بعد از ضربه مشت رفیق قــــــــــــــــــتل
گروه حوادث/ پسر جوانی که متهم است با وارد کردن ضربات مشت به صورت دوستش باعث مرگ او شده پای میز محاکمه رفت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 97 با شکایت زنی که مدعی بود پسرش ارسلان بر اثر ضربات مشت دوستش به نام سیامک کشته شده است، آغاز شد. این زن در توضیح ماجرا گفت: 9 روز قبل پسرم با یکی از دوستانش دعوا کرد و او با ضرباتی که به سر و صورت پسرم زد باعث شد به کما برود و پس از 9 روز هم در بیمارستان جان سپرد و حالا هم من از سیامک شکایت دارم.
با شکایت مادر ارسلان، سیامک شناسایی و دستگیر شد اما در بازجویی منکر قتل دوستش شد و گفت: چند روز پیش سر موضوعی با ارسلان بحثمان شد و او به یکباره به من حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم چند ضربه به او زدم.
با توجه به شکایت اولیای دم، وی با صدور کیفرخواست به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران معرفی شد. در ابتدای جلسه رسیدگی مادر ارسلان به عنوان تنها ولیدم در جایگاه حاضر شد و درخواست قصاص کرد. وی گفت: ارسلان همه زندگیام بود، من به تنهایی او را بزرگ کردم. بعد از مرگش دنیا برایم تمام شد و همه زندگیام نابود شده است. حالا هم بر درخواستم تأکید دارم و به هیچ عنوان هم حاضر به گذشت نیستم.
بعد از گفتههای مادر مقتول، متهم به جایگاه رفت و گفت: من ورزشکار هستم و قبول دارم که مشتهای سنگینی دارم اما قصدم کشتن ارسلان نبود. من و ارسلان از بچگی همدیگر را میشناختیم. اما مدتی بود هربار که مرا میدید حرفهای نامربوطی میزد تا عصبانیم کند و من توجهی نمیکردم. روز حادثه هم دستم را گرفت و گفت بیا با هم دعوا کنیم، بازهم توجهی نکردم. اما ارسلان دستبردار نبود و به سمتم حمله کرد و ضربهای به من زد که خیلی عصبانی شدم، من هم با مشت ضربهای به چانهاش زدم و بعد هم هلش دادم او عقب عقب رفت و به زمین افتاد، وقتی که روی زمین افتاد دیدم از سرش خون آمد، خیلی ترسیدم سریع اورژانس را خبر کردم و خودم هم همراهش رفتم و او را به بیمارستان رساندم.
شاهدانی هستند که میتوانند توضیح دهند درگیری را چه کسی آغاز کرد و چطور شد که این درگیری بالا گرفت. ممکن است ارسلان زمانی که تعادلش بههم خورد و به زمین افتاد سرش به جایی برخورد کرده و دچار شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی شده باشد.
به این ترتیب دادگاه بعد از شور تصمیم گرفت پرونده را دوباره به دادسرا بازگرداند تا مشخص شود علت دقیق مرگ ارسلان چه بوده است. همچنین دادسرا موظف شد از شاهدانی که درگیری را دیدهاند نیز تحقیقات مفصلی انجام دهد و پس از پایان تحقیقات تکمیلی،پرونده متهم بار دیگر رسیدگی شود.
شکستن طلسم بهانه فریب دختر 15 ساله
گروه حوادث/ دختر 15 سالهای که با طلاهای مادرش از خانه فرار کرده بود با ردیابیهای پلیسی در یک کلبه روستایی در حالی پیدا شد که مدعی است از سوی یک روانشناس قلابی ربوده شده بود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 21 آذر زن جوانی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن دخترش خبر داد و گفت: دخترم سوگند، 15 سال دارد. صبح امروز که از خواب بیدار شدم، او را در خانه ندیدم. با تلفنش تماس گرفتم جواب نداد. از آنجا که چند وقتی است متوجه رفتارها و تماسهای مشکوک او با فردی شدهام غیبت امروزش نگرانم کرده است.
با شکایت زن جوان، به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای اطلاع از سرنوشت دختر نوجوان آغاز شد. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که سوگند با مرد 34 سالهای بهنام بهنام در ارتباط است. با شناسایی هویت بهنام تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند اما در ادامه دریافتند بهنام نیز ناپدید شده است.
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان پلیس موفق شدند رد مرد جوان را در یکی از شهرستانهای شمالی بزنند. با شناسایی مخفیگاه مرد جوان، مأموران وارد عمل شده و با دستگیری بهنام، دختر 15 ساله را در خانه وی پیدا کردند.
فریب اینستاگرامی
سوگند درتحقیقات گفت: 6 ماه قبل با دختری بهنام ستاره در فضای مجازی آشنا شدم. کم کم ارتباطمان بیشتر شد و من دیگر ستاره را مثل خواهر خودم میدانستم. با او از مشکلات خانوادگیام میگفتم و تقریباً از همه مسائل زندگیام با خبر بود. از آنجا که ما همیشه در فضای مجازی پیام میدادیم و تلفنی با هم صحبت نکرده بودیم من همچنان تصور میکردم او یک دختر است اما وقتی برای اولین بار با او تماس گرفتم در کمال ناباوری دریافتم ستاره درواقع یک پسر است و خودش را به من دختر معرفی کرده بود.
او ادامه داد: از این ماجرا شوکه شده بودم و میخواستم ارتباطم را قطع کنم، اما ستاره یا همان بهنام به من گفت روانشناس است و میتواند مشکلات زندگیام را برطرف کند. او میگفت که به خاطر کرونا مطبش تعطیل است و تلفنی به من مشاوره میدهد. بعد از مدتی هم گفت من را طلسم کردهاند و برای شکستن این طلسم باید طلاهای خودم و مادرم را بیاورم تا با خواندن ورد روی طلاها، طلسم شکسته شود.
سوگند ادامه داد: من حرفهایش را باور کردم و بعد از برداشتن طلاها به ترمینال شرق تهران رفتم و آنجا بود که برای اولین بار بهنام را دیدم. با دیدن چهرهاش خیلی تعجب کردم، عکسی که او از خودش در واتس اپ برایم فرستاده بود با چهرهاش بشدت متفاوت بود. وقتی تعجب مرا دید
گفت عکسش برای قبل از تصادف است و او به علت تصادف شدیدی که داشته چهرهاش اینگونه دگرگون شده است. من با دیدن بهنام؛ تصمیم به بازگشت به خانه گرفتم اما او به من گفت اگر به خانه برگردم خانوادهام مرا مجازات میکنند. پدر و مادرم همیشه باهم دعوا داشتند و یکی از مواردی که باعث شد خانه را ترک کنم همین مسأله بود. سوار خودرو که شدم در راه بهنام به من قرصی داد که بیهوش شدم. بعد هم به یک کلبه روستایی رفتیم و مرا در آنجا مورد آزار و اذیت قرار داد. او طلاهایم را نیز سرقت کرد و آنها را حدود 30 میلیون تومان فروخت.
بهنام اما در بازجوییها منکر آدم ربایی و آزار و اذیت سوگند شد و گفت: دانشجوی انصرافی رشته روانشناسی هستم و 6 ماه قبل در اینستاگرام با سوگند آشنا شدم. من به او نگفتم که از خانه فرار کند و با من بیاید. او به من گفت 18 ساله است و چون پدر و مادرش اختلاف دارند از زندگی با آنها خسته شده است. بعد هم از من خواست او را به شمال ببرم تا دریا را ببیند. من او را دوست دارم و قصد ازدواج داشتم. طلاها را هم خودش به من داد بفروشیم و با طلاهای مادرم آنها را فروختیم.
بازپرس جنایی دستور بازداشت متهم جوان را صادر کرد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
تعیین تکلیف در پرونده قاتل مأمور زندان
گروه حوادث/ داماد خانواده وقتی میخواست پدرزن زندانیاش را فراری دهد با شلیک گلوله، مأمور بدرقه زندان را به قتل رساند و به قصاص محکوم شد اما با گذشت 9 سال از این ماجرا هنوز حکم وی اجرا نشده و متهم با درخواست تعیین تکلیف در پروندهاش از قضات خواست تا از این بلاتکلیفی نجاتش دهند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح روز 22 آذر سال 90 در حالی که مأموران بدرقه زندان چند زندانی را با خودرو از ندامتگاه کرج واقع در جاده قزلحصار به دادگاه منتقل میکردند در محدوده پل محمد شهر ناگهان دو خودروی پیکان و زانتیا با ایجاد تصادف ساختگی راه را بر آنها سد کردند. وقتی خودروی حامل زندانیان متوقف شد مردی نقابدار با یک اسلحه کلاش وارد خودروی زندانیان شد و با تهدید مأموران قصد فراری دادن یکی از زندانیان را داشت که بر خلاف نقشهاش متوجه شد زندانی مورد نظر داخل خودرو نیست. اما وقتی میخواست از خودرو فرار کند، با مأمور زندان درگیر شد و مرد نقاب دار گلولهای شلیک کرد که منجر به مرگ مأمور شد و بلافاصله نیز با خودروی همدستانش فرار کرد. متهمان که پس از فرار در یکی از شهرستانها مخفی شده بودند با تلاش کارآگاهان جنایی البرز مخفیگاهشان لو رفت و همگی دستگیر شدند، عامل جنایت نیز پس از دستگیری به اتهام خود اعتراف کرد.
باتوجه به حساسیت ماجرا، پرونده در دادگستری استان البرز به ریاست قاضی رنجبر و سه مستشار دیگر تحت رسیدگی قرار گرفت.
این متهم در اظهارات خود مدعی شد: من کارگر ساختمان بودم و زندگی خوبی داشتم تا اینکه شنیدم پدرزنم را با مقداری مواد مخدر که در خودرواش جاسازی شده بود، دستگیر کردهاند. او اهل این کارها نبود به نظرم برایش پاپوش درست کرده بودند. وقتی به زندان افتاد همسرم خیلی بیتابی میکرد و از من خواست هرطور شده پدرش را نجات دهم.
بعد از این ماجرا بود که من نقشه فراری دادن او را از زندان کشیدم. روز حادثه به تصور اینکه او را از زندان به دادگاه منتقل میکنند با همدستی دو نفر از دوستانم نقشه را اجرا کردیم اما وقتی وارد خودروی حمل زندانیان شدم پدرزنم را ندیدم، میخواستم فرار کنم که با مأمور بدرقه درگیر شدم و او را زدم.
این متهم پس از محاکمه در نهایت با رأی قضات دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد. قضات دیوان عالی کشور نیز رأی صادره را تأیید کردند و بدین ترتیب متهم در یک قدمی اجرای حکم قصاص قرار گرفت. اما با گذشت 9 سال از این ماجرا، اولیای دم برای اجرای حکم حاضر نشدند. تا اینکه متهم با درخواست تعیین تکلیف در پروندهاش از قضات شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز خواست تا وی را از این بلاتکلیفی نجات دهند.
این در حالی است که پدر مقتول از دادگاه خواسته بود تا برای متهم حکم محاربه بگیرند و او را اعدام کنند. بدین ترتیب با توجه به درخواست مرد زندانی، قضات برای تصمیمگیری در این باره وارد شور شدند.
گروه حوادث/ مرد زندانی که به اتهام سرقت و قتل هم سلولیاش به قصاص محکوم شده بود سرانجام با جلب رضایت خانواده مقتول پساز 17 سال از مجازات مرگ رهایی یافت.
به گزارش خبرنگار حوادث«ایران»، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال 82 و بهدنبال زندانی شدن یک سارق سابقه دار در زندان رجایی شهر کرج شروع شد.
چند ماه پساز اینکه فرید دوران حبسش را میگذراند با یکی از زندانیان بهنام اکبر درگیر شد و او را در داخل زندان به قتل رساند.
به دنبال مرگ اکبر بود که فرید به اتهام قتل عمد تحت بازجویی قرار گرفت. این متهم با اعتراف به قتلی که انجام داده بود به افسر پرونده گفت: من و اکبر دوماه بود که هم خرج شده بودیم بعد از مدتی من بهدلایلی خرجم را سوا کردم اما او از این ماجرا ناراحت شد و مدام برای من مزاحمت ایجاد میکرد تا اینکه از دست رفتارهایش خسته شدم و تصمیم گرفتم واکنش نشان دهم برای همین چاقویی در زندان تهیه کردم تا او را بترسانم اما وقتی اکبر دید چاقو دارم نه تنها نترسید بلکه با من درگیر شد و من هم ناخواسته ضربهای با چاقو به او زدم.
این زندانی سرانجام پساز اعتراف به جنایتی که در زندان مرتکب شده بود به اتهام قتل عمد در دادگاه کیفری استان تهران در سال 82 تحت محاکمه قرار گرفت و با توجه به درخواست اولیای دم به قصاص نفس محکوم شد.
با گذشت 17 سال از این ماجرا در حالی که فرید همچنان در زندان به انتظار اجرای حکم قصاص بود و با کابوس مرگ زندگی میکرد سرانجام خانواده او توانست با جلب رضایت اولیای دم وپرداخت 300میلیون تومان این مرد را از مجازات مرگ نجات دهد.
بدین ترتیب فرید که حالا در آستانه 50 سالگی قرار دارد با رأی قضات و تصمیمگیری در پروندهاش در آستانه آزادی قرار دارد.
سرهنگ داوود معظمی گودرزی
رئیس پلیس فتا تهران بزرگ
امسال توصیه شده به خاطر کنترل بیماری کرونا سنت شب یلدا و دورهمیهای خانوادگی را با استفاده از فضای مجازی برگزار کنیم. اما بی تردید استفاده ناآگاهانه از فضای مجازی هم آسیبهای زیادی برای کاربران دارد. بنابراین مردم حتماً توجه داشته باشند که وقتی وارد یک گروه میشوند، نسبت به مدیر گروه و اعضایش شناخت کافی داشته باشند. زیرا ممکن است افراد سودجو گروههایی را تشکیل بدهند و از اطلاعات به اشتراک گذاری شده در آن سوء استفاده کنند.
قبل از اشتراکگذاری هرنوع محتوایی ابتدا فکر کنید و از انتشار اطلاعات خصوصی خود پرهیز کنید. گاهی ممکن است افراد ناشناس به طور اتفاقی از سوی مدیر گروه به جمع اضافه شوند. گاهی دیده شده که پیامهایی که حاوی لینکهای ناشناس است برای کاربران ارسال شده و از آنان خواسته میشود با کلیک روی لینک مذکور پیام شب یلدا را مشاهده کنند که در برخی از این موارد این پیامها شامل تصاویر متحرک برای تبریک است. اما ممکن است گاهی نیز سودجویان با ایجاد لینکهای آلوده به بدافزار یا ویروس، تلفن همراه یا رایانه را آلوده کنند؛ از این رو توصیه ما به کاربران فضای مجازی این است که از بازکردن هر نوع لینک ناشناسی خودداری کنید.
برخی از افراد سودجو ممکن است برخی از اقلام مرتبط با شب یلدا را با قیمتی بسیار پایین در فضای مجازی آگهی کنند. یا هرنوع جنس و کالای دیگر را تحت عنوان حراج یلدا تبلیغ کنند که در این خصوص لازم است کاربران حتماً از سایتهای معتبر و مجاز خرید کنند و در صورت سفارش کالا بهتر است که تسویه حساب را در محل و پس از رؤیت و اطمینان از اصالت کالای سفارش داده شده انجام دهند.
در مواردی دیده شده، کلاهبرداران به بهانه برنده شدن در قرعهکشی، تخفیف و... از اطلاعات هویتی و کارت بانکی کاربران سوء استفاده میکنند که در این خصوص لازم است شهروندان هوشیار باشند. هر نوع تخفیفی باید از سوی اپراتورهای تلفن همراه یا شرکتهای خدمات دهنده اینترنت ارائه شود و باید در سایت آنها یا رسانههای رسمی اطلاعرسانی شده باشد. بنابراین شهروندان در این مورد نیز حتماً با هوشیاری عمل کنند.
سرقت از خانه همسایه
گروه حوادث/ باند 3 نفرهای که از خانه همسایههایشان سرقت میکردند پس از شناسایی از سوی پایگاه چهارم پلیس آگاهی دستگیر شدند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مدتی قبل پروندهای با موضوع سرقت منزل از کلانتری 136 فرجام به پایگاه چهارم پلیس آگاهی پایتخت فرستاده شد. شاکی در تشریح ماجرا گفت: ساعت 19:00 سوم مرداد از منزلم واقع در خیابان تکاوران خارج شدم اما وقتی به خانه برگشتم، متوجه تخریب در حیاط شدم که با بررسی واحدها متوجه شدم سارقان با ورود به منزل، اموالم به ارزش 50 میلیون تومان را سرقت کردهاند. پس از اظهارات مالباخته، مأموران در گام نخست تحقیقات به محل سرقت اعزام و با انجام تحقیقات محلی مشخص شد که سارقان از بالای در وارد حیاط منزل شاکی شده و با تخریب در واحد، سرقت را انجام دادهاند.
در شاخه دیگری از تحقیقات پلیسی مشخص شد که در همسایگی شاکی دو سارق سابقهدار به هویتهای امیر و سعید که برادر هستند به اتفاق فرد دیگری به هویت سیامک زندگی میکنند که مأموران با بررسیهای تخصصی موفق شدند ردی از سارقان را در صحنه سرقت به دست آورند. نتیجه تحقیقات انجام شده در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت و دستور دستگیری متهمان و بازرسی از محل سکونت آنها صادر و مأموران موفق شدند هر 3 سارق را در مخفیگاهشان دستگیر کنند. سارقان پس از انتقال به پلیس آگاهی به اتهامشان اعتراف کردند و بخش زیادی از اموال سرقتی هم از مخفیگاهشان کشف شد.
سرهنگ سعید مجیدی، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی در این باره گفت: با توجه به اعتراف صریح متهمان، پرونده به دادسرا ارسال شد و هر 3 متهم با صدور قرار مجرمیت روانه زندان شدند.
سارق حرفه ای با شلیک پلیس متوقف شد
گروه حوادث/ سارق تلفن همراه در جریان تعقیب و گریز پلیسی و با شلیک هوایی مأموران کلانتری به دام افتاد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، روز سهشنبه مأموران گشت انتظامی کلانتری 101 تجریش در محدوده خیابان خزر متوجه فریادهای کمکخواهی فردی شدند که تلفن همراهش از سوی یک موتورسوار سرقت شده بود.
بدین ترتیب بلافاصله طرح مهار سارق اجرا شد و مأموران به شناسایی و تعقیب متهم پرداختند تا اینکه پس از مدتی تعقیب و گریز به موتورسوار سارق که با انجام حرکات مارپیچ و خطرناک در حال فرار بود، دستور ایست دادند،اما متهم بی توجه به دستور پلیس به فرار ادامه داد و سرانجام مأموران با شلیک چند تیر هوایی موفق به دستگیری متهم شدند.
سرهنگ «جلیل موقوفهای»، رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ با اعلام خبر دستگیری این متهم گفت: پس از بازرسی بدنی تلفن همراه مالباخته کشف شد و پس از انتقال متهم به کلانتری مشخص شد وی یک زورگیر حرفهای است و در بازجوییها به 70 فقره سرقت تلفن همراه با استفاده از سلاح سرد اعتراف کرده است و مدعی شده با پرسهزنی در خیابانهای خلوت از غفلت شهروندان که در حال مکالمه تلفنی بودند سوء استفاده و موبایل آنها را سرقت میکرده است و در صورت مقاومت آنان با تهدید سلاح سرد از آنان زورگیری میکرده است.
این مقام پلیسی اظهار کرد: تاکنون تعدادی از مال باختگان شناسایی شدهاند و تحقیقات پلیسی برای کشف جزئیات پرونده ادامه دارد.