شد شعله انقلاب روشن
احسنت! حقوق زن فزون شد
چون سطل رژیم سرنگون شد
عنوان «شریف» اعتبارش
الواتی و فحش افتخارش
لقمان حکیم فکش افتاد
آموخته بس ادب کنارش
تا فتح نموده سلف، فوراً
رفته به مصاف دوغ میهن
پیژامه اوست با پتو ست
از صبح نشسته پای تبلت
هر شب بکند رژیم را چنج
داده چقدر هزینه نت
چون سیو نشد، نوشت لطفاً
من را بکشید سرور من
انگار به رغم این اراده
در فال قیام مو فتاده
یلدا شد و سهم این برانداز
شد ماست موسیر و چیپس ساده
از بس که شده ست تخس و اوباش
گردن نگرفته است باباش
بااین همه جهل و ابتذالش
می برد نه شب آشغالش
مشمول دعای خیر مادر
شد حین قیام، خوش به حالش
چون کرد دعا اثر سرانجام
ناگاه گرفت در ون آرام
حناق شده است در گلویش
در حبس تمام آرزویش
میگفت ننه، شکسته پایم
پا نه، تو بگو خط اتویش
همراه شکنجه، شد نمک گیر
با ارده عسل، کباب و سرشیر
در بند رفیق او منوچهر
میگفت که با شعبده و سحر
برگشته به کاخ خویش از قبر
یک روز شهنشه آریامهر
افسوس نمود سکته فوراً
با دیدن رشد راه آهن
آن دیگری گیمر کلنز است
فالوور پیج های فنز است
آورده مدال رشتۀ آش
کلاً تم این قیام طنز است
تا با قمه زد اتک و گرخید
بیچاره به گور خویش خندید
حالا که فضا شدهست آرام
هشتگ زدهاند نه به اعدام
در حال درختان ولیعصر
فریاد کشیدهاند؛ برگام
پر ریخت دلاور فجازی
چون با دم شیر کرد بازی
چادر ز سر زنان ستاندن
عمامه به مسخره، پراندن
تعطیلی و اعتصاب زوری
شادی و نشاط هم قدغن
در قبله غرب هم عزیزان
این دیکتاتوری ست، مرگ بر آن
آن گاو که ارباب جدید است
درگیر جنازه و اسید است
این سوی ز استرس تل آویو
یک چند به دور خود تنیده است
تا قدس رها شود ز دشمن
آرام نگیگیریم عمراً
یک شهر شهید گشته تقدیم
تا ثبت شود چنین به تقویم؛
«جمهوری اسلامی ایران»
حاشا که شود به ظلم، تسلیم
کی باز رسد به دست شاپور
پشتک بزند اگرچه صد جور
گر ساعت کار، وقت خواب است
یا سیستم بانکمان خراب است
این ماندن با هزار مشکل
از معجزه2های انقلاب است
جو بایدن گیج و پرت و چلمن
تو رو سننه، دوج دالیم اصن
شاعر
با چند ترانۀ مطنطن
با وعده وعید چند شومن
القصه برای رقص و بوسه
شد شعله انقلاب روشن
احسنت! حقوق زن فزون شد
چون سطل رژیم سرنگون شد
عنوان «شریف» اعتبارش
الواتی و فحش افتخارش
لقمان حکیم فکش افتاد
آموخته بس ادب کنارش
تا فتح نموده سلف، فوراً
رفته به مصاف دوغ میهن
پیژامه اوست با پتو ست
از صبح نشسته پای تبلت
هر شب بکند رژیم را چنج
داده چقدر هزینه نت
چون سیو نشد، نوشت لطفاً
من را بکشید سرور من
انگار به رغم این اراده
در فال قیام مو فتاده
یلدا شد و سهم این برانداز
شد ماست موسیر و چیپس ساده
از بس که شده ست تخس و اوباش
گردن نگرفته است باباش
بااین همه جهل و ابتذالش
می برد نه شب آشغالش
مشمول دعای خیر مادر
شد حین قیام، خوش به حالش
چون کرد دعا اثر سرانجام
ناگاه گرفت در ون آرام
حناق شده است در گلویش
در حبس تمام آرزویش
میگفت ننه، شکسته پایم
پا نه، تو بگو خط اتویش
همراه شکنجه، شد نمک گیر
با ارده عسل، کباب و سرشیر
در بند رفیق او منوچهر
میگفت که با شعبده و سحر
برگشته به کاخ خویش از قبر
یک روز شهنشه آریامهر
افسوس نمود سکته فوراً
با دیدن رشد راه آهن
آن دیگری گیمر کلنز است
فالوور پیج های فنز است
آورده مدال رشتۀ آش
کلاً تم این قیام طنز است
تا با قمه زد اتک و گرخید
بیچاره به گور خویش خندید
حالا که فضا شدهست آرام
هشتگ زدهاند نه به اعدام
در حال درختان ولیعصر
فریاد کشیدهاند؛ برگام
پر ریخت دلاور فجازی
چون با دم شیر کرد بازی
چادر ز سر زنان ستاندن
عمامه به مسخره، پراندن
تعطیلی و اعتصاب زوری
شادی و نشاط هم قدغن
در قبله غرب هم عزیزان
این دیکتاتوری ست، مرگ بر آن
آن گاو که ارباب جدید است
درگیر جنازه و اسید است
این سوی ز استرس تل آویو
یک چند به دور خود تنیده است
تا قدس رها شود ز دشمن
آرام نگیگیریم عمراً
یک شهر شهید گشته تقدیم
تا ثبت شود چنین به تقویم؛
«جمهوری اسلامی ایران»
حاشا که شود به ظلم، تسلیم
کی باز رسد به دست شاپور
پشتک بزند اگرچه صد جور
گر ساعت کار، وقت خواب است
یا سیستم بانکمان خراب است
این ماندن با هزار مشکل
از معجزه2های انقلاب است
جو بایدن گیج و پرت و چلمن
تو رو سننه، دوج دالیم اصن
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه