تلاش 17 ساله یک مجموعهدار که از همدان تا تهران را برای تشکیل موزه شهری زیرپا گذاشت
500 سال تاریخ روی دست یک شهروند
هستی بختیاری
خبرنگار
تلاش یک مجموعهدار همدانی برای موزهای کردن آثار تاریخی که با هزینه خود به ایران بازگردانده، بینتیجه ماندهاست. پیگیری 17 ساله او تاکنون در حالی به ایجاد موزه شهری در همدان منجر نشده که به تازگی 46 نماینده مجلس طرح «استفاده بهینه از اشیای باستانی و گنجها» را با هدف فروش اشیای باستانی و ارزآوری مطرح کردهاند! که این تضاد به سؤالات بیشمار منجر شده است. از یک سو برخی از نمایندگان بهدنبال «جرم زدایی» از خروج آثار تاریخی از کشور هستند، از سوی دیگر تلاشهای یک شهروند که طی 30 سال یک مجموعه آثار متعلق به تاریخ صفوی تا قاجار را از سراسر دنیا به ایران برگردانده روی دستش مانده است! او یک بار هم به همراه نماینده شهر همدان به تهران آمد تا بتواند با وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دیدار کند اما در نهایت مجبور شد تا نامه درخواست خود را به عزتالله ضرغامی بدهد و بازگردد.
این مجموعهدار در تمام این سالها از ترکیه تا آلمان، از فرانسه تا سوئد، از بلژیک تا اتریش، از سوریه تا روسیه و... هرجا ردی از آثار تاریخی ایران دید، هزینه کارشناسی را پرداخت کرد و پس از تأیید تعلق اثر به تاریخ ایران، آن را به کشور بازگرداند. امروز که با «ایران» به گفتوگو نشسته است، میگوید: 17 سال است بهدنبال مکانی برای نمایش آثارش به نام ایران و در همدان است. اما باوجود بستن 28 قرارداد و اخذ 14 رأی از شورای شهر، صدور مجوز و مصوبه از سوی شورای شهر و شورای تأمین استان، همچنان پشت درهای بسته مانده و نمیداند با اشیایی که داخل کارتن قرار دارند چه کار کند؟!
24 ساعت طول کشید تا آثار تاریخی از کشور خارج شد
در این گزارش نامی از این مجموعهدار برده نمیشود. حذف نام او دلیل دارد زیرا او یک بار طعم تلخ سرقت مجموعهاش را چشیده است. این مجموعهدار میگوید: «برای نخستین بار در سال 84 درخواست مکان برای ویترینی شدن مجموعه را دادم اما تلاشها به سرانجام نرسید و بالاخره مجموعه من در سال 86 مورد سرقت قرار گرفت.» به گفته این مجموعهدار، 24 ساعت طول میکشد تا آثار او از همدان و از کشور خارج و 48 ساعت بعد در دوبی به حراج گذاشته شوند. او در نهایت بهعنوان خریدار، وارد معامله با دزدان مجموعه خود میشود که این معامله صوری به دستگیری 12 نفر میانجامد. سارقان به گفته او هنوز هم در زندان هستند. 7 نفر از 12 نفر دستگیر شده به سرقت اعتراف کردهاند اما این اعتراف باعث نشد حتی یک اثر از آثار به سرقت رفته بازگردد.
مجموعه او را عدهای فیوجی سرقت میکنند. او دزدی را سفارش شده میداند و میگوید: «معلوم بود که اطلاعات کامل به آنها داده بودند. خانه را در عرض سه ساعت و نیم خالی کرده و با خاور برده بودند.» این مجموعهدار میگوید: «مسئولان استان هیچ کمکی به من نکردند. بارها از آنها خواستم که عکس آثار به سرقت رفته را در سایتهای معتبر منتشر کنند تا خریداران بدانند اشیا قاچاق و سرقتی است و آنها را نخرند اما هیچکس کمک نکرد.»
