آخرین مأموریت آتش نشان فداکار
گروه حوادث/ یکی از مأموران آتشنشانی تهران هنگام خاموش کردن آتش مغازه لوازم خانگی در خیابان شوش بشدت مصدوم شد و در بیمارستان جان باخت.
بهگزارش پایگاه خبری ۱۲۵، ساعت 20:35 پنجشنبه آتشسوزی در یک واحد مغازه در خیابان شوش خیابان صابونیان به سامانه ۱۲۵ آتشنشانی تهران اعلام شد که بیدرنگ با هماهنگی ستاد فرماندهی سازمان آتشنشانی تهران نیروهای آتشنشانی سه ایستگاه بههمراه خودروهای پشتیبانی در مدت زمان کمتر از ۴ دقیقه به محل آتشسوزی رسیده و مشغول عملیات شدند.
جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران در مورد جزئیات این حادثه گفت: محل آتشسوزی یک سرا(گاراژ) بود که این مغازه با کاربری عرضه و فروش لوازم خانگی در آن قرار داشت. مغازه هایی که از پشت بام آن دود خارج می شد شناسایی و در اتوماتیک آن با ابزار باز شد.ملکی ادامه داد: حجم بسیار زیادی از دود و حرارت پس از باز شدن در مغازه بیرون زد ولی آتشنشانان برای مهار آتش بسرعت وارد مغازه شدند و مشخص شد محل آتش در زیر زمین بوده است. در این مغازه یک چاهک مخصوص بالابر به عمق 3 الی 4 متر وجود داشت که یکی از آتشنشان ها به نام مرتضی حیدری بهدلیل شدت دود و حرارت متوجه این چاه نشد و به داخل آن سقوط کرد. با توجه به وضعیت جسمانی شدید و وخیمی که این آتشنشان داشت وی تحویل عوامل اورژانس شد و به بیمارستان انتقال یافت اما ساعتی بعد بر اثر شدت مصدومیت جان باخت. آتش مغازه نیز دقایقی بعد خاموش شد و پساز ایمنسازی محل، آتشنشانها محل را ترک کردند.
دردسر تسویه حساب با 2 برادر کلاهبردار
گروه حوادث / مردان خشن که برای پس گرفتن طلب میلیاردی خود از دو برادر فراری آنها را ربوده و کتک زده بودند سرانجام در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این پرونده از حدود یک سال قبل و با شکایت دو برادر به پلیس آغاز شد. آنها مدعی شدند که 6 مرد تبهکار آنها را ربودهاند و پساز کتک زدن و سرقت تلفنهای همراه شان از ترس مأموران پلیس آنها را رها کردهاند. با این شکایت مأموران پلیس به بررسی ماجرا پرداختند و با توجه به مشخصاتی که شاکیها دادند شش مرد جوان را به اتهام آدم ربایی و ضرب و جرح بازداشت کردند اما متهمان در بازجوییها منکر ادعای دو برادر شدند و گفتند این دو برادر کلاهبردار بوده و مبلغ زیادی به آنها بدهکار هستند.
متهمان سرانجام در شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. ابتدای جلسه دو برادر به بیان شکایت شان پرداختند و یکی از آنها گفت: من و برادرم به متهمان بدهکار بودیم اما آنها شب حادثه ما را ربودند. وقتی ما از خانه پدرمان حوالی میدان منیریه بیرون آمدیم تا به خانه خودمان برویم آنها با یک نیسان به ماشین ما کوبیدند و تصادف ساختگی راه انداختند. بعد هم به محض اینکه من و برادرم از ماشین پیاده شدیم به سمت ما حمله کردند و گاز اشک آور به چشمانمان زدند. آنها شیشههای ماشین ما را شکستند و با چوب بشدت ما را کتک زدند بعد به زور پشت وانت نیسان سوار کردند و ما را ربودند. آنها میخواستند ما را به کهریزک ببرند چند ساعتی در خیابان گرداندند اما وقتی خودروی مأموران پلیس را دیدند و آنها متوجه درگیری ما در قسمت عقب وانت شدند ، به ناچار رهایمان کردند.
این شاکی گفت: آنها ماشین گرانقیمت ما را که متعلق به مادرمان بود بشدت تخریب کردند و ما را کتک زدند. حالا به خاطر آدمربایی و ضرب و جرح و تخریب ماشین از آنها شکایت داریم.
