ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس دفتر رئیسجمهوری درباره شیوع موج چهارم کرونا و تصمیمات ستاد ملی توضیح میدهد
تعدد آرا و نظرات در مدیریت کرونا منجر به سردرگمی مردم میشود
رئیس دفتر رئیس جمهوری میگوید تصمیمات ستاد ملی کرونا مربوط به یک دستگاه یا شخص خاص نیست. محمود واعظی در گفت وگو با پایگاه اطلاع رسانی دولت با تشریح سیر تصمیمات ستاد ملی کرونا تأکید کرد که رئیسجمهوری در ستاد ملی کرونا موضوعی را بدون کار کارشناسی ابلاغ نکرده است. او همچنین درباره آغاز موج چهارم کرونا و ارتباط آن با سفرهای نوروزی گفت «در ستاد ملی کرونا پیشنهاد جدیدی برای سفرهای نوروزی مصوب نشد» و افزود: در شکلگیری موج چهارم بیماری، اولین متغیر مهم جهش ویروس بود. پس از آن نیز متغیرهایی مثل خرید شب عید، دورهمیهای خانوادگی، عیددیدنی و دیدبازدیدها و نهایتاً سفرهای نوروزی در شکلگیری موج نقش داشتند.
آقاي دكتر واعظي با توجه به برخي شبهات و مسائلي كه پيرامون مذاكرات و تصميمات ستاد ملي كرونا مطرح شده، لطفا مراحل شكلگيري و سازوكار تصميمسازي در اين ستاد را توضيح دهيد.
از لحظهاي كه موضوع كرونا در دنيا مطرح شد و پس از آن رد پاي آن در ايران مشاهده گرديد، دولت همواره با اولويت قرار دادن جان و سلامتي مردم و با توجه به اينكه همواره بر شفافيت و صداقت و اطلاع رساني دقيق در همه امور تاكيد كرده، با توجه به این اصول در اواخر بهمن سال 98 دو مورد ابتلا به كرونا كه در قم پيدا شده بود را در سريعترين زمان ممكن به اطلاع مردم رساند و سازوكارهاي مديريت كرونا را طراحي كرد.
اما برخي گمانهزنيها هست كه اين موضوع با تأخير مطرح شده است.
اگر براي دولت مسائل سياسي و انگيزههاي ديگر مطرح بود و سلامت و جان مردم در اولویت اول قرار نداشت، كشف موارد ابتلا به كرونا در كشور را درست در آستانه انتخابات مجلس به مردم اطلاع نميداد. اگر واقعاً تصميمي به تاخير در اطلاع رساني وجود داشت، دولت مي توانست چند روز ديگر هم صبر كند و با هدف مقابله با احتمال كاهش مشارکت در انتخابات، بعد از انتخابات مسئله را با مردم در ميان بگذارد. اما اين كار را نكرد و اين بزرگترين دليل بر بطلان گمانهزنيهايي است كه شما اشاره ميكنيد.
چطور ايده تشكيل يك ستاد فراقوهاي به ذهن مسئولان كشور خطور كرد، چرا اداره بحران بعهده وزارت بهداشت كه دستگاه تخصصي در حوزه سلامت است، گذاشته نشد؟
با توجه به ضرورت آمادگي براي مواجهه با اپيدمي و طبق رايزنيهاي علمي دولت و وزارت بهداشت و درمان روشن بود كه ابعاد بحران وسيع خواهد بود، دولت سريعاً موضوع را به شوراي عالي امنيت ملي برد. در شورا به درستي بر اين نكته تاكيد شد كه مسئله كرونا، يك مسئله كاملا ملي فراتر از حدود اختيارات و تكاليف يك دستگاه، وزارتخانه و حتي يك قوه است. بر همين مبنا تصميم گرفته شد يك ستاد ملي فراقوهاي براي مديريت كرونا در كشور تشكيل شود و رياست آن بعهده رئيسجمهور باشد. اين ستاد به تصريح شوراي عالي امينت ملي با شركت نمايندگاني از قواي مختلف و نهادهاي گوناگون دولتي و حاكميتي تشكيل شد و براي مقابله با چرخههاي بوروكراتيك كه ممكن بود سبب تأخير و تعلل در روند مقابله با بيماري شود، مصوبات آن به تصريح شوراي عالي امنيت ملي – كه مورد تأييد رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است- در حكم قانون و لازمالاجرا قلمداد شد.
بيماري كرونا يك پديده ناشناخته بود، هنوز هم بسياري از ابعاد آن ناشناخته مانده است. با اين حال نظام سلامت درجمهوري اسلامي ايران، از يك كادر بسيار دانشمند، ورزيده و فداكار برخوردار است و در عين حال زيرساختهاي نظام سلامت نيز در سالهاي گذشته نوسازي و ارتقا يافته بود. به همين دليل ايران به رغم مواجهه همزمان با تحريمهاي بسيار دشوار، به بركت ايستادگي وايثارگريهاي كادر درمان و بنيههاي قوي نظام سلامت توانست تا اندازه قابل توجهي در كنترل بيماري موفق عمل كند. در اين ميان البته رهنمودهای مقام معظم رهبری و همراهي و همكاري تنگاتنگ همه قوا و نهادها و مراجع مؤثر در قالب ستاد ملي مبارزه با كرونا اهميت بسزايي داشت و توانست صحنههاي زيبايي از همبستگي ميان همه اركان كشور را در تاريخ به يادگار بگذارد. چيزي كه باعث شد خيلي از نوع مديريت اپيدمي در ايران حيرت و تمجيد كنند.
