تیزهوشی مرد صراف گروگانگیران را به دام انداخت
گروه حوادث/ مرد صراف وقتی دستان لرزان و صورت رنگ پریده مشتریاش را دید با تیزهوشی راز یک گروگانگیری را فاش کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی پیش دو مرد جوان وارد صرافی در شمال تهران شدند، یکی از آنها که ظاهری موقر داشت درخواست مقدار زیادی دلار و طلا کرد. اما مرد صراف در همین موقع متوجه شد مرد جوان بسیار مضطرب و نگران است و دستانش میلرزد وقتی میخواست از مرد جوان سؤالی بپرسد ناگهان مرد دیگری که همراه او بود با چشم و ابرو اشارهای کرد که شک مرد صراف را بیشتر کرد.
او احتمال داد این دو نفر نقشهای برای سرقت داشته باشند بنابراین بدون آنکه آنها متوجه موضوعی شوند با پلیس تماس گرفت و به بهانه تهیه دلار و سکههای درخواستی مشتریانش را مشغول کرد.
لحظاتی بعد مأموران پلیس خود را به صرافی رسانده و خریدار جوان با دیدن مأموران راز گروگانگیری سه ساعته را برملا کرد. بدین ترتیب مأموران مرد دیگری را که همراه تاجر جوان بود بازداشت کردند.
تاجر جوان در تحقیقات گفت: شرکت واردات و صادرات دارم و صبح امروز مثل همیشه از خانه خارج شدم تا به محل کارم بروم. اما سرنشینان خودروی پژویی راهم را سد و خود را مأمور پلیس معرفی کردند. آنها برگهای را به من نشان دادند و گفتند این برگه حکم جلب شمااست. مدعی بودند من در اغتشاشات شرکت داشتم و به همین دلیل بازداشت هستم.
او ادامه داد: اما زمانی که سوار خودروی سه مرد جوان شدم، آنها مرا تهدید کردند و به ناچار یک میلیارد و 500 میلیون تومان ارز دیجیتالی به حساب آنها واریز کردم. سه ساعت در خودروی آنها گروگان بودم و یک میلیارد و 500میلیون تومان هم برای آنها کافی نبود. آنها مرا مجبور کردند که به صرافی بروم و با پولهایی که در کارتهایم است طلا و دلار بخرم. البته تهدید کردند اگر راز این گروگانگیری را برملا کنم، افرادی در مقابل خانهام هستند که وارد عمل شده و خانوادهام را میکشند. از ترس جان خانوادهام با آنها همکاری کردم اما رنگ پریده و دستان لرزانم باعث شک مرد صراف شد. شخصی هم که همراه من بود یکی از گروگانگیران بود.
در ادامه تحقیقات گروگانگیر جوان که در صرافی بازداشت شده بود به تیم تحقیق گفت: خواهرم یک سال قبل در دفتر مرد تاجر کار میکرد اما بعد از مدتی از شرکت او بیرون آمد. از حرفهای خواهرم و وضعیت شرکت متوجه شده بودم که وضع مالی مرد تاجر خیلی خوب است. بعد از مدتی که از کار بیکار شدم و بدهی زیادی به بار آوردم برای رهایی از این بدهی به هر جایی فکرش را بکنید سر زدم اما نتیجهای نداد. تا اینکه در شبنشینی با چند نفر از دوستانم ایده گروگانگیری به ذهنمان رسید و مرد تاجر بهترین سوژه بود. بعد از اینکه چند روز مرد تاجر را زیر نظر گرفتیم و از ساعت رفت و آمدش با خبر شدیم روز حادثه تصمیم گرفتیم او را برباییم. من و دو نفر از دوستانم در یک خودرو و دو نفر دیگر از همدستانم در خودروی دیگری به عنوان اسکورت ما بودند. به سمت مرد تاجر رفتیم با برگه جعلی خودمان را مأمور معرفی کردیم و او را سوار خودرو کردیم. بعد به سمت یک صرافی رفتیم من و شاکی وارد صرافی شدیم و قرار بود با دلار و سکه برگردیم که لو رفتیم.
