نشنال هرالد تریبیون(پاکستان)
پس از کشمکشهای طولانی و سخت، دولتهای پاکستان و عربستان سعودی برای آغاز روابط همکاری دوجانبه بزودی وارد مذاکره میشوند. گفته میشود «عمران خان» نخست وزیر پاکستان و «بن سلمان بن عبدالعزیز السعود» شاهزاده سعودی نیز توافقی تلفنی در این باره داشتهاند.
ونکوور سان(کانادا)
بیش از 67 درصد مردم کانادا قصد تزریق واکسن را دارند اما 14 درصد قاطعانه مخالف هستند و چند درصد باقیمانده نیز هنوز تصمیم نگرفتهاند. این آمار پس از نخستین روز واکسیناسیون در انگلیس، در کانادا انجام شد و دولت توانست رأی مثبت دوسوم جمعیت این کشور را برای این اقدام ثبت کند.
هشت صبح (افغانستان)
کشدار شدن مذاکرات صلح بینالافغانی میان طالبان و نمایندگان دولت مرکزی افغانستان، انتخابات آتی این کشور را با اما و اگرهایی همراه کرده است. در همین راستا، بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه نیز هشدار داده است که روند صلح و اولویتهای آن نباید انتخابات شوراها و پارلمان را به مخاطره بیندازد.
جدایی یاران وفادار «ترامپ»
منابع نزدیک به سنا، از تلاشهای پنهانی رئیس اکثریت جمهوریخواهان علیه ترامپ خبر دادهاند
زهره صفاری/ شوک شکست در کالج الکترال هنوز برای «دونالد ترامپ» تمام نشده بود که «میچ مک کانل»، رئیس اکثریت جمهوریخواهان سنا با ارسال پیام تبریک به «جو بایدن» ضربه کاری را بر پیکر رئیس جمهوری و حامیانش وارد آورد.
به گزارش «واشنگتن پست»، عصر روز دوشنبه زمانی که آرای الکترال، ریاست جمهوری «بایدن» را قطعی اعلام کرد، اطرافیان و مشاوران ترامپ با اتکا به امتیاز حزبی خود در سنا، کار را تمام شده ندانستند و اعلام کردند پیروز انتخابات امسال، 6 ژانویه و در جلسه کنگره تعیین خواهد شد.
اما ساعاتی از این رجزخوانیها نگذشته بود که «مک کانل» مهر سکوت را شکست و به نتیجه الکترال واکنش نشان داد: «من به «جو بایدن» رئیس جمهوری منتخب تبریک میگویم.»
اما این پیام تنها ظاهر ماجرا است و به گفته چندین منبع نزدیک به این سناتور جمهوریخواه، او در پس پرده یکی از معاونان ارشدش «جان تون» سناتور داکوتای جنوبی را مأمور کرده تا در لابی با نمایندگان جمهوریخواه اجازه ندهد پروسه محکوم به شکست براندازی انتخابات به نتیجه برسد.
به باور تحلیلگران اینکه «مک کانل» به عنوان قدرتمندترین نماینده جمهوریخواهان در کنگره، «بایدن» را به رسمیت شناخته است در واقع معنایی جز خط بطلان بر 6 هفته جنجال «ترامپ» پس از انتخابات ندارد و او جمهوریخواهان را در دوراهی سخت وفاداری به «دونالد ترامپ» و حفظ اصالت انتخابات قرار داده است.
البته به نظر میرسد او برای ارسال این پیام همه جوانب را در نظر گرفته چراکه پیش از اینکه پیام اصلیاش را به رئیس جمهوری جدید و معاونش بدهد، مدحی افراطگونه از اقدامات مؤثر «دونالد ترامپ» ارائه و سپس از او عبور کرد و به دولت جدید چراغ سبز نشان داد.
بی شک تحرکات داخلی نمایندگان کنگره به رهبری «مو بروکس» سناتور آلاباما برای یارگیری در مسیر تغییر نتیجه انتخابات به سود «ترامپ» زنگ خطر را برای «مک کانل» و بسیاری دیگر از جمهوریخواهان به صدا درآورده است، به طوری که گفته میشود اگر دستکم یک سناتور دیگر به این کمپین بپیوندد جلسه 6 ژانویه کنگره با چالش جدی روبهرو خواهد شد. شواهد نشان میدهد هیچ سناتوری به تازگی به این کمپین نپیوسته است.
از سوی دیگر به گفته تحلیلگران «نیویورک تایمز»، تغییر موضع «مک کانل» که یک ماه و نیم در برابر اتهامات بیاساس تقلب در انتخابات سکوت کرده و حتی پیگیری این اتهامات در مراجع قضایی را حق ترامپ میدانست، تنها برای حفظ دو کرسی باقیمانده سنا در جورجیا به سود حزب خود بوده است.
در این میان گرچه پیش از این جمهوریخواهانی مانند «پل میچل» سناتور بازنشسته میشیگان به منزله اعتراض به اقدامات ترامپ، از حزب خداحافظی کرد و سناتور «میت رامنی» از ایالت یوتا نیز «جو بایدن» را به رسمیت شناخت و از اقدام مک کانل حمایت کرد اما شماری نیز رئیس سنا را به نقد کشیدند. «مارک لوین» تحلیلگر سیاسی رادیوی امریکا با لحنی تند «مک کانل» را مورد خطاب قرار داد و گفت: «تو و خیلی از اعضای سنا و مجلس نمایندگان، با کمک ترامپ به این جایگاه رسیدهاید. مدت زیادی است که در کرسی ریاست بودی، به نظرم زمان آن رسیده که یک تازهنفس جایگزینت شود.»
تحلیلگران «سیانان» بر این باورند که پیام «مک کانل» یک اقدام کاملاً نمادین بود چراکه خط پایانی بر دوران ترامپ کشید و با تمایل به سمت بایدن مقدمات شرایط حضور او در کنار رئیس جمهوری جدید را فراهم آورد.
استقبال «بایدن»، عتاب «ترامپ»
«بایدن» که سیاست مصالحه با جمهوریخواهان را در پیش گرفته است وقتی پیام «مک کانل» را دریافت کرد، برای نخستین بار پس از انتخابات امسال با او تماس گرفت. رئیس جمهوری منتخب که در برابر خبرنگاران این مکالمه را گفتوگویی مثبت عنوان کرده است، گفت: «من با او تماس گرفتم تا بهخاطر پیام تبریکش تشکر کنم و به او گفتم گرچه ما اختلافنظر بسیار زیادی داریم اما کارهای زیادی هست که میتوانیم در کنار یکدیگر انجام دهیم.»
شاید این تماس در شرایط عادی هیچ اهمیتی نداشت اما غوغای ترامپ در این شش هفته کار را به جایی رسانده است که بسیاری از نمایندگان جمهوریخواه این تماس را نشانهای برای اثبات شکاف میان حزبشان عنوان کردند.
به نوشته «سیانان»، پس از بایدن، معاونش «کاملا هریس» نیز که در پیام «مک کانل» به عنوان نخستین معاون زن رئیس جمهوری امریکا مورد تقدیر قرار گرفته بود، به رئیس سنا پاسخ داد و گفت: «من فکر میکنم این پیام بسیار مهم و قابل اهمیت است. من «میچ مک کانل» را به خاطر این اقدام تحسین میکنم. البته همه میدانیم که بهتر بود این کار زودتر انجام میشد اما به هر حال این تأخیر چیزی از اهمیت آن کم نمیکند.»
اما به نوشته «یورو نیوز»، این پیام «مک کانل» همانقدر که کام «بایدن» و هوادارانش را شیرین کرد، برای «ترامپ» و طرفدارانش مانند زهری تلخ و مرگبار بود. «دونالد ترامپ» آنقدر از این اتفاق ناخشنود بود که مجبور شد بار دیگر پای لپتاپش بنشیند و با پیامی توئیتری رئیس اکثریت جمهوریخواهان را مورد عتاب قرار دهد: «میچ؛ 75 میلیون رأی؛ رکوردی برای رئیسجمهوری مستقر در کاخ سفید و رقمی بسیار چشمگیر است. برای عقبنشینی خیلی زود است. حزب جمهوریخواه بالاخره باید جنگیدن را یاد بگیرد. مردم عصبانی هستند!»
تدارک آینده با ثبت رکوردهای جدید
در میان این کشمکشها، «جو بایدن» با گرفتن رأی کالج الکترال قاطعانهتر به جلو گام برداشته و در نخستین سفرش به جورجیا در کمپین تبلیغاتی برای رقابت بر سر دو کرسی باقیمانده سنا حضور پیدا کرد. رئیس جمهوری منتخب امریکا در آستانه این کمپین از مردم خواست با انتخاب کاندیداهای دموکرات، اکثریت سنا را همسو با دولت کرده و مسیر را برای او تسهیل کنند: «این دو نفر را برای من بفرستید تا ما کنترل سنا را به دست بگیریم.»
در همین حال او برای تکمیل کابینهاش اعضای جدیدی را نیز معرفی کرد. انتصاباتی که شگفتی کابینه جدید دولت امریکا را بیشتر کرد. «جو بایدن» با اعطای وزارت حمل ونقل به «پیت بوتجیج» برای نخستین بار یکی از رقبای خود در انتخابات درون حزبی را به عنوان مقامی ارشد وارد کابینهاش کرد.
به نوشته «یورو نیوز»، شهردار سابق «ساوت بند» ایالت ایندیانا، در صورت کسب رأی اعتماد از سوی سنا، نخستین عضو کابینه دولت فدرال امریکا خواهد بود که گرایش همجنسگرایی داشته و آن را علنی اعلام کرده است. او در صورت ورود به کابینه تصویب یک بسته محرک اقتصادی برای سرمایهگذاری در زیرساختها با حمایت دو حزب دموکرات و جمهوریخواه را در برنامه دارد. علاوه بر «بوتجیج»، رسانههای امریکایی معتقدند «بایدن»، «جنیفر گرانهلم»، فرماندار پیشین ایالت میشیگان را نیز به عنوان وزیر انرژی در نظر گرفته است. اگر او نیز رأی اعتماد بگیرد شمار زنان کابینه جدید دولت امریکا به 9 نفر رسیده و رکورد جدیدی در این باره به نام بایدن به ثبت میرسد. در همین حال «جینا مک کارتی» نیز که سابقه فعالیت در سمت اداره حفاظت از محیط زیست امریکا را دارد، برای پست هماهنگکننده ارشد امور اقلیمی در نظر گرفته شده است.
در حال حاضر پس از ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه، رؤسای جمهوری برزیل و مکزیک نیز به «بایدن» تبریک گفتند تا «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی تنها مقام ارشد مطرح در دنیا باشد که هنوز واکنشی به کنار رفتن «ترامپ» نشان نداده است.
«او» میخواهد معمار یک امریکای متفاوت باشد
پست معاونت برای «هریس» کوچک است!
توماس ال فریدمن تحلیلگر و روزنامه نگار امریکایی
مترجم: وصال روحانی
از همان نگاه نخست درمییابید که «کاملا هریس» سالمتر و پرتوانتر از آن است که قالب معاونت ریاست جمهوری امریکا برای او کافی باشد و میخواهد یک معمار ویژه شود. این زن 55 ساله که ریشههای شرق آسیایی و البته زندگیاش در امریکا او را به نخستین معاون زن سیاهپوست در تاریخ سیاست امریکا تبدیل کرده، چنان پرشور حرف میزند که مشخص است به چیزهایی بسیار فراتر از پست فعلیاش میاندیشد. شاید وعدههای او به ارباب جراید توخالی باشد اما وی دقیقاً میداند که چه میکند. وقتی قرار یک مصاحبه با او را میگذاریم، میگوید به کتابخانه عمومی و بزرگ شهر ورمونت که زادگاه اوست، رجوع کنیم و روز یکشنبه را برای این مهم مناسب میداند اما وقتی در همان روز به آنجا میرویم، میبینیم که کتابخانه به سبب تعطیلی پایان هفته بسته است. با این حال مجبوریم با کلکهای او کنار بیاییم زیرا به قدری باهوش و نقشهپرداز نشان میدهد که اطرافیانش و شاید شماری زیاد از مردم امریکا حسرت این را میخورند که چرا وی بعد از روشن شدن تکلیف انتخابات به جنجال کشیده شده امریکا فقط حائز پست دوم (معاونت) بوده و عنوان ریاست جمهوری در اختیار جو بایدن است که هرچند 23 سال از او مسنتر و سیاستمداری بسیار پختهتر از هریس است، اما در 78 سالگی نشانی از پویایی و جوانی را ندارد؛ خصلتهایی که اگر امریکا بخواهد از دوره هرج و مرجگونه زمامداری ترامپ خارج شود ضروریترین عناصر است.
سفر به دل جوامع کوچک
بین مردم حومهنشین و روستایی امریکا با اهالی شهرهای بزرگ این کشور تفاوت فرهنگی از زمین تا آسمان است و چه در انتخابات 2016 که ترامپ آن را برد و چه در انتخابات 2020 که با پیروزی بایدن تمام شد، ترامپ از این فاصله فرهنگی برای جمعآوری آرای فراوان نهایت بهره را برد. با این حال در انتخابات اخیر دموکراتها نمایش بهتری در شهرهای کوچک و روستاها داشتند و همین مسأله نیز در شکست نهایی و تلخ ترامپ بی تأثیر نبود. دموکراتها از حالا باید برای انتخابات میان دورهای مجالس نمایندگان و سنا در سال 2022 و البته انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 امریکا تدارک ببینند زیرا اگر به پیروزی در شهرهای کوچک قناعت کنند و چند ایالت و شهر بزرگ را از دست بدهند، دوباره چهرهای ترامپآسا مقابلشان سر بر خواهد آورد. بایدن تأکید کرده است که برخلاف ترامپ، یک رئیس جمهوری برای تمامی امریکا و همه آحاد ملت است و نمیخواهد فقط نماد سفیدپوستان تندرویی باشد که تنها نظایر ترامپ نژادپرست را برای ریاست جمهوری خود قبول دارند. اینجا است که نقش افراد نادر و منحصر بفردی مثل «کاملا هریس» بارزتر میشود زیرا او به سبب پیشینه و اصل و ریشهاش، نماینده اقلیتها و مهاجران و حومهنشینها هم محسوب میشود و با تکیه بر حضور وی، دموکراتها شانس بیشتری برای فتح انتخابات بعدی امریکا خواهند داشت. بایدن باید بشدت سرگرم سرکوب «کووید19» و احیای اقتصاد ورشکستهای شود که محصول بیکاریها و کسادی های مرتبط با کرونا است. با این اوصاف تلاشهای مربوط به جذب اقلیتها و اهالی جوامع کوچکتر در انتخابات بعدی امریکا را «کاملا هریس» هدایت خواهد کرد که به نظر اهالی آنها، او یک «خودی» و از جمع آنها است.
آتش در قبال آب
استراتژی ساده ولی کارآمد «هریس» در این ارتباط سفرهای هر چه بیشتر به اقصی نقاط امریکا و صحبت رو در رو با اهالی شهرهای کوچک و تأمین نیازهای ضروری آنها است و این پایهگذاری مستقیم آیندهای خواهد بود که بایدن و کل حزب دموکرات مایل است به سال 2024 ختم نشود و سفر تیم دو نفره بایدن- هریس نقطه پایانی حداقل در سال 2028 داشته باشد. شکی نیست که اهالی جوامع روستایی و صنایع مستقر در شهرهای کوچک امریکا نیز برای پذیرش این تیم و بخصوص هریس از آن استقبال میکنند زیرا اگر ترامپ «رئیس جمهوری ثروتمندان» بود، بایدن مایل است «رئیس جمهوری حاشیهنشینان شهرها» و مردم صدمه دیده از اقتصاد کرونازده امریکا نیز باشد و رئیس کارگروه عملیاتی وی در این زمینه هریس است که هر چقدر بایدن متانت و آرامش دارد، این معاون شور و شوق دارد و بسان آتش در قبال آب است.
کشاورزان در انتظار بهار
هریس به شهرهای دیگر امریکا هم فکر میکند. شهرهای کوچکی که از سکه افتادند تا نمایش تصنعی «پول و زندگی پر رفاه» که ترامپ برای شهرهای بزرگ و به واقع برای همگنان خودش طراحی کرده بود، دستاورد و آرزویی قابل اکتساب برای تمامی مردم امریکا جلوه کند. کشاورزان در ایالتهای حاصلخیز امریکا که در ورای برفهای یک زمستان طولانی به کشت و زرع در بهاری پر رونقتر طی ماههای مارس و آوریل 2021 میاندیشند، منتظرند تا سیاستهای انتخابی دولت را برای احیای مزارع از رونق افتاده امریکا ببینند و سپس براساس آن انتخاب و اقدام کنند. البته این هریس است که باید دور از کاخ سفید پای صحبت این کشاورزان بنشیند و مجابشان کند که برای اندیشههای آنان احترام قائل است و دوران سرکوب اقلیتها و صاحبان برخی مشاغل به ظاهر درجه دوم که تخصص ترامپ بود، پایان یافته و عصر ثروتمندتر شدن ثروتمندان مثل طراح آن (ترامپ) به بایگانی تاریخ سپرده شده است.
سبقت از بایدن
در چنین شرایطی، «هریس» مهندس و طراح روابطی به شمار میآید که قلب امریکای صنعتی و مزارع پرشمار و پرمحصول آن را به فرایندهای جاری در شهرهای صنعتی و مجامع بزرگ کشور پیوند میزند و کشاورزان و صاحبان حرفههای از یاد رفته را دوباره مطرح خواهد کرد. همه اینها به سود هریس هم هست زیرا او را هم بیشتر مقابل چشمها قرار خواهد داد و فعالترین و «خودی»ترین و علاقهمندترین فرد دولت جدید و فردی که با ملت و بویژه اقلیتها دوست و همراه است، جلوه خواهد داد. او مشغول طراحی عبور از پل روابطی است که نقطه انتهایی و فرجام نهاییاش، محبوبتر شدن از بایدن و جلو افتادن از رئیس جمهوریای است که چون شروع کارش در ایام پیری است، طبعاً دوام، جوشش و البته محبوبیت «کاملا هریس» را ندارد.
منبع: NewYorkTimes
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
خروج از سوریه
در روز 14 دسامبر ترامپ و اردوغان تلفنی با هم گفتوگو کردند. من قبل از برقراری این تماس تلفنی، ترامپ را در مورد اوضاع سوریه توجیه کردم و او گفت: «ما باید از این جهنمدره خارج شویم» و من بیم آن را داشتم که چنین حرفی را مستقیماً به اردوغان هم بزند. تماس برقرار شد و ترامپ با این جمله آغاز کرد؛ «ما به حل و فصل پرونده هالک بانک خیلی نزدیک شدهایم.» رئیس جمهوری گفت که با منوچین وزیر خزانهداری و پمپئو وزیر خارجه صحبت کرده و آنها با داماد عزیز اردوغان (وزیر دارایی ترکیه) تعامل و رایزنی میکنند تا این مشکل را از روی دوش او بردارند. اردوغان که در کمال تعجب به انگلیسی صحبت میکرد، خیلی خوشحال و ممنون بود. رئیس جمهوری ترکیه در ادامه به موضوع سوریه پرداخت و گفت که ترامپ انتظارات آنکارا را در مورد گروه «YPG» (یک گروه شبه نظامی متشکل از کردهای سوریه که بخشی از نیروهای دفاعی مخالف سوریه محسوب میشد) و شبکه تروریستی گولنیستها موسوم به «FETO» میداند. اردوغان این گروهها را به عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی ترکیه توصیف کرد و گفت که این گروهها روابط دوجانبه واشنگتن – آنکارا را نیز مسموم میکنند. با توجه به اینکه گله و شکایتهای اردوغان چندان نسبتی با حقیقت نداشت، امریکا همچنان به آموزش نیروهای YPG از جمله 30 تا 40 هزار نیروی جدیداً جذب شده توسط این گروه ادامه میداد. رئیس جمهوری ترکیه همچنین از اینکه میان اراده سیاسی ترامپ و فعالیتهای نظامی امریکا در عرصه سوریه تضاد و تفاوت وجود دارد، انتقاد کرد و گفت که این نوع تفاوتها در حرف و عمل سؤالاتی را در ذهن او به وجود آورده است. اردوغان گفت: ترکیه میخواهد از شر داعش و «پ. ک. ک» خلاص شود، هرچند که به نظر من مقصود واقعی او از «پ. ک. ک» همه جنگجویان کرد بودند.
ترامپ در پاسخ گفت که اگر ترکیه میخواهد خودش با باقیمانده داعش برخورد کند، امریکا آمادگی دارد سوریه را ترک کند؛ اگر ترکیه میتواند بقیه کار را انجام دهد ما فوراً خارج میشویم. اردوغان قول داد که به حرفهایش عمل کند ولی در عین حال تأکید کرد که نیروهایش به حمایتهای لجستیکی نیاز دارند. سپس بخش دردناک ماجرا فرا رسید. ترامپ گفت که از من (همچنان که معمول بود به این مکالمه تلفنی گوش میدادم) خواهد خواست تا فوراً روی طرح عقبنشینی نیروهای امریکایی از سوریه کار کنم تا پس از خروج ما، ترکیه مسئولیت مبارزه با داعش را برعهده بگیرد. رئیس جمهوری گفت که من باید بی سر و صدا این طرح را نهایی کنم و موضوع محوری در این ماجرا این است که ما سوریه را ترک میکنیم چون داعش تمام شده است. ترامپ هنگام مکالمه با اردوغان از من پرسید میتوانی صحبت کنی؟ که من صحبت کردم و گفتم که دستورات رئیس جمهوری را شنیدم. پس از گفتوگوهای بیشتر درباره هالک بانک، ترامپ خطاب به من گفت که اردوغان در حوزه نظامی با تو و در موضوع مربوط به هالک بانک با منوچین کار خواهد کرد و از من خواست که کارم را به بهترین نحو انجام دهم. اردوغان از ترامپ قدردانی کرد و او را رهبری بسیار واقعبین و عملگرا خواند. اندک زمانی پس از این گفتوگوی تلفنی رؤسای جمهوری امریکا و ترکیه، ترامپ گفت ما باید بیانیهای را با این محورها آماده کنیم؛ در جنگ با داعش پیروز شدیم، مأموریتمان را در سوریه کامل کردیم و اکنون آنجا را ترک میکنیم. در ذهنم تردیدی وجود نداشت که ترامپ قصد دارد با طرح موضوع خروج از سوریه همچون بحث خروج از افغانستان، تحقق یکی از وعدههای انتخاباتی خود را تبلیغ کند و به مردم بگوید در عمل به وعدههای خود برای بازگرداندن سربازان امریکایی به خانه مصمم است. بلافاصله با متیس تماس گرفتم و او را در جریان قرار دادم؛ لازم به گفتن نیست که او اصلاً هیجان زده یا متعجب نشد.
این یک بحران شخصی برای من بود، چرا که احساس میکردم عقب نشینی از سوریه یک اشتباه بزرگ است؛ هم به دلیل ادامه تهدیدات داعش در سطح جهانی و هم به خاطر این حقیقت که نفوذ ایران بدون تردید به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت. من مدتها قبل، از جمله در ماه ژوئن با پمپئو و متیس بحث میکردم که باید به این سیاست تکه پاره و سازمان نیافته خود در سوریه پایان دهیم. ما به جای اینکه هر دفعه روی یک منطقه یا یک استان (به عنوان مثال منبج، ادلب، منطقه ممنوعه جنوب غرب و...) متمرکز شویم، تمرکز خود را متوجه تصویر بزرگتر سوریه بکنیم. با توجه به این که اکثر مناطق تحت تسلط خلافت داعش آزاد شده (هرچند که هنوز با حذف کامل تهدیدات خود داعش فاصله زیادی داشتیم)، تصویر بزرگتر متوقف کردن ایران بود. اگر اکنون امریکا کردها را تنها بگذارد، آنها چارهای نخواهند داشت که یا با اسد علیه ترکیه متحد شوند چرا که به درستی ترکیه را تهدید بزرگتر و خطرناکتری میدانند (و به این ترتیب اسد به عنوان عنصر نیابتی ایران تقویت میشد) یا اینکه مجبور بودند به تنهایی بجنگند که در آن صورت نیز شکست شان تقریباً قطعی بود. به این ترتیب کردها در شرایطی قرار میگرفتند که مجبور میشدند بین دو انتخاب دشوار اسد و اردوغان یکی را انتخاب کنند، واقعاً در چنین شرایطی چه باید کرد؟
نخست در 18 دسامبر، متیس، دانفورد، کُتس،هاسپل، پمپئو، من (و چند تن دیگر) در اتاق جلسات زیرزمینی پنتاگون موسوم به «تانک» دور هم جمع شدیم تا در این باره بحث کنیم. این جلسه به این دلیل به جای اتاق وضعیت کاخ سفید در اتاق جلسات پنتاگون تشکیل شد تا کمتر جلب توجه کند. با توجه به مذاکرات تلفنی ترامپ - اردوغان، بدون تردید ترکها به هر کسی که گوش شنوایی داشت میگفتند که امریکا شمال شرق سوریه را بدون هرگونه محافظت و کنترلی تسلیم آنها میکند. خطرات بالقوه ناشی از این تصمیم در عرصه واقعی سوریه هولناک بود. نخستین خطر به هزاران داعشی زندانی نزد کردها مربوط میشد که در انتظار تعیین وضعیت خود بودند. برآوردها در مورد تعداد واقعی این زندانیان متفاوت بود از جمله به خاطر تعاریف متعددی که از زندانیان داعشی ارائه میشد؛ آیا آنها فقط شامل جنگجویان و تروریستهای خارجی میشدند؟ آیا تروریست خارجی یعنی افرادی که از خارج از منطقه خاورمیانه آمده بودند؟ یا خارج از سوریه یا عراق؟ یا خارج از آن منطقه خاص در داخل سوریه؟ تعداد آنها بر اساس این تعاریف هر چه که بود ما نمیخواستیم آنها گروه گروه راهی ایالات متحده یا اروپا شوند. ترامپ در اواسط ماه دسامبر پیشنهاد انتقال داعشیهای زندانی در شمال شرق سوریه را به بازداشتگاه گوانتانامو داد ولی متیس با این کار مخالفت کرد. رئیس جمهوری سپس تأکید کرد که کشورهای دیگر اتباع خود را از اردوگاهها و زندانهای گروههای کرد در سوریه تحویل بگیرند که اقدامی منطقی به نظر میرسید ولی دولتهای خارجی بشدت در مقابل چنین پیشنهادی مقاومت میکردند و علاقهای به بازگشت تروریستها به خانه نداشتند. مقاومت دولتهای خارجی کمکی به حل مشکل نکرد و همچنان تحولات جدیدی در منطقه روی میداد ولی تا زمان خروج من از کاخ سفید و کنارهگیری از پست مشاور امنیت ملی، این مشکل لاینحل باقی مانده بود.