
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سخن روز
پیامبر اکرم(ص): خداوند از آدم بداخلاق توبه نمیپذیرد. عرض شد: ای رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهی توبه کند در ورطه گناهی بدتر از آن که توبه کرده است، میافتد.
بحارالأنوار، ج ۷۳، ص ۲۹۹، ح ۱۲

کاوه میرعباسی: آثار جورج اورول تاریخ مصرف ندارند
«مزرعه حیوانات» جورج اورول را بابت یک دلبستگی عاطفی ترجمه کردم. زمانی که میخواستم مدرک زبان انگلیسی را در اسپانیا بگیرم باید این کتاب را میخواندیم. تفاوتی که ترجمه من با سایر ترجمههای موجود دارد این است که سرود حیوانات وزن و قافیه دارد، ندیدم این وزن و قافیه در ترجمههای دیگر رعایت شده باشد. کتاب «۱۹۸۴» و «مزرعه حیوانات» در زمان نگارش، استالینیسم را هدف قرار داده بودند، اما بهدلایل گستردگی دید نویسنده بهگونهای نوشته شدهاند که درباره شرایط دیگر نیز صدق میکنند و این موضوع باعث میشود که آثار او تاریخ مصرف نداشته باشد. جدا از اینکه کتابها پادآرمانشهری هستند، فضای کتابها بهگونهای واقعی و ملموس است و بخوبی به خواننده منتقل میشود.
این مترجم و نویسنده به مناسبت هفته کتاب با ایسنا
درباره مشکل کتاب نخواندن مردم ایران و پایین بودن سرانه مطالعه سخن گفت

حسن نراقی، مردی که خودمانی مینوشت
مهرداد ناظری
جامعهشناس و استاد دانشگاه
بدون شک یکی از نویسندگان و محققان مورد توجه در سالهای اخیر حسن نراقی است. او با نوشتن کتابهایی مثل «جامعهشناسی خودمانی» و «پی نکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی» و غیره توانسته است جایگاه ویژهای در میان مخاطبان خود بیابد. کتابهای او در تیراژهای بسیار بالا به فروش رسیده است و این نشان میدهد که نوع نگاه، قلم شیرین و توانای او در میان مردم جایگاه ویژهای پیدا کرده است، هر چند شاید به لحاظ «آکادمیک» و یک نگاه «جامعهشناختی» نتوان کارهای او را در این ردیف، دستهبندی کرد اما در هر حال همواره کتابهایی که به بررسی و درونکاوی خلقیات ایرانیان میپردازد، مورد توجه تودههای مردم قرار میگیرد. البته ذکر این نکته حائزاهمیت است که کتاب «جامعهشناسی خودمانی» اولین و تنها کتاب در زمینه خلقیات ایرانیان نیست و ما کتابهای معروف دیگری چون «خلقیات ما ایرانیان» نوشته محمدعلی جمالزاده، «چرا عقب ماندهایم؟» نوشته دکتر علی محمد ایزدی و کتاب معروف «ما ایرانیان» نوشته دکتر مقصود فراستخواه را نیز داریم که هر یک از زوایایی به موضوع ریشههای درونی شدن اخلاق غیرتوسعهگرا پرداختهاند. در مورد اینکه تا چه حد نوع نگاه حسن نراقی مشروع و مورد پذیرش قرار دارد، نمیتوان به سادگی نظر داد. اما در هر حال، در ایران نیز مثل همه کشورهای جهان عموماً دو نوع کتاب «نخبهگرایانه» و «عوامپسند» در زمینههای مختلف تولید میشود و هر یک مخاطبان خاص خود را پیدا میکنند. لذا نباید از آثار مرحوم حسن نراقی انتظار یک تحقیق علمی و همه جانبه مبتنی بر شناخت زیرساختهای فکری و اخلاقی جامعه ایران را داشت؛ اما در هر حال او تلاش میکند تا با نقد خویش جامعه را به سمت اصلاحات پیش ببرد. اما اگر با عینک «جامعهشناسی توسعه» به موضوع اخلاق ایرانیان پرداخته شود، باید در نظر داشت که این موضوع سوژهای بسیار عمیق، چند وجهی، پیچیده و تو در تو است بهطوری که در مورد تاریخ حکومت و زمامداری در ایران بعضاً گفته میشود که حکومتداری در ایران با جمعیتی بالغ بر هشتاد میلیون نفر از کشور چین با جمعیت میلیاردی سختتر است؛ چرا که مقوله هویت، ارزشها، خصوصیات اخلاقی و نوع اداره آن براساس بافت فکری تودهها، موضوعی نیست که بشود به سادگی در مورد آن نظر داد و از این منظر ایرانیها از چینیها پیچیدهتر نشان میدهند. از طرف دیگر، نقدی که شاید بتوان به اکثر اینگونه کتابها وارد کرد این است که در این کتابها بیشتر به خصلتهای تاریخی و به نوعی آنچه که در ناخودآگاه جمعی یک جامعه مثل ایران وجود دارد، به شکل کلی توجه شده است درحالیکه اگر دقیق و همه جانبه به موضوع نگریسته شود، میتوان از خصلتهای تأثیرگذار و خلاق ایرانیها نیز در طول تاریخ یاد کرد. ضمن اینکه خارج از نوع نگاه حسن نراقی، باید در نظر داشت، کنشگران اجتماعی در هر جامعه در موقعیتهای مختلف بسیار متفاوت عمل و رفتار میکنند، در واقع آنچه که باید به آن توجه شود این است که تفسیر ذهنی و موقعیتی کنشگران اجتماعی در هر دورهای بسیار متفاوت، متنوع و متکثر است. بر این مبنا، شناخت و درک و دستهبندی کردن خصلتهای اخلاقی یک جامعه در چند مورد مشخص نوعی تقلیل موضوع و عدم توجه به همه جنبهها و خصوصیاتی است که در زمینه «توسعه» باید به آن توجه کرد. لذا در مجموع ضمن اینکه خواندن آثار حسن نراقی را برای مخاطبان سودمند در نظر میگیریم اما بر این مسأله نیز تأکید داریم که این کتابها برای شناخت یک جامعه هرگز کافی نیست و باید به آثار ژرفانگرتر در این زمینه مراجعه کرد.

درمان دست خود مردم است
سیامک زند رضوی
جامعهشناس و استاد دانشگاه
برای رفتن بهسمت حقیقت باید ابتدا وضعیت را خوب مشاهده کرد، پرسشهای خوبی طرح کرد و سپس بهدنبال راهحل بود.
حسن نراقی با اینکه همواره بهسمت این راهحلها می رفت، فروتنانه می گفت: درمان در دست خود مردم است.
عرصه «جامعه شناسی مردم مدار» دو زیرمجموعه دارد: نخست آنکه، جامعهشناس مردم مدار، بینش، دانش و روش جامعه شناسی را با خود از دانشگاه بیرون میآورد و در کنار جنبش ها و گروه های اجتماعی وارد فعالیت میشود و کمک می کند کسانی که در این عرصه برای بهبود اجتماعی و اقتصادی زندگی خود فعالیت میکنند، کارشان را با استفاده از بینش و روش های جامعه شناسانه و دانش جامعه شناسی بهتر پیش ببرند تا حوزه عمومی و جامعه مدنی تواناتر شود. و این پایگاهی است که حسن نراقی به آن تعلق داشت؛ و پیش از همه، شهروندان این موضوع را بخوبی دریافتند و بههمین سبب هم کتاب «جامعهشناسی خودمانی» او به مراتب بیشتر از کتاب
جامعه شناسان حرفهای، سیاستگذار، مردم مدار یا انتقادی چاپ و تجدید چاپ شد. کار او زیرمجموعه جامعه شناسی مردم مدار است که در حقیقت به مسائل شهروندان می پردازد و سعی می کند که با طرح پرسش هایی آن مسائل را روشنتر کند و درباره مسائل روز صحبت کند. کاری که حسن نراقی انجام دادند، عبارت بود از پرسشگری و پرسشگرانه زیستن و طرح پرسشهای اصولی درباره مسائل شهروندان در یک دوره معین تاریخی. ایشان همه چیز را تعمیم می دهند و نمونه مثالی برای تاریخ ما می سازند. اگر دقیق تر و با جزئیات بیشتری کتاب او را مطالعه و عبارت های آن را کند و کاو کنیم، در واقع در یک دوره معینی بین سالهای 1360 تا 1380 او ویژگی های جامعه ایرانی را تفکیک کرده و این نمونه های مثالی را ساخت. برای این شکل بازنمایی حسن نراقی هم در جامعه شناسی جایگاه ویژه ای دارد.