انکار آدم ربایی
سپس شش متهم یک به یک در جایگاه ویژه ایستادند تا از خود دفاع کنند. یکی از آنها گفت: من از سالها قبل این دو برادر را میشناختم و با آنها کار میکردم. تا اینکه مدتی قبل ۳۰۰ میلیون تومان از من پول گرفتند تا سرمایهگذاری کنند اما پولم را پس نمیدادند. چند بار با آنها تماس گرفتم اما هر بار بهانهای میآوردند.بعد از مدتی فهمیدم آنها از پنج مرد دیگر هم کلاهبرداری کرده و پول های میلیاردی به جیب زدهاند. وی ادامه داد: من پس از مدتی جستوجو توانستم پنج شاکی دیگر را پیدا کنم. من و سایر طلبکارها 11ماه بهدنبال این دوبرادر بودیم اما آنها برای اینکه پولمان را ندهند متواری بودند. ما از آنها شکایت کردهایم و حکم جلبشان را داریم.
وی درباره شب حادثه گفت: یکی از طلبکارها با من تماس گرفت و گفت دو برادر را دیده که شبانه وارد خانه پدریشان در حوالی میدان منیریه شدهاند. من و ۵ طلبکار دیگر مقابل خانه پدری آنها رفتیم و ساعتها کشیک دادیم. نیمه شب بود که آنها با ماشین گرانقیمت مادرشان از خانه بیرون آمدند. ما برای اینکه آنها را متوقف کنیم با نیسان به ماشین آنها کوبیدیم و وقتی پیاده شدند درگیر شدیم.این متهم ادامه داد: ما همان شب به کلانتری رفتیم و برای جلب متهمان مأمور خواستیم اما رئیس کلانتری گفت صبح روز بعد بیایید تا به شما مأمور بدهیم ولی ما که میترسیدیم دوباره آنها فرارکنند خودمان دست به کار شدیم.
پنج متهم دیگر نیز حرفهای این مرد را تأیید کردند و منکر اتهام آدم ربایی شدند آنها گفتند وقتی مأموران پلیس را دیدهاند این دو برادر کلاهبردار را تحویل پلیس دادهاند. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی مناسب را برای این افراد صادر کنند.
نزاع مرگبار زباله گردها به خاطر یک رشته سیم
گروه حوادث / مرد بازنشسته که برای تأمین مخارج زندگیاش زبالهگردی میکرد، در جریان درگیری به خاطر چند تکه سیم فرسوده همکارش را کشت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، عصر چهارشنبه یک مرداد، اهالی محله مهرآباد، 45 متری زرند در جریان درگیری بین دو مرد ضایعات جمعکن قرار گرفتند. ناگهان یکی از آنها که مردی حدوداً 50 ساله بود، ضربهای به زباله گرد میانسال زد و از محل متواری شد.
هنوز چند متری از محل درگیری دور نشده بود که با خودرویی تصادف کرد و روی زمین افتاد. اما این تصادف و مصدومیتی که به او وارد شده بود نیز از فرارش جلوگیری نکرد و مرد میانسال از روی زمین بلند شد و به فرار ادامه داد.
قتل مرد ضایعاتی
شاهدان ماجرا خود را به مرد زخمی رساندند و موضوع را به مأموران کلانتری 119 مهرآباد جنوبی و اورژانس خبر دادند. دقایقی بعد نیز مرد میانسال که از ناحیه گردن زخمی شده بود، به بیمارستان منتقل شد اما جان باخت. با اعلام این خبر بازپرس رحیم دشتبان و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.
در تحقیقات اولیه مشخص شد که مرد ضایعاتی با ضربه چاقو به گردنش به قتل رسیده است. شاهدان ماجرا نیز مدعی بودند که مرد فراری چاقو را زده و از محل متواری شده است. این در حالی بود که در صحنه تصادف چاقوی خونین دسته سبز پیدا شد که نشان میداد جنایت با آن رخ داده است.
دستگیری در حمام
به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت، مأموران به تحقیق میدانی برای شناسایی هویت متهم پرداختند.
در بررسیها هویت وی به نام شاهین و محل زندگیاش به دست آمد. مأموران بلافاصله راهی خانه شاهین شدند اما همسر او مدعی بود که شوهرش در منزل نیست. به دستور بازپرس جنایی مأموران برای بازرسی وارد خانه شده و دقایقی بعد داخل حمام تاریک و پشت در با شاهین مواجه شدند. شاهین از ناحیه سر و صورت و دست و پای چپ دچار آسیب دیدگی شده بود.
سرهنگ کیومرث حسنوند، سرکلانتر پنجم پلیس آگاهی پایتخت گفت: مرد میانسال در تحقیقات اولیه به درگیری با ضایعات جمعکن اعتراف کرد اما مدعی شد که در صحنه چاقویی نداشته و جنایت را مرتکب نشده است. به دستور بازپرس جنایی، متهم میانسال در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
چرا با مقتول درگیر شدی؟
به خاطر یک دسته سیم. در حال جمعآوری ضایعات بودم که مقتول به سراغم آمد و گفت دسته سیمی را که از کنار جوی آب برداشتی، برای من است. به او گفتم که من سیمی برنداشتم و حتی کیسهای که ضایعات را داخل آن قرار میدادم نشانش دادم اما او با عصبانیت به من حمله کرد و سیلی محکمی به صورت من زد. من هم در دفاع از خودم چند سیلی به او زدم، زمانی که مقتول روی زمین افتاد، فرار کردم.
اگر او را با چاقو نزدی، چرا فرار کردی؟
من چاقو نداشتم که بخواهم او را بزنم. از ترسم فرار کردم فکر میکردم از روی زمین بلند میشود و مرا باز کتک میزند، برای همین فرار کردم.
چه مدت است که ضایعات جمع میکنی؟
یک سالی میشود. قبلاً در یک بیمارستان کار میکردم اما به خاطر وضعیت بد جسمیام مجبور شدم بازنشسته شوم. حقوق بازنشستگی کمی از یک میلیون تومان بیشتر بود و کفاف زندگی من را نمیداد. برای همین از یک سال قبل کیسهای برداشتم و راهی خیابانها شدم و ضایعات جمع میکردم. از این راه ماهی دو تا دو و نیم میلیون تومان گیرم میآید. اما باز هم حریف مخارج سنگین زندگی نمیشوم، دخترم هم به تازگی در یک فروشگاه به عنوان فروشنده مشغول به کار شده تا کمک خرج من باشد.
معمولاً چند ساعت برای ضایعات جمع کردن وقت میگذاری؟
سه بار در روز میآیم که 6 ساعت میشود. آن روز هم برای بار دوم برای جمعآوری ضایعات آمده بودم که این اتفاق افتاد.
دختری که بعد از 22 سال زنده شد
گروه حوادث/ مرد میانسال که فکر میکرد 22 سال قبل نوزاد دخترش در بیمارستان فوت کرده با تماس یک فرد ناشناس دریافت دخترش زنده است و او را بهخانواده دیگری سپردهاند.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل مرد میانسالی نزد پلیس رفت و گفت: 22 سال قبل همسرم دختری به دنیا آورد اما به من گفت که بچه بهخاطر بیماری فوت کرده است. آن زمان که این اتفاق افتاد با همسرم اختلاف داشتم اما واقعاً تصور نمیکردم که به من چنین دروغی بگوید. البته اختلافات من و همسرم روزبهروز بیشتر شد و درنهایت هم چند سال قبل بچههایم را با خودش به آلمان برد. هرچند که طلاقش ندادهام اما مدتهاست که جدا از او زندگی میکنم.این مرد که سروش نام دارد، ادامه داد: در تمام این مدت تصور میکردم دخترم مرده است تا اینکه چند روز قبل فرد ناشناسی با من تماس گرفت و مدعی شد دختری که 22 سال فکر میکردم مرده، زنده است. او مشخصات خانوادهای را که دخترم نزد آنها زندگی میکرد به من داد. آن خانواده را میشناختم، از دوستان همسرم بودند و بچه دار نمیشدند. به سراغ آنها رفتم تا مطمئن شوم که واقعاً آنها دختری بهنام المیرا دارند. از دور بررسی کردم و متوجه شدم که آنها دختری با مشخصات و سن و سال دختر من دارند. حالا از شما میخواهم که بررسی کنید آیا این دختر همان فرزند من است؟
با شکایت مرد میانسال تحقیقات آغاز شد و به دستور بازپرس جنایی از بیمارستانی که 22 سال قبل فرزند سروش درآن به دنیا آمده بود استعلام شد.بیمارستان در پاسخ استعلام گفت که دخترک آن زمان فوت نکرده و به خاطر بیماری تنفسی که داشته به بیمارستان دیگری معرفی شده است. بدین ترتیب تیم تحقیق به سراغ بیمارستان دوم رفته اما آنها در پاسخ اعلام کردند که آن زمان نوزادی با مشخصات دخترک پذیرش نکردهاند.بدین ترتیب برای مشخص شدن این موضوع که آیا المیرا دختر گمشده این مرد است یا خیر، بزودی آزمایش دی ان ای از او انجام خواهد شد.
