عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع بسیج استادان دانشگاه علومپزشکی مشهد مطرح کرد
دانشگاه باید اولویتها را به دولت معرفی کند
سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع بسیج استادان دانشگاه علومپزشکی مشهد حاضر شد و طی سخنانی به ضرورت مساعدت دولت در راستای اجرای سیاستها پرداخت. مطلب پیش رو خلاصهای از این سخنان است.
حداقل انتظار در مسائل اجتماعی این است که مشکلات با راهحلهای شناخته شده، ادامه پیدا نکند
رسیدن به نقطه مطلوب انتظار بحق جامعه است، یکی از پرسشهای حائز اهمیت و مطرح این روزها امید به آینده کشور است. همانگونه که در پزشکی برای تجویز درست باید مبتنی بر فناوریهای جدید و تجارب علمی-عملی یک تشخیص صحیح داشته باشید و سپس برای بهبودی بیمار نیاز است که این تجویز درست اجرا شود، در عرصههای اجتماعی نیز تا فهم درستی از مشکلات نداشته باشیم تجویز ما نمیتواند درست و دقیق باشد. همانگونه که در پزشکی پیشگیری اهمیت دارد در عرصهاجتماعی نیز میتوان با پیشگیری و هزینه کم از ایجاد هزینههای سنگین جلوگیری کرد و همانگونه که در پزشکی ممکن است یک بیماری مثل کرونا هم علت و هم درمان آن ناشناخته باشد که البته باید برای آن راهحل پیدا کرد اما در خیلی موضوعات، مسائل و راهحلهایشان شناخته شده است،حداقل انتظار در مسائل اجتماعی این است «مشکلاتی که راهحلهای آن شناخته شده است ادامه پیدا نکند.»
برخی مشکلات پس از 60 سال همچنان حل نشده باقی مانده است
برخی مسائل در کشور ریشه طولانی دارد. سال1337 سازمانبرنامه وقت گروهی را از دانشگاه هاروارد امریکا به ایران دعوت میکند که 4سال در ایران حضور دارند و در پایان چهارسال، یافتههای خود را در کتابی تحت عنوان برنامهریزی در ایران مینویسند. در این کتاب مسائل ایران را از دید خود بیان میکنند. اینکه چه تجویزی میکنند یک بحث است، اما مهم این است که پس از گذشت 60سال، برخی از آن مسائل کماکان باقی است. همانگونه که کرونا باوجود ناشناخته بودن پس از گذشت 2سال برای آن راهحل ارائه شد؛ نمیشود مسألهای مثل تورم پس از گذشت60 سال کماکان بهعنوان مسأله باقی بماند. در این 60 سال مهمترین تحول انقلاباسلامی بوده است، انقلاب شد تا آن ایرادات برطرف شود.
اگر بیماری درست تشخیص داده شود اما تجویز درستی برای او نشود حتی با گذشت سالها مشکلی حل نخواهد شد، در سال41 برخی از این مشکلات معرفی میشود اما تجویزاتی که انجام گرفته پس از گذشت سالها مشکلات را حل نمیکند برای مثال در سال 41 مشکل را کمبود منابع درآمد بیان میکنند اما 10سال بعد که منابع 10برابر میشود همان مشکلات مضاعف میشود.
حل مسائل مزمنی که برای سالهای طولانی ادامه دارد به یک کار بزرگ جبههای و جدی با مسئولیت مشترک همگانی نیاز دارد که فقط در رأی دادن خلاصه نمیشود. اگر در جامعه و بویژه در بین نخبگان درک درستی از مسأله صورت نگیرد مسائل حل نمیشود. در همین کتاب برنامهریزی در ایران در سال1341 میگوید کسانی که میخواهند برای کشورشان برنامه بنویسند حاضر نیستند حتی تا روستاهای ورامین بیایند[!] تا مسأله شناخته نشود راهحل آن را نمیتوان پیدا کرد یا در این کتاب مطرح میشود که بعضی بهجای توجه بهحل مسائل، بهدنبال به دنیا آوردن فرزندشان در امریکا هستند این مسأله 60سال پیش در این کتاب مطرح میشود.
اگر درک صحیح و دقیق از مسائل در مباحث مختلف همچون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کشاورزی، سیاست خارجی و داخلی وجود نداشته باشد مسألهای غلط و پاسخی غلط تر از آن طرح میشود و چندین سال توان کشور صرف یک موضوع اشتباه میشود. همانگونه که در یک برهه زمانی بیان شد که اگر فلان توافق صورت گیرد مسائل حل میشود و رشد اقتصادی مثبت میشود و برمبنای این تشخیص، تجویزهایی صورت گرفت و دنبال شد اما با این تجویز رشد اقتصادی که قرار بود مثبت هشت باشد، نه تنها صفر بلکه منفی شد. این مسأله فراتر از بحثهای روز سیاسی است چرا که اگر تشخیصهای غلط و تجویزهای اشتباه استمرار پیدا کند مجدداً همان فرجام قبل را خواهد داشت.
باید نسبت آحاد جامعه بویژه استادان دانشگاه با برنامههفتم که درحال نگارش است، مشخص شود
یکی از مسائل حائز اهمیت عمر یک ملت است، اگر یکسال کشور مسیر اشتباهی را طی کند به عمر 80میلیون نفر بیتوجهی شده، عمر مردم سرمایهای است که در این زمینه هزینه میشود و خیلی فراتر از هزینههای مادی است. یک دانشجو از 18سالگی که وارد دانشگاه میشود تا 28سالگی، 10 سال از بهترین دوران زندگی خود را که وقت شکوفایی است تقدیم میکند و باید برای اشتغال او برنامهریزی شود. شش برنامه قبل از انقلاب با پارادایمهای آن زمان و شش برنامه بعد از انقلاب نوشته شده است و این برنامهها یک مسیری را طی کردهاند، حال باید با نگاهی مبتنی بر آینده و براساس تجارب گذشته به مسائل در زمینههای مختلفی چون نظامسلامت، سیاست خارجی، فرهنگ و دیگر زمینهها توجه کرد تا برخی روندهای خطا تصحیح شود و موضوعاتی که ناقص بودهاند تکمیل، از تکرار بعضی اشتباهات جلوگیری و برخی روندهای درست نیز تأیید و تقویت شوند.
