ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
الْأَمْرُ قَرِيبٌ وَ الِاصْطِحَابُ قَلِيلٌ
مرگ نزدیک است و فرصت با هم بودن، اندک
حکمت 168 نهج البلاغه
مرگ نزدیک است و فرصت با هم بودن، اندک
حکمت 168 نهج البلاغه
به سینمای کودک رسیدگی و توجه شود
امیرحسین قهرایی: بچههایی که اهل گیم و سرگرمیهای «های تِک» هستند ، هنگام تماشای فیلم «بازیوو» قطعاً با اثری شاد و جذاب در سینما مواجه میشوند و اگر مخاطبی این فیلم را دوست نداشت من شغلم را تغییر میدهم.
همین الان فیلم «تیتی» فروش خوبی داشته و اکرانش هم با فیلم ما شروع شده است. به نظر من مسأله اصلی حمایتی است که باید از سینمای کودک صورت بگیرد. ما در بنیاد سینمایی فارابی هم یک جلسه داشتیم و گفتیم از سوی ارگانهای دیگر دولتی نیز باید به سینمای کودک رسیدگی و توجه شود و من فکر میکنم اگر همین فیلم «بازیوو» که چند جایزه از جمله جایزه رونق کسبوکار سینمای کودک را گرفته فروش خوبی نداشته باشد، دیگر تهیهکنندهها به راحتی حاضر نخواهند شد در سینمای کودک سرمایهگذاری کنند. حرفم این است که سینمای کودک را نجات دهند. من با چنین دغدغه و سابقهای در سینمای کودک، الان بسیار نگران این سینما هستم.
بخشی از سخنان کارگردان فیلم سینمایی «بازیوو» در گفتوگو با ایسنا.
هنرمندان در فضای مجازی
چهرهها
محمدرضا علیمردانی بازیگر ، مجری و صداپیشه ایرانی، در اینستاگرام خود از یک برنامه اینستاگرامی استعدادیابی خبر داده و نوشته: «شاید اون یک نفر، خود تو باشی. استعدادیابی یک نفر و آموزش رایگان صفر تا صد در حوزه صدا. در لایو اینستاگرام پیج خودم اطلاعات و توضیحات کامل رو خدمتتون عرض خواهم کرد، پس حتماً داخل لایو حضور داشته باشید و این پست رو واسه دوستاتون بفرستید. راستی این طرح استعدادیابی و سرمایهگذاری آموزشی ارتباطی با پروژه سرزمین آدمکهای چوبی یا کلاسهای آموزش حضوری بنده در آموزشگاه نداره و کاملاً مجزاست و اینکه هیچ محدودیت سنی، جنسیتی و جغرافیایی هم نداره. اینم بگم که ممکنه خودت از استعدادت خبر نداشته باشی ولی من کشفت میکنم پس شانس واسه همه کسانی که شرایطی که توی لایو میگمو داشته باشند وجود داره.»
تهمینه میلانی کارگردان کشورمان در اینستاگرام خود به مسأله تخریب بافت تاریخی مسجد امام شیراز واکنش نشان داد و نقل قولی از یکی از کارشناسان این حوزه آورد و خواستار رسیدگی به این مسأله شد. میلانی در بخشی از مطلب خود آورده: «داربستها فشار زیادی را به گنبد وارد کرده و به سبک سازی نیاز بود. پس از برداشته شدن بخشی از داربستها، اما ایرادهای مرمت پدیدار شد. گنبد با کژی، فرورفتگی و انحناهایی بویژه در رأس و همچنین تفاوت رنگ در کاشی و نقش مواجه است، به گونهای که برخی از مرمتگران آن را یک «فاجعه مرمتی» دانستهاند. مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان نیز پس از نقدهای عمومی به وضعیت حال حاضر گنبدی که ۱۱سال زیر بار مرمت بوده است، مقصر اصلی را فشار و سنگینی داربستها دانست و گفت که نواقص از سوی پیمانکار و مرمتگر بزودی برطرف خواهد شد.»
داریوش فرضیایی مجری و بازیگری که به عموپورنگ مشهور است در اینستاگرام خود ویدیویی از مادر و مادربزرگ خود منتشر کرده و نوشته: «اندر حکایات عیددیدنی «ننه نقلی» این قسمت: یک دل و دو دلبر... پی نوشت: امشب ننه نقلی یه همزبون پیدا کرده بود، خلاصه دو نفری کلی باهامون کل کل داشتن.»
فرزین محدث و گوهر خیراندیش هم بهعنوان بازیگر از سریال جدیدشان «آفتابپرست» نوشتهاند. محدث در اینستاگرام خود نوشته: «سریال کمدی «آفتابپرست» به کارگردانی برزو نیکنژاد، تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی و نویسندگی امیر برادران در حال پخش است و پژمان جمشیدی، باران کوثری، حمیدرضا آذرنگ، الهام اخوان، حسن زارعی، پیام احمدینیا، سولماز غنی، شبنم قربانی و فرزین محدث گروه بازیگران «آفتابپرست» را تشکیل دادهاند.» خیراندیش هم نوشته: «درود فراوان به شما عزیزان. در سریال خانگی «آفتابپرست» نقش ژیلا مادر «پژمان جمشیدی» را بازی میکنم. پس از سریال «دیواربه دیوار»، «خوب بد جلف» و «زیرخاکی»این سومین همکاری من با پژمان عزیز است.»
آیدا پناهنده فیلمنامهنویس فیلم «تیتی» در اینستاگرام خود نوشت: «جایزه فیلمنامه گرفتن، لذت عجیبی دارد. آن همه نوشتن و بازنوشتن و بحث و دعوا و آشتی، ترس و تردید و مبارزه که به بار مینشیند، میشود یک نفس راحت کشید و باز نشست و خواند و نوشت و دعوا کرد. این چندمین جایزه فیلمنامه است که با هم میگیریم اما وقتی جایزهات را از رخشان بنیاعتماد و رسول صدرعاملی میگیری، دیگر چیزی میشود فرای جایزه. انگار استادت بیاید آهسته بزند روی شانهات و سر به تأیید تکان بدهد و برود؛ آنهم بعد سالها! از هر دوی شما ممنونیم. از محمود کلاری، سحر دولتشاهی و محمدرضا مقدسیان و آرمین میلادی هم سپاسگزاریم. تیتی، علاوه بر جایزه بهترین فیلمنامه، جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از دهمین جشنواره فیلمهای ایرانی استرالیا گرفت.»
دیگه چه خبر؟
اسدالله امرایی مترجم کشورمان در اینستاگرام خود یادی کرده از احمد بورقانی روزنامهنگار فقید و باسابقه کشورمان و چند خطی به نقل از کریم ارغندهپور از او یاد کرده است. او نوشته:« امروز فیسبوک این پست را از صندوقچه بایگانی درآورد. کریم ارغندهپور درباره زندهیاد احمد بورقانی نوشته بود. خراب رفاقت و راستی و جوانمردى! روزهای نخست نمایندگیاش بود، کنار خیابان قدم میزدیم. نامه داده بود که ماشین نمایندگیاش را نمیخواهد. گفتم: «بگیر بده برای یک کار خیر، اونجا بودجهاش حساب شده. چه بخواهی چه نه، چندان فرقی نمى کند ولی پول همین ماشین در جای دیگه تعیینکننده است.» پاسخش آرام بود و کوتاه. همانطور که سرش پایین بود باورمندانه گفت: «نمیتونم بعداً جواب مردم رو بدم.» طنین جدی کلامش هنوز در گوشم هست. در بینیازی نمونه نداشت.»
محسن چاوشی بهتازگی تکترانهای منتشر کرد که با استقبال بسیاری از سوی مخاطبان مواجه شد. چاوشی در توضیح این ترانه که «یاد چشم تو میافتم» نام دارد و در روز عید غدیر منتشر شد، مثل همیشه کوتاه و بیهیچ توضیح اضافهای نوشت: «تقدیم با مهر. عیدتون مبارک. شاعر: علیاکبر یاغیتبار، تنظیم کننده: رضا فؤادیان، گیتار الکتریک: عادل روحنواز، میکس و مسترینگ: مهدی کریمی. سریال عقرب عاشق. کارگردان: حسین سهیلیزاده. تهیهکننده: سید رضا محقق.»
محمدرضا علیمردانی بازیگر ، مجری و صداپیشه ایرانی، در اینستاگرام خود از یک برنامه اینستاگرامی استعدادیابی خبر داده و نوشته: «شاید اون یک نفر، خود تو باشی. استعدادیابی یک نفر و آموزش رایگان صفر تا صد در حوزه صدا. در لایو اینستاگرام پیج خودم اطلاعات و توضیحات کامل رو خدمتتون عرض خواهم کرد، پس حتماً داخل لایو حضور داشته باشید و این پست رو واسه دوستاتون بفرستید. راستی این طرح استعدادیابی و سرمایهگذاری آموزشی ارتباطی با پروژه سرزمین آدمکهای چوبی یا کلاسهای آموزش حضوری بنده در آموزشگاه نداره و کاملاً مجزاست و اینکه هیچ محدودیت سنی، جنسیتی و جغرافیایی هم نداره. اینم بگم که ممکنه خودت از استعدادت خبر نداشته باشی ولی من کشفت میکنم پس شانس واسه همه کسانی که شرایطی که توی لایو میگمو داشته باشند وجود داره.»
تهمینه میلانی کارگردان کشورمان در اینستاگرام خود به مسأله تخریب بافت تاریخی مسجد امام شیراز واکنش نشان داد و نقل قولی از یکی از کارشناسان این حوزه آورد و خواستار رسیدگی به این مسأله شد. میلانی در بخشی از مطلب خود آورده: «داربستها فشار زیادی را به گنبد وارد کرده و به سبک سازی نیاز بود. پس از برداشته شدن بخشی از داربستها، اما ایرادهای مرمت پدیدار شد. گنبد با کژی، فرورفتگی و انحناهایی بویژه در رأس و همچنین تفاوت رنگ در کاشی و نقش مواجه است، به گونهای که برخی از مرمتگران آن را یک «فاجعه مرمتی» دانستهاند. مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان نیز پس از نقدهای عمومی به وضعیت حال حاضر گنبدی که ۱۱سال زیر بار مرمت بوده است، مقصر اصلی را فشار و سنگینی داربستها دانست و گفت که نواقص از سوی پیمانکار و مرمتگر بزودی برطرف خواهد شد.»
داریوش فرضیایی مجری و بازیگری که به عموپورنگ مشهور است در اینستاگرام خود ویدیویی از مادر و مادربزرگ خود منتشر کرده و نوشته: «اندر حکایات عیددیدنی «ننه نقلی» این قسمت: یک دل و دو دلبر... پی نوشت: امشب ننه نقلی یه همزبون پیدا کرده بود، خلاصه دو نفری کلی باهامون کل کل داشتن.»
فرزین محدث و گوهر خیراندیش هم بهعنوان بازیگر از سریال جدیدشان «آفتابپرست» نوشتهاند. محدث در اینستاگرام خود نوشته: «سریال کمدی «آفتابپرست» به کارگردانی برزو نیکنژاد، تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی و نویسندگی امیر برادران در حال پخش است و پژمان جمشیدی، باران کوثری، حمیدرضا آذرنگ، الهام اخوان، حسن زارعی، پیام احمدینیا، سولماز غنی، شبنم قربانی و فرزین محدث گروه بازیگران «آفتابپرست» را تشکیل دادهاند.» خیراندیش هم نوشته: «درود فراوان به شما عزیزان. در سریال خانگی «آفتابپرست» نقش ژیلا مادر «پژمان جمشیدی» را بازی میکنم. پس از سریال «دیواربه دیوار»، «خوب بد جلف» و «زیرخاکی»این سومین همکاری من با پژمان عزیز است.»
آیدا پناهنده فیلمنامهنویس فیلم «تیتی» در اینستاگرام خود نوشت: «جایزه فیلمنامه گرفتن، لذت عجیبی دارد. آن همه نوشتن و بازنوشتن و بحث و دعوا و آشتی، ترس و تردید و مبارزه که به بار مینشیند، میشود یک نفس راحت کشید و باز نشست و خواند و نوشت و دعوا کرد. این چندمین جایزه فیلمنامه است که با هم میگیریم اما وقتی جایزهات را از رخشان بنیاعتماد و رسول صدرعاملی میگیری، دیگر چیزی میشود فرای جایزه. انگار استادت بیاید آهسته بزند روی شانهات و سر به تأیید تکان بدهد و برود؛ آنهم بعد سالها! از هر دوی شما ممنونیم. از محمود کلاری، سحر دولتشاهی و محمدرضا مقدسیان و آرمین میلادی هم سپاسگزاریم. تیتی، علاوه بر جایزه بهترین فیلمنامه، جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از دهمین جشنواره فیلمهای ایرانی استرالیا گرفت.»
دیگه چه خبر؟
اسدالله امرایی مترجم کشورمان در اینستاگرام خود یادی کرده از احمد بورقانی روزنامهنگار فقید و باسابقه کشورمان و چند خطی به نقل از کریم ارغندهپور از او یاد کرده است. او نوشته:« امروز فیسبوک این پست را از صندوقچه بایگانی درآورد. کریم ارغندهپور درباره زندهیاد احمد بورقانی نوشته بود. خراب رفاقت و راستی و جوانمردى! روزهای نخست نمایندگیاش بود، کنار خیابان قدم میزدیم. نامه داده بود که ماشین نمایندگیاش را نمیخواهد. گفتم: «بگیر بده برای یک کار خیر، اونجا بودجهاش حساب شده. چه بخواهی چه نه، چندان فرقی نمى کند ولی پول همین ماشین در جای دیگه تعیینکننده است.» پاسخش آرام بود و کوتاه. همانطور که سرش پایین بود باورمندانه گفت: «نمیتونم بعداً جواب مردم رو بدم.» طنین جدی کلامش هنوز در گوشم هست. در بینیازی نمونه نداشت.»
محسن چاوشی بهتازگی تکترانهای منتشر کرد که با استقبال بسیاری از سوی مخاطبان مواجه شد. چاوشی در توضیح این ترانه که «یاد چشم تو میافتم» نام دارد و در روز عید غدیر منتشر شد، مثل همیشه کوتاه و بیهیچ توضیح اضافهای نوشت: «تقدیم با مهر. عیدتون مبارک. شاعر: علیاکبر یاغیتبار، تنظیم کننده: رضا فؤادیان، گیتار الکتریک: عادل روحنواز، میکس و مسترینگ: مهدی کریمی. سریال عقرب عاشق. کارگردان: حسین سهیلیزاده. تهیهکننده: سید رضا محقق.»
مواجهه با قطعات جلیل رسولی در نگارخانه گویا
رنجِ دشمنی میزداید
پرویز براتی
نویسنده و روزنامه نگار
خطاط مینوشت و سیاه میکرد. حروف و کلمات را در هم میآمیخت. از سپیدی صفحه تا انباشتگی کلمه. دست چپ به تماشای نوشتههای دست راست نشسته بود. او ورق را چنان سیاه میکرد که نتوان خواند. اما میخواست فراتر برود از مفهوم سیاهندگی در نوشتار. قابها که کنار هم چیده شد و بومها که پهلو به پهلوی هم ایستاد، کشف شد که همهاش حدیث خط زدن بوده و سطرها را پوشاندن و رنگ را بر صحیفه نشاندن.
11 سال از آخرین نمایشگاه جلیل رسولی در ایران میگذرد و این هنرمند در نیمه دوم هفتمین دهه عمر خویش، همچنان سودای نوشتن دارد؛ با این تفاوت که در نمایشگاه تازهاش در نگارخانه گویا، از قلم5/2 تا ۹ سانتیمتری برای نوشتن استفاده کرده است.
رسولی از جرگه تجریدیون معاصر است که رابطه عاطفی سیاهندگی در نوشتن و حذفکردن را در هم گره زده است. استفاده از رنگ در آثار نمایشگاه «درخت دوستی بنشان»، که نیمی نستعلیق و نیمی سیاه مشق هستند، هنرمندانه است؛ خصوصاً در سیاه مشقها که بهعنوان ایرانیترین رویکرد خوشنویسی جلوه خاصی به نمایشگاه بخشیده و در کنار مفهوم شعر منقوش شده، معنایی فزون پیدا میکنند: «درخت دوستی بنشان»، که بیشتر سطح تابلو را با رنگهای قرمز گلگون به خود اختصاص داده؛ همچون خونی است که بر پیکر سفید و بیجان تابلو جاری میشود و «نهال دشمنی» برمیکند و «رنج دشمنی» میزداید. ترکیب فرمی حروف و صورت متداخل و تکرارشونده آنها نیز، حرکتی نو در تکمیل سنت سیاه مشقنویسی است.
برخلاف این نگره که «چیزی به اسم خوشنویسی بهعنوان هنر باقی نمانده و هر آنچه این روزها مشاهده میشود، صناعت است»؛ از رهگذر قطعات جلیل رسولی میتوان به انگارهای متفاوت رسید؛ خصوصاً از این منظر که تفاوت بسیار اساسی بین قطعات رسولی با خیل پرشمار خوشنویسیهای این چند دهه وجود دارد. چنین کارهایی آنی هستند و خوشنویس نمیتواند همیشه این کار را انجام دهد بویژه اگر بخواهد عیار کار بالا باشد. از سویی این نکته را هم باید در نظر داشت که در پدیدآمدن قطعات خوشنویسی رسولی باورمندیهای مذهبی نیز مؤثر بوده است.
این نمایشگاه نخستین بخش از یک سهگانه است. همان طور که در نشست خبری رسولی و ناصر میرباقری مدیر مجموعه فرهنگی هنری گویا بیان شد، تعداد ۹۰ اثر برای این نمایشگاه آماده شده بود؛ اما پس از آنکه هنرمند نتوانست نمایشگاه را در موزه هنرهای معاصر برگزار کند، تصمیم گرفت این رویداد را به سه بخش تقسیم کرده و هر بار 30 اثر نمایش دهد. مجموعه نخست، آثار خوشنویسی کلاسیک است. مرحله دوم و سوم نمایشگاه نیز به آثار نقاشیخط اختصاص خواهد یافت. موضوع آثار رسولی همانطور که خودش گفته قرآنی و ادبی است. مانند «بسمالله الرحمن الرحیم»، «لاالهالاالله»، «محمدرسولالله»، «علی ولیالله» و اشعار حافظ و مطالبی که انتخاب شده با روح خوشنویسی و اعتقاداتی که دارد تلفیق شده و به رشته تحریر درآمده است. سالها بود که استاد دوست داشت این کار را انجام دهد و بالاخره موفق شد این ۳۰ اثر را بنویسد.
جلیل رسولی در مسیر هنری خویش، راه قدما را در پیش گرفته و از محضر استادانی چون حسن زرینخط و سید حسن میرخانی بهره برده است. او پیرو درویش عبدالمجید طالقانی و میرعماد حسنی بوده و مشقت یادگیری هنر خوشنویسی را سالها بر جان خریده است. اما در این ممارست همیشگی، مقلد نمانده و توانسته به بیانی شخصی دست یابد. او هیچگاه خطاطی و خوشنویسی را رها نکرده و همواره تلاش کرده چیزی بر صفحه نگارش کند که خوانا باشد؛ چراکه معتقد است «خطاطی هنری است که هرگز ابهام به همراه ندارد.»
کمان کشیهای جلیل رسولی در 75 سالگی آن هم با پیچیدگیهای خط دشوار نستعلیق، یادآور جد و جهد یک خطاط 30 ساله است و البته به همان میزان برانگیزاننده و به قول یرزی کازینسکی، هنر واقعی به تصویر کشیدن نیست، بلکه برانگیختن است. میتوان با کاوه تیموری همنوا بود که قلم گردانی اصیل و واقعی با قلمهای پارویی چونان موم در دست جلیل رسولی، همگان را به وجد و ذوق میآورد.
در اعلان نمایشگاه «درخت دوستی بنشان» نوشته شده این آثار تا 6 مرداد در نگارخانه گویا به نشانی خیابان کریمخان زند، روبهروی ایرانشهر، پلاک ۸۹ به تماشا گذاشته شده است.
نویسنده و روزنامه نگار
خطاط مینوشت و سیاه میکرد. حروف و کلمات را در هم میآمیخت. از سپیدی صفحه تا انباشتگی کلمه. دست چپ به تماشای نوشتههای دست راست نشسته بود. او ورق را چنان سیاه میکرد که نتوان خواند. اما میخواست فراتر برود از مفهوم سیاهندگی در نوشتار. قابها که کنار هم چیده شد و بومها که پهلو به پهلوی هم ایستاد، کشف شد که همهاش حدیث خط زدن بوده و سطرها را پوشاندن و رنگ را بر صحیفه نشاندن.
11 سال از آخرین نمایشگاه جلیل رسولی در ایران میگذرد و این هنرمند در نیمه دوم هفتمین دهه عمر خویش، همچنان سودای نوشتن دارد؛ با این تفاوت که در نمایشگاه تازهاش در نگارخانه گویا، از قلم5/2 تا ۹ سانتیمتری برای نوشتن استفاده کرده است.
رسولی از جرگه تجریدیون معاصر است که رابطه عاطفی سیاهندگی در نوشتن و حذفکردن را در هم گره زده است. استفاده از رنگ در آثار نمایشگاه «درخت دوستی بنشان»، که نیمی نستعلیق و نیمی سیاه مشق هستند، هنرمندانه است؛ خصوصاً در سیاه مشقها که بهعنوان ایرانیترین رویکرد خوشنویسی جلوه خاصی به نمایشگاه بخشیده و در کنار مفهوم شعر منقوش شده، معنایی فزون پیدا میکنند: «درخت دوستی بنشان»، که بیشتر سطح تابلو را با رنگهای قرمز گلگون به خود اختصاص داده؛ همچون خونی است که بر پیکر سفید و بیجان تابلو جاری میشود و «نهال دشمنی» برمیکند و «رنج دشمنی» میزداید. ترکیب فرمی حروف و صورت متداخل و تکرارشونده آنها نیز، حرکتی نو در تکمیل سنت سیاه مشقنویسی است.
برخلاف این نگره که «چیزی به اسم خوشنویسی بهعنوان هنر باقی نمانده و هر آنچه این روزها مشاهده میشود، صناعت است»؛ از رهگذر قطعات جلیل رسولی میتوان به انگارهای متفاوت رسید؛ خصوصاً از این منظر که تفاوت بسیار اساسی بین قطعات رسولی با خیل پرشمار خوشنویسیهای این چند دهه وجود دارد. چنین کارهایی آنی هستند و خوشنویس نمیتواند همیشه این کار را انجام دهد بویژه اگر بخواهد عیار کار بالا باشد. از سویی این نکته را هم باید در نظر داشت که در پدیدآمدن قطعات خوشنویسی رسولی باورمندیهای مذهبی نیز مؤثر بوده است.
این نمایشگاه نخستین بخش از یک سهگانه است. همان طور که در نشست خبری رسولی و ناصر میرباقری مدیر مجموعه فرهنگی هنری گویا بیان شد، تعداد ۹۰ اثر برای این نمایشگاه آماده شده بود؛ اما پس از آنکه هنرمند نتوانست نمایشگاه را در موزه هنرهای معاصر برگزار کند، تصمیم گرفت این رویداد را به سه بخش تقسیم کرده و هر بار 30 اثر نمایش دهد. مجموعه نخست، آثار خوشنویسی کلاسیک است. مرحله دوم و سوم نمایشگاه نیز به آثار نقاشیخط اختصاص خواهد یافت. موضوع آثار رسولی همانطور که خودش گفته قرآنی و ادبی است. مانند «بسمالله الرحمن الرحیم»، «لاالهالاالله»، «محمدرسولالله»، «علی ولیالله» و اشعار حافظ و مطالبی که انتخاب شده با روح خوشنویسی و اعتقاداتی که دارد تلفیق شده و به رشته تحریر درآمده است. سالها بود که استاد دوست داشت این کار را انجام دهد و بالاخره موفق شد این ۳۰ اثر را بنویسد.
جلیل رسولی در مسیر هنری خویش، راه قدما را در پیش گرفته و از محضر استادانی چون حسن زرینخط و سید حسن میرخانی بهره برده است. او پیرو درویش عبدالمجید طالقانی و میرعماد حسنی بوده و مشقت یادگیری هنر خوشنویسی را سالها بر جان خریده است. اما در این ممارست همیشگی، مقلد نمانده و توانسته به بیانی شخصی دست یابد. او هیچگاه خطاطی و خوشنویسی را رها نکرده و همواره تلاش کرده چیزی بر صفحه نگارش کند که خوانا باشد؛ چراکه معتقد است «خطاطی هنری است که هرگز ابهام به همراه ندارد.»
کمان کشیهای جلیل رسولی در 75 سالگی آن هم با پیچیدگیهای خط دشوار نستعلیق، یادآور جد و جهد یک خطاط 30 ساله است و البته به همان میزان برانگیزاننده و به قول یرزی کازینسکی، هنر واقعی به تصویر کشیدن نیست، بلکه برانگیختن است. میتوان با کاوه تیموری همنوا بود که قلم گردانی اصیل و واقعی با قلمهای پارویی چونان موم در دست جلیل رسولی، همگان را به وجد و ذوق میآورد.
در اعلان نمایشگاه «درخت دوستی بنشان» نوشته شده این آثار تا 6 مرداد در نگارخانه گویا به نشانی خیابان کریمخان زند، روبهروی ایرانشهر، پلاک ۸۹ به تماشا گذاشته شده است.
امید به زندگی در دستان زنان روستایی
شهره طاعتی
مددکار اجتماعی
دستان هنرمند زنان روستایی در همه دوران باعث شگفتی افراد شهرنشین بوده و هست. آنها با آرامش و طی زندگی روزانه خود اثر هنری خلق میکنند و نمیدانند البته شاید هم از این اتفاق آگاهند که نقش بسیار مهم و حائز اهمیتی در حفظ و نگهداشت فرهنگ و آداب زندگی و رسوم طایفه و روستای خود دارند. اثری که آنها خلق میکنند برای خودشان بسیار عادی و معمولی جلوه میکند، زیرا بخشی از زندگی روزمرهشان محسوب میشود و از دوران کودکی این مدل زندگی را آموختهاند، اما دنیایی حرف وسخن ناگفته پشت دانه دانههایی که با دستان خود میسازند، وجود دارد.
نمونه مثال زدنی این بانوان، زنان روستایی هرمزگانی هستند. هر کدام از آنها را که نگاه میکنیم پر از رنگ و گل و گلابتون و «ودو» و خوص در چادرهای بندری و پوشش و شلوارهایشان خودنمایی میکنند. نوارهای تزئینی (ودو) که روی شلوارهای بندری آنها نقشآفرینی کرده، حاکی از عشق و هنر نهفته در ذات زنان و دختران هرمزگانی است که به نوعی انگار هنری نهادینه شده در ذهن و وجود آنان است.
دختری روستایی در دورافتادهترین روستای هرمزگان با کمترین امکانات ممکن، در خانه ای کاهگلی و سقف چوبی که روی آن با برگهای نخل خرمای حیاطشان محفوظ شده، با عشق و امید تکه به تکه نقشها و گلها و ودوها را با دستان هنرمند خود ابتدا میسازد و بخش به بخش روی شلوار آنها را وصل میکند و در نهایت آن را در خانه میپوشد تا این هنر و فرهنگ ریشه دار حفظ گردد. او رنجور از سرنوشتی که برایش در دورافتادهترین محل رقم خورده ولی راضی از این رنج، به نگهداری از پدر و مادر بیمارش مشغول است. چهرهای تکیده با نگاهی پر از مهر، با دستان هنرمندش سوزن به سوزن گل میدوزد و نوار ودو میبافد و با هر نخ گلابتونی که از توی کمه (وسیلهای برای نگهداشتن پارچه برای گلابتون دوزی) با قلاب نازک رد میکند، روی تمرکز و آرامش فکری اش نیز کار میکند. آنها بدون اینکه بدانند چه تأثیری بر روان و سلامت روح خود میگذارند کار میکنند. تأثیری که خلق اثر هنری روی شلوار و پیراهنهایی را که میدوزند بر آرامش بصری آنها دارد نمیتوان با هیچ مقیاس و تست روان سنجی اندازهگیری کرد.
هر کدام از لباسهای زنان روستایی هرمزگانی در درون رازهای مگویی از خالق خود نهفته دارند که پارادوکس رنج و شادی را با خود به همراه دارند اما در نگاه اول برای بیننده غیر بومی فقط شادی و رقص رنگها و نشاط ظاهری را عرضه میکنند.
زنان روستایی با صورتهای آفتاب خورده در نخلستانها و نگاههای مهربان، رنگ عشق و نور را به بیننده و زندگی خود میتابانند.
مددکار اجتماعی
دستان هنرمند زنان روستایی در همه دوران باعث شگفتی افراد شهرنشین بوده و هست. آنها با آرامش و طی زندگی روزانه خود اثر هنری خلق میکنند و نمیدانند البته شاید هم از این اتفاق آگاهند که نقش بسیار مهم و حائز اهمیتی در حفظ و نگهداشت فرهنگ و آداب زندگی و رسوم طایفه و روستای خود دارند. اثری که آنها خلق میکنند برای خودشان بسیار عادی و معمولی جلوه میکند، زیرا بخشی از زندگی روزمرهشان محسوب میشود و از دوران کودکی این مدل زندگی را آموختهاند، اما دنیایی حرف وسخن ناگفته پشت دانه دانههایی که با دستان خود میسازند، وجود دارد.
نمونه مثال زدنی این بانوان، زنان روستایی هرمزگانی هستند. هر کدام از آنها را که نگاه میکنیم پر از رنگ و گل و گلابتون و «ودو» و خوص در چادرهای بندری و پوشش و شلوارهایشان خودنمایی میکنند. نوارهای تزئینی (ودو) که روی شلوارهای بندری آنها نقشآفرینی کرده، حاکی از عشق و هنر نهفته در ذات زنان و دختران هرمزگانی است که به نوعی انگار هنری نهادینه شده در ذهن و وجود آنان است.
دختری روستایی در دورافتادهترین روستای هرمزگان با کمترین امکانات ممکن، در خانه ای کاهگلی و سقف چوبی که روی آن با برگهای نخل خرمای حیاطشان محفوظ شده، با عشق و امید تکه به تکه نقشها و گلها و ودوها را با دستان هنرمند خود ابتدا میسازد و بخش به بخش روی شلوار آنها را وصل میکند و در نهایت آن را در خانه میپوشد تا این هنر و فرهنگ ریشه دار حفظ گردد. او رنجور از سرنوشتی که برایش در دورافتادهترین محل رقم خورده ولی راضی از این رنج، به نگهداری از پدر و مادر بیمارش مشغول است. چهرهای تکیده با نگاهی پر از مهر، با دستان هنرمندش سوزن به سوزن گل میدوزد و نوار ودو میبافد و با هر نخ گلابتونی که از توی کمه (وسیلهای برای نگهداشتن پارچه برای گلابتون دوزی) با قلاب نازک رد میکند، روی تمرکز و آرامش فکری اش نیز کار میکند. آنها بدون اینکه بدانند چه تأثیری بر روان و سلامت روح خود میگذارند کار میکنند. تأثیری که خلق اثر هنری روی شلوار و پیراهنهایی را که میدوزند بر آرامش بصری آنها دارد نمیتوان با هیچ مقیاس و تست روان سنجی اندازهگیری کرد.
هر کدام از لباسهای زنان روستایی هرمزگانی در درون رازهای مگویی از خالق خود نهفته دارند که پارادوکس رنج و شادی را با خود به همراه دارند اما در نگاه اول برای بیننده غیر بومی فقط شادی و رقص رنگها و نشاط ظاهری را عرضه میکنند.
زنان روستایی با صورتهای آفتاب خورده در نخلستانها و نگاههای مهربان، رنگ عشق و نور را به بیننده و زندگی خود میتابانند.
گوشه پر شده خاطرهها
محمد غریبی
فیلمساز
بیست و هشتم تیر ماه 1387 داشتیم با اتوبوس به سمت بیرجند میرفتیم. من بودم و رضا و علی که قرار بود یک مستند چندین قسمتی بسازیم برای شبکه بیرجند. این جزو اولین پروژههای جدی زندگیام بود و قطعاً حال خوبی داشتم. هنوز ساعتی نگذشته بود که علی خبر داد خسرو شکیبایی فوت کرده است. حالم گرفته شد، برای لحظهای به علی و رضا خیره شدم و بعد سرم را برگرداندم سمت جاده پرپیچوخم و غرق شدم در افکارم. تصاویر این مرد دوست داشتنی جلوی چشمم میآمدند، نه اینکه مرتب شده پشت هم چیده باشند، نه! همهچیز بههم ریخته بود، یک تصویر از روزی روزگاری بود، یکی از خانه سبز، عبور از غبار میآمد و ترن و هوای مه گرفتهاش و آن دیالوگ معروف هامون، خواهران غریب را هم که در سینما دیدیم و کیفش را بردیم. عصبانی بودم، خیلی! اصلاً چرا آدمی که خودش را اینقدر برایمان دوستداشتنی میکند باید برود، اصلاً آن ور چه خبراست که حواسشان به خودشان نیست که کمی هم به فکر ما باشند و یکباره اینطور نروند که اعصاب آدم خرد شود. همهمان میدانیم که چقدر با دیدنش حالمان بهتر بود، من که اینطور بودم... میخواهم بگویم که این بزرگوار چقدر برای ما خاطرههای ماندگاری ساخته است، انگار هر فیلم او برای من تصویر یک زندگی است، یکی در سینما که حالا آن سینما هم مخروبهای شده است و تعطیلش کردند، اما آنقدر برایم آن لحظه جذاب است که فکر نمیکنم بشود با چیز دیگری عوض کنم، یکی در خانه مادربزرگ که دور هم جمع بودیم و حالا نه آن خانه است نه مادربزرگ و نه پدربزرگ، یکی را در کنار رفقایم دیدم که حال مدتهاست بین ماها فاصله شهری افتاده است. این است که میگویم خاطرههایی که با بودنشان برای ما میسازند خیلی عمیق در ذهن آدم میماند و هر وقت به سراغش میروی میبینی یک گوشهای از آن را پر میکنند. حال این بار با رفتنش خاطرهای را برایم رقم زده بود، خبری که مسیر این سفر و خاطرههای عجیب و غریبی را که برایم افتاد، ماندگار کرد که هر موقع یاد این پروژه میافتم با خبر رفتناش شروع میشود. آنجا که علی گفت: ممد، خسرو شکیبایی فوت کرد.
فیلمساز
بیست و هشتم تیر ماه 1387 داشتیم با اتوبوس به سمت بیرجند میرفتیم. من بودم و رضا و علی که قرار بود یک مستند چندین قسمتی بسازیم برای شبکه بیرجند. این جزو اولین پروژههای جدی زندگیام بود و قطعاً حال خوبی داشتم. هنوز ساعتی نگذشته بود که علی خبر داد خسرو شکیبایی فوت کرده است. حالم گرفته شد، برای لحظهای به علی و رضا خیره شدم و بعد سرم را برگرداندم سمت جاده پرپیچوخم و غرق شدم در افکارم. تصاویر این مرد دوست داشتنی جلوی چشمم میآمدند، نه اینکه مرتب شده پشت هم چیده باشند، نه! همهچیز بههم ریخته بود، یک تصویر از روزی روزگاری بود، یکی از خانه سبز، عبور از غبار میآمد و ترن و هوای مه گرفتهاش و آن دیالوگ معروف هامون، خواهران غریب را هم که در سینما دیدیم و کیفش را بردیم. عصبانی بودم، خیلی! اصلاً چرا آدمی که خودش را اینقدر برایمان دوستداشتنی میکند باید برود، اصلاً آن ور چه خبراست که حواسشان به خودشان نیست که کمی هم به فکر ما باشند و یکباره اینطور نروند که اعصاب آدم خرد شود. همهمان میدانیم که چقدر با دیدنش حالمان بهتر بود، من که اینطور بودم... میخواهم بگویم که این بزرگوار چقدر برای ما خاطرههای ماندگاری ساخته است، انگار هر فیلم او برای من تصویر یک زندگی است، یکی در سینما که حالا آن سینما هم مخروبهای شده است و تعطیلش کردند، اما آنقدر برایم آن لحظه جذاب است که فکر نمیکنم بشود با چیز دیگری عوض کنم، یکی در خانه مادربزرگ که دور هم جمع بودیم و حالا نه آن خانه است نه مادربزرگ و نه پدربزرگ، یکی را در کنار رفقایم دیدم که حال مدتهاست بین ماها فاصله شهری افتاده است. این است که میگویم خاطرههایی که با بودنشان برای ما میسازند خیلی عمیق در ذهن آدم میماند و هر وقت به سراغش میروی میبینی یک گوشهای از آن را پر میکنند. حال این بار با رفتنش خاطرهای را برایم رقم زده بود، خبری که مسیر این سفر و خاطرههای عجیب و غریبی را که برایم افتاد، ماندگار کرد که هر موقع یاد این پروژه میافتم با خبر رفتناش شروع میشود. آنجا که علی گفت: ممد، خسرو شکیبایی فوت کرد.
جانشینان پیامبر؛ پاسداران هویت دین
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
این یک واقعیت تاریخی است که اسلام توانست در مدتى کوتاه، نیرومندترین و پابرجاترین نهادهای انسانی اعم از فردی و اجتماعی را ایجاد و شالوده تمدنى دامن گستردرسایه باورهای دینی را بنیان گذارد. تمدنى که برغم دشمنیهای بسیار و گسترده بهدلیل خوداتکایی و خود پالایشی تا کنون استوار و پویا باقی مانده و همچنان دربستر تاریخ استمرار خواهد داشت. امامت ازجمله نهادهای برآمده از بطن شریعت اسلامی است که اصلی ازاصول پنجگانه مذهب امامیه به شمارمی رود. برپایه این اصل در آستانه رحلت پیامبرخاتم(ص) نزدیکترین فرد به رسول خدا(ص) ازجنبههای مختلف علم ودانایی وفضیلت و پاکی تا مرحله عصمت – حضرت علی(ع) - بهعنوان جانشین رسول گرامی اسلام نصب و معرفی شد تا با هدایت تشریعی و تکوینی و ارائه طریق، گنجینههای عقول بشری را شکوفا ومردمان را به سوی سعادت و کمال رهنمون باشد. پس از او نیز یازده نفر از فرزندان و نوادگانش تا امام عصر(عج) که ذخیره آخر الزمان است مسیر تشکیل مدینه فاضله و جامعه آرمانی را پیموده ومی پیمایند. جامعهای که افراد در آن، فارغ از هرگونه ظلم و بیعدالتی، به سوی کمال حقیقی و معرفت الهی پیش روند. امام شخصیت یگانهای است که بهعنوان فردی معصوم و منصوب پروردگار و وابسته به علم الهی با دارا بودن تمام صفات نیک و پسندیده میتواند به تربیت و هدایت مردم بپردازد و آنان را به سوی مطلوب رهنمون باشد. اساساً شأن امام راهنمایی مردم به سوی حیات طیبه و ایفای نقشی مؤثر درباز داشتن از انحراف و آلودگی است. امر مهمی که از عهده هرکسی برنیامده و لازمه رسیدن به چنین جایگاهی، برخورداری ازهمه کمالات انسانی و فضایل اخلاقی است. امامان از نسل پیامبر(ص) بهدلیل برخورداری از جایگاه عصمت قادرند فطرت تشنه بشری را سیراب و به هدایت مردمان تا مرحله دستیابی به کمال نقشآفرینی کنند. اگر چه بعد از رحلت پیامبر(ص) اجتماع نوپای مسلمانان گرفتار برخى مشکلات شد که اثرى نامطلوب برروند اوضاع داشت اما نهاد امامت خارج از چهارچوب خلافت توانست تأثیر عمیقی بر رشد جامعه از همه جهات داشته باشد. به گونهای که با قطعیت میتوان گفت؛استوارى و شکوفایى جوامع اسلامى، مستقیم وغیر مستقیم مرهون موضع گیرها، تدابیر و سیره الهام بخش جانشینان پیامبر اسلام(ص) میباشد. آنان با روشهاى بسیار مدبرانه، اصل و اساس دین را نجات داده و با فداکارى، صبر، موعظه و حتى با شهادت و تحمل اسارت توانستند تحرکى نوین به جامعه اسلام بخشیده و آن را به پیش برند.
