از کدام زن سخن میگوییم؟
سحر دانشور
پژوهشگر و مشاور مدیر شبکه دو سیما در امور زنان
دیدار اخیر رهبری با جمعی از بانوان منتخب امتداد فضایی است که در سالهای اخیر ذیل مفهوم کلی «تحولات حوزه زنان» مورد بحث و بررسی است. هرچند نگاه پیشرو رهبری، امام و انقلاب اسلامی به زنان و جایگاه ایشان در جامعه و خانواده خود عنصری بنیادین در زمینهسازی تحولات زنان بوده است اما نفس این دیدار در پی به گوش رسیدن صداهایی مبتنی بر لزوم دیدار مستقل با زنان، نشانی است از تلاش زنان برای «نمادین کردن» تحولاتی که از سر گذراندهاند و استفاده از این «فضای نمادین» برای جهت دادن و عمق بخشیدن به مسیر جدیدی است که تجربه میکنند. فارغ از فرصتهایی که این دیدار با خود به همراه دارد (که در حال حاضر موضوع این سطور نیست)، بافت صحبتها و سخنرانان دیدار بهعنوان پیشانی نشست حامل نشانگانی است که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد.
پیوند جدی بافت سخنرانان و موضوعهای مطرح شده با بافت حضار نسبت آنها با «نمادینسازی تحولات» را بیشتر و بهتر روشن میکند. اگر حوزه زن و خانواده در سالهای اخیر را جهانی با ابعاد، زوایا و شاخصهای خاص خودش ببینیم با نظمی مواجه خواهیم شد که بیشتر حول «مفاهیم گفتمانی» (مشخصاً میتوان گفتمان فمینیستی و گفتمانی که خود را متعلق به انقلاب اسلامی میداند و مهمترین غیریتسازیاش با گفتمان فمینیستی شکل گرفته است را نام برد) و «موضوعهایی» که قشرها و طیفهای مرتبط با این گفتمانها با آن دستبهگریباناند، شکل گرفته است. از کدام اقشار و طیفها حرف میزنم؟ از زنان تحصیلکردهای که در کلانشهرها زندگی میکنند و موضوعها و مسائلشان مخصوص به خودشان است و نظام حوزه زن و خانواده نیز مبتنی بر نگاهها، ایدهها و تجربههای ایشان در حال شکلگیری است.
نظم مفهومی موجود باعث میشود خبرسازترین موضوعات و اشخاص در حوزه زنان در این دوگانه تعریف شوند و افراد حاضر در این نظم مفهومی نیز مبتنی بر این رفت و برگشتها و البته مبتنی بر تجربیات زیسته، اولویتهای ذهنی و دغدغههای شخصی و کاری خود را شکل دهند. درست در این نقطه است که جو غالب زنان در دیدار رهبری زنان تحصیلکرده طبقه متوسط شهری بوده و تریبون نیز به این طیف تعلق میگیرد، چه اینکه در این نقطه «نمادینسازی» ممکن میشود. مطالبههایی چون نسبت خانهداری و آپارتماننشینی، تمرکز بر ایده مادریاری، ضرورت رشد حلقههای میانی (بگذریم از این موضوع که کسی که بهعنوان سخنران حاضر شده و این موضوع را مطرح میکند، باید در مقام پاسخگو باشد و نه در مقام سخنگوی زنان کشور)، طرح تجربههای زنی وکیل در کشورهای اروپایی، بحث کلی و شاعرانه از دختران نوجوان بدون ورود به موضوعهای جدی ایشان، همگی موضوعهایی هستند که امکان نمادین شدن دارند و البته در اتمسفر زیستی سخنرانان قابل فهم و تفسیرند!
اما نه در اتمسفر زیستی و فکری ایشان و نه در نظم مفهومی حاکم بر حوزه زنان ردی از زنان کارگر، زنان ایلات و عشایر، زنان کارتنخواب، زنان دارای آسیبهای اجتماعی خاص، زنان دارای معلولیت، مسائل مربوط به خشونت و کرامت زنان در خانواده، وضعیت زنان در محکمههای حقوقی، ازدواج و طلاق زنان و چندین و چند موضوع جدی دیگر که بر زندگی زنان تأثیر میگذارد وجود ندارد؛ چرا که سخنگویان جلسه نشان دادند حتی نوع بررسی و فهم مسأله و انتقادهای خود را نیز مبتنی بر نظام مفهومی جهان فعلی حوزه زنان ساماندهی میکنند. آش آنجایی شور میشود که حتی زنان شهرهای دیگر غیر از تهران نیز سهمی از تریبون نداشتند تا مسائل خود را مطرح کنند.
ضرورت غیرتشریفاتی شدن معاونت زنان و مشاوران زن و ضرورت استفاده از زنان توانمند در تصمیمسازی و تصمیمگیری و مسئولیتها دو نکته مهم و تأثیرگذار از نکات مطرح شده هستند که بیم آن میرود در نظم مفهومی موجود حوزه زنان به نوعی مصادره شوند که زمینه حضور عموم زنان توانمند کشور در نقاط و مسئولیتهای مختلف را فراهم نکنند و در نتیجه عام شدن درک از مسائل زنان نیز کمرنگتر از گذشته شود. در حقیقت تا وقتی نظم موجود در حوزه زن و خانواده در کشور به چالش کشیده نشود، عملیاتیشدن مناسب پیشنهادهای اینچنینی در سایهای از بیم قرار خواهد گرفت.
پژوهشگر و مشاور مدیر شبکه دو سیما در امور زنان
دیدار اخیر رهبری با جمعی از بانوان منتخب امتداد فضایی است که در سالهای اخیر ذیل مفهوم کلی «تحولات حوزه زنان» مورد بحث و بررسی است. هرچند نگاه پیشرو رهبری، امام و انقلاب اسلامی به زنان و جایگاه ایشان در جامعه و خانواده خود عنصری بنیادین در زمینهسازی تحولات زنان بوده است اما نفس این دیدار در پی به گوش رسیدن صداهایی مبتنی بر لزوم دیدار مستقل با زنان، نشانی است از تلاش زنان برای «نمادین کردن» تحولاتی که از سر گذراندهاند و استفاده از این «فضای نمادین» برای جهت دادن و عمق بخشیدن به مسیر جدیدی است که تجربه میکنند. فارغ از فرصتهایی که این دیدار با خود به همراه دارد (که در حال حاضر موضوع این سطور نیست)، بافت صحبتها و سخنرانان دیدار بهعنوان پیشانی نشست حامل نشانگانی است که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد.
پیوند جدی بافت سخنرانان و موضوعهای مطرح شده با بافت حضار نسبت آنها با «نمادینسازی تحولات» را بیشتر و بهتر روشن میکند. اگر حوزه زن و خانواده در سالهای اخیر را جهانی با ابعاد، زوایا و شاخصهای خاص خودش ببینیم با نظمی مواجه خواهیم شد که بیشتر حول «مفاهیم گفتمانی» (مشخصاً میتوان گفتمان فمینیستی و گفتمانی که خود را متعلق به انقلاب اسلامی میداند و مهمترین غیریتسازیاش با گفتمان فمینیستی شکل گرفته است را نام برد) و «موضوعهایی» که قشرها و طیفهای مرتبط با این گفتمانها با آن دستبهگریباناند، شکل گرفته است. از کدام اقشار و طیفها حرف میزنم؟ از زنان تحصیلکردهای که در کلانشهرها زندگی میکنند و موضوعها و مسائلشان مخصوص به خودشان است و نظام حوزه زن و خانواده نیز مبتنی بر نگاهها، ایدهها و تجربههای ایشان در حال شکلگیری است.
نظم مفهومی موجود باعث میشود خبرسازترین موضوعات و اشخاص در حوزه زنان در این دوگانه تعریف شوند و افراد حاضر در این نظم مفهومی نیز مبتنی بر این رفت و برگشتها و البته مبتنی بر تجربیات زیسته، اولویتهای ذهنی و دغدغههای شخصی و کاری خود را شکل دهند. درست در این نقطه است که جو غالب زنان در دیدار رهبری زنان تحصیلکرده طبقه متوسط شهری بوده و تریبون نیز به این طیف تعلق میگیرد، چه اینکه در این نقطه «نمادینسازی» ممکن میشود. مطالبههایی چون نسبت خانهداری و آپارتماننشینی، تمرکز بر ایده مادریاری، ضرورت رشد حلقههای میانی (بگذریم از این موضوع که کسی که بهعنوان سخنران حاضر شده و این موضوع را مطرح میکند، باید در مقام پاسخگو باشد و نه در مقام سخنگوی زنان کشور)، طرح تجربههای زنی وکیل در کشورهای اروپایی، بحث کلی و شاعرانه از دختران نوجوان بدون ورود به موضوعهای جدی ایشان، همگی موضوعهایی هستند که امکان نمادین شدن دارند و البته در اتمسفر زیستی سخنرانان قابل فهم و تفسیرند!
اما نه در اتمسفر زیستی و فکری ایشان و نه در نظم مفهومی حاکم بر حوزه زنان ردی از زنان کارگر، زنان ایلات و عشایر، زنان کارتنخواب، زنان دارای آسیبهای اجتماعی خاص، زنان دارای معلولیت، مسائل مربوط به خشونت و کرامت زنان در خانواده، وضعیت زنان در محکمههای حقوقی، ازدواج و طلاق زنان و چندین و چند موضوع جدی دیگر که بر زندگی زنان تأثیر میگذارد وجود ندارد؛ چرا که سخنگویان جلسه نشان دادند حتی نوع بررسی و فهم مسأله و انتقادهای خود را نیز مبتنی بر نظام مفهومی جهان فعلی حوزه زنان ساماندهی میکنند. آش آنجایی شور میشود که حتی زنان شهرهای دیگر غیر از تهران نیز سهمی از تریبون نداشتند تا مسائل خود را مطرح کنند.
ضرورت غیرتشریفاتی شدن معاونت زنان و مشاوران زن و ضرورت استفاده از زنان توانمند در تصمیمسازی و تصمیمگیری و مسئولیتها دو نکته مهم و تأثیرگذار از نکات مطرح شده هستند که بیم آن میرود در نظم مفهومی موجود حوزه زنان به نوعی مصادره شوند که زمینه حضور عموم زنان توانمند کشور در نقاط و مسئولیتهای مختلف را فراهم نکنند و در نتیجه عام شدن درک از مسائل زنان نیز کمرنگتر از گذشته شود. در حقیقت تا وقتی نظم موجود در حوزه زن و خانواده در کشور به چالش کشیده نشود، عملیاتیشدن مناسب پیشنهادهای اینچنینی در سایهای از بیم قرار خواهد گرفت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه