لیلا ابراهیمیان/«مدتها روستای ما شاهد عبور و مرور دسته پیادهنظام و سوارهنظام بود؛ سربازان روسی از باکو تا ارسباران و تبریز را طی میکردند؛ تااینکه روزی خبر رسید فرقه به روستاها هجوم آورده است»؛ کلثوم اهل روستای نقاره کوب اهر از دوران جوانیاش اینگونه برای نوههایش تعریف کرده است؛ زمانی که تازه عروس بود و از ترس سربازان فرقه دموکرات آذربایجان در روستای آبادشان جایی برای ماندن نداشتند و چشمانتظار شوهر فراریاش بود در آن سرمای زمستان. هنوز هم بسیاری از افراد پا به سن گذاشته استان آذربایجان شرقی آن روزها را بهخاطر دارند.
9 روز مانده به زمستان 1324 (21 آذر) حکومت دموکرات آذربایجان تأسیس شد. جعفر پیشهوری بنیانهای این فرقه را بههمراه سه نفر از دوستان که پیشتر در حزب کمونیست فعال بودند، یعنی علی شبستری، دکتر سلامالله جاوید و جعفر کاویان در تبریز پایهگذاری کرد. رهبر فرقه وعده داد موفقیت محمد خیابانی را تکرار خواهد کرد اما سقوطش را نه؛ ولی در نهایت خود یکسال پساز اعلام حکومت خودمختار در آذربایجان، ناگزیر فرار کرد. پیشهوری، بیستویکم آذر ۱۳۲۵، بهجای برگزاری جشن اولین سالگرد خودمختاری آذربایجان، با ورود قوای ارتش ایران به تبریز، با رؤیایش وداع کرد و بخت از فرقه رویبرگرداند.
سال 1324 برای جهان و ایران سالی مهم بود. یازدهم شهریورماه جنگ جهانی دوم به پایان رسید و متفقین متعهد شده بودند ظرف شش ماه قوای خود را از ایران خارج کنند اما دولت شوروی نمیخواست چنین کند؛آنها بهدنبال امتیاز نفت شمال بودند. در واقع تأسیس یکباره حزب دموکرات آذربایجان و ادغام حزب توده آذربایجان دراین تشکیلات فشاری بود به دولت ایران برای تسلیم شدن در برابر باجگیری شوروی. آن زمان محسن صدر نخستوزیر بود و دولت ایران تأسیس فرقه آذربایجان را چالشی جدی نسبت به استقلال و یکپارچگی کشور میدانست؛ بحرانی که البته مشخص بود ریشه اصلی اش به همسایه شمالی باز میگردد. فشار روسها برای امضای قرارداد امتیاز استخراج و بهرهبرداری از نفت شمال، حضور نظامی شوروی در شهرهای شمالی ایران، حمایت سیاسی و نظامی آنها از حزب توده و فرقههای کردستان (2 بهمن 1324 از سوی قاضی محمد تشکیل شد) و آذربایجان و درنهایت برنامه پیشهوری برای خودمختاری؛ دخالت مسکو در امور داخلی ایران را آشکارا نشان میداد و این مشکلات دلیلی شد بر سقوط دولت صدر.
بعد از او ابراهیم حکیمی در ۲۹ دی ماه سال ۱۳۲۴ نامهای به دبیرکل سازمان ملل درباره عدم خروج شوروی از ایران نوشت و خواستار پایان دادن به مداخلات این کشور در حاکمیت ایران شد. نامهای که البته نتیجهاش چیزی جز راهاندازی جنگ تبلیغاتی علیه دولت حکیمی و فشار شوروی بر ایران نبود. در اعتراض به این نامه استالین در اول بهمنماه ۱۳۲۴ سفیر خود را از تهران فراخواند و روابط دیپلماتیک با ایران را در شرایطی که دهها هزار سرباز روس در خاک ایران حضور نظامی داشتند، قطع کرد. محمد رضا شاه حکیمی را مجبور به استعفا کرد و در ششم بهمن احمد قوامالسلطنه نخستوزیر شد. استالین قوام را «سیاستمدار بزرگ شرق» نامیده بود؛ او در دور جدید نخستوزیریاش تلگرافهایی درباره دوستی عمیق و احترام متقابل به رهبران امریکا، روسیه و انگلیس مخابره کرد. قوام در ۲۸ بهمن در جلسه علنی مجلس شورای ملی خبر سفر قریبالوقوع خود به مسکو را به اطلاع نمایندگان رساند و فردای همان روز با یک هواپیمای روسی اعزامی از شوروی در رأس یک هیأت ۱۲ نفره تهران را به مقصد مسکو ترک کرد. در سفر قوام و مذاکرات صورت گرفته مقرر شد شرکت مشترک بین ایران و روسیه تشکیل و 50 سال امتیاز نفت شمال در اختیارروسیه قرار بگیرد. طبق این توافقنامه در 25 سال اول سهم شوروی 51 درصد و سهم ایران 49 درصد بود و در نیمه دوم سهم دو کشور50 ،50 میشد. طرح نفتی قوام-سادچیکف در شوروی امضا شد ولی مجلس شورای ملی در بیستونهم مهرماه 1326 آن را رد کرد. البته قوام در کنار مذاکرات نفتی و امتیاز دادن به شوروی تلاش کرد تا به نوعی حمایتهای شوروی از فرقههای آذربایجان و کردستان را قطع کند. او به مقامات شوروی اعلام کرد مسأله فرقههای کردستان و آذربایجان داخلی است و ابقا یا انحلال احزابی که خود را دموکرات میخواندند در این دو استان ارتباطی به اتحاد شوروی ندارد.
