جزئیات خودکشی دانشجوی کارشناسی حقوق
گروه حوادث/ جسد پسر دانشجوی کارشناسی حقوق، 6 ساعت پس از مرگ خودخواسته در اتاق تلویزیون خوابگاه پیدا شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 5 بعد از ظهر پنجشنبه 17 آذر، عوامل خوابگاه پسرانه دانشگاه علامه طباطبایی در خیابان ستارخان، پس از ورود به اتاق تلویزیون با جسد حلق آویز یکی از دانشجویان مواجه شدند؛ دانشجوی پسری که از سال 94 برای تحصیل در رشته کارشناسی حقوق به خوابگاه آمده بود.
با مشاهده جسد حلق آویز شده موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد و با حضور تیم جنایی در محل تحقیقات آغاز شد. در بررسیهای اولیه متخصصان پزشکی قانونی مشخص شد از زمان مرگ حدود 6 ساعت میگذرد.
در ادامه بررسیها مشخص شد، دانشجوی جوان، سابقه بیماری روحی روانی و مراجعه به پزشک داشته است.
طبق تحقیقات به عمل آمده در صحنه حادثه، یک دستنوشته از این دانشجو با اشاره به قصد انجام خودکشی کشف و ضمیمه پرونده شد.
همچنین بررسی وسایل شخصی این دانشجو نشان میدهد وی عکس یک فرد حلق آویز را که به دوربین لبخند میزده در پسزمینه تلفن همراه خود گذاشته بوده است.به دستور بازپرس جنایی، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.این در حالی است که دانشگاه علامه طباطبایی، پنجشنبه با انتشار اطلاعیهای از خودکشی یکی از دانشجویان پسر ساکن خوابگاه خبر داده بود.
در بخشی از اطلاعیه دانشگاه علامه طباطبایی آمده بود: این دانشجو از سال ۱۳۹۷ تحت مراقبت و درمان مرکز مشاوره دانشگاه بوده است.
محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در این رابطه به خبرنگار «ایران» گفت: این دانشجو که شهاب نام داشته از مرداد سال 94 در رشته کارشناسی تحصیل میکرده و با پتوی مسافرتی، خود را از میلهای که به سقف بوده آویزان کرده و به زندگی اش پایان داده است. در بازرسی از جیبهای پسر ۳۵ ساله، دستنوشتهای تک برگی، یافت شد که خطاب به مادرش بوده و از او حلالیت خواسته و خداحافظی کرده است.
معاون دادستان ادامه داد: طبق گفته هم اتاقیهایش او فردی آرام و گوشه گیر بوده و با کسی درگیری و دعوایی نداشته است و داروی اعصاب مصرف میکرده است. جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و دستور تحقیق از روانپزشکی که شهاب تحت درمان او بود و بررسی پرونده بالینی وی صادر شده است.
گمانهزنیها و شایعات
با گذشت چند ساعت از فوت این دانشجو برخی گمانهزنیها درباره علت مرگ این دانشجو مطرح شد ازجمله آنکه علت خودکشی این دانشجوی همدانی اختصاص نیافتن خوابگاه بوده و یا اینکه، این دانشجو در فضای عمومی دانشگاه و نمازخانه دانشگاه زندگی میکرده است یا سیاسی بودن این اتفاق را به عنوان یک شائبه مطرح کردهاند.
معاون دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا، ضمن تشریح جزئیات این حادثه و رد برخی شایعات مطرح شده در فضای مجازی تأکید کرد: این دانشجوی متوفی دارای خوابگاه بوده، ضمن اینکه اصلاً فرد سیاسی نبوده و فاقد هرگونه سابقه فعالیت سیاسی است.
مهدی واحدی با بیان اینکه، این دانشجو ورودی سال ۱۳۹۴ در رشته حقوق بوده است، افزود: این دانشجو که در حال گذران ترم ۱۴ خود بود، پیش از این و از سال ۱۳۹۷ به علت برخی مسائل ازجمله افکار خودآسیبرسان تحت نظر مرکز مشاوره دانشگاه علامه بود و دارو مصرف میکرد که تمام مستندات آن موجود است.
