گروه حوادث: زوج سرایدار که در یک دامداری کار میکردند پس از قتل مردی جوان در اتاقک سرایداری فرار کردند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 10:30 دقیقه دوشنبه 29 شهریور مرد میانسالی هراسان با پلیس تماس گرفت و از کشف جسدی در اتاقک سرایداری خبر داد.
بهدنبال اعلام این خبر تیم جنایی راهی محل که یک دامداری در حال ساخت در خاور شهر بود، شدند. با حضور تیم جنایی در محل آنها داخل اتاقک سرایداری با جسد مردی حدوداً 22 ساله درحالی که روی تشک افتاده بود مواجه شدند.
مقتول با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود و در بررسیها مشخص شد زمانی که او خواب بوده، توسط عامل یا عاملان جنایت به قتل رسیده است.
صاحب دامداری که موضوع کشف جسد را به پلیس خبر داده بود در تحقیقات گفت: مدتی است که تصمیم گرفتم در این محل دامداری احداث کنم و از یک ماه قبل زن و شوهری افغانستانی برای سرایداری و نگهبانی از دامداری به اینجا آمدند.
او ادامه داد: شب گذشته حوالی ساعت 10 بود که از دامداری خارج شدم و مقابل در با زوج سرایدار و مرد جوانی روبهرو شدم. مرد سرایدار میهمانشان را دایی خود معرفی کرد و من هم بعد از سلام و احوالپرسی کوتاهی از آنها جدا شده و به خانه رفتم. این اولین و آخرین باری بود که مرد جوان را زنده دیدم.
مرد میانسال ادامه داد: صبح که به دامداریام برگشتم از زوج سرایدار خبری نبود. هر چه آنها را صدا کردم کسی جواب نداد و وقتی به اتاقک سرایداری رفتم با جسد مرد جوانی مواجه شدم که شب قبل سرایدارم او را دایی خود معرفی کرده بود.
صاحب دامداری گفت: ترسیده بودم و با سرایدارم تماس گرفتم. او تلفنی به من گفت که داییاش به همسر او نظر داشته و به همین دلیل مرد جوان را به قتل رساندهاند.
بهدنبال اظهارات صاحب دامداری؛ تحقیقات برای دستگیری زوج افغانستانی و شناسایی هویت مقتول از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت ادامه دارد.
انکار متهم در قتل مهندس دستفروش
گروه حوادث / عامل قتل مهندس دستفروش پس از 3 سال در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۷ با گزارش یک نزاع دستهجمعی میان چند دستفروش در چهارراه ولیعصر آغاز شد. در آن درگیری چند مرد جوان زخمی و به بیمارستان منتقل شدند که در این میان سعید ۲۵ ساله جان باخت.
در تحقیقات مأموران مشخص شد مقتول مدتی قبل مدرک مهندسیاش را گرفته بود اما بهخاطر پیدا نکردن شغل مناسب و مشکلات اقتصادی به ناچار دستفروشی میکرد اما روز حادثه با چند دستفروش دیگر درگیر شده و به قتل رسیده است.بدینترتیب پلیس 9 نفری را که در این درگیری حضور داشتند بازداشت کرد و همه آنها عامل قتل را مرد 40 سالهای به نام شاهرخ معرفی کردند.در ادامه مشخص شد شاهرخ یک سال قبل از این حادثه به اتهام درگیری با یک راننده تحت تعقیب بوده است.بنابراین شاهرخ دستگیر شد و برای وی به اتهام قتل سعید و مجروح کردن راننده جوان و برای 8 متهم دیگر پرونده به اتهام شرکت در نزاع منجربه قتل کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. مادر قربانی به قضات گفت: ما در شهرستان خمین زندگی میکنیم و پسرم بهتازگی درسش تمام شده بود. یکی از اقواممان به ما قول داده بود که برای سعید شغل مناسبی پیدا کند. به همین خاطر برای پسرم در تهران خانهای گرفتیم. بعد از آن سعید تصمیم گرفت تا زمانی که کار استخدامش درست شود دستفروشی کند تا بتواند هزینه زندگیاش را تأمین کند. روزی که جسد پسرم را به خاک سپردیم از سازمانی که قرار بود در آنجا کار کند با ما تماس گرفتند و خواستند تا برای گزینش به آنجا برود. حالا هم برای عامل قتل پسرم درخواست قصاص و برای سایر شرکتکنندگان در این درگیری اشد مجازات دارم.
راننده جوان که توسط شاهرخ مورد جراحت شدید قرار گرفته بود به جایگاه رفت و گفت: سال ۹۶ داخل خودروام پشت چراغ قرمز چهارراه ولیعصر بودم که با یک راننده بحثم شد. همان موقع او با دوستش تماس گرفت و این متهم با دوستانش به من حمله کردند و با قمه ضرباتی را به کتف، پهلو و بازوی من زدند که روانه بیمارستان شدم،حالا هم درخواست اشد مجازات برایشان دارم.
در ادامه شاهرخ به جایگاه رفت و با انکار اتهام قتل گفت: من در چهارراه ولیعصر فلافل، چای و قلیان میفروختم. آن روز با سعید روبهرو شدم. او بهتازگی دستفروشی را شروع کرده بود. با هم بحثمان شد بعد او با یکی از دستفروشها درگیر شد و مرد دستفروش خودزنی کرد. سعید دستبردار نبود و بهسمت من چاقویی پرتاب کرد که بازویم شکافته شد و پس از آن با چاقو 2 نفر دیگر را هم مجروح کرد. من میلهای را به سمتش پرتاب کردم اما او میله را از دستم گرفت و دوباره بهسمتم پرتاب کرد. همان موقع دیدم که از پای او خون میآید، نمیدانم چه کسی او را زد. بعد هم سعید روی زمین نشست که یکی از دستفروشها با میله آهنی ضربههای محکمی به سرش زد. دقایقی بعد هم من و دوستم بهخاطر خونریزی به بیمارستان رفتیم و روز بعد متوجه شدیم که سعید فوت شده است.
متهم درباره ضرباتی که به شاکی دوم زده بود نیز گفت: آن ضربات را من نزدم دوستم زده بود و من نمی دانم چطور شد او زخمی شد چون من اصلاً در آن درگیری حضور جدی نداشتم.سپس 6 نفر از شرکتکنندگان در درگیری که در دادگاه حاضر بودند یک به یک در برابر اتهام شرکت در نزاع منجربه قتل به دفاع از خود پرداختند و همگی مدعی شدند قصد میانجیگری داشته و ضربهای به قربانی نزدهاند، اما سه متهم دیگر که با وثیقه آزاد بودند در دادگاه حاضر نشدند.
در پایان جلسه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
خودکشی بعد از صدور حکم حبس
گروه حوادث/ مرد جاعل وقتی حکم محکومیتش در دادگاه را دریافت کرد با خوردن قرص به زندگیاش پایان داد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 10 شب، مأموران کلانتری 102 پاسداران در تماس با بازپرس حبیبالله صادقی از مرگ مشکوک مرد جوانی در خانهاش خبر دادند.
بهدنبال اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد.
در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد مرد جوان بهنام شایان، به اتهام مواد مخدر، جعل و کلاهبرداری دستگیر شده اما با سپردن وثیقه از زندان بیرون آمده بود تا حکمش از سوی دادگاه تأیید شود.
مرد جوان زمانی که از حکمش که محکومیت چند ساله به حبس بوده با خبر میشود با خوردن تعداد زیادی قرص به زندگیاش پایان میدهد. زمانی که خواهر شایان برای دیدن برادرش به خانه او میرود با جسد برادرش که چندین ساعت قبل به زندگی اش پایان داده بود مواجه میشود.
به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.
سرقت های خشن راننده سمند از زنان مسافر
گروه حوادث/ راننده خشن که با تهدید و ضرب و جرح زنان مسافر طلاهایشان را سرقت میکرد از سوی پلیس دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل زن جوانی با مراجعه به پلیس از سرقت طلاهایش خبر داد و گفت: حدود ساعت چهار عصر جمعه بیست و ششم تیر در خیابان ابوذر سوار یک خودروی سمند نقرهای شدم که راننده مرد جوانی بود. وی ناگهان با تغییر مسیر و توقف در خیابانی خلوت با تهدید و ایجاد رعب و وحشت طلاهایم را گرفت حتی وقتی متوجه شد النگوهایم براحتی از دستم خارج نمیشود با استفاده از ناخنگیر آنها را برید و از دستم خارج کرد.
پس از این شکایت، پرونده به دایره مبارزه با سرقتهای به عنف پایگاه هشتم پلیس آگاهی فرستاده شد و کارآگاهان با تحقیقات و بررسیهای بیشتر به این نتیجه رسیدند که سه شکایت دیگر با همین شیوه مجرمانه ثبت شده که پس از تجزیه و تحلیل موضوع، سریالی بودن این نوع سرقتها در حوزه استحفاظی کلانتری های 149 امامزاده حسن(ع) و 161 ابوذر محرز شد.
سرهنگ کارآگاه علی عزیزخانی، رئیس پایگاه هشتم پلیس آگاهی درباره این خبر گفت: در یکی از شکایتها، مالباخته اعلام کرده بود که دو بار سوار خودروی سمند مورد نظر شده که نخستین بار راننده با طرح دوستی شمارهاش را به او داده بود که با اقدامات پلیسی و شیوههای نوین و علمی کشف جرم هویت سارق بهنام «اصغر» شناسایی شد.
این مقام انتظامی تصریح کرد: با دعوت از شاکیان و ارائه تصاویر بهدست آمده از اصغر، همگی وی را بهعنوان سارق زورگیر اموال خود شناسایی کردند، در نهایت با بررسی آدرسهای متهم و شناسایی مخفیگاه وی، متهم سوار بر یک دستگاه خودروی سمند نقرهای که دارای سابقه توقیف در شهرستان رباط کریم نیز بوده، دستگیر شد.
متهم در ابتدا منکر جرایم خود بود اما وقتی با شاکیها رو به رو شد به سرقتهای سریالی از زنان مسافر اعتراف کرد؛ در بازرسی از خودروی متهم نیز دو عدد ناخنگیر که به وسیله آن اقدام به بریدن النگوی مسافرانش میکرد کشف شد و با هماهنگی قضایی، متهم برای ادامه تحقیقات تحت نظر است.
گروه حوادث/ پرونده مرد زندانی که به جرم قتل هم محلی خود به قصاص محکوم شده بود با اجرای حکم اعدام در زندان رجایی شهر بسته شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از روز یکشنبه ١٨ بهمن سال 94 و بهدنبال اعلام درگیری خونین دو جوان در پارکی در منطقه فلاح به مأموران کلانتری 161 ابوذر آغاز شد.
با حضور مأموران در پارک آنها با بدن نیمه جان دو مرد جوان روی زمین مواجه شدند. بلافاصله با ورود امدادگران در محل، دو مجروح به بیمارستان منتقل شدند اما در راه بیمارستان یکی از آنها تسلیم مرگ شد. با مرگ مرد جوان به نام هاشم موضوع به بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت اعلام شد.
در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد عامل جنایت همان مرد مجروح در این درگیری بوده وی پس از بهبودی درباره این جنایت گفت:
10 سالی است که هاشم و خانوادهاش را میشناسم، او بچه محلمان بود. اختلاف ما از مرداد سال 94 شروع شد، در یک مراسم عروسی شرکت کرده بودم که برادر مقتول با چاقو به من ضربهای زد و من از او شکایت کردم. اما بعد از مدتی رضایت دادم ولی متوجه شدم که آنها به خاطر زخمی شدن من خیلی خوشحال شدند و من از اتفاقی که افتاده بود دلخور و ناراحت شدم. خواستم دوباره شکایتم را پیگیری کنم که متوجه شدم برادر مقتول از ایران رفته است.
درگیری در پارک
روز حادثه برای انجام کاری بیرون رفته بودم که به من گفتند هاشم دنبال من میگردد. به تصور اینکه میخواهد با من دعوا کند به خانه رفتم و دو چاقو برداشتم و به محل قرار رفتم هاشم به محض دیدن من با چاقو حمله کرد وچند ضربه به من زد. میخواستم فرار کنم که روی شمشادهای داخل پارک افتادم هاشم سعی داشت با چاقو مرا بکشد و من هم از خودم دفاع کردم در همین گیرودار بود که صدای فریاد هاشم که میگفت سوختم را شنیدم و نمیدانم چه اتفاقی برای او رخ داد.
با اعتراف متهم و ادعای او در خصوص دفاع مشروع تحقیقات در این رابطه ادامه یافت. اما باتوجه به اینکه متهم قبل از اینکه به سراغ هاشم برود به خانه رفته و چاقو برداشته و از طرفی بررسیها نشان میداد مقتول چاقویی به همراه نداشته و در حین درگیری یکی از چاقوهای متهم را برداشته است، فرضیه دفاع مشروع رنگ باخت.
در نهایت با اعتراف به جنایت، بازسازی صحنه قتل، اظهارات شاهدان و مدارک موجود در پرونده او در شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. قضات دادگاه کیفری نیز باتوجه به درخواست اولیای دم پرونده برای قصاص، حکم مجازات مرد جوان را صادر کرد.
با تأیید این حکم در دیوان عالی کشور، متهم در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته و پرونده این جنایت نیز بسته شد.
ویزیت بیماران در مطب دندانپزشک قلابی
گروه حوادث/ دکتر قلابی که با ویزیت بیماران و انجام خدمات دندانپزشکی ثروت هنگفتی بهدست آورده بود از سوی پلیس امنیت عمومی پایتخت دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل بهدنبال دریافت خبری در خصوص فعالیت یک پزشک قلابی در حوالی محله مسعودیه، بررسی موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت. با تحقیقات پلیسی مشخص شد متهم با اجاره مطب و استفاده از مهر طبابت و شماره نظام پزشکی جعلی اقدام به ارائه خدمات دندانپزشکی بهصورت غیرقانونی به شهروندان میکرده و مبالغ هنگفتی نیز از این راه بهدست آورده است.
سرهنگ نادر مرادی معاون نظارت بر اماکن عمومی پلیس امنیت عمومی گفت: مأموران پلیس بلافاصله با انجام هماهنگی قضایی به همراه نماینده شبکه بهداشت به مطب مورد نظر در حوالی مسعودیه رفتند و در یک اقدام پلیسی وی را دستگیر و به پلیس امنیت عمومی منتقل کردند.
معاون نظارت بر اماکن عمومی پایتخت گفت: متهم با اعتراف به جرم خود برای سیر مراحل قضایی به دادسرا معرفی و مطبش نیز براساس دستور قضایی پلمب شد.
مرگ تلخ پسر 15 ساله در آسانسور
گروه حوادث/ پسر نوجوان ساوجی هنگام سوار شدن به آسانسور بهدلیل نقص فنی دچار حادثه شد و جان باخت.
محمدرضا برزگر، رئیس سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری ساوه در تشریح این خبر گفت: حدود ساعت ۹ صبح دیروز خبر وقوع حادثه برای پسری 15 ساله در یک مجتمع مسکونی واقع در خیابان آزادی ۳۲ ساوه به امدادگران آتشنشانی اعلام شد و بلافاصله نیروهای امدادی به محل حادثه رفتند. در نخستین بررسیها مشخص شد این پسر نوجوان قصد سوار شدن به آسانسور را داشته اما قبل از اینکه بهطور کامل داخل آسانسور شود، بهدلیل نقص فنی ناگهان در بسته شده و کابین به حرکت درآمده و پسر نوجوان بین در و کابین گیر کرده و بهدلیل فشار وارده آسیب شدیدی به او وارد شد.
برزگر بیان کرد: هرچند مأموران آتشنشانی و اورژانس بلافاصله در محل حاضر شدند و اقدامات لازم و عملیات رهاسازی را انجام دادند اما بهدلیل شدت جراحات وارده این پسربچه جان خود را از دست داد.
برزگر در پایان از مالکین ساختمانهای مسکونی خواست برای پیشگیری از تکرار چنین حوادث ناگواری هرماه به صورت مستمر آسانسورهای ساختمان خود را مورد بازدید فنی قرار دهند. همچنین ساختمانها باید به آسانسورهای استاندارد، دارای سیستم هوشمند و ایمن مجهز شوند و در تعمیر، نگهداری و رفع نواقص فنی اهتمام جدی وجود داشته باشد.
درخواست قربانی اسیدپاشی:
متهم را آزاد نکنید
گروه حوادث/ دختر جوان که از سوی همسر برادرش مورد اسیدپاشی قرار گرفته، با مراجعه به دادسرای جنایی تهران درخواست کرد تا متهم را از زندان آزاد نکنند.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 24 آبان سال 95 این دختر جوان به نام فاطمه قاسمی در خانه برادرش مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفت و از ناحیه صورت و دست بشدت سوخت. وی در بیمارستان پس از بهبودی نسبی مدعی شد که همسر برادرش عامل این اسیدپاشی است.
به دنبال اظهارات دختر جوان، همسر برادرش بازداشت شد اما زن جوان در تحقیقات گفت: صبح روز حادثه پس از آنکه همسرم به سر کار رفت، زنگ خانه به صدا درآمد. من به تصور اینکه همسایه طبقه پایین است، در را باز کردم و خودم به دستشویی رفتم اما ناگهان صدای فریادهای خواهر شوهرم را شنیدم. فوری بیرون آمدم و مردی را دیدم که صورت خود را پوشانده بود. او مرا هل داد و مقداری هم اسید روی پای من ریخت. آن موقع دیدم که روی صورت و بدن خواهرشوهرم اسید ریختهاند.
در حالی که زن جوان منکر اسیدپاشی بود اما هیچ کدام از ادعاهای او در تحقیقات مورد تأیید قرار نگرفت و پرونده این اسیدپاشی به دادگاه کیفری ارجاع شد.
در جلسه محاکمه، عروس جوان به اسیدپاشی اعتراف نکرد اما قضات دادگاه بر اساس شواهد و مدارک و مستندات موجود در پرونده، زن جوان را به اتهام اسیدپاشی به ۱۰ سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.
با گذشت 5 سال از این حادثه متهم درخواست آزادی از زندان با سپردن وثیقه را مطرح کرد. فاطمه که از ماجرای درخواست متهم پروندهاش باخبر شده بود، با حضور در دادسرای امور جنایی پایتخت، تقاضا کرد که با این آزادی موافقت نکنند.
فاطمه که یک چشم، بینیاش و قسمت زیادی از صورتش را در اسیدپاشی از دست داده گفت: در این مدت بیش از 30 عمل جراحی انجام دادم که هر عمل هزینهاش حدود 50 میلیون تومان بود. بیمارستان میگوید اسیدپاش باید هزینه را پرداخت کند و اسیدپاش هم میگوید پول ندارم و تمام این هزینهها را خانوادهام با کلی مشکلات فراهم کردهاند. هنوز بیش از 10 عمل دیگر باید انجام دهم و نمیدانم هزینه این عملها را چطور پرداخت کنم درصورتی که واقعاً وضعیت مالی خانوادهام خوب نیست و هیچ ارگان و سازمانی هم تا به حال به ما کمک نکردهاند.
دختر جوان با گریه ادامه داد: عروسمان از زندان زنگ میزند و مرا تهدید میکند. من هنوز هم نمیدانم چرا این بلا را سر من آورد. با این چهره هیچ جایی نمیتوانم بروم؛ میگویند چهرهات قابل تشخیص نیست، بینایی و شنواییام را از دست داده ام. از رئیس قوه قضائیه میخواهم که به پرونده من رسیدگی کند. اجازه ندهد حق من ضایع شود. زمانی که این اتفاق افتاد دانشجوی رشته صنایع بودم و با این وضع توانستم درسم را تمام کنم. 5 سال است زیر تیغ جراحی هستم . با این اتفاق نامزدم هم مرا رها کرد و زندگی ام نابود شد.
سناریوی 10 تبهکار برای فروش ملک 100 میلیارد تومانی
گروه حوادث/ اعضای یک باند 10 نفره که با جعل اسناد و مدارک میخواستند یک ملک 500 متری را به ارزش 100 میلیارد تومان بفروشند، از سوی پلیس دستگیر شدند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، بیستم مرداد امسال پروندهای به همراه دو متهم به نامهای «جمشید» و «نوید» با عنوان اتهامی سرقت منزل از کلانتری 163 ولنجک برای رسیدگی تخصصی و کشف جرم به پایگاه یکم پلیس فرستاده شد. متهمان مدعی بودند مستأجر این خانه بودهاند اما کارآگاهان پس از تحقیقات مقدماتی و بازجویی دریافتند ملک خالی از سکنه بوده و متهمان قصد داشتند با جعل و کلاهبرداری و تصرف عدوانی ملک و فروش آن، اقدامات مجرمانه دیگری انجام دهند و سرقت منتفی به نظر میرسید.
با وجود انکار متهمان با بررسیهای بیشتر و اظهارات ضد و نقیض آنها، کارآگاهان موفق شدند یکی از همدستان این دو متهم به هویت «امید» را در یک عملیات پلیسی در مناطق شمالی تهران شناسایی و دستگیر کنند که از وی سند جعلی و یک برگ اجارهنامه جعلی ملک مورد نظر که حدود 500 متر مربع و بالغ بر هزار میلیارد ریال ارزش قیمتی آن برآورد میشد، از وی کشف نمایند.
در ادامه کارآگاهان با بهرهگیری از شیوههای نوین و علمی کشف جرم دریافتند با یک باند جعل اسناد روبهرو هستند که قصد تصرف عدوانی ملک و سپس فروش آن را دارند.
سرهنگ کارآگاه سعید دالوند، رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ در این باره گفت: با اطلاعات به دست آمده طی یک عملیات موفقیتآمیز دو متهم دیگر با هویت «قاسم» و پسرش «نادر» در منطقه قلهک تهران دستگیر شدند و با اعتراف به جرم خود با معرفی یکی دیگر از همدستان خود به نام «گودرز»، وی نیز دستگیر و از او اوراق جعلی از جمله یک برگ مبایعهنامه فروش ملک مذکور با قید نام مشارالیه به عنوان فروشنده کشف و
ضبط شد.
در ادامه شخصی به اسم «حسین» با در اختیار داشتن وکالتنامه و ارائه مدارک به این پایگاه مراجعه کرد و با معرفی خود به عنوان مالک ملک از متهمان دستگیر شده شکایت و درخواست پیگیری داشت که با هوشمندی کارآگاهان مشخص شد شاکی نیز همدست متهمان است و مدارک را جعل کرده و به صورت غیرواقعی خود را مالک معرفی کرده است، در نتیجه کارآگاهان پس از تحقیقات 4 متهم دیگر را که در جعل اسناد با اعضای باند همکاری کرده بودند نیز دستگیر کردند. با هماهنگی مرجع قضایی و صدور قرار بازداشت برای تمام متهمان در حال حاضر این متهمان برای تکمیل تحقیقات و کشف زوایای پنهان پرونده در اختیار پلیس آگاهی هستند.