بررسی راههای مقابله در جنگ رسانهای در یادداشتی شفاهی از دکتر رضا نقیبالسادات
ایجاد توهّم صدق یکی از تکنیکهای رسانههای خارجی علیه کشور
فاطمه کریمی
خبرنگار
«جوگیری» علت عمدهای بود که بازداشتشدگان در اغتشاشات اخیر بهعنوان دلیل اقدامات خود از آن نام میبردند. مسألهای که آتش عمده آن را رسانههای خارجی و شبکههایی همچون ایران اینترنشنال تهیه میکردند. رسانههایی که برای خیلی از اخبار و آماری که ارائه میدادند هیچ سند و مدرکی نداشتند و آنچه که این مسأله را جالب توجه میکرد باورپذیری مخاطبی بود که اخبار کذب را بدون سند از رسانههای کذایی میپذیرفت اما در پذیرش اخبار مستند شبکههای داخلی دچار تردید یا بعضاً گاردی محکم بود. چرایی این مسأله را یک رسانهشناسِ جامعهشناس میتوانست پاسخ دهد. به همین خاطر از سیدرضا نقیبالسادات، دکترای ارتباطات و جامعهشناسی و عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، در دانشکده علوم اجتماعی یادداشتی شفاهی دریافت کردیم که در ادامه میآید. در اتفاقات اخیری که در کشور رخ داد، عملکرد رسانههای خارجی در شرایط اعتراضها یک عملکرد بدون برنامه نبود. یعنی رسانههای خارجی سوابق قبلی و موقعیتهایی را که در گذشته برای رسانههای داخلی پیش آمده بود،مستمر رصد کرده بودند. در نتیجه آنها از اتفاقی که در شهریور ۱۴۰۱ در کشور افتاد، از آن شرایط استفاده کردند و به نوعی این عملکرد را بر تکنیک عملیات رسانهای سوار کردند.
کماعتمادی نتیجه پوشش دیرهنگام اخبار
در اغتشاشات اخیر یک نکته این بود که رسانههای داخلی بعضی از اخبار را یا دیر رسانهای کردند یا اصلاً پوشش ندادند که این مسأله سبب شد یک نوع کماعتمادی نسبت به رسانههای داخلی ایجاد شود. بخصوص اینکه انتظارهای بالایی که از رسانه ملی و مرجعیت آن بود، باعث شد که اینها در برخی از شرایط نتوانستند بهعنوان یک منبع خبری فعال از آن اطلاعات بگیرند، در نتیجه رسانههای خارجی در جاهای مختلف بهعنوان حامی مخاطب یا مدعی مخاطب خود را جا زدند و به جای مخاطبان مطالبه کردند. در واقع مطالبهجویی رسانههای خارجی جای نیازهای مخاطب را گرفت، لذا مخاطبان احساس کردند که رسانههای خارجی دارند به انتظارات و نیازهایشان پاسخ میدهند.
معترضان بیشتر به رسانههای بیگانه توجه میکنند
در خیلی از مواقع وقتی که اطلاعات را دادیم، بعضاً معترضان به دلیل اینکه احساس میکردند رسانههای داخلی مدافعهگری حکومت را میکنند، خودشان را در تقابل با آن رسانهها میدیدند. البته این طور نیست که مردم بگویند ما به رسانههای داخلی اعتماد نداریم. الان رسانههای داخلی ما از جمله صداوسیما، مطبوعات و خبرگزاریها برای اکثریت مردم مرجع هستند. یعنی وقتی میگوییم جمعی در کشور به شبکههایی مثل ایران اینترنشنال و منوتو توجه میکنند، اکثریت مردم نیستند و جمعی هستند که احساس نارضایتی میکنند و همین سبب شده که این اتفاق شکل بگیرد. لذا آن رسانههای بیگانه آمدند و موجسواری کردند.
تبیین ماهیت
رسانههای خارجی برای مردم
یکی از راهکارها برای جلوگیری از موجسواری رسانههای بیگانه این است که رسانههای داخلی یک بخشی از کارشان را به تبیین ماهیت رسانههای بیگانه اختصاص دهند و به مردم بگویند که این رسانهها چه هستند، از کجا آمدهاند و چگونه عمل میکنند. باید به آنها گفته شود که شبکه ایران اینترنشنال متعلق به عربستان سعودی است و دولت سعودی از این شبکه برای اعمال سیاستهای خود علیه ایران استفاده میکند. باید به مردم گفته شود که دولت عربستان سعودی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نارضایتیهایی از ایران داشت و نتوانست رابطه خوبی با ایران برقرار کند، لذا شروع به تخریب کرد. باید به مردم گفته شود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران وقتی که سعودیها دیدند منافعشان در منطقه به مخاطره افتاده است، به معارضه با ایران پرداختند. ضمناینکه سعودیها باوجود ادعایی که دارند به اسرائیل نزدیک هستند و رژیم صهیونیستی را دوست خودشان میدانند و چون جمهوری اسلامی مخالف رژیم صهیونیستی بوده لذا با جمهوری اسلامی ایران معارضه میکنند. ما باید عملکرد عربستان سعودی را برای مردم تبیین کنیم؛ بگوییم که از کجا خط میگیرند و خیلی از اخباری که میگویند، تکراری و جعلی است.