زنده یاد دکتر صدیقی، بنیانگذار جامعهشناسی در ایران، درسی بهنام «اجتماعیات در ادبیات فارسی» داشتند که هر کدام از این نمونه های مثالی را به دانشجویان بهعنوان تکلیف می دادند تا در ادبیات جست وجو کنند و ریشه های آن را در تاریخ بیابند.
در واقع حسن نراقی با نگارش کتاب «جامعهشناسی خودمانی» چنین پیامی به شهروندان داده است که نخست پرسشگر باشیم و سپس پاسخ را ابتدا در خود و بعد در پیرامون خود جست وجو کنیم. این کار با این هدف انجام میشد که به سمت حقیقت حرکت کنیم همانگونه کاری که حسن نراقی در روزگار مدرنتر انجام داد، همان قدمِ نخستی است که واتسلاف هاول و تیمشان انجام دادند و در کتاب «قدرت بیقدرتان» به فارسی ترجمه شده است. مرحوم نراقی همواره می گفت: درمان در دست خود
مردم است.

شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#کرونا
همچنان مهمترین موضوع برای کاربران ایرانی بیماری کروناســــــــــت، بخصوص با محدودیتهایی که از شنبه ایجاد شده و خیلیها دربارهاش مینویسند و عکسهایی از تعطیلیها یا شلوغی خیابان و مترو منتشر میکنند. نگرانیها درباره شرایط کرونا در کشور و مشکلات تعطیلات و محدودیتهای ایجاد شده را در بسیاری از نوشتهها میبینیم: «وضعیت پادگانها دقیقاً کجای محدودیتهای کرونا دیده شده؟! چرا توی پادگانها، تعطیلی و دورکاری برای پرسنل واجبه اما برای سربازها نه؟ سلامت سربازها ارزش نداره؟ ماهایی که سرباز داریم، حق نگران بودن نداریم؟»، «با این وضع تعطیلی معلوم شد عامل انتقال ویروس کرونا کافهها، کتابفروشیها و لباسفروشیها بودن.»، «پای حرف مردم که بشینی میفهمی، ترس نداشتن نون شب از کرونا گرفتن بیشتره... دوهفته تعطیلی مشاغل بدون پشتوانه مالی و مردمی که روزبهروز فقیرتر میشن و آمار تلفاتی که تغییر چندانی نخواهد کرد وقتی همین مردم مجبور میشن پشت کرکرههای بسته
مغازه هاشون کار کنن...»، «مسأله اینه که تعطیلی واقعاً تعطیلی به معنای قرنطینه کامل شهر نیست. الان کلی از شرکتا همچنان بازن(مثل شرکت ما) چون ابلاغیه اومده که باز باشن»، «الان دیگه تعطیلی جدی جدی، جدی شده ولی هنوز خیلی ها جدی نمیگیرند بعضیها هم که هیچ چیز جدی رو جدی نمیگیرند. حتی اگر قطعاً و لزوماً برای بقای خودشون هم مسأله جداً جدی باشه»، «مثل اینکه کرونا فقط تو کافه و آرایشگاهها منتقل میشه و خجالت میکشه بره تو بانک.»، «چه تعطیلی که ملت همچنان تو خیابونا دارن می چرخن و هیچ کس تعطیل نیست؟!»، «دومین روز از تعطیلی نیم بند دو هفتهای تهران، بواسطه جولان کرونا، ترافیک فوقالعاده سنگین و مردمی که انگار بیشتر از روزهای دیگه بیرونن»، «آقای نمکی این دو هفته تعطیلی بههیچ دردی نمی خورد، ٢ هفته تمام میشود و باز همان آمار وحشتناک مرگ و میر»، «معاون ستاد ملی مقابله با کرونای تهران گفته 83 درصد مبتلایان کرونا از دورهمیهای خانوادگی است. یکی از نتیجههای تعطیلی گسترده دامن زدن به این دورهمیها نیست؟»، «میگن بهخاطر اینکه دورهمیهای شبونه رو کم کنیم منع تردد ساعت ۹ به بعد رو گذاشتیم، بعد تاکسیهای اینترنتی رو آزاد گذاشتن. خب اونی که میخواد بره دورهمی شبونه با تاکسی اینترنتی نمیتونه بره؟»، «پنج صبح تهران، بعد این بارون و مه ۲۴ ساعته و منع تردد شبانه یقیناً زیباست.»، «این قانون منع تردد برای دوچرخهسواری خیلی خوبه امیدوارم تا ۱۵ سال دیگه که من میخوام از میادین خداحافظی کنم برقرار باشه.»