او به قانون مصوب سال 85 اشاره میکند و میگوید: «طبق قانون، میراث فرهنگی باید مکان امنی را در اختیار مجموعهدار بگذارد و مجموعهدار هم هزینه تعمیرات و اجاره را بدهد و موزه را دایر کند.» او زندگی خود را یک زندگی «کارتنی» میداند و میگوید: «بعد از سرقت ترسیدیم و مجموعه را در کارتن به خارج از شهر بردیم. در حالی که طبق قانون وظیفه میراث فرهنگی است که آثار را ویترینی کنند و در معرض دید عموم بگذارند.» همچنین یک دهه تلاشاش از سال84 تا 94 برای ویترینی شدن آثار به در بسته میخورد. مسئولان شهری اصفهان پیشنهاد میدهند که موزه را در این شهر تأسیس کند. خبر به گوش مسئولان شهری همدان میرسد و آنها بالاخره پای صحبت مجموعهدار همدانی مینشینند که مجموعه این نشست و برخاستها به 14 رأی مثبت اعضای شورای شهر همدان میانجامد.
بدین ترتیب تأسیس موزه توسط مجموعهدار همدانی به تصویب شورای شهر میرسد. شورای شهر و شهرداری همدان نیز به این توافق میرسند که مکان موزه باید نزدیک به کلانتری باشد که امنیت آن تضمین شود. آنها در نهایت خانه قدیمی «پوستیزاده» را انتخاب میکنند. یک قرارداد مشارکتی هم بین صاحب مجموعه آثار صفوی و قاجاری و شهرداری همدان بسته میشود. مجموعهدار پرداخت هزینه و نگهداری را به عهده میگیرد و امضا میدهد که 20 درصد از فروش بلیت موزه را هم به شهرداری پرداخت کند. این مجموعهدار در حالی پرداخت سهم به شهرداری را قبول میکند که میگوید: «این بند قرارداد منافات قانونی داشت.» شهرداری و شورای شهر از او میخواهند که نظر مساعد شورای تأمین استان را هم بگیرد. شورای تأمین استان هم موافقت میکند. او میگوید: «پس از این توافق در سال 94، 70 ویترین را به قیمت 70 میلیون تومان تهیه کردم اما خانه پوستیزاده را ندادند.» او به گفته خود سال 99 هم درخواست به استانداری همدان میبرد اما معاونت سرمایهگذاری استان به او میگوید: «همدان اهتمامی برای موزهای شدن آثار شما نمیبیند.» او میگوید: «به آنها گفتم پس چرا برای من هزینه تراشیدید، 28 قرارداد با من نوشتید و خودتان بهم زدید؟ مکان و نحوه قرارداد را خودتان پیشنهاد کردید، هرجور که نوشتید من قبول کردم اما خودتان آن را برهم زدید.» او میگوید: «در دولت جدید هم من طبق معمول سالیان گذشته درخواست را به استانداری بردهام. آنها قولهای مساعدی هم دادهاند.» او شرح حال خود و آثار تاریخیاش را به وزارت میراث فرهنگی هم آورده و وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم به او قول مساعد داده است.
ابراهیم مولوی رئیس سابق شورای شهر همدان به «ایران» میگوید: «پس از اثبات اصالت مجموعه مدیریت شهر تصمیم گرفت خانه پوستیزاده در کنار تپه باستانی هگمتانه را در اختیار این مجموعهدار بگذارد تا موزه شهری با قرارداد اجاره 99 ساله در شهر همدان تشکیل شود. قرارداد اما لغو و قرار شد تا این خانه ارزشمند کاربری بومگردی پیدا کند.» او میگوید: «همدان خانه و بناهای تاریخی زیادی چون مدرسه صالحان، مدرسه امریکاییها، بانک شاهی، مدرسه مریم و مدرسه جنت و... دارد که به لحاظ تاریخی فاخر و ارزشمند هستند و قابلیت تبدیل به مراکز تفریحی و توریستی را دارند و معلوم نیست چرا خانه پوستیزاده را میخواهند به بومگردی تبدیل کنند.
ظاهر پورمجاهد، معاون سرمایهگذاری استانداری همدان در پاسخ به سؤال «ایران» مبنی بر چرایی عدم حمایت استانداری برای موزه شدن آثار تاریخی و باستانی این مجموعهدار به «ایران» گفت: «مصوبهها و موافقتنامههای اخذ شده توسط ایشان مربوط به شورا و شهرداری سابق است. الان ترکیب شورای شهر و شهرداری عوض شده است، ایشان یک بار دیگر درخواست خود را به صحن شورا ببرد و با شهردار جدید ملاقات کند.»