در ميانه راه مديريت كرونا، قرارگاه عملياتي كرونا نيز تشكيل شد، فلسفه تشكيل اين قرارگاه چه بود؟
بله بعد از شكلگيري ستاد و تشكيل جلسات، بعد با توجه به اهميت پيگيري مصوبات و تصميمات ستاد و ايجاد هماهنگي ميان همه عناصر دخيل در مديريت كرونا، و همچنين تجاربي كه بدست آمد و دستور مقام معظم رهبري، قرارگاه عملياتي ستاد ملي مبارزه با كرونا طراحي شد و مسئوليت آن بعهده وزير كشور قرار گرفت. بعد از تشكيل اين قرارگاه، عملا روند تصميمسازي در ستاد ملي، منسجمتر و حرفهاي تر شد. در حقيقت روند به گونهاي ارتقا يافت كه همه دستگاه هاي دخيل در مديريت بحران، بتوانند در يك فرايند علمي و كمخطا پيشنهادات و نظرات خود را مطرح كنند و اين نظرات بعد از عبور از فيلترهاي چندگانه، نهايتاً بعنوان صورتجلسه ستاد ملي، در جلسات مطرح و در باره آنها تصميم گيري شود.
سازوكار تصميمگيري در ستاد ملي چگونه است؟ با توجه به برخي اظهارات از برخي اعضاي ستاد، امكانش هست كه اين سازوكار را شفاف و دقيق براي مردم توضيح دهيد.
ابتدا بايد به اين نكته تأكيد كنم كه ستاد فقط اعضايي كه روزهاي شنبه در ساختمان حافظيه دور ميز مينشينند نيست. ستاد در حقيقت مجموعهاي از تمام مديران كشور است. استانداران، روساي دانشگاه هاي علوم پزشكي و مديران مختلف در بخشهاي گوناگون كشور جزئي از ستاد هستند. حتي اين هم همه ستاد نيست. ستاد متشكل از كميته هاي متعددي است كه اين كميته ها مسئوليت حوزه هاي مختلف را بعهده دارند. بعنوان مثال كميته رسانه وتبليغات، كميته امنيتي-انتظامي، كميته بهداشت و درمان، كميته حمل و نقل، كميته آموزش، كميته اقتصادي و ... هر كدام مسئوليت يكي از ابعاد مديريت كرونا را بعهده دارند. دليل اين امر هم اين است كه اساسا مقابله با كرونا يك پديده تك ساحتي نيست و چند ساحتي است. اين پديده پيچيده، طبعاً يك مديريت چندلايه و چندبعدي ميطلبد. هر كدام از كميتهها نيز كارگروهها و كميسيونهاي تخصصي مختلفي دارند. فرايند تصميمسازي به اين شكل است كه موضوعات ابتدا در كميسيونهاي تخصصي مطرح ميشود، بعد به كميتهها ميآيد و اگر بعد از بررسيهاي فني و تخصصي نهايتاً روي آن اجماع شود، موضوع در قرارگاه عملياتي مطرح ميشود. بعد از اينكه در قرارگاه با حضور نمايندگان كميتههاي مختلف در خصوص مطالب جمعبندي و هماهنگي شد، نهايتاً پيشنهادات در جلسات رؤساي كميتهها كه به صورت هفتگي پيش از جلسه ستاد اصلي با حضور رئیس جمهور برگزار ميشود، مطرح ميگردد. اگر پيشنهادات در اين جلسه هم مورد موافقت اعضا قرار بگيرند، نهايتا در جلسه ستاد ملي مطرح و آنجا بررسي ميشود. لذا تصميماتي كه از ستاد ملي كرونا بيرون ميآيد پيش از طرح در اين ستاد از چهار پنج صافي عبور مي كنند و به همين اعتبار به هيچ عنوان نميتوان آن را تصميم يك دستگاه خاص يا حتي يك شخص خاص قلمداد كرد. تا بحال رئيسجمهور كه رئيس ستاد ملي است، موضوعی را شخصا بدون کار کارشناسی ابلاغ نکرده يا بدون موافقت و اجماع اعضاي ستاد ملي مصوب نکرده است. غالباً مصوبات ستاد ملي، با اتفاق آرا و اجماع نظر اعضاي ستاد ملي ابلاغ شده است.
با چنين فرايندي، چرا شاهد اظهارنظرهاي متفاوت و بعضاً متعارض از جلسات ستاد از سوي افراد مختلف هستيم؟
جامعه ما 14 ماه است با يك بحران بسيار فراگير و پيچيده و فرسايشي دست به گريبان است. فشار بسيار بالايي روي دوش مسئولان و مردم است و بايد توجه كنيم كه ستاد ملي بايد يك جامعه 80 ميليوني را در مواجهه با چنين بحراني مديريت و ساماندهي كند. روشن است كه در چنين شرايطي نمي توانيم با تشنجآفريني، تشتت آرا و چندگانگي با مردم صحبت كنيم. كساني كه از ضرورت تک صدايي در ستاد ملي كرونا انتقاد مي كنند و بعضاً با ادبيات خاص آن را به سخره ميگيرند، شايد فراموش كردهاند كه اين تكصدايي و هماهنگي، تاكيد و دستور اكيد رهبر معظم انقلاب است. ايشان در ديدار با اعضاي ستاد ملي كرونا صريحا فرمودند كه همه صداها از ستاد ملي بايد در هماهنگي كامل با يكديگر باشند و با شفافيت كامل و دقيق به مردم اطلاعرساني شود. تعدد آرا و نظرات در مديريت كرونا منجر به سردرگمي مردم ميشود. سردرگمي مردم در مسئلهاي كه با جان و سلامت آنها ارتباط دارد، قطعاً به صلاح نيست. اطلاعرساني غلط، ميتواند منجر به سلسلهاشتباهات ديگري در فرايند مديريت بيماري شود و به همين دليل از تمامي اعضاي ستاد در هر دستگاه و مقام و مسئوليتي خواسته شد، بحث اطلاعرساني را صرفا به سخنگوي ستاد ملي كرونا كه معاون وزير محترم بهداشت هستند، واگذارند.
آقاي واعظي، سوالي كه امروز در افكار عمومي پرتكرار است، اين است كه چرا دولت مانع سفرهاي نوروزي نشد؟
در موج سوم كرونا وقتي با افزايش آمار بيماري در كشور مواجه شديم، وزارت بهداشت با همكاري قراردگاه عملياتي ستاد كرونا، پيشنهادي را به ستاد ملي ارائه دادند و در اين پيشنهاد مقرر شد شهرهاي كشور با در نظر گرفتن فاكتورها و متغيرهاي مشخص، در چهار وضعيت آبي، زرد، نارنجي و قرمز تقسيمبندي شوند و به تناسب اين رنگبندي پروتكلهاي اختصاصي براي كسبوكارها، مشاغل و شئون اجتماعي مردم نوشته شد. در اين پيشنهاد كه به تصويب ستاد رسيد و اجرايي شد، مناسبتهاي زماني و موقعيتهاي مختلف كه ممكن بود از طريق افزايش سفر، برگزاري آئينهاي مذهبي يا ... منجر به تغيير روند شيوع بيماري شوند، نيز لحاظ شده بود. در خصوص سفرهاي نوروزي كه بيان كرديد، در حقيقت در ستاد ملي كرونا پيشنهاد جديدي براي اين موضوع مطرح و مصوب نشد، بلكه مقرر شد همين طرح كه موسوم به محدوديتهاي هوشمند بود ادامه داشته باشد و ملاك قرار گيرد. چيزي كه البته از قبل نيز ستاد تأكيد كرده بود كه تا پايان كرونا ملاك عمل خواهد بود. بر اساس اين طرح سفر به شهرهاي قرمز و نارنجي ممنوع و به شهرهاي زرد و آبي آزاد بود. البته در ستاد تأكيد شد مسئولان همه از مردم بخواهند كه با وجود آزادي سفر به مناطق زرد و آبي از سفر خودداري كنند.
توجه داشته باشيد كه در آستانه نوروز، وضعیت کشور نسبتاً عادی و عمدهی جغرافیای کشور در وضعیت آبی و زرد قرار داشت. طبق شاخصهایي كه ما از قبل به مردم اعلام كرده بوديم، و به روز رساني منظم رنگبندي مناطق، مردم اطلاع كامل از وضعيت داشتند و به همين دليل زمينه براي اعمال محدوديت در شهرهاي زرد و آبي وجود نداشت.
اگر به آمار توجه شود ورودی به بیمارستان ها از روزهای ابتدایی سال شروع شد که هنوز سفرها شکل نگرفته بود و یا اینکه همه کشور قرمز یا نارنجی شد که مقصد سفر نبودند. اثر سفر قاعدتاً باید این روزها یا چند روز آینده باشد ولی پیک چهارم از هفته اول فروردین شروع شد: نکته دیگر کشورهای اروپایی و همسایگان ما که عید و سفر نداشتند آنها چرا افزایش شدید بیماری دارند ضمن اینکه برخی از آنها درصدی از جمعیت کشورشان را نیز واکسن زده بودند. پس عامل اصلی بر خلاف تبلیغات جهت دار سفر نیست ویروس جهش یافته ،خرید های عیدانه و دورهمی ها و رعایت کمتر دستور العمل ها می باشد ولی سفرها می تواند یکی از فاکتورها باشد.
حالا كه تعطيلات تمام شده و شاهد پيك چهارم بيماري در سراسر كشور هستيم، قبول داريد كه اين مصوبه نادرست بوده است؟
ببینيد در شكلگيري موج چهارم بيماري، اولين متغير مهم جهش ويروس بود. پس از آن نيز متغيرهايي مثل خريد شب عيد، دورهميهاي خانوادگي، عيدديدني و ديدبازديدها و نهايتاً سفرهاي نوروزي در شكلگيري موج نقش داشتند. مهم تر از همه اينها تأثير رواني كاهش تعداد مرگومير و ثبات 18 هفتهاي آمار بيماري در كشور بود كه منجر به عادي انگاري شرايط و كاهش محسوس رعايت پروتكلهاي بهداشتي از سوي مردم شد. نميشود همه اينها را ناديده گرفت و بروز موج چهارم را فقط به سفرهاي نوروزي نسبت داد. بايد واقعبينانه تحليل كنيم.
و نكته پاياني؟
در همه موج هاي قبلي كه ما توانستيم آنها را مهار و وضعيت را مديريت كنيم، همبستگي، در كنار يكديگر بودن، هماهنگي و انسجام وحدت نقش حياتي داشت. در حقيقت عامل اصلي توفيق كشور، اينها بود. عصبيتها و هيجانات و بين نكاتي كه بسياري از آن نيز با واقعيتها مطابقت ندارد، جز اينكه روان جامعه را دچار آسيب ميكند و اختلال به وجود ميآورد، هيچ كاركرد ديگري ندارد. همه ما باید در اين نوع بحرانها آرامش خود را حفظ كنيم و از تناقضگويي، اتهامافكني و سياسيكاري و فرافكني دوري كنيم. مردم شاهد و ناظر رفتارهاي ما هستند و دوگانگيها و رياكاريها را تشخيص ميدهند. نبايد تصور كنيم كه به صرف بيان موضوعات از طرف ما، اقناع عمومي صورت ميگيرد و انگشتهاي اتهام به سوي ديگران كج ميشود، اينطور نيست. به همين دليل بهتر است همه با جان و دل از قايقي كه همگي در آن نشستهايم حفاظت كنيم و در هيچ كجاي آن به بهانههاي واهي و انگيزههاي شخصي و سياسي منفذ ايجاد نكنيم. نباید اینطور شود که توفیقات در کرونا متعلق به یک دستگاه و در زمان خیـــــــــزش بیماری دستگاه های همکار را مقصر قلمداد کنیم. همه با هم در توفیقات و مشکلات شریک هستیم.
آقاي دكتر واعظي با توجه به برخي شبهات و مسائلي كه پيرامون مذاكرات و تصميمات ستاد ملي كرونا مطرح شده، لطفا مراحل شكلگيري و سازوكار تصميمسازي در اين ستاد را توضيح دهيد.
از لحظهاي كه موضوع كرونا در دنيا مطرح شد و پس از آن رد پاي آن در ايران مشاهده گرديد، دولت همواره با اولويت قرار دادن جان و سلامتي مردم و با توجه به اينكه همواره بر شفافيت و صداقت و اطلاع رساني دقيق در همه امور تاكيد كرده، با توجه به این اصول در اواخر بهمن سال 98 دو مورد ابتلا به كرونا كه در قم پيدا شده بود را در سريعترين زمان ممكن به اطلاع مردم رساند و سازوكارهاي مديريت كرونا را طراحي كرد.
اما برخي گمانهزنيها هست كه اين موضوع با تأخير مطرح شده است.
اگر براي دولت مسائل سياسي و انگيزههاي ديگر مطرح بود و سلامت و جان مردم در اولویت اول قرار نداشت، كشف موارد ابتلا به كرونا در كشور را درست در آستانه انتخابات مجلس به مردم اطلاع نميداد. اگر واقعاً تصميمي به تاخير در اطلاع رساني وجود داشت، دولت مي توانست چند روز ديگر هم صبر كند و با هدف مقابله با احتمال كاهش مشارکت در انتخابات، بعد از انتخابات مسئله را با مردم در ميان بگذارد. اما اين كار را نكرد و اين بزرگترين دليل بر بطلان گمانهزنيهايي است كه شما اشاره ميكنيد.
چطور ايده تشكيل يك ستاد فراقوهاي به ذهن مسئولان كشور خطور كرد، چرا اداره بحران بعهده وزارت بهداشت كه دستگاه تخصصي در حوزه سلامت است، گذاشته نشد؟
با توجه به ضرورت آمادگي براي مواجهه با اپيدمي و طبق رايزنيهاي علمي دولت و وزارت بهداشت و درمان روشن بود كه ابعاد بحران وسيع خواهد بود، دولت سريعاً موضوع را به شوراي عالي امنيت ملي برد. در شورا به درستي بر اين نكته تاكيد شد كه مسئله كرونا، يك مسئله كاملا ملي فراتر از حدود اختيارات و تكاليف يك دستگاه، وزارتخانه و حتي يك قوه است. بر همين مبنا تصميم گرفته شد يك ستاد ملي فراقوهاي براي مديريت كرونا در كشور تشكيل شود و رياست آن بعهده رئيسجمهور باشد. اين ستاد به تصريح شوراي عالي امينت ملي با شركت نمايندگاني از قواي مختلف و نهادهاي گوناگون دولتي و حاكميتي تشكيل شد و براي مقابله با چرخههاي بوروكراتيك كه ممكن بود سبب تأخير و تعلل در روند مقابله با بيماري شود، مصوبات آن به تصريح شوراي عالي امنيت ملي – كه مورد تأييد رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است- در حكم قانون و لازمالاجرا قلمداد شد.
