
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سخن روز
امام رضا(ع):
قرآن ریسمان محکم الهی ورشته استوار و مطمئن او در میان بندگان است.
بحارالانوار/ج ۱۷/ص۲۱۰
قرآن ریسمان محکم الهی ورشته استوار و مطمئن او در میان بندگان است.
بحارالانوار/ج ۱۷/ص۲۱۰

بنمایه ادبیات دفاع مقدس پژوهش و تحقیق است
حسن علایی:به طور تقریبی میتوان اذعان کرد که قویترین جشنواره ادبی ما چه در زمان جنگ و چه بعد از پایان جنگ مربوط به ادبیات دفاع مقدس است. جشنواره کتابهایی که محور آن بحث دفاع مقدس و جنگ تحمیلی بوده، از لحاظ کمی و کیفی رشد قابل توجهی داشته و جا دارد که از همه دستاندرکاران این جشنواره و جوایز تشکر شود. اما چیزی که باعث شد تا زمینههای ابداع جایزه شهید حاج قاسم سلیمانی فراهم شود، اهمیت موضوع پژوهش بود. در حال حاضر سبکهای مختلفی در ادبیات دفاع مقدس معمول است و صاحبان آثار سعی میکنند از طریق آن سبکها فرهنگ دفاع مقدس را به مخاطبان انتقال دهند. بن مایه ادبیات دفاع مقدس در واقع پژوهش و تحقیق است. بر این اساس هرچقدر در موضوع تحقیق و پژوهش پیرامون تاریخ دفاع مقدس پیشرفت کنیم به طور قطع داستانها و خاطراتی که از دل آنها به نگارش درمیآید، اعتبار بیشتری پیدا میکنند.
بخشی از گفتههای دبیر جایزه دوسالانه شهید حاج قاسم سلیمانی در ایبنا
بخشی از گفتههای دبیر جایزه دوسالانه شهید حاج قاسم سلیمانی در ایبنا

هنرمندان در فضای مجازی
دیگه چه خبر
در پی بسته شدن بلیتفروشی نمایش «شب شک» به تهیهکنندگی نوید محمدزاده در گمانهزنیهای فضای مجازی حضور نوید محمدزاده در مقام تهیهکننده دلیل توقیف این نمایش پس از اولین اجرا در دور جدیدش اعلام شد اما روابطعمومی ادارهکل هنرهای نمایشی با انتشار متنی بدون اشاره به این مسأله، آن را رد کرده و دلایل دیگری را برای توقیف اثر برشمرده است: «نمایش شب شک به نویسندگی و کارگردانی آقای امیرحسین بریمانی که در تماشاخانه تئاتر شهرزاد اجرا داشته است، بهدلیل عدم کسب مجوز تمدید و تبلیغ نمایش، همچنین پخش بدون مجوز تبلیغات نمایش در بسترهای مختلف فضای مجازی، موجب بسته شدن موقت سایت فروش بلیت نمایش از طرف اداره کل هنرهای نمایشی شده است. بدیهی است این مشکل با حضور کارگردان و رفع ابهامات موجود برطرف خواهد شد.»
چهره ها
علیرضا قربانی خبر اجرای جدید کنسرت «با من بخوان» را استوری کرده است. اجرای جدید او 12 و 13 تیرماه در تالار کاشفی سبزوار برگزار میشود. او نوشته: «با افتخار اعلام میداریم کنسرت «با من بخوان» برای نخستین بار در استان خراسان رضوی و شهر سبزوار در تاریخ ۱۲ و ۱۳ تیرماه برگزار خواهد شد. مشتاق دیدارتان هستیم.»
علی شادمان، رکوردشکنی فرزانه فصیحی دونده و عضو تیم ملی دو و میدانی زنان ایران را تبریک گفته است. فرزانه فصیحی در جریان برگزاری مسابقات بینالمللی دوومیدانی ترکیه (بورسا۲۰۲۲) موفق شد رکورد ملی ماده ۱۰۰متر بانوان کشور را پس از 8سال ارتقا دهد. محسن کیایی هم خطاب به فرزانه فصیحی در این باره نوشته است: «دمتون گرم و خسته نباشین. انشاءالله المپیک»
محمدعلی بهمنی بخشی از این سرودهاش را در فضای اینستاگرام به اشتراک گذاشته است: «امروز هم.../ بهداروخانه که رسیدم.../ راه را کج کردم.../ تا خرید آرامبخشها.../ وسوسهام نکنند./ همه کجرویها که: بدنیست.»
سارا بهرامی درباره اکران مردمی فیلم «علفزار» در شهر مشهد اطلاعرسانی کرده است. این اکرانها امروز (دوشنبه 6 تیرماه) در 3 سینما برگزار میشود. در این اکرانها سارا بهرامی نامزد دریافت سیمرغ بلورین (بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم علفزار)، ترلان پروانه و ستایش رجایینیا (که همراه با ترلان پروانه «گربه سیاه» را این روزها در اکران آنلاین دارند) حضور دارند. سارا بهرامی، ترلان پروانه و ستایش رجایینیا، در ابتدا ساعت ۱۶:۳۰ به سینما هویزه خواهند رفت و پس از آن در ساعات ۱۸ و ۲۰ به ترتیب در پردیس پارک بازار و ویلاژ توریست با مخاطبان «علفزار» دیدار خواهند کرد.
رضا درمیشیان عکسهایی از خود و مجتبی پیرزاده را در فستیوال سینمای ایران در پاریس به اشتراک گذاشته است. این دو به خاطر حضور در فیلم «مجبوریم» در این فستیوال حضور دارند. در «مجبوریم» به کارگردانی رضا درمیشیان، علاوه بر پیرزاده، فاطمه معتمدآریا، نگار جواهریان، پارسا پیروزفر، پردیس احمدیه و بهمن فرمانآرا نیز ایفای نقش کردهاند.
نسیم ادبی دنبالکنندگان صفحه اینستاگرامش را به تماشای سریال «جادوگر» دعوت کرده است. «جادوگر» سریالی کمدی به کارگردانی مسعود اطیابی است و در آن احمد مهرانفر، جواد رضویان، مریم مؤمن، نسیم ادبی، فقیه سلطانی، متین ستوده و... ایفای نقش کردهاند.
طناز طباطبایی تصاویری از حضورش در کنسرت نمایش «سی صد» را به اشتراک گذاشته است. «سی صد» کاری از سهراب پورناظری به کارگردانی امیر جدیدی و آهنگسازی تهمورس پورناظری این روزها روی صحنه است. در این کنسرت نمایش به خوانندگی رضا بهرام، جواد عزتی، ماهور الوند، مهران غفوریان، طناز طباطبایی و امیر جدیدی حضور دارند.
صدف اسپهبدی پوسترهای تازه از فیلم «علفزار» را به اشتراک گذاشته است. با گذشت کمتر از یک ماه از آغاز اکران «علفزار» سری دوم پوسترهای پرتره بازیگران این فیلم منتشر شد. در این پوسترها صدف اسپهبدی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن جشنواره چهلم، مهدی زمینپرداز نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره چهلم و مائده طهماسبی بازیگر معتبر سینما و تئاتر حضور دارند. «علفزار» به تهیهکنندگی بهرام رادان و کارگردانی کاظم دانشی پدیده جشنواره فجر سال گذشته نام گرفت و توانست از این رویداد سینمایی، ۴ سیمرغ بلورین و یک دیپلم افتخار دریافت کند.
سامان احتشامی از مراسم رونمایی آلبوم «در عشق زنده باید» خبر داده است. این مراسم همزمان با تولد استاد همایون خرم جمعه 10 تیرماه ساعت 18 در فرهنگسرای سرو برگزار میشود.
حسن ذوالفقاری از مراسم بزرگداشت احمد مهدوی دامغانی خبر داده است. سعدالله نصیری قیداری، مهدی گلشنی، محمدعلی آذرشب، محمد یوسفنیری و... از سخنرانان این مراسم هستند. میثم کرمی نیز مدیر علمی این نشست است.
در پی بسته شدن بلیتفروشی نمایش «شب شک» به تهیهکنندگی نوید محمدزاده در گمانهزنیهای فضای مجازی حضور نوید محمدزاده در مقام تهیهکننده دلیل توقیف این نمایش پس از اولین اجرا در دور جدیدش اعلام شد اما روابطعمومی ادارهکل هنرهای نمایشی با انتشار متنی بدون اشاره به این مسأله، آن را رد کرده و دلایل دیگری را برای توقیف اثر برشمرده است: «نمایش شب شک به نویسندگی و کارگردانی آقای امیرحسین بریمانی که در تماشاخانه تئاتر شهرزاد اجرا داشته است، بهدلیل عدم کسب مجوز تمدید و تبلیغ نمایش، همچنین پخش بدون مجوز تبلیغات نمایش در بسترهای مختلف فضای مجازی، موجب بسته شدن موقت سایت فروش بلیت نمایش از طرف اداره کل هنرهای نمایشی شده است. بدیهی است این مشکل با حضور کارگردان و رفع ابهامات موجود برطرف خواهد شد.»
چهره ها
علیرضا قربانی خبر اجرای جدید کنسرت «با من بخوان» را استوری کرده است. اجرای جدید او 12 و 13 تیرماه در تالار کاشفی سبزوار برگزار میشود. او نوشته: «با افتخار اعلام میداریم کنسرت «با من بخوان» برای نخستین بار در استان خراسان رضوی و شهر سبزوار در تاریخ ۱۲ و ۱۳ تیرماه برگزار خواهد شد. مشتاق دیدارتان هستیم.»
علی شادمان، رکوردشکنی فرزانه فصیحی دونده و عضو تیم ملی دو و میدانی زنان ایران را تبریک گفته است. فرزانه فصیحی در جریان برگزاری مسابقات بینالمللی دوومیدانی ترکیه (بورسا۲۰۲۲) موفق شد رکورد ملی ماده ۱۰۰متر بانوان کشور را پس از 8سال ارتقا دهد. محسن کیایی هم خطاب به فرزانه فصیحی در این باره نوشته است: «دمتون گرم و خسته نباشین. انشاءالله المپیک»
محمدعلی بهمنی بخشی از این سرودهاش را در فضای اینستاگرام به اشتراک گذاشته است: «امروز هم.../ بهداروخانه که رسیدم.../ راه را کج کردم.../ تا خرید آرامبخشها.../ وسوسهام نکنند./ همه کجرویها که: بدنیست.»
سارا بهرامی درباره اکران مردمی فیلم «علفزار» در شهر مشهد اطلاعرسانی کرده است. این اکرانها امروز (دوشنبه 6 تیرماه) در 3 سینما برگزار میشود. در این اکرانها سارا بهرامی نامزد دریافت سیمرغ بلورین (بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم علفزار)، ترلان پروانه و ستایش رجایینیا (که همراه با ترلان پروانه «گربه سیاه» را این روزها در اکران آنلاین دارند) حضور دارند. سارا بهرامی، ترلان پروانه و ستایش رجایینیا، در ابتدا ساعت ۱۶:۳۰ به سینما هویزه خواهند رفت و پس از آن در ساعات ۱۸ و ۲۰ به ترتیب در پردیس پارک بازار و ویلاژ توریست با مخاطبان «علفزار» دیدار خواهند کرد.
رضا درمیشیان عکسهایی از خود و مجتبی پیرزاده را در فستیوال سینمای ایران در پاریس به اشتراک گذاشته است. این دو به خاطر حضور در فیلم «مجبوریم» در این فستیوال حضور دارند. در «مجبوریم» به کارگردانی رضا درمیشیان، علاوه بر پیرزاده، فاطمه معتمدآریا، نگار جواهریان، پارسا پیروزفر، پردیس احمدیه و بهمن فرمانآرا نیز ایفای نقش کردهاند.
نسیم ادبی دنبالکنندگان صفحه اینستاگرامش را به تماشای سریال «جادوگر» دعوت کرده است. «جادوگر» سریالی کمدی به کارگردانی مسعود اطیابی است و در آن احمد مهرانفر، جواد رضویان، مریم مؤمن، نسیم ادبی، فقیه سلطانی، متین ستوده و... ایفای نقش کردهاند.
طناز طباطبایی تصاویری از حضورش در کنسرت نمایش «سی صد» را به اشتراک گذاشته است. «سی صد» کاری از سهراب پورناظری به کارگردانی امیر جدیدی و آهنگسازی تهمورس پورناظری این روزها روی صحنه است. در این کنسرت نمایش به خوانندگی رضا بهرام، جواد عزتی، ماهور الوند، مهران غفوریان، طناز طباطبایی و امیر جدیدی حضور دارند.
صدف اسپهبدی پوسترهای تازه از فیلم «علفزار» را به اشتراک گذاشته است. با گذشت کمتر از یک ماه از آغاز اکران «علفزار» سری دوم پوسترهای پرتره بازیگران این فیلم منتشر شد. در این پوسترها صدف اسپهبدی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن جشنواره چهلم، مهدی زمینپرداز نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره چهلم و مائده طهماسبی بازیگر معتبر سینما و تئاتر حضور دارند. «علفزار» به تهیهکنندگی بهرام رادان و کارگردانی کاظم دانشی پدیده جشنواره فجر سال گذشته نام گرفت و توانست از این رویداد سینمایی، ۴ سیمرغ بلورین و یک دیپلم افتخار دریافت کند.
سامان احتشامی از مراسم رونمایی آلبوم «در عشق زنده باید» خبر داده است. این مراسم همزمان با تولد استاد همایون خرم جمعه 10 تیرماه ساعت 18 در فرهنگسرای سرو برگزار میشود.
حسن ذوالفقاری از مراسم بزرگداشت احمد مهدوی دامغانی خبر داده است. سعدالله نصیری قیداری، مهدی گلشنی، محمدعلی آذرشب، محمد یوسفنیری و... از سخنرانان این مراسم هستند. میثم کرمی نیز مدیر علمی این نشست است.

قدم در راهی پر فراز و نشیب
اولین باری که تصمیم به ترجمه یک کتاب گرفتم، نمیدانستم در چه راه دشواری گام نهادهام و چه مشکلاتی پیش روی من است. خوب یادم نیست، شاید بیست و اندی سال پیش بود. در ابتدا فکر میکردم ترجمه کردن سادهترین کارِ ممکن است و تنها چیزی که لازم داری یک فرهنگ لغت است. بعد که جلوتر رفتم فهمیدم خیلی اشتباه میکردم؛ خودم را در میان جنگل انبوه و تاریکی میدیدم که باید از میان آن راهی باز میکردم. آن روزها نمیدانستم کتابی که برای ترجمه در دست گرفتهام 20 سال بعد منتشر میشود؛ چون خیلی آماده نبودم و اگر کار را زودتر تحویل میدادم، نتیجه آن طور که دلم میخواست از کار درنمیآمد.با توصیه یکی از استادانم تصمیم گرفتم نمونه کار مترجمان بزرگ را ببینم و آنها را سرمشق کار خویش قرار دهم. وقتی متون اصلی را با ترجمه بزرگان مقابله و تطبیق کردم حیرت و شگفتی من بیشتر شد، زیرا متنِ اصلی و ترجمه دو دنیای کاملاً متفاوت بود. بر تنِ الفاظ جامههایی از معانی پوشیده شده بود که با آنچه قبلاً دیده بودم و میپنداشتم به کلی فرق داشت. به ناتوانی و عجز خود بیشتر پی بردم، اما این مانع کار من نشد و تلاشم را بیشتر و بیشتر کردم. از آن روزها زمان زیادی میگذرد و من گمان نمیکردم بعدها به طور حرفهای این کار را دنبال کنم.
اولین اصل مهمی که باید به آن توجه میکردم، انتخاب کتاب مناسب بود. کتابی که هم به موضوع آن علاقه داشته باشم و هم با تخصص من همخوانی داشته باشد. یاد گرفتم که در انتخاب کتاب دقت کنم و کتابی را برای ترجمه برگزینم که مهم و سودمند باشد و ترجمهاش گرهای بگشاید. آموختم که توانایی خودم را بسنجم و سراغ هر کتابی نروم و اگر هم کتاب مناسبی یافتم، قبل از ترجمه آن را مرور کنم تا موانع و دشواریهای متن مرا از ادامه کار باز ندارد؛ چون بعضی از دوستانم را دیده بودم که ناآگاهانه و با بیپروایی شروع به ترجمه کتابی کرده بودند و بعد از روبهرو شدن با مشکلات فراوان یا از ادامه کار بازماندند یا کتابی پرنقص را روانه بازار نشر کردند. یاد گرفتم که ادبیات (اعم از شعر و نثر) زیاد بخوانم و نمونههایی از آثار بزرگان و مفاخر سرزمینم، ولو یک مقاله، را مطالعه کنم تا با زبان و قلم آنها آشنا شوم. آموختم که اگر با اصطلاح و عبارت پیچیدهای مواجه شدم، ناامید و دلسرد نشوم و اگر معادل مناسبی نیافتم بیشتر تلاش کنم و کمکاری و کمدانشی خود را حمل بر عدم غنای زبان مادریام نکنم. من یاد گرفتم به درستیِ آنچه برگرداندهام اعتماد نکنم و متن را بارها و بارها بخوانم و این سخن یکی از بزرگان میدانِ ترجمه را آویزه گوش خویش کنم که «اگر در درستی عبارتی که ترجمه کردهاید 10 درصد شک دارید، بدانید که صد درصد اشتباه است.» آموختم که به توصیه هوراس نیز عمل کنم و بعد از اتمام ترجمه مدتی آن را رها کنم و دوباره به سراغش بروم و خودم ویراستارِ خودم باشم. آموختم با دیگران مشورت کنم و سؤال کردن را عیب ندانم، زیرا هیچکسی به همه علوم و فنون احاطه ندارد و بنابراین بینیاز از مساعدت دیگران نیست. آموختم که به اجر و منفعت مادی کار توجه نداشته باشم. چُرتکه نیندازم که مثلاً فلان کتاب متن روان، بازار خوب و اسم قشنگی دارد و خلاصه دلایل و اغراضی برای کارم داشته باشم که با اصل علمآموزی منافات داشته باشد و نیز آموختم که اگر کسی اجر کارم را نفهمید و ندانست چه زحمتی برای این کار کشیدهام، ناراحت نشوم. البته دلخوری هم دارد، چون کتاب را به هزار زحمت ترجمه میکنی و بعد خیلی راحت میگویند «بابا ترجمه است.» این عزیزان نمیدانند که ترجمه به مراتب از تألیف سختتر است. در تألیف ما با یک زبان سر و کار داریم اما در ترجمه با دو زبان. اول باید زبان مبدأ را بخوانی و بفهمی و در مرحله بعد تازه مشکل اصلی کار یعنی برگرداندن آن به زبان مقصد شروع میشود.
باری آموختم که هیچ مانعی مرا از ادامه کارم باز ندارد و همواره به اهمیت و رسالت کارم باور داشته باشم.
اولین اصل مهمی که باید به آن توجه میکردم، انتخاب کتاب مناسب بود. کتابی که هم به موضوع آن علاقه داشته باشم و هم با تخصص من همخوانی داشته باشد. یاد گرفتم که در انتخاب کتاب دقت کنم و کتابی را برای ترجمه برگزینم که مهم و سودمند باشد و ترجمهاش گرهای بگشاید. آموختم که توانایی خودم را بسنجم و سراغ هر کتابی نروم و اگر هم کتاب مناسبی یافتم، قبل از ترجمه آن را مرور کنم تا موانع و دشواریهای متن مرا از ادامه کار باز ندارد؛ چون بعضی از دوستانم را دیده بودم که ناآگاهانه و با بیپروایی شروع به ترجمه کتابی کرده بودند و بعد از روبهرو شدن با مشکلات فراوان یا از ادامه کار بازماندند یا کتابی پرنقص را روانه بازار نشر کردند. یاد گرفتم که ادبیات (اعم از شعر و نثر) زیاد بخوانم و نمونههایی از آثار بزرگان و مفاخر سرزمینم، ولو یک مقاله، را مطالعه کنم تا با زبان و قلم آنها آشنا شوم. آموختم که اگر با اصطلاح و عبارت پیچیدهای مواجه شدم، ناامید و دلسرد نشوم و اگر معادل مناسبی نیافتم بیشتر تلاش کنم و کمکاری و کمدانشی خود را حمل بر عدم غنای زبان مادریام نکنم. من یاد گرفتم به درستیِ آنچه برگرداندهام اعتماد نکنم و متن را بارها و بارها بخوانم و این سخن یکی از بزرگان میدانِ ترجمه را آویزه گوش خویش کنم که «اگر در درستی عبارتی که ترجمه کردهاید 10 درصد شک دارید، بدانید که صد درصد اشتباه است.» آموختم که به توصیه هوراس نیز عمل کنم و بعد از اتمام ترجمه مدتی آن را رها کنم و دوباره به سراغش بروم و خودم ویراستارِ خودم باشم. آموختم با دیگران مشورت کنم و سؤال کردن را عیب ندانم، زیرا هیچکسی به همه علوم و فنون احاطه ندارد و بنابراین بینیاز از مساعدت دیگران نیست. آموختم که به اجر و منفعت مادی کار توجه نداشته باشم. چُرتکه نیندازم که مثلاً فلان کتاب متن روان، بازار خوب و اسم قشنگی دارد و خلاصه دلایل و اغراضی برای کارم داشته باشم که با اصل علمآموزی منافات داشته باشد و نیز آموختم که اگر کسی اجر کارم را نفهمید و ندانست چه زحمتی برای این کار کشیدهام، ناراحت نشوم. البته دلخوری هم دارد، چون کتاب را به هزار زحمت ترجمه میکنی و بعد خیلی راحت میگویند «بابا ترجمه است.» این عزیزان نمیدانند که ترجمه به مراتب از تألیف سختتر است. در تألیف ما با یک زبان سر و کار داریم اما در ترجمه با دو زبان. اول باید زبان مبدأ را بخوانی و بفهمی و در مرحله بعد تازه مشکل اصلی کار یعنی برگرداندن آن به زبان مقصد شروع میشود.
باری آموختم که هیچ مانعی مرا از ادامه کارم باز ندارد و همواره به اهمیت و رسالت کارم باور داشته باشم.

مسیر زندگیمان را پیدا کنیم
حبابهایی هستند که زود میشکنند. حبابهایی هم هستند که مسیری طولانی را طی میکنند تا بالاخره به سرانجام شکستن برسند… هر دو رسالتشان را به پایان رساندهاند اما گاهی حبابی مانند ماهی سیاه کوچولو میشود و مسیری دیگر میپیماید! سرانجام یک حباب، شکستن است. اما چگونگیاش هم خود ماجراییست!
شاید بگویید حباب خالی است. همیشه او را برای چیزی که موقت و تو خالی است مثال میزنند. اما اگر با چشم حبابهایی را دنبال کنیم وخود را موجودات ابدی نبینیم، آنها هم میتوانند استعارهای از برههای از زندگی ما باشند. شوق دانستن و خواندن ما هم بسان حباب است. گاه فوراً به گونهای راضی میشود و در راه تمام میشود یا میپیماید آنقدر تا در جایی فرود آید و بشود آنچه به چشم نمیآید! برای بسیاری از ما پیش آمده است که مسیری را دیگرگونه طی میکنیم، مسیری پر ماجراتر. سختتر. یا کوتاهتر. آسان تر. میان بر! باید دید کدامین راه در عرض زندگیمان جای میگیرد. حال یکی از این مسیرها میتواند کتابخوانی باشد. به هنگام انتخاب کتاب میتوانیم بسیار آسان باشیم و به هر چه دسترسی داریم، بخوانیم یا اینکه انتخاب کنیم و زمان بگذاریم و ذهنمان را به هر سو نکشانیم.
کتابهایی هستند که ما را در مسیر ماهی سیاه کوچولو (صمد بهرنگی) هدایت میکنند. کتابهایی هستند که در مسیر جوناتانها (جوناتان مرغ دریایی، ریچارد باخ) حرکتمان میدهند. در راه جستوجوی حقیقت، با آدابی مناسب.
ماهیها و مرغان دریایی و … کدهایی هستند برای جستوجوگری. بهتر است خود پیدا کنیم ماهیها و مرغهای دریاییمان کدامین هستند… حتی آن حباب کوچک خودش انتخاب کرد تا از مسیری بلند برود و در جایی مناسب قرار گیرد و به شکل نامرئی در آید.
آنچه مناسب است گاه در آواز بلند اکثریت و تبلیغها نمیگنجد!
حس تشخیص آنی است که ما را در راه نگاه میدارد.
و همین است که ما را در بین کتابها و انتشاراتهای گوناگون به گردشی آگاه وامیدارد…
شاید بگویید حباب خالی است. همیشه او را برای چیزی که موقت و تو خالی است مثال میزنند. اما اگر با چشم حبابهایی را دنبال کنیم وخود را موجودات ابدی نبینیم، آنها هم میتوانند استعارهای از برههای از زندگی ما باشند. شوق دانستن و خواندن ما هم بسان حباب است. گاه فوراً به گونهای راضی میشود و در راه تمام میشود یا میپیماید آنقدر تا در جایی فرود آید و بشود آنچه به چشم نمیآید! برای بسیاری از ما پیش آمده است که مسیری را دیگرگونه طی میکنیم، مسیری پر ماجراتر. سختتر. یا کوتاهتر. آسان تر. میان بر! باید دید کدامین راه در عرض زندگیمان جای میگیرد. حال یکی از این مسیرها میتواند کتابخوانی باشد. به هنگام انتخاب کتاب میتوانیم بسیار آسان باشیم و به هر چه دسترسی داریم، بخوانیم یا اینکه انتخاب کنیم و زمان بگذاریم و ذهنمان را به هر سو نکشانیم.
کتابهایی هستند که ما را در مسیر ماهی سیاه کوچولو (صمد بهرنگی) هدایت میکنند. کتابهایی هستند که در مسیر جوناتانها (جوناتان مرغ دریایی، ریچارد باخ) حرکتمان میدهند. در راه جستوجوی حقیقت، با آدابی مناسب.
ماهیها و مرغان دریایی و … کدهایی هستند برای جستوجوگری. بهتر است خود پیدا کنیم ماهیها و مرغهای دریاییمان کدامین هستند… حتی آن حباب کوچک خودش انتخاب کرد تا از مسیری بلند برود و در جایی مناسب قرار گیرد و به شکل نامرئی در آید.
آنچه مناسب است گاه در آواز بلند اکثریت و تبلیغها نمیگنجد!
حس تشخیص آنی است که ما را در راه نگاه میدارد.
و همین است که ما را در بین کتابها و انتشاراتهای گوناگون به گردشی آگاه وامیدارد…

تجربه زندان استنفورد
در سال 1971 دکتر فیلیپ زیمباردو، استاد دانشگاه استنفورد، تصمیم به انجام آزمایشی میگیرد که بهعنوان یکی از مهمترین و خطرناکترین آزمایشهای روانشناسی در تاریخ ثبت شده است. زیمباردو که استاد در زمینه روانشناسی است با گروه همکارانش تصمیم گرفتند دلیل بدرفتاریهای موجود در زندانهای امریکا را بررسی کنند. او یک آگهی برای جذب عدهای داوطلب منتشر میکند و از بین داوطلبین، 24نفر را انتخاب میکند. افراد عادی و بدون سوءسابقه که به قید قرعه به دو دسته تقسیم میشوند؛ زندانی و زندانبان. بازی شروع و فضای بازسازی شده زندان بسرعت عوض میشود. نقش در جسم و جان داوطلبین نفوذ میکند. شدت تأثیرپذیری افراد آنقدر بالا است که آزمایش بعد از 6روز متوقف میشود. گرچه ممنوعیت تنبیه بدنی یکی از شروط اصلی تعیینشده برای آزمایش است اما فشار زیاد باعث توقف آزمایش میشود. میبینید واقعیتی که به آن اشاره شد آنقدر دراماتیک است که بارها تبدیل به فیلم یا نمایش شود. در سال 1992 مستندی با حضور زیمباردو درباره روند این آزمایش ساخته شد. سال 2001 الیور هرشبیگل آلمانی، فیلمDas Experiment را براساس کتاب جعبه سیاه میسازد. در سال 2010 پل شیورینگ امریکایی فیلم «آزمایش» را میسازد و 4سال بعد هم فیلم مشابه دیگری با عنوان The Stanford Prison Experiment توسط کایل پاتریک آلوارز ساخته میشود. شاید معروفترین نسخه سینمایی این آزمایش همان نسخه امریکایی سال 2010 باشد. کارگردان آن پل شیورینگ است؛ خالق سریال مهیج و جذاب فرار از زندان. آدریان برودی که برای فیلم پیانیست برنده اسکار شد، نقش یکی از زندانیان را بازی میکند و فارست ویتاکر بازیگر فیلمهای اتاق امن (یا اتاق وحشت) و گوست داگ نقش یکی از زندانبانان را. فیلم استاندارد است و روند پیشرفت آزمایش را بدون عجله به تصویر میکشد. احساسی که در پایان فیلم به بیننده دست میدهد احتمالاً تجربهای مشترک خواهد بود، گرچه سؤالها و چالشهای فلسفی، اخلاقی، روانشناختی و فرهنگی زیادی را نیز در ذهن مخاطب به یادگار باقی میگذارد.

پایگاه امن کودکانمان باشیم
کودکان در مسیر رشدی از فراز و نشیبهای بسیاری عبور میکنند. هر تکلیفی در دوره رشدی آنها را در شکلگیری عزت نفس، خود، خودپنداره، تابآوری، علاقه اجتماعی، میل به پیشرفت، اعتماد، پشتکار، هویت و... کمک میکند. اما ممکن است در همین مسیر کودک دچار بد رشدی روانی شود. شکلگیری بی اعتمادی، حقارت، فقدان همدلی، بی هویتی، عدم انسجام خود، فقدان عزت نفس، فقدان اعتماد به نفس و... و در شکلی وخیمتر اختلالهای روانی نتیجه این بد رشدی است.
هر چند سهم خلق و خو و ژنتیک را نمیتوان در فرایند رشدی کودکان نادیده گرفت اما شاید اثرگذاری محیط را بتوان یکی از کلیدیترین ارکان رشدی نامید. آنچه در محیط از بدو تولد در انتظار کودک است دسترسی به والدین و خویشان نزدیک است. در این میان شکلگیری یک دلبستگی ایمن و سالم با والد یا والدین خصوصاً مادر یا مراقب اصلی آنقدر حائز اهمیت است که بسیاری از نظریههای رشد بر آن به شکلهای مختلف تأکید میکنند.
مفهوم دلبستگی و تعلق را نخستین بار جان بالبی مطرح کرد. او دلبستگی را این چنین تعریف کرده است «ارتباط روانی پایدار بین دو انسان.» به نظر او پیوندهای اولیه بین کودک و مراقب اصلی زمینه ساز سبکهای دلبستگی بعدی فرد است.
دو کلیدواژه مهم در دلبستکی ایمن وجود دارد: مادر به عنوان بهشت امن و مادر به عنوان پایگاه امن.
کودک باید مادر را بهشت امنی تصور کند که به موقع نیازهای او را برآورده میکند، کودک را میفهمد، خودش با ثبات است و از نظر روانی دارای خلقی نابسامان نیست. اگر کودک چنین بهشت امنی را تجربه کند پایههای اعتماد و امنیت نسبت به روابط و دنیا برای او گذاشته میشود. کودک به چنین امنیتی نیاز دارد چون به بقای او بستگی دارد و به خطر افتادن این امنیت مستقیم با بقا ربط پیدا میکند.
کودک کمی که بزرگتر شد نیاز به دوری از مراقب یا مادر دارد تا به جستوجو بپردازد اما اینجا همچنان به پایگاه امنی نیاز دارد که اجازه فاصله گرفتن اما در دسترس بودن را به کودک بدهد. مادرانی که به فرزندان خود اطمینان میدهند که میتوانی تجربه کنی، خلاق باشی، با دیگران در تعامل باشی، جهان را از زاویه دید خود تجربه کنی اما به هنگام احساس خطر من هستم، میتوانند فرزندانی با دلبستگی ایمن پرورش دهند.
البته که نقش پدران نیز در این میان حائز اهمیت است اما معمولاً کودکان یک فرد را به عنوان فرد دلبسته انتخاب میکنند و از او توقع دارند.
نقش دلبستگی امن در رشد سلامت روانی افراد بسیار مهم است چرا که بسیاری از چالشهای انسان در روابط خود را نشان میدهد و شکلگیری رابطه از همان کودکی با والدین کلید میخورد.
هر چند سهم خلق و خو و ژنتیک را نمیتوان در فرایند رشدی کودکان نادیده گرفت اما شاید اثرگذاری محیط را بتوان یکی از کلیدیترین ارکان رشدی نامید. آنچه در محیط از بدو تولد در انتظار کودک است دسترسی به والدین و خویشان نزدیک است. در این میان شکلگیری یک دلبستگی ایمن و سالم با والد یا والدین خصوصاً مادر یا مراقب اصلی آنقدر حائز اهمیت است که بسیاری از نظریههای رشد بر آن به شکلهای مختلف تأکید میکنند.
مفهوم دلبستگی و تعلق را نخستین بار جان بالبی مطرح کرد. او دلبستگی را این چنین تعریف کرده است «ارتباط روانی پایدار بین دو انسان.» به نظر او پیوندهای اولیه بین کودک و مراقب اصلی زمینه ساز سبکهای دلبستگی بعدی فرد است.
دو کلیدواژه مهم در دلبستکی ایمن وجود دارد: مادر به عنوان بهشت امن و مادر به عنوان پایگاه امن.
کودک باید مادر را بهشت امنی تصور کند که به موقع نیازهای او را برآورده میکند، کودک را میفهمد، خودش با ثبات است و از نظر روانی دارای خلقی نابسامان نیست. اگر کودک چنین بهشت امنی را تجربه کند پایههای اعتماد و امنیت نسبت به روابط و دنیا برای او گذاشته میشود. کودک به چنین امنیتی نیاز دارد چون به بقای او بستگی دارد و به خطر افتادن این امنیت مستقیم با بقا ربط پیدا میکند.
کودک کمی که بزرگتر شد نیاز به دوری از مراقب یا مادر دارد تا به جستوجو بپردازد اما اینجا همچنان به پایگاه امنی نیاز دارد که اجازه فاصله گرفتن اما در دسترس بودن را به کودک بدهد. مادرانی که به فرزندان خود اطمینان میدهند که میتوانی تجربه کنی، خلاق باشی، با دیگران در تعامل باشی، جهان را از زاویه دید خود تجربه کنی اما به هنگام احساس خطر من هستم، میتوانند فرزندانی با دلبستگی ایمن پرورش دهند.
البته که نقش پدران نیز در این میان حائز اهمیت است اما معمولاً کودکان یک فرد را به عنوان فرد دلبسته انتخاب میکنند و از او توقع دارند.
نقش دلبستگی امن در رشد سلامت روانی افراد بسیار مهم است چرا که بسیاری از چالشهای انسان در روابط خود را نشان میدهد و شکلگیری رابطه از همان کودکی با والدین کلید میخورد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
بنمایه ادبیات دفاع مقدس پژوهش و تحقیق است
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
قدم در راهی پر فراز و نشیب
-
مسیر زندگیمان را پیدا کنیم
-
تجربه زندان استنفورد
-
پایگاه امن کودکانمان باشیم

اخبارایران آنلاین