نظر هیأت کارشناسی درباره مقصران حادثه اتوبوس خبرنگاران صادر کرد
رأی متناقض
زیستبوم- سه نفر از هیأت کارشناسی چهار نفره دادگستری ارومیه، راننده را تنها مقصر فاجعه تصادف اتوبوس خبرنگاران (دوم تیرماه 1400) دانستند و در این میان، تنها «عباس فرمانی» که به تازگی از سمت رئیس پلیس آذربایجان غربی بازنشست شده، 50 درصد تقصیر را متوجه دستگاههای دولتی از جمله اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی، اداره حفاظت محیط زیست ارومیه و ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه دانسته است.
این سه کارشناس در حالی مسئولان محیط زیست و ستاد ملی احیا را در این فاجعه مبرا دانستند که خبرنگار «ایران» شاهد اجبار راننده اتوبوس برای رفتن به مسیر انتخابی از سوی مسئولان سفر بود. راننده اتوبوس پس از خروج خبرنگاران از تونل زاب و سوار شدن آنها به «علی حاجی مرادی» نماینده ستاد احیا که در اتوبوس حضور داشت اعلام کرد که اتوبوس او مناسب مسیر انتخاب شده توسط مسئولان سفر نیست. او حتی یادآوری کرد که این مسیر خودروی کوچک میخواهد اما حاجی مرادی کوچکترین توجهی به اعتراضهای مداوم او نکرد. هیأت کارشناسی یکی از دلایل تصادف و محکومیت راننده را سرعت بالای او دانستهاست، این در حالی است که همه خبرنگارانی که از آن حادثه جان سالم به در بردهاند بارها شهادت دادند که سرعت کم اتوبوس در مسیر زاب به نقده باعث پرسش آنها شده و راننده در پاسخ به سؤال آنها اعلام کرده بود چون مسیر پر از دره است آرام میراند. اتوبوس زمانی سرعت گرفت که راننده فریاد زد ترمز ندارد. کارشناسان در بخشی از گزارش نوشتهاند راننده به قانونی که او را موظف به رعایت سرعت مطمئنه کرده، توجهی نکرده است. خبرنگار «ایران»(یکی از مصدومان حادثه) پیش از نگارش گزارش توسط کارشناسان دادگستری با عباس حیدرزاده یکی از سه کارشناسی که مسئولان محیط زیست و ستاد احیا را تبرئه کردهاند تماس گرفت و شهادت داد که او بهعنوان کسی که در ردیف اول اتوبوس پشت سر راننده نشسته بود شاهد بود سرعت اتوبوس زمانی افزایش یافت که اتوبوس به سمت دره رفت. هیأت کارشناسی برخورد اتوبوس با گاردریل را ابتدای تصادف میدانند در حالی که پیش از آن بارها اتوبوس به سمت دره رفت و راننده آنها را دوباره به مسیر بازگرداند. این موضوع در گزارش «ایران» با عنوان «با دو تابوت برگشتیم» در تاریخ 6 تیر 1400 هم به چاپ رسیده است. همچنین هیأت کارشناسی تنها مقصر نداشتن کمربند ایمنی را هم راننده دانستهاند تا این سؤال پیش بیاید که آیا سازمان حفاظت محیط زیست کشور و ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه هیچ مسئولیتی در قبال وسیله نقلیه نامناسبی که در اختیار خبرنگاران گذاشته بودند، ندارند؟ صندلی ریحانه یاسینی سردبیر ایرنا 24 و مهشاد کریمی کمربند ایمنی نداشت و همین مسأله به پرت شدن آنها منجر شد و جوانمرگ شدن آنها را رقم زد.
یکی از کارشناسان هیأت چهار نفره در واکنش به اعتراض یکی دیگر از خبرنگاران حادثه دیده گفته است: «در هر حال، هرکس مقصر باشد دیه شما پرداخت میشود!» سه نفراز کارشناسان در حالی مسئولان سفر را مبرا کردند که پیش از این کمیسیون عالی تصادفات، کمیسیون ایمنی راهها، هیأت سه نفره فرماندهی پلیس راه استان آذربایجان غربی متشکل از فرمانده پلیس راه استان، رئیس پلیس بازرسی و رئیس اداره نظارت بر عملیات جادهای و سازمان حمل ونقل جادهای و پایانههای کشور 50 درصد تقصیر را متوجه مدیران سفر کرده بودند. پیش از این براساس نظر دادگستری استان آذربایجان غربی، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان، رئیس اداره کل حفاظت محیط زیست شهرستان ارومیه و دبیر استانی و منطقهای ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه علاوه بر راننده بهعنوان مقصران واژگونی اتوبوس خبرنگاران شناخته شدند. آنها مسئولان سفر مطبوعاتی هستند که هرگز به پایان نرسید. خبرنگاران مدعو با هدف تهیه گزارش از پروژه تونل انتقال آب زاب به دریاچه ارومیه به این سفر رفته بودند. نقص فنی اتوبوس، پنهانکاری راننده درباره نقص فنی اتوبوس، بیتوجهی نماینده ستاد احیای دریاچه ارومیه در اتوبوس به هشدارهای راننده، عدم بازرسی اتوبوس توسط پلیس راهنمایی و رانندگی و... در نهایت عواملی بودند که باعث شدند اتوبوس به محض ورود به جاده پر پیچ و خم و قدیمی پیرانشهر به نقده، واژگون و جامعه مطبوعاتی ایران را سوگوار کند. در زمان این تصادف تلخ «عیسی کلانتری» رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بود. او و مسعود تجریشی رئیس ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه هرگز حاضر به عذرخواهی و پذیرش قصور در این حادثه نشدند. بعد از تصادف مشخص شد که ستاد احیای دریاچه ارومیه و سازمان حفاظت محیط زیست بهعنوان متولیان سفر، اتوبوس را از شرکت سیمان اجاره کردهاند و سرنشینان آن بهعنوان کارگران این شرکت به پلیس راهنمایی و رانندگی معرفی شدند. بیشتر سرنشینان اتوبوس حامل خبرنگاران خانم بودند و این سؤال از سوی وکیل خبرنگاران در جلسات دادگاه مطرح شد که چطور پلیس راه با توجه به جنسیت سرنشینان قبول کرده که اتوبوس حامل کارگران شرکت سیمان است؟
الواح تخت جمشید به سرزمین مادری برگشت
۱۱۰ لوح منتخب که بیش از ۸۰ سال رنگ سرزمین مادری را به خود ندیده بودند، دو سال پیش وارد ایران شده و برای اولین بار، همزمان با هفته میراث فرهنگی از آنها رونمایی شد. الواح منتخب باروی تخت جمشید، ظهر یکشنبه (۱ خرداد ۱۴۰۱) و در نمایشگاهی با عنوان «بازگشت به خانه» در موزه تخت جمشید رونمایی شده و برای همیشه در سرزمین مادری آرام گرفتند. این الواح، در مهرماه سال 98 پس از تلاشها و رایزنیهای بینالمللی از سوی دستگاههای مختلف، پس از ۸۴ سال به ایران بازگشت و به موزه ملی ایران منتقل شد. در میان این الواح، لوحی وجود دارد که در آن به نام شیراز و باغهای زیبای شیراز اشاره شده و این نشان از پیشینه شهر شیراز دارد. این الواح در دوازده موضوع دستهبندی میشوند که ۱۱۰ مورد منتخب و به معرض نمایش در میآمده است. این الواح شامل جزئیات زیادی در خصوص حقوق زنان شاغل و دیگر موارد میشود که در مقایسه با سایر تمدنها نشان دهنده این است که تخت جمشید با پرداخت حقوق به هنرمندان و کارگران ساخته شده و این مسأله بسیار حائز اهمیت است. این نمایشگاه که رویدادی ملی و بینالمللی محسوب میشود، به مدت یکماه برپا بوده و علاقهمندان میتوانند از این نمایشگاه بازدید کنند.