وی با اشاره به اینکه، این دانشجو به دلایل برخی مسائل شخصی وقفهای در تحصیل داشت، ادامه داد: با وجود آنکه از سنوات تحصیلی این دانشجو گذشته بود، اما کمیسیون موارد خاص دانشگاه علامه با درخواست آن مرحوم برای گذراندن 6 واحد درسی باقیمانده موافقت کرد تا بتواند فارغالتحصیل شود.واحدی تأکید کرد: طبقه خوابگاه محل استقرار، اتاق مربوطه و سه نفر از هماتاقیهای این دانشجو، تخت، کتابها و اقلام و لوازم این دانشجو کاملاً مشخص هستند و همه این موارد ازجمله دستنوشتههای باقیمانده از این دانشجو که در بخشی از مادر خود حلالیت خواسته نیز به رؤیت برادر بزرگتر این دانشجو به عنوان نماینده خانواده در مراجعه به این دانشگاه رسیده است.
وی گفت: با وجود اینکه مرکز مشاوره دانشگاه در حد امکانات، توان و شرایط موجود از این دانشجو مراقبت میکردند اما آن مرحوم متأسفانه تصمیم خود را برای خودکشی گرفته بود، بهطوری که در لحظات پایانی بیش از ۲۰ ساعت در اتاق خود حضور نداشته و هم اتاقیهای این دانشجو نیز از وی اطلاعی نداشتند.
معاون دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی همچنین تصریح کرد: آن مرحوم ساعتهای پایانی زندگی خود را بهمنظور مقدمهسازی برای خودکشی، در یکی از اتاقهای زیرین خوابگاه سپری کرده است.
وی افزود: ما نیز ساعت یک بعدازظهر روز پنجشنبه متوجه شدیم که این دانشجو خود را در یکی از اتاقهای طبقه زیرین خوابگاه حلق آویز و درب ورودی اتاق را نیز از داخل قفل کرده بود و متأسفانه همین باعث شد که مسئولان خوابگاه چندساعت پس از خودکشی متوجه این اتفاق شوند.
واحدی همچنین با بیان اینکه، این دانشجو مجرد بوده، افزود: طبق صحبتهایی که با هماتاقیهای این دانشجو شده است، آن مرحوم هیچگونه رفتار حادی که دال بر خودکشی باشد از خود بروز نداده بود جز اینکه در روزهای پایانی حیات مقداری بیشتر در خود فرو رفته بود و کمتر با دیگران ارتباط میگرفت. معاون دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه در خصوص اینکه، برخی ادعا کردهاند که «مرکز مشاوره به شکل مناسب نتوانسته است از این دانشجو مراقبت کند و یا به دلیل اینکه مراکز مشاوره و بهداشت اطلاعات دانشجویان با اختلالات روانی را به مراکز امنیتی گزارش میدهند و به همین دلیل دانشجویان از مراجعه به این مراکز امتناع میکنند»، طرح این مسائل را بیاساس دانست و گفت: بهطور حتم مراکز مشاوره دانشجویی تا اندازهای توان پیگیری و مراقبت از دانشجویان بیمار را دارند.
واحدی افزود: این مراکز به جد ملزم به رعایت اصل محرمانگی در اطلاعات دانشجویان هستند، بهطوری که تنها پزشک یا مسئول خوابگاه از شرایط دانشجو اطلاع دارند؛ حتی تا هنگامی این اتفاق افتاد بنده به عنوان معاون دانشجویی به دلیل محرمانه بودن پرونده از وضعیت روانی آن مرحوم اطلاعی نداشتم.
این دانشجو سیاسی نبود
وی در ادامه همچنین تأکید کرد: آن مرحوم فاقد هرگونه سابقه فعالیت سیاسی است و اصلاً فرد سیاسی نبود و هیچ گونه پرونده و سابقهای در این زمینه حتی در اتفاقات اخیر این دانشگاه نداشته است.
واحدی همچنین درباره اینکه آیا رئیس دانشگاه علامه طباطبایی هیأتی را مأمور پیگیری این حادثه کرده است، گفت: اینطور نبوده که تیمی برای رفع شائبهای تشکیل شده باشد بلکه بر اساس پروتکلهای موارد بحرانی این تیم تشکیل شده است.
به گفته وی، این هیأت که بهطور معمول در اینگونه حوادث به عنوان کمیته مدیریت بحران تشکیل میشود، تمام فرایندهای این مسأله را بهمنظور روشن شدن هر آنچه که اتفاق افتاده با هماهنگی نهادهای قانونی به شکل میدانی انجام داده است.
معاون دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان درگذشت این دانشجو را که بهمنظور حفظ حرمت متوفی و خانواده وی از ارائه مشخصات آن مرحوم امتناع شده، به خانواده، دوستان و دانشگاهیانش تسلیت گفت.
تأیید حکم اعدام برای آزارگـــــــران ۵ زن مسافر
گروه حوادث - کامران علمدهی/ حکم اعدام دو مرد شرور که در پوشش مسافربر، پنج زن و دختر را مورد تعرض قرار داده بودند در دیوان عالی کشور تأیید شد و آنها در یک قدمی چوبه دار قرار گرفتند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اواخر سال ۹۹ با شکایت زن جوانی که مدعی بود پس از سوار شدن در یک خودروی به ظاهر مسافربر مورد تعرض و آزار و اذیت دو سرنشین آن قرار گرفته، آغاز شد. وی در توضیح بیشتر به مأموران پلیس آگاهی ورامین گفت: برای رفتن به مقصدم سوار یک خودروی پراید با دو سرنشین شدم که پس از دقایقی فهمیدم آنها مسافرکش نیستند و پس از تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و در جایی خلوت از خودرو پیادهام کردند. با آنکه حالم خیلی بد بود اما توانستم شماره پلاک خودرو را بردارم.
پس از استعلام شماره پلاکی که شاکی در اختیار مأموران قرار داده بود مشخص شد که خودرو سرقتی بوده است. تحقیقات پلیس ادامه داشت و در بازه زمانی حدوداً یکساله 5 زن و دختر شکایتهای مشابهی را مطرح کردند.
تا اینکه پلیس موفق شد بر اساس اطلاعاتی که شاکیها در اختیارشان قرار داده بودند دو متهم این پرونده به نامهای بهنام 35 ساله و شاهرخ 28 ساله را شناسایی و بازداشت کنند.دو متهم پس از دستگیری سعی کردند خودشان را بیگناه نشان دهند و عنوان کردند مأموران آنها را به اشتباه دستگیر کردهاند اما وقتی با شاکیهای پرونده مواجه شدند به ناچار لب به اعتراف گشودند.با اعتراف صریح متهمان و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه شاکیها یک به یک به جایگاه رفتند و ضمن تشریح ماجرا درخواست حکم اعدام کردند.
یکی از شاکی ها به قاضی گفت: من پس از سوار شدن در خودروی متهمان با چاقو تهدید به سکوت شدم. ابتدا فکر کردم آنها سارق هستند و من هم بدون هیچ مقاومتی کیف و تلفن همراهم را به آنها دادم، اما آنها مرا به بیابانی بردند و با تهدید چاقو و بدون توجه به التماسهایم مورد تعرض قرار دادند.
شاکی دیگر پرونده نیز اظهار کرد: آن روز با پسر خردسالم بودم که راننده تلفنش را برداشت و به فردی که آن طرف خط بود گفت دو نفر را برای قاچاق اعضای بدنشان پیدا کردم و تا چند ساعت دیگر آنها را تحویل میدهم. آنقدر ترسیده بودم که میخواستم در خودرو را باز کنم و با فرزندم از ماشین بیرون بپرم که آنها با چاقو تهدیدم کردند و کتکم زدند. بعد از آن مرا به بیابانهای پاکدشت بردند و راننده پسرم را داخل خودرو نگه داشت و متهم دیگر با ضرب و شتم آزارم داد و بعد هم او به داخل ماشین رفت و راننده به سراغم آمد.
پس از آن هم پولها و طلاهایم را گرفتند و تهدیدم کردند که اگر ماجرا را به پلیس بگویم هم خانوادهام را میکشند و هم فیلمی را که از من گرفتهاند پخش میکنند.
دختر 28 ساله که شاکی دیگر این پرونده بود نیز گفت: من هم به همین شکل مورد تعرض این دو نفر قرار گرفتم اما توانستم پلاک خودروشان را حفظ کنم.
چهارمین شاکی هم که دختر 23 سالهای بود با تشریح جزئیات حادثهای که برایش پیش آمده بود خواستار اعدام متهمان شد. او گفت: از آن روز تا حالا با قرص زندگی میکنم و به لحاظ روانی حال خوبی ندارم.
در ادامه آخرین شاکی پرونده نیز به جایگاه رفت و گفت به خاطر شرایط زندگیام دیگر نمیتوانم پیگیر پرونده باشم و گذشت میکنم.
با پایان اظهارات شاکیها، متهمان به صورت غیرعلنی یک به یک به جایگاه رفتند و اتهامشان را پذیرفتند.در پایان جلسه نیز قضات وارد شور شدند و با توجه به گزارش پلیس، اظهارات شاکیها و اعترافات صریح متهمان هر دو نفر را به اعدام محکوم کردند و پرونده برای تأیید حکم به شعبه 26 دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان نیز پس از بررسی پرونده حکم صادره را تأیید کردند.
نقــاش قلابی سارق طلاهای دختر نوجوان بود
گروه حوادث/ پسر شیاد وقتی از علاقه دختر جوان به نقاشی باخبر شد با وعده شهرت و ثروت 300 میلیون تومان طلاهای دختر نوجوان را سرقت کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل دختر 16 سالهای به همراه خانوادهاش به پلیس رفت و از نقاشی شکایت کرد که او را ربوده بود.
دختر نوجوان در تحقیقات گفت: از بچگی عاشق نقاشی بودم و به همین دلیل دلم میخواست که یکی از معروفترین نقاشهای دنیا شوم و گالریهایی در سطح بینالمللی بگذارم. به خاطر علاقهام در فضای اینستاگرام بهدنبال کارهای هنری و نقاشیها مختلف بودم تا اینکه با پسر جوانی به نام امیر آشنا شدم.
او ادامه داد: امیر مدعی بود که نقاش حرفهای است و تابلوهایش را در نمایشگاههای کشورهای خارجی به فروش میرساند. حتی به من گفت نمایشگاهی در ایران هم میخواهد بگذارد و از من دعوت کرد برای دیدن نمایشگاهش بروم. بعد هم موضوع شراکت در نمایشگاه نقاشی را مطرح کرد و اینکه علاوه بر اینکه پول خوبی از این کار بهدست میآورم، آدم مشهوری در رشته مورد علاقهام خواهم شد.با ترفند شهرت و ثروت، مرا مجاب کرد که با او شراکت کنم و من هم طلاهای خودم و مادرم را بدون آنکه به کسی بگویم برداشتم تا شریک مرد نقاش شوم. 300 میلیون تومان ارزش اموال بود و زمانی که امیر متوجه شد طلاها را با خودم آوردهام به من آبمیوه مسموم داد و من که نیمههوش شده بودم زمانی که متوجه شدم میخواهد طلاها را سرقت کند مقاومت کردم. اما امیر مرا کتک زد و با زور طلاها را از من گرفت و نیمههوش در کنار خیابان رها کرد.
با شکایت دختر نوجوان، تحقیقات به دستور بازپرس عظیم سهرابی آغاز شد و در بررسیهای اولیه تیم تحقیق پی بردند که امیر نقاش نبوده و گالری هم نداشته است. او با این ترفند، اعتماد دختر نوجوان را به خود جلب کرده تا طلاهایش را بهدست بیاورد. تحقیقات برای دستگیری امیر و شناسایی قربانیان احتمالی او به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دارد.
مالک مغازه میوهفروشی پس از ۲ قتل اقدام به خودکشی کرد
شلیک مرگبار به دختر ۱۴ ساله و مرد مستأجر
گروه حوادث / مالک یک مغازه میوهفروشی در قم پس از درگیری و قتل مستأجرش با سلاح گرم، دختر خودش را هم کشت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، در این حادثه که ساعت 17:30 روز پنجشنبه در خیابان نیروگاه چهارراه حافظ قم رخ داد، مالک یک باب مغازه میوهفروشی پس از درگیری با مستأجرش او را با کلت کمری از پای در آورد و دقایقی بعد هم به خانهاش برگشت و دختر نوجوان خودش را قربانی کرد.
سرهنگ امیر مختاری فرمانده انتظامی شهرستان قم در اینباره گفت: بررسیهای اولیه نشان میدهد ضارب 48 ساله پس از بحث و جدل، اقدام به تیراندازی با سلاح گرم کمری کرده و بر اثر آن مستأجر ۵۴ سالهاش را به قتل رسانده است. در ادامه هم فرزند(مقتول) را هدف قرار داده که سبب جراحت پسر جوان از ناحیه گوش شده است.
فرمانده انتظامی شهرستان قم در ادامه تصریح کرد: قاتل پس از این جنایت با فرار از محل حادثه به سمت منزل خود رفته و پس از شلیک به سمت دختر ۱۴ ساله خودش او را نیز به قتل رساند و در یک اقدام جنونآمیز گلولهای به سمت خودش شلیک کرده که در حال حاضر وی با وضعیت وخیمی در بیمارستان بستری است.
تحقیقات در خصوص علت این ماجرا و روشن شدن انگیزه وی از این جنایات ادامه دارد.
فروش فرش های نفیس سرقتی در خارج کشور
گروه حوادث/ سارق حرفهای وقتی برای پنجمین بار از زندان آزاد شد با تشکیل باند سرقت از خانههای تهران فرشهای نفیس را سرقت و از کشور خارج میکرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اوایل تابستان امسال، سرقت میلیاردی خانهای در شمال تهران به پلیس گزارش شد. زمانی که مأموران وارد صحنه سرقت شدند، دریافتند سارقان با تخریب در بالکن به شیوه «توپی زنی» وارد خانه شدهاند.
مرد صاحبخانه که از مسافرت برگشته و با سرقت از خانهاش مواجه شده بود، در تحقیقات گفت: چند روزی مسافرت بودم و زمانی که به خانه برگشتم، متوجه سرقت شدم. سارقان علاوه بر طلا و جواهرات و مقداری دلار، فرش 24 متری ابریشمیام را که حدود 5 میلیارد تومان ارزش دارد به سرقت بردهاند.بهدنبال سرقت میلیاردی، تحقیقات پلیسی آغاز شد و در بازبینی دوربینهای مداربسته سرقتها، تصویر متهمان بهدست آمد. مردان نقابدار، طراحان این سرقت میلیاردی بودند و از آنجایی که هم چهره ایشان هم شماره پلاک خودرو پوشانده شده بود، مدرکی برای شناسایی آنها بهدست نیامد.
سرنخی از سارقان
در حالی که مأموران بررسیها برای شناسایی سارقان را در دستور کار خود قرار داده بودند، مرد میانسالی چند روز بعد تماس گرفت و از سرقت خانهاش خبر داد. بررسی صحنه سرقت و دوربینهای مداربسته نشان داد در این سرقت نیز سارقان از طریق پنجره بالکن وارد شده و این سرقت را مانند سرقتهای قبل با ماسک انجام داده بودند، اما زمانی که یکی از آنها از خانه خارج شد تا سوار ماشین شود، ماسکش را از روی صورتش برداشت و همین موضوع باعث شد چهرهاش دیده شود.
تصویر متهم جوان، زمانی که مورد بازبینی قرار گرفت، هویت او بهدست آمد؛ مرد جوانی که برای لحظاتی نقاب از چهره برداشته بود، از سارقان سابقهداری بود که بارها به اتهام سرقت روانه زندان شده بود.
با شناسایی هویت متهم جوان به نام آرش، تحقیقات برای دستگیری او و همدستانش به دستور بازپرس شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ویژه سرقت ادامه یافت و در نهایت 8 سارق جوان بازداشت شدند. در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد آرش سردسته باند بوده و وسایل سرقتی را به چند مالخر فروختهاند. با اعتراف متهمان، مالخرها نیز شناسایی و دستگیر شدند و تحقیقات برای دستگیری سایر اعضای فراری باند ادامه دارد.
گفتوگو با سردسته باند
شگردت برای سرقتها چه بود؟ طراح تمامی سرقتها خودم بودم، حواسم بود که یک وقت همدستانم خطایی مرتکب نشوند که لو برویم، گرچه با این همه احتیاط یک لحظه بیدقتی خودم، همه چیز را برملا کرد، اما همدستانم در هر سرقت جا به جا میشوند و معمولاً یک سرقت در میان با یک گروه 4 یا 5 نفره میروم و سرقت بعدی را با گروه دیگر میروم. در خیابانها پرسه میزدیم و خانهای که چراغش خاموش بود انتخاب میکردیم. زنگ خانهها را که معمولاً طبقه اول بودند میزدیم و اگر کسی جواب نمیداد، از طریق بالکن و تخریب توپی در یا شکستن پنجرههای خانهها در طبقه اول یا دوم، وارد میشدیم.
گاوصندوق هم سرقت میکردید؟ هر چیزی که ارزش داشته باشد. از پول و طلا و دلار گرفته تا فرشهای نفیس ابریشمی و دستباف. گاوصندوقها را سعی میکردیم داخل خانه باز کنیم. همدستی دارم که استاد باز کردن گاوصندوق است، اما اگر پیچیده بود، مجبور میشدیم که با خودمان ببریم تا در فرصتی مناسب گاوصندوق را تخریب و وسایل با ارزش را سرقت کنیم.
با وسایل سرقتی چه میکردید؟ طلا و سکه و دلار که تکلیفش مشخص است به مالخر می فروختیم، اما فرشها از آنجایی که شناسنامه دار بودند و از طرفی میدانستیم که مشخصات فرشها از طریق خود فرش فروشها به همکارانشان اعلام میشود، نمیتوانستیم آنها را در ایران به فروش برسانیم. فرشها را داخل خودرو جاسازی کرده و به مرز عراق میبردیم؛ در آنجا همدستی داریم که فرشها را از ما میگرفت و در عراق با قیمتی مناسب به فروش میرساند. اینطوری از طریق فرشها هم ردی از خودمان به جا نمیگذاشتیم که دستگیر شویم.
ارزش اموال سرقتی چقدر است؟ پولی که ما از این سرقتها بهدست آوردیم با ارزش اصلی کالاها فرق دارد، چون ما بهعنوان دست دوم و سرقتی میفروشیم و قطعاً پول کمتری گیرمان میآید اما حدود 50 میلیارد تومان بود، البته مبلغ طلاهایی که سرقت کردهایم جداست.
سابقه داری؟ 5 بار تا به حال بازداشت شده ام و هر بار بعد از تحمل حبس آزاد شدم. یک سال قبل آخرین باری بود که از زندان آزاد شدم و از همان موقع تصمیم گرفتم باندی تشکیل دهم.
ترسی از دستگیری و مجازات نداشتی؟ احتمال دستگیری که هست، اما من سعی میکردم بموقع فرار کنم. آخرین باری که از دست پلیس فرار کردم، هنگام فرار، چون خیابان یک طرفهای را بهصورت خلاف میرفتم، 5 خودرو را تخریب کردم.
انفجار مرگبار آمبولانس پتروشیمی گچساران
گروه حوادث/ انفجار آمبولانس پتروشیمی گچساران منجر به مرگ یک بهیار و زخمی شدن ۵ نفر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، در جریان جایگزینی آمبولانسهای مستقر متعلق به پیمانکار پروژه در محل طرح پلیمر گچساران، انفجار آمبولانس جدید، یک کشته بر جای گذاشت.
به گزارش روابط عمومی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، با توجه به اینکه استقرار آمبولانس و بهیار در محل پروژه پلیمر گچساران الزامی و این کار از سوی پیمانکار طرح انجام شده بود، صبح پنجشنبه در جریان جایگزینی آمبولانس جدید متعلق به مجموعه پیمانکار، در مرحله چک و تأیید نهایی ایمنی و سلامت آمبولانس، سانحه انفجار رخ داد.متأسفانه به دلیل این سانحه که دلایل آن در دست بررسی است، یک بهیار کشته و پنج نفر دیگر از نیروهای پیمانکار و همچنین یک راننده زخمی شدند.
جهانبخش وحدتنژاد رئیس اورژانس استان کهگیلویه و بویراحمد در این باره گفت: گزارش این حادثه ظهر پنجشنبه ۱۷ آذر به مرکز پیام گچساران اعلام و بلافاصله ۲ پایگاه اورژانس ۱۱۵ به محل حادثه واقع در پتروشیمی گچساران، اعزام شد و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد یکی از نیروهای درمانی به نام مهدی حبیبی که نیروی طرحی اورژانس گچساران و بهصورت پارهوقت در پتروشیمی مشغول خدمت بوده فوت کرده و مصدومان توسط آمبولانسهای اعزامی و آمبولانسهای شرکت نفت به بیمارستان منتقل شدند. علت این حادثه در دست بررسی است و پس از جمعبندی اعلام خواهد شد.