جانشینان پیامبر اکرم(ص) با وجود آنکه حاکمان همواره آنان را در طول حیاتشان زیر نظر قرار داده و آنان را رقباى اصلى در باقی بودن برقدرت تلقى نمودند، توانستند موفق به ایفاى نقش الهى خود شده و در مقابل انحرافات، مواضع اصولی اتخاذ کنند تا نور هدایت و شمع الهى همواره در مسیر افکار مسلمانان روشن بماند. از این رو، مىتوان دوران امامت را به چند مرحله حساس تقسیم کرد که هر یک از این دورهها رهاورد و ثمرات ویژه اى را در طول تاریخ اسلام به وجود آوردند تا براى همیشه اصل و اساس دین در برابر انحرافات مختلف مصون بماند.
از اینرو در دورهای با انحرافات و بدعتها به مقابله پرداخته - دوره امام علی(ع)- و در مقطعی ابتدا با صلح، آنگاه با قیام و جهاد و شهادت استمرار بخش حقیقت دین بودند- دوره امام حسن و امام حسین(ع) - و زمانی نیز درقالب دعا و مناجات حقایق دین را تعلیم فرمودند- دوره امام سجاد(ع). ائمه دین در شرایطی که میرفت تا دین در لابلای خرافه، بدعت، نادانی، کج فهمی و فرقهسازی خفه شود با تأسیس دانشگاه دینی به تعلیم معارف دین پرداختند – دوران امام محمد باقر وامام جعفر صادق(ع)- تا آنجا که پیشوایان سایر مذاهب نیز ازافتخار خوشه چینی از مکتب اهل بیت(ع) برخوردار شدند.
جانشینان پیامبر خاتم(ص) مرحله به مرحله ضمن مواجهه با انحراف حکام و یا رویارویى با بدعتها و انحرافات وحدت امت اسلامى را حفظ نمودند.
در همین مسیر، پیشوایان دین با انحراف برخی مکاتب و نحله هاروبه رو شده و با مشخص نمودن نشانه هاى اسلام راستین و معرفى آن، به مقابله با انحراف پرداختند. مرحلهای که در دوران امام باقر(ع) شکل گرفت اما در دوران امام موسی کاظم(ع) به اوج خود رسید. از این مقطع به بعد مکتب اهل بیت(ع) تفاوتهایش با سایر مذاهب آشکار شده ومکتب امامیه با مشخصات ویژه خودشناخته شد. در این دوره با آشکار شدن هر چه بیشتراحکام تشیع و مقررات آن و وسعت یافتن معارف آن فعالیتهاى فرهنگى جدیدی از دوران امام رضا( ع) آغاز شد که میتوان از این دوره با عنوان عمق و غنا بخشیدن به دین یاد کرد. در ادامه این دوره که با تهاجمات فرهنگى مختلف و شبهات دینى مواجه بود امامان شیعه با تربیت شاگردان در علوم مختلف و فرستادن آنها به نقاط گوناگون براى مبارزه با تهاجمات فرهنگى و مکتب هاى مختلف کلامى و فقهى به پاسداری از دین پرداختند و جامعه را از آسیبهای فکرى مختلف مصون داشتند.
در مرحله بعد توجه اهل بیت ( ع ) به اداره پایگاه مردمى و حمایت از موجودیت دین و تربیت نسلی ازنخبگان بهعنوان پیشگامان مؤمن و طلیعه دارانى با ایمان در مقابل تلاشهاى حکومت گران ظالم بود که با سختگیرىهای بسیار همراه بود که یکى از دلایل اصلى آن فرا رسیدن دوران غیبت حضرت صاحبالزمان(عج) بود. یکى از اقدامات مهم جانشینان پیامبر در این دوره ایجاد نهاد وکالت و نیابت در تمام نقاط جهان اسلام بودکه در دوره غیبت صغرى تکامل یافت.
