ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این شلوغیها خوب است
مصطفی رحماندوست: امروز که به باغ کتاب میآمدم، دیدم مسیر شلوغ است. خیلی خوشحالم که این شلوغیها به خاطر کتاب است. با اینکه شرایط اقتصادی ما خراب است و ناامیدی حاصل از کرونا بر زندگی ما سایه انداخته، اما این شلوغیها خیلی خوب است. امیدوارم چراغ اینجا همیشه روشن باشد تا شادی در دل بچهها روشن باشد. اوضاع از نظر فرهنگی و اقتصادی خراب است. تنها راه نگاه به آسمان است تا کمی اوضاع خوب شود. ما ملت عشق و نشاط بودهایم و امیدوارم به شادمانی خودمان برگردیم.
از صحبتهای این شاعر در سلسله نشستهای حوزه کتاب کودک
از صحبتهای این شاعر در سلسله نشستهای حوزه کتاب کودک
کتابخوانی، سهیم شدن در تجربههای دیگران
پرویز شهدی
مترجم ادبیات فرانسه
شاید این جمله تکراری را بارها شنیده باشیم، حتی ممکن است خودمان هم دربارهاش صحبتها کرده باشیم؛ اینکه چرا باید کتاب خواند! حداقل در شرایط این روزها که نگرانیهایی همچون ابتلا به بیماری کرونا گریبانمان را گرفته و از طرفی مشکلات اقتصادی سالهای اخیر هم به گرفتاریمان افزوده. با این حال کتاب خواندن از آن کارهایی است که نمیتوان آن را تنها به شرایط مطلوب و عادی محدود کرد! کتابخوانی اتفاق مهمی است که باید به یکی از عادتهای جدی و همیشگی زندگیمان تبدیل شود. با کتاب خواندن میتوان در تجربههای دیگران سهیم شد، تجربههایی که شاید به قالب رمان و داستان کوتاه آمده باشند اما اغلب برآمده از تجربههای زیسته خالقان آنها هستند؛ تجربههایی که تنها برای برخی از آنها باید یک عمر را سپری کرد. البته این گفتهها بیش از همه درباره آثار خوب، صادق است، حتی مهم نیست که کتاب مذکور در چه حوزهای باشد. کتابهایی که در حوزه آثار علمی- تخیلی جای میگیرند و برخاسته از تخیل صرف هستند هم بالاخره دربردارنده یک اندیشه و تفکری هستند. به قول مولانا «باشد اندر صورت هر قصه ای/خرده بینان را ز معنی حصهای/صورت این قصه چون اتمام یافت/بایدت از معنی آن کام یافت» این مسأله درباره داستانهای افسانهای هم صادق است، این قبیل کتابها هم پیام و حرفی برای گفتن دارند. این چند مورد کوتاه را در جواب افرادی گفتم که تأکید دارند کتاب خواندن به چه دردی میخورد! مطالعه قادر است خواننده را از کسب تجربههای بیشمار بینیاز سازد. از همین رو ضروری است که در نظام آموزشی بهای بیشتری برای مطالعه قائل شوند، یکی از مهمترین راهها برای افزایش سرانه مطالعه، نهادینه کردن اهمیت کتابخوانی از طریق نظام آموزشی، بویژه در مقاطع ابتدایی است. گذشته از خانواده که نمیتوان منکر نقش آن در جلب توجه فرزندانمان به این کار شد، مدارس هم از جایگاه و اثرگذاری زیادی برخوردار هستند. سال 1363، وقتی بعد از سالها زندگی در فرانسه به کشورمان بازگشتم با تیراژهای 15 هزار نسخهای برای کتابهای منتشر شده روبهرو شدم، این اتفاقی است که با برنامهریزی جدی و مداوم میتوان دوباره به آن دست یافت و امری دست نیافتنی نیست. اغلب ما که علاقهمندانی عاشق کتابخوانی هستیم مگر از چه راهی جذب مطالعه شدهایم؟ عشق من به ادبیات به سالهای دور کودکیام باز میگردد، به آن سالهایی که پای قصههای مادربزرگ مینشستم و قصههای هزار و یک شب را میشنیدم. هرچند که میدانم این روزها کارمان در ایجاد و افزایش این علاقهمندی قدری سختتر است. این روزها فضای مجازی به رقیبی جدی برای کتابخوانی تبدیل شده، البته نه اینکه اینترنت بد باشد، بلکه بحث این است که نباید گذران وقت در فضای مجازی همه زمان کودکان و نوجوانان را از آنان ببلعد. هر چیزی باید سر جای خود باشد و این مسألهای است که با برنامهریزی محقق میشود. ای کاش از برنامهریزی برای کودکان امروز که در چشم به هم زدنی آینده سرزمینمان را به دست میگیرند غفلت نکنیم، برای این قبیل برنامهریزی فرصت اندک است.
همایشی در تجلیل از تفسیر اجتهادی
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
پنجشنبه گذشته آیین نکوداشت آیتالله محمدباقر ملکی میانجی از مفسران صاحبنام و برجسته قرآن کریم با اهتمام آیتالله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید و با حضور جمعی از فضلا در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد. در این مراسم ضمن برشمردن مراتب کمال و فضائل اخلاقی آیتالله ملکی میانجی از شیوه «تفسیر اجتهادی» قرآن کریم با محوریت «مناهج البیان» تألیف آیتالله شیخ محمدباقر ملکی میانجی مهمترین اثر تفسیری مکتب معارفی خراسان مورد ارزیابی قرار گرفت. تفسیر اجتهادی با مؤلفههای یک مکتب تفسیری مستقل پیش از این از سوی میرزا مهدی اصفهانی به کار گرفته شده بود لکن تفسیر مناهج البیان شاخصترین اثر تفسیری مکتب تفکیک بهشمار میرود. آیتالله میانجی در تفسیر خود تلاش کرده تا براساس آموزههای استادش مکتب تفسیری حوزه خراسان را پایهگذاری کند. به گونهای که مناهج البیان میتواند معرف چهارچوبهای این مکتب تفسیری بوده و اثری درخور توجه در این زمینه محسوب شود. تفسیر مناهج البیان با مؤلفههای خاصی که دارد میتواند گواه آن باشد که حوزۀ خراسان در زمینه تفسیر قرآن نیز دارای مکتب خاص خود است و یا اینکه دستکم میتوان این تفسیر را تلاشی در جهت پایهگذاری مکتب تفسیری حوزه خراسان ارزیابی کرد. آیتالله میانجی در تفسیر خود درمواردی به نقد دو تفسیر مهم «المنار» و «المیزان» پرداخته که دیدگاه تفسیری حوزه خراسان را با آن دو دیدگاه تفسیری بهوضوح متمایز میکند.
این نشست فرصتی فراهم آورد تا اندیشههای این عالم دینی عرضه و معرفی شوند تا پژوهشگران بتوانند دیدگاههای اعتقادی، شناختی و مباحث نظری مکتب تفکیک را به خوبی دریابند و با بیان استادان مطرح این دیدگاه، بر مبانی مکتب تفکیک واقف شوند. زیرا از جمله ویژگیهای مناهج البیان بازتاب نگاه جامع صاحبان اندیشه تفکیک به عرصههای مختلف دانش و توجه به ابعاد گوناگون معرفت دینی در حوزههای فقه، فلسفه، کلام و همچنین معارف الهی به صورت توأمان است. تفسیر اجتهادی، یکی از شیوههای تفسیر قرآن است که در آن مفسر کوشش مینماید تا با تکیه بر تدبر و استفاده از منابعی همچون خود قرآن، روایات، معانی لغوی واژگان آیه و... معنا و مقصود مورد نظر آیه را از آن استخراج نماید.
این روش بر مبنای شیوههایی که طی قرون اسلامی در میان دانشمندان مسلمان و مفسران قرآن کم وبیش معمول بوده در واقع حد وسط بین تفسیر به رأی (طبقه افراطی) و تفسیر نقلی (طبقه تفریطی) استوار است. صاحبان این دیدگاه براین باورند که تفسیر قرآن کریم بر مبنای روایت قدیمیترین روش تفسیر قرآن محسوب میشود که روش مفسران صدر اسلام و اصحاب پیامبر(ص) و تابعانی چون ابن عباس، ابن مسعود، قیس بن مسلم مجاهد و نظایر آنان بوده و بیانگر آن است که اولین گروه مفسران معروف پیرو تفسیر اجتهادی بودهاند. براین اساس با وجود عنایت و توجه فراوان به روایات تفسیری تأمل، تدبر و اجتهاد را پایه و اساس فهم آیات و استخراج معانی آنها قرار داده و از طریق روایت و سماع به عنوان یکی از وسایل و مقدمات فهم قرآن استفاده مینمودند.
باورمندان به روش تفسیر اجتهادی، میگویند اعتماد به تدبر و عقل را توأم با تقید به روایات تفسیری مورد استفاده قرارداده و به همین جهت است که شیوه آنان با روش تفسیر به رأی و همچنین با تفسیر نقلی فرق اصولی دارد. زیرا در تفسیر اجتهادی امکان استخراج صحیح معانی آیات از طریق تدبر و تعقل با توجه به اینکه سنت و روایت نیز یکی از ارکان ضروری آن است، نیازمند شرایط و مقدمات دیگری است که مفسر باید به قدر کفایت از آنها اطلاع داشته باشد.
منتقدان این شیوه اما معتقدند؛ حساسیتی که در تفسیر اجتهادی از نظر صلاحیت و مسئولیت مفسر در احراز شرایط و مقدمات علمی لازم وجود دارد موجب آن خواهد شد که مرز میان «تفسیر اجتهادی» و «تفسیر به رأی» همواره مبهم و تاریک مانده تشخیص این دو از یکدیگر برای مفسران دشوار باشد و باعث لغزش و انحراف آنان شود. کمااینکه بسیاری از مفسرانی که تحت عنوان تفسیر اجتهادی دچار لغزش و اشتباهات عجیب و دور از انتظار شده، مرتکب بدترین شکل «تفسیر به رأی» شدهاند.
دبیر گروه پایداری
پنجشنبه گذشته آیین نکوداشت آیتالله محمدباقر ملکی میانجی از مفسران صاحبنام و برجسته قرآن کریم با اهتمام آیتالله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید و با حضور جمعی از فضلا در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد. در این مراسم ضمن برشمردن مراتب کمال و فضائل اخلاقی آیتالله ملکی میانجی از شیوه «تفسیر اجتهادی» قرآن کریم با محوریت «مناهج البیان» تألیف آیتالله شیخ محمدباقر ملکی میانجی مهمترین اثر تفسیری مکتب معارفی خراسان مورد ارزیابی قرار گرفت. تفسیر اجتهادی با مؤلفههای یک مکتب تفسیری مستقل پیش از این از سوی میرزا مهدی اصفهانی به کار گرفته شده بود لکن تفسیر مناهج البیان شاخصترین اثر تفسیری مکتب تفکیک بهشمار میرود. آیتالله میانجی در تفسیر خود تلاش کرده تا براساس آموزههای استادش مکتب تفسیری حوزه خراسان را پایهگذاری کند. به گونهای که مناهج البیان میتواند معرف چهارچوبهای این مکتب تفسیری بوده و اثری درخور توجه در این زمینه محسوب شود. تفسیر مناهج البیان با مؤلفههای خاصی که دارد میتواند گواه آن باشد که حوزۀ خراسان در زمینه تفسیر قرآن نیز دارای مکتب خاص خود است و یا اینکه دستکم میتوان این تفسیر را تلاشی در جهت پایهگذاری مکتب تفسیری حوزه خراسان ارزیابی کرد. آیتالله میانجی در تفسیر خود درمواردی به نقد دو تفسیر مهم «المنار» و «المیزان» پرداخته که دیدگاه تفسیری حوزه خراسان را با آن دو دیدگاه تفسیری بهوضوح متمایز میکند.
این نشست فرصتی فراهم آورد تا اندیشههای این عالم دینی عرضه و معرفی شوند تا پژوهشگران بتوانند دیدگاههای اعتقادی، شناختی و مباحث نظری مکتب تفکیک را به خوبی دریابند و با بیان استادان مطرح این دیدگاه، بر مبانی مکتب تفکیک واقف شوند. زیرا از جمله ویژگیهای مناهج البیان بازتاب نگاه جامع صاحبان اندیشه تفکیک به عرصههای مختلف دانش و توجه به ابعاد گوناگون معرفت دینی در حوزههای فقه، فلسفه، کلام و همچنین معارف الهی به صورت توأمان است. تفسیر اجتهادی، یکی از شیوههای تفسیر قرآن است که در آن مفسر کوشش مینماید تا با تکیه بر تدبر و استفاده از منابعی همچون خود قرآن، روایات، معانی لغوی واژگان آیه و... معنا و مقصود مورد نظر آیه را از آن استخراج نماید.
این روش بر مبنای شیوههایی که طی قرون اسلامی در میان دانشمندان مسلمان و مفسران قرآن کم وبیش معمول بوده در واقع حد وسط بین تفسیر به رأی (طبقه افراطی) و تفسیر نقلی (طبقه تفریطی) استوار است. صاحبان این دیدگاه براین باورند که تفسیر قرآن کریم بر مبنای روایت قدیمیترین روش تفسیر قرآن محسوب میشود که روش مفسران صدر اسلام و اصحاب پیامبر(ص) و تابعانی چون ابن عباس، ابن مسعود، قیس بن مسلم مجاهد و نظایر آنان بوده و بیانگر آن است که اولین گروه مفسران معروف پیرو تفسیر اجتهادی بودهاند. براین اساس با وجود عنایت و توجه فراوان به روایات تفسیری تأمل، تدبر و اجتهاد را پایه و اساس فهم آیات و استخراج معانی آنها قرار داده و از طریق روایت و سماع به عنوان یکی از وسایل و مقدمات فهم قرآن استفاده مینمودند.
باورمندان به روش تفسیر اجتهادی، میگویند اعتماد به تدبر و عقل را توأم با تقید به روایات تفسیری مورد استفاده قرارداده و به همین جهت است که شیوه آنان با روش تفسیر به رأی و همچنین با تفسیر نقلی فرق اصولی دارد. زیرا در تفسیر اجتهادی امکان استخراج صحیح معانی آیات از طریق تدبر و تعقل با توجه به اینکه سنت و روایت نیز یکی از ارکان ضروری آن است، نیازمند شرایط و مقدمات دیگری است که مفسر باید به قدر کفایت از آنها اطلاع داشته باشد.
منتقدان این شیوه اما معتقدند؛ حساسیتی که در تفسیر اجتهادی از نظر صلاحیت و مسئولیت مفسر در احراز شرایط و مقدمات علمی لازم وجود دارد موجب آن خواهد شد که مرز میان «تفسیر اجتهادی» و «تفسیر به رأی» همواره مبهم و تاریک مانده تشخیص این دو از یکدیگر برای مفسران دشوار باشد و باعث لغزش و انحراف آنان شود. کمااینکه بسیاری از مفسرانی که تحت عنوان تفسیر اجتهادی دچار لغزش و اشتباهات عجیب و دور از انتظار شده، مرتکب بدترین شکل «تفسیر به رأی» شدهاند.
«آشیان» روایتی از تمدن استان گیلان
هانیه آزموده
نقاش
دو سه سالی است که روی یک پروژه کار میکنم و آن هم نقاشی حالات بومی شهرهای مختلف است. اهل رشتم و دوست داشتم این بار طبیعت شهرم را بهصورت انتزاعی به تصویر بکشم. نمایشگاه آشیان که روز جمعه 12 آذرماه در گالری بهارک افتتاح شد بیانگر تصاویری از همین نقاشیهای انتزاعی است. وارد هر شهری که میشوم بافت و تمدن آن شهر مرا تحت تأثیر خود قرار میدهد. تأثیر بافت اقلیمی منطقه و تأثیر آب و هوا باعث میشود در کارم تأثیر بگذارد. این مجموعه سومین نمایشگاه انفرادی من است که تا 17 آذرماه هم ادامه دارد. نمایشگاههای طبیعتم حتی اگر در تهران هم نباشد، استقبال خوبی از آن میشود. اکنون در تهران بهخاطر جذابیت نقاشیهای اقلیمی هم مورد استقبال خوبی واقع شده و هم چهار اثرم تاکنون فروش رفته است.
«آشیان» داستان تمدن استان گیلان است. بستری است که در آن عالمی شکل گرفته است. از نامش هم پیداست که هر شهر و روستایی برای من عالمی را شکل میدهد که با هر بافت و شهر دیگر این عالم متفاوت است. شاید در ذهن مخاطبانم پیش بیاید که چرا اینقدر در آثارم خانه کار شده است. هر خانهای برای من قصهای دارد. فرسایش دیوارها، کهنگی درها و شکل و شمایل سقف ها همه نشان دهنده زمانی است که سپری شده است و عالمی که در آن شکل گرفته است که به مرور زمان شکل قصه زندگی آن انسان را به خودش میگیرد.
همیشه جستوجوی من در این زمینه بوده است که چگونه آن را به تصویر بکشم. هر بافت و هر منطقه از ایران روایت خاص خود را دارد. وقتی ماسوله میرویم با دنیایی مواجه میشویم که در قسمتهای دیگر گیلان وجود ندارد. بسیاری از آثارم در کاشان شکل گرفت و خیلیهای دیگرش در اصفهان و قصه و روایت خشکی زاینده رود بود.
نمایشگاه آشیان
هانیه آزموده
گالری بهارک
نقاش
دو سه سالی است که روی یک پروژه کار میکنم و آن هم نقاشی حالات بومی شهرهای مختلف است. اهل رشتم و دوست داشتم این بار طبیعت شهرم را بهصورت انتزاعی به تصویر بکشم. نمایشگاه آشیان که روز جمعه 12 آذرماه در گالری بهارک افتتاح شد بیانگر تصاویری از همین نقاشیهای انتزاعی است. وارد هر شهری که میشوم بافت و تمدن آن شهر مرا تحت تأثیر خود قرار میدهد. تأثیر بافت اقلیمی منطقه و تأثیر آب و هوا باعث میشود در کارم تأثیر بگذارد. این مجموعه سومین نمایشگاه انفرادی من است که تا 17 آذرماه هم ادامه دارد. نمایشگاههای طبیعتم حتی اگر در تهران هم نباشد، استقبال خوبی از آن میشود. اکنون در تهران بهخاطر جذابیت نقاشیهای اقلیمی هم مورد استقبال خوبی واقع شده و هم چهار اثرم تاکنون فروش رفته است.
«آشیان» داستان تمدن استان گیلان است. بستری است که در آن عالمی شکل گرفته است. از نامش هم پیداست که هر شهر و روستایی برای من عالمی را شکل میدهد که با هر بافت و شهر دیگر این عالم متفاوت است. شاید در ذهن مخاطبانم پیش بیاید که چرا اینقدر در آثارم خانه کار شده است. هر خانهای برای من قصهای دارد. فرسایش دیوارها، کهنگی درها و شکل و شمایل سقف ها همه نشان دهنده زمانی است که سپری شده است و عالمی که در آن شکل گرفته است که به مرور زمان شکل قصه زندگی آن انسان را به خودش میگیرد.
همیشه جستوجوی من در این زمینه بوده است که چگونه آن را به تصویر بکشم. هر بافت و هر منطقه از ایران روایت خاص خود را دارد. وقتی ماسوله میرویم با دنیایی مواجه میشویم که در قسمتهای دیگر گیلان وجود ندارد. بسیاری از آثارم در کاشان شکل گرفت و خیلیهای دیگرش در اصفهان و قصه و روایت خشکی زاینده رود بود.
نمایشگاه آشیان
هانیه آزموده
گالری بهارک
یادداشتی به بهانه برگزاری رویدادهای تئاتر استانی
نسخه شفابخش تجمیع رویدادهای تئاتری
ارمغان بهداروند
روزنامه نگار
حرفهای شدن تئاتر سالهاست که در گفتمان هنر و تولیدات نمایشی مورد تأکید قرار میگیرد و تصدی دولتی تئاتر با الگوپذیری از تجارب جهانی و فهم توانش بومی اهتمام خود را بر توسعه تماشاخانههای غیردولتی، حمایت از نظام تولید تئاتر در قالب کمپانیهای تئاتری و تصمیم به تأسیس بازار تئاتر و تبادلات بینالمللی متمرکز کرده است. رویکردی که با فلسفه تولید صرفاً سفارشی و مبتنی بر حضور در رویدادها همخوانی نداشته و صراحتاً به تجمیع جشنوارهها و توسعه اجرای عمومی تأکید میکند. بر همین اساس برخی رویدادهای تئاتری همچون «تئاتر منطقهای» و «اردیبهشت تئاتر» متوقف گردید و با استقبال از تأسیس نظامهای صنفی همچون انجمن صنفی تماشاخانههای غیردولتی و استقلال شعبات نمایشی استانها، افزایش آماری تولید تئاتر حرفهای بهعنوان یکی از شاخصهای کیفی این برنامه تبلیغ شد. استقرار و استمرار این رویکرد اصلاحی با استقبال هنرمندان و همداستانی متولیان فرهنگی در اعتلای جایگاه تئاتر و پذیرش موقعیت مردمی آن مواجه گردید که برونتابهای اجتماعی آن را می توان در ثبت روز ملی هنرهای نمایشی، نامگذاری ایستگاه مترو تئاتر شهر، مشارکت مؤثرتر سازمانهای شهری در توسعه اماکنی و امکانی تئاتر و انتخاب پیاپی سال تئاتر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانست.
تقویت تئاتر استانها و هموارسازی مسیر تولید با شعار تمرکززدایی و تبلیغ شعار «تئاتر برای همه» و حمایت مالی از اجراهای عموم استانی رویه حرفهای شدن تئاتر را تسریع بخشید که انعکاس آن را در نتایج معتبرترین رویدادهای تئاتری همچون فجر به وضوح میتوان مطالعه کرد. غلبه فردی پدیدههای شهرستانی و ظهور گروههای خلاق تئاتری، تصوری تازه به تصورات تئاتری افزود که تا پیش از آن قابل پیشبینی نبود. واسپاری مدیریت تئاتری رویدادهای استانی و تأکید بر ظرفیتهای بومی در تولیدات، نمایشنامهنویسی، دبیری، داوری و پژوهشهای تئاتری از مهمترین نقاط عطف این اعتماد و اعتنا محسوب میشود که نشاط نمایانی را در جغرافیای تئاتر ایران بهدنبال آورد که با وجود تغییرات مدیریتی تئاتر، بیهیچ توقف و ممانعتی ادامه پیدا کرد که اگر با دستانداز کرونا روبهرو نمیشد اکنون بلوغ آن را شاهد بودیم.
در هفتههای اخیر و پس از گشایشهای اجرایی، برگزاری دوباره رویدادهای استانی، جنبوجوش دوچندانی به صحنههای تئاتر بخشیده است که این خون تازه را باید به فال نیک گرفت و به تولیت تئاتر دستمریزاد گفت. ناگفته پیداست که از یک سو تأمین اعتبار این گونه رویدادها همواره دغدغه دستاندرکاران بوده و از دیگر سو تکلیفی شدن برگزاریها موجب ترجیح دادن برگزاری رویداد به کیفیت آثار شده است که همین امر در بسیاری از اوقات به دورریز کردن اعتبارات و از جیب تئاتریها خرج کردن برای تداوم رویدادها بدل گردیده است. نگاه تورنمنتی، مبهم بودن جایگاه مخاطب در رویدادها، فقدان رویکردهای آموزشی، تصدی کاملاً دولتی مدیریت رویدادها، حضور قاطع داوران غیربومی و کمتوجهی به توانشهای استانی از ابتلائات هزینهسازی محسوب میشود که مانع تبادلات استانی میشود. وجاهت و شأن تئاتر امروز، تولید محتوای اجتماعی و طرح آثاری بر پایه تکالیف شهروندی است که این موجودیت نه در جشنوارهها - که عملاً تبلور تئاتر برای تئاتریهاست - بلکه در معرّفه کردن نقش تئاتر در بازآفرینی و اصلاح و اعتلای اجتماع است. در شرایط ناگزیر انقباضات اعتباری هنر و هزینههای هنگفت دبیرخانهای و اجرایی شاید حرکت به سمت تجمیع چنداستانی رویدادهای استانی و رقابتآفرینی میان متولیان در افزایش کیفیت حرفهای آثار منتخب، میتواند در اسراف اعتبارات و استهلاک زمانی مؤثر واقع شود و صرفهجوییهای حاصله را در چرخه حمایت از گروههای تئاتری وارد کند. خروج از روند رقابتی رویدادها و متمرکز شدن بر تبادلات حرفهای و تأکید بر مخاطبآفرینی در همه گروههای سنی باید بهطور قاطع توصیه شود. مخالفان سنتی این رویه، بیش از تئاتر به منافع شخصی خود میاندیشند و با سنگینتر کردن هزینههای زیستی تئاتر، حیات آتی این هنر گرانمایه و هنرمندان ارجمندش را بهخطر میاندازند.
روزنامه نگار
حرفهای شدن تئاتر سالهاست که در گفتمان هنر و تولیدات نمایشی مورد تأکید قرار میگیرد و تصدی دولتی تئاتر با الگوپذیری از تجارب جهانی و فهم توانش بومی اهتمام خود را بر توسعه تماشاخانههای غیردولتی، حمایت از نظام تولید تئاتر در قالب کمپانیهای تئاتری و تصمیم به تأسیس بازار تئاتر و تبادلات بینالمللی متمرکز کرده است. رویکردی که با فلسفه تولید صرفاً سفارشی و مبتنی بر حضور در رویدادها همخوانی نداشته و صراحتاً به تجمیع جشنوارهها و توسعه اجرای عمومی تأکید میکند. بر همین اساس برخی رویدادهای تئاتری همچون «تئاتر منطقهای» و «اردیبهشت تئاتر» متوقف گردید و با استقبال از تأسیس نظامهای صنفی همچون انجمن صنفی تماشاخانههای غیردولتی و استقلال شعبات نمایشی استانها، افزایش آماری تولید تئاتر حرفهای بهعنوان یکی از شاخصهای کیفی این برنامه تبلیغ شد. استقرار و استمرار این رویکرد اصلاحی با استقبال هنرمندان و همداستانی متولیان فرهنگی در اعتلای جایگاه تئاتر و پذیرش موقعیت مردمی آن مواجه گردید که برونتابهای اجتماعی آن را می توان در ثبت روز ملی هنرهای نمایشی، نامگذاری ایستگاه مترو تئاتر شهر، مشارکت مؤثرتر سازمانهای شهری در توسعه اماکنی و امکانی تئاتر و انتخاب پیاپی سال تئاتر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانست.
تقویت تئاتر استانها و هموارسازی مسیر تولید با شعار تمرکززدایی و تبلیغ شعار «تئاتر برای همه» و حمایت مالی از اجراهای عموم استانی رویه حرفهای شدن تئاتر را تسریع بخشید که انعکاس آن را در نتایج معتبرترین رویدادهای تئاتری همچون فجر به وضوح میتوان مطالعه کرد. غلبه فردی پدیدههای شهرستانی و ظهور گروههای خلاق تئاتری، تصوری تازه به تصورات تئاتری افزود که تا پیش از آن قابل پیشبینی نبود. واسپاری مدیریت تئاتری رویدادهای استانی و تأکید بر ظرفیتهای بومی در تولیدات، نمایشنامهنویسی، دبیری، داوری و پژوهشهای تئاتری از مهمترین نقاط عطف این اعتماد و اعتنا محسوب میشود که نشاط نمایانی را در جغرافیای تئاتر ایران بهدنبال آورد که با وجود تغییرات مدیریتی تئاتر، بیهیچ توقف و ممانعتی ادامه پیدا کرد که اگر با دستانداز کرونا روبهرو نمیشد اکنون بلوغ آن را شاهد بودیم.
در هفتههای اخیر و پس از گشایشهای اجرایی، برگزاری دوباره رویدادهای استانی، جنبوجوش دوچندانی به صحنههای تئاتر بخشیده است که این خون تازه را باید به فال نیک گرفت و به تولیت تئاتر دستمریزاد گفت. ناگفته پیداست که از یک سو تأمین اعتبار این گونه رویدادها همواره دغدغه دستاندرکاران بوده و از دیگر سو تکلیفی شدن برگزاریها موجب ترجیح دادن برگزاری رویداد به کیفیت آثار شده است که همین امر در بسیاری از اوقات به دورریز کردن اعتبارات و از جیب تئاتریها خرج کردن برای تداوم رویدادها بدل گردیده است. نگاه تورنمنتی، مبهم بودن جایگاه مخاطب در رویدادها، فقدان رویکردهای آموزشی، تصدی کاملاً دولتی مدیریت رویدادها، حضور قاطع داوران غیربومی و کمتوجهی به توانشهای استانی از ابتلائات هزینهسازی محسوب میشود که مانع تبادلات استانی میشود. وجاهت و شأن تئاتر امروز، تولید محتوای اجتماعی و طرح آثاری بر پایه تکالیف شهروندی است که این موجودیت نه در جشنوارهها - که عملاً تبلور تئاتر برای تئاتریهاست - بلکه در معرّفه کردن نقش تئاتر در بازآفرینی و اصلاح و اعتلای اجتماع است. در شرایط ناگزیر انقباضات اعتباری هنر و هزینههای هنگفت دبیرخانهای و اجرایی شاید حرکت به سمت تجمیع چنداستانی رویدادهای استانی و رقابتآفرینی میان متولیان در افزایش کیفیت حرفهای آثار منتخب، میتواند در اسراف اعتبارات و استهلاک زمانی مؤثر واقع شود و صرفهجوییهای حاصله را در چرخه حمایت از گروههای تئاتری وارد کند. خروج از روند رقابتی رویدادها و متمرکز شدن بر تبادلات حرفهای و تأکید بر مخاطبآفرینی در همه گروههای سنی باید بهطور قاطع توصیه شود. مخالفان سنتی این رویه، بیش از تئاتر به منافع شخصی خود میاندیشند و با سنگینتر کردن هزینههای زیستی تئاتر، حیات آتی این هنر گرانمایه و هنرمندان ارجمندش را بهخطر میاندازند.
عکس نوشت
این اثر گرافیتی که در دفتر مرکزی فیسبوک در کالیفرنیا قرار دارد، توسط دیوید چو در سال ۲۰۰۵ خلق شده است. ایسنا در گزارشی مفصل به هنر نقاشیهای گرافیتی پرداخته است. هنرمندان بسیاری در سالهای اخیر، به مدد این هنر اعتراض خود را در خیابانها به گوش جهان رساندهاند.
هنرمندان در فضای مجازی
فضای مجازی هنرمندان، علیالخصوص کارگردانها و بازیگران سینما، به آثار جدیدشان اختصاص پیدا کرده و چند کارگردان هم از وضعیت پروانه نمایش فیلمهاشان نوشتهاند. محمدرضا سرشار هم عکسی از دیدار با وزیر فرهنگ منتشر کرده و استاد شفیعیکدکنی تولد ژاله آموزگار یکی از استادان برجسته دانشگاه تهران را تبریگ گفته است.
محمدرضا شفیعیکدکنی استاد برجسته ادبیات در اینستاگرامی که با نظارت خود او بهروزرسانی میشود تولد ژاله آموزگار را با انتشار بخشی از سخنرانی آموزگار در شبِ دکتر محمود افشار؛ واقف و بنیانگذار بنیاد افشار و همزمان با سالگرد درگذشت افشار تبریک گفت و نوشت: کجایند محمود افشارها؟ / آنهایی که داراییهایشان را ارز نکردند که میتوانستند بکنند. به کشورهای دیگر منتقل نکردند که میتوانستند بکنند. در کشورهای همسایه ویلا نخریدند که میتوانستند بخرند. دغدغه آنها ایران بود. اگر تلاش کردند، اگر نوشتند، در این راستا گام برداشتند. آیا ایران باز هم از این فرزندان خواهد داشت؟! / آیا هنوز ققنوسهایی خواهند بود که دوباره از آتش برخیزند، به داد فرهنگ ایران و به داد زبان فارسی و به داد آزاداندیشان برسند؟! / چرا ایراندوستی گناه شد؟ چه شد که ارزشها سقوط کردند؟!/ علم واقعی بیرنگ شد و در لابهلای مقالههای فرمایشی و نمرههای ارتقا دست و پا زد؟! / چه شد که جوانان ما دل از این دیار میکنند و استعدادهای درخشانشان را بر دوش میگذارند و راهِ سفر در پیش؟! چه شد که ثروتمندانِ ما راه محمود افشارها را فراموش کردند؛ به این آرمانها پوزخند میزنند؟! امروزه، روز بازارِ بیپرواییهاست. سخنها به کردار بازی بود. در رسانههای مجازی عدهای هرچه میخواهند مینویسند... نه غم ایران دارند و نه غم زبان پارسی.»
چهرهها
حسین ریگی کارگردان فیلم سینمایی «لیپار» ضمن انتشار عکسی در اینستاگرام خود در توضیح این خبر نوشت: «فیلم لیپار اولین فیلمی است که با نگاهی تازه به چهره اصلی زیستبوم استان سیستان و بلوچستان پرداخته و در آن مهراناحمدی، هومن برقنورد و بهنازجعفری بازی کردهاند. فیلم لیپار موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی و دستاورد هنری(بهترین موسیقی) سیوچهارمین جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان شد.
روحالله حجازی هم با انتشار عکسی از رضا عطاران در اینستاگرامش از فیلم جدیدش «روشن» نوشت و توضیح داد که فیلم منتظر دریافت پروانه نمایش است. حجازی در توضیح فیلم نوشته: «فیلم سینمایی «روشن» به نویسندگی و کارگردانی روحالله حجازی و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی و روحالله حجازی که نخستین بار در سی و نهمین جشنواره فجر به نمایش درآمد، پس از نزدیک به یک سال همچنان در انتظار دریافت پروانه نمایش برای اکران عمومی است. «روشن» در جشنواره فجر با استقبال بسیار خوب مخاطبان و منتقدان روبهرو شد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمبرداری را دریافت کرد. رضا عطاران، سارا بهرامی و سیامک انصاری بازیگران اصلی فیلم هستند»
احسان کرمی هم در اینستاگرام خودش گزارشی تصویری از اجراى دوم دسامبر نمایش پازل در شهر لس آنجلس منتشر کرده و نوشته: «شبى که در ذهنمون براى همیشه باقى ماند…این همه مهر و انرژى خوب و تشویق به جانمون نشست و انگیزه مضاعف داد…از همه نازنینانى که لطفشون شامل حالمون شد تا روى صحنه بریم و از تماشاگران عزیزمون ممنونیم. نمایش پازل، کارى مشترک از برزو ارجمند و احسان کرمى است که ٢، ٣، ٤، ٥ دسامبر ساعت ٨ شب لس آنجلس در سالن اودیسه روی صحنه میرود.»
نوید محمودی کارگردان هم از حضور پدرام شریفی در فیلم جدیدش «کابل پلاک ۱۰» خبر داده و نوشته: پدرام شریفی با فیلم «کابل پلاک ۱۰» در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت. شریفی از دیگر بازیگران فیلم سینمایی«کابل پلاک ۱۰» به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی نوید محمودی است و پیش از این الناز شاکردوست بهعنوان بازیگر نقش اول زن این فیلم معرفی شده بود. فیلمبرداری فیلم به پایان رسیده و سازندگان فیلم تلاش دارند با انجام مراحل فنی فیلم را برای نمایش در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر آماده کنند.»
دیدار با اهالی قلم
محمدرضـــا سرشــــــار نویسنده هم عکسی از دیدار اعضای انجمن قلم ایران با دکتر اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم منتشر کرد.او در توضیح عکس نوشت: در این عکس از راست به چپ: دکتر احمدوند (معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، پدرام پاکآیین، محسن پرویز، محسن مؤمنیشریف، دکتر اسماعیلی، محمدرضا سرشار، راضیه تجار، علیرضا مختارپور (مدیرعامل نهاد کتابخانههای عمومی کشور) حضور دارند.
محمدرضا شفیعیکدکنی استاد برجسته ادبیات در اینستاگرامی که با نظارت خود او بهروزرسانی میشود تولد ژاله آموزگار را با انتشار بخشی از سخنرانی آموزگار در شبِ دکتر محمود افشار؛ واقف و بنیانگذار بنیاد افشار و همزمان با سالگرد درگذشت افشار تبریک گفت و نوشت: کجایند محمود افشارها؟ / آنهایی که داراییهایشان را ارز نکردند که میتوانستند بکنند. به کشورهای دیگر منتقل نکردند که میتوانستند بکنند. در کشورهای همسایه ویلا نخریدند که میتوانستند بخرند. دغدغه آنها ایران بود. اگر تلاش کردند، اگر نوشتند، در این راستا گام برداشتند. آیا ایران باز هم از این فرزندان خواهد داشت؟! / آیا هنوز ققنوسهایی خواهند بود که دوباره از آتش برخیزند، به داد فرهنگ ایران و به داد زبان فارسی و به داد آزاداندیشان برسند؟! / چرا ایراندوستی گناه شد؟ چه شد که ارزشها سقوط کردند؟!/ علم واقعی بیرنگ شد و در لابهلای مقالههای فرمایشی و نمرههای ارتقا دست و پا زد؟! / چه شد که جوانان ما دل از این دیار میکنند و استعدادهای درخشانشان را بر دوش میگذارند و راهِ سفر در پیش؟! چه شد که ثروتمندانِ ما راه محمود افشارها را فراموش کردند؛ به این آرمانها پوزخند میزنند؟! امروزه، روز بازارِ بیپرواییهاست. سخنها به کردار بازی بود. در رسانههای مجازی عدهای هرچه میخواهند مینویسند... نه غم ایران دارند و نه غم زبان پارسی.»
چهرهها
حسین ریگی کارگردان فیلم سینمایی «لیپار» ضمن انتشار عکسی در اینستاگرام خود در توضیح این خبر نوشت: «فیلم لیپار اولین فیلمی است که با نگاهی تازه به چهره اصلی زیستبوم استان سیستان و بلوچستان پرداخته و در آن مهراناحمدی، هومن برقنورد و بهنازجعفری بازی کردهاند. فیلم لیپار موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی و دستاورد هنری(بهترین موسیقی) سیوچهارمین جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان شد.
روحالله حجازی هم با انتشار عکسی از رضا عطاران در اینستاگرامش از فیلم جدیدش «روشن» نوشت و توضیح داد که فیلم منتظر دریافت پروانه نمایش است. حجازی در توضیح فیلم نوشته: «فیلم سینمایی «روشن» به نویسندگی و کارگردانی روحالله حجازی و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی و روحالله حجازی که نخستین بار در سی و نهمین جشنواره فجر به نمایش درآمد، پس از نزدیک به یک سال همچنان در انتظار دریافت پروانه نمایش برای اکران عمومی است. «روشن» در جشنواره فجر با استقبال بسیار خوب مخاطبان و منتقدان روبهرو شد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمبرداری را دریافت کرد. رضا عطاران، سارا بهرامی و سیامک انصاری بازیگران اصلی فیلم هستند»
احسان کرمی هم در اینستاگرام خودش گزارشی تصویری از اجراى دوم دسامبر نمایش پازل در شهر لس آنجلس منتشر کرده و نوشته: «شبى که در ذهنمون براى همیشه باقى ماند…این همه مهر و انرژى خوب و تشویق به جانمون نشست و انگیزه مضاعف داد…از همه نازنینانى که لطفشون شامل حالمون شد تا روى صحنه بریم و از تماشاگران عزیزمون ممنونیم. نمایش پازل، کارى مشترک از برزو ارجمند و احسان کرمى است که ٢، ٣، ٤، ٥ دسامبر ساعت ٨ شب لس آنجلس در سالن اودیسه روی صحنه میرود.»
نوید محمودی کارگردان هم از حضور پدرام شریفی در فیلم جدیدش «کابل پلاک ۱۰» خبر داده و نوشته: پدرام شریفی با فیلم «کابل پلاک ۱۰» در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت. شریفی از دیگر بازیگران فیلم سینمایی«کابل پلاک ۱۰» به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی نوید محمودی است و پیش از این الناز شاکردوست بهعنوان بازیگر نقش اول زن این فیلم معرفی شده بود. فیلمبرداری فیلم به پایان رسیده و سازندگان فیلم تلاش دارند با انجام مراحل فنی فیلم را برای نمایش در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر آماده کنند.»
دیدار با اهالی قلم
محمدرضـــا سرشــــــار نویسنده هم عکسی از دیدار اعضای انجمن قلم ایران با دکتر اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم منتشر کرد.او در توضیح عکس نوشت: در این عکس از راست به چپ: دکتر احمدوند (معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، پدرام پاکآیین، محسن پرویز، محسن مؤمنیشریف، دکتر اسماعیلی، محمدرضا سرشار، راضیه تجار، علیرضا مختارپور (مدیرعامل نهاد کتابخانههای عمومی کشور) حضور دارند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
این شلوغیها خوب است
-
کتابخوانی، سهیم شدن در تجربههای دیگران
-
همایشی در تجلیل از تفسیر اجتهادی
-
«آشیان» روایتی از تمدن استان گیلان
-
نسخه شفابخش تجمیع رویدادهای تئاتری
-
عکس نوشت
-
هنرمندان در فضای مجازی
اخبارایران آنلاین