
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

وداع با جامعه شناس خودمانی
گروه فرهنگی/ حسن نراقی نویسنده کتاب «چرا درماندهایم؟» یا همان «جامعهشناسی خودمانی»، جامعهشناسی که او را به تألیف و انتشار آثاری در حوزه غیردانشگاهی میشناسند در 76 سالگی و پساز مدتها ابتلا به بیماری سرطان درگذشت. او متولد اردیبهشت ۱۳۲۳ در کاشان بود.
عمده شهرت این پژوهشگر و نویسنده به خاطر تألیف آثاری برخوردار از مضمون جدی اما به زبانی ساده است؛ آنچنانکه برای مطالعه کتابهای به یادگار مانده از او نیاز چندانی به تحصیلات دانشگاهی در این عرصه نیست. اگر خواهان کسب اطلاعات بیشتری درباره کتاب «جامعهشناسی خودمانی» هستید بد نیست بدانید این کتاب حتی در شرایط نامطلوب فعلی نشر به چاپ سی و سوم رسیده است. کتابی که در آن با نقدهای نویسنده به رفتارهای جامعه ایرانی روبهرو میشوید.
ازجمله مواردی که نراقی در این کتاب به آنها نقدی جدی دارد، ویژگیهایی رایج میان ما ایرانیان است که البته به دوره یا برهه تاریخی خاصی هم محدود نمیشود؛ ازجمله «قهرمانپروری و استبدادزدگی»، «مسئولیتناپذیری»، «بیبرنامگی». او حتی از خصیصه همواره برقرارمان که همان «توقع و نارضایتی دائمی» است هم نوشته! اما چرا او تا این اندازه در نکوهش اینها گفته؟ نراقی فرهنگ غالب بر جامعه ایرانی را از موانع مهم بر سر راه توسعه آن میداند.
از آنجایی که کتاب بر پایه تجربیات نویسنده نوشتهشده از شانس بیشتری هم برای برقراری ارتباط با مخاطبان و حتی انتقال پیامهای موردنظر به خوانندگان برخوردار شده است. ایبنا نقلقولی از نراقی درباره انگیزهاش از تألیف این کتاب منتشر کرده که در بخشی از آن آمده: «به یاد میآورم بعد از یکی، دو نوبت چاپ اولیه جامعهشناسی خودمانی، وقتی عدهای خواستند بهاصطلاح نقدی ارائه کنند یا حتی بنا به خواست خودم ایرادهای کار را ارائه کنند، اکثرشان در یک گلایه مشترک بودند و آن اینکه «درد را گفتنی اما درمان را نه»... این سؤال تکراری مرا به فکر انداخت که در نوشته بعدیام فصل تازهای را مطرح کنم: چرا بعضی از هموطنانم همهچیز را چنین زود و آسان میخواهند؟ یعنی اینجا هم شاید از بنده حقیر این انتظار رادارند که مشکلشان را با یک قرص، کپسول، ورد یا چیزی شبیه به معجزه، زود و سریع حل کنم تا خدای ناخواسته این خواننده حتی لحظهای زحمت فکر کردن را هم به خودش ندهد.»
اگر علاقهمند به کسب اطلاع از دیگر نوشتههای او هستید؛ «چکیده تاریخ ایران: از کوچ آریاییها تا پایان سلسله پهلوی» کتاب دیگری است که نراقی آن را هم به قلمی ساده نوشته. «پینکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی»، «ناگفتهها...: در گفتوگو با روزبه میرابراهیمی»، «خط خوش فارسی (مجموعه مقالات). هم دیگر نوشتههای او به شمار میآیند.
عمده شهرت این پژوهشگر و نویسنده به خاطر تألیف آثاری برخوردار از مضمون جدی اما به زبانی ساده است؛ آنچنانکه برای مطالعه کتابهای به یادگار مانده از او نیاز چندانی به تحصیلات دانشگاهی در این عرصه نیست. اگر خواهان کسب اطلاعات بیشتری درباره کتاب «جامعهشناسی خودمانی» هستید بد نیست بدانید این کتاب حتی در شرایط نامطلوب فعلی نشر به چاپ سی و سوم رسیده است. کتابی که در آن با نقدهای نویسنده به رفتارهای جامعه ایرانی روبهرو میشوید.
ازجمله مواردی که نراقی در این کتاب به آنها نقدی جدی دارد، ویژگیهایی رایج میان ما ایرانیان است که البته به دوره یا برهه تاریخی خاصی هم محدود نمیشود؛ ازجمله «قهرمانپروری و استبدادزدگی»، «مسئولیتناپذیری»، «بیبرنامگی». او حتی از خصیصه همواره برقرارمان که همان «توقع و نارضایتی دائمی» است هم نوشته! اما چرا او تا این اندازه در نکوهش اینها گفته؟ نراقی فرهنگ غالب بر جامعه ایرانی را از موانع مهم بر سر راه توسعه آن میداند.