دولتهایی که عهدهدار کار میشوند یک بار سنگین بر دوششان قرار میگیرد برای کمک به دولت حتماً لازم نیست که مسئولیتی در دولت داشت، یکی از کمکهایی که میتوان به دولت داشت پیگیری سایه به سایه مسائل، تأیید کارهای خوب، تصحیح کارهای غلط و تکمیل کارهای ناقص دولت است که این امر نیاز به یک نشاط اجتماعی جدی در جامعه بویژه دانشگاهها دارد، استادان دانشگاه که در عرصههای مختلف سالها روی موضوعاتی تأمل داشتهاند و رسالههای زیادی را راهنمایی کردهاند یک سرمایه بزرگ برای دولتها بهشمارمیروند.
جامعهای بانشاط است که آیه «کلکمْ راعٍ و کلکمْ مسئول» را درک کرده و میداند اگر در قرآن خطاب به مسئولان آمده است «قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ» وظیفه جامعه را هم «لِیقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» عنوان میکند، این جامعه میداند که اینگونه نیست عدهای مسئول شوند و عدهای کنار بنشینند. خیلی از موفقیتهای انقلاب مرهون همراهی و کمک جامعه بوده است که نمونه بارز آن دفاع مقدس است، این دید باید در عرصه اقتصاد، صنعت، فرهنگ، هنر و سایر عرصهها هم مطرح شود. با همین نگاه باید نسبت جامعه دانشگاهی، جامعه استادان و آحاد جامعه با دولت مشخص شود، اینگونه نباشد که فقط از طریق اخبار کارها را پیگیری کنیم، هر کس باید در حد وسع خود به حل شدن مسائل کشور کمک کند.
اگر ما شهدایی همچون شهید چمران را الگوی خود قرار میدهیم مشاهده میکنیم شهید چمران وسع خود را در تشکیل ستاد جنگهای نامنظم در اهواز میبیند و از این راه مانع پیشروی دشمن میشود.
هدف از تشکیل این جلسات باید شکلگیری یک حرکت پرنشاط باشد، برای مثال باید نسبت آحاد جامعه بویژه استادان دانشگاه با برنامه هفتم که درحال نگارش است و قرار است 5سال آینده کشور را ریلگذاری کند، مشخص شود. بهعنوان نمونه در همین موضوع نظامسلامت موفقیتهای 40سال گذشته در عرصههایی مانند گسترش شبکه بهداشت که امید به زندگی را از 55به76سال رساند یا مرگ و میر نوزادها را که از دوهزار به25نفر رساند یا در موفقیتهایی که در مسأله کرونا داشت، باید تقویت شود و در مقابل باید از تکرار طرحهای اشتباه در نظامسلامت که هزاران میلیارد برای اجرای آنها هزینه شده، جلوگیری کرد.
جمعهای متشکل از استادان باید هر هفته گرد هم بیایند و هرکس در حد و وسع خود چه به لحاظ علمی و چه اجرایی مباحث را دنبال کند، اینگونه جامعه دانشگاهی پرنشاط شود و در روند کشور مؤثر باشد تا 60سال دیگر بیان نشود که کماکان مسائل 1401 باقی است، همه ما برای حل این مسائل مسئول هستیم.
یکی از کمکهای مؤثر دانشگاه به دولت معرفی اولویتهاست
یکی از مسائلی که اهمیت دارد اولویتبندی است، همچنان که در مسائل فردی نیز از بین دهها موضوع مهم باید اولویتها را مشخص کرد برای مسائل عمومی نیز باید امکانات موجود را چه از لحاظ مادی چه زمانی بررسی کنیم و برای آنها اولویت قرار دهیم. یکی از کمکهای مؤثر دانشگاه به دولت معرفی اولویتهاست.
کشور یک منابع و یک مصارفی دارد، اگر منابع رشد نداشته باشد بالا رفتن مصارف باعث ایجاد ناترازی میشود برای ایجاد توازن باید یا منابع را افزایش داد یا مصارف را کاهش داد. خیلی از مصارف غیرضروری مانند ساخت برخی ساختمانهای دولتی در تهران و بعضی شهرستانها توجیه ندارد. باید از کاهش هزینههای غیرضروری در بخشهای دولتی و عمومی شروع کرد.
موضوع دیگر، افزایش منابع است که مهمترین راه آن - که مورد تأکید مقاممعظم رهبری است - بحث تولید است که باید بهصورت واقعی افزایش یابد درغیر این صورت ساز و کارهایی چون خلق پول شکل میگیرد که باعث ایجاد تورم میشود، اگر مسائلی مثل رشد بیضابطه نقدینگی بهشکل واقعی حل نشود حتی باتغییر دولتها این مشکلات ادامه خواهد یافت. هر بخش باید نسبت به کشور احساس وظیفه کند و برای خود مأموریت تعریف کند، مثلاً در مسأله اشتغال باید سهم هر دانشگاه برای ارزآوری و اشتغال حداقل برای دانشآموختههای خود مشخص شود همچنان که در سایر عرصهها مانند ارتقای سطح فرهنگی جامعه باید نقش دانشگاه روشن باشد.