انتقام کارگر اخراجی از سرکارگر افغانستانی
گروه حوادث/ کارگر اخراجی مغازه پلاستیکفروشی برای انتقام از سرکارگر افغانستانی خود، نقشه ربودن او را طراحی و اجرا کرد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اوایل اسفند سال گذشته مردی 35ساله از اتباع کشور افغانستان با مراجعه به پلیس از ربوده شدن خودش به دست 6 مرد تبهکار خبر داد و گفت: به دادسرا مراجعه و از سرقت مقرون به آزار و آدمربایی شش جوان ناشناس با لباس پلیس شکایت کرد. پس از ثبت شکایت نیز با توجه به اهمیت موضوع پرونده برای رسیدگی تخصصی به اداره پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد و در آنجا تیمی ویژه رسیدگی به موضوع را در دستور کار خود قرار دادند.
در نخستین گام نیز از شاکی دعوت شد تا اظهارات خود به مأموران را شرح دهد. او با حضور در مقر پلیس به مأموران گفـت: من تبعه کشور افغانستان هستم و شغلم توزیع پلاستیک است و در مغازهای کار میکنم، نهم اسفند حوالی ساعت 11 شب در حال حمل بار سفارش مشتری با خودروی وانت مزدا به ورامین بودم که در مسیر خاورشهر یک دستگاه خودروی پژو پارس با شش سرنشین خودروی مرا متوقف کردند. دو نفر از این افراد لباس پلیس به تن داشتند و بدون هیچ گونه سؤال و جوابی مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند.
شاکی ادامه داد: آن افراد پس از ضرب و شتم مرا به خودروی پژو پارس منتقل کردند و چشم و دست و پایم را بستند بعد هم خودروی وانت مزدا و اموالم شامل 13 میلیون وجه نقد، کارتهای بانکی، گوشی موبایل و ساعتم را سرقت کرده و مرا در زیر صندلی عقب مخفی کردند و همراه خود بردند تا اینکه سرانجام پس از گذشت 24 ساعت موفق شدم از دست آدمربایان فرار کنم و آنجا بود که فهمیدم در شهرستان آمل هستم.
با کسب این اطلاعات، مأموران در گام اول خودروی شاکی را به صورت رها شده در شهرستان آمل پیدا کردند، سپس به بررسی محلهای تردد متهم تا محل وقوع جرم در محدوده خاورشهر پرداختند.
در ادامه شاکی به مأموران گفت که حدود چند ماه پیش یکی از همشهریانش به نام صفر 25 ساله در مغازه مشغول به کار بوده که به علت سرقت از دخل از سوی صاحب مغازه اخراج شد.
با به دست آمدن این سرنخ مأموران با انجام اقدامات پلیسی و اطلاعاتی متوجه شدند که صفر طراح اصلی سرقت و آدمربایی به اتفاق پنج نفر دیگر از همدستانش است که با جمعبندی و با در اختیار گذاشتن اطلاعات به دست آمده به بازپرس پرونده دستور دستگیری تمامی اعضای باند صادر شد. در ادامه مأموران نیز موفق شدند مخفیگاه سارقان را در محدوده شهرری شناسایی کنند. سرکرده باند و پنج همدستش در عملیات جداگانه از سوی مأموران دستگیر و به مقر انتظامی منتقل شدند که در آنجا تحت بازجویی قرار گرفتند و با مشاهده ادله و شواهد به جرم خود اعتراف کردند.
سرکرده باند در اعترافات خود به مأموران گفت: وقتی اخراج شدم سرکارگرم را عامل این اتفاق میدانستم و تصمیم به انتقام گرفتم من به او خیلی حسادت میکردم چون در کارش خیلی موفق بود. نقشه سرقت و آدمربایی را کشیدم و با پنج نفر از دوستان ایرانیام دست به این کار زدیم. در روز حادثه با تعقیب کردن او از محل کارش در یک فرصت مناسب جلوی مسیرش را گرفتیم . دو نفر از همدستانم لباس پلیس پوشیدند و به شاکی حملهور شدند. او را مورد ضرب و شتم قرار دادیم و بلافاصله پس از سرقت اموال شاکی را سوار خودرو کردیم و به شهرستان آمل رفتیم. قصد داشتیم تا پس از بردن او به آمل، با خانوادهاش تماس گرفته و از آنها تقاضای پول کنیم اما شاکی در فرصتی مناسب متواری شد و نتوانستیم اخاذی کنیم. متهمان با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارند.
ریزش کانال «ایلی سو» خودروها را بلعید
گروه حوادث/ فرسودگی کانال زیرزمینی ایلی سو در تبریز باعث ریزش سقف کانال و نشست زمین در خیابان شریعتی شد.
بهگزارش ایسنا، این حادثه روز پنجشنبه، دوم مرداد رخ داد و ریزش قسمت فوقانی کانال سبب فرو رفتن چند دستگاه خودرو مقابل دانشگاه هنر تبریز شد.
داوود طالبنژاد، شهردار منطقه ۳ تبریز در این رابطه گفت: کانال ایلیسو حدود ۴۲ سال پیش و در سال ۵۷ احداث شده است که در اثر فرسودگی هرازگاهی شاهد ریزش بخشی از آن هستیم. کار تعویض و دالگذاری این کانال را آغاز کردهایم، ولی، چون پروژهای بزرگ و هزینهبر است، تکمیل آن زمان زیادی میبرد.
وی ادامه داد: ریزش سقف کانال ایلی سو در مجاورت دانشگاه هنر رخ داد که محل تردد و عبور و مرور شهروندان نبوده و از آن بهعنوان پارکینگ استفاده میکردند. خسارت جانی در این اتفاق رخ نداده است و پس از بیرون آوردن خودروهای پارکشده در محل، اقدام به تخریب، نخالهبرداری و بازسازی این محوطه شد.کانال ایلیسو یکی از زیرساختهای شهری تبریز است که بخش بزرگی از محلات منطقه ۳ را پوشش داده و برای هدایت آبهای سطحی به کار گرفته میشود؛ این کانال در سال ۱۳۵۷ ساخته شده و در سالهای اخیر هرازگاهی بهدلیل فرسودگی دالهای آن ریزشی داشته که مدیریت شهری تبریز برای پیشگیری از هرگونه اتفاقی، کل مسیر ایلی سو را مورد بازسازی قرار داده است.
بازداشت داماد در شب عروسی
گروه حوادث/ داماد همدانی که بی توجه به مقررات شرایط کرونا در کشور اقدام به برگزاری مراسم عروسی کرده بود بازداشت شد.
مجید درویشی فرماندارشهرستان اسدآباد در تشریح این خبر به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: این داماد که قصد داشت بی توجه به مقررات بهداشتی در روزهای کرونایی یک مراسم عروسی چند صد نفره در اسدآباد برگزار کند پنج شنبه شب به منظور پیشگیری از شیوع کرونا، این موضوع به مقام قضایی اعلام و مرد جوان در شب عروسی خود بازداشت شد.
پلمب سه قهوه خانه به خاطر کرونا
گروه حوادث/سه قهوهخانه در تهران به دلیل رعایت نکردن مقررات بهداشتی مبارزه با کرونا پلمب شدند.
سرهنگ «نادر مرادی»، معاون نظارت بر اماکن عمومی پلیس امنیت تهران گفت: مأموران پلیس اماکن تهران خبری دریافت کردند مبنی بر رعایت نشدن فاصله گذاری اجتماعی، عرضه و استعمال قلیان در سه قهوهخانه در حوالی فلکه سوم تهرانپارس، خیابان سبلان و خیابان ستارخان که موجب به خطر افتادن سلامت شهروندان و شیوع بیشتر ویروس کرونا در جامعه میشود، بنابراین برای بررسی موضوع به نشانیهای اعلامی مراجعه کردند.وی بیان داشت: تحقیقات پلیسی حکایت از این داشت، متصدیان این قهوهخانهها با بازگشایی واحدهای صنفی خود به صورت نیمه باز و گماشتن نگهبان جلوی در مشتری را پذیرش و قلیان سرو میکردند که مأموران با استفاده از شگردهای خاص پلیسی و ورود به این قهوهخانهها ضمن برخورد با متصدی مربوط هر سه واحد صنفی قهوهخانه را پلمب کردند و متصدیان هر سه مغازه برای سیر مراحل قانونی در اختیار مرجع قضایی قرار گرفتند.
