«ایران» از مشکلات کارگران ساختمانی حادثه دیده و لزوم توجه جدی به این قشر گزارش می دهد
بازی با مرگ بدون بیمه
بیمه و ایمنی محیط کار از مهمترین دغدغه های کارگران ساختمانی است
محدثه جعفری
خبرنگار
همه چیز در کسری از ثانیه اتفاق افتاد. چشم که باز کردم باورش غیرممکن بود گویی دنیا به یکباره روی سرم خراب شده است میخواستم فریاد بزنم اما بغض راه گلویم را بسته و نفس کشیدن برایم سخت شده بود، چه کسی باور میکند؟
به این بخش از حرفهایش که رسید مکث کرد؛ یک لحظه، یک غفلت، یک سهلانگاری دنیایش را خراب کرد. دنیای ساده کارگری که صبح به امید کسب روزی از خانه خارج میشود و با اندک درآمدش روزگار میگذراند اما اکنون همین کار را هم نمیتواند انجام دهد.
علی متولد سال 46 است و ساکن یکی از مناطق اطراف پایتخت، حرفهاش جوشکاری و محل کارش ساختمانهای در حال ساخت هستند اما از بد حادثه او نیز به جمع حادثهدیدگان ناشی از کار میپیوندد.
آقای طاهری برایم از روز حادثه میگوید: صبح مثل همیشه روی داربست ساختمانی که در حال ساخت بود رفتم، محیط کارم نزدیک به سیمهای برق فشار قوی بود، یک لحظه نمیدانم چه شد که میله آهنی که در دست داشتم به سیم برق برخورد کرد و از فاصله ۹ متری به زمین پرتاب شدم و از هوش رفتم. به هوش که آمدم دریافتم به علت وصل شدن به برق فشار قوی دست چپم از مچ قطع شده و دیگر نمیتوانم کار کنم.
دنیا با من یار نبود چرا که مثل بیشتر کارگران ساختمانی بیمه نبودم و نتوانستم حقی را که از من ضایع شد دریافت کنم. پیگیر شدم تا از محل کارم غرامتی دریافت کنم اما گفتند چون ساختمان بیمه نبوده نمیتوانید غرامت حادثهای را که دیدهاید دریافت کنید. به زبان خودمان بگویم که دستم به هیچ جا بند نبود و هیچ کسی حاضر به پرداخت خسارت نشد. آن زمان که مشغول حرفه جوشکاری بودم بارها مراجعه کردم تا بیمه شوم اما هر بار گفتند سهمیه برای بیمه کارگران ساختمانی نداریم. من در بازی بیمه و حادثه مهره سوختهام. سال 94 بود که از شغل جوشکاری به دستفروشی روی آوردم. همسر و چهار فرزند دارم اگر میخواستم خودم را غرق در اندوه اتفاقی که رخ داد کنم زندگیام از آنچه بود سختتر میشد.
با اندک پساندازی که داشتم وسایلی را تهیه کردم و در تهران دستفروشی میکنم البته درآمد قابل قبولی نیست اما با همان اندک درآمد صورتمان را سرخ نگه میداریم تا اطرافیان متوجه وخامت روزگارمان نشوند، البته دستفروشی هم برایمان سخت شده، دیروز مأموران شهرداری بساطم را جمع کردند و همان اندک وسایلی را که برای فروش تهیه کرده بودم با خودشان بردند، حالا من ماندهام و خرج زن و بچه و اجاره خانه.
از او پرسیدم آیا به عضویت سازمانهای حمایتی مثل بهزیستی درآمدهاید که در پاسخ میگوید: خانم ما آبرو داریم صورتمان را با سیلی سرخ نگه میداریم تا رنگ پریدگی رخسارمان رسوایمان نکند، هیچ وقت نتوانستم حتی یک قدم به سمت سازمان های حمایتی بردارم و طلب کمک کنم.
حفاظ نبود، فلج شدم
اکنون پیرمردی ۷۰ ساله است و یادآوری حادثه همچنان برایش ناخوشایند بود. شاید سالهای سال است که از آن روز شوم میگذرد اما تک تک این روزها و ساعتهایی که گذشته عمر مردی است که با یک تکه آجر به سیاهی کشیده شد. مردی که دیگر نتوانست نانآور خانوادهاش باشد. علیاکبر نصیرالاسلامی ساکن روستایی از شهرستان خمین است. مردی عیالوار با ۷ بچه؛ او با لهجه زیبای روستاییاش برایمان از روزی میگوید که مثل همیشه بود اما پایان خوشی نداشت: سال 79 هنگامی که روی ساختمانی در تهران مشغول کار بودم از فرط خستگی برای چند دقیقه نفس چاق کردن روی زمین، کنار ساختمانی که در آن مشغول کار بودم نشستم، ساختمان دارای تورهای ایمنی و حفاظ برای جلوگیری از سقوط اشیا بر زمین نبود. کلاه ایمنی هم نداشتیم که بر سر بگذارم تا آسیب نبینم همه چیز در چند صدم ثانیه اتفاق افتاد؛ تکه آجری از بالای ساختمان به پایین پرت شد و به سرم اصابت کرد و یک عمر خانهنشینم کرد.خدا را شاکرم که بیمه داشتم و توانستم اندک حقوقی از بیمه دریافت کنم و با کلی دوندگی و شکایت از کارفرما مبلغی را بهعنوان خسارت بگیرم اما ای کاش ساختمان داربست و حفاظ داشت تا جلوی سقوط آن آجر کذایی را میگرفت. اصابت آن تکه آجر سبب شد ضربه مغزی شوم و نصف بدنم فلج شود.
غفلت از آموزش اصول ایمنی به کارگران
هادی مولایی، کارشناس کارگری در گفتوگو با «ایران» از مشکلات کارگران ساختمانی بهدلیل نبود بیمه و حوادث ناشی از کار میگوید: ضعیفترین و مظلومترین قشر کارگران در کشور، کارگران ساختمانی هستند چرا که نه کارفرمای مشخصی دارند و نه محل کار ثابتی، هیچ نهاد و ارگانی هم از آنها حمایت نمیکند. کارگران ساختمانی اگر امروز کار نکنند فردا نانی برای خوردن نخواهند داشت، آنها از نظر امنیت شغلی هم هیچ پشتوانهای ندارند. کار ساختمانی باید جزو مشاغل سخت و زیانآور باشد اما در کشور ما نه تنها جزو مشاغل سخت و زیانآور نیست بلکه کارگران ساختمانی نسبت به دیگر کارگران هم باید بیشتر کار کنند تا بازنشسته شوند.
همه کارگرانی که در بخشهای مختلف کشور مشغول به کار هستند بعد از ۳۰ سال خدمت بازنشسته میشوند اما این در حالی است که کارگران ساختمانی باید ۳۵ سال کار کنند تا بتوانند مزه بازنشستگی را بچشند.
در کشورهای دیگر اما کارگران ساختمانی بعد از ۱۴ الی ۱۷ سال کار مشمول مشاغل سخت و زیانآور میشوند، اما در سازمان بیمه تأمین اجتماعی، کشور برای بیمه شدن کارگران ساختمانی، سهمیه در نظر گرفته است که تعداد کثیری از کارگران ساختمانی بعد از سالها کار و خدمت هنوز مشمول این سهمیه نشدهاند و بیمهای ندارند به عبارتی قشری از کارگرانی بیمه ندارند که درست نوک پیکان حوادث شغلی قرار گرفتهاند.
وی ادامه میدهد: امیدواریم هرچه زودتر تکلیف پوشش کامل بیمه کارگران ساختمانی مشخص شود چرا که هر روزی که کارگر بیمه نشدهای دچار حادثه ناشی از کار شود، نمیتواند از هیچ حمایتی برخوردار باشد و زندگی خود و خانوادهاش نابود خواهد شد. ارتباط مستقیمی با افراد و خانوادههایی که دچار آسیب ناشی از کار شدهاند داریم و میدانیم این گروه از شهروندان در این اوضاع و شرایط اقتصادی کشور که هر روز شاهد گرانی و افزایش قیمت محصولات هستیم با چه مشقتی روزگار میگذرانند. ای کاش نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی سری به خانوادههای آسیبدیده کارگران ساختمانی میزدند تا دریابند هر روزی که این قانون دیرتر تصویب شود چقدر خانوادهها متحمل درد و رنج خواهند شد.
مولایی با اشاره به عدم رعایت اصول ایمنی در کارگاههای ساختمانی بیان میکند: در بحث رعایت اصول ایمنی میان کارگران ساختمانی باید بگویم ۹۹ درصد کارگران بهصورت سنتی کار را فرا گرفتهاند و آموزش اصولی برای رعایت نکات ایمنی در حین کار ندیدهاند به عبارتی چیزی با عنوان ایمنی در کار به این افراد آموزش داده نشده است و هیچ ارگانی هم مسئولیت آموزش ایمنی به کارگران ساختمانی را برعهده نمیگیرد. سازمان فنی و حرفهای آموزش مهارت حرفهای به افراد میدهد اما باید دید چند نفر از کارگران ساختمانی میتوانند از پس هزینه کلاسها برآمده و گواهی کسب مهارت دریافت کنند.کارشناس کارگری میافزاید: با توجه به اینکه شیوه آموزش کارهای ساختمانی در کشور ما بهصورت سنتی انجام میشود و با بررسی آمار حادثهدیدگان از لحاظ سن و سابقه کار در تخصص خودشان در نمییابیم که چرا حوادث معمولاً برای افرادی اتفاق افتاده که تجربه کاری بالایی دارند و به قولی اوستا کار محسوب میشوند.
مولایی با بیان آنکه نیاز ضروری برای کارگران ساختمانی آموزش است، میگوید: سازمانها و نهادهای مربوطه باید در این عرصه گام بردارند و با مراجعه به کارگاههای ساختمانی یا ایجاد کلاسهای رایگان برای آموزش اصول ایمنی به کارگران ساختمانی از ایجاد حوادث ناشی از کار جلوگیری کنند اما این آموزشها نمیتواند نبود بیمه برای این قشر را جبران کند. بحران بیمه همچنان برای کارگران ساختمانی وجود دارد و اگر فردی حادثه ببیند و بیمه نباشد عملاً روزگارش سیاه شده است زیرا کمتر از 10 درصد از کارفرمایان اصول ایمنی را رعایت میکنند و کمتر از 2درصد از کارگران از امکانات ایمنی بهرهمند هستند.
این کارشناس کارگری در پایان صحبتهایش بیان میکند: کارگرانی که بیمه هستند هم نمیتوانند از همه تسهیلات بیمه همچون بیمه بیکاری بهرهمند شوند. یک کارگر ساختمانی بهطور میانگین 15 روز از هر ماه را مشغول کار است و در هر شرایطی باید حق بیمه سهم خود را پرداخت کند. در ایام شیوع کرونا و با تعطیلی بیشتر کسب و کارها بسیاری از کارگران ساختمانی هم بیکار شدند اما هیچ حمایتی از کارگران ساختمانی دراین مدت صورت نگرفت.
بیمه کارگران ساختمانی بزودی به رأی گذاشته میشود
این روزها اصلاحیه ماده ۵ بیمه کارگران ساختمانی به مطالبه اصلی قشر بزرگ و شریف کارگران ساختمانی و فعالان صنفی تبدیل شده است. حدود سه سال و سه ماه است که این بخش از قانون بیمه کارگران ساختمانی در انتظار رأی نمایندگان خانه ملت است اما هنوز چراغ سبز را از نمایندگان دریافت نکرده است. سال گذشته اصلاحیه ماده 5 به صحن رسید اما با ایراداتی روبه رو شد و به کمیسیون برای رفع این ابهامات و ایرادات بازگشت. اصلاح ماده ۵ بیمه کارگران ساختمانی بعد از رفع ابهامات همچنان بلاتکلیف باقی مانده و زمان دقیق بررسی آن در صحن مجلس مشخص نیست.
حسن لطفی سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «ایران» با اشاره به اصلاحیه ماده 5 قانون بیمه کارگران ساختمانی میگوید: سال گذشته این اصلاحیه به صحن علنی مجلس ورود پیدا کرد و با ایراداتی همراه شد، این امر سبب شد اصلاحیه این ماده قانونی دوباره به کمیسیون اجتماعی بازگردد تا ایرادات وارده برطرف شود که در فروردین ماه این جلسه برگزار شد و مشکل اصلاحیه قانون بیمه کارگران ساختمانی را رفع کردیم. حال این ماده قانونی در نوبت بررسی هیأت رئیسه قرار دارد تا به صحن علنی مجلس برای رأیگیری مجدد وارد شود.
وی ادامه میدهد: با بررسیهای ما در کمیسیون اجتماعی قولهایی دادند تا اصلاحیه ماده 5 قانون بیمه کارگران ساختمانی هرچه زودتر به صحن علنی کشیده شود. اما ناگفته نماند که هم اکنون هم کارگران ساختمانی بسیاری تحت پوشش بیمه هستند و با اصلاح شدن این قانون میتوانیم همه کارگران ایرانی را تحت پوشش بیمه درآوریم.
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با بیان آنکه در تلاش هستیم در هفتههای آینده این اصلاحیه قانون ماده 5 بیمه کارگران ساختمانی به صحن مجلس برای رأیگیری وارد شود، میگوید: این قانون بارمالی برای دولت نخواهد داشت و با تصویب شدن آن منابع مالی خوبی برای سازمان تأمین اجتماعی ایجاد خواهد شد تا بتوانند همه کارگران ساختمانی را بیمه کنند و تلاش ما بر این است که تا دو هفته آینده این قانون در صحن علنی به رأی نمایندگان خانه ملت گذاشته شود.
گزارش «ایران» از شبکه مجازی دانشآموزی شاد، از آغاز تا اکنون
سرانجام «شاد» در پایان کرونا چیست؟
اکرم رضایی ثانی
خبرنگار
شبکه ملی دانشآموزی شاد اردیبهشت سال ۹۹ افتتاح و تا اواخر همان سال سه نسخه جدید از آن رونمایی شد. در ابتدا برای شبکه شاد اهداف و برنامههای متعددی تعریف شد، بدین شکل که دانشآموزان در فضایی امن از برنامههای غنی آموزشی استفاده خواهند کرد. در حالی که توسعه اینترنت در سراسر کشور بهصورت متوازن نبود و طبق آمار آموزش و پرورش حدود ۱۲ میلیون دانشآموز در شاد ثبتنام کردند و هویت سه میلیون نفر دیگر در شاد ثبت نشد که علت عمده آن عدم دسترسی به اینترنت و تلفن همراه اندروید بوده است.
موضوع دیگری که درباره شبکه شاد به نسبت کیفیت آن مطرح بوده، هزینههایی است که برای طراحی این اپلیکیشن صرف شد. پیشتر سید حسن الحسینی مشاور وزیر و مسئول شبکه آموزشی دانشآموز (شاد) در گفتوگو با میزان، درباره هزینههایی که برای شبکه شاد صرف شده اعلام کرده بود: «هزینههای این نرمافزار از طرف آموزش و پرورش کاملاً صفر است در واقع هیچ هزینهای از جانب آموزش و پرورش صورت نگرفته و توسط هیچ خیری هم برای این برنامه هزینه نشده است. سرمایهگذاریها توسط اپراتورهای مخابراتی انجام شده و آموزش و پرورش مستقیماً حتی یک ریال هم هزینهای برای طراحی شاد نکرده است در واقع سرمایهگذاری از طرف آموزش و پرورش صورت نگرفته و سرمایهگذاری از طرف اپراتورهای مخابراتی بوده با این هدف که آموزش تعطیل نشود.»
شاد در دوران کرونا میزبان دانشآموزان زیادی بود اما بهدلیل اختلالات متعددی که در این شبکه مشاهده شد، بسیاری از دانشآموزان و معلمان بعد از انجام حضور و غیاب در کلاسهای مجازی شاد به اپلیکیشنهای دیگری کوچ میکردند. سرعت پایین شبکه شاد و باگهایی از جمله تأخیر در رؤیت پیام با وجود زمان محدودی که معلم برای پاسخگویی در اختیار دانشآموزان میگذاشت از مهمترین ایرادات شبکه مذکور بود.
شاد مدتی اقدام به برگزاری کنفرانسهای آنلاین کرد اما در این مورد نیز بهدلیل قطع و وصلهای مکرر، چندان موفق نبود. از طرفی قول داده شده بود این اپلیکیشن برای دانشآموزان و معلمان رایگان باشد اما در ابتدای استفاده از آن بسیاری از والدین نسبت به هزینههایی که برای تهیه بسته اینترنتی جهت حضور در شاد صرف کرده بودند، گلایه داشتند. در آن برهه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات رایگان شدن شاد را اعلام کرده بود اما اکثریت دانشآموزان بهصورت متفقالقول از کاهش هزینه اینترنت در زمانهای استفاده از شاد خبر دادند.
امنیت شبکه شاد کافی نبود
یکی از استدلالهایی که آموزش و پرورش بر استفاده از شاد داشت فضای امن آن بود، مسئولان آموزش و پرورش معتقد بودند سایر بسترهای فضای مجازی به اندازه شبکه شاد امنیت ندارد و چون این بستر کاملاً ملی است، امنیت بیشتری دارد. با حضوری شدن آموزش، نقش شاد به نسبت قبل کمرنگتر شد تا اینکه اخیراً خبر هک شدن اطلاعات برخی کاربران این شبکه از سوی پلیس فتا اعلام شد.
سرهنگ داوود معظمی گودرزی رئیس پلیس فتای تهران بزرگ درباره کلاهبرداریهایی که از طریق شبکه شاد صورت گرفته بیان کرد: بهدنبال مراجعه چندین نفر از شهروندان به پلیس فتای تهران بزرگ و اعلام شکایتی مبنی بر دسترسی غیرمجاز به حساب کاربریشان در شبکه اجتماعی تلگرام و کلاهبرداری از دوستان آنان، رسیدگی به موضوع بهصورت ویژه در دستور کار کارآگاهان پلیس فتای تهران بزرگ قرار گرفت. در تحقیقات اولیه مأموران مشخص شد که مجرمان با ایجاد چندین اکانت در شبکه شاد با نام اپراتور پشتیبان پیامی تحت عنوان حذف حساب کاربری برای کاربران ارسال کرده و افراد را ترغیب کردهاند برای تأیید هویت خود، کد پنج رقمی را که از طریق پیامک برای آنها ارسال شده به اپراتور پشتیبان ارسال کنند. غافل از اینکه این کد، همان رمز تأیید ورود به تلگرام این افراد بوده و افراد سودجو از این طریق اقدام به هک حساب تلگرام این افراد کرده بودند.
گودرزی افزود: پس از ارسال کد برای سارقان توسط کاربران شبکه آموزشی شاد که عموماً قشر نوجوان بودند، این افراد شیاد با دسترسی غیرمجاز به شبکه اجتماعی تلگرام شاکیان، اقدام به سوءاستفاده از شماره تلفن و هویت آنها کرده و با ارسال پیام اقدام به کلاهبرداری از مخاطبان و دوستان این افراد کردهاند. تاکنون تعداد شاکیان ۱۰۰ نفر بوده ولی تعداد آنها رو به افزایش است.
گودرزی با اشاره به انجام بازجویی از دو متهم دستگیر شده، گفت: این دو نفر پس از رویارویی با ادله دیجیتال به جرم خود اعتراف کردند. همچنین در جریان بررسیهای انجام شده مشخص شد که این افراد پس از هک حساب تلگرام شاکیان به دوستان آنان پیام داده و درخواست وجه نقد کردهاند که از این طریق بیش از ۲۰ میلیارد ریال کلاهبرداری کرده بودند.
پس از این اتفاق علی کاظمزاده در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به پرسشی مبنی بر نحوه شناسایی و مقابله با هکرها و کلاهبرداری در پوشش پشتیبان «شاد» اظهار کرد: تیم فنی و پشتیبانی شاد در هماهنگی کامل با پلیس فتا و نهادهای نظارتی بهصورت روزانه استعلامها و گزارشهایی را رد و بدل میکنند.
علی امرایی عضو کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت کشور در گفتوگو با «ایران» درباره کارکرد شبکه شاد گفت: با توجه به مجازی شدن کلاسهای آموزش و پرورش و دانشگاهها ما باید یک شبکههایی را بهصورت مجازی در نظر میگرفتیم تا دانشآموزان بتوانند در این شبکهها حضور پیدا کنند و بهصورت مجازی به کلاس درس متصل شوند تا از تحصیل باز نمانند.
وی ادامه داد: باید از قبل به فکر این کار میافتادیم همانطور که در کشورهای دیگر آموزش مجازی فقط بسته به شرایط خاص و حاد در جامعه و کشورشان نیست. آموزش مجازی میتواند بهصورت مشترک حضوری و مجازی ادامه یابد و اینکه باید زیرساختهای این برنامه بهصورت کامل اصلاح شود، شکی در آن نیست زیرا به آن نیاز داریم. اکنون با فروکش کردن کرونا نباید فکر بستن شبکههای آموزشی باشیم، باید مشکلات نرمافزارهایی مانند شاد و هر شبکه دیگری که دانشآموزان را به تحصیل متصل کند، مرتفع شود.
امرایی ادامه داد: یکی از مشکلات شبکه شاد موضوع اینترنت است؛ متأسفانه در برخی نقاط کشور سرعت اینترنت مناسب نبود و به همین خاطر دانشآموزان نمیتوانستند به کلاسهای آنلاین وصل شوند، اگر هم وصل شدند کیفیت مناسبی نداشتند و نمیتوانستند حرف معلم و مطالبی را که از طرف معلم منتشر میشود به خوبی گوش بدهند.
وی در ادامه گفت: مشکل دیگر برخی دانشآموزان این بود که اصلاً به اینترنت دسترسی نداشتند. من این را در مناطق محروم به عینه دیدهام. خیلی از دانشآموزان مناطق محروم حتی با گوشی هوشمند آشنایی هم ندارند که باید برای تأمین آن با ارگانهای دیگر هماهنگ میشدند. آموزش و پرورش باید راهحلی فراتر از شبکه شاد برای رسیدگی به دانشآموزان مناطق محروم داشته باشد.
ارتقای شبکه شاد از واجبات است
عضو کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت کشور ادامه داد: شبکه شاد مشکلات زیرساختی دارد که موجب هک خواهد شد؛ این مسأله چندین بار هم در استانهای مختلف رخ داده است. به هر حال هک آسیبهای خاص خودش را دارد مثلاً افرادی که اقدام به هک کردند موضوع کلاسهای درسی را تغییر دادند. در واقع این شبکه باید بتواند ۱۵ میلیون دانشآموز را پوشش دهد. بنابراین لازم است امنیت کافی برای مدیران، معلمان و دانشآموزان داشته باشد. پس ارتقای زیرساخت این شبکه از واجبات است کما اینکه با فروکش کردن کرونا ما باز هم به این شبکهها نیازمندیم.
وی بیان کرد: آشنایی کامل و کافی معلمان و والدین نسبت به استفاده از فضای مجازی ضرورت دارد زیرا بعضاً در شبکههای مجازی برخی صوتها و فیلمها که از سوی معلم، والدین و حتی دانشآموزان ضبط شده مورد تمسخر سایرین قرار گرفته است. لازم به ذکر است که تولید محتوا کار دشواری است و باید یک ابزارهایی در اختیار مدیران و معلمان قرار بگیرد تا تولید محتوا به سهولت انجام شود.
امرایی در پاسخ به این سؤال که آیا آموزش و پرورش نباید نسبت بهعدم استقبال از شاد پاسخ بدهد، گفت: حتماً باید پاسخگو باشند و شبکه را ارتقا دهند. علت اینکه استقبال زیادی از شبکه شاد نمیشود باید مشخص گردد. همچنین باید برای آن دسته از والدینی که به جای دانشآموزان پیغام میگذارند و در کلاسها شرکت میکنند راهکاری اندیشیده شود تا دانشآموز بهصورت مستقیم با معلم صحبت کند نه اینکه والدین کارهای دانشآموزان را انجام دهند.
عضو کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت کشور در پایان تأکید کرد: آموزش و پرورش باید درک کند جمعیت دانشآموزان کشور را از طریق چه سیستمی به کلاسهای درس مرتبط کند. شبکه شاد نباید باعث شود حتی یک دانشآموز بهدلیل نداشتن تلفن همراه، نبود اینترنت مناسب وعدم آشنایی با تلفن همراه اقدام به ترک تحصیل کند. البته این نیز دیده شده که افرادی هستند که همه این امکانات را دارند اما در این شبکه حضور پیدا نمیکنند. این مورد باید کارشناسی شده و بررسی شود دقیقاً چه اتفاقی در شاد میافتد که برخی تمایل مثبت به آن نشان نمیدهند. شبکه شاد باید در آینده آموزش و پرورش را جلو ببرد زیرا آموزش مجازی بخش جداناپذیری از آموزش چه در مدارس و چه در دانشگاهها شده است.
در یک جمع بندی می توان گفت لازم است یک تیم بازرسی برای بررسی وضعیت و اهدافی که شبکه شاد در ظاهر به آن نرسیده است از سوی یک نهاد بالادستی برای این امر تشکیل شود. شاید طبق گفته الحسینی، هزینهای از سوی آموزش و پرورش برای شاد صرف نشد اما شرکتهای اپراتور قطعاً برای آن هزینه کردند که نتایج آن حداقل برای والدین و دانشآموزان مقبول نبوده است.