غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با «ایران»:
توانایی نامزدها در اداره کشور برای مردم مهم است
جایگاه شورای نگهبان قانونی، اخلاقی و ملی است
مهراوه خوارزمی
خبرنگار حوزه احزاب
وزارت کشور در روزهای ثبتنام شاهد حضور نخبگان متعدد و در عین حال از طیفهای سیاسی مختلف بود که خود را برای ریاست جمهوری داوطلب کردند؛ از مصطفی تاجزاده تا سعید جلیلی. استقبال چهرههای سیاسی در این مرحله با این پرسش همراه بود که آیا همین شور و شوق داوطلبان برای ثبتنام در رأی دهندگان نیز تکرار خواهد شد و چه عواملی میتواند سبب چنین تداوم حسی شود.
با غلامرضا مصباحی مقدم، از اعضای جامعه روحانیت مبارز و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره این پرسش و نقشی که شورای نگهبان بهعنوان ناظر و تأیید کننده صلاحیت داوطلبان در این مهم دارد گفتوگو کردیم.
چهرههای متعدد و متنوعی برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم ثبتنام کردند، بر اساس تعدد ثبتنام کنندگان و صرف نظر از تأثیری که رأی شورای نگهبان در مورد تأیید صلاحیتها بر وضعیت انتخابات 28 خرداد خواهد گذاشت، شما انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی میکنید؟
معمولاً در انتخابات پیشین کمتر شاهد این بودیم که این تعداد از افراد بنام و شخصیتهای شناخته شده برای نامزدی ثبتنام کنند. همین وضعیت سبب میشد که در ادوار گذشته نخبگان داوطلب با احتمال بالاتری از تأیید صلاحیت روبهرو باشند. همچنین در مرحله رقابت، تبلیغات و مناظرهها فرصت و توجه بیشتری معطوف هر یک از کاندیداها میشد. اما شرایط در این دوره از ثبتنام نامزدها متفاوت بود. شاهد آن بودیم که از هر دو جناح و حتی از میان شخصیتهای غیروابسته به جناحها تعداد قابل توجهی به میدان آمدند. این وضعیت به خودی خود نوید برگزاری یک انتخابات نسبتاً پرشور را میدهد. بالاخره هر کدام از این نامزدها جمعی هوادار دارند و جای امیدواری است که مردم هم از انتخابات استقبال کنند و در پای صندوقهای رأی بیشتر حضور پیدا کنند.
البته ناگفته پیدا است که این نحوه ثبتنام گسترده مقداری کار شورای نگهبان را سخت کرده است. تعداد کسانی که از حداقل شروط تصریح شده در قانون انتخابات ریاست جمهوری برخوردارند زیاد است و طبعاً شورای نگهبان فرصت بیشتری نیاز دارد تا بتواند رأی خود را نسبت به این تعداد کاندیدا جمعبندی کند.
آیا میتوان انتظار داشت که در نهایت شاهد همین سطح از تنوع فکری در میان کاندیداهای نهایی انتخابات هم باشیم و شورای نگهبان به نحو موسع تری به مقوله احراز صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری نگاه کند؟
من شخصاً تنوع فکری و سیاسی نامزدها را میپسندم؛ ولی در مقابل معتقدم شورای نگهبان هیچ نگاه سیاسی به کاندیداها ندارد که بخواهد از اول حکم به مردود کردن کاندیداهای بعضی طیفهای سیاسی بزند و از طیف دیگری استقبال کند. جایگاه شورای نگهبان یک جایگاه قانونی، اخلاقی و ملی است و یک جایگاه جناحی نیست. از این جهت نگاهشان هم یک نگاه سیاسی و جناحی نیست و نباید باشد. بر خلاف بعضی که شوای نگهبان را به تنگ نظری و داشتن نگاه جناحی متهم میکنند معتقدم که چنین نگاهی در شورای نگهبان وجود ندارد.
قبول دارید که در این دوره از انتخابات یکی از اساسیترین مسائل، مسأله مشارکت شهروندان در انتخابات و تحقق مشارکت حداکثری است؟ در این صورت آیا نمیتوان از تنوع سیاسی نامزدها بهعنوان یک ضرورت دفاع کرد و خواستار رویکردی متفاوت در تأیید صلاحیتها شد؟
این رویکرد متفاوت را من نمیفهمم. مهم این است که اینهایی که کاندیدا شدهاند باید صلاحیتهای لازم را برای ریاست جمهوری داشته باشند و مرجعی که این صلاحیتها را احراز میکند هم شورای نگهبان است. این نیاز به تغییر ندارد. من این اظهارنظرهایی که بعضی میکنند و میگویند شورای نگهبان نگاهش را عوض کند نتیجه و میزان مشارکت متفاوت میشود، قبول ندارم. معتقدم نگاه شورا نگاه باثبات و مستقلی است؛ برخاسته از قانون اساسی، ایمان و اعتقاد و التزام به شرع است. بنابراین با همین نگاه اصولی و اساسی باید احراز کنند که کسی قدرت، توانایی و صلاحیت لازم را دارد، مدیر و مدبر است، رجل سیاسی و مذهبی است و با تقوا است. تقوا تعبیری است که آیتالله جنتی هم روی آن تأکید کردند که ما باید احراز کنیم که کاندیدا انسان باتقوایی است؛ دارای تقوای دینی، سیاسی و اخلاقی. طبعاً اینها باید مبنا قرار گیرد و به نظرم اگر این طور احراز صلاحیت کنند از کفایت لازم برخوردار است.
در فرصت باقی مانده تا انتخابات چه عوامل دیگری میتوانند فضای سیاسی میان مردم را بشکنند و به افزایش مشارکت کمک کنند؟
رسانهها باید به مردم برای آینده امید بدهند گاهی اوقات قلمها که زده میشود و پیامهایی که منتقل میشود، مأیوس کنندهاند. حال آنکه اگر رسانهها و مطبوعات بنا را بر این بگذارند که امیدوارانه به سمت انتخابات بروند و مردم را تشویق کنند به حضور پای صندوقها، بنده بسیار امیدوارم که با وجود شرایط ناراحت کنندهای که بسیاری از مردم در اثر شرایط معیشتی و اقتصادی که دچار آن هستند به این امید که اوضاع بهبود پیدا کند پای صندوقهای رأی میآیند.
در این دوره شاهد آن بودیم که حتی اغلب گزینههای اصلی تا روز ثبتنام تصمیمشان را اعلام نکرده بودند، بنابراین خبری از اینکه از آنها سؤال بشود که چه برنامهای دارند و چه شعارهای اساسی را میخواهند پیگیری کنند نبود. باوجود این شرایط به باور شما مسأله اصلی و محوری که باید در فرصت کمتر از یک ماه باقی مانده انتخابات پیش رو دربارهاش بحث بشود و دال مرکزی انتخاب مردم قرار بگیرد، چیست؟
اینکه کاندیداهای اصلی دیرهنگام آمدند معلول فضای مسموم سیاسی است. فضای سیاسی ما متأسفانه بسیار فضای ناپسندی است. دیدیم بعضی ازافرادی که به میدان آمدند چطور بلافاصله مورد هجمه و حمله عدهای قرار گرفتند یا حتی خود این کاندیداها بعضاً شروع کردند حمله به دیگران. این فضا فضای مسمومی است. این فضا غیراخلاقی و نامطلوب است. بنابراین یکی از علل اینکه با تأخیر آمدند ثبتنام کردند این بود که دیرتر دچار حمله و هجوم از ناحیه مخالفان خودشان و رقبا قرار بگیرند.
اما اینکه دال مرکزی موضوعات تبلیغاتی و مناظره چه باید باشد به نظر من مسأله اصلی کارآمدی و توانایی اداره کشور است؛ خصوصاً در ابعاد معیشتی. اگر این، موضوع مناظرات قرار بگیرد و مردم ببینند که چه کسی در این حوزه حرفی برای گفتن دارد، تا چه حد توانایی دارد و چه برنامههایی را مطرح میکند در آن صورت انتخاب دقیقتری صورت خواهد گرفت.
آیا به باور شما اینکه چه کسی سیزدهمین رئیس جمهوری خواهد شد پیشبینی پذیر است؟
اینکه برخی ادعا کنند، رئیس جمهوری از قبل انتخاب شده اولاً خیلی دور از واقعیت است و ثانیاً حکایت از نوعی القا و ابراز دشمنی با منافع و مصالح ملت ایران دارد و ما نباید گوشمان بدهکار چنین حرفهایی باشد. مگر در گذشته در 1376 القا نمیکردند که بنویسید خاتمی بخوانید ناطق نوری. القا میکردند او که از صندوق بیرون خواهد آمد ناطق نوری است. دیدیم که آقای ناطق 7 میلیون رأی آورد و آقای خاتمی 20 میلیون. این یعنی هیچ چیز قابل پیشبینی نیست. الان اگر کسانی بگویند که رئیسجمهوری منتخب معلوم است یعنی انتخابات ایران را نمیشناسند. در 1384 هم با آن موقعیتی که آقای هاشمی رفسنجانی داشت و همه تصورشان این بود که ایشان رئیسجمهوری میشود دیدیم که آقای احمدینژاد رأی آورد. بنابراین تجربه انتخاباتی ما نشان میدهد که اینگونه توهمات ارزشی ندارد و مردم ما هم گوششان بدهکار این حرفها نیست و انتخاب خودشان را خواهند کرد.
نگاهی به «هیچانگاری»های انتخاباتی برخی تریبونهای رسمی
انتظار مشارکت با القای ناکارآمدی!
ادامه از صفحه اول
این تصور در افکار عمومی که نهادهای انتخاباتی میتوانند برنامههای خود را اجرایی کنند و در این مسیر موانع ساختاری یا غیر ساختاری وجود نداشته باشد، حتماً یک مؤلفه مهم است.»
اما مروری به موضوع مشارکت مردم از منظری دیگر، نشان میدهد که عملکرد و مواضع برخی تریبونهای رسمی نه تنها در راستای افزایش مشارکت نیست بلکه برعکس در مسیر کاهش مشارکت است.
از ماهها پیش و در چند هفته گذشته کمپینهای رسانههای مخالف نظام در خارج از کشور برای پرهیز دادن مردم از حضور در پای صندوقهای رأی روی یک محور اساسی تمرکز داشته است؛ «ناکارآمدی» نظام سیاسی در ایران برای برون رفت از مشکلات. بر اساس این خط خبری و تحلیلی، نامزدهای جریانهای سیاسی در کلیت امر تفاوت چندانی با هم ندارند و هیچ کدام توانایی مواجهه عقلانی با مشکلات ساختاری در نظام را ندارند و لذا به ادعای آنها رأی دادن هم بیفایده است.
با وجود این، در این سو هم برخی تریبونهای رسمی برای این ادعای بزرگ یعنی ناکارآمدی، ناخواسته «فکت»هایی دست و پا میکنند و در حقیقت در مسیر تحقق برخی اهداف جناحی و گروهی، آب به آسیاب همان خط خبری- تحلیلی رسانههای خارج نشین میریزند.
از هفتهها پیش که بتدریج رقابتهای سیاسی داغتر شد، بعضی تریبونها و رسانه ها براحتی چوب حراج برداشته و بر مدیریت 32 سال گذشته زدهاند. محور برجسته این موج که میشود آن را در برنامههای مختلف صدا و سیما و کارشناسان سیاسی دعوت شده به جام جم تا یادداشتها و گزارشهای خبرگزاریها و روزنامههای همسو با صدا و سیما دید، تأکید بر این مهم است که هر دو دولت حسن روحانی هیچ عملکرد مثبتی به نفع مردم نداشته و مسبب همه گرفتاریهای موجود کشور دولت است.
در ادامه و با توجه به زاویههای بیشتری که محمود احمدینژاد با سیستم سیاسی پیدا کرده، دیگر خبری از دفاع محتاطانه سابق از عملکرد دولتهای نهم و دهم نیز دیده نمیشود و این یعنی آنکه از مدیریت احمدینژادی هم آبی برای مردم گرم نشده است. تکلیف دولت اصلاحات و کارگزاران هم که از منظر این تریبونها روشن است و بخصوص دولتهای مرحوم هاشمی رفسنجانی را پایهگذار انحراف در مسیر انقلاب میدانند. این خبرسازیها و تحلیلها در حقیقت یک پیام واحد دارد که در 32 سال گذشته، مدیریت اجرایی کشور ضعیف و مشکل تراش یا در حقیقت ناکارآمد بوده است. جالب آنکه دولتهای یادشده هم به لحاظ مشی سیاسی و فکری شامل همه مجموعههای سیاسی موجود در کشور یعنی اصلاحطلب، اصولگرا و اعتدالی است و این یعنی اصلاحطلبان، اصولگرایان و اعتدالیها امتحان خود را پس داده و در این امتحان همگی هم رد شدهاند!
این خط خبری درونی با آن خط خبری و تحلیلی برون مرزی در یک مفهوم به هم میرسند آن هم چیزی نیست جز کوبیدن بر طبل ناکارآمدی! یعنی رسانههای خارجی مدعی ناکارآمدی سیستم سیاسی میشوند و خط خبری داخلی یاد شده هم گویا مأموریت خود را اثبات ادعای خارجیها قرار داده است! طبیعی است در شرایطی که تریبونهای رسمی کشور بر طبل ناکارآمد اسلاف خود میکوبند، این سؤال هم برای افکار عمومی پیش میآید که اگر دولت فعلی و دولتهای سابق همه ناکارآمد بودهاند، یا رأیی که ما در طول سالهای گذشته به صندوق ریختهایم عامل این گرفتاریها بوده، چه تضمیمی هست که دولت آینده این گونه نباشد؟ نامزدهای موجود که خارج از گفتمانهای تجربه شده سابق نیست.
جالب آنکه همین طیفهای مدعی، در مناسبتهای مختلف و آنگاه که پای دفاع از کلیت نظام و عملکرد آن میرسد مثل دهه فجر یا پاسخ به مخالفان و دشمنان خارجی، برعکس ادعاهای امروزی خود، لیست بلند بالایی از خدمات نظام ردیف میکنند از توسعه بی نظیر آموزش عالی در کشور تا ساخت سدها و جادهها و محرومیتزداییهای فراوان و پیشرفتهای مختلف در حوزه صنعت و معادن و نفت و... اصلاً هم به روی مبارک خودشان نمیآورند که این خدمات و پیشرفتها چگونه و با چه مدیریتی حاصل شده است. غیر از این است که همین دولتها به فراخور توانمندیها و امکانات و شرایط داخلی و بینالمللی متفاوت، بانی و مجری هزاران طرح در اقصینقاط کشور بودهاند.
این البته به معنای نادیده گرفتن ضعفهای دولتمردان یا سیاستهای قوه مجریه در ادوار گذشته نیست، اما به خوبی نشان میدهد که برخی تریبونها در چارچوب منافع صرفاً جناحی و گروهی خود، بی توجه به این شیوه از سیاست ورزی و تبلیغات، از یک سو چوب حراج میزنند بر توانمندیهای موجود در عرصه مدیریت کشور ولو اینکه نقدهای اساسی هم متوجه این مدیریتها باشد و همزمان ناخواسته، بر موج ادعایی ناکارآمدی و بی فایده بودن حضور در انتخابات میدمند و در مقابل امید مردم برای بهبود اوضاع مانع میتراشند. این جریانهایی که مدام در رسانههای خود به دنبال اثبات «هیچ» در «هیچ» هستند، توجه ندارند وقتی تلاششان برای اثبات هیچ انگاری در جامعه جا افتاد، آنگاه دیگر تضمینی نیست که مردم به میل و خواسته آنها تفکیکی معنادار میان نامزد مورد حمایت آنها با دیگر نامزدها قائل شوند. وقتی تریبونهای رسمی این گونه تر و خشک را با هم میسوزانند و حکم به این همانی همه دولتهای سابق با کارنامه هیچ میدهند، بعید نیست که مردم هم همه نامزدها و گفتمانها را با یک چوب برانند.
پیشبینی نماینده روسیه از زمان احیای برجام
خبر اول اینکه، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین میگوید نهایی شدن مذاکرات احیای توافق هستهای در وین ممکن است اوایل ماه ژوئن (هفته آینده) محقق شود. به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری تاس، میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین در گفتوگویی با شبکه رادیویی اکو درباره تاریخی که ممکن است مذاکرات احیای توافق هستهای که در وین جریان دارد به نتیجه برسد، گفت: در واقع، حدس زدن کار بیحاصلی است. اگر نظر شخصیام را بخواهید، میگویم اوایل ماه ژوئن میتواند ضربالاجل واقع بینانهای باشد. حداقل الان برایم این طور به نظر میرسد. این دیپلمات روسی همچنین گفت که مذاکرات احیای برجام(توافق هستهای) در مسیر درستی پیش میروند. او اضافه کرد: فکر میکنم مرحله آخر ممکن است هفته آینده شروع شود. امیدوارم این طور باشد.
تعبیر وارونه «گاندو» در «تعبیر وارونه یک رؤیا»
خبر دیگر اینکه، عصر ایران در یادداشتی به بهانه بازپخش سریال «تعبیر وارونه یک رؤیا» ساخته فریدون جیرانی در شبکه آی فیلم به تفاوتهای سیاسی- امنیتی آن با سریال «گاندو» پرداخته است. نویسنده با اشاره به دیالوگ دو مأمور امنیتی که یکی میگوید: «من که 10 بار گفته بودم بهترین دفاع، حمله است. اطلاعات مربوط به خانههای موساد کامل شد؟» و پاسخ مأمور دیگر با بازی داریوش ارجمند که میگوید: «آنها با این ترورها میخواهند مذاکرات را بفرستند هوا. آن وقت تو میگویی خودمان شروع کننده باشیم؟» نوشته که جان کلام و تفاوت این سریال با «گاندو» در همین است. گاندو مذاکره کنندگان داخلی را سادهلوح یا فریبخورده یا در بازی دشمن تعریف میکرد. «تعبیر وارونه....» اما ترور دانشمندان هستهای (و در این سریال البته ربودن به قصد انتقال به باکو) را با هدف «تأثیرگذاری بر مذاکرات» میداند. نویسنده افزوده که راز تفاوت در کارگردانی فریدون جیرانی در «تعبیر وارونه» است که حرفهای و با سابقه روزنامهنگاری است و نمیخواست به برجام خنجر بزند. یا اینکه چون در سال 94 ساخته و پخش میشد و در تیرماه همان سال هم توافق وین یا برجام نهایی شده بود و جامعه به آن توافق امید فراوان بسته بود؟ نوع نگاه «تعبیر وارونه» به مذاکرات هستهای، درست وارونه «گاندو» است و همان است که از نیروهای امنیتی و سیاسی انتظار میرود: همسویی با تصمیمات کلان و منافع ملی.
محکومیت عامل تلاش برای انفجار خودروی سفارت ایران در انگلیس
دست آخر اینکه، یک ایرانی پناهنده در انگلیس به جرم تلاش برای انفجار خودروی سفارت ایران در لندن، به بستری اجباری و نامحدود در بیمارستان روانی محکوم شد.به گزارش عصرایران، «سام پارسا» یک پناهنده سیاسی ایرانی ساکن لندن، برای اقدام به آتش کشیدن خودروی سفارت ایران در لندن، به حصر در بیمارستان اعصاب و روان محکوم شده است. سام پارسا ۶۰ ساله در اگزوز یکی از خودروهای متعلق به سفارت ایران در لندن یک بطری حاوی سوخت را جاسازی کرده بود. بیبیسی با انتشار این خبر نوشت: اینکه نقشه او پیش نرفت و خودرو نسوخت، «یک تصادف محض» بود، چرا که ۳۰ ساعت پس از جاسازی وسیله آتشزا کسی از خودرو استفاده نکرده بود و قبل از آنکه کسی بخواهد خودرو را براند یک نفر متوجه آن شد. او این اقدام را در شهریور ۱۳۹۷ انجام داده بود. چند ماه پیش از آن هم شماری از مخالفان حکومت ایران به سفارت در لندن حمله کرده و پرچم آن را پایین کشیدند.
رئیس سازمان پدافند غیرعامل خبر داد
تأسیس فرماندهی امنیت هستهای
سردار جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل از تشکیل فرماندهی واحد دفاعی- امنیتی هستهای خبر داد و گفت: حادثه نطنز به دلیل ناهماهنگی بین لایههای امنیت رخ داد که پس از آن طرحی در شورای عالی امنیت تصویب شد. به گزارش مهر، سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور درباره حوادث اخیر در مرکز هستهای نطنز گفت: اولاً بخش عمدهای از این حوادث بر بستر سایبری رخ نداد. نکته دوم اینکه تلاشهای ما بخش زیادی از اشکالات را برطرف میکند، کافی است که یک یا دو نقطه آسیب پذیر باقی بماند و به آن درست توجه نشود، زیرساخت از همان منظر آسیب میببیند.
وی تأسیسات فردو را افتخار پدافند غیرعامل دانست و درباره مرکز نطنز گفت: ما در حوادث اخیر نطنز با بررسی و آسیبشناسی دو حادثه، اشکالاتی را به دست آوردیم. یکی از آنها این بود که یک ناهماهنگی بین لایههای تولیدکننده امنیت در این فضاها بهوجود آمده بود که آن را گزارش کردیم و به دنبال گزارش ما، طرحی در شورای عالی امنیت ملی مطرح و به تصویب رسید. وی با اشاره به «تأسیس فرماندهی واحد دفاعی امنیتی هستهای با پیشنهاد پدافند غیرعامل» گفت: چندی پیش تشکیل فرماندهی واحد دفاعی- امنیتی هستهای به تصویب رسید و در جلسات آینده جزئیات آن نهایی خواهد شد. در واقع آن ضعف هم براساس گزارشات و پیگیریهای سازمان پدافند غیرعامل کشور مشخص و اقدامات لازم برای برطرف کردن آن به نتیجه رسید که انشالله با تشکیل این فرماندهی، ضعفهای گذشته کاملاً برطرف و مجموعه کاملاً آسیب ناپذیر خواهد شد.
افتتاح سرکنسولگری ایران در حلب سوریه
با حضور وزرای خارجه ایران و سوریه، سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در حلب به صورت مجازی افتتاح شد.
به گزارش ایلنا، در پی سفر اخیر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به دمشق و رایزنیهای انجام شده او با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، موافقت مقامات سوری برای افتتاح سرکنسولگری کشورمان در حلب حاصل شد و پس از آن هم وزارت امور خارجه جمهوری عربی سوریه به طور کتبی با این موضوع موافقت کرد.
به همین مناسبت دیروز یکم خردادماه ۱۴۰۰ مراسم افتتاح سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در حلب توسط وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه به صورت ویدیوکنفرانسی و با حضور سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه، در شهر حلب برگزار شد.