تحولات در آذربایجان و کردستان بسرعت ورق میخورد و سوم اردیبهشت سال ۱۳۲۵ «معاهده دوستی و همکاری» بین رؤسای این دو فرقه به امضا رسید و طرفین از همتای خود در جمهوری آذربایجان شوروی یعنی میرجعفر باقروف دعوت کردند تا به مناطق خودمختار آنها سفر کند.
البته اوج گرفتن فعالیتهای این دو فرقه همزمان با فشار انگلستان و امریکا به استالین برای خروج از ایران بود. در نهایت با خروج نظامیان روس از شمال ایران، محمدرضاشاه در ۲۱ آذر ۱۳۲۵ دستور حرکت ارتش به استانهای کردستان و آذربایجان را صادر کرد. روسها از رهبران دو فرقه آذربایجان و کردستان خواستند در برابر حمله نظامی ارتش ایران مقاومت نکنند. جعفر پیشهوری از طریق مرزهای شمالی کشور به شوروی گریخت ولی قاضی محمد مقاومت و رو در رویی با ارتش را انتخاب کرد.
در درگیری ارتش و اعضا و هواداران مسلح وابسته به فرقه آذربایجان صدها نفر از طرفین کشته یا مجروح شدند و تعداد زیادی از نیروهای حامی فرقه نیز توسط سربازان رژیم شاه دستگیر شدند تا دولت یکساله پیشهوری دولت مستعجل باشد؛ گویی تاریخ برای او تکرار شد؛ او که نمیخواست شکست خیابانی را تجربه کند اما فرار نصیبش شد.
پیشهوری بعد از یک سال تأکید بر اینکه فقط دو راه پیش پایش است ـ «پیروزی یا مرگ» ـ در آخر در مسیر مهاجرت و تبعید پیش رفت. اما سرنوشت قاضی محمد رهبر فرقه کردستان با اعدام به پایان رسید. ارتش ایران نهایتاً در ۲۴ آذر ۱۳۲۵ او و بسیاری از همرانش را دستگیر و در میدان مرکزی مهاباد اعدام کرد.
هنرمندان بزرگ پایتخت به مناسبت خدمات سی ساله فرهنگی و هنرپیشگی (معز دیوان) فکری ، ساعت شش و نیم بعد از ظهر 25 اسفند 1324 در سالون تماشاخانه تهران جشن برپا می کند. بر معارف پروران و روشن فکران است که این گروه را تشویق نمایند.
آیا می دانید که هزینه مسافرت شما از تهران تا استانبول بیش از ۲۲۰ تومان نیست. شرکت ایران تور حاضر است شما را با مبلغ 260 تومان به از تهران به قاهره برساند. برای کسب هر گونه اطلاعات به شرکت ایران تور، خیابان سعدی مراجعه فرمائید - تلفون ۸۲۲۱
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
پردهبرداری از مجسمه فردوسی
از چندی پیش پارسیان هندوستان که از راه دور به میهن گرامی و شاعر شیرین زبان فارسی، فردوسی طوسی عشق بیمنتها میورزند، به پاس قدردانی از یکی از بزرگترین مفاخر ایران و زندهکننده زبان پارسی مجسمه زیبا و گرانقیمتی از او ساخته و بوسیله آقای ارباب رستم گیو نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی، این مجسمه را برای نصب در یکی از میدانهای تهران به پایتخت فرستاده بودند.عصر پریروز که ساختمان و پایهبندی مجسمه به پایان رسیده بود آقای نخستوزیر[سید محسن صدر] در حضور جمع کثیر و در میان ابراز احساسات زایدالوصف حضار بیاناتی مبنی بر اظهار قدردانی و خرسندی از بانیان و اهداکنندگان مجسمه نمودند. آقای ارباب رستم گیو گزارشی را به سمع حضار رسانیدند و آقای رهنما در سخنانی به شرح ذیل بیان کردند: «فردوسی بزرگ در روزگاری که تاریخ و زبان و ادبیات ایران دچار خطر زوال و فراموشی شده بود کشور خود را فراموش نکرد، سی سال رنج برد و گنجی به دست ما سپرد و بهترین درس وطن پرستی را به فرزندان ایران داد.پارسیان هند نیز امروز با این عمل و سایر اقدامات پسندیده خود ثابت میکنند درسی را که از آن استاد بزرگ فرا گرفتهاند فراموش نکردهاند و پس از هزار سال دوری و مهجوری نام ایران و فردوسی را از یاد نبردهاند. ما این ارمغان گرامی را با نهایت تشکر وامتنان پذیرفته و پایتخت کشور خود را بدان آرایش میدهیم.»
سپس نیز استاد ملک الشعرای بهار چکامه زیبایی را که در زمینه عظمت مقام شاعر شهیر فردوسی طوسی سروده بودند قرائت نموده و آقای نخستوزیر پرده از پیکر زیبای مجسمه برگرفتند.
روزنامه کوشش- پنجشنبه 12 مهر 1324
چاپ فرهنگ دهخدا
پیش از ظهر دیروز کمیسیون محاسبات مجلس تشکیل گردیده و لایحه تقدیمی اداره کارپردازی راجع به چاپ فرهنگ دهخدا مورد مذاکره قرار گرفت.فرهنگ دهخدا محتوی چندین جلد خواهد شد و تاکنون به موجب اطلاعاتی که به کمیسیون داده شده یک ملیون و دویست هزار فیش حاضر گردیده و هشتصد هزار فیش دیگر هم در دست تهیه میباشد که با کمک علما و ارباب اطلاع باید آماده گردد.هزینه چاپ فرهنگ در حدود شش ملیون ریال برآورد گردیده که در ظرف سه سال و نیم تا چهار سال به اتمام خواهد رسید و فعلاً برای آنکه شروع بهکار شود مبلغ دویست و پنجاه هزار ریال از محل صرفه جوییهای بودجه سالجاری مجلس اعتبار خواسته شده تا در سالجاری و بیست روز آخر سال به مصرف برسد و در بودجه سال ۱۳۲5 مجلس شورای ملی هم مبلغ سه ملیون ریال اعتبار چاپ فرهنگ را به رسم علىالحساب پیشبینی نمودهاند که بقیه هزینه را هم در سالهای بعد در نظر گرفته به مصرف چاپ فرهنگ برسانند.
روزنامه کوشش- سهشنبه 7 اسفند 1324
یادداشت به قوای بیگانه
دولت ایران تخلیه فوری خاک خود را خواستار است
امروز صبح، در ساعت 10 دولت ایران یادداشتی بدین شرح به سفارت کبرای شوروی، انگلستان و کشورهای متحد امریکا فرستاده است:«چون حضور ارتش بیگانه در این کشور اسباب اختلال کلیه امور مملکت و باعث جلوگیری از اقدامات دولت برای اصلاح و ترمیم خرابیهای وارد از جنگ جهانی به این کشور شده و آزادی عمل دولت را برای اجرای برنامه و نقشهای که بهمنظور آسایش ملت تهیه نموده سلب کرده است و طرح این مسأله در کنفرانس وزیران خارجه که قریباً در مسکو تشکیل میشود بسیار ضروری و فوری است و مطابق فصل ششم عهدنامه سهجانبه مورخ 29 ژانویه 1942 هر نوع مذاکره و تصمیم راجع به هر امری که مستقیماً با منافع ایران مرتبط باشد باید با مشاوره و رضایت دولت ایران انجام پذیرد، نظر دولت شاهنشاهی این است که با توجه به مفهوم اعلامیه سه دولت راجع به ایران مورخ اول دسامبر 1943 واجب است در این کنفرانس مذاکره و تصمیمگرفته شود که نیروی سه دولت متحد و دوست به فوریت تمام خاک ایران را تخلیه بنمایند زیرا وجود قوای بیگانه در این کشور حاکمیت ایران را متزلزل نموده و باعث اتفاقات تأسفآور و مصائب بیشمار شده و افکار عامه ملت ایران را سخت پریشان کرده و نظم کشور و آسایش مردم را بهکلی سلب نموده چنانکه وقایع اسفآور آذربایجان روشنترین نمونه آثار شوم توقف ارتش خارجی در این کشور است بهعلاوه هیچ موجب نظامی و غیرنظامی وجود ندارد که حتی یکروز دیگر هم نیروی سه دولت متحد و دوست دراین کشورتوقف نمایند.بدیهی است تا انجام این درخواست حقه دولت ایران در کنفرانس وزیران خارجه در مسکو و تخلیه فوری و کامل تمام ایران از نیروهای خارجی برای اینکه اقدامات ضروری دولت در برقراری انتظام و آرامش در کشور بیش از این به تأخیر نیفتد و دایره اغتشاش بیش از این توسعه نیابد، مقامات نظامی خارجی که فعلاً در ایران هستند نباید مانع آزادی عمل و نقل و انتقال قوای تأمینه کشور گردند.
روزنامه اطلاعات- پنجشنبه 22 آذر 1324
پایان کسروی
قتل در شعبه هفت
آقای احمد کسروی مدیر مجله پیمان و روزنامه پرچم که چندی قبل وکالت دادگستری داشته و در محاکمه سرپاس رکنالدین مختاری وکیل بعضی متهمین شهربانی بود، از چندی به این طرف در اثر انتشاراتی که برخلاف دیانت تشخیص داده شده بود تحت تعقیب قرار گرفته و از طرف اشخاص مختلفی نامههایی به وزارت دادگستری نوشته شده بود که چون انتشار کتابهای ایشان مخالف دیانت حقه اسلام است از نشر آن جلوگیری شود.شکایتها به شعبه هفت بازپرسی وزارت دادگستری مراجعه شده آخرین جلسه بازپرسی هم پیش از ظهر دیروز بوده است.یک ساعت پیش از ظهر دیروز آقای احمد کسروی در شعبه 7 بازپرسی واقع در قسمت جنوبی کاخ دادگستری به اتفاق آقای محمد تقی حدادپور منشی خودش حضور به هم رسانیده و چون از مدتی به این طرف همیشه با چهار نفر مستحفظ حرکت میکرده همراهان را در محوطه کاخ گذاشته و در اتاق آقای بلیغ بازپرس به سؤالات ایشان پاسخ میداده است.ناگهان در اتاق بازپرس باز شده دو نفر ناشناس وارد شده یکی از آنها اسلحه جیبی بیرون آورده و دیگری خنجری کشیده یک تیر به زیر چانه کسروی و یک تیر پهلوی راست حدادپور زده و با خنجر تیز چند زخم کاری به سینه و قلب هر دو وارد میآورند.این عملیات با حضور آقای بلیغ بازپرس با کمال جرأت و جسارت انجام میگردد، طوری که ایشان از مشاهده این منظره هولناک بینهایت مضطرب و غش کرده افتادهاند.قاتلین پس از انجام عمل از اتاق خارج شده و چون صدای شلیک مردم را نگران کرده بود آنها از درب کاخ وزارت دادگستری خارج میشوند و عده ای وارد اتاق بازپرس شده و بر اثر هیاهو تمام درهای کاخ دادگستری را میبندند و به دادستان نظامی تهران و دادستان دادگستری اطلاع میدهند و در اتاق بازپرس حاضر شده آقای بلیغ را به هوش آورده تحقیقات شروع میشود.قاتلین از قرار اطلاع اداره شهربانی موسوم به امامی اصفهانی [سید حسین و سید علی امامی] بوده و بعد از خروج از شعبه 7 به درشکه سوار شده و از خیابان جلیلآباد به طرف جنوب شهر میرفتهاند، که یکی از مأموران اداره آگاهی آنها را جلب و فوراً آقای سرتیپ ضرابی رئیس کل شهربانی و رئیس اداره آگاهی حاضر شده هر دو نفر را زندانی و شروع به تحقیقات مینمایند. از قرار مذکور یک نفر از همدستان آنها هم که درشکه حاضر کرده دستگیر و بازجویی ادامه دارد.
روزنامه کوشش- سهشنبه 21 اسفند 1324