ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همایش فرهنگ و برنامه هفتم توسعه مطرح کرد
نگاه جدی به حوزه فرهنگ در برنامه هفتم توسعه الزامی است
محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز پنجشنبه در همایش «فرهنگ و برنامه هفتم توسعه؛ تحول برای پیشرفت» با اشاره به سنت چندین ساله تدوین برنامه توسعه در کشور گفت: «دولت مردمی رویکرد جدیدی نسبت به تدوین برنامه هفتم توسعه دارد، زیرا نگاه جدی و تحولی به حوزه فرهنگ در برنامه هفتم توسعه الزامی است.»
او ادامه داد: «نگرش حاکم بر برنامههای توسعه همواره محل نقد و ارزیابی جدی بوده است، زیرا بر اساس بررسیهای دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام و گزارشهای رسیده از دستگاهها، تنها حدود ۳۰ درصد از اهداف برنامههای توسعه محقق شده و این انگاره را مطرح میکند که اگر برنامهای هم تدوین نمیشد احتمالاً همین سطح از اقدامات صورت میگرفت.»وی ادامه داد: «تحقق ۳۰ درصدی اهداف برنامههای توسعه، با وجود زمان طولانی صرف شده برای تدوین سیاستهای کلی و احکام آنها، هشداری است که باید در تهیه برنامه هفتم توسعه در نظر گرفته شود تا چرخه معیوب گذشته تکرار نشود.»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با یادآوری جلسات تدوین سیاستهای کلی نظام در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «در آن زمان تقدم یا تأخر بررسی مباحث فرهنگی در سیاستهای کلی به طور جدی مورد بحث قرار گرفت اما در نهایت با توجیه جدیتر بودن چالشهای اقتصادی کشور، فرهنگ از اولویت بررسی خارج شد.»
وی تأکید کرد: «به نظر میرسد نخبگان و تصمیمگیران کشور از مقوله فرهنگ تلقی واحدی ندارند؛ معنایی که باید مورد اجماع و مبنای سیاستگذاریها قرار گیرد.»
اسماعیلی افزود: «رهبر معظم انقلاب در آغاز فعالیت دولت مردمی، در دیدار هیأت دولت از لزوم تغییر انقلابی در ساختارهای فرهنگی کشور سخن گفتند. در آن هنگام بسیاری تلاش کردند ابعاد مورد نظر ایشان را مورد بررسی قرار دهند؛ اینکه مراد از ساختار، دستگاه و کارگزار است یا رویکردی دیگر مورد نظر است.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به دیدار اخیر اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر معظم انقلاب گفت: «ایشان در این جلسه تفسیرشان از ساختارهای فرهنگی را اینچنین شرح دادند: منظور از ساختار، ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و فرهنگ حاکم بر آن و در یک کلام نرمافزاری است که افراد جامعه بر اساس آن در زندگی فردی و جمعی خود عمل میکنند.»
وی ادامه داد: «بر مبنای نظر رهبر معظم انقلاب، فرهنگ مقولهای هم تراز با سایر حوزهها نیست، بلکه گزاره مهمی است که باید در رویکرد کلی و نگرش بنیادین جامعه متحول شود؛ همچون تحقق ایده «ما میتوانیم» که با پیروزی انقلاب اسلامی جایگزین روحیه عجز و ناتوانی در جامعه ایران شد.»عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر اینکه تلقی تصمیمگیران کشور از فرهنگ باید با نگاه رهبر معظم انقلاب منطبق شود، گفت: «در گفتوگوی میان مسئولان فرهنگی، همواره بحث بودجه بهعنوان مهمترین چالش عدم تحقق اهداف برنامه مورد توجه قرار میگیرد، چنان که گویی کار فرهنگی مساوی با تخصیص بودجه است؛ حال آنکه نباید سطح فرهنگ را چنان تنزل دهیم و هم سطح با سایر حوزهها بدان بنگریم.»اسماعیلی تصریح کرد: «سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در هنگامه تدوین برنامه هفتم توسعه، فرصت مغتنمی برای ایجاد تفاوت چشمگیر در سیاستهای کلی و احکام برنامه است.»وی در پایان ابراز امیدواری کرد، با تلاش همه دستگاههای فرهنگی، برنامه هفتم توسعه در بخش فرهنگ با نگاهی واقعبینانه و متناسب با ظرفیتهای کشور تدوین شود.
فرهنگ امر فراگیر شناخت ذهن فردی و اجتماعی است
همچنین حجت الاسلام و المسلمین سعیدرضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در این نشست گفت: «مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای انقلاب فرهنگی در رابطه با هدایت فرهنگ و فرهنگ به مثابه شناخت، ذهنیت و نگاه به زندگی دیدگاهی مطرح کردند که اهمیت بسیار زیادی دارد. فرهنگ امر بزرگتری از صنایع و نهادهای فرهنگی است. فرهنگ مانند هوای زندگی میماند. عمدهترین ابعاد فرهنگ چیزی است که در ذهن انسان میگذرد.»او ادامه داد: «در جامعه جدید با نسلی مواجه شدیم که لزوماً این نسل تابع هنجارهای اجتماعی نیستند و کنش فرهنگی آنها کنش ناخودآگاه نیست. بنابراین امری که در حوزه فرهنگ اهمیت بسیار زیادی دارد نگاه فرد و جامعه به چگونگی و کیفیت مسیر زندگی است.»عاملی افزود: «نگاهها به فرهنگ نگاه بخشی است و فرهنگ را از حوزه اقتصاد و سیاست جدا میکند، این نگاه نمیتواند باعث قدرت فرهنگی شود. فرهنگ امر فراگیر شناخت ذهن فردی و اجتماعی است که در دل اقتصاد و سیاست وجود دارد. اگر به فرهنگ بهعنوان یک نگرش اجتماعی نگاه شود، در نگرش اقتصادی هم نگرش فرهنگی وجود دارد؛ لذا باید به این موضوع بازنگری کرد.»همایش یک روزه «فرهنگ و برنامه هفتم توسعه؛ تحول برای پیشرفت» با حضور برخی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئولان فرهنگی کشور و کارشناسان در محل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
او ادامه داد: «نگرش حاکم بر برنامههای توسعه همواره محل نقد و ارزیابی جدی بوده است، زیرا بر اساس بررسیهای دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام و گزارشهای رسیده از دستگاهها، تنها حدود ۳۰ درصد از اهداف برنامههای توسعه محقق شده و این انگاره را مطرح میکند که اگر برنامهای هم تدوین نمیشد احتمالاً همین سطح از اقدامات صورت میگرفت.»وی ادامه داد: «تحقق ۳۰ درصدی اهداف برنامههای توسعه، با وجود زمان طولانی صرف شده برای تدوین سیاستهای کلی و احکام آنها، هشداری است که باید در تهیه برنامه هفتم توسعه در نظر گرفته شود تا چرخه معیوب گذشته تکرار نشود.»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با یادآوری جلسات تدوین سیاستهای کلی نظام در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «در آن زمان تقدم یا تأخر بررسی مباحث فرهنگی در سیاستهای کلی به طور جدی مورد بحث قرار گرفت اما در نهایت با توجیه جدیتر بودن چالشهای اقتصادی کشور، فرهنگ از اولویت بررسی خارج شد.»
وی تأکید کرد: «به نظر میرسد نخبگان و تصمیمگیران کشور از مقوله فرهنگ تلقی واحدی ندارند؛ معنایی که باید مورد اجماع و مبنای سیاستگذاریها قرار گیرد.»
اسماعیلی افزود: «رهبر معظم انقلاب در آغاز فعالیت دولت مردمی، در دیدار هیأت دولت از لزوم تغییر انقلابی در ساختارهای فرهنگی کشور سخن گفتند. در آن هنگام بسیاری تلاش کردند ابعاد مورد نظر ایشان را مورد بررسی قرار دهند؛ اینکه مراد از ساختار، دستگاه و کارگزار است یا رویکردی دیگر مورد نظر است.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به دیدار اخیر اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر معظم انقلاب گفت: «ایشان در این جلسه تفسیرشان از ساختارهای فرهنگی را اینچنین شرح دادند: منظور از ساختار، ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و فرهنگ حاکم بر آن و در یک کلام نرمافزاری است که افراد جامعه بر اساس آن در زندگی فردی و جمعی خود عمل میکنند.»
وی ادامه داد: «بر مبنای نظر رهبر معظم انقلاب، فرهنگ مقولهای هم تراز با سایر حوزهها نیست، بلکه گزاره مهمی است که باید در رویکرد کلی و نگرش بنیادین جامعه متحول شود؛ همچون تحقق ایده «ما میتوانیم» که با پیروزی انقلاب اسلامی جایگزین روحیه عجز و ناتوانی در جامعه ایران شد.»عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر اینکه تلقی تصمیمگیران کشور از فرهنگ باید با نگاه رهبر معظم انقلاب منطبق شود، گفت: «در گفتوگوی میان مسئولان فرهنگی، همواره بحث بودجه بهعنوان مهمترین چالش عدم تحقق اهداف برنامه مورد توجه قرار میگیرد، چنان که گویی کار فرهنگی مساوی با تخصیص بودجه است؛ حال آنکه نباید سطح فرهنگ را چنان تنزل دهیم و هم سطح با سایر حوزهها بدان بنگریم.»اسماعیلی تصریح کرد: «سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در هنگامه تدوین برنامه هفتم توسعه، فرصت مغتنمی برای ایجاد تفاوت چشمگیر در سیاستهای کلی و احکام برنامه است.»وی در پایان ابراز امیدواری کرد، با تلاش همه دستگاههای فرهنگی، برنامه هفتم توسعه در بخش فرهنگ با نگاهی واقعبینانه و متناسب با ظرفیتهای کشور تدوین شود.
فرهنگ امر فراگیر شناخت ذهن فردی و اجتماعی است
همچنین حجت الاسلام و المسلمین سعیدرضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در این نشست گفت: «مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای انقلاب فرهنگی در رابطه با هدایت فرهنگ و فرهنگ به مثابه شناخت، ذهنیت و نگاه به زندگی دیدگاهی مطرح کردند که اهمیت بسیار زیادی دارد. فرهنگ امر بزرگتری از صنایع و نهادهای فرهنگی است. فرهنگ مانند هوای زندگی میماند. عمدهترین ابعاد فرهنگ چیزی است که در ذهن انسان میگذرد.»او ادامه داد: «در جامعه جدید با نسلی مواجه شدیم که لزوماً این نسل تابع هنجارهای اجتماعی نیستند و کنش فرهنگی آنها کنش ناخودآگاه نیست. بنابراین امری که در حوزه فرهنگ اهمیت بسیار زیادی دارد نگاه فرد و جامعه به چگونگی و کیفیت مسیر زندگی است.»عاملی افزود: «نگاهها به فرهنگ نگاه بخشی است و فرهنگ را از حوزه اقتصاد و سیاست جدا میکند، این نگاه نمیتواند باعث قدرت فرهنگی شود. فرهنگ امر فراگیر شناخت ذهن فردی و اجتماعی است که در دل اقتصاد و سیاست وجود دارد. اگر به فرهنگ بهعنوان یک نگرش اجتماعی نگاه شود، در نگرش اقتصادی هم نگرش فرهنگی وجود دارد؛ لذا باید به این موضوع بازنگری کرد.»همایش یک روزه «فرهنگ و برنامه هفتم توسعه؛ تحول برای پیشرفت» با حضور برخی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئولان فرهنگی کشور و کارشناسان در محل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی چگونه می تواند به جایگاه خود دست پیدا کند؟
قرارگاهی برای اقناع متولیان فرهنگی، نه تنظیم سند
فاطمه ترکاشوند/ روزنامهنگار- شورای عالی انقلاب فرهنگی در آذرماه سال 1363 تأسیس شد تا بهعنوان مغز ایجاد هماهنگی راهبردی در میان دستگاههای فرهنگی متعدد و موازی کشور، نقش مرکزی را بر عهده گیرد. با این همه به نظر میرسد این شورا در ایفای این نقش، توفیقات چندانی نداشته و دستگاههایی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا وسیما و سایر دستگاههای خرد و کلان متولی حوزه فرهنگ، فاقد راهبردهای کلان مشترک با یکدیگر هستند.حالا در آستانه 40 سالگی این شورا، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای آن به بخشی از کلیدیترین گرهها و موانع حرکت شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کردهاند که بهنظر میرسد با وجود تغییر دبیران آن، همچنان این موانع به قوت خود باقی هستند. این مسأله نشان میدهد با اشکالاتی ساختاری و فراتر از افراد روبهرو هستیم ،هرچند که افراد و خصوصاً مدیران میتوانند مؤثرتر ین نقش را در رفع این موانع داشته باشند.
چرا دستگاههای فرهنگی، شورای عالی را قرارگاه خود نمیدانند؟
تاکنون در مقاطع مختلف و خصوصاً برخی بحرانهای حساسیتساز، هر یک از دستگاههای فرهنگی اقدام به ایجاد حلقههای مشترک میانسازمانی برای عبور از یک بحران فرهنگی کردهاند. در آخرین نمونه از این موارد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در هفته کتاب با دعوت از سایر دستگاههای متولی و مرتبط با این موضوع تلاش کرد تا دستکم برای یک هفته، ایدههای مشترکی را برای توسعه فرهنگ کتابخوانی بهکار گیرد. در تمام این موارد اما جای خالی شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان اصلیترین متولی این کار محسوس بوده است.
در حالی که نیاز به وجود قرارگاهی برای برنامهریزی درباره وضعیت فرهنگی و توسعه خدمات و کالاهای فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان امروز چنان روشن و بدیهی است که حتی صدای اعتراض خانوادهها را بلند کرده، شورای عالی انقلاب فرهنگی از اقدام به ایجاد قرارگاهی با حضور دستگاههای مرتبط و متولی از صدا وسیما گرفته تا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و وزارت آموزش و پرورش بازمانده است.
هویت جمعی در خود شورا شکل نگرفته چه برسد به دستگاههای فرهنگی!
ریشه این اشکال را میتوان در فقدان هویت جمعی در میان سازمانها و نهادهای فرهنگی در کشور دید؛ موضوعی که شورای عالی انقلاب فرهنگی پیش از هر نهاد دیگری به ایجاد آن در میان اعضای خود و سپس توسعهاش در میان سایر نهادها نیاز دارد تا اقناع نسبت به راهبرد مشترک از خلال گفتوگو و نه ابلاغیهها ایجاد شود.رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود با اشاره به این موضوع خاطرنشان کردند: «با وجود غنا و تراز بالای افراد حاضر در این شورا، اما هویت جمعی شورایعالی به تناسب اعضای آن، بروز لازم را ندارد و لازم است تأثیرگذاری شورا در مسائل فرهنگی کشور تقویت شود.»بر این اساس تا زمانی که شورای عالی انقلاب فرهنگی نتواند هویت جمعی را بر محور طراحی راهبردها و ایدههای مشترک فرهنگی در میان اعضای خود تولید کند، قادر به ایجاد آن در میان دستگاههای فرهنگی متعدد و گاه متعارض کشور هم نخواهد بود چنان که خاتمالشعرا، عبدالرحمان جامی گفته است: «ذات نایافته از هستی بخش/ کی تواند که شود هستیبخش».
اعضا، شورای عالی را اولویت اصلی خود نمیدانند
علت العلل مشکل مذکور اما شاید همان چیزی باشد که رهبر انقلاب در ادامه از آن با عنوان «اشتغالات دیگر اعضای شورا» یاد کردهاند. به نظر میرسد که فقدان هویت جمعی و تلاش برای تبدیل شورای عالی انقلاب فرهنگی به قرارگاه مرکزی هماهنگی راهبردی میان دستگاههای فرهنگی کشور مانند سایر اشکالات آن به اولویت نداشتن کار شورا برای اعضای آن باز میگردد.
اعضای این شورا علیالقاعده باید از افرادی انتخاب شوند که با کار سایر دستگاههای فرهنگی آشنا باشند و عمری را در آنجا گذرانده باشند؛ از دید کافی برای تشخیص مسائل دستگاه مربوطه برخوردار باشند و در ترکیب کلی اعضای شورا، وجود خاستگاهها و دیدگاههای مختلف در نظر گرفته شود. بنابراین شکل انتصاب اعضای شورا در شکلگیری یک ترکیب متنوع و در عین حال همافزا، تأثیر بسزایی خواهد داشت،اما تمام مسأله این نیست. افراد منتصب باید اولویت اصلی کار خود را همان وظیفه شورای عالی یعنی شکلدهی به قرارگاهی برای تمرکز و تعامل فکری و راهبردی دستگاههای فرهنگی قرار دهند؛ برای آن وقت بگذارند و شورا را از چهرهای فرمایشی، راکد، خسته، بیاثر و اضافهبر سازمان خارج کنند.
تعامل و اقناع متولیان فرهنگی، تنها ضمانت اجرایی اسناد ابلاغی
شورا در حال حاضر به لحاظ قانونی، تولیت و قدرت لازم برای اعمال نظر بر دستگاههای فرهنگی را دارد اما فاقد مقبولیت و حتی شناخته شدن زمینهها و فعالیتهایش در میان ساختارهای فرهنگی دیگر کشور است. همانطور که رهبر انقلاب اشاره دارند «در مورد دستگاههایی همچون فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات و صدا وسیما، هدایت فرهنگی، فقط با ابلاغ سندهای تحول امکانپذیر نمیشود بلکه باید این سندها محقق و اجرایی شوند و ضمانت اجرای آنها هم حضور رؤسای سه قوه در شورایعالی انقلاب فرهنگی است.»ضمانت اجرایی اسناد ابلاغی همان تعامل و ایجاد همافزایی و درگیر کردن متولیان و مدیران دستگاهها و سازمانهای فرهنگی در مرکزیتی است که قادر باشد، سایرین را نسبت به اولویت، ضرورت، راهبردها و اهداف مذکور در اسناد، قانع کند تا مدیران هم بتوانند بدنه تحت مدیریت خود را در اجرای آن اهداف، هماهنگ و همسو سازند.
تغییرات محسوس فرهنگی، سطح توقع از شوراست نه تنظیم سند
بنابراین، سطح توقعات از شورای عالی انقلاب فرهنگی را نمیتوان تا اندازه تنظیم اسناد بالادستی پایین آورد ،چرا که رهبری در توضیح لزوم بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور و وظیفه شورا نسبت به آن، تصریح میکنند: «منظور از ساختار، ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و فرهنگ حاکم بر آن و در یک کلام نرمافزاری است که افراد جامعه بر اساس آن در زندگی فردی و جمعی خود عمل میکنند.»بر این اساس تا زمانی که آثار هدایت و راهبری شورای عالی انقلاب فرهنگی در ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و رفتارهای اجتماعی، جاری نشود، نمیتوان تحرک و اثرگذاری شورای عالی انقلاب فرهنگی و ایفای نقش آن به عنوان قرارگاه اصلی طراحی راهبردهای فرهنگی و ایجاد هماهنگی میان دستگاههای متولی و مرتبط را رضایتبخش دانست.
چرا دستگاههای فرهنگی، شورای عالی را قرارگاه خود نمیدانند؟
تاکنون در مقاطع مختلف و خصوصاً برخی بحرانهای حساسیتساز، هر یک از دستگاههای فرهنگی اقدام به ایجاد حلقههای مشترک میانسازمانی برای عبور از یک بحران فرهنگی کردهاند. در آخرین نمونه از این موارد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در هفته کتاب با دعوت از سایر دستگاههای متولی و مرتبط با این موضوع تلاش کرد تا دستکم برای یک هفته، ایدههای مشترکی را برای توسعه فرهنگ کتابخوانی بهکار گیرد. در تمام این موارد اما جای خالی شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان اصلیترین متولی این کار محسوس بوده است.
در حالی که نیاز به وجود قرارگاهی برای برنامهریزی درباره وضعیت فرهنگی و توسعه خدمات و کالاهای فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان امروز چنان روشن و بدیهی است که حتی صدای اعتراض خانوادهها را بلند کرده، شورای عالی انقلاب فرهنگی از اقدام به ایجاد قرارگاهی با حضور دستگاههای مرتبط و متولی از صدا وسیما گرفته تا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و وزارت آموزش و پرورش بازمانده است.
هویت جمعی در خود شورا شکل نگرفته چه برسد به دستگاههای فرهنگی!
ریشه این اشکال را میتوان در فقدان هویت جمعی در میان سازمانها و نهادهای فرهنگی در کشور دید؛ موضوعی که شورای عالی انقلاب فرهنگی پیش از هر نهاد دیگری به ایجاد آن در میان اعضای خود و سپس توسعهاش در میان سایر نهادها نیاز دارد تا اقناع نسبت به راهبرد مشترک از خلال گفتوگو و نه ابلاغیهها ایجاد شود.رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود با اشاره به این موضوع خاطرنشان کردند: «با وجود غنا و تراز بالای افراد حاضر در این شورا، اما هویت جمعی شورایعالی به تناسب اعضای آن، بروز لازم را ندارد و لازم است تأثیرگذاری شورا در مسائل فرهنگی کشور تقویت شود.»بر این اساس تا زمانی که شورای عالی انقلاب فرهنگی نتواند هویت جمعی را بر محور طراحی راهبردها و ایدههای مشترک فرهنگی در میان اعضای خود تولید کند، قادر به ایجاد آن در میان دستگاههای فرهنگی متعدد و گاه متعارض کشور هم نخواهد بود چنان که خاتمالشعرا، عبدالرحمان جامی گفته است: «ذات نایافته از هستی بخش/ کی تواند که شود هستیبخش».
اعضا، شورای عالی را اولویت اصلی خود نمیدانند
علت العلل مشکل مذکور اما شاید همان چیزی باشد که رهبر انقلاب در ادامه از آن با عنوان «اشتغالات دیگر اعضای شورا» یاد کردهاند. به نظر میرسد که فقدان هویت جمعی و تلاش برای تبدیل شورای عالی انقلاب فرهنگی به قرارگاه مرکزی هماهنگی راهبردی میان دستگاههای فرهنگی کشور مانند سایر اشکالات آن به اولویت نداشتن کار شورا برای اعضای آن باز میگردد.
اعضای این شورا علیالقاعده باید از افرادی انتخاب شوند که با کار سایر دستگاههای فرهنگی آشنا باشند و عمری را در آنجا گذرانده باشند؛ از دید کافی برای تشخیص مسائل دستگاه مربوطه برخوردار باشند و در ترکیب کلی اعضای شورا، وجود خاستگاهها و دیدگاههای مختلف در نظر گرفته شود. بنابراین شکل انتصاب اعضای شورا در شکلگیری یک ترکیب متنوع و در عین حال همافزا، تأثیر بسزایی خواهد داشت،اما تمام مسأله این نیست. افراد منتصب باید اولویت اصلی کار خود را همان وظیفه شورای عالی یعنی شکلدهی به قرارگاهی برای تمرکز و تعامل فکری و راهبردی دستگاههای فرهنگی قرار دهند؛ برای آن وقت بگذارند و شورا را از چهرهای فرمایشی، راکد، خسته، بیاثر و اضافهبر سازمان خارج کنند.
تعامل و اقناع متولیان فرهنگی، تنها ضمانت اجرایی اسناد ابلاغی
شورا در حال حاضر به لحاظ قانونی، تولیت و قدرت لازم برای اعمال نظر بر دستگاههای فرهنگی را دارد اما فاقد مقبولیت و حتی شناخته شدن زمینهها و فعالیتهایش در میان ساختارهای فرهنگی دیگر کشور است. همانطور که رهبر انقلاب اشاره دارند «در مورد دستگاههایی همچون فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات و صدا وسیما، هدایت فرهنگی، فقط با ابلاغ سندهای تحول امکانپذیر نمیشود بلکه باید این سندها محقق و اجرایی شوند و ضمانت اجرای آنها هم حضور رؤسای سه قوه در شورایعالی انقلاب فرهنگی است.»ضمانت اجرایی اسناد ابلاغی همان تعامل و ایجاد همافزایی و درگیر کردن متولیان و مدیران دستگاهها و سازمانهای فرهنگی در مرکزیتی است که قادر باشد، سایرین را نسبت به اولویت، ضرورت، راهبردها و اهداف مذکور در اسناد، قانع کند تا مدیران هم بتوانند بدنه تحت مدیریت خود را در اجرای آن اهداف، هماهنگ و همسو سازند.
تغییرات محسوس فرهنگی، سطح توقع از شوراست نه تنظیم سند
بنابراین، سطح توقعات از شورای عالی انقلاب فرهنگی را نمیتوان تا اندازه تنظیم اسناد بالادستی پایین آورد ،چرا که رهبری در توضیح لزوم بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور و وظیفه شورا نسبت به آن، تصریح میکنند: «منظور از ساختار، ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و فرهنگ حاکم بر آن و در یک کلام نرمافزاری است که افراد جامعه بر اساس آن در زندگی فردی و جمعی خود عمل میکنند.»بر این اساس تا زمانی که آثار هدایت و راهبری شورای عالی انقلاب فرهنگی در ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و رفتارهای اجتماعی، جاری نشود، نمیتوان تحرک و اثرگذاری شورای عالی انقلاب فرهنگی و ایفای نقش آن به عنوان قرارگاه اصلی طراحی راهبردهای فرهنگی و ایجاد هماهنگی میان دستگاههای متولی و مرتبط را رضایتبخش دانست.
محمد گلریز خواننده موسیقی انقلابی:
اعتقاد و شهامت رمز ماندگاری آثار انقلابی مرحوم قرهباغی بود
نداسیجانی-روزنامه نگار/ اسفندیار قرهباغی خواننده و آهنگساز ایرانی، مشهور به «صدای انقلاب»، پنجشنبه 17 آذرماه به دلیل بیماری در سن 79 سالگی در تبریز دار فانی را وداع گفت. هنرمندی که نامش با آثار انقلابی گره خورد و جاودانه شد. او از همان سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی و حتی در روزهای جنگ با ساخت سرودهای ملی و میهنی و ارزشی همیشه همراه و همسو با مردم حرکت کرد و آثارش که نزدیک به 800 سرود ارزشمند همچون «من یک سپاهیام»، «امریکا، امریکا، ننگ به نیرنگ تو»، «صبح شرق»، «پیروزی خون»، «امام آمد» و... است در تاریخ انقلاب باقی ماند و حس ملی و میهنیاش را به نسلهای بعد هم منتقل کرد. گفتنی است مراسم تشییع و خاکسپاری این هنرمند روز گذشته در تبریز برگزار شد.
هنرمندی میهنپرست و عاشق فرهنگ و هنر سرزمینش
زندهیاد اسفندیار قرهباغی متولد اول بهمن ماه به سال 1322 است و در کوچه قرهباغیهای تبریز به دنیا آمد و پس از گذراندن دوره اول متوسطه در دبیرستان بدر تهران، به تبریز رفت و سال ۱۳۳۸ وارد هنرستان موسیقی گردید و خردادماه سال ۱۳۴۳ فارغالتحصیل شد و بهعنوان معلم موسیقی در مدارس کرمانشاه به استخدام وزارت فرهنگ درآمد تا آنکه اواخر سال ۱۳۴۸ به تهران منتقل و در گروه اپرای تهران مشغول به کار شد و ضمن خوانندگی در گروه کر اُپرای تهران پس از عزیمت و بازگشت از ایتالیا، با عنوان سولیست باس اُپرای تهران نیز نقشهای بسیاری را در اجراهای مختلف عهدهدار شد. اسفندیار قرهباغی در گفتوگویی که قبلتر با «ایران» داشت خود را اینگونه معرفی کرد: «در خانوادهای انقلابی و اهل فرهنگ و هنر متولد و پرورش یافتهام و از نوادگان ستارخان، سردار ملی ایران هستیم. مادربزرگ من همسر ستارخان بود و خانواده ما از ابتدا گرایش انقلابی داشت و پدرم در زمان جنگ جهانی دوم در تبریز حضور و نقشهای مهمی داشته است.
بنابراین نگاه ملی – میهنی و حماسی همیشه در ذهن و قلب ما وجود داشته است و از این بابت نه مطلقاً پشیمان هستم و نه به حرفهای دیگران توجه میکنم.
شاید در نگاه عدهای منفور باشم و از من خوششان نیاید، اما مملکتم را دوست دارم و عاشق کشورم هستم. در واقع باید بگویم میهنپرستی همیشه در ذات ما وجود داشته و هست. اما علاقه به فرهنگ و هنر مسیر دیگری بود که در زندگیام انتخاب کردم. زمانی که حرفه موسیقی را انتخاب کردم تلاش کردم در رسیدن به هدفم مسیر درست و سلامتی را طی کنم و هیچگاه بهدنبال موسیقیهای بازاری و پولساز نرفتم. آن زمان که کارم را در این زمینه شروع کردم، میتوانستم در کافه، کاباره و جشنها و عروسیها بخوانم اما هرگز به چنین چیزهایی فکر نکردم و معتقد بودم صدا نعمتی از سوی خدا است که باید از آن بهره درست را ببرم و سرانجام توانستم در این مسیر موفق شوم...»
انقلاب فصل ویژه فعالیت هنری قرهباغی
محمد گلریز خواننده موسیقی انقلابی در گفتوگو با «ایران» درباره این هنرمند اظهار کرد: «زندهیاد اسفندیار قرهباغی ازجمله هنرمندانی بود که سال 1357 و همزمان با قیام مردم درشکلگیری پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت خود را بهصورت جدی آغاز کرد و ازنخستین کسانی بود که در ساخت سرودهای انقلابی و حماسی فعالیت چشمگیری داشت؛ دورانی که فضای جامعه ملتهب بود اما این هنرمند با خواندن و ساختن سرودهای انقلابی و حماسی با شجاعت و شهامت دِین خود را ادا کرد. برههای که مردم برای به ثمر نشاندن قیام خود علیه طاغوت به انگیزههای مثبت و تشویق و ترغیب نیاز داشتند و بیتردید یکی از مسائل مهم و اثرگذار در این زمینه که نقش پررنگی در شکلگیری انقلاب اسلامی داشت، فرهنگ و هنر و ساخت سرودهای حماسی و
ملی – میهنی بوده و است، سرودهایی که در تاریخ انقلاب ماندگار شد و همچنان زمزمه میشود. آثاری از هنرمندانی چون آقایان احمدعلی راغب، حمید سبزواری و... که موجب شور و شوق و جوشش بیشتر مردم در به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی بود و مرحوم قرهباغی این شهامت و شجاعت را داشت که در همان اوایل انقلاب به این مسائل بپردازد، پرداختن به هنرها و موسیقیهایی که چندان مورد علاقه برخی از مردم نبود و حتی در آن دوران نسبت به امروز، به افرادی که در زمینه کارهای انقلابی فعالیت داشتند بسیار با کنایه برخورد میشد و حتی مورد تهدید قرار میگرفتند؛ مانند آقای قرهباغی که اوایل انقلاب بسیار مورد تهدید قرار گرفت و تقاضای اسلحه کرده بود اما همچنان علاقهمند به انجام فعالیتهای انقلابی بود و این اتفاقات و تهدیدها هیچگاه موجب منصرف شدن از تصمیمش و راهی که انتخاب کرده بود، نشد.»او افزود: «آقای قرهباغی از تحصیلات آکادمیک بالایی برخوردار بود و دکترای موسیقی کلاسیک را داشت. همچنین در ارکستر سمفونیک تهران نقش بسیار مهمی ایفای کرد. همکاریهای بسیاری با ایشان داشتم و کارهای ماندگار بسیاری برای ایران خواندهاند ازجمله سرود «امریکا امریکا ننگ به نیرنگ تو...» با شعری از مرحوم سبزواری که به زیبایی و با شجاعت و شهامت بسیار اجرا کرد. درواقع اعتقاد و شهامت او به انجام چنین کارهایی موجب خلق چنین آثاری شده است.بهعنوان یک همکار دیرین درگذشت آقای اسفندیار قرهباغی را به جامعه هنری و فرهنگی و خصوصاً به اهالی فرهنگ و هنر تبریز و همچنین خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم.»
پیام
پیام تسلیت آیتالله رئیسی به مناسبت درگذشت استاد قرهباغی
آیتالله سید ابراهیم رئیسی در پیامی به مناسبت درگذشت استاد اسفندیار قرهباغی، نوای وی را صدای رسای ملت ایران و همه آزادیخواهان و ظلمستیزان علیه ظلم و استکبار جهانی توصیف کرد که طنین
با صلابت آن در حافظه پرشکوه انقلاب ماندگار خواهد بود. رئیسجمهور در این پیام آورده است: خبر درگذشت استاد اسفندیار قرهباغی، هنرمندی که صدای رسای او علیه ظلم و استکبار جهانی صدای ملت ایران و همه آزادیخواهان و ظلمستیزان بود، موجب تأسف و تأثر شد. او ادامه داد: شعله آن آوای برخاسته از عمق جان هرگز در دل مردم ایران خاموش نمیشود و یاد آن طنین با صلابت در حافظه پرشکوه انقلاب ماندگار خواهد بود. آیتالله رئیسی اضافه کرد: اینجانب این ضایعه را به خانواده، شاگردان، اهالی فرهنگ و هنر بویژه مردم عزیز تبریز تسلیت میگویم و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت مینمایم.»
پیام
پیام تسلیت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛
مرحوم قرهباغی نغمهخوان با اخلاص انقلاب اسلامی بود
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار متنی درگذشت اسفندیار قرهباغی خواننده پیشکسوت موسیقی انقلاب را تسلیت گفت.
در متن پیام محمدمهدی اسماعیلی آمده است:
«انا لله وانا الیه راجعون
درگذشت نغمهخوان با اخلاص انقلاب اسلامی، زنده یاد «اسفندیار قرهباغی» در ایام غمبار فاطمیه جامعه هنری کشور را سوگوار کرد. آن استاد فرزانه در سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس، با فداکاری، هنر و استعداد خویش را به میدان آورد و با ارائه و اجرای بیش از ۸۰۰ سرود که تداعیگر حس وطن دوستی و میهنی با رنگ و بوی انقلابی هستند، هنرمندانه ارزشهای انقلاب اسلامی را به جامعه منتقل نمود. سرود معروف «امریکا امریکا مرگ به نیرنگ تو» یکی از معروفترین آثار این هنرمند مردمی بهشمار میآید که در روزها و ماههای پس از انقلاب زمزمه بسیاری از زنان و مردان هم روزگار ما بود. فقدان استاد اسفندیار قرهباغی اگرچه رخدادی اندوهبار است؛ اما عمر پربرکت ایشان و آثار ارزشمند و خدمات سترگ آن بزرگمرد، گنجینهای است بیبدیل که موجب جاودانگی خاطر آن استاد فقید نزد دوستدارانش خواهد بود. اینجانب ضمن عرض تسلیت این مصیبت، از درگاه خداوند متعال برای آن عزیز سفر کرده علوّ درجات و برای بازماندگان بویژه خانواده محترمشان و اهالی فرهنگ و هنر و مردم شریف آذربایجان شرقی، صبر و سلامتی خواستارم.» محمود سالاری معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد اللهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین امیرحسین سمیعی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در پیامهایی جداگانه درگذشت این هنرمند انقلابی را تسلیت گفتند.
هنرمندی میهنپرست و عاشق فرهنگ و هنر سرزمینش
زندهیاد اسفندیار قرهباغی متولد اول بهمن ماه به سال 1322 است و در کوچه قرهباغیهای تبریز به دنیا آمد و پس از گذراندن دوره اول متوسطه در دبیرستان بدر تهران، به تبریز رفت و سال ۱۳۳۸ وارد هنرستان موسیقی گردید و خردادماه سال ۱۳۴۳ فارغالتحصیل شد و بهعنوان معلم موسیقی در مدارس کرمانشاه به استخدام وزارت فرهنگ درآمد تا آنکه اواخر سال ۱۳۴۸ به تهران منتقل و در گروه اپرای تهران مشغول به کار شد و ضمن خوانندگی در گروه کر اُپرای تهران پس از عزیمت و بازگشت از ایتالیا، با عنوان سولیست باس اُپرای تهران نیز نقشهای بسیاری را در اجراهای مختلف عهدهدار شد. اسفندیار قرهباغی در گفتوگویی که قبلتر با «ایران» داشت خود را اینگونه معرفی کرد: «در خانوادهای انقلابی و اهل فرهنگ و هنر متولد و پرورش یافتهام و از نوادگان ستارخان، سردار ملی ایران هستیم. مادربزرگ من همسر ستارخان بود و خانواده ما از ابتدا گرایش انقلابی داشت و پدرم در زمان جنگ جهانی دوم در تبریز حضور و نقشهای مهمی داشته است.
بنابراین نگاه ملی – میهنی و حماسی همیشه در ذهن و قلب ما وجود داشته است و از این بابت نه مطلقاً پشیمان هستم و نه به حرفهای دیگران توجه میکنم.
شاید در نگاه عدهای منفور باشم و از من خوششان نیاید، اما مملکتم را دوست دارم و عاشق کشورم هستم. در واقع باید بگویم میهنپرستی همیشه در ذات ما وجود داشته و هست. اما علاقه به فرهنگ و هنر مسیر دیگری بود که در زندگیام انتخاب کردم. زمانی که حرفه موسیقی را انتخاب کردم تلاش کردم در رسیدن به هدفم مسیر درست و سلامتی را طی کنم و هیچگاه بهدنبال موسیقیهای بازاری و پولساز نرفتم. آن زمان که کارم را در این زمینه شروع کردم، میتوانستم در کافه، کاباره و جشنها و عروسیها بخوانم اما هرگز به چنین چیزهایی فکر نکردم و معتقد بودم صدا نعمتی از سوی خدا است که باید از آن بهره درست را ببرم و سرانجام توانستم در این مسیر موفق شوم...»
انقلاب فصل ویژه فعالیت هنری قرهباغی
محمد گلریز خواننده موسیقی انقلابی در گفتوگو با «ایران» درباره این هنرمند اظهار کرد: «زندهیاد اسفندیار قرهباغی ازجمله هنرمندانی بود که سال 1357 و همزمان با قیام مردم درشکلگیری پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت خود را بهصورت جدی آغاز کرد و ازنخستین کسانی بود که در ساخت سرودهای انقلابی و حماسی فعالیت چشمگیری داشت؛ دورانی که فضای جامعه ملتهب بود اما این هنرمند با خواندن و ساختن سرودهای انقلابی و حماسی با شجاعت و شهامت دِین خود را ادا کرد. برههای که مردم برای به ثمر نشاندن قیام خود علیه طاغوت به انگیزههای مثبت و تشویق و ترغیب نیاز داشتند و بیتردید یکی از مسائل مهم و اثرگذار در این زمینه که نقش پررنگی در شکلگیری انقلاب اسلامی داشت، فرهنگ و هنر و ساخت سرودهای حماسی و
ملی – میهنی بوده و است، سرودهایی که در تاریخ انقلاب ماندگار شد و همچنان زمزمه میشود. آثاری از هنرمندانی چون آقایان احمدعلی راغب، حمید سبزواری و... که موجب شور و شوق و جوشش بیشتر مردم در به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی بود و مرحوم قرهباغی این شهامت و شجاعت را داشت که در همان اوایل انقلاب به این مسائل بپردازد، پرداختن به هنرها و موسیقیهایی که چندان مورد علاقه برخی از مردم نبود و حتی در آن دوران نسبت به امروز، به افرادی که در زمینه کارهای انقلابی فعالیت داشتند بسیار با کنایه برخورد میشد و حتی مورد تهدید قرار میگرفتند؛ مانند آقای قرهباغی که اوایل انقلاب بسیار مورد تهدید قرار گرفت و تقاضای اسلحه کرده بود اما همچنان علاقهمند به انجام فعالیتهای انقلابی بود و این اتفاقات و تهدیدها هیچگاه موجب منصرف شدن از تصمیمش و راهی که انتخاب کرده بود، نشد.»او افزود: «آقای قرهباغی از تحصیلات آکادمیک بالایی برخوردار بود و دکترای موسیقی کلاسیک را داشت. همچنین در ارکستر سمفونیک تهران نقش بسیار مهمی ایفای کرد. همکاریهای بسیاری با ایشان داشتم و کارهای ماندگار بسیاری برای ایران خواندهاند ازجمله سرود «امریکا امریکا ننگ به نیرنگ تو...» با شعری از مرحوم سبزواری که به زیبایی و با شجاعت و شهامت بسیار اجرا کرد. درواقع اعتقاد و شهامت او به انجام چنین کارهایی موجب خلق چنین آثاری شده است.بهعنوان یک همکار دیرین درگذشت آقای اسفندیار قرهباغی را به جامعه هنری و فرهنگی و خصوصاً به اهالی فرهنگ و هنر تبریز و همچنین خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم.»
پیام
پیام تسلیت آیتالله رئیسی به مناسبت درگذشت استاد قرهباغی
آیتالله سید ابراهیم رئیسی در پیامی به مناسبت درگذشت استاد اسفندیار قرهباغی، نوای وی را صدای رسای ملت ایران و همه آزادیخواهان و ظلمستیزان علیه ظلم و استکبار جهانی توصیف کرد که طنین
با صلابت آن در حافظه پرشکوه انقلاب ماندگار خواهد بود. رئیسجمهور در این پیام آورده است: خبر درگذشت استاد اسفندیار قرهباغی، هنرمندی که صدای رسای او علیه ظلم و استکبار جهانی صدای ملت ایران و همه آزادیخواهان و ظلمستیزان بود، موجب تأسف و تأثر شد. او ادامه داد: شعله آن آوای برخاسته از عمق جان هرگز در دل مردم ایران خاموش نمیشود و یاد آن طنین با صلابت در حافظه پرشکوه انقلاب ماندگار خواهد بود. آیتالله رئیسی اضافه کرد: اینجانب این ضایعه را به خانواده، شاگردان، اهالی فرهنگ و هنر بویژه مردم عزیز تبریز تسلیت میگویم و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت مینمایم.»
پیام
پیام تسلیت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛
مرحوم قرهباغی نغمهخوان با اخلاص انقلاب اسلامی بود
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار متنی درگذشت اسفندیار قرهباغی خواننده پیشکسوت موسیقی انقلاب را تسلیت گفت.
در متن پیام محمدمهدی اسماعیلی آمده است:
«انا لله وانا الیه راجعون
درگذشت نغمهخوان با اخلاص انقلاب اسلامی، زنده یاد «اسفندیار قرهباغی» در ایام غمبار فاطمیه جامعه هنری کشور را سوگوار کرد. آن استاد فرزانه در سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس، با فداکاری، هنر و استعداد خویش را به میدان آورد و با ارائه و اجرای بیش از ۸۰۰ سرود که تداعیگر حس وطن دوستی و میهنی با رنگ و بوی انقلابی هستند، هنرمندانه ارزشهای انقلاب اسلامی را به جامعه منتقل نمود. سرود معروف «امریکا امریکا مرگ به نیرنگ تو» یکی از معروفترین آثار این هنرمند مردمی بهشمار میآید که در روزها و ماههای پس از انقلاب زمزمه بسیاری از زنان و مردان هم روزگار ما بود. فقدان استاد اسفندیار قرهباغی اگرچه رخدادی اندوهبار است؛ اما عمر پربرکت ایشان و آثار ارزشمند و خدمات سترگ آن بزرگمرد، گنجینهای است بیبدیل که موجب جاودانگی خاطر آن استاد فقید نزد دوستدارانش خواهد بود. اینجانب ضمن عرض تسلیت این مصیبت، از درگاه خداوند متعال برای آن عزیز سفر کرده علوّ درجات و برای بازماندگان بویژه خانواده محترمشان و اهالی فرهنگ و هنر و مردم شریف آذربایجان شرقی، صبر و سلامتی خواستارم.» محمود سالاری معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد اللهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین امیرحسین سمیعی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در پیامهایی جداگانه درگذشت این هنرمند انقلابی را تسلیت گفتند.
در نشست خبری شانزدهمین جشنواره سینما حقیقت عنوان شد
موضوعات اجتماعی و شهری در صدر دغدغه مستندسازان
فرهنگی/ با برگزاری نشست خبری شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» در کمتر از سه روز مانده به آغاز جشنواره، بالاخره تکلیف فیلمهای راه یافته به این رویداد مشخص شد. از فردا جشنواره به صورت رسمی آغاز میشود و حالا با مشخص شدن اسامی فیلمهای حاضر در بخشهای مختلف، جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران شکل و شمایل جدیتری گرفته و تنور جشنواره گرم تر شده است. محمد حمیدیمقدم دبیر این رویداد دلیل تأخیر در اعلام لیست اسامی فیلمها را جلوگیری از فشار به مستندسازان عنوان کرده است.
رنگآمیزی متنوع از اقلیمها
دبیر شانزدهمین جشنواره سینما حقیقت صحبتهایش را با آمار و ارائه اطلاعات درباره کمیت آثار متقاضی و پذیرفته شده آغاز کرد. طبق این اطلاعات امسال ۶۱۴ نفر فرم ثبتنام را پر کردند، ۷۶ فیلم به دلیل عدم مطابقت با قوانین جشنواره حذف شدند و ۲۵ فیلم (8 فیلم به دلیل مشکل فنی، ۹ فیلم به دلیل عدم تمایل تهیهکننده و سه فیلم به دلیل شرایط موجود) انصراف دادند. از میان آثار باقی مانده در نهایت ۱۶ فیلم در بخش مسابقه بلند، ۱۵ فیلم در بخش نیمه بلند، ۱۹ فیلم در بخش کوتاه و 12 فیلم به بخش شهید آوینی راه یافته و 9 فیلم هم در بخش خارج از مسابقه حضور دارد. تعداد آثار مستند رسیده در این دوره ۱۶ درصد افزایش داشته اما حضور فیلمسازان زن در این دوره با کاهش ۱۵ درصدی روبهرو شده است. از اخبار امیدوارکننده این آمار و ارقام اینکه ۲۸ فیلم از ۱۶ استان در این دوره حاضر هستند و ۱۴۰ فیلمساز استانی به جشنواره دعوت شدهاند تا در جریان این رویداد قرار بگیرند. آنطور که حمیدیمقدم وعده داده «رنگآمیزی متنوع از اقلیمها در جشنواره «سینماحقیقت»، فرصتی است که باید آن را مغتنم شمرد.» از میان آثار متقاضی حضور در جشنواره موضوعات اجتماعی و شهری با 27 درصد بخش عمده مستندها را تشکیل میدهند و دفاع مقدس با ۱۹ درصد کل آثار در رتبه دوم قرار دارد. موضوعات سیاسی با 6 درصد در انتهای این فهرست قرار دارد.
نمایش منتخب بخش بلند در موزه سیما
«درهای جشنواره «سینماحقیقت» به روی تمام صنوف و انجمنها باز است» این عبارات بخشی از صحبتهای حمیدی مقدم در پاسخ به سؤالی درباره تحریمهای جشنواره است. دبیر جشنواره تأکید کرد که «حقیقت انکارشدنی نیست و «سینماحقیقت» را نمیتوان انکار کرد. فرهنگ نیز تحریم شدنی نیست.» او همچنین درباره حضور آثار سیاسی با موضوع ناآرامیهای اخیر هم این توضیح را داد که فراخوان جشنواره اول مهر به پایان رسیده و آثار مرتبط احتمالاً در دوره بعدی اکران میشوند. در بخش دیگر این نشست حمیدی مقدم درباره فروش بلیت برای تماشای آثار این دوره از جشنواره گفت که امسال جشنواره بلیت فروشی ندارد و در ادامه از صدور 2500 کارت با هویت برای متقاضیان حضور خبر داد. او در عین حال گفت: «به درخواست موزه سینما و همکاری صورت گرفته از شب گذشته بخشی از اکران را به جشنواره اضافه کردیم که مطابق آن، منتخب بخش بلند مسابقه ملی جشنواره در موزه سینما برای مخاطبان سینمای مستند بلیت فروشی و اکران شود. گسترش اکران سینمای مستند از اهداف جشنواره است و ما بنا داریم در دورههای آتی چند سالن مردمی به جشنواره اضافه کنیم تا مردم هم در زمان برگزاری بتوانند جشنواره را دنبال کنند. علاوه بر این موارد ما امسال بخش آنلاین را نیز ادامه میدهیم و اکران آنلاین مستندها قطع نمیشود.» هزینه بلیت جشنواره در دوره شانزدهم کاهش یافته و برای دانشجویان تخفیف ویژه در نظر گرفته شده است. همچنین طبق گفته حمیدی مقدم، در تعاملات صورت گرفته با بخش دانشگاهی کشور، قرار است پس از جشنواره آثار به گعدههای دانشجویی راه یابد.
بزرگداشت نادر طالبزاده و سیدمحسن طباطباییپور
طبق اطلاعات ارائه شده در این نشست، علاوه بر کارگاههای آموزشی و نشستهای تخصصی، برگزاری نکوداشت زندهیاد نادر طالبزاده و بزرگداشت سید محسن طباطباییپور از دیگر بخشهای جنبی این دوره است. شانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» با دبیری محمد حمیدی مقدم از 20 تا 25 آذرماه برگزار میشود. مکان برگزاری جشنواره پس از چندین دوره از چارسو به سینما ملت منتقل شده و ایام برگزاری جشنواره از 7 روز به 5 روز تقلیل یافته است آن طور که حمیدیمقدم میگوید دلیل این اتفاق، تداخل احتمالی با مسابقات فوتبال جام جهانی است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
نگاه جدی به حوزه فرهنگ در برنامه هفتم توسعه الزامی است
-
قرارگاهی برای اقناع متولیان فرهنگی، نه تنظیم سند
-
اعتقاد و شهامت رمز ماندگاری آثار انقلابی مرحوم قرهباغی بود
-
موضوعات اجتماعی و شهری در صدر دغدغه مستندسازان
اخبارایران آنلاین