محراب اصلی «مسجد جامع تَرک» از سنگ یکپارچه ساخته شده است
مسجدی سنگی با ستونهای سرخ رنگ
مسجد سنگی ترک (داش مسجید)، یکی از مساجد تاریخی استان آذربایجانشرقی است که در شهر «تَرک» از توابع شهرستان میانه قرار گرفته است. ستونهای این مسجد از سنگهای سرخرنگ یکپارچه و خوشتراش ساخته شده و دیوارهای بیرونی آن، با کتیبهها و کندهکاریهایی بسیار زیبا مزین شده است. اوج هنر معماری این مسجد، محراب اصلی آن است که از سنگ یکپارچه ساخته شده و با کندهکاریهایی باشکوه مزین شده است.
تاریخ بنای این مسجد که در سال 1348 شمسی به ثبت ملی رسیده است، به دوره ایلخانی نسبت داده میشود. هر چند که تاکنون هیچ کتیبهای درخصوص تاریخ دقیق این بنای سنگی یافت نشده است، اما برخی بنای آن را به زمان حیات امام حسن مجتبی(ع)، برخی دیگر به سده ششم هجری و برخی دیگر نیز به سده هشتم هجری و دوران حکومت سلطان محمد خدابنده (قرن دهم) نسبت میدهند.
ستونهای سنگی متنوع
مسجد جامع ترک، از ۱۰بخش تشکیل شده و ساختمان اصلی آن تماماً از سنگ و شبستانها نیز از آجر ساخته شده است. بر در و دیوار این مسجد تاریخ ۱۰۱۶ قمرى یعنى دوران شاه عباس صفوى و نیز ۱۲۸۲ دوران ناصرالدین شاه قاجار به زبانهاى عربى و فارسى نقش بسته است. کتیبهاى نیز بر سنگهاى وسط دو پنجره مسجد وجود دارد که روی آن تاریخ تعمیر و معرفى معمار بنا (عبدالوهاب) و بانى مسجد (حاجى مراد ترکى) دیده میشود.
«محمــد رحمتپور» مسئول ثبت آثار اداره کــــل میـــراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربــــایجـــانشـــرقی، در معرفی بیشتر این مسجد سنگی به «ایران» میگوید: مسجد جامع ترک به طول و عرض 21*15 متر ساخته شده و دیوارهای شمالی و غربی آن سنگی و آجری است. نمای شرقی مسجد، ایوانی با طول و عرض 10متر و 20سانتیمتر و با ارتفاع 3متر از کف حیاط تا در و پنجرهها، دارای نمای سنگی و آجری است. به گفته این مقام مسئول، در نمای شرقی 2نوع حجاری مشاهده میشود؛ معماری لچکیهای ورودی قدیمیتر، اما گل و آیات و اشعاری که در بقیه بدنه حک شده است متأخر بوده و دارای تاریخ تجدیدنظر بنای 1282 هجری قمری است.
رحمتپور میگوید: مسجد سنگی در گوشه شمالشرقی، دارای منارهای است که از نیم طبقهای و پشتبامها به بام مسجد راه دارد. نمای ستونهای داخلی سنگی بوده و دارای برشهای هنرمندانه و قطاربندیهای ظریفی است که شاید در منطقه آذربایجان با کارهای سنگی استپانوس در جلفا مقایسه میشود. ضمناً فرم ستونها متنوع بوده و از تکرار پرهیز شده است. روی لایههای سنگی مسجد نیز گنبدهای کوچکی مشاهده میشود که در قسمت جنوبی (مشرف به محراب سنگی) رفیعتر و بلندتر از بقیه گنبدها است.
کتیبهای ناتمام دور محراب
به گفته وی، مسجد دارای 4محراب سنگی است. دور محراب مسجد بزرگ متن کتیبهای ناتمام وجود دارد. محراب دوم نیز در صحن غربی قرار دارد که دارای اشکال بدیعی است. این بنای تاریخی احتمالاً بر اثر زلزله در اواخر زندیه و قاجار منهدم شده و با استفاده از مصالح مسجد و روی همان پلان و با همان مشخصات دوبارهسازی شده است. جبهه جنوبی مسجد در دورههای بعدی الحاق شده است. آرامگاه بانی مسجد جامع ترک نیز در بخش جنوبغربی آن قرار دارد. مسئول ثبت آثار اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجانشرقی میافزاید: در حیاط این مسجد حوضی به چشم میخورد که بنا به ضرورت محلی برای وضو گرفتن نمازگزاران تعبیه شده است. با عبور از حیاط، وارد شبستان اصلی مسجد خواهید شد و به محض ورود، یک سردر سنگی یکپارچه نظر همگان را به خود جلب میکند. روی این تکه سنگ، حجاریهای بسیار ظریف و زیبایی دیده میشود که با توجه به کمبود ابزار و تکنولوژیهای پیشرفته در آن دوره، ارزش این اثر حیرتانگیز را چندین برابر میکند. مسجد سنگی ترک، در طول زمان به دفعات مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و اداره حفظ آثار باستانی استان آذربایجانشرقی وظیفه حفظ و مرمت آن را برعهده گرفته است. در حقیقت مسجد جامع در قریه ترک که معمار و حجار آن در نهایت فراغت و سلیقه روی آن کار کرده است با همه کوچکی مسجدی است که نظیر آن را کمتر میتوان دید.
چشم هفتم در میراث برگزار میشود
نخستین دوره نمایش «چشم هفتم در میراث» که به اکران ویدیوهای خبری با موضوع موزه و میراث فرهنگی اختصاص دارد با همکاری ایکوم و موزه سینمای ایران برگزار میشود.
سیداحمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران درباره برگزاری این برنامه گفت: خبرنگاران همیشه یاری رسان امر میراث فرهنگی و موزه بودهاند و اطلاع رسانی آنها در موارد بسیاری مانع تخریب و صدمه به میراث فرهنگی شده است. بنابراین تصمیم گرفتیم با اکران ویدیوهای خبری در موزه سینما که به موضوعات میراث و موزه پرداخته است، هم از تلاشهای آنان قدردانی کنیم هم فرصتی به وجود بیاوریم که عموم مردم با این موضوعات بیشتر آشنا شوند. اوگفت: نقش رسانه در اطلاع رسانی در پیشگیری از جرایم میراث فرهنگی و هویت بخشی فرهنگی انکارناپذیر است و قصد بر آن است که این برنامه در سال های آتی نیز برگزار شود تا در طول سال هم شاهد رشد ویدیوهای خبری در این حوزه باشیم هم مردم بیشتر با موزه و میراث فرهنگی و هویت تاریخی خود آشنا شوند. در این برنامه آثار خبرنگارانی چون زهرا کشوری، حسن ظهوری، فاطمه علی اصغر، مرجان حاجی رحیمی، محسن ظهوری، سمیه ایمانیان، مریم اطیابی، احسان رستمیپور، رضا واعظیزاده و حمید حاجیپور پخش میشود. داستان گوتیها، شهر متروک تاریخ زنده، قصه درختان کهنسال ایران، بلاتکلیفی بادگیر، راز و رمزهای پیشاعیلامیان، رونمایی از شاهنامههای تاریخی کاخ گلستان، معمار انگلیسی آرایههای ایرانی، از پرده برون افتاد، تجربههای در سایه مانده، مرگ سرنوشت حصار صفوی تهران، میراث نادرشاه، نخستین غارت شوش باستانی، رازهای کلماکره، 77 سال بیخبری از گمشدگان جنگ، رونمایی از سامانه یکپارچه هوشمندسازی موزهها، ساختمان تاریخی روزنامه اطلاعات، نخستین موزه، پتک فرانسوی، قصه خانه پروین، خداحافظی با آخرین یادمان مستوفی الممالک، کشف بزرگترین گورستان باستانی کشور، کشفیات منحصر در غار هوتو، درد در جان ایران، گورباستانی پشت سد خرسان، شمشیرزن بافنده، چطور شهر سفید را به خاک سیاه نشاندند، پاشنه سنگی 2 هزار ساله دروازه دوره اشکانیان و دروازهای که کوروش کبیر دستور ساخت آن را داد، عنوان فیلمهایی هستند که نمایش داده میشوند. ورود برای عموم آزاد و رایگان است و علاقهمندان میتوانند روز چهارشنبه چهارم خردادماه 1401 از ساعت 15 تا 18 به سالن تمدن موزه سینما واقع در باغ فردوس مراجعه کنند، همچنین یک ساعت پایانی این برنامه به پرسش و پاسخ اختصاص دارد.