ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش «ایران» از واکنش مردم به تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا
جریمهها اعمال شود، ماسک هم زده میشود
حمیده امینی فرد
خبرنگار
پای جرایم کرونایی بالاخره به تهران باز شد. بعد از تقریباً 8 ماه از آمدن کرونا به کشور، دولت تصمیم گرفت تا در ازای تخلف شهروندان و اصناف نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی جریمه نقدی تعیین کند. بنابراین از دیروز همه شهروندان تهراننشین موظف شدند از در منزل ماسک بزنند.
جریمه نداشتن ماسک برای یک فرد سالم 50هزار تومان تعیین شده، اما اگر ابتلای او به کرونا تشخیص داده شود، بنا به گفته سخنگوی دولت، جریمههای سختگیرانهتری برای او اعمال خواهد شد. علی ربیعی که دیروز به ایستگاه متروی تئاتر شهر رفته بود تا از اولین روز اجباری شدن ماسک در پایتخت بازدید کند، تأکید کرد هر فردی که در آزمایشگاه کرونای او ثابت شود، با شیوههایی مانند ردیابی موبایل کنترل میشود و در صورتی که از خانه خارج شود، برای او جرایم سنگینی در نظر گرفته خواهد شد. میزان این جریمه را انوشیروان محسنی بندپی، استاندار تهران، 200 هزار تومان اعلام کرده است. هم اکنون ظرفیت همه تختهای بیمارستانی پایتخت به طور کامل پر شده است و بیمارستانها انجام عملهای غیرضروری را به تأخیر انداختهاند.
آمار مرگ و میرها همچنان روی عدد 200 (حدوداً) مانده و با وجود همه تذکرها، جادههای منتهی به شمال کشور در اواخر هفته متراکم میشود! طبق آخرین آمارها، رعایت پروتکلهای بهداشتی اکنون به پایینترین سطح خود یعنی 42 درصد رسیده است. ایران در مقایسه با سایر کشورها بحث پرداخت جریمه نقدی را به عنوان آخرین راهکار دیده بود، اما سرانجام به اجرای آن تن داد. حمل و نقل عمومی همچنان به عنوان اصلیترین عامل شیوع ویروس کرونا شناخته میشود، تقریباً از خردادماه بود که بحث اجباری شدن ماسک در متروی تهران اعلام شد. بجز یک هفته آزمایشی در چند ایستگاه، از هفتههای بعد مأموران قطار، از عبور افراد بدون ماسک از گیتهای ورودی جلوگیری میکردند. خیلیها برای ورود مجبور به خرید ماسک میشدند اما بعد از چند ماه، آمار استفاده از ماسک به 98 درصد هم رسید.
اگرچه فرنوش نوبخت، مدیرعامل مترو به «ایران» میگوید که هنوز دستورالعمل ویژهای برای جریمه افراد بدون ماسک در داخل مترو به دستشان نرسیده، اما تمام قد تابع نظر ستاد ملی مقابله با کرونا هستند و برای اجرای بهتر دستورالعملهای بهداشتی، راهکارهای اجرایی در نظر خواهند گرفت.
درحال حاضر آمار مسافران مترو به روزی حدوداً 880 هزار نفر رسیده است، در حالی که در مدت مشابه پیش از آمدن کرونا به کشور در حدود یک میلیون و 900 هزار نفر بود. هنوز هم ماسک در ایستگاههای مترو با قیمت مصوب فروخته میشود.
البته مسافران مترو در اولین روز از اجرای این طرح چندان غافلگیر نشدند، اما قطعاً در لیست متخلفان، در انتها خواهند بود. بازار تهران، اما دیروز در نخستین روز از اجباری شدن ماسک، با روزهای دیگر تفاوتی نداشت. جز عدهای انگشت شمار، اغلب مردم ماسک داشتند، با این حال هیچ مأمور یا نیروی بسیجی برای تذکر دیده نمیشد. برخیها از اخبار، میزان جریمه را پیگیری میکردند، اما اغلب از نرخ جریمهها اطلاعی نداشتند. جالب اینکه برخیها، پرداخت جریمه را جدی نمیگرفتند و اعتقاد داشتند که نمیتوان همه افراد را تک به تک کنترل کرد! البته برخیها هم نگران منتظر روزی بودند که رسید جریمه اشتباهاً، مبلغی را از حسابشان کسر کند!
خانم کرمی دانشجوی عمران می گوید: «اعلام جریمه ها باید ضمانت اجرایی داشته باشد، اگر مسئولان جدی باشند،مردم هم مطمئنا ماسک می زنند.»« آقای کمالی ، مغازه دار هم باور دارد که با اعمال جریمه نقدی، زدن ماسک هم مثل بستن کمربند ایمنی فرهنگ سازی می شود و کسی از قانون تخطی نمی کند.»
تاکسیها که بعد از آمدن کرونا مشمول قوانین جدیتری همچون سوار کردن دو مسافر در صندلی عقب بودند، حالا هم در لیست بلند بالای جرایم حرف اول را میزنند. در صورتی که راننده ماسک نزده باشد، 100 هزار تومان و به ازای هر مسافری که بدون ماسک سوار کند هم 20 هزار تومان جریمه خواهد شد.
در اتوبوس و سایر واحدهای خدمات عمومی هم همین قانون اجرا میشود. علیرضا قنادان، رئیس سازمان تاکسیرانی شهر تهران البته تأکید کرده که حدود ۹۵ درصد رانندگان تاکسی از ماسک استفاده میکنند. ظاهراً جرایم از سوی پلیس اعمال میشود و قرار نیست مبلغی به جیب تاکسیرانی برود! میزان جرایم البته چندان به مذاق رانندههای تاکسی خوش نیامده و با وجود استقبال برخی رانندگان از این قانون، اما اغلب معترضند که نمیتوانند همه مسافرها را به زدن ماسک مجبور کنند.
خسروی، راننده تاکسی خطی به «ایران» میگوید: «اگر مسافری ماسک نزده باشد سوار نمیکنم، اما خیلیها نمیزنند، ما هم عامل اجرایی نیستیم، چرا باید جریمه مسافران به پای ما نوشته شود.» سیفی یک راننده دیگر هم میگوید: «ماسکی که هر 20 دقیقه باید تعویض شود، اما چند هفته یکبار هم عوض نمیشود، زدنش چه سودی دارد؟ همه سیستمهای اداری ماسک رایگان به کارمندانشان میدهند اما فقط در بعضی پایانهها به شکل رندوم به رانندهها ماسک میدهند.»
شکرابی، راننده خط سیدخندان به ونک البته از مسافرانش گلایه دارد: «همین ماه پیش یکی از هم خطیهای ما از مسافرش کرونا گرفت، خودش ناقل بود و متأسفانه همسرش را از دست داد. ما چه گناهی کردهایم؟»
رئیس جمهوری در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد
جریمه خروج از قرنطینه 200 هزار تومان؛ نزدن ماسک 50 هزار تومان
گروه اجتماعی : رئیسجمهوری سدکردن مسیر انتقال بیماری کرونا را یکی از عوامل مهم در حفظ سلامتی مردم برشمرد و اعلام کرد که ستاد ملی مقابله با کرونا در همین راستا جرایمی را در پنج حوزه برای متخلفانی که در تهران بزرگ، دستورالعملهای بهداشتی را رعایت نمیکنند، تصویب کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی دیروز در چهلمین جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: کسانی که به کرونا مبتلا شده و دوران قرنطینه خود را سپری میکنند، چنانچه در همان دوره قرنطینه اجباری، در جامعه حضور یابند در هرنوبت تخلف، 200 هزار تومان جریمه خواهند شد.
رئیسجمهوری همچنین استفاده از ماسک را برای حضور در جامعه الزامی دانست و اظهار داشت: طبق مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا، هر فردی که بدون ماسک در جامعه حضور یابد 50 هزار تومان جریمه خواهد شد که میباید طی دو هفته به حسابی که اعلام خواهد شد، واریز کند. مسئول اجرای این مصوبه نیز نیروی انتظامی، بسیج و ناظران و بازرسان وزارت بهداشت خواهند بود.
دکتر روحانی با بیان اینکه اصناف نیز مکلف به رعایت دستورالعملهای بهداشتی هستند، گفت: صاحبان اصناف موظفند ضمن رعایت دستورالعملهای بهداشتی، تنها به افرادی خدمت ارائه کنند که این دستورالعملها را رعایت کرده باشند. اصنافی که این دستورالعملها را رعایت نکنند در مرحله نخست تذکر دریافت میکنند، در مرحله بعد 300 هزار تومان جریمه، در مرحله سوم یک میلیون تومان جریمه و در مرحله چهارم کسب و کار آنها پلمب خواهد شد.
رئیسجمهوری در ادامه، نیروی انتظامی، بسیج و ناظران و بازرسان وزارت بهداشت را مسئول نظارت بر رعایت دستورالعملهای بهداشتی در وسایل حملونقل عمومی معرفی کرد و گفت: در تاکسیها نیز راننده خودرو اگر دستورالعملهای بهداشتی را رعایت نکرد، 100 هزار تومان جریمه میشود و هر مسافری هم که بدون ماسک در تاکسی حضور یابد، راننده تاکسی به ازای هر مسافر 20 هزار تومان جریمه خواهد شد.
دکتر روحانی افزود: در ادارات نیز حراست و بخشهای نگهبانی موظف شدهاند از ورود افراد بدون ماسک جلوگیری کنند و چنانچه تخلفی در این عرصه دیده شود، نگهبان و رئیس بخش مربوطه جریمه خواهد شد.
رئیسجمهوری همچنین در این نشست به اهمیت شناسایی سریع بیماران مبتلا به کرونا اشاره کرد و اظهارداشت: در این راستا به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام شده که باید میزان تستها افزایش یابد و دولت بودجه 10 هزار تست اضافی را تأمین میکند.
دکتر روحانی گفت: 100 میلیون دلار نیز برای خرید کیتهایی که در کوتاهترین زمان و با روشهای آسانتری مبتلایان به کرونا را شناسایی کند، اختصاص یافته است و همزمان نیز در داخل کشور در حال ساخت این نوع کیتها هستیم و بزودی شاهد تحول بزرگی در حوزه تست افراد مشکوک به بیماری کرونا خواهیم بود.
رئیسجمهوری در ادامه از کاهش حساسیتها در جمع خانوادهها و در نتیجه افزایش ابتلاهای خانوادگی ابراز نگرانی کرد و گفت: در موج اخیر افرادی که به بیمارستانها مراجعه میکنند، موارد زیادی دیده میشود که پدر، مادر، فرزندان، پدربزرگ و مادربزرگ همه با هم مبتلا شدهاند و این نشان دهنده کاهش حساسیتها در درون خانوادههاست.
دکتر روحانی همچنین به یک گزارش خوب ارائه شده در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا اشاره کرد و گفت: یک گزارش بسیار خوبی هم داده شد و آن کاهش شدید تعداد فوتیها نسبت به شمار مبتلایان است که نشان دهنده مراقبت و تلاش بیشتر بخش درمان از یکسو و مراعاتهای مردم از سوی دیگر است.
دکتر روحانی افزود: طبق آمار مشخص میشود، بیشتر فوتیها در بین سالخوردگان بوده است و افراد مسن و بالای۷۰ سال باید بیشتر مراقب باشند.
رئیسجمهوری همچنین با قدردانی از رهبر معظم انقلاب اسلامی گفت: رهبر معظم انقلاب نیروهای مسلح را موظف کردند که امکانات خود را در اختیار بیماران کرونایی قرار دهند و ان شاءالله با هماهنگیهایی که انجام شده، مردم عزیز ما که گرفتار بیماری میشوند میتوانند در تخت بیمارستانی مداوا و معالجه شوند.
دکتر روحانی در ادامه با بیان اینکه 17 استان خوشبختانه نسبت به هفتههای پیش شرایط بهتری مخصوصاً در فاصله قابل توجه بین آمار ابتلا و مرگ و میر پیدا کردهاند، گفت: در 12 استان همچنان مشکل داریم که باید توجه بیشتری انجام بگیرد تا از این روزهای سخت عبور کنیم.رئیسجمهوری در ادامه با قدردانی از همه مردم بهخاطر رعایت پروتکلهای بهداشتی در عزاداری اربعین، اظهارداشت: امسال پیاده روی به سمت مشهد و حرم حضرت علی بن موسی الرضا(ع) نداریم.
چرایی سرپیچی از مقررات پیشگیرانه در بحران کرونا
حسین ایمانی جاجرمی
دانشیار جامعه شناسی توسعه دانشگاه تهران
نگاهی به کشورهای دنیا نشان میدهد تقریباً همه آنها اقداماتی چون تعطیلی و فاصلهگذاری اجتماعی را برای مقابله با همهگیری کووید19 انجام دادهاند و برای محدود کردن فعالیتهایی که زمانی آزادیهای روزمره بود مقررات تعیین کرده و هنجارهای اجتماعی جدیدی چون پرهیز از دست دادن، بوسیدن و تجمع خلق شده است. با این حال همیشه آدمهایی پیدا میشوند که از اجرای مقررات سرپیچی میکنند.
با وجود محدودیتها و درخواستها و حتی التماسهای مقامات بهداشتی به سفر میروند، ماسک نمیزنند و خلاصه حاضر نیستند رفتار خود را تغییر داده و با شرایط اضطراری تطبیق پیدا کنند. البته این مسأله خاص کشور ما نیست و کم و بیش در همه جا به چشم میخورد، پس با یک مسأله عمومی بهنام «مقررات شکنی» مواجه هستیم. با این که چنین مسألهای همیشه در همه جوامع وجود داشته است اما آن چنان که متخصصان رفتاری میگویند در جریان همهگیری ویروس کرونا برحسب عوامل فرهنگی، جمعیتی و روان شناختی، قانون شکنی شرایط بدی پیدا کرده و کسانی که مبادرت به این کار میکنند میتوانند در چشم بقیه بهعنوان آدمهایی خودخواه و خطرناک جلوه کنند. در کشوری مثل ژاپن که اجرای مقررات فاصلهگذاری، بیشتر امری اجتماعی بوده تا سیاسی، بیتوجهی به مقررات و بهخطر انداختن جان دیگران میتواند با مجازاتهای اجتماعی سنگینی چون طرد و تحقیر اجتماعی مواجه شود. مسألهای که برای فرد متخلف در کشوری با فرهنگ جمعگرا میتواند هزینههای سنگینی داشته باشد. میتوان در مورد بیتوجهی به مقررات عمومی در شرایط بحران، پرسشهایی طرح کرد و به آنها بر اساس دانش جامعه شناسی و رفتارشناسی پاسخ داد.
نخستین پرسش این است که چرا برخی آدمها از مقررات عمومی سرپیچی میکنند و بقیه تابع مقررات هستند؟ یک عامل مهم در اینجا «فردگرایی» در مقابل «جمع گرایی» است.
بهنظر برخی روانشناسان برخی جوامع گرایش بیشتری به فردگرایی یعنی باور به اهمیت بیان حس هویت و ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی دارند. آدمها در فرهنگهای فردگرا تمایل به پس زدن مقررات و نادیده گرفتن تلاشهای مقامات بهداشت عمومی دارند. هرچه این مقامات میکوشند تا با پیامهای مربوط به خطرات ویروس و تقاضا برای گذشت و نوع دوستی با «تلنگر» رفتار را تغییر دهند، فردگراها گوش شان بدهکار نیست و به راهی که خود تشخیص میدهند میروند. اگر گفته شود که زدن ماسک کمک به محافظت از دیگران میکند، در فرهنگهای فردگرا، آدمها فقط بیاعتنایی میکنند. قانون در چنین جوامعی نقش اساسی در تنظیم رفتارها دارد. جامعه نمیتواند اجازه دهد هرکس هر کاری که خواست انجام دهد و نظم عمومی را از طریق قانون اعمال میکند. اما در فرهنگهای جمعگرا احتمال بیشتری دارد که مردم آنچه را که به نفع همگان است انجام دهند زیرا منافع جمعی ارزش و اهمیت بیشتری نسبت به منافع فردی دارد. پرسش دوم به مسأله اعتماد و ترس میپردازد و اهمیت آنها را میپرسد. این دو عامل هم تأثیرگذاران مهمی روی رفتار آدمها هستند. در جوامعی که با شکافهای سیاسی روبهرویند، مردم احتمالاً اعتماد کمتری بهطرف مقابل میکنند و مسائل را از دیدگاه اردوهای دوست و دشمن میبینند.
اگر از مقامی خوششان بیاید به حرف او اعتماد میکنند اما اگر بدشان بیاید، تره هم برای حرف او خرد نمیکنند. مسأله خوش بینی و ترس هم هست. مقدار مناسبی از هر دو برای جامعه خوب است اما اگر هر کدام بیش از اندازه در جامعه شیوع داشته باشند ممکن است مشکلات و صدماتی را سبب شوند. برای مثال در شرایط کرونایی، خوش بینی و گفتن این که حالا طوری نمیشود میتواند فرد را به سمت ریسک پذیریهایی سوق دهد که به شکلی باور نکردنی خطرناک باشد. پرسش سوم به این اشاره میکند که چرا اجرای فاصلهگذاری اجتماعی مشکل است؟ برخی متخصصان رفتاری میگویند که ما به اصطلاح «جانوران اجتماعی» هستیم، بدن و ذهن ما برای ارتباط طراحی شده است و همهگیری به شکلهای زیادی علیه غرایز ارتباطی ما عمل میکند.
هرچقدر گفته میشود که از تجمع و شرکت در مراسم گروهی خودداری شود، اما بازهم دیده میشود که عدهای کار خودشان را میکنند. باید قبول کرد که مقاومت در برابر تمایل به گردهم آمدن و پیوندهای گروهی کار سختی است و به این آسانیها که تصور میشود، نیست. پرسش چهارم میگوید اگر قانون شکنان در اقلیت هستند چرا نباید نسبت به آنها بیتفاوت بود؟ مسأله این است که در معضل جمعی بزرگی چون همهگیری کرونا که اکنون جوامع را گرفتار کرده است سرپیچی از مقررات حتی اگر کم هم باشد فرقی با قانون شکنی تعداد زیادی از آدمها ندارد و قانون شکنان با وجود تعداد کم شان، اثر اقداماتشان بر بقیه وسیع و مخرب خواهد بود.
حال راه چاره چیست؟ یک راه این است که در ابتدا ببینیم جامعه از نظر فرهنگی در چه وضعیتی است؟ آیا ارزشهای جمعگرا حاکم هستند یا در مقابل آن این فردگرایی است که بر جامعه سیطره یافته است. در جامعه جمعگرا راه مقابله با بحران کرونا، اعتماد به مردم و سازوکارهای اجتماعی است. دادهها نشان میدهند کشوری مثل ژاپن از این طریق موفق شده تا بحران را کنترل کند و دولت کار زیادی جز اعلام هشدار و درخواست همکاری از مردم نکرده است. در جامعه فردگرا اما باید قانون وارد عمل شود و با افراد خاطی برخورد کند. با این حال در جوامعی که نیاز به سازوکارهای قانونی دارد افراد از حقوق هم برخوردارند. برای مثال اگر دولت میخواهد کسب و کاری بسته شود باید از طریق مناسب جبران خسارت هم برای فردی که از منافع خود گذشته است انجام دهد. ایران با وجود آن که کشوری به نسبت جمعگرا محسوب میشود اما در سالهای اخیر با سلطه پیدا کردن سازوکارهای سرمایهداری و تغییرات ارزشی، بشدت به سوی فردگرایی در حال حرکت بوده است. بنابراین در این شرایط باید سیاستهای مبتنی بر جمعگرایی و فردگرایی را در کنار هم برای مقابله با بحران جلو برد.
در سوگ سیاوش
بهرام قاسمی
سفیر ایران در فرانسه
در نوجوانی این صدای جادویی و آسمانی سیاوش بود که طعم شیرین غزل حافظ و سعدی و رباعیات خیام و مولوی را از جنس نوع دیگری به کام ما تشنگان شعر و ادب فارسی شیرینتر کرد. تا سالیان متمادی سیاوش بود و همدم روزان و شبان آن دوران پریشاناحوالی و آرزومندی، حالا هم در پس آن همه سال و آن همه قصه و تاریخ و حادثه و حوادث باز باید بنگارم «در سوگ سیاوش» و به تعبیر استاد شفیعی کدکنی، دیگر کیمیای کمیاب ایران که در فروتنی فردی بیهمتاست که فروتنانه در پاسخ به پرسشی بیان داشت: «حق و حد خود نمیدانم درباره استاد شجریان صحبت کنم. چون من در موسیقی شنونده مبتدی و بیفرهنگی هستم و استاد شجریان در موسیقی جایگاه حافظ در شعر را دارد.» و اگر استاد بزرگ بیبدیل شفیعی کدکنی چنین گفته است ما را چه جرأتی و شجاعتی و دلیلی برای گفتن و نوشتن پیرامون استاد شجریان. نگارنده نیز اگر بیهیچ دانشی در حوزه موسیقی، آواز و صرفاً به عنوان یک شنونده دائمی صدای ملکوتی شجریان یا همان سیاوش روزگاران نخست سعی به تحریر کلامی پیرامون استاد شجریان دارم تنها ادای دین به او و همه پارسیزبانان دلداده صدای رسای اوست.
پس سخن از هنر فاخر موسیقایی متعالی این نادره قرون و اعصار در فرهنگ ایران زمین را مطرح نخواهم کرد که صاحبنظران حوزه موسیقی و آنان که طعم موسیقی و طنین ملکوتی و نوع وزین درخشان آن را در پی سالها تحقیق و مطالعه چند پیرامون آن سخنها خواهند گفت، حتی نه به امروز و فردا که به سالهای دور و قرون، چرا که استاد شجریان بخش بزرگی از فرهنگ و معرفت و هنر و ارزشهای متعالی عرفانی و ادبیاتی ماست و بوده و خواهد بود. ماندگار و یادگاری از دل این سرزمین.استاد شجریان هنرهای بسیار و بیشمار داشت و معتقدم سالها و ایام بسیاری باید و بباید و بیایند و روند تا گوشه گوشههایی از بخشهایی از هنرهای او به تماشا و نمایش درآیند و این کار بزرگان و اهالی مکاتب هنر ادبیات و موسیقی و فرهنگ غنی ایران است تا بر این اصل و مهم کوششها نمایند.
استاد شجریان درست از نقطه و بزنگاهی که میرفت تا با تغییرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و جایگزینی هنر غیرفاخر و ادبیات اصیل به خاموشی و گل نشسته، جامعه ما را از میراث عظیم ادبی و هنری خود دور نگاه دارد با بهکارگیری صدای آسمانی و ملکوتی و جنس عارفانه آن از یک سو و از سوی دیگر با بهرهگیری از موسیقی و گزینش برترین اشعار بزرگان خاص شعر و ادب و عرفان این کشور همچون حافظ، سعدی، خیام، عطار، مولوی و آثار بزرگان شعر نو و شعرای بزرگ معاصر را به میان مردم آورد.
اشعار کماهمیت یا شعرا و ادبای محروم از در فراز بودن، در موسیقی و آواز استاد شجریان یافتنشدنی است. هر آنچه به عنوان مرشد و علامه حوزه موسیقی از شعرای بنام برگرفته است تمامی از زیباترین و قویترین مضامین معنوی، عرفانی و اخلاقی و عشق و شور و زندگی و شاهکارهای شعر پارسی است و این کاری سترگ در عرصه شناخت و وصل و انس و ایمان پارسیگویان است. حداقل در این پنج دهه اخیر چه کسی میتواند ادعا کند به اندازه او و در تراز استاد شجریان توانسته است حافظ و سعدی و مولوی و غیره را به عرصه جامعه و بخصوص جوانان این مرز و بوم آورد و اتصال و پیوندی ناگسستنی میان این مردمان و آن میراث عظیم ایرانی، جهانی، ادبی، عرفانی برقرار نماید. کدام فرهنگستان زبان فارسی، کدام دانشگاه و دانشکده ادبیات و کدام مدرسه علوم انسانی توانسته است با هزاران هزار انواع متنوع از امکانات مادی و معنوی کاری کارستان چون شجریان در ترویج ادب و شعر و هنر و فرهنگ و ادبیات ایرانی به انجام رساند. کاری که او با سختکوشی، صبوری و امیدواری و به تنهایی و حتی در سالیان طولانی بیماری و ناخوشی و ناخشنودی پی گرفت. تصور میکنم ما ایرانیان و بسیاری از پارسیزبانان در هر کجای جهان برای تنها این یک همت والا و رسالت به او بدهکار خواهیم ماند. او زبان همه داشتههای شعر و عرفان ما از سعدی، حافظ و مولوی... بود.
استاد شجریان درست در بحبوحه تحولات خاص اجتماعی ایران در اواخر دهه ۴۰ و ۵۰ و به دوران رواج غربگرایی و سخره گرفتن گذشته و گذشتگان و نفی شعر و عرفان و میراث بزرگ ایرانی و عقب راندن آن از یک گسست و جدایی مرگبار با جمع تمامی نامآوران بینظیر تاریخ جهان از سعدی، حافظ، مولوی و دیگر تکرار نشدنیها به آرامی و با تأنی به نبردی بیامان برخاست و اگر نبود استاد شجریان شاید بسیاری که در این دهههای اخیر با پیشاهنگان عرفان و شعر و حکمت کمتر آشنا و همدل و همراه بودند. آواز موسیقی و کار او نقبی بود به گذشتههای دور واکنده از هنر و فرهنگ.
او مشعلدار و میراثدار این بخش مهم از تاریخ ایران محسوب میشود. استاد شجریان علاوه بر اینها تراز و معیار آواز و صدا و موسیقی و شعر و شاعران را آنچنان به بلندترین قلههای ممکن پرواز داد که دیگر به سادگی و سهولت جامعه فرهیخته و مردم دانا هر صدا را صدا و هر شعری را شعر و هر موسیقی را موسیقی نخواهند خواند و دانست.
استاد شجریان امروز محک و شاخص شناخت و درک و ادراک ما در این حوزه است و بدینسان او از زمره اساتیدی است در عصر حاضر که تکرارناشدنیاند و زمانه به راحتی چونان آنان را به خود نخواهد دید. همانگونه که تاکنون مولویها، حافظ و سعدی و خیام با همه ابعاد خاص خود تکرار نشدهاند و نخواهند شد و تنها حافظ است که حافظ است و سعدی، سعدی و «شجریان» نیز «شجریان».از دید جهانی و از بعد جهان فارسیزبانان استاد شجریان مظهر وحدت و منافع جمعی آنان است و عنصر وصل و پیوستگی و همزبانی و همدلی نیز بوده و خواهد بود.استاد شجریان به تنهایی صدای واحد دلانگیز و دلپذیر تمامی فارسیزبانان جهان بوده و هست و بیشک مظهر منافع و وحدت ملی ما ایرانیان نیز. استاد شجریان معنویت و عرفان را به ما آموخت: او زیباگزینی، زیباشناختی و زیبایی شعر گذشته و امروز ایران را به ما و چه بهنگام و چه خوب آموخت و در عین حفاظت از اصالت و جایگاه والای آن، آن را به گونهای چون معجزتی به میان جمع آورد و توسعه داد. آنچه او کرد هیچ کسی را یارای انجام آن نبوده و نخواهد بود.
استاد شجریان مانده است و میماند و میخواند و میآموزد و پند و اندرز میدهد همانگونه که تا ایران و ایرانی و زبان پارسی برتارک جهان درخشش خود را دارد مولوی و سعدی و حافظ و خیام و سایه و اخوان خواهند بود و همواره و گاهی از سایه میخواندم این بیت حزین را که «دردا که جز به مرگ سنجیده قدر مرد». اما اینک میپندارم اگرچه این کلام و سخن متین در بسیاری از موارد ربطی و معبری است به واقعیت، اما در مورد استاد شجریان این کلام مصداق ندارد چرا که او در حیات پر ثمر خود همواره با تحسین و تشویقهای مردمی که قدردان هنر او بودند بطور فزاینده و ملموسی رودررو بود. بیشک استاد شجریان پاکیزه و منزه زیست و دور از هر تزویر و دورویی، آن گونه بود که بود و همواره محبوب. اینک رفته است و ما همه سوگواران او. او دیگر خود چونان پیشینیان بخشی از فرهنگ فاخر و ارزشمند و هویت و تمدن ایرانی اسلامی است.
ماندگار و یادگاری از ایامی چند که با قدردانی و قدرشناسی مردمانی فرهیخته و برآمده از دل تاریخ کهن و با فرهنگ غنی خود در «شدن» و «رشد و نمو» و به کمال رسیدن اوج استاد شجریان نقشها آفریدند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
جریمهها اعمال شود، ماسک هم زده میشود
-
جریمه خروج از قرنطینه 200 هزار تومان؛ نزدن ماسک 50 هزار تومان
-
چرایی سرپیچی از مقررات پیشگیرانه در بحران کرونا
-
در سوگ سیاوش
اخبارایران آنلاین