بيماري كرونا يك پديده ناشناخته بود، هنوز هم بسياري از ابعاد آن ناشناخته مانده است. با اين حال نظام سلامت درجمهوري اسلامي ايران، از يك كادر بسيار دانشمند، ورزيده و فداكار برخوردار است و در عين حال زيرساختهاي نظام سلامت نيز در سالهاي گذشته نوسازي و ارتقا يافته بود. به همين دليل ايران به رغم مواجهه همزمان با تحريمهاي بسيار دشوار، به بركت ايستادگي وايثارگريهاي كادر درمان و بنيههاي قوي نظام سلامت توانست تا اندازه قابل توجهي در كنترل بيماري موفق عمل كند. در اين ميان البته رهنمودهای مقام معظم رهبری و همراهي و همكاري تنگاتنگ همه قوا و نهادها و مراجع مؤثر در قالب ستاد ملي مبارزه با كرونا اهميت بسزايي داشت و توانست صحنههاي زيبايي از همبستگي ميان همه اركان كشور را در تاريخ به يادگار بگذارد. چيزي كه باعث شد خيلي از نوع مديريت اپيدمي در ايران حيرت و تمجيد كنند.
در ميانه راه مديريت كرونا، قرارگاه عملياتي كرونا نيز تشكيل شد، فلسفه تشكيل اين قرارگاه چه بود؟
بله بعد از شكلگيري ستاد و تشكيل جلسات، بعد با توجه به اهميت پيگيري مصوبات و تصميمات ستاد و ايجاد هماهنگي ميان همه عناصر دخيل در مديريت كرونا، و همچنين تجاربي كه بدست آمد و دستور مقام معظم رهبري، قرارگاه عملياتي ستاد ملي مبارزه با كرونا طراحي شد و مسئوليت آن بعهده وزير كشور قرار گرفت. بعد از تشكيل اين قرارگاه، عملا روند تصميمسازي در ستاد ملي، منسجمتر و حرفهاي تر شد. در حقيقت روند به گونهاي ارتقا يافت كه همه دستگاه هاي دخيل در مديريت بحران، بتوانند در يك فرايند علمي و كمخطا پيشنهادات و نظرات خود را مطرح كنند و اين نظرات بعد از عبور از فيلترهاي چندگانه، نهايتاً بعنوان صورتجلسه ستاد ملي، در جلسات مطرح و در باره آنها تصميم گيري شود.
سازوكار تصميمگيري در ستاد ملي چگونه است؟ با توجه به برخي اظهارات از برخي اعضاي ستاد، امكانش هست كه اين سازوكار را شفاف و دقيق براي مردم توضيح دهيد.
ابتدا بايد به اين نكته تأكيد كنم كه ستاد فقط اعضايي كه روزهاي شنبه در ساختمان حافظيه دور ميز مينشينند نيست. ستاد در حقيقت مجموعهاي از تمام مديران كشور است. استانداران، روساي دانشگاه هاي علوم پزشكي و مديران مختلف در بخشهاي گوناگون كشور جزئي از ستاد هستند. حتي اين هم همه ستاد نيست. ستاد متشكل از كميته هاي متعددي است كه اين كميته ها مسئوليت حوزه هاي مختلف را بعهده دارند. بعنوان مثال كميته رسانه وتبليغات، كميته امنيتي-انتظامي، كميته بهداشت و درمان، كميته حمل و نقل، كميته آموزش، كميته اقتصادي و ... هر كدام مسئوليت يكي از ابعاد مديريت كرونا را بعهده دارند. دليل اين امر هم اين است كه اساسا مقابله با كرونا يك پديده تك ساحتي نيست و چند ساحتي است. اين پديده پيچيده، طبعاً يك مديريت چندلايه و چندبعدي ميطلبد. هر كدام از كميتهها نيز كارگروهها و كميسيونهاي تخصصي مختلفي دارند. فرايند تصميمسازي به اين شكل است كه موضوعات ابتدا در كميسيونهاي تخصصي مطرح ميشود، بعد به كميتهها ميآيد و اگر بعد از بررسيهاي فني و تخصصي نهايتاً روي آن اجماع شود، موضوع در قرارگاه عملياتي مطرح ميشود. بعد از اينكه در قرارگاه با حضور نمايندگان كميتههاي مختلف در خصوص مطالب جمعبندي و هماهنگي شد، نهايتاً پيشنهادات در جلسات رؤساي كميتهها كه به صورت هفتگي پيش از جلسه ستاد اصلي با حضور رئیس جمهور برگزار ميشود، مطرح ميگردد. اگر پيشنهادات در اين جلسه هم مورد موافقت اعضا قرار بگيرند، نهايتا در جلسه ستاد ملي مطرح و آنجا بررسي ميشود. لذا تصميماتي كه از ستاد ملي كرونا بيرون ميآيد پيش از طرح در اين ستاد از چهار پنج صافي عبور مي كنند و به همين اعتبار به هيچ عنوان نميتوان آن را تصميم يك دستگاه خاص يا حتي يك شخص خاص قلمداد كرد. تا بحال رئيسجمهور كه رئيس ستاد ملي است، موضوعی را شخصا بدون کار کارشناسی ابلاغ نکرده يا بدون موافقت و اجماع اعضاي ستاد ملي مصوب نکرده است. غالباً مصوبات ستاد ملي، با اتفاق آرا و اجماع نظر اعضاي ستاد ملي ابلاغ شده است.
با چنين فرايندي، چرا شاهد اظهارنظرهاي متفاوت و بعضاً متعارض از جلسات ستاد از سوي افراد مختلف هستيم؟
جامعه ما 14 ماه است با يك بحران بسيار فراگير و پيچيده و فرسايشي دست به گريبان است. فشار بسيار بالايي روي دوش مسئولان و مردم است و بايد توجه كنيم كه ستاد ملي بايد يك جامعه 80 ميليوني را در مواجهه با چنين بحراني مديريت و ساماندهي كند. روشن است كه در چنين شرايطي نمي توانيم با تشنجآفريني، تشتت آرا و چندگانگي با مردم صحبت كنيم. كساني كه از ضرورت تک صدايي در ستاد ملي كرونا انتقاد مي كنند و بعضاً با ادبيات خاص آن را به سخره ميگيرند، شايد فراموش كردهاند كه اين تكصدايي و هماهنگي، تاكيد و دستور اكيد رهبر معظم انقلاب است. ايشان در ديدار با اعضاي ستاد ملي كرونا صريحا فرمودند كه همه صداها از ستاد ملي بايد در هماهنگي كامل با يكديگر باشند و با شفافيت كامل و دقيق به مردم اطلاعرساني شود. تعدد آرا و نظرات در مديريت كرونا منجر به سردرگمي مردم ميشود. سردرگمي مردم در مسئلهاي كه با جان و سلامت آنها ارتباط دارد، قطعاً به صلاح نيست. اطلاعرساني غلط، ميتواند منجر به سلسلهاشتباهات ديگري در فرايند مديريت بيماري شود و به همين دليل از تمامي اعضاي ستاد در هر دستگاه و مقام و مسئوليتي خواسته شد، بحث اطلاعرساني را صرفا به سخنگوي ستاد ملي كرونا كه معاون وزير محترم بهداشت هستند، واگذارند.
آقاي واعظي، سوالي كه امروز در افكار عمومي پرتكرار است، اين است كه چرا دولت مانع سفرهاي نوروزي نشد؟
در موج سوم كرونا وقتي با افزايش آمار بيماري در كشور مواجه شديم، وزارت بهداشت با همكاري قراردگاه عملياتي ستاد كرونا، پيشنهادي را به ستاد ملي ارائه دادند و در اين پيشنهاد مقرر شد شهرهاي كشور با در نظر گرفتن فاكتورها و متغيرهاي مشخص، در چهار وضعيت آبي، زرد، نارنجي و قرمز تقسيمبندي شوند و به تناسب اين رنگبندي پروتكلهاي اختصاصي براي كسبوكارها، مشاغل و شئون اجتماعي مردم نوشته شد. در اين پيشنهاد كه به تصويب ستاد رسيد و اجرايي شد، مناسبتهاي زماني و موقعيتهاي مختلف كه ممكن بود از طريق افزايش سفر، برگزاري آئينهاي مذهبي يا ... منجر به تغيير روند شيوع بيماري شوند، نيز لحاظ شده بود. در خصوص سفرهاي نوروزي كه بيان كرديد، در حقيقت در ستاد ملي كرونا پيشنهاد جديدي براي اين موضوع مطرح و مصوب نشد، بلكه مقرر شد همين طرح كه موسوم به محدوديتهاي هوشمند بود ادامه داشته باشد و ملاك قرار گيرد. چيزي كه البته از قبل نيز ستاد تأكيد كرده بود كه تا پايان كرونا ملاك عمل خواهد بود. بر اساس اين طرح سفر به شهرهاي قرمز و نارنجي ممنوع و به شهرهاي زرد و آبي آزاد بود. البته در ستاد تأكيد شد مسئولان همه از مردم بخواهند كه با وجود آزادي سفر به مناطق زرد و آبي از سفر خودداري كنند.
توجه داشته باشيد كه در آستانه نوروز، وضعیت کشور نسبتاً عادی و عمدهی جغرافیای کشور در وضعیت آبی و زرد قرار داشت. طبق شاخصهایي كه ما از قبل به مردم اعلام كرده بوديم، و به روز رساني منظم رنگبندي مناطق، مردم اطلاع كامل از وضعيت داشتند و به همين دليل زمينه براي اعمال محدوديت در شهرهاي زرد و آبي وجود نداشت.
اگر به آمار توجه شود ورودی به بیمارستان ها از روزهای ابتدایی سال شروع شد که هنوز سفرها شکل نگرفته بود و یا اینکه همه کشور قرمز یا نارنجی شد که مقصد سفر نبودند. اثر سفر قاعدتاً باید این روزها یا چند روز آینده باشد ولی پیک چهارم از هفته اول فروردین شروع شد: نکته دیگر کشورهای اروپایی و همسایگان ما که عید و سفر نداشتند آنها چرا افزایش شدید بیماری دارند ضمن اینکه برخی از آنها درصدی از جمعیت کشورشان را نیز واکسن زده بودند. پس عامل اصلی بر خلاف تبلیغات جهت دار سفر نیست ویروس جهش یافته ،خرید های عیدانه و دورهمی ها و رعایت کمتر دستور العمل ها می باشد ولی سفرها می تواند یکی از فاکتورها باشد.
حالا كه تعطيلات تمام شده و شاهد پيك چهارم بيماري در سراسر كشور هستيم، قبول داريد كه اين مصوبه نادرست بوده است؟
ببینيد در شكلگيري موج چهارم بيماري، اولين متغير مهم جهش ويروس بود. پس از آن نيز متغيرهايي مثل خريد شب عيد، دورهميهاي خانوادگي، عيدديدني و ديدبازديدها و نهايتاً سفرهاي نوروزي در شكلگيري موج نقش داشتند. مهم تر از همه اينها تأثير رواني كاهش تعداد مرگومير و ثبات 18 هفتهاي آمار بيماري در كشور بود كه منجر به عادي انگاري شرايط و كاهش محسوس رعايت پروتكلهاي بهداشتي از سوي مردم شد. نميشود همه اينها را ناديده گرفت و بروز موج چهارم را فقط به سفرهاي نوروزي نسبت داد. بايد واقعبينانه تحليل كنيم.
و نكته پاياني؟
در همه موج هاي قبلي كه ما توانستيم آنها را مهار و وضعيت را مديريت كنيم، همبستگي، در كنار يكديگر بودن، هماهنگي و انسجام وحدت نقش حياتي داشت. در حقيقت عامل اصلي توفيق كشور، اينها بود. عصبيتها و هيجانات و بين نكاتي كه بسياري از آن نيز با واقعيتها مطابقت ندارد، جز اينكه روان جامعه را دچار آسيب ميكند و اختلال به وجود ميآورد، هيچ كاركرد ديگري ندارد. همه ما باید در اين نوع بحرانها آرامش خود را حفظ كنيم و از تناقضگويي، اتهامافكني و سياسيكاري و فرافكني دوري كنيم. مردم شاهد و ناظر رفتارهاي ما هستند و دوگانگيها و رياكاريها را تشخيص ميدهند. نبايد تصور كنيم كه به صرف بيان موضوعات از طرف ما، اقناع عمومي صورت ميگيرد و انگشتهاي اتهام به سوي ديگران كج ميشود، اينطور نيست. به همين دليل بهتر است همه با جان و دل از قايقي كه همگي در آن نشستهايم حفاظت كنيم و در هيچ كجاي آن به بهانههاي واهي و انگيزههاي شخصي و سياسي منفذ ايجاد نكنيم. نباید اینطور شود که توفیقات در کرونا متعلق به یک دستگاه و در زمان خیـــــــــزش بیماری دستگاه های همکار را مقصر قلمداد کنیم. همه با هم در توفیقات و مشکلات شریک هستیم.
ژنرالهای ایرانی امروز فرمان یورش به آسیا را صادر میکنند
ماجراجویی جدید در قاره کهن
حامد جیرودی / مسعود شجاعی، وریا غفوری، سیدجلال حسینی و لوسیانو پریرا ملقب به شیمبا؛ اینها ژنرالهای فعلی فوتبال ایران در لیگ قهرمانان آسیا هستند. فرماندهانی که بهجای ستاره و قپه روی دوششان، بازوبند کاپیتانی تیم را بر بازو دارند. از امروز چشم امید میلیونها ایرانی فوتبالدوست به آنها و یارانشان است و امیدوارند هر چند روز درمیان خبر پیروزی آنها را بشنوند و فتوحات آنها را به چشم ببینند. این یک ماجراجویی تازه برای فوتبال باشگاهی ایران در سطح قاره است. با این امید که در پایان این فصل از مسابقات، تیمی ایرانی طلسم شکنی کند و بالاخره جام را به خانه بیاورد. با این آرزو که یک تیم ایرانی را در مسابقات جام باشگاههای جهان فصل بعد ببینیم و شاهد مصاف غرورانگیز تیمی از کشورمان با غولهای فوتبال جهان باشیم. لوگوی باشگاههای تراکتور، استقلال، پرسپولیس و فولاد همچون مدال افتخاری روی سینه تکتک بازیکنان میدرخشد و آنها مفتخر به داشتناش هستند؛ لوگویی که در پَس آن کلی افتخار، قدمت و عظمت وجود دارد و برای زنده ماندنش بازیکنان و مربیان زیادی از بدو تأسیس باشگاه زحمت کشیدهاند. بنابراین، مجموعه فعلی هر کدام از این ۴ تیم موظف هستند برای ارتقای شأن باشگاهشان تلاش کنند و از جان مایه بگذارند.
نام: وریا غفوری
سن: 33 سال
پست: دفاع راست
تعداد بازی ملی: 27
حضور در استقلال: از لیگ شانزدهم تاکنون (پنجمین فصل پیاپی)
نام: فرهاد مجیدی
سن: 44 سال
سرمربی استقلال: سومین دوره و از ابتدای فصل جاری تاکنون
حضور بازیکنی مانند وریا غفوری در هر تیمی نعمت است. ستارهای جنگنده و متعصب که این خصوصیات را به سایر هم تیمیهای خود منتقل میکند. غفوری در دفاع راست نفوذهای خوبی دارد و به هافبک و حمله هم اضافه میشود. شاخصه دیگر غفوری تخصص او در زدن ضربات ایستگاهی و پنالتی است که باعث شده او گلهای حساسی را هم بهثمر برساند. وریا که در آخرین سال حضورش در سپاهان در لیگ قهرمانان آسیا به میدان رفت، در 4 فصل بعدی هم با استقلال در این رقابتها حضور داشته تا 5 فصل پیاپی در این مسابقات به میدان رفته باشد. او 25 بازی در لیگ قهرمانان انجام داده و 3 گل هم برای آبی پوشان به ثمر رسانده و این تجربه مطمئناً به کار فرهاد مجیدی میآید. مربی ای که در 2 دوره لیگ قهرمانان در 4 بازی سرمربی استقلال بوده و به وجود بازیکنی مانند وریا نیاز مبرم دارد.