قاب عکس وقاحت
دیدار وزیر امورخارجه امریکا با طالبان در دوحه قطر بازتاب زیادی داشت. عکسهای این دیدار در شبکههای اجتماعی باز نشر میشد و خیلیها آن را تحلیل میکردند و از حرفهای متناقض ترامپ درباره مبارزه با تروریسم مینوشتند: «پمپئو در کنار عبدالغنی برادر، یکی از رهبران طالبان؛ در حالی که آمار کشته شدگان انفجارهای کابل هنوز رو به افزایش است. این عکس نماد سیاستهای دولت ترامپ در خاورمیانه است، آنجا که وزیرش با جانیان عکس یادگاری میگیرد و توأمان شعار مبارزه با تروریسم میدهد. وقاحت در یک فریم.»، «ترامپیستهای توی خونه! عکسهای ملاقات پمپئو و عبدالغنی برادر رو دیدید؟! دیدید بیاتیکتترین و بیاخلاقترین دولت جهان چطور با تروریستهای طالبان دوست شدند؟ هنوز هم فکر میکنید ترامپ برای منافع و دغدغههای شما، اصلاً برای خودِ خود شما ذرهای ارزش قائله؟!»، «مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا، با هیأت گفتوگوکننده گروه تروریستی طالبان در دوحه دیدار کرد. این دیدار، تأثیری بر گفتوگوها میان دو هیأت و وضعیت خشونتبار در افغانستان، خواهد داشت؟ برای امریکا چه چیزی مهم است وقتی در افغانستان هر روز میزان خشونتها از سوی طالبان بیشتر میشود؟»، «مایک پمپئو در کنار یکی از رهبران طالبان. همان طالبانی که زنان را سنگسار میکنند، دانشگاه و مکاتب را به خاک و خون میکشد، همان طالبانی که...»، «ما هنوز بلیت خریدنی پول برای ۹/۱۱ می دیم بعد وزیر خارجه رفته با رهبر گروه حمله کننده ملاقات و خوش و بش»، «با قاطعیت می تونم بگم پمپئو آشغال ترین وزیر خارجه امریکا بوده.هیچ دستاوردی برای وزارت خارجه امریکا نداشته.میشه گفت بشدت گند زد به دیپلماسی امریکا. فقط حرف زد و نفرت پراکنی کرد و حالا هم نشسته با طالبان مذاکره میکنه. خیانت به مردم افغانستان و منطقه و اسمشو هم میذاره دستاورد.»، «امضای توافقنامه چه نتیجهای داشته جز افزایش کشتار مردم بیگناه؟ ظاهراً توافق بر ریختن خون مردم بوده است.»، «این خیانت آشکار ترامپ و پمپئو بود به ملت و دولت افغانستان. به تصور تأثیرگذاری برای انتخاب مجدد ترامپ.ترامپ برای آینده منطقه خوابهایی دیده بود که شاید با رفتن او کابوس آن خوابها از سر منطقه دورشود. تاببینیم جانشینش چه می کند»، «جان بولتون چقدر خوب ماجرای این مذاکرات ترامپ و طالبان رو تو کتابش نوشته. پمپئو و بولتون هم کلاٌ با قضایا مخالفن.ترامپ میگه اصلاً بگید بیان امریکا تو کمپ دیوید قرار بذاریم. بعد بولتون میگه به شرطی از جدیدترین و حساسترین سنسورهای مغناطیسی عبور کنن. ترامپ هم میگه: والبته شیمیایی.»

کتاب راهی برای تخیل و مانایی ماست
نلی محجوب
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
این روزها همه ما در شرایطی متفاوت هستیم و تجربیات متفاوت و گاه ناخوشایند را از سر میگذرانیم. قرنطینه و محدود شدن، به خودی خود ممکن است اضطرابآور باشد، همراه با بیحوصلگی و کم تحمل شدن - جدای از مسائل اقتصادی و عاطفی، محدودیتهای فیزیکی و تغییر عادت های روزمره و... - اعضای خانواده درهم تنیده میشوند، زمان فراغت و خلوت شخصی ممکن است معنای قبل را نداشته باشد و گاه میسر نباشد و دورکاری هم خود بر مشکلات این دوره اضافه میکند. قطعاً فهرست این مشکلات بلند بالا خواهد بود. مشکلات خانواده با اعضایی که بیمار هستند یا درگیر اختلالات گوناگون با دامنههای مختلف، قطعاً توان مضاعف میخواهد؛ اما کاستن از مشکلات ناممکن نیست، با مدیریت و برنامهریزی میشود مشکلات را تعدیل کرد؛ البته بخشی از آن که در توان ماست و به خلاقیت و مهارت ما بازمیگردد. سرگرم کردن سایر اعضای خانواده، برنامههای جمعی و درگیر کردن بچهها در برنامهها و ارائه مسئولیت به آنها میتواند کمی از تنشها کم کند؛ میشود از وجود افراد سالمند هم استفاده کرد، اگر در کنار ما هستند بهشکلی حضوری یا با استفاده از اپلیکیشنهای مختلف ساعاتی را با آنها گذراند. از قصهگویی و بازگو کردن خاطرات و مطالب طنز تا آموزش کارهای هنری، دستی ، آشپزی و... میتوانیم آنها را درگیر ماجرا کنیم تا حس مثبت و مفید بودن را به آنها القا کنیم. بچهها قطعاً ساعاتی از روز را برای کلاسهای درسی و انجام تکالیف دارند. برای بقیه ساعات میشود برنامه کتابخوانی با آنها انجام داد. بلندخوانی یکی از شیوههایی است که در خانواده قابل اجراست. کتابی را با همفکری بقیه اعضا انتخاب کنید و در برنامه روزانه قرار دهید. شاید بد نباشد کمی از تأثیر بلندخوانی بگوییم. بلندخوانی باعث افزایش مهارت خواندن، فراگیری کلمات تازه و اعتماد به نفس و مهارت گفتوگو میشود. بلندخوانی و در پی آن گفتوگو درباره موضوع فرصت گفتوگوی موضوعی و فرامتنی را برای اعضای خانواده فراهم میکند و از خلال این گفتوگو حتی میشود مشکلات موجود را مطرح و درباره آن همفکری کرد و... بلندخوانی فرصتی است برای نزدیک شدن اعضای خانواده و در کنار هم بودن و فارغ شدن از دغدغههای روز و افزایش دلبستگی اعضا. در کنار بلندخوانی بسته به گروه سنی بچهها میتوانید برنامههای متنوع انجام دهید از جمله نقاشی و کاردستی با توجه به موضوع. شاید این فرصت به دست آمده بتواند امکان آشنایی نوجوانان با متون و اشعار کهن را فراهم کند، شما میتوانید مسئولیتی اضافه به آنها بدهید تا کلمات سخت یا تازه را پیشتر پیدا کنند و معنای آنها را بیابند. از طرفی بلندخوانی میتواند علاوه بر سرگرمی و اشتیاق به دانستن، فعالیت مغز و تمرکز را افزایش بدهد. در بلندخوانی برای خردسالان و کودکان میتوانید آنها را در آغوش بگیرید و در القای حس آرامش و امنیت به آنها کمک کنید. این روزها قطعاً کتاب و کتابخوانی میتواند راهی باشد برای گریز از فشار، با تخیل و امید حتماً از پس این روزهای سخت برمیآییم. کتاب و دانایی راه مانایی ما خواهد بود.

به نام تاریخ
3 آذر
روز دویست و چهلونهم از سال نامهای ماندگاری در هنر و ادبیات ایران دارد. از محمدعلی اسلامی ندوشن تا کیهان کلهر و احمد آقالو.
تولدها
کیهان کلهر: موسیقیدان محبوب و نوازنده کمانچه و سه تار سال 1342 در چنین روزی به دنیا آمد. کیهان کلهر موسیقی را از 5 سالگی آموخت و از 12 سالگی بهصورت حرفهای این کار را ادامه داد. اولین کارهایش را در ارکستر رادیو تلویزیون کرمانشاه انجام داد و مورد توجه استادان موسیقی قرار گرفت. کلهر در ایتالیا و کانادا تحصیلش را در رشته موسیقی ادامه داد و پس از بازگشت به ایران از سال 1373 همکاریاش را با گروه موسیقی کامکار آغاز کرد. او در کنسرتهای مختلفی با خوانندگان بزرگی چون محمدرضا شجریان و شهرام ناظری شرکت کرد و تلاش زیادی برای شناساندن موسیقی ایرانی به جهان کرد و کنسرتهای جهانی او در شهرهایی مانند نیویورک او را بیشتر به شهرت رساند. حضورش در پروژههایی مانند «جاده ابریشم» و همکاری اش با ارکستر فیلارمونیک نیویورک و یویوما از او یک چهره جهانی ساخته است. کلهر بهعنوان آهنگساز و نوازنده در آلبومهایی مانند «زمستان است»، «بی تو به سر نمیشود»، «شب، سکوت، کویر» و «سرود مهر» همکاری داشته و کنسرتهای اخیرش با عنوان «شهر خاموش» با استقبال زیادی مواجه شد. کلهر در این سالها با نوازندگان بینالمللی مانند اردال ارزنجان و تومانی دایاباته همکاری داشته و جایزه گرمی بهترین آلبوم جهانی سال، جایزه گلوبال فست بهعنوان هنرمند سال و جایزه جهانی وومکس را به دست آورده است.
محمدعلی اسلامی ندوشن: شاعر، نویسنده و منتقد ایرانی سال 1304 در چنین روزی به دنیا آمد. محمدعلی اسلامی ندوشن از 12 سالگی شعر میسرود و اشعارش در مجله سخن هم منتشر شد. پساز تحصیل در کشورهای فرانسه و انگلستان در رشته حقوق بینالملل به ایران بازگشت و بهعنوان استاد ادبیات و حقوق در مدرسه عالی ادبیات و دانشگاه تهران مشغول بهکار شد. ندوشن بیشتر با آثار علمی و تحقیقی اش در زمینه ادبیات شناخته میشود. کتابهایی مانند «به دنبال سایه همای»، «جام جهان بین»، «درباره رستم و سهراب بنیاد شاهنامه»، «آواها و ایماها»، «فرهنگ و شبه فرهنگ» و «ماجرای پایانناپذیر حافظ». مجموعه اشعاری مانند «گناه» و «چشمه» و داستانهایی مانند «افسانه و افسون» و «پنجرههای بسته» هم از او منتشر شده است. او در 50 سال فعالیتش بیش از 45 کتاب و صدها مقاله درباره فرهنگ و تاریخ و ادبیات ایران نوشت و تأسیس فرهنگسرای فردوسی یکی دیگر از کارهای ماندگار اوست. محمدعلی اسلامی ندوشن بعضی آثارش را با امضای مستعار «م.دیده ور» منتشر کرده و کتاب «ابر زمانه و ابر زلف» او در سال 1342 بهعنوان کتاب برگزیده سال معرفی شد.
وینسنت کسل: بازیگر فرانسوی سال 1966 متولد شد. وینست کسل در اواخر دهه 90 میلادی با بازی در چند فیلم هالیوودی به شهرت رسید. فیلمهایی مانند «نفرت»، «آپارتمان» و «دوبرمن». پس از آن فیلمهایی مانند «برگشتناپذیر»، «یاران اوشن»، «قولهای شرقی»، «قوی سیاه»، «دیو و دلبر» و «زیر آب» را با بازی او دیدیم.
کاترین هیگل بازیگر امریکایی، سعید برآبادی شاعر، وحید پاک طینت داستان نویس، فریدون حیدری ملک میان
داستان نویس، مظاهر شهامت شاعر و داستان نویس، شیون فومنی شاعر، ناهید کبیری شاعر و آذر نادی شاعر هم متولد امروز هستند.
درگذشتها
احمد آقالو: بازیگر سینما و تئاتر و تلویزیون سال 1387 در چنین روزی درگذشت. احمد آقالو متولد سال 1328 بود و در دانشکده هنرهای زیبا تئاتر خواند. با بازی در فیلم «دادشاه» در سال 1362 وارد سینما شد و پس از آن او را در فیلمهای «زنجبرهای ابریشمی»، «تمام وسوسههای زمین»، «پاتال و آرزوهای کوچک»، «عبور از تله»، «گاهی به آسمان نگاه کن» و «یک تکه نان» دیدیم. اما مخاطبان تلویزیون او را با بازی در نقش کاتب در سریال «سلطان و شبان» میشناختند و او در سالهای فعالیتش در تلویزیون در سریالهای دیگری مانند «این شرح بینهایت»، «مسافرخانه»، «آلبوم خانوادگی»، «هوای تازه»، «یک مشت پر عقاب» و «رقص پرواز» و تله تئاترهایی مانند «ماه پنهان است»، «دستهای آلوده»، «بازپرس وارد میشود»، «فیزیکدان ها»، «آمیز قلمدون» و «خانه عروسک» بازی کرد.

عکس نوشت
نمایشگاه طراحیهای خلاق هنرمندان از ماسک در یک نگارخانه امریکایی برپا شده است. مدتی پیش مدیر گالری ویکی مایرن دانشگاه دنور امریکا ۴۵ هنرمند را به شرکت در نمایشگاه موضوعی ماسکهای خلاق دعوت کرد و اکنون بهترین آثار ارسال شده را به نمایش گذاشته است. در میان آثار به نمایش گذاشته شده در این نمایشگاه، میتوان به ماسکی اشاره کرد که از مچبندهای بیمارستانی قربانیان کرونا ساخته شده یا ماسکی که در عمل یک بادکنک ماهی است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
کاوه میرعباسی: آثار جورج اورول تاریخ مصرف ندارند
-
حسن نراقی، مردی که خودمانی مینوشت
-
درمان دست خود مردم است
-
شهروند مجـــازی
-
کتاب راهی برای تخیل و مانایی ماست
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت

اخبارایران آنلاین