برخی معاندین
آگاهانه با رسانههای داخلی
معارضه میکنند
نکته دیگری که در بحث مخاطبشناسی مورد توجه بوده، این است که رسانههای خارجی در طولانی مدت روی مخاطبان اثر میگذارند و اگر رسانههای داخلی بتوانند اعتمادسازی کنند، بیاعتمادی و کماعتمادی مخاطب از بین میرود. البته خوب است که رسانه بتواند عامه مخاطبان را جذب کند اما در نظام مخاطبشناسی خبر میبینیم که همیشه بخشی بهعنوان آدمهای دیرپذیر هستند و در مقابل جریان میایستند. ضمن اینکه بخشی از مخاطبان سریع میپذیرند. افرادی که دیرپذیر هستند، معمولاً دگم بوده و عناد میورزند. این افراد همیشه بخشی از جامعه هستند که اخبار رسانه را نمیپذیرند و معارضه میکنند. البته قرار نیست که رسانه به همهاینها پاسخ بدهد بلکه میتواند حداکثر جمعیتی را بهعنوان مخاطب جلب کند و به نیازهایشان پاسخ بدهد. این نکته را هم بگویم که برخی از معارضین در ضمیر و نهاد واقعی خودشان ممکن است انصاف را به رسانههای داخلی بدهند و خودشان بدانند که اشتباه میکنند اما معارضه و معانده بخشی از شخصیت آن افراد بوده و ممکن است هیچ وقت هم درست نشوند.
ایجاد توهم صدق در مردم
در مجموع یکی از تکنیکهای رسانههای بیگانه، استفاده از جنگ روانی است؛ در واقع این رسانهها یک پیام غلط را میگویند، توهم صدق را در مردم بهعنوان یک تکنیک ایجاد میکنند و گسترش فساد را دامن میزنند یا نمایش میدهند. در حالی که خودشان را سانسور میکنند. این عملیاتی است که باعث میشود، مخاطب به لحاظ رسانهای فکر کند که آنها برحق هستند و بموقع عمل میکنند. در اتفاقات داخل کشور میبینیم که حتی بعضی آتشبیار معرکه میشوند و تصاویر و ویدیوهایی از تخریبها را برای رسانههای خارجی میفرستند. رسانههای خارجی همین تصاویر و ویدیوها را بهعنوان سند پخش میکنند و مردم هم این فیلمها را که میبینند، به این نتیجه میرسند که این همان تصاویری است که در جامعه اتفاق میافتد. در نتیجه به آن رسانهها اعتماد میکنند. در حقیقت عملکرد رسانههای بیگانه بیشتر یک جنگ روانی در چهارچوبها عملیات رسانهای است. اگر ما هوشیارانه و واقعبینانه این نوع عملکرد رسانههای بیگانه را برای مردم تشریح کنیم، همین افشا شدن موقعیت آنها میتواند اعتماد بیشتری را برای رسانههای داخلی به همراه داشته باشد. ضمناینکه افشا کردن عملکرد رسانههای بیگانه میتواند نقشه آنها را خنثی کند؛ نقشهای که رسانههای خارجی سعی دارند در بوق و کرنا بدمند که در داخل کشورایران رسانه معتبر وجود ندارد و نمیتوانند یک خبر ساده را ارائه بدهند.
رسانههای داخلی باید پیشدستانه وارد عمل شوند
برای جلب اعتماد بیشتر مردم باید اتفاقها، رخدادها و رویدادها را در یک نظام صحیح خبری با دقت، صحت و صمیمیت اعلام کنیم. هر جا رسانه ما بموقع خبر داد و پیشدستانه عمل کرد، رسانههای خارجی عقب ماندند و رسوا شدند. اما هر جا ما تأخیر کردیم و تا آمدیم ببینیم چه کار باید کنیم و آیا این خبر باید پوشش داده شود یا اهمیتی برای پوشش ندارد؟ رسانههای خارجی موجسواری کردند و زودتر خبر را به نفع خودشان منتشر کردند.
انتشار بموقع اخبار داخلی از سوی رسانههای خارجی موجب سوختن خبر میشود و دیگر رسانههای داخلی در موضع انفعال قرار میگیرند. اما وقتی که ما پویا عمل کنیم؛ اعتماد مخاطب را جلب کنیم و در پوشش و انعکاس خبر از رسانههای خارجی پیشی بگیریم، توانستهایم نیازهای مخاطب را به لحاظ خبری پاسخ بدهیم و همین امر سبب میشود که مرجعیت فقط رسانههای داخلی باشند.
باید به مردم بگوییم که رسانههای خارجی دلسوز ما نیستند
البته این نکته را هم بگویم که رسانهها در بخش دیگری از فعالیت خود، باید عملکرد و سیاستهای رسانههای خارجی را برای مردم بیان کنند و بگویند که رسانههای خارجی از آب گلآلود به نفع خودشان بهره میبرند. باید به مردم بگوییم که رسانههای خارجی دلسوز ما نیستند و کسانی هستند که از کشور رانده شدهاند و به نوعی در حال آسیبزدن به کشور هستند. به نظر میرسد این راهها میتواند جنبههای مختلفی از اعتماد را پیش روی مردم قرار دهد. همچنین مردم با اعتماد بالاتری از رسانهها استفاده کنند و خیلی به رسانههای خارجی توجه نکنند. وقتی مردم مطمئن شوند که رسانههای خارجی با ایران معارضه میکنند، اخبار آنها را اخبار درستی تلقی نمیکنند. به نظر میرسد این یک راهکار اصلی برای جلب اعتماد مردم است.