دام مرد شیاد برای زن جوان
گروه حوادث/ مرد شیاد که پس از جلب اعتماد زن جوان و دوستی با او وارد خانهاش شده بود با تهدید چاقو اموالش را سرقت و فرار کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی پیش زن جوانی به پلیس رفت و از سرقت پول و طلاهایش خبر داد و گفت: مدتی قبل از همسرم طلاق گرفتم و تنها زندگی میکردم از آنجا که زمان زیادی در شبکههای اجتماعی و اینستاگرام وقت میگذراندم با مردی آشنا شدم، بعد از چند روز او از من خواست تا بیشتر با هم آشنا شویم و کمکم به من ابراز علاقه کرد. از آنجا که اعتمادم را جلب کرده بود با او دوست شدم و چند باری هم یکدیگر را ملاقات کردیم. این مرد که امیر نام داشت به من پیشنهاد ازدواج داد. من هم که تصور میکردم او قصد ازدواج دارد، ارتباطم را با او بیشتر کردم و حتی چندین عکس هم با او گرفتم.
زن جوان ادامه داد: ارتباط ما هر روز صمیمیتر میشد تا اینکه یک روز امیر را به خانهام دعوت کردم تا درباره ازدواج بیشتر باهم صحبت کنیم، اما زمانی که او وارد خانهام شد ناگهان با تهدید چاقو، طلا و پولهای باارزشی را که داشتم، سرقت کرد. امیر تهدید کرد که اگر از این ماجرا حرفی به کسی بزنم یا به پلیس شکایت کنم عکسهایی را که در این مدت باهم گرفتهایم، در فضای مجازی منتشر خواهد کرد. در حالی که بشدت شوکه شده بودم او به من گفت که این شگردش است و تا کنون از چندین زن و دختر با این شیوه سرقت و اخاذی کرده است.
در حالی که زن جوان عکس و مشخصات متهم را به پلیس میداد خواهان دستگیری و مجازات او شد. بدین ترتیب با شکایت زن جوان، به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات برای دستگیری مرد جوان و شناسایی قربانیان احتمالی او ادامه دارد.
شلیک به خودرو جان عابر را گرفت
گروه حوادث: شلیک پلیس به خودرو قاچاقچیان بعد از کمانه کردن گلوله به یک عابر پیاده اصابت کرد و مرگ وی را رقم زد.
امیرهوشنگ حیدریان، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کردستان در تشریح این خبر گفت: عصر سهشنبه مأموران پاسگاه اورامان شهرستان سروآباد به یک دستگاه خودرو تویوتا لندکروز ظنین شده و به آن دستور ایست دادند ولی راننده به ایست مأموران توجهی نکرد و بلافاصله با سرعت از محل متواری شد. مأموران نیز برای متوقف کردن آن به سمت خودرو مورد نظر تیراندازی کردند که یکی از تیرها به رینگ خودرو اصابت و سپس کمانه کرد و به یک نفر از اهالی روستای اورامان که در حال عبور از آن محل بود خورد. در این حادثه مرد عابر زخمی و بلافاصله به بیمارستان منتقل شد اما باوجود تلاش پزشکان جان باخت.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کردستان با ابراز تأسف از وقوع این حادثه و عرض تسلیت به خانواده این شهروند خاطرنشان کرد: این حادثه بهطور ناخواسته پیش آمده و به دقت مورد بررسی و پیگیری قرار خواهد گرفت.
2 ادعا در پرونده اسیدپاشی دختر و پسر دانشجو
گروه حوادث/ پرونده اسیدپاشی مرموز به دختر و پسر دانشجوی پزشکی در حالی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد که هر کدام، دیگری را عامل اسیدپاشی معرفی میکنند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از فروردین سال 95 با مراجعه پسر دانشجویی که دست و صورتش با اسید سوخته بود به یکی از بیمارستانهای تهران آغاز شد. کادر درمانی سرگرم درمانهای اولیه روی مهران بودند که دختری جوان بهنام ترانه نیز که سر و صورت او هم با اسید سوخته بود به همان بیمارستان آمد. مشاهدات کادر درمانی بیمارستان نشان میداد هر دو در یک زمان و با یک ماده شیمیایی آسیب دیدهاند. از اینرو مأموران انتظامی بیمارستان را در جریان قرار دادند و آنها هم تحقیقاتشان را شروع کردند و بررسیها نشان داد مهران و ترانه هر دو در یک دانشگاه تحصیل میکنند مهران دانشجوی سال آخر پزشکی و ترانه هم در یک رشته فرعی پزشکی در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل میکرد. در حالی که هر دو نفر از گفتن واقعیت طفره میرفتند سرانجام پسر جوان مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: چند ماهی است که به قصد ازدواج با ترانه دوست شده بودم اما بعد از مدتی متوجه شدم که او دختر دلخواه من نیست. بعد از آن هم با دختر دیگری نامزد کردم اما ترانه حاضر به جدایی نبود من هم به او گفتم تا برای آخرین بار به خانهام بیاید تا این موضوع را تمام کنیم.
دقایقی پس از حضور او در خانه نامزدم سرزده به خانهام آمد و ناچار شدم به بهانهای او را دست به سر کنم تا متوجه حضور ترانه در خانهام نشود. اما ترانه خیلی عصبانی شد و به سمت آشپزخانه رفت و یک چاقو برداشت من را تهدید کرد که اگر رابطهام را با نامزدم تمام نکنم خودش را میکشد و من هم برای اینکه اتفاق بدی نیفتد و او به خودش آسیبی نزند قبول کردم. چند دقیقه بعد که اوضاع قدری آرام شده بود در اتاقم نشسته بودم که به یکباره احساس کردم همه بدنم سوخت وقتی چشمانم را باز کردم دیدم ترانه ظرف اسید را از داخل دستشویی برداشته و روی من ریخته است. من هم بلافاصله خودم را به بیمارستان رساندم اما از ترس آبرویم حرفی نزدم.
بعد از ادعاهای مهران ترانه بازداشت شد ولی او موضوع را به گونه دیگری مطرح کرد و گفت: خانه پدریام در شهرستان است و پس از قبولی در دانشگاه به تهران آمدم. چند ماه پیش با مهران آشنا شدم میگفت عاشقم شده و قصد دارد با من ازدواج کند. ولی از چند هفته پیش او ناگهان رفتارش عوض شد و گفت باید ارتباطمان را قطع کنیم. روز حادثه هم به دعوت خودش برای حل این موضوع به خانهاش رفته بودم که دختری به خانهاش آمد. خیلی عصبانی شدم و با ناراحتی به او گفتم حالا که نامزدداری دیگر در این رابطه نمیمانم اما او ناگهان با اسید به سمتم آمد و من را سوزاند.
ترانه در ادامه گفت: نمیخواستم شکایت کنم و باعث آبروریزی شوم اما وقتی او به دروغ من را متهم کرده من هم واقعیت را میگویم و شکایت دارم.
بدین ترتیب پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد تا واقعیت ماجرا مشخص شود.
شکایت از برادر به خاطر مرگ پدر تاجر
گروه حوادث/ همزمان با شکایت 2 خواهر درباره مرگ مشکوک پدر
85 سالهشان، کمیسیون پزشکی قانونی برای بررسی علت اصلی مرگ این پیرمرد تشکیل خواهد شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی پیش زن جوانی به پلیس رفت و از مرگ مشکوک پدر 85 سالهاش شکایت کرد و گفت: مدتی قبل پدرم فوت کرد و او را دفن کردیم. تا اینکه چند روز قبل یکی از آشنایانمان گفت که برادرم آمپول انسولینی به پدرم تزریق کرده بود که باعث مرگ او شده است. به همین دلیل من و خواهرم از برادرم، کوروش شکایت داریم و او را مقصر مرگ پدرم میدانیم. پدر ما وضع مالی خوبی داشت و تاجر سرشناسی بود.
بازگشت به ایران به خاطر پدر
با شکایت زن جوان تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد و در بررسیهای اولیه تیم تحقیق به سراغ کوروش رفتند. پسر جوان در تحقیقات گفت: پدرم به خاطر کهولت سن بیماریهای مختلفی داشت و زمانی که من از این ماجرا با خبر شدم، کار و زندگیام را در انگلیس رها کرده و به ایران آمدم تا از او و مادرم مراقبت کنم.
او ادامه داد: 4 سال است که از آنها مراقبت میکنم و در این مدت دو خواهرم بندرت برای دیدن پدرم میآمدند. این اواخر حال پدرم وخیمتر شده بود. پدرم در یک خانه ویلایی زندگی میکرد که طبقه پایین خانه را به یک دکتر عمومی اجاره دادهایم. وقتی حال پدرم بدتر شد از دکتری که مستأجر پدرم بود نظرخواهی کردم و او گفت مقداری انسولین به پدرت تزریق کن. مرد جوان ادامه داد: من شب حادثه به یکی از اقوام زنگ زدم و از او پرسیدم که اگر بخواهم به پدرم انسولین تزریق کنم چقدر باید تزریق کنم. او هم گفت 15 سیسی انسولین کافی است. این را هم بگویم که پدرم دیابتی نبود وهرگز در عمرش از انسولین استفاده نکرده بود.
روز حادثه ساعت 11 صبح 15 سیسی انسولین به پدرم تزریق کردم وساعت 3 بعد از ظهر آن روز هم پدرم فوت کرد. اما مرگش به خاطر تزریق انسولین نبود پدرم حالش از قبل بد بود. حالا خواهرهایم از من شکایت دارند و مدعی هستند که به خاطر تصاحب اموال پدرم باعث مرگ او شدهام. درصورتی که من اگر دنبال پول بودم زندگیام را رها نمیکردم و به ایران نمیآمدم تا از او مراقبت کنم.
باتوجه به اینکه جسد پیرمرد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی نرفته و علت اصلی مرگ نامشخص بود، بازپرس جنایی دستور تشکیل کمیسیون پزشکی قانونی برای بررسی این موضوع را صادر کرد. تحقیقات برای بررسی این موضوع که آیا تزریق انسولین عامل مرگ پیرمرد بوده یا دلیل دیگری داشته ادامه دارد.
تصادف عجیب تریلی با دو خودرو و مغازه
گروه حوادث/برخورد سه دستگاه خودرو با یکدیگر و ورود به مغازهای در جاده قدیم «تبریز - بستان آباد» یک کشته برجا گذاشت.
به گزارش روابط عمومی جمعیت هلال احمر آذربایجان شرقی، شامگاه سهشنبه یک دستگاه تریلی با یک دستگاه پژو و پراید تصادف کرد و سپس وارد یک مغازه در جاده قدیم «تبریز - بستانآباد» در روستای کرگان شد. پس از حضور تیمهای امدادی پایگاه امداد و نجات شیبلی جمعیت هلال احمر شهرستان بستانآباد به محل حادثه مشخص شد راننده پراید جان باخته و 5 نفر نیز مصدوم شدهاند. کارشناسان در حال بررسی علت این تصادف هستند.