سرهنگ مرادی در پایان با اشاره به ادامه دار بودن طرحهای نظارتی معاونت نظارت بر اماکن عمومی بر صنوف شهر تهران بویژه صنوف عرضهکننده قلیان، از شهروندان خواست در این تلاش جهادی برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، همراه پلیس بوده و هرگونه گزارشی را درخصوص تخلفات صنفی و عدم رعایت فاصلهگذاری اجتماعی از طریق سامانه۱۱۰ با پلیس در میان بگذارند.
پلمب آرایشگاه زنانه به خاطر فعالیتهای پزشکی
گروه حوادث/ یک آرایشگاه زنانه در شهرستان مرودشت که در آن فعالیتهای غیرمجاز پزشکی و زیبایی انجام میدادند پلمب شد.
بهگزارش خبرگزاری صداوسیما، رئیس شبکه بهداشتی، درمانی و آموزشی شهرستان مرودشت گفت: در بازدید از این آرایشگاه زنانه، تجهیزات و اقلام غیرمجازی که از موارد دخالت در امور درمان و تهدید علیه سلامت جامعه محسوب میشوند، کشف شده است.مجید اکبرزاده اضافه کرد: انجام مواردی مانند لیزر پوست، پلاسما، تزریق ژل، بوتاکس، برداشتن خال، زالو درمانی، پارافین درمانی، حلزون درمانی و الکترولیز در آرایشگاهها، غیرمجاز است و همه واحدهای ارائه دهنده خدمات پزشکی، تشخیصی، زیبایی و پوست باید دارای مجوزهای قانونی لازم باشند و این مراکز باید مجوز فعالیت، دامنه فعالیت و تعرفه خدمات قانونی را در معرض دید مراجعان قرار دهند.رئیس شبکه بهداشتی، درمانی و آموزشی مرودشت از شهروندان خواست در صورت نصب نبودن پروانه فعالیت در واحدهای بخش خصوصی و رعایت نشدن اصول بهداشتی، از دریافت خدمات در آن واحد خودداری و موضوع را به شبکه بهداشت و درمان اطلاعرسانی کنند.
دستگیری عاملان حمله به کادر درمانی بیمارستان اهر
گروه حوادث/ مردان مهاجم که با حمله به کادر درمانی بیمارستان باقرالعلوم (ع) این شهرستان خسارات فراوانی به بار آورده بودند، دستگیر شدند.سرهنگ قدرت آقاپور- فرمانده انتظامی اهر- در این باره گفت: عصر پنجشنبه یکی از روستائیان با چند نفر همراه برای دریافت خدمات درمانی به این بیمارستان مراجعه کرد و به دلایل نامعلوم با کادر درمانی درگیر شدند که بلافاصله توسط عوامل نیروی انتظامی در محل بیمارستان دستگیر و برابر دستور قضایی در حال حاضر در بازداشت هستند. افراد دستگیر شده سابقه اراذل و اوباشی نداشته و از اهالی یکی از روستاهای اطراف شهرستان اهر هستند.آقاپور افزود: در حال حاضر پلیس در حال انجام تحقیقات لازم درخصوص موضوع بوده و نتیجه پس از بررسی فیلم دوربینهای مداربسته بیمارستان به اطلاع عموم خواهد رسید.
به گزارش ایرنا، ۴ نفر از مراجعه کنندگان به بیمارستان باقرالعلوم اهر بنا به دلایلی نامعلوم به وسیله میلههای آهنی پنج نفر از کادر درمانی، پرستاران و نگهبانان این مرکز درمانی را مورد ضرب و شتم قرار دادند و برای ساعاتی مانع از ارائه خدمات در این مرکز شدند. در این حادثه خساراتی نیز به تجهیزات و وسایل پزشکی و درمانی بیمارستان وارد شده است.