با اعتراف متهم، به دستور بازپرس عظیم سهرابی از شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات برای دستگیری همدستان او ادامه یافت و دیروز یکی دیگر از همدستان متهم جوان بازداشت شد. بررسیها برای دستگیری سه متهم دیگر این آدمربایی میلیاردی ادامه دارد.
قاتل شیشه ای در دادگاه:
فکر کردم پدرزنم میخواهد مرا با سنگ بزند
گروه حوادث/ داماد جوان که مدعی است بر اثر توهم ناشی از مصرف شیشه پدر همسرش را به قتل رسانده در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۷ با گزارش کشف جسد مرد میانسالی در اطراف امینآباد آغاز شد. پس از آن بلافاصله مأموران به محل اعزام شدند و با بررسیهای اولیه مشخص شد مقتول پیش از قتل مورد ضرب و شتم قرار گرفته بهطوری که آثار شکستگی و کبودی در بدنش نمایان بود. در ادامه جسد با دستور قضایی برای علت مرگ و شناسایی هویت به پزشکی قانونی منتقل و مشخص شد مردی 64 ساله به نام محمود است.
پس از مشخص شدن هویت مقتول مأموران به تحقیق از خانواده وی پرداختند و معلوم شد که محمود آخرین بار با دامادش قرار ملاقات داشته و پس از آن ناپدید شده است.
به این ترتیب مرد جوان به عنوان نخستین مظنون پرونده مورد پیگیری قرار گرفت اما مشخص شد که او همزمان با فوت پدرهمسرش ناپدید شده است. بعد از آن مأموران به بررسی روابط این خانواده پرداختند و دریافتند مرد جوان با همسرش مریم از ماهها پیش اختلاف و درگیری داشتهاند و یک روز قبل مریم با حالت قهر به خانه پدرش رفته بود و شوهرش روز حادثه برای حل و فصل اختلاف با همسرش از پدر او خواسته بود تا در یک قرار ملاقات بیرون از خانه مشکلاتشان را حل و فصل کنند. پس از آن پدر همسرش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
چند روز بعد از ماجرا مأموران موفق شدند داماد جوان را بازداشت کنند و او در همان بازجوییهای اولیه به قتل پدر همسرش اعتراف کرد و گفت: من قصد کشتن کسی را نداشتم روز حادثه ماده مخدر شیشه مصرف کرده بودم در حالت غیرطبیعی مرتکب جنایت شدم.
با اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات برای وی به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر شد و پرونده متهم برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه همه فرزندان مقتول غیر از همسر متهم درخواست قصاص کردند.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: خانواده همسرم میدانند که رابطه من با پدر همسرم چگونه بود. من علاوه بر اینکه او را خیلی دوست داشتم مثل دو تا رفیق بودیم و هروقت مشکلی برایم پیش میآمد با کمک پدر همسرم آن را حل میکردم. آن حادثه هم یک اتفاق بود. من و مریم با هم اختلافهای زیادی داشتیم و هربار پدرش مشکل ما را حل میکرد.
روز قبل از حادثه مریم قهر کرد و به خانه پدرش رفت و من بازهم برای رفع مشکل مان با پدرش تماس گرفتم و از او خواستم تا بیرون از خانه باهم صحبت کنیم.
باهم به اطراف امین آباد رفته بودیم که خواهر همسرم با تلفن من تماس گرفت و خواست با پدرش صحبت کند. من هم گوشی را به پدر همسرم دادم و بعد از صحبتهایشان محمود آقا قصد داشت تلفن را به من برگرداند که در یک لحظه دچار توهم شدم و فکر کردم گوشی تلفن سنگ است و او میخواهد من را بزند همان موقع چوبی را برداشتم و دو ضربه به او زدم که روی زمین افتاد بعد به خودم آمدم و فهمیدم اشتباه کردهام. به سرعت او را که نیمهجان بود روی کولم انداختم که مدام روی زمین میخوردم و هر بار او آسیب بیشتری میدید دقایقی بعد متوجه شدم دیگر نفس نمیکشد و از ترس رهایش کردم و متواری شدم.
در ادامه قاضی از او پرسید: چه شد که شما تلفن همراه را سنگ دیدید؟
متهم پاسخ داد: من قبل از قرار آنقدر اعصابم خرد و ناراحت بودم که هم مشروبات الکلی مصرف کرده بودم و هم مقداری شیشه کشیدم و در یک لحظه توهم به سراغم آمد و دست به چنین جنایتی زدم. حتی وقتی او را روی کولم انداخته بودم تا به بیمارستان ببرم آنقدر حالم بد بود که نمیتوانستم تعادلم را حفظ کنم از این رو هر بار که به زمین میافتادم چند جای بدن پدرهمسرم هم میشکست. با این حال پشیمانم و شرمنده خانواده همسرم هستم و از آنها میخواهم تا من را ببخشند.
پس از اظهارات متهم و وکیل او قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
شکستن طلسم سیاه شگرد مرد رمال برای سرقت میلیاردی
گروه حوادث/ مرد ثروتمند وقتی برای شکستن طلسم سیاه، لیوان چای مرد رمال را نوشید تصور نمیکرد این چند جرعه به سرقت میلیاردی از خانهاش منجر شود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل، زن میانسالی در حال عبور از خیابانی در جنوب تهران بود که متوجه مردی بیهوش روی زمین شد. کت و شلوار شیک و ظاهر مرد ناشناس و همین طور نبود آثار ضرب و جرح و خونریزی روی بدنش باعث شد وی بلافاصله با پلیس تماس بگیرد. دقایقی بعد مأموران پلیس و اورژانس راهی محل شده و مرد جوان را به بیمارستان منتقل کردند.
4 روز جدال با مرگ
مرد ناشناس تحت درمان قرار گرفت و بررسیهای اولیه کادر درمان حکایت از آن داشت که او بر اثر مسمومیت به کما رفته است. تلاش پزشکان برای نجات او ادامه داشت تا اینکه 4 روز بعد مرد جوان به هوش آمد. حمید که از حضورش در بیمارستان و کمای 4 روزه شوکه شده بود در تحقیقات اولیه راز بیهوشیاش را برملا کرد.
او گفت: مهندس هستم و وضع مالی خوبی دارم، اما با اینکه از نظر مالی و خانوادگی هیچ مشکلی نداشتم، مدتی بود که دست به هر کاری میزدم با شکست روبهرو میشدم و بد میآوردم. روز به روز درگیری بین من و همسرم که عاشقانه همدیگر را دوست داشتیم بیشتر میشد، بطوری که همسرم مرا ترک کرد و نزد پدر و مادرش رفت. یک روز خوش نداشتم تا اینکه با همکارم امین درد دل کردم. او هم راهحلی جلوی پایم گذاشت که گرچه منطقی و درست نبود، اما برای من که به بنبست رسیده بودم، جالب بود. دوستم گفت تو طلسم شدهای برای شکستن این طلسم باید به یک رمال مراجعه کنی.
مهندس جوان گفت: به پیشنهاد دوستم راهی خانهای در جنوب تهران شدیم و مرد رمال برایم نسخههایی پیچید. یکبار گفت باید کاغذی را در قبرستانی متروکه دفن کنی و یکبار هم گفت باید کاغذی را آتش بزنی. سه بار به خانه مرد رمال رفتم و هر بار نسخههای او را اجرا کردم اما بیفایده بود و اوضاع بهتر که نشد بدتر هم شد. برای بار چهارم به سراغ مرد رمال رفتم و او گفت ارواح خبیثه خانه ات را احاطه کردهاند و به همین دلیل است که نسخهها کارساز نیست. او به من نسخه جدیدی داد و گفت برای اینکه بتوانم با ارواح خبیثه مقابله کنم باید لیوان چایی را که داخلش معجونی ریخته بود ، بخورم. من هم از روی سادگی و تصور اینکه طلسم باطل خواهد شد چای را خوردم و از خانه مرد رمال بیرون آمدم اما حالم بد شد و مقابل خانهاش از هوش رفتم.
پس از اینکه مرد جوان از بیمارستان مرخص شده و به خانهاش رفت این بار برای شکایت با پلیس تماس گرفت و گفت: وقتی از بیمارستان به خانه رفتم متوجه شدم کلیدهایم همراهم نیست به تصور اینکه کلیدها را گم کردهام با کمک کلیدساز وارد خانه شدم و تازه آن موقع بود که فهمیدم چه بلایی سرم آمده است. تمام وسایل با ارزش خانه و دلار و طلاهایم به سرقت رفته بود. به غیر از مرد رمال کسی نمیتواند سناریوی سرقت از خانهام را رقم زده باشد.
بدنبال اظهارات مهندس جوان، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و راهی خانه مرد رمال شدند اما بررسیها نشان میداد 24 ساعت پس از بیهوش شدن شاکی، مرد رمال خانه اجارهایاش را تخلیه کرده است. به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت تحقیقات برای دستگیری مرد رمال ادامه دارد.
مسمومیت مرموز 252 دانشجویدانشگاه صنعتی اصفهان
گروه حوادث/ مدیر مرکز بهداشت و درمان دانشگاه صنعتی اصفهان از کاهش مشکلات گوارشی برخی دانشجویان این مرکز و کنترل وضعیت بهداشتی بخشهای مختلف دانشگاه خبر داد.
به گزارش کانال اطلاعرسانی دانشگاه صنعتی اصفهان، کاوه ضیایی در این باره گفت: از روز چهارشنبه هفته گذشته تعدادی از دانشگاهیان با علائم تب و مشکلات گوارشی به مرکز بهداشت و درمان دانشگاه مراجعه کردند. در بررسیهای اولیه از مراجعان توسط پزشکان مرکز بهداشت و درمان، احتمال شیوع بیماری ویروسی یا مسمومیت غذایی مورد بررسی قرار گرفت که تشخیص اولیه پزشکان مرکز بهداشت شیوع بیماری ویروسی بوده است.
ضیایی افزود: در بین افراد مبتلا، علائم شدید تا خفیف دیده شده است با این حال وضعیت سلامتی دانشجویانی که تحت درمان قرار گرفتهاند، رو به بهبود است.
یکی از دانشجویان این دانشگاه به خبرنگار ایسنا گفت: قبلاً نیز شاهد چنین اتفاقی در دانشگاه صنعتی اصفهان بودیم. این آلودگی وارد دانشگاه شده و تعداد زیادی از دانشجویان را درگیر کرده بود؛ اما سؤال این است چرا باید شاهد چنین اتفاقی در این دانشگاه باشیم؟ زمانی که در اردیبهشتماه تعداد زیادی از دانشجویان حالشان بد شد، تنها پاسخی که شنیدیم این بود که این موضوع در پادگانها و مکانهای دیگری هم اتفاق افتاده، دانشگاه هم مثل دیگر مکانهااست، بهداشت را رعایت کنید!
این دانشجو در ارتباط با تعداد دانشجویان مسموم شده، ادامه داد: به نقل از بهداری دانشگاه، تعداد افرادی که تا جمعه ساعت ۲ بعد از ظهر به دلیل این مشکل، ویزیت شدهاند، ۲۵۲ نفر بوده است و تعداد ۵۰ نفر هم خدمات اورژانسی دریافت کردهاند، این در حالی است که برخی خبرگزاریها و مسئولین دانشگاه، تعداد مبتلایان را ۶۰ نفر اعلام میکنند.
سعید مستأجران، مدیر روابط عمومی این دانشگاه در همین رابطه در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در چند روز اخیر، تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه صنعتی با علائم تب و مشکلات گوارشی از جمله اسهال و استفراغ به مرکز بهداشت این دانشگاه مراجعه کردهاند. به دلیل افزایش مراجعه کنندگان، مرکز مبارزه با بیماریهای عفونی بهداشت استان، برای پیشگیری از گسترش این بیماری، درخواست نمونهبرداری کرده و نیز اقدامات اولیه را انجام دادهاند. وی در ارتباط با نظر برخی از دانشجویان، مبنی بر مسمومیت غذایی حاصل از مصرف غذای سلف دانشگاه، خاطرنشان کرد: اینکه این اتفاق ناشی از مسمومیت غذایی باشد، هنوز محرز نشده است.
مستأجران ادامه داد: بحث اینکه منشأ این بیماری، آلودگی آب باشد، بهطور کلی منتفی است. ظاهراً این وضعیت ناشی از یک بیماری ویروسی است و این بیماری ویروسی امکان انتقال از هر چیزی را دارد. کارشناسان در حال پیگیری هستند تا دلیل این بیماری مشخص شود.
مدیر روابط عمومی دانشگاه صنعتی اصفهان افزود: تنها کسانی که غذای سلف دانشگاه را مصرف کردهاند، دچار این بیماری نشدهاند. در میان مراجعه کنندگان، کسانی هم بودهاند که غذای سلف را مصرف نکردهاند. در بیمارستان ۹ دی خمینیشهر، مراجعاتی با همین علائم گزارش شده است. همچنین از پرسنل دانشگاه در کوی اساتید و کوی کارمندان هم افرادی درگیر این بیماری شدهاند، در حالی که این افراد غذای سلف را مصرف نمیکنند.
معمای خودکشی مرد جوان بعد از دستگیری
گروه حوادث/مرد جوان وقتی از سوی پلیس دستگیر شد به علت نامعلومی دست به خودکشی زد و در بیمارستان جان باخت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه جمعه مردی در تماس با پلیس گفت: به همراه همسرم برای خرید از خانه خارج شدیم، زمانی که به خانه برگشتیم، با صحنه عجیبی مواجه شدیم. خودروی پرایدی که شماره پلاکش پوشانده شده بود در مقابل خانهای توقف کرده بود که ناگهان مردی از آن خانه بیرون آمد و هراسان سوار خودروی پراید شده و راننده به راه افتاد.
مرد جوان تا زمان رسیدن مأموران تصمیم گرفت با همسرش سوار بر خودروی پژوی خود به تعقیب نامحسوس پراید سواران بپردازد. اما لحظاتی از این تعقیب نگذشته بود که مردان پراید سوار متوجه آنها شدند. چند دقیقه تعقیب و گریز ادامه یافت و درنهایت راننده پراید که راهی برای فرار نمی دید توقف کرد. با توقف او همدستش از ماشین پیاده شد و در حالی که چاقویی بدست داشت به سمت سرنشینان خودروی پژو رفت و با تهدید از آنها خواست دست از تعقیب بردارند اما همزمان همدستش با خودرو از محل متواری شد.مرد جوان پس از تهدید زوج جوان به سمت خودروهای عبوری رفت و با تهدید سعی داشت آنها را متوقف کند. او مقابل 4 خودرو را گرفت اما هیچ کدام او را سوار نکردند در این هنگام، مأموران پلیس از راه رسیده و مرد جوان را خلع سلاح و او را سوار بر خودروشان کردند اما هنوز چند لحظه ای نگذشته بود که وی مدعی شد قرص برنج خورده است . حال بد متهم ، مأموران را به جای کلانتری به بیمارستان کشاند و تلاش کادر درمان برای نجات جان او بینتیجه ماند و وی جان باخت.مرگ مرد جوان به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد و به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای شناسایی هویت او و شناسایی همدستش و علت خودکشی از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت ادامه دارد.
مرگ کارگر فولاد بافق بر اثر سقوط از ارتفاع
گروه حوادث/ انفجار ناگهانی کپسول گاز هنگام عملیات جوشکاری در شرکت فولاد ابویی بافق منجر به مرگ یک کارگر و مصدوم شدن دو نفر دیگر شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا از منابع کارگری در یزد، حدود ساعت ۱۵:۰۵ بعدازظهر روز جمعه ۴ آذر، سه کارگر شرکت فولاد ابویی بافق که برای عملیات جوشکاری به ارتفاع ۴ متری تأسیسات رفته بودند، بر اثر انفجار ناگهانی کپسول گاز دچار حادثه شدند. در پی این اتفاق، یکی از کارگران از ارتفاع سقوط کرد و جان خود را از دست داد. دو کارگر دیگر نیز که به محل انفجار کپسول نزدیکتر بودند، دچار سوختگی و با حضور گروههای امدادی به بیمارستان ولیعصر یزد منتقل شدند.
روابط عمومی مجتمع معدنی صنعت و آهن فولاد بافق با تأیید این خبر گفت: عصر روز جمعه ۴ آذرماه، سه نفر از کارگران فولاد تکنیک بهعنوان پیمانکار در پروژه آهن اسفنجی در حال جوشکاری بودند که به علت سوختگی یکی از کارگران به نام «میثم اسماعیلی» از ارتفاع سقوط کرد و جان باخت. دو کارگر دیگر نیز در این حادثه مصدوم شدند و علت وقوع حادثه توسط کارشناسان در دست بررسی است.
اعتراف به قتل خواهرزن بعد از 5 ماه
گروه حوادث/ مرد معتاد که خواهر همسر صیغهای خود را به قتل رسانده بود پس از 5 ماه در کرج دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 23 دوشنبه ششم تیر امسال زن جوانی هراسان با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفت و گفت: من پرستار زنی سالخورده در محله گیشا هستم. ساعتی قبل مردی که خود را پیک موتوری معرفی کرد وارد خانه شد و پس از ضرب و جرح من و پیرزن صاحبخانه اموال خانه را سرقت و فرار کرد.
وقتی مأموران به محل حادثه رفتند دریافتند پیرزن بر اثر ضربات مشت سارق جان باخته است.
کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی فیلم دوربینهای مداربسته محل حادثه پی بردند مرد جوان پس از وقوع قتل برای خرید به یکی از مغازههای محله گیشا رفته است؛ همین کافی بود تا کارآگاهان راهی سوپرمارکت مورد نظر شوند و با اقدامات اطلاعاتی هویت متهم را شناسایی کنند.
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی متوجه شدند، متهم ساکن محمدشهر کرج بوده و بهدلیل اعتیادی که دارد زبالهگرد شده و در این مدت چند مرتبه با پدرش تماس تلفنی داشته اشت.
تیم جنایی پس از دریافت این اطلاعات مهم، راهی مخفیگاه متهم شدند و پس از تعقیب و مراقبت چند دقیقهای وی را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی جهت تحقیقات ابتدایی منتقل کردند.
متهم پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرد و گفت: از طریق خواهر مقتول که همسر موقتم بود دریافتم او زنی ثروتمند است و نقشه سرقت را به تنهایی انجام دادم.
کشته شدن 8 ایتالیایی در رانش زمین
بر اثر رانش زمین در جزیره ایسکیا (در شمال شهر ناپل) در ایتالیا دستکم 8 نفر کشته و ۱۳ نفر ناپدید شدند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، رسانهها به نقل از پلیس محلی اعلام کردند: در پی وقوع رانش زمین ناشی از بارش شدید تعدادی خانه دچار خسارت شد و ۱۳ نفر ناپدید شدند.
آتش نشانی ایتالیا اعلام کرد: بارش شدید باران موجب جاری شدن سیل و رانش زمین در این جزیره شد. همچنین تلاشها برای یافتن مفقودین این حادثه ادامه دارد.آتش نشانی جزئیاتی در مورد تعداد مفقود شدگان این حادثه ارائه نکرده و اعلام کرده است به دلیل بدی آب و هوا حضور در محل حادثه با قایقهای موتوری و بالگرد مشکل است.