از آنجایی که کتاب بر پایه تجربیات نویسنده نوشتهشده از شانس بیشتری هم برای برقراری ارتباط با مخاطبان و حتی انتقال پیامهای موردنظر به خوانندگان برخوردار شده است. ایبنا نقلقولی از نراقی درباره انگیزهاش از تألیف این کتاب منتشر کرده که در بخشی از آن آمده: «به یاد میآورم بعد از یکی، دو نوبت چاپ اولیه جامعهشناسی خودمانی، وقتی عدهای خواستند بهاصطلاح نقدی ارائه کنند یا حتی بنا به خواست خودم ایرادهای کار را ارائه کنند، اکثرشان در یک گلایه مشترک بودند و آن اینکه «درد را گفتنی اما درمان را نه»... این سؤال تکراری مرا به فکر انداخت که در نوشته بعدیام فصل تازهای را مطرح کنم: چرا بعضی از هموطنانم همهچیز را چنین زود و آسان میخواهند؟ یعنی اینجا هم شاید از بنده حقیر این انتظار رادارند که مشکلشان را با یک قرص، کپسول، ورد یا چیزی شبیه به معجزه، زود و سریع حل کنم تا خدای ناخواسته این خواننده حتی لحظهای زحمت فکر کردن را هم به خودش ندهد.»
اگر علاقهمند به کسب اطلاع از دیگر نوشتههای او هستید؛ «چکیده تاریخ ایران: از کوچ آریاییها تا پایان سلسله پهلوی» کتاب دیگری است که نراقی آن را هم به قلمی ساده نوشته. «پینکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی»، «ناگفتهها...: در گفتوگو با روزبه میرابراهیمی»، «خط خوش فارسی (مجموعه مقالات). هم دیگر نوشتههای او به شمار میآیند.

اجرای موسیقی در هیاهوی شهر
ندا سیجانی
خبرنگار
سایه کرونا بر فضای موسیقی سنگینی میکند. حدوداً دوماهی است برای اجرای کنسرتهای آنلاین، تقاضا و استقبالی نبوده و هنرمندان موسیقی همچنان در سکوت خبری بهسر میبرند و اغلب سعیشان بر این است در این فرصتهای بهدست آمده به تولید آلبوم یا تک آهنگ بپردازند چرا که بر این نظرند اجرای کنسرت آنلاین، متفاوت از اکران فیلم و یا اجرای تئاتر بوده است. البته این تصمیم ربطی به تعطیلی دو هفتهای ندارد. حتی پیش از این اهالی هنر درباره اجرای کنسرت در ساعت 18 عقاید متفاوتی داشتند. برخی از هنرمندان بر این نظرند که برگزاری کنسرت در تمام دنیا، ساعات مشخص و تعریف شدهای دارد و اصولاً مخاطبان آن، بعد از یک روز مشغله کاری و با آسودگی خاطر برای شنیدن اجرای زنده موسیقی مورد علاقه خود برنامهریزیهای متفاوتی دارند نه آنکه در اوج ساعت کاری و ترافیک شهری آن هم در این شرایط، به دنبال اینگونه برنامهها باشند. برخی دیگر هم به دلیل شرایط بد اقتصادی این روزها حاضرند در هر ساعت از شبانهروز اجرای کنسرت داشته باشند تا درد معاشی نباشد. طبق صحبتهای سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که روز چهارشنبه (27 آبان ماه) در حاشیه جلسه هیأت دولت بیان داشت: «در دو هفته آینده تمامی فعالیتهای غیرضروری بجز مشاغل گروه یک، تماماً تعطیل هستند و مجموعه فعالیتهای هنری و سینمایی که جزو مشاغل گروه ۳ هستند، تعطیل خواهند بود. همچنین سالنهای هنری و موسیقی بر مبنای اینکه فاصله هایشان را به صورت
۵۰ درصد ترتیب دهند، مجاز به فعالیت بودند اما این به قبل از محدودیتهای جدید مربوط میشود.»وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اشارهای هم به مبحث قیمتگذاری بلیتهای کنسرت داشت: «قیمت بلیت کنسرتها و فعالیتهای هنری با افزایش فاصلهگذاری اجتماعی در سالنها متناسب بوده است و اگر سالنی ۵۰۰ نفر را میتوانسته دربربگیرد، با شرایط جدید مجاز نبوده بیش از ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر را در خود جای دهد و این بر تغییر قیمتها تأثیر داشته است.»
کار نشد ندارد
هادی منتظری از آهنگسازان و نوازندگان موسیقی ایران است. این هنرمند هجدهم مرداد ماه امسال با سرپرستی گروه موسیقی «تیام» به خوانندگی حسین علیشاپور کنسرت آنلاینی درتالار رودکی تهران برگزارکرد. او در این باره گفت: «موسیقی یک هنر انتزاعی است و انتقال احساس آن به مخاطب از راه چهره به چهره و دیدار نزدیک امکانپذیر است و بیتردید وقتی این ارتباط یا اجرای موسیقی از طریق موبایل یا تلویزیون صورت میگیرد این انتقال احساس، اثر بسیار کمی دارد. بنابراین اصولاً اجرای کنسرتهای آنلاین نمیتواند خیلی موفق عمل کند البته شرایط موجود به گونهای تعریف شده است که بودن آن بهتر از نبود یا حذف آن است و باز هم اگر تقاضایی باشد با کمال میل برای مردم کشورمان کنسرت آنلاین برگزار خواهیم کرد.» این آهنگساز نقش مسئولان در حمایت از برنامهها را مهم دانسته: «مسئولان باید برای برگزاری چنین برنامههایی از هنرمندان حمایت کنند و برای موسیقیهای خاص و صاحب تفکر که بیان احساس و عاطفه است یارانه اختصاص بدهند، موضوعی که در تمامی کشورهای دنیا مورد توجه است.البته هنرمندان ما نیاز به امکانات آنچنانی ندارد همین که درد معیشت نداشته باشند کفایت میکند.» منتظری اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 را کمی غیرقابل اجرا عنوان کرد و بیان داشت: «البته به قول معروف کار نشد ندارد و به شخصه بر این نظرم در هر ساعتی میتوان کنسرت برگزار کرد به شرط آنکه زمینه و بستر آن فراهم باشد و البته حمایت مالی هم انجام بگیرد.»
فراهم شدن زیرساخت
کیوان ساکت از دیگر آهنگسازان و نوازندگانی است که سیام فروردین ماه با سرپرستی گروه وزیری به خوانندگی وحید تاج در تالار وحدت اجرای کنسرت آنلاین داشت و البته قرار است بار دیگر کنسرت آنلاینی در تالار وحدت برگزار کند. این هنرمند اجرای یک کنسرت آنلاین با کیفیت را نیازمند زیرساختهای مناسب چون ایجاد اینترنت پرسرعت دانسته: «اگر این شرایط فراهم شود قطعاً استقبال بهتری خواهد بود.» او مخالف برگزاری کنسرت قبل از ساعت 18 است: «برگزاری کنسرت در این ساعت تعریف شده استقبالی نخواهد داشت چرا که زمان پرترافیک و پرازدحامی است و اغلب مردم سر کار خود هستند و انجام این کار تقریباً شدنی نخواهد بود.»
نبود جذابیت و هیجان
وحید تاج یکی از خوانندگانی است که عدم استقبال هنرمندان از کنسرتهای آنلاین را بیانگیزگی مردم و هنرمندان عنوان می کند و بر این نظر است که کنسرتهای آنلاین جذابیت و هیجان کنسرتهای حضوری را ندارد: «راه ارتزاق هنرمندان برگزاری کنسرت است اما وضعیت پیش آمده شرایط را بسیار سخت کرده است و اگر همچنان ادامه پیدا کند قطعاً شاهد اتفاقات بدتری خواهیم بود.» او هم اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 را غیر ممکن عنوان کرد: «برگزاری کنسرت زمان تعریف شدهای دارد و مردم با یک آرامش خاطر به کنسرتها میآیند بنابراین نمیتوان امیدوار بود با انجام این کار در ساعت کاری استقبالی صورت بگیرد.»
شاید مشکل مجوز باشد
دارا دارایی نوازنده و سرپرست گروه موسیقی داماهی است. این گروه پنجم خرداد در برج میلاد تهران کنسرت آنلاین برگزار کرد. دارا دارایی دراین باره گفت: «آنطور که شنیدهام گویا برای اجرای کنسرت آنلاین شرایط مجوز کمی سختتر شده است البته خرداد ماه که کنسرت آنلاین برگزار کردیم مشکلی بهوجود نیامد حالا نمیدانم این سختگیری درباره اجرای کنسرت آنلاین از سوی ارشاد است یا نهادهای دیگر! اگرچه برگزاری کنسرت همواره مورد استقبال هنرمندان بوده چرا که تنها راه امرار معاش ما همین برنامههای موسیقی است.» او هم مانند دیگر هنرمندان زمان برگزاری کنسرت تا قبل از ساعت 18 را چندان معقول ندانست: «اگر شرایط به همین روال پیش برود مجبور باشیم این کار را انجام خواهیم داد.»
آمادگی اجرای کنسرتهای آنلاین وعدم تقاضا برای کنسرتهای قبل از ساعت 18
مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی درباره اجرای دوباره کنسرتهای آنلاین به «ایران» گفت: در شرایط تداوم کرونا و محدودیتهای فعالیتهای فرهنگی و هنری به شکل میدانی و زنده، برگزاری اجراهای آنلاین برای افزایش نشاط اجتماعی و تداوم رابطه هنرمندان و مخاطبانشان، شیوه مناسبی است. دفتر موسیقی آمادگی دارد در صدور مجوز این اجراها سهولت ایجاد کند و از طرفی حمایت خود را نیز از برگزاری این اجراها تداوم بخشد.» محمد اللهیاری همچنین درباره استقبال از اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 بیان داشت: «هنرمندان گرچه بدلیل محدودیتهای کرونایی و تعطیلیهای پیش آمده شغلی، ماههاست در مضیقه مالی هستند و هر روز اخبار ناخوشایندی از این وضعیت میشنویم، اما همچنان سلامت مردم را در اولویت قرار دادهاند. بدیهی است که فعالیتهای فرهنگی هنری طبق عرف در سالهای قبل در ساعات پایانی روز برگزار میشده است و در ساعات میانی روز این فعالیتها با اقبال مردم مواجه نمیشود. تا الان تقاضایی برای اجراهای صحنهای در آبان ماه و قبل از ساعت 18 به دفتر موسیقی واصل نشده است.»
خبرنگار
سایه کرونا بر فضای موسیقی سنگینی میکند. حدوداً دوماهی است برای اجرای کنسرتهای آنلاین، تقاضا و استقبالی نبوده و هنرمندان موسیقی همچنان در سکوت خبری بهسر میبرند و اغلب سعیشان بر این است در این فرصتهای بهدست آمده به تولید آلبوم یا تک آهنگ بپردازند چرا که بر این نظرند اجرای کنسرت آنلاین، متفاوت از اکران فیلم و یا اجرای تئاتر بوده است. البته این تصمیم ربطی به تعطیلی دو هفتهای ندارد. حتی پیش از این اهالی هنر درباره اجرای کنسرت در ساعت 18 عقاید متفاوتی داشتند. برخی از هنرمندان بر این نظرند که برگزاری کنسرت در تمام دنیا، ساعات مشخص و تعریف شدهای دارد و اصولاً مخاطبان آن، بعد از یک روز مشغله کاری و با آسودگی خاطر برای شنیدن اجرای زنده موسیقی مورد علاقه خود برنامهریزیهای متفاوتی دارند نه آنکه در اوج ساعت کاری و ترافیک شهری آن هم در این شرایط، به دنبال اینگونه برنامهها باشند. برخی دیگر هم به دلیل شرایط بد اقتصادی این روزها حاضرند در هر ساعت از شبانهروز اجرای کنسرت داشته باشند تا درد معاشی نباشد. طبق صحبتهای سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که روز چهارشنبه (27 آبان ماه) در حاشیه جلسه هیأت دولت بیان داشت: «در دو هفته آینده تمامی فعالیتهای غیرضروری بجز مشاغل گروه یک، تماماً تعطیل هستند و مجموعه فعالیتهای هنری و سینمایی که جزو مشاغل گروه ۳ هستند، تعطیل خواهند بود. همچنین سالنهای هنری و موسیقی بر مبنای اینکه فاصله هایشان را به صورت
۵۰ درصد ترتیب دهند، مجاز به فعالیت بودند اما این به قبل از محدودیتهای جدید مربوط میشود.»وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اشارهای هم به مبحث قیمتگذاری بلیتهای کنسرت داشت: «قیمت بلیت کنسرتها و فعالیتهای هنری با افزایش فاصلهگذاری اجتماعی در سالنها متناسب بوده است و اگر سالنی ۵۰۰ نفر را میتوانسته دربربگیرد، با شرایط جدید مجاز نبوده بیش از ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر را در خود جای دهد و این بر تغییر قیمتها تأثیر داشته است.»
کار نشد ندارد
هادی منتظری از آهنگسازان و نوازندگان موسیقی ایران است. این هنرمند هجدهم مرداد ماه امسال با سرپرستی گروه موسیقی «تیام» به خوانندگی حسین علیشاپور کنسرت آنلاینی درتالار رودکی تهران برگزارکرد. او در این باره گفت: «موسیقی یک هنر انتزاعی است و انتقال احساس آن به مخاطب از راه چهره به چهره و دیدار نزدیک امکانپذیر است و بیتردید وقتی این ارتباط یا اجرای موسیقی از طریق موبایل یا تلویزیون صورت میگیرد این انتقال احساس، اثر بسیار کمی دارد. بنابراین اصولاً اجرای کنسرتهای آنلاین نمیتواند خیلی موفق عمل کند البته شرایط موجود به گونهای تعریف شده است که بودن آن بهتر از نبود یا حذف آن است و باز هم اگر تقاضایی باشد با کمال میل برای مردم کشورمان کنسرت آنلاین برگزار خواهیم کرد.» این آهنگساز نقش مسئولان در حمایت از برنامهها را مهم دانسته: «مسئولان باید برای برگزاری چنین برنامههایی از هنرمندان حمایت کنند و برای موسیقیهای خاص و صاحب تفکر که بیان احساس و عاطفه است یارانه اختصاص بدهند، موضوعی که در تمامی کشورهای دنیا مورد توجه است.البته هنرمندان ما نیاز به امکانات آنچنانی ندارد همین که درد معیشت نداشته باشند کفایت میکند.» منتظری اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 را کمی غیرقابل اجرا عنوان کرد و بیان داشت: «البته به قول معروف کار نشد ندارد و به شخصه بر این نظرم در هر ساعتی میتوان کنسرت برگزار کرد به شرط آنکه زمینه و بستر آن فراهم باشد و البته حمایت مالی هم انجام بگیرد.»
فراهم شدن زیرساخت
کیوان ساکت از دیگر آهنگسازان و نوازندگانی است که سیام فروردین ماه با سرپرستی گروه وزیری به خوانندگی وحید تاج در تالار وحدت اجرای کنسرت آنلاین داشت و البته قرار است بار دیگر کنسرت آنلاینی در تالار وحدت برگزار کند. این هنرمند اجرای یک کنسرت آنلاین با کیفیت را نیازمند زیرساختهای مناسب چون ایجاد اینترنت پرسرعت دانسته: «اگر این شرایط فراهم شود قطعاً استقبال بهتری خواهد بود.» او مخالف برگزاری کنسرت قبل از ساعت 18 است: «برگزاری کنسرت در این ساعت تعریف شده استقبالی نخواهد داشت چرا که زمان پرترافیک و پرازدحامی است و اغلب مردم سر کار خود هستند و انجام این کار تقریباً شدنی نخواهد بود.»
نبود جذابیت و هیجان
وحید تاج یکی از خوانندگانی است که عدم استقبال هنرمندان از کنسرتهای آنلاین را بیانگیزگی مردم و هنرمندان عنوان می کند و بر این نظر است که کنسرتهای آنلاین جذابیت و هیجان کنسرتهای حضوری را ندارد: «راه ارتزاق هنرمندان برگزاری کنسرت است اما وضعیت پیش آمده شرایط را بسیار سخت کرده است و اگر همچنان ادامه پیدا کند قطعاً شاهد اتفاقات بدتری خواهیم بود.» او هم اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 را غیر ممکن عنوان کرد: «برگزاری کنسرت زمان تعریف شدهای دارد و مردم با یک آرامش خاطر به کنسرتها میآیند بنابراین نمیتوان امیدوار بود با انجام این کار در ساعت کاری استقبالی صورت بگیرد.»
شاید مشکل مجوز باشد
دارا دارایی نوازنده و سرپرست گروه موسیقی داماهی است. این گروه پنجم خرداد در برج میلاد تهران کنسرت آنلاین برگزار کرد. دارا دارایی دراین باره گفت: «آنطور که شنیدهام گویا برای اجرای کنسرت آنلاین شرایط مجوز کمی سختتر شده است البته خرداد ماه که کنسرت آنلاین برگزار کردیم مشکلی بهوجود نیامد حالا نمیدانم این سختگیری درباره اجرای کنسرت آنلاین از سوی ارشاد است یا نهادهای دیگر! اگرچه برگزاری کنسرت همواره مورد استقبال هنرمندان بوده چرا که تنها راه امرار معاش ما همین برنامههای موسیقی است.» او هم مانند دیگر هنرمندان زمان برگزاری کنسرت تا قبل از ساعت 18 را چندان معقول ندانست: «اگر شرایط به همین روال پیش برود مجبور باشیم این کار را انجام خواهیم داد.»
آمادگی اجرای کنسرتهای آنلاین وعدم تقاضا برای کنسرتهای قبل از ساعت 18
مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی درباره اجرای دوباره کنسرتهای آنلاین به «ایران» گفت: در شرایط تداوم کرونا و محدودیتهای فعالیتهای فرهنگی و هنری به شکل میدانی و زنده، برگزاری اجراهای آنلاین برای افزایش نشاط اجتماعی و تداوم رابطه هنرمندان و مخاطبانشان، شیوه مناسبی است. دفتر موسیقی آمادگی دارد در صدور مجوز این اجراها سهولت ایجاد کند و از طرفی حمایت خود را نیز از برگزاری این اجراها تداوم بخشد.» محمد اللهیاری همچنین درباره استقبال از اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 بیان داشت: «هنرمندان گرچه بدلیل محدودیتهای کرونایی و تعطیلیهای پیش آمده شغلی، ماههاست در مضیقه مالی هستند و هر روز اخبار ناخوشایندی از این وضعیت میشنویم، اما همچنان سلامت مردم را در اولویت قرار دادهاند. بدیهی است که فعالیتهای فرهنگی هنری طبق عرف در سالهای قبل در ساعات پایانی روز برگزار میشده است و در ساعات میانی روز این فعالیتها با اقبال مردم مواجه نمیشود. تا الان تقاضایی برای اجراهای صحنهای در آبان ماه و قبل از ساعت 18 به دفتر موسیقی واصل نشده است.»

خاموشی صدایی جاودانه
فرهنگی/ بسیاری از ستارگان بزرگ و قدیمی سینمای ایران بخشی از شهرت و محبوبیت شان را مدیون صدای او هستند. مگر میشود «کندو» و بازی بهروز وثوقی را بدون صدای او در نظر گرفت. فردین خود بارها گفته بود:«من و جلیلوند با هم هماهنگ هستیم و شاید اگر او نبود، من هم اینقدر موفق نبودم».
نه فقط بازیگران پیشاز انقلاب از جمله ناصر ملک مطیعی و ایرج قادری که تصویرشان در سینمای ایران همنشین صدای جلیلوند بوده بلکه عزتالله انتظامی در فیلم «ستارخان» و محمدرضا گلزار در «سلام بمبئی»، حامد بهداد در «جرم» و سعید راد در «سفر سنگ» از جمله چهرههایی هستند که نمیشود بازیشان را بدون صدای آقای دوبله ایران به خاطر آورد.
بخشی از جذابیت چهرههای شاخص هالیوود از جمله مارلون براندو، پل نیومن، ریچارد برتون، برت لنکستر و شون کانری در فیلمهایی همچون «پرنده باز آلکاتراز»، «گربهای روی شیروانی داغ»، «بیلیاردباز»، «اتوبوسی بهنام هوس»، «در بارانداز» و... هم برای ما ایرانیها مدیون صدای جادویی چنگیز جلیلوند است که روح تازهای در بازی آنها میدمید. اسامی شخصیت های زیادی از سیلوستر استالونه و کلینت ایستوود تا کلارک گیبل و گری گوری پک برایمان تداعی کننده صدای اوست.
در میان دوبلورها به مرد حنجره طلایی معروف بود و گاهی با تو دماغی کردن و گاهی با حجم دادن به صدایش تأثیرگذاری شخصیتهای با صلابت را دو چندان میکرد. بهترین توصیف از قابلیت تیپسازی نقشهای مختلف را خودش کرده و گفته بود: «من در حنجرهام میدانم کدام تار صوتی مخصوص چه نوع صدایی است و همه اینها تحت کنترل خودم است.»
نقش چنگیز جلیلوند در خاطره جمعی ما از گنجینه بهترینهای سینمای ایران و جهان آنقدر پررنگ است که وقتی عباس یاری، دبیر هیأت تحریریه مجله فیلم شامگاه آخرین روز آبان خبر ابتلای او را به کرونا رسانهای میکند دلمان شور بزند و پیگیر اخبار سلامتیاش باشیم. اطلاعات ارائه شده در پست اینستاگرامی این روزنامهنگار پیشکسوت گویای آن است که این دوبلور پیشکسوت تقریباً از یک ماه پیش با کرونا درگیر شده اما از روز پنجشنبه ۲۹ آبان بهدلیل حمله مجدد این بیماری و شرایط نامناسب ریوی در بیمارستان خاتمالانبیا بستری شده است. صبح روز یکشنبه خبرهای امیدوارکننده از راه میرسند. خانواده جلیلوند از تلاش پرسنل سختکوش مراقبتهای ویژه تشکر کرده و میگویند حال عمومی این دوبلور پیشکسوت رو به ثبات حرکت میکند، هر چند ضریب هوشیاری او در حدود 9 و 10 است. عصر روز یکشنبه دوم آذرماه اما خبر از خاموشی صدایی جاودانه دارد: «استاد چنگیز جلیلوند دوبلور خاطرهساز سینما و تلویزیون بر اثر بیماری کرونا درگذشت».
نه فقط بازیگران پیشاز انقلاب از جمله ناصر ملک مطیعی و ایرج قادری که تصویرشان در سینمای ایران همنشین صدای جلیلوند بوده بلکه عزتالله انتظامی در فیلم «ستارخان» و محمدرضا گلزار در «سلام بمبئی»، حامد بهداد در «جرم» و سعید راد در «سفر سنگ» از جمله چهرههایی هستند که نمیشود بازیشان را بدون صدای آقای دوبله ایران به خاطر آورد.
بخشی از جذابیت چهرههای شاخص هالیوود از جمله مارلون براندو، پل نیومن، ریچارد برتون، برت لنکستر و شون کانری در فیلمهایی همچون «پرنده باز آلکاتراز»، «گربهای روی شیروانی داغ»، «بیلیاردباز»، «اتوبوسی بهنام هوس»، «در بارانداز» و... هم برای ما ایرانیها مدیون صدای جادویی چنگیز جلیلوند است که روح تازهای در بازی آنها میدمید. اسامی شخصیت های زیادی از سیلوستر استالونه و کلینت ایستوود تا کلارک گیبل و گری گوری پک برایمان تداعی کننده صدای اوست.
در میان دوبلورها به مرد حنجره طلایی معروف بود و گاهی با تو دماغی کردن و گاهی با حجم دادن به صدایش تأثیرگذاری شخصیتهای با صلابت را دو چندان میکرد. بهترین توصیف از قابلیت تیپسازی نقشهای مختلف را خودش کرده و گفته بود: «من در حنجرهام میدانم کدام تار صوتی مخصوص چه نوع صدایی است و همه اینها تحت کنترل خودم است.»
نقش چنگیز جلیلوند در خاطره جمعی ما از گنجینه بهترینهای سینمای ایران و جهان آنقدر پررنگ است که وقتی عباس یاری، دبیر هیأت تحریریه مجله فیلم شامگاه آخرین روز آبان خبر ابتلای او را به کرونا رسانهای میکند دلمان شور بزند و پیگیر اخبار سلامتیاش باشیم. اطلاعات ارائه شده در پست اینستاگرامی این روزنامهنگار پیشکسوت گویای آن است که این دوبلور پیشکسوت تقریباً از یک ماه پیش با کرونا درگیر شده اما از روز پنجشنبه ۲۹ آبان بهدلیل حمله مجدد این بیماری و شرایط نامناسب ریوی در بیمارستان خاتمالانبیا بستری شده است. صبح روز یکشنبه خبرهای امیدوارکننده از راه میرسند. خانواده جلیلوند از تلاش پرسنل سختکوش مراقبتهای ویژه تشکر کرده و میگویند حال عمومی این دوبلور پیشکسوت رو به ثبات حرکت میکند، هر چند ضریب هوشیاری او در حدود 9 و 10 است. عصر روز یکشنبه دوم آذرماه اما خبر از خاموشی صدایی جاودانه دارد: «استاد چنگیز جلیلوند دوبلور خاطرهساز سینما و تلویزیون بر اثر بیماری کرونا درگذشت».

ایران سپید فراتر از یک رسانه گامی مشخص در ایجاد عدالت و فرصتهای برابر اجتماعی
ادامه از صفحه اول
در ادامه این زنجیره به 28 آبان میرسیم سالروز تولد تنها روزنامه بریل ایران و جهان از سال 1375 که در این خصوص داستان فقط تولد یک رسانه روزآمد عرصه اطلاعرسانی به نابینایان و کمبینایان نیست، سخن از شکلگیری پدیدهای است که هم تجلی گام برداشتن در جهت ایجاد فرصتهای برابر اجتماعی برای یکی از محرومترین گروهها در عرصه دسترسی به اطلاعات و اخبار و هم از اینرو اقدامی مؤثر در جهت برخورداری این گروه از عدالت یا بهتر بگوییم حداقلی از عدالت در عرصههای توزیع دانش و فرهنگ است. صحبت از انتشار یک نشریه ادواری مانند فصلنامه، ماهنامه یا در بهترین شکل هفتهنامه در میان نیست به معنای واقعی کلمه صحبت از تولد یک روزنامه برای نابینایان و کمبینایان کشور است.
این خبر حقایقی بیش از ایجاد یک رسانه روزانه اطلاعرسانی به یک گروه بزرگ اجتماعی را در خود دارد. شگفتی نهفته در کلام کسانی که نخستین بار این خبر را شنیدند نشان از حقیقتی بزرگتر داشت «روزنامه! آن هم برای نابینایان! بسیاری میپرسیدند که این روزنامه چند وقت یکبار منتشر میشود؟!» یعنی با وجود شنیدن روزنامه باز هم باور نداشتند که این رسانه منحصر به فرد به اقتضای اسمش واقعاً روزنامه است. این شگفتی باز هم حقایق بیشتری در خود داشت، انتشار روزنامه برای نابینایان! آن هم تنها روزنامه! آن هم در ایران! اما یک حقیقت اجتماعی شکل گرفته بود، نابینایان این مرز و بوم هم روزنامهای برای خود میداشتند، رسانهای که بسیار زود قصه زندگی خود را یافت، پیوند روزانه با جامعه مخاطب، دادن فرصت اظهارنظر و ابراز وجود به گروهی که عمدتاً از این فرصتها محروم بودند، رسانهای که تحریریه و مسئولانش بسیار زود دریافتند که نقشی بیش از یک منبع اطلاعرسانی دارند و مکرر از آنها خواسته میشد صدای مخاطبینشان باشند؛ صدایی که در آن زمان بدیل و نظیری نداشت. از آنها خواسته میشد و میشود مانند یک گروه مددکاری و مطالبهگر، خواستههای گروه مخاطبشان را به گوش مسئولان برسانند. همین شده است که بخشی از زمان تحریریه این روزنامه نه صرف تحقیق و نوشتن و انتشار بلکه صرف شنیدن درد دلهای مخاطبینی شود که این روزنامه را مأوا و مفرّ اصلی گفتن دردها و نیازهایشان میدانند. این یکی از زیباترین و انسانیترین ویژگی کار تحریریه کوچک ایران سپید است که اگر چه به واسطه بریل بودن روزنامه (البته ایران سپید سالهاست بهصورت آنلاین و از طریق سایت و کانالهای مجازی در دسترس همگان است) یا نوع اطلاعرسانی تخصصی آن کمتر در ویترین مطبوعات کشور دیده میشوند اما نقشی فراتر از کار تولید خبر بر عهده دارند و آن پیشانی بودن آنها در عرصه مطالبهگری اجتماعی نابینایان و کمبینایان است. مصداق این امر نقش ایران سپید در آگاهی نمایندگان مجلس در اوایل دهه 1380 در مورد ضرورت تصویب قانونی حمایتی و جامع از حقوق معلولان کشور بود که منجر به تصویب این قانون در 1383 شد زیرا خبرنگار پارلمانی ایران سپید وظیفهاش دیدار مکرر با نمایندگان و رساندن درخواست جامعه نابینایان و سایر شهروندان معلول کشور برای تصویب قوانین و ورود عملی خانه ملت برای پاسخگویی به حقوق اجتماعی این شهروندان بود. در ربع قرن فعالیت ایران سپید که در عین حال رکورد ثبات و دوام فعالیت یک رسانه تخصصی در تاریخ شهروندان معلول کشور محسوب میشود چه بسیار مسئولانی که با حضور در ایران سپید یا حضور مسئولان و خبرنگاران این روزنامه در دفاترشان از مشکلات جامعه نابینایان و کمبینا آگاه شده و همین امر زمینهساز تصمیمگیریهای گرهگشا در این خصوص شده است. نمونه بارز نقش فرا رسانهای ایران سپید دعوت از مدیرمسئول آن در سالجاری در روز 22 مهر و در آستانه روز جهانی عصای سفید از سوی سخنگوی محترم دولت برای حضور اینجانب در کنار دکتر ربیعی در جلسه دیدار با نمایندگان سایتها و خبرگزاریهای کشور و دادن فرصت طرح مهمترین درخواستهای شهروندان نابینا و کمبینا خطاب به دستگاههای مختلف از طریق تریبون سخنگوی دولت بود. به همین اعتبار است که نه بهعنوان مدیرمسئول این روزنامه بلکه با اتکا به تجاربم بهعنوان روزنامهنگاری که از سال 1368 در مطبوعات کشور قلم زدهام و عمدتاً هم در حوزه پیگیری حقوق اجتماعی هموطنان معلولم نوشتهام و هم بهعنوان یک فعال مدنی حقوق شهروندان معلول، نقش ایران سپید را فراتر از یک رسانه میدانم اما این رسانه و به گفته جامعهشناسان، این تأسیس اجتماعی خاص، نشیب و فرازهایی نیز داشته است. اگر چه امروز ایران سپید از تمام امکانات نوین اطلاعرسانی همچون سایت و کانالهای مجازی برخوردار است و از آغاز سال 1399 و شدت یافتن همهگیری کرونا یک بسته صوتی اطلاعرسانی نیز به خروجیهای آن افزوده شده است و آن هفتهنامهای صوتی با قریب به دو ساعت آیتمهای خبری، آموزشی که در دل خود علاوه بر انتشار گزارشهای مختلف، مهمترین مسائل روز جامعه نابینایان را در قالب پروندههای جامع به بحث گذاشته و پیگیر پاسخگویی مسئولان حتی در ایام کروناست، عملاً در طولانیترین وقفه انتشار نسخه بریل خود نتوانسته است ایران سپید را به رؤیت سرانگشت مخاطبین خود برساند علت این امر که در آغاز کوتاه به نظر میرسید عدم آلودگی مخاطبان به ویروس کرونا از طریق دریافت و لمس روزنامه بود اما چنان که تماسهای مکرر مخاطبین بویژه محرومترین خوانندگان ایران سپید در شهرها و روستاهای دور خواهان انتشار مجدد بریل روزنامه هستند و نیز تأکید صحیح روانشناسان، معلولیت بینایی مبنی بر ضرورت انتشار بریل روزنامه بهعنوان هویت فرهنگی نابینایان و نیز عامل تضمینکننده حفظ سواد نوشتاری نابینایان ضروری است و امیدواریم در نخستین فرصت ایران سپید را همچنان در قالب بریل آن به دست مخاطبان برسانیم. دراین مورد درخواست جامعه نابینایان و کمبینایان کشور ضرورت نوسازی دستگاههای چاپ بریل کشور است که سالهاست فرسوده شده است. اگر انتشار ایران سپید گامی بود در جهت عدالت فرهنگی برای نابینایان، نوسازی ماشینهای چاپ بریل نیز اقدامی است ملی در جهت برقراری و حفظ همین عدالت.هیچ عاملی از جمله همهگیری ویروس کرونا، ارزان بودن تولید اطلاعات صوتی یا الکترونیک نباید توجیهی برای حذف بریل از میز مطالعه نابینایان و کمبینایان شود.این امکانات نوین مکمل هویت ایران سپیدند و نه جایگزین آن. با این امید و برنامه که در سالروز سال آینده انتشار ایران سپید چنان که امسال انتشار پادکست را به سرمایههای این روزنامه افزودیم، شاهد توسعه فعالیتهای آن، انتشار مجدد نسخه بریل و البته دریافت توجه و حمایت درخور به این فرارسانه باشیم.

درگذشت عمو راستگو بعد از 35 سال کار برای بچهها
حجتالاسلام محمدحسن راستگو، کارشناس حوزه تعلیم و تربیت که به واسطه حضورش در برنامههای تلویزیونی به عنوان «عمو راستگو» شناخته میشد، به علت سکته قلبی درگذشت. زنده یاد راستگو به مدت ۳۵ سال برای گروه سنی کودک و نوجوان برنامههای تلویزیونی اجرا میکرد و به مخاطبان خود تعالیم دینی میآموخت. او حتی در برخی کشورهای آسیایی، آفریقایی و اروپایی نیز به اجرای برنامه پرداخته بود. حجتالاسلام حسین حقیقت، مسئول مرکز آموزشهای کاربردی دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم در همین رابطه به ایسنا گفت: «ایشان نزدیک به نیم قرن فعالیت تربیتی کودک و نوجوان را برعهده داشت و اولین مبلغ دینی در عرصه کودک و نوجوان بود.» به گفته حقیقت، این مبلغ دینی افزون بر همکاری با تلویزیون، بیش از 7 هزار طلبه از سراسر کشور را هم آموزش داده است. او ادامه داد: «او در مدارس نیز حضور فعالی داشت و فرقی برایش نمیکرد که این فعالیت در منطقه یک تهران باشد یا در یکی از روستاهای دورافتاده استان هرمزگان یا سیستان و بلوچستان. البته در ماههای اخیر به دلیل شیوع ویروس کرونا فعالیتش کمتر شده بود.»

خط خبر
محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش با پیوستن به پویش کتابخوانی ۲۰۲۰ از عموم هموطنان دعوت کرد که به این پویش بپیوندند. پویش کتابخوانی ۲۰۲۰ به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با شعار «هر شب ساعت ۲۰، ۲۰ دقیقه مطالعه» آغاز به کار کرد و تاکنون بیش از ۵۰۰ چهره برجسته علمی، هنری، ورزشی و رسانهای و عموم مردم به این پویش پیوستهاند./مهر
رحمت امینی مدیر گروه هنرهای نمایشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران درباره وضعیت برگزاری دورههای بیستم و بیست و یکم جشنواره تئاتر «تجربه» با توجه به شرایط کرونایی موجود گفت: متأسفانه دوره بیستم جشنواره سال گذشته بهدلیل شیوع ویروس کرونا برگزار نشد و به همین دلیل وضعیت برگزاری دوره بیست و یکم جشنواره را هم تحتتأثیر قرار داد./مهر
دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در هفته گذشته مجوز ۶۵ آلبوم و تکآهنگ را صادر کرده است./ایرنا
تازهترین نشست هفتگی شهر کتاب به بزرگداشت دویست و پنجاهمین سال تولد بتهوون، هگل و هولدرلین، سه نابغه آلمانی اختصاص داشت که با سخنرانی سیدمسعود حسینی، محمود حدادی، مانی پارسا و پیمان یزدانیان بهصورت مجازی برگزار شد. متن سخنرانیهای این نشست از طریق سایت مؤسسه شهر کتاب در دسترس است./روابط عمومی شهر کتاب
فیلمبرداری مستند بلند «ایرانزاد» به کارگردانی مجیدعزیزی و تهیهکنندگی مهدی مطهر، این روزها در استان مازندران ادامه دارد. این مستند سینمایی که از اوایل ۹۹ در استان چهارمحال و بختیاری کلید خورده و قرار است تا سال آینده در مناطق مختلف کشور ادامه پیدا کند، پس از اتمام مراحل فنی در سینماهای کشور و جشنوارههای داخلی و خارجی نمایش داده خواهد شد. /روابط عمومی مستند
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
وداع با جامعه شناس خودمانی
-
اجرای موسیقی در هیاهوی شهر
-
خاموشی صدایی جاودانه
-
ایران سپید فراتر از یک رسانه گامی مشخص در ایجاد عدالت و فرصتهای برابر اجتماعی
-
درگذشت عمو راستگو بعد از 35 سال کار برای بچهها
-
خط خبر

اخبارایران آنلاین