گروه حوادث/  پسر جوان که مدعی است برای درمان خواهرش پول نزول کرده بود وقتی نتوانست پول را برگرداند تصمیم به اخاذی با پوشش مأمور پلیس گرفت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، روز گذشته مرد جوانی هراسان خود را به کانکس مأموران کلانتری 181 وردآورد رساند و گفت: در حال مکالمه با تلفن همراهم بودم که مردی به طرفم آمد و خودش را پلیس معرفی کرد. مدعی بود که گوشی تلفن همراهم سرقتی است. به او گفتم این گوشی را از مغازه معتبری خریداری کرده‌ام و جعبه و کاغذ خرید دارم. اما او اصرار داشت که گوشی سرقتی است و باید از مرکز استعلام بگیرد.
مرد جوان ادامه داد: از آنجایی که مطمئن بودم گوشی سرقتی نیست، به ناچار آن را در اختیار مرد ناشناس قرار دادم. او شروع به شماره‌گیری با گوشی کرد و بعد هم انگار تلفنی با شخصی صحبت می‌کند گفت استعلامات ما از مرکز نشان می‌دهد که گوشی شما سرقتی است و باید همراه من به اداره پلیس بیایید. به او گفتم اشتباه می‌کنید، گوشی سرقتی نیست. بعد از کلی صحبت مأمور جوان گفت پس 
دو و نیم میلیون تومان به من بده تا من هم ماجرای سرقتی بودن گوشی‌ات را گزارش نکنم. به او گفتم الان این مقدار پول ندارم. او یک ساعت به من فرصت داد تا دو و نیم میلیون را فراهم کنم و گوشی تلفن همراهم را نیز پیش خودش نگه داشت. قرار شد بعد از یک ساعت من به همانجا برگردم و با پرداخت پول به صورت نقدی، گوشی‌ام را پس بگیرم. به سمت خانه برگشتم تا این پول را تهیه کنم اما به نظرم آمد که تمام این ماجرا ساختگی است و با خودم گفتم اگر واقعاً مرد ناشناس مأمور باشد قطعاً کلانتری از این ماجرا با خبر است. بعد به خانه رفتم کارتن گوشی تلفن را برداشتم تا ثابت کنم که گوشی را خریده‌ام و سرقتی نیست.

دستگیری در محل ملاقات
پس از شکایت مرد جوان مأموران کلانتری وردآورد، راهی محل قرار شدند. آنها پس از آموزش‌های لازم به شاکی، موفق به دستگیری مأمور قلابی شدند.
متهم 20 ساله در تحقیقات به سرقت به شیوه مأمور قلابی اعتراف کرد و به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار داده شد و تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان احتمالی ادامه دارد.

گفت‌و‌گو با متهم
چرا از مردم اخاذی می‌کردی؟
چاره‌ای نداشتم. برای درمان بیماری خواهرم مجبور شدم 13 میلیون تومان نزول بگیرم. راستش را بخواهید به هر کسی فکرش را کنید رو  زدم اما کسی به من که هیچ کار و کاسبی ندارم صد هزار تومان هم قرض نمی‌داد به همین خاطر نتوانستم این پول را برگردانم. به خودم که آمدم 13 میلیون تومان به 26 میلیون تبدیل شده بود اگر پول را نمی‌دادم مرد نزول خوری که از او پول گرفته بودم سفته‌هایم را به اجرا می‌گذاشت و من به زندان می‌افتادم.
شگردت برای سرقت چه بود؟
لباس مأمور پلیس خریدم و در خیابان‌های خلوت پرسه می‌زدم. با دیدن کسی که در حال صحبت با تلفن بود به سمتش می‌رفتم. دقت می‌کردم که گوشی تلفن همراهش مدل بالا باشد. به مالباخته می‌گفتم که مأمور هستم و به ما گزارش شده که گوشی شما سرقتی است. بعد هم به این بهانه که گوشی سرقتی است و باید همراهم به مقر پلیس بیاید، آنها را می‌ترساندم و در نهایت هم با ترفند اینکه اگر پول بدهی از گزارش سرقتی بودن، چشم‌پوشی می‌کنم، از آنها پول نقد می‌گرفتم. 
این شیوه را از کجا یاد گرفتی؟
یک روز در فضای مجازی با کلیپی مواجه شدم. مردی خودش را مأمور معرفی می‌کرد و به این شیوه اقدام به سرقت می‌کرد. کلیپ جرقه‌ای در ذهنم زد و تصمیم گرفتم من هم به این شیوه بدهی‌ام را پرداخت کنم.
سابقه داری؟
نه. من هیچ سابقه کیفری ندارم. اما اگر از این شیوه پول را فراهم نمی‌کردم به زندان می‌افتادم حالا هم معلوم نیست در نبود من چه بلایی سر خانواده‌ام می‌آید.

گروه حوادث/  سه مرد جنایتکار که پس از ربودن پسر نوجوان زرین‌دشتی به وی تعرض کرده بودند در دادگاه کیفری یک استان فارس به اعدام، حبس و شلاق محکوم شدند.
حجت‌الاسلام والمسلمین سید کاظم موسوی، رئیس کل دادگستری استان فارس با اعلام این خبر گفت: عاملین تعرض به نوجوان زرین‌دشتی در شهریور امسال پس از شناسایی و دستگیری در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان فارس مستقر در شهرستان داراب محاکمه و پس از رسیدگی دقیق به این پرونده مهم، عاملین تعرض به اشد مجازات محکوم شدند. یک نفر از سه متهم این پرونده که عامل اصلی تعرض به این نوجوان ۱۶ ساله بود در دادگاه از باب آدم‌ربایی به ۱۰ سال حبس و به لحاظ تعرض به اعدام محکوم شد و دو متهم دیگر نیز هر کدام به ۱۰ سال حبس تعزیری، صد ضربه شلاق و همچنین دو سال تبعید محکوم شدند.رئیس کل دادگستری استان با بیان اینکه اقدام مجرمانه و غیرانسانی این سه متهم باعث برانگیخته شدن احساسات عمومی مردم به‌ صورت گسترده شد، گفت: این پرونده به‌ صورت ویژه و خارج از نوبت در دستور رسیدگی دادگستری فارس قرار گرفت و در کمتر از دو ماه احکام قاطع در خصوص این متهمین توسط محاکم کیفری یک استان صادر شد. رأی صادره قابل فرجام‌خواهی در دیوان‌عالی کشور است.
 رئیس کل دادگستری استان فارس با تأکید بر اینکه دستگاه قضایی به واکنش مردم و برانگیخته شدن احساسات عمومی در خصوص تعرض غیرانسانی به این نوجوان و مرگ غم‌انگیز وی پس از این حادثه توجه ویژه دارد، گفت: در عین حال فرایند قضایی در این خصوص تابع قانون آیین دادرسی کیفری است که این روند در خصوص پرونده مذکور مطابق مقررات تسریع شد.
گفتنی است اواخر شهریور امسال یک نوجوان ۱۶ ساله اهل زرین‌دشت استان فارس مورد تعرض سه نفر از جمله کارفرمای خود قرار گرفت که پس از این واقعه اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد.

گروه حوادث/  زن جوان که در پرونده مرگ مشکوک همسرش به همراه یک پزشک محاکمه شده بودند از سوی قضات شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران تبرئه شدند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، تابستان سال ۹۵ زن جوانی به نام نسرین از فوت مشکوک همسرش خبر داد. وقتی مأموران پلیس به خانه زن جوان رفتند، پس از بررسی‌های اولیه جسد را با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل کردند.
زن جوان در شرح ماجرا به مأموران گفت: ساعاتی پیش همسرم از سر کار به خانه آمد و حالش خوب بود. پس از آن من و همسر و فرزندم شام خوردیم و دقایقی بعد همسرم روی زمین دراز کشید و حدود ساعت 9شب بود که خوابید. وقتی دیدم از خستگی خوابش برده، رفتم پتویی آوردم تا روی همسرم بیندازم که به یکباره دیدم از دهانش کف بیرون ریخته و نفس نمی‌کشد وقتی دقت کردم، متوجه شدم او فوت کرده و همان موقع هم با اورژانس و پلیس تماس گرفتم.
در ادامه تحقیقات مأموران متوجه شدند که از ماه‌ها پیش نسرین با همسرش اختلافاتی داشته و مدام با هم دعوا می‌کردند.
پزشکی قانونی نیز پس از معاینات لازم جسد در گزارشی اعلام کردند که مرد جوان بر اثر مسمومیت با سیانور فوت کرده است. پس از اعلام این گزارش از سوی پزشکی قانونی پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و پدر و مادر مقتول از عروس‌شان به اتهام قتل شکایت کردند.
با ثبت این شکایت مأموران نسرین را زیر نظر گرفتند و تلفن همراه او را مورد بررسی قرار دادند که مشخص شد وی شب حادثه بیش از 10 بار با پزشکی میانسال در تماس بوده است.
به این ترتیب نسرین بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت و ضمن انکار دخالت در قتل همسرش گفت: ما سال‌ها اختلاف داشتیم چون همسرم مرد خیانتکاری بود و بارها هم با سند به او اثبات کردم که به من خیانت می‌کند اما قصدی برای کشتنش نداشتم و هیچ وقت هم در فکر انتقام گرفتن از او نبودم.
نسرین در پاسخ به این سؤال که چرا شب حادثه پس از آنکه متوجه مرگ همسرش شده بارها با پزشک تماس گرفته، اظهار داشت: من از قبل دکتر را می‌شناختم و ارتباط ما کاری بود و هیچ توطئه‌ای در میان نبود. من فکر می‌کنم همسرم خودکشی کرده است.
بدین ترتیب مأموران پزشک میانسال را دستگیر کردند و او نیز تحت بازجویی قرار گرفت و درباره  تماس‌های مکرر همسر مقتول  گفت: من آن شب تماسی با نسرین نداشتم و اگر هم تماسی بین ما بوده، فقط به خاطر مسائل کاری بوده است.
در این میان مأموران متوجه شدند که اختلاف میان نسرین و همسرش به حدی بوده که وی چند هفته قبل از مرگ همسرش از وی به خاطر نداشتن امنیت جانی شکایت کرده بود. از این رو احتمال جنایت خانوادگی قوت گرفت.
پس از  پایان تحقیقات، برای نسرین به اتهام مباشرت در قتل و برای پزشک میانسال به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه در حالی که مادر قربانی خواستار قصاص عروسش و پزشک میانسال بود، پدر قربانی به جایگاه رفت و با صرفنظر از شکایتش عنوان کرد:  اگر عروسم قصاص شود، نوه‌ام بدون پدر و مادر می‌شود به همین خاطر دیگر نمی‌خواهم  قصاص شود اما خواهان دریافت دیه هستم.
بعد از آنها نسرین به عنوان متهم ردیف اول به جایگاه رفت و گفت: من از ابتدا  بارها گفته‌ام که هیچ نقشی در فوت همسرم نداشتم. من با همسرم اختلاف داشتم اما هیچ گاه راضی به مرگ او نبودم.
پس از آن پزشک میانسال به جایگاه رفت و با رد اتهامش، اظهار داشت: من هم بارها گفته‌ام که نقشی در فوت متوفی نداشتم. موضوع تلفن هم ارتباطی با همسر نسرین نداشته و تنها بحث کاری بوده است. ضمن اینکه من اصلاً همسر نسرین را نمی‌شناختم و ندیده بودم.
در ادامه قاضی به اولیای دم گفت: آیا حاضر هستید قسم بخورید که متهمان پسرتان را به قتل رسانده‌اند؟ یا اینکه حاضر هستید که قسم متهمان را مبنی بر بی‌گناهی آنها بپذیرید؟اما پدر و مادر قربانی پاسخ دادند: خیر حاضر به قسم خوردن نیستیم و  قسم متهمان را هم قبول نداریم.
با پایان جلسه دادگاه قضات بر اساس مدارک و مستندات پرونده و همین طور تحقیقات پلیس عنوان کردند: مدرکی دال بر مجرم بودن دو متهم این پرونده به دست نیامد و در نهایت هر دو را از اتهام قتل تبرئه کردند.

گروه حوادث/ گوشی تلفن همراه جا مانده از سارقان، هویت سردسته باند و ماجرای اجیر کردن دو سارق را برملا کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل مرد میانسالی سوار بر خودرواش در حال عبور از بیابانی در جنوب تهران بود که ناگهان متوجه مرد جوانی شد. او خودرو را در کنار جاده متوقف کرد و مرد جوان را که وضعیت جسمی خوبی نداشت و دست و پایش بسته بود به مرکز درمانی رساند.
مرد جوان پس از بهبودی در تحقیقات به پلیس گفت: کارگر جایگاه سوخت در جنوب تهران هستم و از دوستم که او هم قبلاً در جایگاه سوخت کار می‌کرد، 10 میلیون تومان قرض گرفتم. قرار شد در مدت مشخصی پول را به او برگردانم اما از زمانی که قرار داشتیم کمی گذشت با این حال پول را فراهم کردم و با پژمان، دوستم تماس گرفتم.
او ادامه داد: با او قرار گذاشتم که بدهی‌اش را بدهم. از طرفی 28 میلیون تومان پول صاحب کارم نیز دستم بود که باید به بانک می‌بردم، اما از آنجا که آن موقع بانک تعطیل بود پول‌ها را با خودم برداشتم تا اول وقت فردا به حساب واریز کنم. 
سوار بر خودروی پژوام به محل قرار رفتم، چند لحظه بعد هم پژمان آمد. خواستم 10 میلیون تومانش را بدهم که ناگهان دو پسر جوان در حالی که چاقو در دست داشتند از کنار ما رد شدند. 
در همین لحظه پژمان مخفیانه به آنها اشاره کرد و ناگهان پسرها به سمت ما آمدند و با تهدید دست و پای من و پژمان را بسته و داخل خودروام انداختند. دو پسر جوان سوار خودروی من شدند و به راه افتادند. آنها طوری وانمود می‌کردند که با پژمان هیچ آشنایی ندارند و او را هم مثل من ربوده‌اند. 
بعد از مدتی مرا در بیابانی در جنوب تهران دست وپا بسته رها کرده و پژمان را با 38 میلیون تومان پول و خودرو و گوشی‌ام با خود بردند.
گوشی جا مانده
با شکایت مرد جوان، تحقیقات آغاز شد و شماره پلاک خودروی پژو به کلیه واحدهای گشت پلیس اعلام شد. چند روزی از این ماجرا گذشته بود که خودروی پژو به صورت رها شده در اطراف تهران پیدا شد. 
در بازرسی از خودرو گوشی تلفن همراهی پیدا شد که زیر صندلی راننده افتاده بود.
در بازرسی از گوشی مشخص شد، تلفن همراه متعلق به پژمان، همکار سابق مالباخته است. از سویی تیم تحقیق به پیامک‌هایی رسیدند که نشان از همدستی پژمان با سارقان داشت. در پیامک‌ها پژمان محل قرار، مشخصات مالباخته، نحوه ربودن و نقشه این سرقت را به همدستانش گفته بود. با به دست آمدن این مدارک، تحقیقات برای دستگیری پژمان و دو سارق اجیر شده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت ادامه دارد.

گروه حوادث/ قاچاقچی مواد مخدر که 14 کیلوگرم هروئین را در بطری‌های شامپو جاساز کرده بود و قصد خروج آنها از کشور را داشت توسط پلیس فرودگاه بندرعباس دستگیر شد.
 سردار «محسن عقیلی» فرمانده پلیس فرودگاه‌های پلیس پیشگیری انتظامی کشور با اشاره به هوشمندی و فعالیت شبانه‌روزی کارکنان پلیس فرودگاه‌های کشور به منظور جلوگیری از قاچاق مواد مخدر از طریق خطوط هوایی در خصوص جزئیات این پرونده اظهار داشت: کارکنان مبارزه با مواد مخدر پلیس فرودگاه بندرعباس با بهره‌گیری از تجهیزات کمک بازرسی در بررسی چمدان یک مسافر 14 بطری شامپو که ماده مخدر هروئین به شکل ماهرانه‌ای در آنها جاساز شده بود کشف کردند. در ادامه فردی را که با اجیر کردن چند نفر قصد انتقال مواد مخدر به کشور‌های حوزه خلیج فارس را داشت شناسایی و دستگیر کردند. همچنین مشخص شد متهم با یک دستگاه خودرو سواری به فرودگاه عزیمت کرده که خودروی متهم در پارکینگ فرودگاه مورد بازرسی قرار گرفته و 13 بطری شامپو مشابه کشف شد.سردار عقیلی میزان مواد مخدر کشف شده را 14 کیلوگرم هروئین اعلام کرد و افزود: در این رابطه پنج نفر در خصوص حمل و خروج مواد مخدر دستگیر شدند.

بازداشت مزاحم تلفنی اورژانس اصفهان

گروه حوادث/ مرد میانسالی که مدت‌ها بود برای اورژانس مزاحمت ایجاد می‌کرد با حکم جلب دادگاه بازداشت شد.
فرهاد حیدری، رئیس اورژانس پیش‌بیمارستانی استان اصفهان در خصوص شیوه مزاحمت متهم گفت: این مرد ۵۰ ساله‌ در سه ماهه اول امسال بیش از ۵۵ تماس تلفنی با ۱۱۵ اصفهان داشته که با حکم جلب دادگاه، دستگیر شد.
 وی ضمن اشغال کردن خطوط امدادی ۱۱۵، با دادن شرح حال کاذب و غلط به کارشناسان اتاق فرمان، آمبولانس اورژانس ۱۱۵ را با شرح بیمار اورژانسی به در منزل خود می‌کشاند.
 در این مدت ۱۵ مرتبه نیروهای امدادی اورژانس پس از امدادخواهی کاذب وی برای امدادرسانی به بیمار، به آدرس ذکر شده رفتند و پس از تماس‌های مکرر با امدادخواه و اتلاف وقت اورژانس، فرد مزاحم در را باز می‌کرده و به محض ورود کارشناسان اورژانس برای کمک‌رسانی، در را روی آنها بسته و از در دیگر منزل متواری می‌شده است. 
با پیگیری‌های مرکز اورژانس پیش‌بیمارستانی استان، پس از استخراج گزارش‌ها و مدارک و طرح شکایت در دادگاه، روز سه‌شنبه حکم جلب متهم صادر و این فرد مزاحم بازداشت شد.
حیدری با بیان اینکه درمورد این پرونده، پیگیری‌های قضایی تا صدور حکم نهایی ادامه دارد، گفت: براساس قانون مجازات مزاحمان تلفنی، علاوه‌بر قطع و اقدام به جمع‌آوری منصوبات تلفن، مجرمان به مجازات تعزیری نیز محکوم می‌شوند.

قربانی کیف‌قاپی بعد از 3 ماه جان باخت

گروه حوادث/ مرد میانسال که هنگام درگیری با سارقان خشن به کما رفته بود، پس از سه ماه تسلیم مرگ شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اوایل مردادماه امسال زن جوانی به پلیس مراجعه کرد و از ناپدید شدن پدرش خبر داد. وی گفت: پدرم به نام سهراب همراه با کیف دستی‌اش که مدارک کاری داخل آن بود، برای رفتن به محل کار از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
با شکایت زن جوان، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و مشخصات سهراب را از بیمارستان‌ها و مراکز درمانی استعلام کردند. در استعلامات صورت گرفته مشخص شد، مرد میانسالی با مشخصات سهراب به بیمارستانی منتقل شده است. از خانواده سهراب خواسته شد تا برای شناسایی او به بیمارستان بروند، چرا که مرد میانسال در کما بود و قادر به سخن گفتن نبود.
با شناسایی سهراب از سوی خانواده‌اش، تحقیقات ادامه یافت و در بررسی‌ها معلوم شد که سهراب به‌ دنبال تماس رهگذری با اورژانس به بیمارستان منتقل شده است. 
بدین‌ترتیب تیم تحقیق سراغ رهگذری که با امدادگران تماس گرفته بود رفته و مرد جوان که شاهدی برای ماجرا بود، گفت: در حال عبور از خیابان بودم که متوجه سر و صدا شدم. 
چهار پسر جوان که سن آنها حدود 17 یا 18 سال بود به سمت مرد میانسال رفته و قصد گرفتن کیف دستی‌اش را داشتند اما وی مقاومت کرد و زورگیران با چاقو و قمه به او ضربه زدند. به‌قدری این اتفاق سریع رخ داد که تنها واکنشم این بود که از آن طرف خیابان فریاد بزنم رهایش کنید. با سر و صدای من، چند رهگذر و کسبه متوجه شدند و با هم به کمک مرد مجروح رفتیم. در همین حین سارقان خشن کیف را برداشته و متواری شدند.
با اظهارات شاهد جوان، بررسی‌ها برای شناسایی 4 پسر خشن ادامه یافت اما با گذشت سه ماه از این حادثه سهراب که در تمام این مدت در کما به سر می‌برد در بیمارستان تسلیم مرگ شد.
 با مرگ وی، خانواده‌اش از عاملان این سرقت مرگبار شکایت کردند. به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای دستگیری 4 سارق خشن ادامه دارد.

در عملیات ویژه پلیس فروشنده مواد مخدر به دانش آموزان دستگیر شد

گروه حوادث/ مرد جوانی که قصد داشت به دانش‌آموزان یک مدرسه در شرق تهران مواد مخدر بفروشد، با حضور بموقع پلیس دستگیر شد.
به گزارش تسنیم، اواسط آبان امسال مدیر یکی از دبیرستان‌های شهرک رضویه شرق تهران با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و گفت: مرد جوانی در نزدیکی این مدرسه تردد می‌کند که به نظر می‌رسد موادفروش است و قصد اغفال دانش‌آموزان را دارد.
با اعلام این خبر، مأموران کلانتری 169 مشیریه برای تحقیقات ابتدایی راهی مکان موردنظر شدند این در حالی بود که مرد جوان قبل از رسیدن تیم پلیسی از مهلکه گریخته بود. ‌تحقیقات ابتدایی و بازبینی دوربین‌های مداربسته حکایت از آن داشت، مرد جوان سوداگر مرگ است و قصد داشته به دانش‌آموزان مواد مخدر بفروشد.بدین‌ترتیب اقدامات اطلاعاتی مأموران کلانتری 169 با دستور بازپرس دادسرای ناحیه 24 کلید خورد و هویت متهم فاش شد که مأموران پلیس در ادامه با تحقیقات محلی مخفیگاه این سوداگر مرگ را ردیابی کردند اما پی بردند وی چند وقتی می‌شود به آنجا مراجعه نکرده است.
تحقیقات همچنان ادامه داشت تا اینکه گشت پنهان مأموران کلانتری 169 مشیریه متهم را در نزدیکی مدرسه موردنظر مشاهده کردند و بلافاصله وارد عمل شدند اما مرد جوان پس از مشاهده مأموران پلیس پا به فرار گذاشت. متهم در جریان تعقیب و گریز چند دقیقه‌ای پشت یک خودرو پنهان شد و سلاحی که همراه خود داشت را مسلح کرد اما با فنون رزمی قبل از شلیک گلوله توسط مأموران دستگیر شد.
مأموران پلیس در بازرسی بدنی از متهم یک قبضه کلت‌کمری، چاقو، موادمخدر، 15 تیرجنگی کشف و وی را به کلانتری 169 مشیریه منتقل کردند؛ مرد جوان بلافاصله در اتاق بازجویی هدف تحقیقات قرار گرفت و به جرم خرید و فروش مواد مخدر و حمل سلاح اعتراف کرد.متهم پس از اعترافاتش برای سیرمراحل قانونی به جرم فروش مواد مخدر به دادسرای ناحیه 24 منتقل شد و تحقیقات همچنان ادامه دارد.