دبیر گروه پایداری
این یک واقعیت تاریخی است که اسلام توانست در مدتى کوتاه، نیرومندترین و پابرجاترین نهادهای انسانی اعم از فردی و اجتماعی را ایجاد و شالوده تمدنى دامن گستردرسایه باورهای دینی را بنیان گذارد. تمدنى که برغم دشمنیهای بسیار و گسترده بهدلیل خوداتکایی و خود پالایشی تا کنون استوار و پویا باقی مانده و همچنان دربستر تاریخ استمرار خواهد داشت. امامت ازجمله نهادهای برآمده از بطن شریعت اسلامی است که اصلی ازاصول پنجگانه مذهب امامیه به شمارمی رود. برپایه این اصل در آستانه رحلت پیامبرخاتم(ص) نزدیکترین فرد به رسول خدا(ص) ازجنبههای مختلف علم ودانایی وفضیلت و پاکی تا مرحله عصمت – حضرت علی(ع) - بهعنوان جانشین رسول گرامی اسلام نصب و معرفی شد تا با هدایت تشریعی و تکوینی و ارائه طریق، گنجینههای عقول بشری را شکوفا ومردمان را به سوی سعادت و کمال رهنمون باشد. پس از او نیز یازده نفر از فرزندان و نوادگانش تا امام عصر(عج) که ذخیره آخر الزمان است مسیر تشکیل مدینه فاضله و جامعه آرمانی را پیموده ومی پیمایند. جامعهای که افراد در آن، فارغ از هرگونه ظلم و بیعدالتی، به سوی کمال حقیقی و معرفت الهی پیش روند. امام شخصیت یگانهای است که بهعنوان فردی معصوم و منصوب پروردگار و وابسته به علم الهی با دارا بودن تمام صفات نیک و پسندیده میتواند به تربیت و هدایت مردم بپردازد و آنان را به سوی مطلوب رهنمون باشد. اساساً شأن امام راهنمایی مردم به سوی حیات طیبه و ایفای نقشی مؤثر درباز داشتن از انحراف و آلودگی است. امر مهمی که از عهده هرکسی برنیامده و لازمه رسیدن به چنین جایگاهی، برخورداری ازهمه کمالات انسانی و فضایل اخلاقی است. امامان از نسل پیامبر(ص) بهدلیل برخورداری از جایگاه عصمت قادرند فطرت تشنه بشری را سیراب و به هدایت مردمان تا مرحله دستیابی به کمال نقشآفرینی کنند. اگر چه بعد از رحلت پیامبر(ص) اجتماع نوپای مسلمانان گرفتار برخى مشکلات شد که اثرى نامطلوب برروند اوضاع داشت اما نهاد امامت خارج از چهارچوب خلافت توانست تأثیر عمیقی بر رشد جامعه از همه جهات داشته باشد. به گونهای که با قطعیت میتوان گفت؛استوارى و شکوفایى جوامع اسلامى، مستقیم وغیر مستقیم مرهون موضع گیرها، تدابیر و سیره الهام بخش جانشینان پیامبر اسلام(ص) میباشد. آنان با روشهاى بسیار مدبرانه، اصل و اساس دین را نجات داده و با فداکارى، صبر، موعظه و حتى با شهادت و تحمل اسارت توانستند تحرکى نوین به جامعه اسلام بخشیده و آن را به پیش برند.
جانشینان پیامبر اکرم(ص) با وجود آنکه حاکمان همواره آنان را در طول حیاتشان زیر نظر قرار داده و آنان را رقباى اصلى در باقی بودن برقدرت تلقى نمودند، توانستند موفق به ایفاى نقش الهى خود شده و در مقابل انحرافات، مواضع اصولی اتخاذ کنند تا نور هدایت و شمع الهى همواره در مسیر افکار مسلمانان روشن بماند. از این رو، مىتوان دوران امامت را به چند مرحله حساس تقسیم کرد که هر یک از این دورهها رهاورد و ثمرات ویژه اى را در طول تاریخ اسلام به وجود آوردند تا براى همیشه اصل و اساس دین در برابر انحرافات مختلف مصون بماند.
از اینرو در دورهای با انحرافات و بدعتها به مقابله پرداخته - دوره امام علی(ع)- و در مقطعی ابتدا با صلح، آنگاه با قیام و جهاد و شهادت استمرار بخش حقیقت دین بودند- دوره امام حسن و امام حسین(ع) - و زمانی نیز درقالب دعا و مناجات حقایق دین را تعلیم فرمودند- دوره امام سجاد(ع). ائمه دین در شرایطی که میرفت تا دین در لابلای خرافه، بدعت، نادانی، کج فهمی و فرقهسازی خفه شود با تأسیس دانشگاه دینی به تعلیم معارف دین پرداختند – دوران امام محمد باقر وامام جعفر صادق(ع)- تا آنجا که پیشوایان سایر مذاهب نیز ازافتخار خوشه چینی از مکتب اهل بیت(ع) برخوردار شدند.
جانشینان پیامبر خاتم(ص) مرحله به مرحله ضمن مواجهه با انحراف حکام و یا رویارویى با بدعتها و انحرافات وحدت امت اسلامى را حفظ نمودند.
در همین مسیر، پیشوایان دین با انحراف برخی مکاتب و نحله هاروبه رو شده و با مشخص نمودن نشانه هاى اسلام راستین و معرفى آن، به مقابله با انحراف پرداختند. مرحلهای که در دوران امام باقر(ع) شکل گرفت اما در دوران امام موسی کاظم(ع) به اوج خود رسید. از این مقطع به بعد مکتب اهل بیت(ع) تفاوتهایش با سایر مذاهب آشکار شده ومکتب امامیه با مشخصات ویژه خودشناخته شد. در این دوره با آشکار شدن هر چه بیشتراحکام تشیع و مقررات آن و وسعت یافتن معارف آن فعالیتهاى فرهنگى جدیدی از دوران امام رضا( ع) آغاز شد که میتوان از این دوره با عنوان عمق و غنا بخشیدن به دین یاد کرد. در ادامه این دوره که با تهاجمات فرهنگى مختلف و شبهات دینى مواجه بود امامان شیعه با تربیت شاگردان در علوم مختلف و فرستادن آنها به نقاط گوناگون براى مبارزه با تهاجمات فرهنگى و مکتب هاى مختلف کلامى و فقهى به پاسداری از دین پرداختند و جامعه را از آسیبهای فکرى مختلف مصون داشتند.
در مرحله بعد توجه اهل بیت ( ع ) به اداره پایگاه مردمى و حمایت از موجودیت دین و تربیت نسلی ازنخبگان بهعنوان پیشگامان مؤمن و طلیعه دارانى با ایمان در مقابل تلاشهاى حکومت گران ظالم بود که با سختگیرىهای بسیار همراه بود که یکى از دلایل اصلى آن فرا رسیدن دوران غیبت حضرت صاحبالزمان(عج) بود. یکى از اقدامات مهم جانشینان پیامبر در این دوره ایجاد نهاد وکالت و نیابت در تمام نقاط جهان اسلام بودکه در دوره غیبت صغرى تکامل یافت.
عکس نوشت
اختتامیه دهمین جشنواره فیلمهای ایرانی استرالیا، شامگاه ۲۸ تیرماه با حضور سفیر استرالیا در تهران، هیأت داوران، برگزیدگان و هنرمندان برگزار و فیلم «خورشید» مجید مجیدی برگزیده این دوره جشنواره شد. علاوهبر این جایزه، این فیلم انار طلایی بهترین کارگردانی (مجیدی مجیدی) و بهترین بازیگر مرد (جواد عزتی) را از آن خود کرد. سمیرا حسنپور (سه کام حبس)، صدف عسگری (یلدا)، بابک کریمی (سینما شهرقصه)، آیدا پناهنده و ارسلان امیری (تی تی)، کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری (سینما شهرقصه) از دیگر برگزیدگان این رویداد بودند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
به سینمای کودک رسیدگی و توجه شود
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
رنجِ دشمنی میزداید
-
امید به زندگی در دستان زنان روستایی
-
گوشه پر شده خاطرهها
-
جانشینان پیامبر؛ پاسداران هویت دین
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین