گسترش فرهنگ مهارتآموزی در بین جوانان
مهندس محمد حسن زمانی
پژوهشگر مهارتهای زندگی
فرهنگ در جامعه روشنترین چراغ هدایت مردم درتلألؤ تمدن هر کشور است. چندی است که فرهنگ کارآفرینی در کشور مورد تشویق رسانهها قرار گرفته و گاهی از برخی کارآفرینان در رسانهها دعوت میشود و از تجربیاتشان در این حوزه استفاده میشود. اما این حرکت فرهنگی برای اشتغالزایی جوانان و تربیت مهارتهای نسل جوان کشور کافی نیست.
رسالت اصلی مسئولان و متصدیان اقتصادی برای شکوفا کردن استعداد و ظرفیت آحاد جامعه، تربیت مهارتی مردم است که موجبات تضمین آینده شغلی و فعالسازی چرخه کارآفرینی و اشتغالزایی در دراز مدت را برای کشور رقم میزند. در پیشینه سرزمین ما ایرانیان، داشتن مهارت فنی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است و این فرهنگ مهم در تربیت فرزندان در سنین کودکی از اهمیت بالایی برخوردار بوده که با توجه به علاقه و استعداد کودکان به آنها سمت و سو داده میشد. در تمدن ایران زمین بخصوص برای فرزندان ذکور، آموختن مهارت، امری بسیار مهم تلقی میشده و آنها از زمان نوجوانی و جوانی باید حرفهای را انتخاب و بهعنوان شغل به آن نگاه میکردند که اصولاً این نوع حرفهها از طریق مهارت و پیشه پدر به فرزندان انتقال مییافت و موجبات علاقهمندی فرزندان را از همان کودکی ایجاد و تضمین شغل و حرفه فرزندان را در آینده مهیا میکرد و همچنین باعث رونق اقتصاد در جوامع کوچک یا بزرگ میشد. همین امر موجب میشد تا سینه به سینه مهارت های فردی و شغلی به نسل بعد انتقال یابد. اما اکنون این موضوع به محاق فراموشی سپرده شده است و به نوعی خانوادهها ومردم فکر میکنند فرهنگ کارمند پروری بهتر از گسترش فرهنگ مهارتآموزی حرفههای مختلف است. برای همین تلاشی در جهت آموزش فرزندانشان نمیکنند و صرفاً کودکانی بار میآیند که در جوانی فقط تحصیلات دانشگاهی دارند و در نهایت با سد ورود به بازار کار مواجه میشوند.
وقتی حرفهآموزی در تربیت خانوادهها جایی نداشته باشد؛ با کمرنگ شدن این فرهنگ مهم، جوانان و نوجوانان هدف غایی و اصلی خود را برای آینده از دست میدهند. وظیفه اصلی ما بهعنوان سردمداران مهارتآموزی در ایران امروزی مهیا کردن شرایط و همچنین فرهنگسازی برای علاقهمندی نوجوانان به مهارتهای به روز دنیا است. امروزه باید با همگام شدن با پیشرفتهای چشمگیر جهانی، آموزش مهارتها را برای نوجوانان جذاب جلوه داد و با مهیا کردن تسهیلات اشتغالزایی و کاربردی کردن آموزشها جوانان را به این سمت هدایت کرد و آنها را به این باور رساند که داشتن مهارتهای لازم و فنی و حرفهای میتواند بزرگترین انگیزه برای داشتن آیندهای روشن و پررونق باشد.
مقام معظم رهبری چندین سال است که به مسأله اشتغال و مهارتافزایی اشاره میفرمایند که اساس و پایه یک شغل مهارت است. تنها متولی آموزشهای غیر رسمی ، سازمان فنی و حرفهای بوده با موازیکاری خیلی از دستگاهها این مهم دیگر سلیقهای عمل میشود که یکی از مشکلاتش مدرکگرایی جایگزین مهارتگرایی است.دولت با بها دادن به سازمان فنی و حرفهای که کارآموزانش ارتباط مستقیم با خوداشتغالی دارند، میتواند فرهنگ مهارتآموزی و ماهر پروری را در جامعه گسترش داده و نگاه جوانها را به صندوق دولت بردارد و در جیب خودشان بگذارد تا جوانان به جای اینکه دیدگاهشان این باشد که مدرک بگیرم تا در جای دولتی استخدام شوم تغییر کند و بگوید مهارتی را یاد بگیرم تا بتوانم بهترین شغل و درآمد را برای خودم ایجاد کنم.
پژوهشگر مهارتهای زندگی
فرهنگ در جامعه روشنترین چراغ هدایت مردم درتلألؤ تمدن هر کشور است. چندی است که فرهنگ کارآفرینی در کشور مورد تشویق رسانهها قرار گرفته و گاهی از برخی کارآفرینان در رسانهها دعوت میشود و از تجربیاتشان در این حوزه استفاده میشود. اما این حرکت فرهنگی برای اشتغالزایی جوانان و تربیت مهارتهای نسل جوان کشور کافی نیست.
رسالت اصلی مسئولان و متصدیان اقتصادی برای شکوفا کردن استعداد و ظرفیت آحاد جامعه، تربیت مهارتی مردم است که موجبات تضمین آینده شغلی و فعالسازی چرخه کارآفرینی و اشتغالزایی در دراز مدت را برای کشور رقم میزند. در پیشینه سرزمین ما ایرانیان، داشتن مهارت فنی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است و این فرهنگ مهم در تربیت فرزندان در سنین کودکی از اهمیت بالایی برخوردار بوده که با توجه به علاقه و استعداد کودکان به آنها سمت و سو داده میشد. در تمدن ایران زمین بخصوص برای فرزندان ذکور، آموختن مهارت، امری بسیار مهم تلقی میشده و آنها از زمان نوجوانی و جوانی باید حرفهای را انتخاب و بهعنوان شغل به آن نگاه میکردند که اصولاً این نوع حرفهها از طریق مهارت و پیشه پدر به فرزندان انتقال مییافت و موجبات علاقهمندی فرزندان را از همان کودکی ایجاد و تضمین شغل و حرفه فرزندان را در آینده مهیا میکرد و همچنین باعث رونق اقتصاد در جوامع کوچک یا بزرگ میشد. همین امر موجب میشد تا سینه به سینه مهارت های فردی و شغلی به نسل بعد انتقال یابد. اما اکنون این موضوع به محاق فراموشی سپرده شده است و به نوعی خانوادهها ومردم فکر میکنند فرهنگ کارمند پروری بهتر از گسترش فرهنگ مهارتآموزی حرفههای مختلف است. برای همین تلاشی در جهت آموزش فرزندانشان نمیکنند و صرفاً کودکانی بار میآیند که در جوانی فقط تحصیلات دانشگاهی دارند و در نهایت با سد ورود به بازار کار مواجه میشوند.
وقتی حرفهآموزی در تربیت خانوادهها جایی نداشته باشد؛ با کمرنگ شدن این فرهنگ مهم، جوانان و نوجوانان هدف غایی و اصلی خود را برای آینده از دست میدهند. وظیفه اصلی ما بهعنوان سردمداران مهارتآموزی در ایران امروزی مهیا کردن شرایط و همچنین فرهنگسازی برای علاقهمندی نوجوانان به مهارتهای به روز دنیا است. امروزه باید با همگام شدن با پیشرفتهای چشمگیر جهانی، آموزش مهارتها را برای نوجوانان جذاب جلوه داد و با مهیا کردن تسهیلات اشتغالزایی و کاربردی کردن آموزشها جوانان را به این سمت هدایت کرد و آنها را به این باور رساند که داشتن مهارتهای لازم و فنی و حرفهای میتواند بزرگترین انگیزه برای داشتن آیندهای روشن و پررونق باشد.
مقام معظم رهبری چندین سال است که به مسأله اشتغال و مهارتافزایی اشاره میفرمایند که اساس و پایه یک شغل مهارت است. تنها متولی آموزشهای غیر رسمی ، سازمان فنی و حرفهای بوده با موازیکاری خیلی از دستگاهها این مهم دیگر سلیقهای عمل میشود که یکی از مشکلاتش مدرکگرایی جایگزین مهارتگرایی است.دولت با بها دادن به سازمان فنی و حرفهای که کارآموزانش ارتباط مستقیم با خوداشتغالی دارند، میتواند فرهنگ مهارتآموزی و ماهر پروری را در جامعه گسترش داده و نگاه جوانها را به صندوق دولت بردارد و در جیب خودشان بگذارد تا جوانان به جای اینکه دیدگاهشان این باشد که مدرک بگیرم تا در جای دولتی استخدام شوم تغییر کند و بگوید مهارتی را یاد بگیرم تا بتوانم بهترین شغل و درآمد را برای خودم ایجاد کنم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه