گزارش «ایران» از اجرای محدودیتهای کرونایی برای مشاغل غیرضروری در پایتخت
ازدحام دستفروشها در مترو به وقت 6 بعد از ظهر!
حمیده امینی فرد
خبرنگار
تقریباً 10 روز از اجرای محدودیتهای ویژه از ساعت 6 بعد از ظهر میگذرد؛ زمان کار ناوگان حملونقل عمومی نیز به ساعت 20:30 کاهش یافته است. تا دو روز دیگر هم محدودیتهای سختگیرانه دیگری در شهرها اعمال خواهد شد. با وجود این شهرنگاری از یک محدوده تهران در ساعت 6 بعداز ظهر به بعد نشان میدهد که اغلب مردم همچنان نسبت به کرونا بیتفاوتاند!
ساعت 6 بعدازظهر خیابان شهید بهشتی
هجوم خودروها برای بازگشت به خانه، ترافیک سنگینی را در این خیابان رقم زده است. ورودیهای مترو بشدت شلوغ است و بیشتر خودروهای تکسرنشین، بدون ماسک در حرکتند. یک فاصله تقریباً 500 متری بیش از 45 دقیقه طول میکشد. رانندهها میگویند که قبل از اجرای محدودیتها، این خیابان در این ساعت به این شلوغی نبوده، اما حالا اغلب مردم ساعت بازگشت را 6 انتخاب کردهاند و تا پایان ساعت کاری مترو، (حدوداً 9 شب) این ترافیک ادامه دارد. مردم البته هنوز به نظم این ساعت عادت نکردهاند. برخی هم منتظر محدودیتهای جدید ماندهاند. خبری از اتوبوسهای ویژه در این ساعت نیست و جز تعداد انگشتشماری، هیچکس در ایستگاه اتوبوس نایستاده است. دکههای مطبوعاتی بشدت شلوغ است. تعدادی مشتری بدون ماسک مشغول کشیدن سیگارند. نمایشگاههای ماشین اغلب بازند، میگویند مشتری حضوری نداریم. کارگر یکی از نمایشگاهدارها میگوید: به من گفتهاند، برو خانه باز شد دوباره برگرد، شبها هم تا 12 شب مشغول تمیز کردن نمایشگاهم، این چند روز هم با بدبختی خودم را به کرج رساندهام. مترو تعطیل میشود، من چه گناهی کردهام؟
ساعت 6:45 پل حافظ
ترافیک خودروها همچنان ادامه دارد. خودروها در هم قفل شدهاند. رانندهها عصبی و کلافهاند. اغلب شیشه خودروها تا انتها بالاست. مسافربرهای شخصی 3 مسافر را عقب سوار کردهاند. تاکسیها اما طبق قانون عمل میکنند.یک نفر بدون ماسک کنار خیابان منتظر تاکسی است. تقریباً هیچ خورویی برایش نمیایستد نزدیک 90 درصد عابران ماسک زدهاند. شهروندی میگوید: «وقتی محدودیت میگذارند، همه باید رعایت کنند، خب این چه وضعی است، اینهمه خودروی شخصی تکسرنشین، مگر نمیگویند آلودگی هوا کرونا را تشدید میکند؟ مترو شلوغ است، خیابان شلوغ است، انگار همه بیرونند!»
ساعت 7:15 خیابان انقلاب به سمت چهارراه ولیعصر
ترافیک خودروهای شخصی همچنان ادامه دارد. پیادهروها مملو از جمعیت است. مغازههای کت و شلوار فروشی همچنان بازند. همه رستورانها و پیتزا فروشیها هم درهایشان را باز گذاشتهاند. عابری میگوید «که تا 12 شب وضعیت همین است. برای جذب همین یکی- دو مشتری هم باز میمانند. برعکس اینجا میدان شهدا تا کلاهدوز را که بروید، جگرکیها و پیتزافروشیها تا نیمههای شب هم مشتری دارند!»
ساعت 7:30 متروی چهارراه ولیعصر
جمعیت فوج فوج از ورودیهای مختلف ایستگاه بیرون میآید. پلههای برقی کاملاً پر شده و مردم در کنار هم ایستادهاند. تا آخرین قطار یک ساعت دیگر باقی مانده، واگنها اما به سمت جنوب کاملاً پر شدهاند. قطار که میرسد، مسافران به سمت درها هجوم میبرند. هیچ جایی برای ایستادن نیست. صندلیها کیپ تا کیپ پر است. دستفروشها اجناسشان را از دست مشتریها میگیرند و همچنان مشغول تبلیغاند. چند نفر به هوای واگن خلوتتر میایستند، اما چند دقیقه بعد، همان تصویر تکرار میشود، مسافرها قید جانشان را میزنند، چند نفر همدیگر را هل داده و به زور سوار میشوند. یک صندلی که خالی میشود، 5 نفر به سمتش خیز بر میدارند. مردم اعتنایی به کرونا نمیکنند. میگویند ماسک زدهایم. دستفروشها همچنان مشتری دارند. یک نفر به هوای پول خرد از سر واگن تا انتها، 10 هزار تومانیاش را دست بهدست میکند تا بالاخره یک دستفروش دیگر میرسد و کارت میکشد. قطار که میایستد، دستفروشها با چمدانهای بزرگشان بیرون میآیند. در گوشه انتهایی ایستگاه مشغول مرتب کردن اجناسشان هستند که مأمور زن مترو از راه میرسد. با لحن ملایمی میگوید که من همجنستان هستم، زودتر جمع کنید و بروید تا مردها نرسیدهاند، اما زنها سریع گارد میگیرند و شروع میکنند به عجز و ناله کردن! یک نفر میگوید: «کار نکنم بچههایم از گرسنگی میمیرند، حقوق ثابت ات را به من بده تا بروم در خانه استراحت کنم!» مأمور زن میگوید: «هفته آینده دولت به حسابتان پول میریزد، فقط زودتر بروید» در همین یک گوشه تقریباً 60 نفر ایستادهاند.
ساعت 8:20 شب تئاتر شهر
مسافران مترو با عجله بیرون میآیند. خبری از تاکسیهای خطی نیست. جمعیت سرگردان پیدا کردن یک تاکسیاند. آنها هم که ایستادهاند دربست میبرند. مسافری با عصبانیت شروع میکند به داد زدن، «این هم وضع ما! چطوری به خانه بروم؟! خودم را به زور اینجا رساندم تا به اتوبوس بعدی برسم. نمیدانم میرسم یا نه» دستفروشها دورتادور ایستگاه مترو و کنار خیابان بساط پهن کردهاند. از مانتو، پالتو و کراوات گرفته تا تجهیزات موبایل، اما سردی هوا لبوفروشیها را از همه پررونقتر کرده است! آن سوی خیابان ساندویچیها هم پر از مشتریاند. یکی از دستفروشها میگوید: «از صبح 5-6 مشتری بیشتر نداشته، مردم حوصله ایستادن هم ندارند. پول به ما بدهند، خانه میمانیم، نباشد، وضع همین است، هفته آینده هم همین جا بساط میکنیم!»
ساعت 8:45 میدان هفت تیر
سمت راست خیابان در یک فاصله یک کیلومتری، رگالهای پالتو و بساطیهای لباس و روسری خودنمایی میکند. دستفروشان بیفاصله بساط پهن کردهاند. یک مشتری برای خرید یک گل سر 10 هزار تومانی چانه میزند. «از خانه خواهرم برمیگشتم، هوس خرید کردم. خب اگر نباشند ما هم نمیخریم. کرونا را بهانه کردهاند، جنس مغازهها گران شده، تازه اگر جنسی پیدا کنی، این دستفروشها نباشند، از کجا بخریم!» مغازهها اغلب بستهاند، اما مشتریها میگویند: «همین جنسها مال مغازههاست.» مدیرعامل اتوبوسرانی تهران میگوید که تعداد مسافران اتوبوس از 800 هزار نفر چند ماه گذشته به حدود 500 هزار نفر کاهش یافته است، درحالیکه تعداد مسافران پیش از آمدن کرونا حدوداً یک میلون و 800 هزار نفر بوده است. محمود ترفع به «ایران» میگوید که بجز خطوط تندرو، ما بقی خطوط اتوبوسرانی در اختیار بخش خصوصی است و این بخش هم به علت کاهش مسافر، بسیاری از اتوبوسها را از خط خارج کرده. به گفته او، ساعت کار اتوبوسرانی براساس دستورات ستاد از روز شنبه به ساعت 22 شب افزایش مییابد. علاوه بر این از ظرفیت نیروهای نظامی هم از هفته آینده برای رعایت فاصلهگذاری استفاده میشود. البته در مترو هم با تقلیل ساعات کاری تعداد مسافران از 850 هزار نفر به 750 هزار نفر کاهش یافته با اینهمه، اما از ساعت
6 بعدازظهر به بعد بازهم ترافیک مسافران دیده میشود.
جامعه شناسان در گفتوگو با «ایران» از موانع مشارکت جدی مردم در اجرای محدودیتهای کرونایی میگویند
سفر در اوج کرونا به چه قیمت؟
مهسا قوی قلب
خبرنگار
در شرایطی که دولت به منظور حفظ جان مردم و پیشگیری از شیوع گسترده کرونا در کشور طرح جامع مدیریت هوشمند محدودیتها را از شنبه اول آذر در بیش از 150 شهر اجرا میکند اما همچنان تاخت و تاز بیماری مرموز کرونا ادامه دارد و آمار مرگ و میر بیماران کرونایی سیر صعودی داشته است دیروز هم بنابر اعلام سخنگوی وزارت بهداشت در یک روز تعداد 480 بیمار کووید 19 جان خود را از دست دادهاند و مجموع جانباختگان به 42 هزار و 941 نفر رسیده است این وضعیت در حالی رقم میخورد که متأسفانه برخی از مردم بدون توجه به محدودیتها و تبعات وحشتناک ناشی از بیماری کرونا باز هم بار سفر بسته و راهی جادهها شدند تا جایی که بنابر اعلام پلیس راهور، جادههای منتهی به شمال کشور بویژه مسیرهای استانهای مازندران و گیلان با ترافیک سنگین مواجه بود. در این خصوص برخی از کارشناسان و جامعهشناسان معتقدند در شرایطی که دولت برای سلامت مردم و خروج از بحران کرونا دو هفته تعطیلی را از اول آذرماه اجرایی میکند چرا برخی از مردم بی توجه به هشدارها و توصیههای مسئولان برخلاف پروتکلهای بهداشتی رفتار میکنند.
محمدعلی کرمی، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه سفرهای مردمی به شمال کشور تأمل در اطراف این داستان را ضروری میکند، به «ایران» توضیح میدهد: طولانی شدن دوره فراگیری کرونا بسیاری از افراد و خانوادهها را خسته کرده، هستند خانوادههایی که نزدیک 9 ماه هست هیچ مسافرت بین شهری نداشتند و این در حالی است که بسیاری از فعالیتهای فراغتی در کلانشهرها تعطیل یا راکد است. سینماها، کنسرتها، استخرها و سایر مراکز تفریحی فراغتی در آستانه ورشکستگی قرار دارند و طبیعی است در جامعه پر جمعیت ایرانی در هر دورهای از تعطیلات، خانوادههایی از پذیرش محدودیتها تخطی کنند و راهی شمال کشور شوند. بازنمایی رسانهای این تخلف در رسانه ملی و سایر رسانهها از یک سو غفلت از دیدن نیمه پر لیوان است چرا که اکثریت خانوادههای ایرانی با رویکردی خود آیین به مدیریت کرونا و محافظت خانواده خویش مبادرت کردهاند و از سوی دیگر این ایده را پژواک میدهد که چون اکثریت رعایت محدودیتهای بهداشتی را نمیکنند، پس ما هم لازم نیست این محدودیتها را پاس بداریم اما بیاییم بپذیریم که اکثریت خانواده های ایرانی در پاسداشت محدودیتها با ستاد ملی کرونا همراه بودهاند.
او در ادامه میگوید: امروزه شهرهای شمالی برای بسیاری از ساکنان کلانشهر تهران و سایر شهرها به منزله سکونتگاه دوم به شما میآیند. در واقع خانوادههای تهرانی و سایر شهرهای پیرامونی شمال ایران به هتل و یا ویلاهای اجارهای مراجعه نمیکنند، بلکه در خانه و سکونتگاههای ییلاقی خود ساکن میشوند. تصور بسیاری از خانوادهها این است که ما از خانه خود به خانه خودمان میرویم و همچنان که در خانه اول پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنیم در خانه دوم هم موازین بهداشتی را رعایت میکنیم و چه بسا در رعایت این امور فعالتر هم باشیم. اگر این تلقی درست است باید توسط مسئولین امر تأیید شود و اگر این تصور خطاست در رسانههای عمومی وجه خطابودگی آن روشن شود.
این جامعهشناس، ادامه می دهد فرض کنیم سفر به شمال یا دیگر اماکن فراغتی در تعطیلات به گونهای است که خانواده های ایرانی انگیزه چشمپوشی از آن را ندارند. استراتژی ستاد ملی مقابله با کرونا برای این امر چیست؟ در اینجا آموزشها باید معطوف به مدیریت بیماری کرونا در مسیر و در قالب این سفرها باشد. در حال حاضر حفظ جان انسانها بر گلایهها از تخلف مردم بر رعایت محدودیتهای بهداشتی تقدم دارد. البته این نکته را هم باید یادآور شویم که جایگزینهای فراغتی برای گذراندن ایام خانهنشینی کرونایی چیست؟ چه میزان صدا و سیما به نقش و رسالت خود در این باره عمل میکند. چه میزان فضاهای فراغتی سازگار با ایام پاندمی کرونا بازسازی و باز طراحی شدهاند.
چرا در این روزهای بحرانی باز هم مردم سفر میروند؟
گیتی خزاعی، جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره چرایی سفر رفتن مردم در این روزهای کرونایی به «ایران» میگوید: بخشی از این حجم سفر رفتنهای مردم به نوع اطلاعرسانی باز میگردد، نمیتوان همه تقصیرها را گردن مردم انداخت. آگاهسازیها باید دقیقتر و کاملتر باشد، استدلال برخی از افراد این است که ما به ویلای خودمان میرویم و در طول مسیر هم خطری تهدیدمان نمیکند. سخنگوی وزارت بهداشت باید جزئیات خطرات این قبیل سفرها و جابجایی ها را هم به مردم شرح دهد، نه این که فقط روزانه آمار فوتیها را اعلام کند.
به گفته او، مردم باید به طور واضح و مشخص بدانند که با رفتن به مسافرت و احتمال ناقل بودن، ویروس را منتقل کرده و افراد شهر دیگری را ناخواسته بیمار میکنند، این در حالی است که گروهی از مردم فکر میکنند با رعایت موارد بهداشتی از مبتلا شدن خود جلوگیری میکنند و در نهایت به این فکر نمیکنند که خودشان ممکن است ناقل باشند. این مسأله را هم باید در نظر داشته باشیم که رفتارهای کلی مردم به یکباره با آمدن یک ویروس تغییر نمیکند و یک شبه نمیتوان توقع داشت که شهروندان ما مانند شهروندان سوئیسی رفتار کنند، تغییر کلی رفتار مردم، امری زمانبر است و در این راستا باید ساختارهای اصلی جامعه و شیوه آموزشها ارتقا پیدا کند.
ورود به شهرهای قرمز یک میلیون تومان جریمه دارد
بازتاب رفتار برخی از مردم در بیتوجهی و نقض پروتکلهای بهداشتی بخصوص رفتن به سفر باعث شد تا مسئولان تصمیمات سختگیرانهتری را بگیرند به طوری که معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور درخصوص اجرای طرح جامع مدیریت هوشمند محدودیتها اعلام کرد اعمال جریمه در شهرهای با شرایط قرمز یک میلیون تومان است. براین اساس اگر کسانی در شهر قرمز یا نارنجی حضور دارند، حق ورود به شهر دیگری در کشور را ندارند. اگر وارد هر شهری از کشور شدند به همان ترتیب مبلغ ۵۰۰ هزار تومان جریمه میشوند و اگر فردی از شهر قرمز وارد هر شهری شود، یک میلیون تومان جریمه میشود.
حسین ذوالفقاری میگوید مبنای این طرح شهر محور است، به دلیل آنکه روی این موضوع بسیار بحث شد که در اجرا حداقل کمترین مشکل را داشته باشیم. براین اساس اگر در هر شهر به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت، در روز چهار نفر بستری شدند وضعیت آن شهر زرد است. اگر در روز 6 نفر بستری شدند وضعیت آن شهر نارنجی است و اگر در هر شهر به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت، در روز 10 نفر بستری شدند، وضعیت آن شهر قرمز است و طبق ضوابط اعلام شده اعمال میشود. او میافزاید: مشاغل یا فعالیتهای مشمول محدودیت به پنج گروه اداری، تجاری و بازرگانی، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی و ترددها تقسیمبندی میشوند. البته اعمال مقررات در همه گروهها و استانها باید یکسان باشد و بدون تبعیض و ملاحظه همه ابعاد کار انجام شود.
وی درباره وضعیت ترددها میگوید طبق طرح، ورود به شهرهای در وضعیت نارنجی و قرمز ممنوع است و کسی نمیتواند با پلاک غیربومی وارد شهری شود. فرد خاطی در صورت ورود به شهر نارنجی ۵۰۰ هزار تومان جریمه میشود و راهور میتواند هر ۲۴ ساعت یک بار او را جریمه کند.