مالکیت فکری، گام اول رابطه حقوق و هنر


علیرضا اشتری 
رکن‌آبادی
کارشناس ارشد حقوق

​​​​​​​علم حقوق را می‌توان شاخه‌ای از علوم اجتماعی دانست آنجا که دو انسان با یکدیگر به هر شکل و محتوایی ارتباط می‌گیرند، سر و کله حقوق نیز پیدا می‌شود، به دیگر سخن هر جا که جامعه باشد حقوق هم هست. حقوق در تنظیم و تعدیل رابطه شهروند با حکومت حاکم بر جغرافیای زیستی او نیز نقش‌آفرینی می‌کند، اما نمی‌توان این علم را که ریشه در تاریخ ابناء بشر دارد محدود به تنظیم رابطه افراد با یکدیگر یا نهایتاً رابطه دولت و مردم دانست، چرا که حقوق، علم و فن تنظیم رابطه‌هاست، حتی رابطه انسان و حیوان، رابطه انسان و شیء و... با توجه به گستردگی و وسعت موضوع و هدف علم حقوق، این دانش ظرفیت مطالعه میان رشته بالایی دارد از همین روی دانش حقوق را می‌توان با عینک‌های مختلف دید و به تصویر کشید. بسیاری حقوق را دانشی جزمی، غیر قابل انعطاف، متکلف و سخت می‌پندارند، حال آنکه قصد نگارنده این سطور زدودن این انگاره ذهنی نابجاست. در این یادداشت قصد داریم دریچه دیگر از علم حقوق را ورای اصول، مواد و تبصره‌های قانونی به روی یکدیگر باز کنیم و در بستری میان رشته‌ای حقوق را مضاف دیگر شاخه‌ها و علوم قرار دهیم و رابطه آنها را به شکلی جذاب تصویر کنیم. در اولین یادداشت به اختصار به موضوع «حقوق هنر» می‌پردازیم حقوق و هنر رابطه‌ای عمیق و دیرین با یکدیگر داشته و دارند اما برای درک این موضوع ناگزیر باید به قلمرو حقوق عمومی و بعد از آن حقوق خصوصی قدم بگذاریم. حقوق به دو شاخه اصلی حقوق خصوصی (تنظیم رابطه افراد با یکدیگر) و حقوق عمومی (تنظیم رابطه حکومت و مردم) تقسیم می‌شود.
یکی از بن مایه‌های اصلی مطالعاتی در حقوق عمومی، مشروعیت بخشی و حقانی‌سازی قدرت حکومت است، قدرت با تکیه بر حقوق قانونمند می‌شود و آرام آرام روند حقانی شدن و مشروعیت را طی می‌کند. حقانی شدن یک قدرت سیاسی در بستر یک جامعه به این معنی است که اساس رژیم سیاسی سازگار با باوری باشد که اکثریت مردم به آن معتقدند. از دیرباز تاکنون ابزار هنر در ایجاد، پرورش و تزریق باورها و اندیشه‌ها مؤثر بوده‌اند، از این جهت می‌توان به ارتباط وثیق هنر و حقوق عمومی پی برد. در واقع شاید حضور پررنگ هنرمندان در عصر صفوی یا ابزار جادوی سینما در تهییج مردم و عظمت بخشی به جنگ‌افروزی‌های دول اروپایی در جنگ جهانی دوم، همه و همه در راستای مشروعیت بخشی به قدرت و ایجاد باور مشترک باشد. از سوی دیگر بازتاب تبعات تقنینی و یا سیاست‌گذاری‌های جاری در آثار هنری علی‌الخصوص آثار سینمایی گاهی اوقات منجر به تغییر، اصلاح یا جرح و تعدیل سیاست‌گذاری‌های سیاست مردان می‌شود. در همین راستا هنر به مثابه یک قدرت جریان‌ساز و ذائقه ساز نقش ایفا می‌کند و قابلیت ایجاد تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم در تصمیم‌گیری سیاستمداران را داراست، در واقع قانون در یک نهاد قانون‌گذار وضع می‌شود و به میان جامعه می‌آید، اما گاه قانون‌گذار خبر از آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد ندارد و از تأثیر اجتماعی قانون بی‌خبر است.
او اشراف ندارد که گاه همین قانون مصوب که بر‌اساس تشریفات قانون‌گذاری درستی هم وضع شده است، چگونه به ایجاد شکاف اجتماعی منجر می‌شود. اینجا است که هنر با بازتاباندن کج‌نمایی‌های قانون، نقش بسیار پررنگی پیدا می‌کند. در عرصه حقوق خصوصی اما حقوق هنر ارتباط تنگاتنگی با مبحث مهم حقوق مالکیت فکری دارد. حقوق مالکیت فکری، مفهوم حقوقی نوینی است که از فعالیت‌ها و محصولات فکری در زمینه‌های تجاری، علمی، ادبی و هنری حمایت می‌کند و شامل دو بخش مالکیت صنعتی و مالکیت ادبی و هنری است. در بخش مالکیت صنعتی عمدتاً حق اختراع، علائم صنعتی و تجارتی، طرح‌های صنعتی و نشانه‌های جغرافیایی مطرح می‌شود و در بخش مالکیت ادبی و هنری، حقوق مؤلفان، مصنفان، هنرمندان و پدیدآورندگان نرم‌افزارهای رایانه‌ای و حقوق جانبی مربوط به حق نشر(کپی رایت) که شامل آثار دیداری و شنیداری است، مورد بررسی قرار می‌گیرد. در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و مدنی و سیاسی بهره‌مندی از منافع مادی و معنوی و لزوم اتخاذ تدابیر مناسب توسط دولت‌ها جهت تأمین، حفظ، توسعه و ترویج آثار ادبی و هنری مورد تأکید قرار گرفته است و برگزاری چندین کنوانسیون جهانی و منطقه‌ای در این رابطه، گویای توجه جهانی نسبت به این مسأله است. تعریفی که سازمان جهانی مالکیت فکری WIPO از مالکیت فکری نموده عبارت است از: حقوق قانونی است که افراد به‌واسطه فعالیت‌هایی که در زمینه‌هایی از قبیل صنعتی، علمی، ادبی، هنری و غیره به‌دست می‌آورند گویند‎. در کشور ما نیز قوانین و آیین‌نامه‌های متعددی به این حوزه اختصاص یافته است از جمله: قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم‌افزارهای رایانه‌ای، قانون تجارت الکترونیکی در مجموعه قوانین مالکیت فکری و... در پایان می‌توان گفت هنر و حقوق به عنوان دو یاریگر بروز و ظهور یافته‌اند، گاه هنر به یاری حقوق می‌رود و گاه حقوق چتر حمایت خود را بر سر هنر و هنرمند پهن می‌کند.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8105/12/641139/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها