ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دادستان کل کشور به دنبال تصمیم دولت ترکیه برای ساخت 90 سد روی حوزه ارس خواستار شد
وزیر نیرو و امور خارجه مأمور پیگیری حقابه ایران
زیست بوم- دادستان کل کشور در نامههایی به وزرای نیرو و امور خارجه خواستار پیگیری برای احقاق حقوق مکتسب حقابه ایران از رودخانه مرزی ارس شد. این نامهنگاری محمدجعفر منتظری به علی اکبر محرابیان به دنبال گسترش ریزگردها در مناطق غربی و جنوبی کشور انجام گرفته است اما اطلاعات اندک درز شده از پروژه «داپ» ترکیه نشان میدهد که اثرگذاری مستقیم این پروژه روی آورد رودخانه ارس، حیات شمال غرب ایران را بهطور جدی تهدید و سرمایهگذاری ایران در پایین دست سد خداآفرین را بیاثر میکند. حالا سوای ریزگردهایی که از سمت عراق و به دلیل سدسازی ترکیه روی دجله و فرات به سمت ایران میآید باید نگران امنیت غذایی و آبی در شمال غرب و شمال شرق ایران بود. پیش از دادستان کل کشور چند نماینده مجلس نسبت به اثر مخرب پروژه «داپ» روی امنیت غذایی کشور و منابع آبی استانهای شمال غرب و شمال شرق ایران هشدار داده بودند. آمارها نشان میدهد ترکیه در پروژه داپ 90 سد را روی میز اجرا دارد.
حجت میان آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب در گفتوگو با «ایران» رسانهای کردن اهداف پروژه داپ ترکیه و جلب توجه جهان به پیامدهای این پروژه را مهمترین گام حال حاضر میداند و میگوید: «دولت ترکیه، پروژه داپ را درحالی در سکوت کامل در دست اجرا و تکمیل دارد که وزارت امور خارجه ترکیه، مشخصاً بر انتشار اسناد و مدارک مرتبط با ساخت و سازهای این پروژه نظارت میکند.» او مهمترین دلیل این پنهانکاری را تلاش ترکیه برای عدم تکرار جو بینالمللی شکل گرفته علیه ترکیه در پروژه گاپ برای پروژه داپ میداند.
طبق اعلام مقامات ترکیهای، در اجرای طرح داپ (که از سال 2013 اجرای پروژههای متعدد آن در منطقه آناتولی شرقی آغاز شده است) قرار است بیش از 886 طرح کشاورزی اجرا شود.
میان آبادی میگوید: «از بین 10 ابرپروژه آبی ترکیه در منطقه غرب آسیا، دو پروژه گاپ و داپ به طور مستقیم روی کشور ایران اثرگذار هستند. پروژه گاپ روی حوضه آبریز فرامرزی دجله-فرات و پروژه داپ روی حوضه فرامرزی ارس-کورا در حال تکمیل و اجرا و بهرهبرداری هستند.»
میان آبادی میگوید: «امروزه نقش بسزای سیاستهای آبی (Hydropolitics) و موقعیت جغرافیایی (Geopolitics) به عنوان اهرمهای قدرت و فشار در مناسبات دیپلماتیک بین کشورها قابل کتمان نیست و هنر دولتهاست که بتوانند از این ظرفیتها در راستای تحقق منافع ملی خود استفاده بهینه کنند. همسایههای ایران در حوزه شرایط مختلفی دارند.
ترکیه از این قاعده مستثنی نبوده و شاهد استفاده از این ظرفیت به عنوان نقطه قوت و اهرم فشار در حوزه دیپلماسی منطقهای بهره میبرد که از آن به هیدروهژمونیHydrohegemony) یاد میشود. این هیدروهژمونی شامل قدرت جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و... میشود.» او کشوری مثل ترکیه را دارای هیدروهژمونیهای مختلف چون قدرت اقتصادی، جغرافیایی، نظامی و سیاسی میداند و میگوید: «ترکیه در حوزه رودخانههای دجله، فرات و ارس قدرت جغرافیایی دارد چون بالادست این منابع آبی است. بنابراین از مجموعه این هیدروهژمونی که شامل قدرت نرم و سخت میشود در سیاستهای آبی خود استفاده میکند.»
میان آبادی آب را یکی از ابزارهای مهم سیاسی ترکیه در منطقه در مقابل نفت و انرژی کشورهای همسایه میداند و میگوید: «این مسأله همیشه بر استراتژیها، دکترینها و رویکردهای این کشور در منطقه مؤثر بوده است. هرچند که در سالهای اخیر در ظاهر و بهصورت شعاری تغییر کرده است؛ اما در عمل، همان رویکرد قبلی پیگیری و پیادهسازی میشود.»
او هشدار میدهد که پروژه داپ علاوه بر آب شرب شمال غرب ایران، تأمین آب شرب شمال شرق کشور را هم دچار مشکلات اساسی میکند. او میگوید: «عمق فاجعه وقتی بیشتر آشکار میشود که بدانیم پروژه گاپ با آن همه مشکلات برای ایران، پروژهای بود که سدهایش برقآبی بودند و آب ذخیره شده پشت این سدها به مصرف نمیرسید بلکه برای تأمین برق رهاسازی میشد، اما در پروژه داپ که در حوزه ارس ساخته میشود، هدف توسعه کشاورزی و مصرف آب است.»
داپ بیش از هرچیزی سرمایهگذاری چند هزار میلیاردی ایران برای توسعه اراضی کشاورزی در پایین دست سد خداآفرین را تحت تأثیر قرار میدهد. ترکیه در پروژه داپ تجربه گاپ را دارد و اجازه نمیدهد اطلاعات پروژه به بیرون درز پیدا کند. این کشور همچنان سودای احیای امپراطوری عثمانی را در سر میپروراند. بسیاری از کارشناسان دیوارسازی ترکیه را هم ادامه همین طرح پنهانی و خاموش «داپ» میدانند.
باز هم دیر میشود؟
اهمیت بالای دیپلماسی محیط زیست و آب دیر برای تصمیمگیران در دولتهای مختلف ایران در چند دهه گذشته جا افتاد. ایران فرصت دیپلماسی آب را در افغانستان از دست داد و این همسایه شرقی بهرغم تبعات منفی سدسازی برای بخشی از جغرافیای خود، سد کمال خان را روی هیرمند زد و سدهای بسیار دیگری هم در دست ساخت دارد. حالا هم که مسئولان ایرانی به دیپلماسی آب و محیط زیست توجه کردهاند نگرانی آنها درباره پیامد طرحی است که انجام گرفته است؛ پروژه گاپ! درحالی که کارشناسان هشدار میدهند تأثیرگذاری ابرپروژه «داپ» روی ایران آنقدر زیاد و مخرب است که تأثیر منفی و هجوم ریزگردهای ناشی از پروژه گاپ را کمرنگ میکند.
به گفته میان آبادی پروژه آناتولی جنوب شرقی (گاپ) روی دجله و فرات ساخته میشود. ایران در حوضه آبریز فرات هیچ سهمی ندارد و در حوضه دجله تقریباً بالادست است، اما نکته مهم این است که در کل آورد دجله، سهم ایران زیر ۱۰ درصد است. عملاً سدسازی ترکیه روی میزان آب قابل دسترس برای ایران به آن اندازه اثرگذار نیست، زیرا ایران در بخش عمدهای از این حوضه اصلاً حضور ندارد. او و بسیاری از کارشناسان نگران تأثیرگذاری مستقیم پروژه داپ روی ایران هستند. پروژهای که هنوز نتوانسته توجه مسئولان را به خود جلب کند. همین مسأله باعث میشود تا معصومه پاشایی بهرام ، نایب رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در صفحه خود در توئیتر بنویسد: «چرا جمهوری اسلامی ایران نسبت به ابرپروژههای آبی ترکیه هیچ واکنشی نشان نمیدهد؟ آیا منتظر نابودی استانهای شمال غرب و غرب کشور است؟ چرا زمانیکه ریزگردها تمام ایران را فراگرفت از شهروندان ایران دفاع لازم صورت نگرفت؟ چهار استان شمال غرب کشور نقش عمده در تأمین امنیت غذایی ایران دارند. چرا هیچ ابراز نگرانی هم از سوی دولت مطرح نشده است؟»
«احمد کاظم زاده» رئیس گروه هیدروپلیتیک انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا هم در گفتوگو با ایلنا نسبت به سیاستهای آبی ترکیه در خاورمیانه و تأثیر آن از گاپ تا داپ میگوید: «پروژه گاپ که سیاستهای آبی ترکیه را در خاورمیانه مشخص میکند تقریباً به انتها رسیده و در مرحله بهرهبرداری است، اما اجرای پروژه داپ در مسیر ارس در آغاز راه قرار دارد و درواقع ترکیه تجارب حاصله از گاپ را به داپ منتقل میکند و با یک نگاه ساده میتوان حدس زد همان عواقبی که از اجرای گاپ بر کشورهای پاییندست در رودخانههای دجله و فرات رقم خورد دیر یا زود درانتظار کشورهای پاییندست رود ارس خواهد بود مگر اینکه تا دیر نشده کشورهای این حوزه، دیپلماسی آب فعالی را در این عرصه بهکار گیرند و جلوی فاجعه را قبل از وقوع بگیرند.»
او هم تأثیرپذیری ایران از پروژه گاپ را غیرمستقیم میداند و هشدار میدهد که استانهای شمالی کشور در معرض پیامدهای مخرب تکمیل پروژه «داپ» هستند. احمدزاده اعتقاد دارد که اگر ترکیه به عضویت اتحادیه اروپا درآید سیاستهای سلطهطلبانه خود در حوزه آب را تعدیل میکند اما به این مسأله نمیتوان امیدوار بود. ترکیه هر چقدر از اتحادیه اروپا رانده میشود و سیگنالهای منفی درخصوص عضویت در آن دریافت میکند در اتخاذ رویکردهای یکجانبهگرایی چه در سیاستهای منطقهای و چه در حوضههای آبی جریتر میشود. احمدزاده هشدار میدهد:« در مجموع سیاست و عملکرد آب ترکیه در خاورمیانه که بهطور مشخص حول پروژه گاپ در مسیر دجله و فرات متمرکز بوده چشمانداز تاریکی را برای کشورهای پاییندست پروژه داپ ازجمله ایران در مسیر ارس ترسیم میکند. اگر اقدامات عاجل از سوی کشورهای منطقه برای ایجاد سازمان منطقهای آب به عمل نیاید که ملزم به رعایت اصول حقوق بینالملل و آموزههای سازمان ملل بخصوص در التزام به توسعه پایدار حوضه، مدیریت یکپارچه منابع آب و بهرهگیری از دیپلماسی در این مسیر همراه باشد، چهبسا کشورهای پاییندست ارس به همان سرنوشتی دچار خواهند شد که عراق و سوریه در حوزه دجله و فرات دچار شدند.»
حجت میان آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب در گفتوگو با «ایران» رسانهای کردن اهداف پروژه داپ ترکیه و جلب توجه جهان به پیامدهای این پروژه را مهمترین گام حال حاضر میداند و میگوید: «دولت ترکیه، پروژه داپ را درحالی در سکوت کامل در دست اجرا و تکمیل دارد که وزارت امور خارجه ترکیه، مشخصاً بر انتشار اسناد و مدارک مرتبط با ساخت و سازهای این پروژه نظارت میکند.» او مهمترین دلیل این پنهانکاری را تلاش ترکیه برای عدم تکرار جو بینالمللی شکل گرفته علیه ترکیه در پروژه گاپ برای پروژه داپ میداند.
طبق اعلام مقامات ترکیهای، در اجرای طرح داپ (که از سال 2013 اجرای پروژههای متعدد آن در منطقه آناتولی شرقی آغاز شده است) قرار است بیش از 886 طرح کشاورزی اجرا شود.
میان آبادی میگوید: «از بین 10 ابرپروژه آبی ترکیه در منطقه غرب آسیا، دو پروژه گاپ و داپ به طور مستقیم روی کشور ایران اثرگذار هستند. پروژه گاپ روی حوضه آبریز فرامرزی دجله-فرات و پروژه داپ روی حوضه فرامرزی ارس-کورا در حال تکمیل و اجرا و بهرهبرداری هستند.»
میان آبادی میگوید: «امروزه نقش بسزای سیاستهای آبی (Hydropolitics) و موقعیت جغرافیایی (Geopolitics) به عنوان اهرمهای قدرت و فشار در مناسبات دیپلماتیک بین کشورها قابل کتمان نیست و هنر دولتهاست که بتوانند از این ظرفیتها در راستای تحقق منافع ملی خود استفاده بهینه کنند. همسایههای ایران در حوزه شرایط مختلفی دارند.
ترکیه از این قاعده مستثنی نبوده و شاهد استفاده از این ظرفیت به عنوان نقطه قوت و اهرم فشار در حوزه دیپلماسی منطقهای بهره میبرد که از آن به هیدروهژمونیHydrohegemony) یاد میشود. این هیدروهژمونی شامل قدرت جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و... میشود.» او کشوری مثل ترکیه را دارای هیدروهژمونیهای مختلف چون قدرت اقتصادی، جغرافیایی، نظامی و سیاسی میداند و میگوید: «ترکیه در حوزه رودخانههای دجله، فرات و ارس قدرت جغرافیایی دارد چون بالادست این منابع آبی است. بنابراین از مجموعه این هیدروهژمونی که شامل قدرت نرم و سخت میشود در سیاستهای آبی خود استفاده میکند.»
میان آبادی آب را یکی از ابزارهای مهم سیاسی ترکیه در منطقه در مقابل نفت و انرژی کشورهای همسایه میداند و میگوید: «این مسأله همیشه بر استراتژیها، دکترینها و رویکردهای این کشور در منطقه مؤثر بوده است. هرچند که در سالهای اخیر در ظاهر و بهصورت شعاری تغییر کرده است؛ اما در عمل، همان رویکرد قبلی پیگیری و پیادهسازی میشود.»
او هشدار میدهد که پروژه داپ علاوه بر آب شرب شمال غرب ایران، تأمین آب شرب شمال شرق کشور را هم دچار مشکلات اساسی میکند. او میگوید: «عمق فاجعه وقتی بیشتر آشکار میشود که بدانیم پروژه گاپ با آن همه مشکلات برای ایران، پروژهای بود که سدهایش برقآبی بودند و آب ذخیره شده پشت این سدها به مصرف نمیرسید بلکه برای تأمین برق رهاسازی میشد، اما در پروژه داپ که در حوزه ارس ساخته میشود، هدف توسعه کشاورزی و مصرف آب است.»
داپ بیش از هرچیزی سرمایهگذاری چند هزار میلیاردی ایران برای توسعه اراضی کشاورزی در پایین دست سد خداآفرین را تحت تأثیر قرار میدهد. ترکیه در پروژه داپ تجربه گاپ را دارد و اجازه نمیدهد اطلاعات پروژه به بیرون درز پیدا کند. این کشور همچنان سودای احیای امپراطوری عثمانی را در سر میپروراند. بسیاری از کارشناسان دیوارسازی ترکیه را هم ادامه همین طرح پنهانی و خاموش «داپ» میدانند.
باز هم دیر میشود؟
اهمیت بالای دیپلماسی محیط زیست و آب دیر برای تصمیمگیران در دولتهای مختلف ایران در چند دهه گذشته جا افتاد. ایران فرصت دیپلماسی آب را در افغانستان از دست داد و این همسایه شرقی بهرغم تبعات منفی سدسازی برای بخشی از جغرافیای خود، سد کمال خان را روی هیرمند زد و سدهای بسیار دیگری هم در دست ساخت دارد. حالا هم که مسئولان ایرانی به دیپلماسی آب و محیط زیست توجه کردهاند نگرانی آنها درباره پیامد طرحی است که انجام گرفته است؛ پروژه گاپ! درحالی که کارشناسان هشدار میدهند تأثیرگذاری ابرپروژه «داپ» روی ایران آنقدر زیاد و مخرب است که تأثیر منفی و هجوم ریزگردهای ناشی از پروژه گاپ را کمرنگ میکند.
به گفته میان آبادی پروژه آناتولی جنوب شرقی (گاپ) روی دجله و فرات ساخته میشود. ایران در حوضه آبریز فرات هیچ سهمی ندارد و در حوضه دجله تقریباً بالادست است، اما نکته مهم این است که در کل آورد دجله، سهم ایران زیر ۱۰ درصد است. عملاً سدسازی ترکیه روی میزان آب قابل دسترس برای ایران به آن اندازه اثرگذار نیست، زیرا ایران در بخش عمدهای از این حوضه اصلاً حضور ندارد. او و بسیاری از کارشناسان نگران تأثیرگذاری مستقیم پروژه داپ روی ایران هستند. پروژهای که هنوز نتوانسته توجه مسئولان را به خود جلب کند. همین مسأله باعث میشود تا معصومه پاشایی بهرام ، نایب رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در صفحه خود در توئیتر بنویسد: «چرا جمهوری اسلامی ایران نسبت به ابرپروژههای آبی ترکیه هیچ واکنشی نشان نمیدهد؟ آیا منتظر نابودی استانهای شمال غرب و غرب کشور است؟ چرا زمانیکه ریزگردها تمام ایران را فراگرفت از شهروندان ایران دفاع لازم صورت نگرفت؟ چهار استان شمال غرب کشور نقش عمده در تأمین امنیت غذایی ایران دارند. چرا هیچ ابراز نگرانی هم از سوی دولت مطرح نشده است؟»
«احمد کاظم زاده» رئیس گروه هیدروپلیتیک انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا هم در گفتوگو با ایلنا نسبت به سیاستهای آبی ترکیه در خاورمیانه و تأثیر آن از گاپ تا داپ میگوید: «پروژه گاپ که سیاستهای آبی ترکیه را در خاورمیانه مشخص میکند تقریباً به انتها رسیده و در مرحله بهرهبرداری است، اما اجرای پروژه داپ در مسیر ارس در آغاز راه قرار دارد و درواقع ترکیه تجارب حاصله از گاپ را به داپ منتقل میکند و با یک نگاه ساده میتوان حدس زد همان عواقبی که از اجرای گاپ بر کشورهای پاییندست در رودخانههای دجله و فرات رقم خورد دیر یا زود درانتظار کشورهای پاییندست رود ارس خواهد بود مگر اینکه تا دیر نشده کشورهای این حوزه، دیپلماسی آب فعالی را در این عرصه بهکار گیرند و جلوی فاجعه را قبل از وقوع بگیرند.»
او هم تأثیرپذیری ایران از پروژه گاپ را غیرمستقیم میداند و هشدار میدهد که استانهای شمالی کشور در معرض پیامدهای مخرب تکمیل پروژه «داپ» هستند. احمدزاده اعتقاد دارد که اگر ترکیه به عضویت اتحادیه اروپا درآید سیاستهای سلطهطلبانه خود در حوزه آب را تعدیل میکند اما به این مسأله نمیتوان امیدوار بود. ترکیه هر چقدر از اتحادیه اروپا رانده میشود و سیگنالهای منفی درخصوص عضویت در آن دریافت میکند در اتخاذ رویکردهای یکجانبهگرایی چه در سیاستهای منطقهای و چه در حوضههای آبی جریتر میشود. احمدزاده هشدار میدهد:« در مجموع سیاست و عملکرد آب ترکیه در خاورمیانه که بهطور مشخص حول پروژه گاپ در مسیر دجله و فرات متمرکز بوده چشمانداز تاریکی را برای کشورهای پاییندست پروژه داپ ازجمله ایران در مسیر ارس ترسیم میکند. اگر اقدامات عاجل از سوی کشورهای منطقه برای ایجاد سازمان منطقهای آب به عمل نیاید که ملزم به رعایت اصول حقوق بینالملل و آموزههای سازمان ملل بخصوص در التزام به توسعه پایدار حوضه، مدیریت یکپارچه منابع آب و بهرهگیری از دیپلماسی در این مسیر همراه باشد، چهبسا کشورهای پاییندست ارس به همان سرنوشتی دچار خواهند شد که عراق و سوریه در حوزه دجله و فرات دچار شدند.»
به دنبال دستور رئیس جمهور
ساخت سد فینسک متوقف شد
مازندران آبی برای انتقال به سمنان ندارد
زهرا کشوری
دبیر گروه زیستبوم
ساخت سد فینسک در مرز سمنان و مازندران به دستور رئیسجمهور متوقف شد. «سیدمحمود حسینی پور» استاندار مازندران کم آبی مازندران و در اولویت بودن تأمین آب شرب و کشاورزی مردم استان را دلیل توقف این پروژه اعلام کرد. سد فینسک در تصمیمی غیرکارشناسی قرار بود با تخریب 40 هکتار از جنگلهای هیرکانی، بخشی از ذخیره آبی پشت سد شهید بهشتی را از مازندران به سمنان انتقال دهد.اما این انتقال غیراصولی 6 هزار هکتار از اراضی پایین دست سد شهید بهشتی را هم با تنش آبی روبهرو میکند. پیامدهای مخرب این سد تنها به خسارتهای محیطزیستی و کشاورزی محدود نمیشود. ساخت سد فینسک سه روستای تم، تلاجیم و ملاده را در مخزن خود غرق میکند تا ۶۰۰ خانوار ساکن این روستاها در مرز سمنان - مازندران به اجبار حاشیهنشین شهرهای اطراف شوند. همچنین کوچ اجباری کشاورزان، دامداران و باغداران در پی ساخت این سد تنها به این سه روستا ختم نمیشود.
بدین ترتیب سهم آب سد فینسک نیز از سد شهید رجایی برداشته میشود که کاهش آب این سد، شالیزارها و باغهای بین دو سد را دچار کم آبی میکند تا کشاورزان و شالیکاران 22 روستای پایین دست آن نیز مجبور به ترک سرزمین خود شوند. سد فینسک تنها 25 کیلومتر با سد شهید رجایی فاصله دارد.
علی رمضانی استاد دانشگاه که مطالعات زیادی روی پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی سد فینسک انجام داده است به «ایران» میگوید:« در تمام جهان جایی را پیدا نمیکنید که با فاصله ۲۵ کیلومتری دو سد ساخته شود!» حساب و کتابهای رمضانی نشان میدهد ساخت سد فینسک زندگی 12 هزار نفر در منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد و به تبعات اجتماعی نیز دامن میزند. او میگوید: «کجای دنیا آب را پمپاژ میکنند و انتقال میدهند. برای پمپاژ آب در این منطقه باید ۴ تا ۵ موتورخانه بزنند و آب را برعکس انتقال بدهند.»
مخزن سد فینسک محل تلاقی سه منطقه حفاظت شده بولا، پرور و بندبن چهاردانگه است. این منطقه زیستگاه گونههایی چون شوکا، گوزن، قوچ و میش است که تابستانها به جنگلهای هیرکانی میآیند و زمستان به منطقه حفاظت شده پرور میروند. ساخت فینسک نه تنها مسیر تابستانی - زمستانی آنها را قطع میکند که راه را هم برای شکارچیان هموار میسازد.
مخالفت رئیسجمهور با ادامه ساخت سد فینسک به سفر هیأت دولت به سمنان باز میگردد. در آن سفر حامیان سد فینسک از جمله نماینده شهر خواستار ادامه ساخت سد شدند. پروژه فینسک در زمان سفر استانی هیأت دولت بهدلیل مخالفت وزارت نیرو و اعتراض افکارعمومی متوقف بود. پیش از آن وزیر نیرو در نامهای خواستار پایان دادن به ساخت سد فینسک با توجه به ادلههای محیطزیستی و اقتصادی شده بود و وزارت نیرو نیز این مسأله را در نامهای رسمی ابلاغ کرد. وزیر نیرو در آن سفر در سمنان اعلام کرد که سمنان نیاز به انتقال آب جدید از مازندران ندارد و «چشمه روزیه» برای پاسخگویی به نیاز این استان کافی است. موافقان سد اما اصرار به ادامه کار داشتند. رئیس دفتر رئیسجمهور هم در واکنش به این اصرار و اعتراضها از دو طرف خواست تا جلسهای با حضور کارشناسان بگذارند و درباره روند ادامه یا توقف طرح تصمیم بگیرند. موافقان سیاسی سد فینسک اما همین دستور را هم بهانه شروع دوباره ساخت سد کردند و پروژه را از سر گرفتند. اما حالا سید محمود حسینیپور استاندار مازندران به شبکه «تبرستان» میگوید: نتیجه جلسه وعده داده شده به توقف طرح از سوی رئیسی منجر شد. حسینیپور با بیان اینکه با توجه به مشکل کمآبی اولویت تأمین آب شرب و مورد نیاز مردم مازندران است، میگوید: «با توجه به گزارشی که به رئیسجمهور ارائه شد، ایشان در این زمینه اعلام کردند بررسیهای دقیق کارشناسی در این زمینه انجام شود.» او با اعلام اینکه در این زمینه مجموعه وزارت نیرو مأموریت پیدا کرد که دقیق بررسی کند، میگوید: «از همان ابتدا به وزارت نیرو گزارشهای دقیقی ارائه شد و این طرح را، طرح غیرحرفهای اعلام کردند که به لحاظ صرفه اقتصادی نیز به هیچ عنوان این طرح را مناسب نمیدانستند.» زیرا مازندران امروز با کاهش کمی و کیفی آب روبهرو است. استاندار این استان هم از کم آبی شدید استان خبر میدهد و میگوید: «ما در مجموعه کشاورزی و حتی در تأمین آب شرب با مشکلاتی مواجه هستیم و طبیعی است که باید فکری به حال مردم استان کنیم، بعد از آن اگر فراتر از ظرفیتمان در استانمان آب داشتیم در خدمت همسایهها هستیم.»
در نهایت باید نوشت کاهش شدید منابع آبی در مازندران، راه را بر تخریب بیشتر هیرکانی برای ساخت یک سد غیرضروری بست، هر چند تعداد زیادی از درختان ممنوع القطع «اورس» را قربانی فینسک کرد. شواهد نشان میدهد که فینسک اگر ساخته شود، مقصد یعنی سمنان را آباد نمیکند اما مبدأ یعنی مازندران را قطعاً در محدوده پروژه نابود میکند. درست مثل همه انتقال آبهایی که بخش زیادی از خوزستان، لرستان و چهارمحال و بختیاری را نابود کرد اما هرگز به آبادانی در اصفهان و قم منجر نشد! فرونشستهای دهان دریده به سمت تاریخ، طبیعت و مناطق مسکونی اصفهان که هیچ جایی برای تردید باقی نمیگذارند.
او تخریب ۶ هزار هکتار زمین کشاورزی، باغی و شالیزار را تنها پیامد این جانمایی نمیداند و از بین رفتن جنگلهای منحصربهفرد هیرکانی با درختان توسکا، افرا، سرخدار، راش و... را یکی از بزرگترین اشتباهات سدسازی در این منطقه برمیشمارد! درخت اورس گونهای ممنوع القطع است اما تعداد زیادی از اینها قطع و در ساخت سد استفاده شد.
زهرا کشوری
دبیر گروه زیستبوم
ساخت سد فینسک در مرز سمنان و مازندران به دستور رئیسجمهور متوقف شد. «سیدمحمود حسینی پور» استاندار مازندران کم آبی مازندران و در اولویت بودن تأمین آب شرب و کشاورزی مردم استان را دلیل توقف این پروژه اعلام کرد. سد فینسک در تصمیمی غیرکارشناسی قرار بود با تخریب 40 هکتار از جنگلهای هیرکانی، بخشی از ذخیره آبی پشت سد شهید بهشتی را از مازندران به سمنان انتقال دهد.اما این انتقال غیراصولی 6 هزار هکتار از اراضی پایین دست سد شهید بهشتی را هم با تنش آبی روبهرو میکند. پیامدهای مخرب این سد تنها به خسارتهای محیطزیستی و کشاورزی محدود نمیشود. ساخت سد فینسک سه روستای تم، تلاجیم و ملاده را در مخزن خود غرق میکند تا ۶۰۰ خانوار ساکن این روستاها در مرز سمنان - مازندران به اجبار حاشیهنشین شهرهای اطراف شوند. همچنین کوچ اجباری کشاورزان، دامداران و باغداران در پی ساخت این سد تنها به این سه روستا ختم نمیشود.
بدین ترتیب سهم آب سد فینسک نیز از سد شهید رجایی برداشته میشود که کاهش آب این سد، شالیزارها و باغهای بین دو سد را دچار کم آبی میکند تا کشاورزان و شالیکاران 22 روستای پایین دست آن نیز مجبور به ترک سرزمین خود شوند. سد فینسک تنها 25 کیلومتر با سد شهید رجایی فاصله دارد.
علی رمضانی استاد دانشگاه که مطالعات زیادی روی پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی سد فینسک انجام داده است به «ایران» میگوید:« در تمام جهان جایی را پیدا نمیکنید که با فاصله ۲۵ کیلومتری دو سد ساخته شود!» حساب و کتابهای رمضانی نشان میدهد ساخت سد فینسک زندگی 12 هزار نفر در منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد و به تبعات اجتماعی نیز دامن میزند. او میگوید: «کجای دنیا آب را پمپاژ میکنند و انتقال میدهند. برای پمپاژ آب در این منطقه باید ۴ تا ۵ موتورخانه بزنند و آب را برعکس انتقال بدهند.»
مخزن سد فینسک محل تلاقی سه منطقه حفاظت شده بولا، پرور و بندبن چهاردانگه است. این منطقه زیستگاه گونههایی چون شوکا، گوزن، قوچ و میش است که تابستانها به جنگلهای هیرکانی میآیند و زمستان به منطقه حفاظت شده پرور میروند. ساخت فینسک نه تنها مسیر تابستانی - زمستانی آنها را قطع میکند که راه را هم برای شکارچیان هموار میسازد.
مخالفت رئیسجمهور با ادامه ساخت سد فینسک به سفر هیأت دولت به سمنان باز میگردد. در آن سفر حامیان سد فینسک از جمله نماینده شهر خواستار ادامه ساخت سد شدند. پروژه فینسک در زمان سفر استانی هیأت دولت بهدلیل مخالفت وزارت نیرو و اعتراض افکارعمومی متوقف بود. پیش از آن وزیر نیرو در نامهای خواستار پایان دادن به ساخت سد فینسک با توجه به ادلههای محیطزیستی و اقتصادی شده بود و وزارت نیرو نیز این مسأله را در نامهای رسمی ابلاغ کرد. وزیر نیرو در آن سفر در سمنان اعلام کرد که سمنان نیاز به انتقال آب جدید از مازندران ندارد و «چشمه روزیه» برای پاسخگویی به نیاز این استان کافی است. موافقان سد اما اصرار به ادامه کار داشتند. رئیس دفتر رئیسجمهور هم در واکنش به این اصرار و اعتراضها از دو طرف خواست تا جلسهای با حضور کارشناسان بگذارند و درباره روند ادامه یا توقف طرح تصمیم بگیرند. موافقان سیاسی سد فینسک اما همین دستور را هم بهانه شروع دوباره ساخت سد کردند و پروژه را از سر گرفتند. اما حالا سید محمود حسینیپور استاندار مازندران به شبکه «تبرستان» میگوید: نتیجه جلسه وعده داده شده به توقف طرح از سوی رئیسی منجر شد. حسینیپور با بیان اینکه با توجه به مشکل کمآبی اولویت تأمین آب شرب و مورد نیاز مردم مازندران است، میگوید: «با توجه به گزارشی که به رئیسجمهور ارائه شد، ایشان در این زمینه اعلام کردند بررسیهای دقیق کارشناسی در این زمینه انجام شود.» او با اعلام اینکه در این زمینه مجموعه وزارت نیرو مأموریت پیدا کرد که دقیق بررسی کند، میگوید: «از همان ابتدا به وزارت نیرو گزارشهای دقیقی ارائه شد و این طرح را، طرح غیرحرفهای اعلام کردند که به لحاظ صرفه اقتصادی نیز به هیچ عنوان این طرح را مناسب نمیدانستند.» زیرا مازندران امروز با کاهش کمی و کیفی آب روبهرو است. استاندار این استان هم از کم آبی شدید استان خبر میدهد و میگوید: «ما در مجموعه کشاورزی و حتی در تأمین آب شرب با مشکلاتی مواجه هستیم و طبیعی است که باید فکری به حال مردم استان کنیم، بعد از آن اگر فراتر از ظرفیتمان در استانمان آب داشتیم در خدمت همسایهها هستیم.»
در نهایت باید نوشت کاهش شدید منابع آبی در مازندران، راه را بر تخریب بیشتر هیرکانی برای ساخت یک سد غیرضروری بست، هر چند تعداد زیادی از درختان ممنوع القطع «اورس» را قربانی فینسک کرد. شواهد نشان میدهد که فینسک اگر ساخته شود، مقصد یعنی سمنان را آباد نمیکند اما مبدأ یعنی مازندران را قطعاً در محدوده پروژه نابود میکند. درست مثل همه انتقال آبهایی که بخش زیادی از خوزستان، لرستان و چهارمحال و بختیاری را نابود کرد اما هرگز به آبادانی در اصفهان و قم منجر نشد! فرونشستهای دهان دریده به سمت تاریخ، طبیعت و مناطق مسکونی اصفهان که هیچ جایی برای تردید باقی نمیگذارند.
او تخریب ۶ هزار هکتار زمین کشاورزی، باغی و شالیزار را تنها پیامد این جانمایی نمیداند و از بین رفتن جنگلهای منحصربهفرد هیرکانی با درختان توسکا، افرا، سرخدار، راش و... را یکی از بزرگترین اشتباهات سدسازی در این منطقه برمیشمارد! درخت اورس گونهای ممنوع القطع است اما تعداد زیادی از اینها قطع و در ساخت سد استفاده شد.
نمایش بشقاب سیمین در موزه تاریخ ساری
سال ۱۳۳۵ کارگری در کارگاه آجرپزی آقای آیینی واقع در کنار خط آهن ساری، سه ظرف نقره پیدا کرده و به موزه تحویل داد. روی یکی از زیباترین این ظروف که شکل بشقاب دارد، نقشی از شکارگاه شاهنشاه ساسانی حک شده بود. در داخل این بشقاب با قطر ۲۸.۶ سانتیمتر، تصویر شاه ساسانی سوار بر اسب در حال شکار شیر کشیده شده است. احتمال داده میشود این نقش به اردشیر دوم تعلق داشته باشد که بین سالهای ۳۸۳-۳۸۹ میلادی سلطنت میکرد.
حال این بشقاب سیمین ساری، به مناسبت افتتاحیه رویداد بینالمللی ساری۲۰۲۲ به صورت موقت در موزه تاریخ ساری به نمایش در خواهد آمد. این بشقاب منسوب به دوره اردشیر دوم، یکی از آثار تاریخی ارزشمند کشور محسوب میشود که سالهاست در موزه ملی ایران در معرض دید علاقهمندان قرار دارد. مراسم افتتاحیه رویداد بینالمللی ساری۲۰۲۲ قرار است طی روزهای ۲۰، ۲۱ و ۲۲ اردیبهشت با حضور مسئولان سازمان همکاریهای اقتصادی اکو و همچنین سفرای کشورهای عضو اکو در ساری برگزار شود. علاقهمندان به بازدید از این اثر زیبای تاریخی میتوانند از ۲۰ اردیبهشت هر روز از ساعت ۹ تا ۱۸ به موزه تاریخ ساری در عمارت کلبادی مراجعه کنند.
حال این بشقاب سیمین ساری، به مناسبت افتتاحیه رویداد بینالمللی ساری۲۰۲۲ به صورت موقت در موزه تاریخ ساری به نمایش در خواهد آمد. این بشقاب منسوب به دوره اردشیر دوم، یکی از آثار تاریخی ارزشمند کشور محسوب میشود که سالهاست در موزه ملی ایران در معرض دید علاقهمندان قرار دارد. مراسم افتتاحیه رویداد بینالمللی ساری۲۰۲۲ قرار است طی روزهای ۲۰، ۲۱ و ۲۲ اردیبهشت با حضور مسئولان سازمان همکاریهای اقتصادی اکو و همچنین سفرای کشورهای عضو اکو در ساری برگزار شود. علاقهمندان به بازدید از این اثر زیبای تاریخی میتوانند از ۲۰ اردیبهشت هر روز از ساعت ۹ تا ۱۸ به موزه تاریخ ساری در عمارت کلبادی مراجعه کنند.
کاشان از پس پذیرایی از مسافران عید فطر برنیامد
بیتا میرعظیمی
خبرنگار
در دومین روز از تعطیلات عیدفطر، بساط سفر را آماده کرده و راهی شهر تاریخی کاشان شدیم. در ابتدا جاده بسیار شلوغ و پرتردد بود، اما هرچه گذشت جاده شلوغ و شلوغتر شد. جمعیت زیادی در یکی از مراکز تفریحی بین قم و کاشان برای ادای نماز و استراحتی کوتاه، توقف کرده بودند. وضعیت سرویس بهداشتی و نمازخانه بسیار اسفناک بود. مردان و زنان پیر در گرمای شدید ایستاده بودند و از لابه لای جمعیت تلاش میکردند تا جلوتر رفته و وضو بگیرند. هر چه به سمت کاشان نزدیک میشدیم، جاده پرازدحامتر میشد اما مگر ترافیک تمام میشد! حتی مأموران راهنمایی و رانندگی این گره ترافیکی را نمیتوانستند باز کنند. تصور من از این حجم ترافیک این بود که گویا مردم ایران همگی کاشان را بهعنوان مقصد گردشگری خود انتخاب کردهاند! 10 کیلومتر مانده به کاشان، ترافیک به حدی بالا بود که بسیاری از گردشگران از فرط خستگی کنار جاده توقف کرده بودند تا شاید این گره ترافیکی با گذشت ساعاتی، باز شود اما تا چشم کار میکرد در جاده ماشین بود و ماشین!
گردشگران عصبانی و خسته بودند!
این جمعیت پرازدحام، بالاخره در ترافیک سنگین وارد شهر کاشان شدند. تا چشم کار میکرد، شهر پر بود از گردشگران؛ گردشگرانی از اصفهان، شیراز، یزد و حتی شهرهای جنوبی. آنها یک ساعت و نیم در ترافیک ماندند تا به باغ فین برسند. جمعیت به حدی زیاد بود که پلیس راهنمایی و رانندگی در میانه راه، مسیر را بسته و از گردشگران خواست تا بقیه راه را پیاده طی کنند. مردم در صفی طولانی و پرازدحام ایستاده بودند تا بلیت بگیرند. اما از میان 4 باجه الکترونیکی خرید بلیت، تنها 2 باجه کار میکرد و بقیه خراب بود! خلاصه مردم با هر بدبختیای بود بلیتها را خریده و وارد باغ شدند. ورودی باغ چند فرش انداخته بودند تا مردم نماز بخوانند. اما مگر جایی برای خواندن نماز بود! از یکی از مسئولان باغ سؤال کردم چرا این همه جمعیت اینجا است؟ ایشان پاسخ داد ما هم از این حجم زیاد گردشگر بسیار شوکه شدهایم! خب چرا از قبل هیچ مسئولی پیشبینی نکرده بود این همه گردشگر به کاشان خواهد آمد؟!
مردم همه جای باغ بهصورت فشرده حرکت میکردند. جمعیت زیاد درون حمام فین موج میزد؛ گردشگران دسته دسته وارد شده و با فشار جمعیت، خارج میشدند، داخل باغ هم بسیار شلوغ بود. وضعیت داخل شهر کاشان با این حجم زیاد گردشگر، بسیار ناامیدکننده بود. رستورانها و غذاخوریها بسیار شلوغ و درهم و برهم بود. مردم حتی نمیتوانستند غذا تهیه کنند. خیلی از خانوادهها را دیدم که به خاطر تهیه یک پرس غذا برای بچههایشان التماس میکردند اما همه رستورانها میگفتند غذا ندارند!
امان از پارکهای شلوغ!
گردشگران حتی جایی هم برای اقامت پیدا نمیکردند. مسافران گرسنه، خسته و عصبانی بودند. خلاصه در کاشان تا چشم کار میکرد جمعیت بود و شلوغی و گردشگرانی ناامید و عصبانی از حجم زیاد بینظمیها در شهر کاشان. به راستی آیا مسئولان شهری، فرمانداری، گردشگری و نیروی انتظامی و حتی صنف رستورانداران و اقامتگاهها نمیدانستند که بهدلیل همزمانی تعطیلات عید فطر با گلابگیری در کاشان، موج سفرها به این شهر زیاد خواهد بود؟! آیا نباید از قبل مکانهای اقامتی و ارائه خدمات برای گردشگران را تدارک میدیدند؟! اگر ظرفیت تکمیل بود، کاش یک بنر در ورودی شهر میزدند و مینوشتند: «ظرفیت تکمیل است»!
عدم توزیع سفرهای زمانی و مکانی
«محمدرضا رضوانی» استاد دانشگاه تهران و فعال در حوزه گردشگری روستایی و بومگردی در توضیح این حجم بینظمی در شهر کاشان به «ایران» میگوید: در فصل بهار و همزمان با آغاز جشنواره گلاب کاشان، گردشگران بسیاری به کاشان سفر میکنند. بنابراین قابل پیشبینی بود که حجم گستردهای از گردشگران در تعطیلات عید فطر به این شهر سفر کنند. مسئولان و دست اندرکاران در حوزه گردشگری باید پیشتر این وضعیت را پیشبینی میکردند. آنها باید فضاهای اقامتی موقت برای گردشگران تدارک دیده و با مدیریتی صحیح آنها را برای بازدید دوباره از این شهر تاریخی ترغیب میکردند.
این فعال در حوزه گردشگری روستایی و بومگردی ادامه میدهد: یکی از مشکلات ما در زمینه گردشگری به عدم توزیع سفرهای زمانی و مکانی باز میگردد، یعنی سفرهای ما به لحاظ زمانی به ایام نوروز و تابستان و تعطیلات چند روزه محدود شده و در بقیه سال سفرها بسیار اندک است. گردشگران در زمانهای کوتاه به سفر رفته و امکانات موجود درون شهرهای مختلف نظیر حملونقل و اقامت و پذیرایی نمیتواند جوابگوی آنها باشد. اما در ایام دیگر، همه جا خلوت شده و کسب و کارهای گردشگری دچار مشکلات عدیدهای میشوند.
وی میافزاید: ما به لحاظ مکانی نیز با همین مشکل مواجه هستیم چرا که در کشور جاذبههای گردشگری و تاریخی بسیاری داریم، اما سفرها عمدتاً متمرکز بر برخی از محورها و مناطق است. متأسفانه برای توزیع متوازنتر سفرهای گردشگری تاکنون تدبیری اندیشیده نشده است. در همین راستا نیز شاهدیم که شهری تاریخی همانند کاشان در تعطیلات عید فطر، با حجم زیادی از بینظمی و عدم مدیریت صحیح در توزیع اقامتگاه گردشگری و... مواجه شده و در این بین کام بسیاری از گردشگران تلخ میشود.
خبرنگار
در دومین روز از تعطیلات عیدفطر، بساط سفر را آماده کرده و راهی شهر تاریخی کاشان شدیم. در ابتدا جاده بسیار شلوغ و پرتردد بود، اما هرچه گذشت جاده شلوغ و شلوغتر شد. جمعیت زیادی در یکی از مراکز تفریحی بین قم و کاشان برای ادای نماز و استراحتی کوتاه، توقف کرده بودند. وضعیت سرویس بهداشتی و نمازخانه بسیار اسفناک بود. مردان و زنان پیر در گرمای شدید ایستاده بودند و از لابه لای جمعیت تلاش میکردند تا جلوتر رفته و وضو بگیرند. هر چه به سمت کاشان نزدیک میشدیم، جاده پرازدحامتر میشد اما مگر ترافیک تمام میشد! حتی مأموران راهنمایی و رانندگی این گره ترافیکی را نمیتوانستند باز کنند. تصور من از این حجم ترافیک این بود که گویا مردم ایران همگی کاشان را بهعنوان مقصد گردشگری خود انتخاب کردهاند! 10 کیلومتر مانده به کاشان، ترافیک به حدی بالا بود که بسیاری از گردشگران از فرط خستگی کنار جاده توقف کرده بودند تا شاید این گره ترافیکی با گذشت ساعاتی، باز شود اما تا چشم کار میکرد در جاده ماشین بود و ماشین!
گردشگران عصبانی و خسته بودند!
این جمعیت پرازدحام، بالاخره در ترافیک سنگین وارد شهر کاشان شدند. تا چشم کار میکرد، شهر پر بود از گردشگران؛ گردشگرانی از اصفهان، شیراز، یزد و حتی شهرهای جنوبی. آنها یک ساعت و نیم در ترافیک ماندند تا به باغ فین برسند. جمعیت به حدی زیاد بود که پلیس راهنمایی و رانندگی در میانه راه، مسیر را بسته و از گردشگران خواست تا بقیه راه را پیاده طی کنند. مردم در صفی طولانی و پرازدحام ایستاده بودند تا بلیت بگیرند. اما از میان 4 باجه الکترونیکی خرید بلیت، تنها 2 باجه کار میکرد و بقیه خراب بود! خلاصه مردم با هر بدبختیای بود بلیتها را خریده و وارد باغ شدند. ورودی باغ چند فرش انداخته بودند تا مردم نماز بخوانند. اما مگر جایی برای خواندن نماز بود! از یکی از مسئولان باغ سؤال کردم چرا این همه جمعیت اینجا است؟ ایشان پاسخ داد ما هم از این حجم زیاد گردشگر بسیار شوکه شدهایم! خب چرا از قبل هیچ مسئولی پیشبینی نکرده بود این همه گردشگر به کاشان خواهد آمد؟!
مردم همه جای باغ بهصورت فشرده حرکت میکردند. جمعیت زیاد درون حمام فین موج میزد؛ گردشگران دسته دسته وارد شده و با فشار جمعیت، خارج میشدند، داخل باغ هم بسیار شلوغ بود. وضعیت داخل شهر کاشان با این حجم زیاد گردشگر، بسیار ناامیدکننده بود. رستورانها و غذاخوریها بسیار شلوغ و درهم و برهم بود. مردم حتی نمیتوانستند غذا تهیه کنند. خیلی از خانوادهها را دیدم که به خاطر تهیه یک پرس غذا برای بچههایشان التماس میکردند اما همه رستورانها میگفتند غذا ندارند!
امان از پارکهای شلوغ!
گردشگران حتی جایی هم برای اقامت پیدا نمیکردند. مسافران گرسنه، خسته و عصبانی بودند. خلاصه در کاشان تا چشم کار میکرد جمعیت بود و شلوغی و گردشگرانی ناامید و عصبانی از حجم زیاد بینظمیها در شهر کاشان. به راستی آیا مسئولان شهری، فرمانداری، گردشگری و نیروی انتظامی و حتی صنف رستورانداران و اقامتگاهها نمیدانستند که بهدلیل همزمانی تعطیلات عید فطر با گلابگیری در کاشان، موج سفرها به این شهر زیاد خواهد بود؟! آیا نباید از قبل مکانهای اقامتی و ارائه خدمات برای گردشگران را تدارک میدیدند؟! اگر ظرفیت تکمیل بود، کاش یک بنر در ورودی شهر میزدند و مینوشتند: «ظرفیت تکمیل است»!
عدم توزیع سفرهای زمانی و مکانی
«محمدرضا رضوانی» استاد دانشگاه تهران و فعال در حوزه گردشگری روستایی و بومگردی در توضیح این حجم بینظمی در شهر کاشان به «ایران» میگوید: در فصل بهار و همزمان با آغاز جشنواره گلاب کاشان، گردشگران بسیاری به کاشان سفر میکنند. بنابراین قابل پیشبینی بود که حجم گستردهای از گردشگران در تعطیلات عید فطر به این شهر سفر کنند. مسئولان و دست اندرکاران در حوزه گردشگری باید پیشتر این وضعیت را پیشبینی میکردند. آنها باید فضاهای اقامتی موقت برای گردشگران تدارک دیده و با مدیریتی صحیح آنها را برای بازدید دوباره از این شهر تاریخی ترغیب میکردند.
این فعال در حوزه گردشگری روستایی و بومگردی ادامه میدهد: یکی از مشکلات ما در زمینه گردشگری به عدم توزیع سفرهای زمانی و مکانی باز میگردد، یعنی سفرهای ما به لحاظ زمانی به ایام نوروز و تابستان و تعطیلات چند روزه محدود شده و در بقیه سال سفرها بسیار اندک است. گردشگران در زمانهای کوتاه به سفر رفته و امکانات موجود درون شهرهای مختلف نظیر حملونقل و اقامت و پذیرایی نمیتواند جوابگوی آنها باشد. اما در ایام دیگر، همه جا خلوت شده و کسب و کارهای گردشگری دچار مشکلات عدیدهای میشوند.
وی میافزاید: ما به لحاظ مکانی نیز با همین مشکل مواجه هستیم چرا که در کشور جاذبههای گردشگری و تاریخی بسیاری داریم، اما سفرها عمدتاً متمرکز بر برخی از محورها و مناطق است. متأسفانه برای توزیع متوازنتر سفرهای گردشگری تاکنون تدبیری اندیشیده نشده است. در همین راستا نیز شاهدیم که شهری تاریخی همانند کاشان در تعطیلات عید فطر، با حجم زیادی از بینظمی و عدم مدیریت صحیح در توزیع اقامتگاه گردشگری و... مواجه شده و در این بین کام بسیاری از گردشگران تلخ میشود.
خبر در خبر
ایسنا- «سیدامین قاسمی» مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان، از حضور ۳۰ استان در پنجمین جشنواره ملی فرهنگ اقوام خبر داد.
مهر- «سید عزتالله ضرغامی» وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای سامانه گرمایش بازار تبریز دستور ویژه مطالعه در کمیته فنی میراث فرهنگی داد.
ایرنا- «علی مالمیر» مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان گفت: موانع ثبت جهانی پرونده «منظر تاریخی شهری از هگمتانه تا همدان» رفع و این عرصه برای بازدید ارزیابان یونسکو آماده میشود.
ایسنا- «جمشید حمزهزاده» رئیس جامعه حرفهای هتلداران ایران گفت: از اسفند ماه سال ۱۳۹۸ تاکنون صنعت هتلداری کشور بیش از ۲۳ هزار میلیارد تومان از کرونا ضرر و زیان مالی دیده است.
مهر- «محمد کعب عمیر» نماینده مردم شوش در مجلس شورای اسلامی گفت: دولت با همکاری سایر کشورهای درگیر در مسأله ریزگردها نسبت به رفع این مشکل که ادامه زندگی را در خوزستان تهدید میکند، اقدام عملی انجام دهد.
ایرنا- «علی سلاجقه» معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به ۵ چالش عمده کشور در حوزه محیط زیست و آب، گفت: در سند تحول دولت مردمی برای هریک از این چالشها، عوامل بروز و راهبردهای مهار ارائه شده است.
ایسنا- «مجتبی جلالی» مدیرکل هواشناسی استان تهران ضمن بیان اینکه صدور هشدار هواشناسی فقط برعهده سازمان هواشناسی است، گفت: پس از صدور هشدار، وزارت بهداشت، مرکز کنترل کیفیت هوا و سازمان محیط زیست هم در تشخیص میزان آلایندهها و مشاوره دادن به استاندار برای تعطیلی مدارس مسئول هستند.
مهر- «سید عزتالله ضرغامی» وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای سامانه گرمایش بازار تبریز دستور ویژه مطالعه در کمیته فنی میراث فرهنگی داد.
ایرنا- «علی مالمیر» مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان گفت: موانع ثبت جهانی پرونده «منظر تاریخی شهری از هگمتانه تا همدان» رفع و این عرصه برای بازدید ارزیابان یونسکو آماده میشود.
ایسنا- «جمشید حمزهزاده» رئیس جامعه حرفهای هتلداران ایران گفت: از اسفند ماه سال ۱۳۹۸ تاکنون صنعت هتلداری کشور بیش از ۲۳ هزار میلیارد تومان از کرونا ضرر و زیان مالی دیده است.
مهر- «محمد کعب عمیر» نماینده مردم شوش در مجلس شورای اسلامی گفت: دولت با همکاری سایر کشورهای درگیر در مسأله ریزگردها نسبت به رفع این مشکل که ادامه زندگی را در خوزستان تهدید میکند، اقدام عملی انجام دهد.
ایرنا- «علی سلاجقه» معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به ۵ چالش عمده کشور در حوزه محیط زیست و آب، گفت: در سند تحول دولت مردمی برای هریک از این چالشها، عوامل بروز و راهبردهای مهار ارائه شده است.
ایسنا- «مجتبی جلالی» مدیرکل هواشناسی استان تهران ضمن بیان اینکه صدور هشدار هواشناسی فقط برعهده سازمان هواشناسی است، گفت: پس از صدور هشدار، وزارت بهداشت، مرکز کنترل کیفیت هوا و سازمان محیط زیست هم در تشخیص میزان آلایندهها و مشاوره دادن به استاندار برای تعطیلی مدارس مسئول هستند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
وزیر نیرو و امور خارجه مأمور پیگیری حقابه ایران
-
ساخت سد فینسک متوقف شد
-
نمایش بشقاب سیمین در موزه تاریخ ساری
-
کاشان از پس پذیرایی از مسافران عید فطر برنیامد
-
خبر در خبر
اخبارایران آنلاین