کنار آمدن با کرونا به روایت شهروندان
چون میگذرد غمی نیست
یوسف حیدری
گزارش نویس
هفت ماه بسرعت برق و باد گذشت اما انگار هنوز نتوانستهایم با این میهمان ناخوانده کنار بیاییم؛ یکی مدام مینالد، یکی بیخیال همه چیز شده و دکمه «Delete» را توی ذهنش فشار داده و از بیخ و بن به چیزی فکر نمیکند، یکی چنان استرس دارد که پا از خانه بیرون نمیگذارد، یکی بیماریاش را مخفی میکند و انگار که یک سرماخوردگی ساده باشد، نه از کارش غافل میماند نه از گردش و تفریحش و یکی دیگر...
کرونا متمرکز و با برنامه عمل میکند اما پس از هفت ماه درگیری با این بیماری انگار ما تمرکز خود را از دست دادهایم و هرکسی تئوری و پروتکل و برنامه خودش را دارد.
مژگان برای رهایی از فکر و خیال مبلمان خانه را عوض کرده است: «هرکاری که فکرش را بکنید انجام دادیم تا از غم این روزها خلاص شویم؛ از عوض کردن مبلمان و تغییر دکوراسیون گرفته تا تماشای فیلم و سریال و مطالعه کتاب. اما تا آمدیم کنار بیاییم با دیدن گزارشهای تلویزیون از زجر کشیدن بیماران مبتلا به کرونا و مرگ آنها دوباره شوکه شدیم.»
انتهای بهمن سال گذشته بود که دو استان کشور درگیر کرونا شد و در کمتر از دو هفته بسیاری از شهرها را درنوردید. اسفند ماه با افزایش تعداد مبتلایان و فوتیها ترس و نگرانی همه جا را فرا گرفت. بعد از اینکه سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد، این ویروس حداقل یک یا دوسال باقی خواهد ماند و هنوز واکسنی برای آن ساخته نشده است بسیاری از کارشناسان و جامعه شناسان توصیه کردند که باید برای زندگی با کرونا فکر کنیم. آنها معتقدند با رعایت برنامههای بهداشتی در سطح ملی کشورها نباید اجازه داد که زندگی از شرایط عادی دور شود. اما بعد از گذشت هفت ماه از شیوع این ویروس نه تنها بسیاری از مردم نتوانستهاند با آن کنار بیایند بلکه تحلیل و شیوه رفتار خود را در پیش گرفتهاند؛ موضوعی که میتواند هم بیماری را گسترش دهد و هم روان جامعه را دچار اختلال کند.
مژگان فارغالتحصیل ارتباطات و خانه دار است. او میگوید خیلی جاها کم آورده اما بهخاطر دو فرزندش مجبور است که با کرونا کنار بیاید: «فاصله اجتماعی خیلی زیاد شده و از خانوادهها دور افتادهایم. روزهای اول فکر نمیکردیم به اینجا برسیم. تصور میکردیم خیلی زود بساط بیماری جمع میشود و میتوانیم به زندگی عادی برگردیم. هیچ تفریحی نداریم و صداوسیما هم در این مدت عملکرد مثبتی در تولید برنامههای تفریحی مناسب نداشته. الان خانوادهها امید به زندگی میخواهند، زندگی نباید از ریل خودش خارج شود. خود من گاهی اوقات احساس میکنم به آخر خط رسیدهام. هر روز با افزایش تعداد مبتلاها و فوتیها شوک جدیدی به ما وارد میشود و برمیگردیم سرجای اول. نه من و نه اطرافیان هیچ کسی با این وضعیت کنار نیامده. حالا حساب کنید در کنار کرونا مشکلات اقتصادی و افزایش قیمت ها و بالا رفتن اجاره خانه ها هم هر روز عرصه را برای مردم تنگتر میکند. شاید من دستم به دهنم برسد اما این فشار برای از پا انداختن یک زندگی کافی است.»
مسعود سالهاست دیابت دارد و روزهای سختی را میگذراند اما به گفته خودش نمیخواهد تسلیم شود: «با وجود اینکه خیلی از کارشناسان میگویند باید با کرونا زندگی کرد و با آن کنار آمد اما برای من که شرایط سختی دارم این امر شدنی نیست. با ترس و نگرانی سرکار میروم و گاهی اوقات مجبورم چند روز در خانه بمانم. از هفت ماه قبل زندگی من و خیلی از کسانی که دیابت دارند با نگرانی و اضطراب میگذرد. قبل از کرونا سعی میکردم با توجه به شرایطی که دارم بیشتر مراقب باشم اما الان تنها راه ماندن در خانه است. متأسفانه تا زمانی که مردم نخواهند، با هیچ دستورالعملی نمیتوان آنها را به رعایت پروتکلهای بهداشتی یا در خانه ماندن مجبور کرد. کنار آمدن با کرونا سبک زندگی جدیدی است که خیلی از مردم تجربه نکردهاند و دوست هم ندارند آن را تجربه کنند. در این سبک تحمیلی باید هوای یکدیگر را داشته باشیم، موارد بهداشتی را رعایت کنیم تا آنهایی که مثل من در خطر بیشتری هستند احساس بهتری داشته باشند.»
آزاده میگوید: «مرگ گاه در سایه نشسته است و به ما مینگرد» او با این تکه از شعر سهراب حال خود را توصیف میکند و اینکه این روزها چقدر استرس دارد: «کنار آمدن با کرونا هم خوب است هم بد. خوب است بهخاطر ارزشمند شدن لحظهها، بد است به خاطر از دست دادن عزیزان. خوب بهخاطر ارجمندی بیشتر تمام کسانی که دوستشان داریم، بد به خاطر حسرت در آغوش کشیدن پدر و مادر و عزیزان. فعلاً چارهای نیست، باید مدارا کنیم. فاصله فیزیکی را رعایت کنیم اما از نظر عاطفی به هم نزدیکتر شویم. کرونا باعث شده رفتارهای ما هم اغراقآمیز شود. مثل وسواس شستن، زیاد مطالعه کردن، زیاد فیلم دیدن و خیلی چیزهای دیگر. اگر با قضیه کنار نیاییم دچار بحران روان و بحران شخصیت میشویم. خیلیها را میشناسم که این روزها آرامبخش میخورند.»
دکتر علیرضا شریف یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه میگوید: کنار آمدن با کرونا در بین مردم دو تعریف دارد؛ یک تعریف این است که مردم اصول بهداشتی را رعایت کنند و در کنار آن به زندگی روزانه و فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بپردازند. اما تعریف دوم این است که ما همه فعالیتهای زندگیمان را بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی انجام دهیم و هرچه پیش آمد خوش آمد: «کسانی که به شکل دوم با کرونا کنار آمدهاند همچنان به سفرهای غیرضروری میروند، در مجالس عروسی و عزا شرکت میکنند و پروتکلهای بهداشتی مثل استفاده از ماسک و فاصلهگذاری اجتماعی را هم رعایت نمیکنند و میگویند انشاءالله اتفاقی نمیافتد. در تحلیل علمی کنار آمدن با وضعیت غیرعادی و بحرانی یعنی اینکه فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی و ورزشی و اجتماعی با رعایت همه پروتکلها انجام شود.»
دکتر شریف یزدی به وضعیت این روزهای کشور و مشکلات اقتصادی هم اشاره میکند و میگوید: «با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی که دولت توان بالایی برای کمک به مردم ندارد و شرایط هم اجازه نمیدهد کشور را برای شش ماه تعطیل کنیم چارهای جز کنار آمدن با کرونا نداریم. باید به مردم آموزش دهیم که پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند و از رفتن به میهمانی و مراسمها تا یک مدت خودداری کنند. این شدنی است البته به این شرط که همه چیز را به زمان نسپاریم چون در این مورد زمان چیزی را حل نمیکند.»
علی از جمله کسانی است که میگوید با کرونا کنار آمده و با آن زندگی میکند؛ البته به معنای اولی که شریف یزدی به آن اشاره میکند. میگوید سختیها و مشکلات زیادی را پشت سرگذاشته اما به هرحال جریان زندگی ادامه دارد: «کرونا هزینههای جدیدی به زندگی همه اضافه کرد؛ خرید ماسک و مواد ضدعفونی کننده و خیلی چیزهای دیگر. علاوه بر آن اجازه نداریم که به سفر برویم یا در دورهمیهای دوستان و فامیل شرکت کنیم. امروز خیلی از ارتباطات گذشته از بین رفته و تشریفاتی مثل عروسی و عزا هم کمتر برگزار میشود. همه اینها شوک بزرگی بود که به جامعه وارد شد. من و همسرم هم مثل خیلی از مردم شوکه شدیم و زندگیمان از روال عادی خارج شد. اما به هر حال با کرونا کنار آمدیم چون چارهای نداریم. بهداشت و رعایت پروتکلهای بهداشتی اولویت اول زندگی ما شده است؛ سعی میکنیم در سایه کرونا به فعالیت اقتصادی و اجتماعی بپردازیم و در جلسات و دورهمیها به شکل آنلاین حضور پیدا کنیم. از طرف دیگر خیلی از عادتهایی که قبلاً داشتیم امروز نداریم؛ مثلاً رستوران و سینما نمیرویم و نمیدانیم این شرایط تا کی ادامه پیدا خواهد کرد. هرچه هست زندگی ادامه دارد و باید به جریان زندگی تن داد.»