نام: سیدجلال حسینی
سن:39 سال
پست: مدافع میانی
تعداد بازی ملی: 115
حضور در پرسپولیس: نخستین مقطع (2 فصل) و دومین مقطع (امسال پنجمین فصل پیاپی)
نام: یحیی گلمحمدی
سن: 50 سال
سرمربی پرسپولیس: نخستین مقطع (1391)
دومین دوره
و از نیم فصل دوم
لیگ هجدهم تاکنون
سیدجلال حسینی نشان داده که سن و سال برای او تنها یک عدد است. بازیکنی که در آستانه 40 سالگی در تمام بازیهای پرسپولیس در لیگ و جام حذفی بهصورت فیکس به میدان رفته و تنها یک بازی را بهدلیل مصدومیت از دست داده است؛ مدافعی که 3 گل 3 امتیازی در لیگ زده و با 4 گل دومین گلزن برتر تیمش است. سیدجلال در لیگ قهرمانان هم یکی از قدیمی ترینها بهشمار میرود. بازیکنی که از فصل 2007 تاکنون در 10 دوره این رقابتها حاضر بوده و در 60 بازی به میدان رفته او که رکورد بیشترین بازی بین بازیکنان ایرانی را داراست 4 گل هم بهثمر رسانده است. حسینی در 6 دوره اخیر لیگ قهرمانان بهصورت پیاپی بوده و در یک دوره با نفت تهران و در 5 دوره دیگر با پیراهن پرسپولیس به میدان رفته است. او ستارهای است که یحیی گلمحمدی به او اعتماد کامل دارد و همین یک ماه پیش دربارهاش گفت: «باید اسم سیدجلال را جزو بهترین بازیکنان لیگ بگذاریم و بهترینشان هم سیدجلال است. وقتی ساعت 12 تمرین داریم، ساعت 10 میآید کارهایش را میکند و آماده تمرین میشود. در تمرینات خیلی خوب و با انگیزه بالا حضور دارد. از لحاظ بدنی خودش را در فرم خیلی خوبی نگه داشته و زندگی سالم و حرفهای دارد.»
نام: لوسیانو پریرا
سن: 37 سال
پست: مهاجم
تعداد بازی ملی: صفر
حضور در فولاد:
نخستین مقطع (2 فصل)
و از لیگ هجدهم تاکنون (سومین فصل پیاپی)
نام: جواد نکونام
سن: 40 سال
سرمربیگری فولاد: از ابتدای لیگ نوزدهم تاکنون
وقتی بازیکنی خارجی مانند شیمبا نهمین فصل پیاپی حضورش در فوتبال ایران را سپری و به راحتی فارسی هم صحبت میکند، دیگر میتوان او را یک ایرانی نامید. ستارهای برزیلی که ایرانیزه شده و صاحب بازوبند کاپیتانی فولاد است. لوسیانو با 52 گل زده بهترین گلزن تاریخ باشگاه فولاد است و با 84 گل زده بهترین گلزن خارجی تاریخ لیگ برتر ایران نیز به شمار میرود. او در این فصل اگرچه 3 گل در لیگ و 3 گل در جام حذفی زده ولی در پلی آف آسیا با زدن 2 گل به العین امارات، شروعی موفق در لیگ قهرمانان داشت و جواد نکونام را بسیار امیدوار کرد. پریرا در دوره قبلی حضورش در فولاد هم در 5 بازی لیگ قهرمانان 6 گل زد و در کل 7 بازی این رقابتها 9 گل زده است و حالا سرمربی فولاد که اولین دوره سرمربیگری اش در این مسابقات را تجربه میکند، میتواند روی گلزنی او حساب ویژهای باز کند.
نام: مسعود شجاعی
سن: 36 سال
پست: هافبک
تعداد بازی ملی: 87
حضور در تراکتور: از لیگ هجدهم تاکنون (سومین فصل پیاپی)
نام: رسول خطیبی
سن: 42 سال
سرمربی تراکتور: نخستین مقطع(1393) و از نیم فصل دوم فصل جاری تاکنون
اگر به سابقه بازیکنان حاضر در فوتبال ایران نگاه کنیم، شاید به کمتر بازیکنی با سابقه مسعود شجاعی برخورد کنیم. ستارهای که در 3 دوره جام جهانی برای تیم ملی به میدان رفته و از این لحاظ رکورددار است. 10 فصل در فوتبال اروپا حضور داشته و 5 فصل بازی در لالیگا را تجربه کرده است. او 3 فصل در لیگهای امارات و قطر به میدان رفته و اگرچه در لیگ قهرمانان آسیا سابقه بازی ندارد ولی با فوتبال آسیا و مختصات آن آشنایی کامل دارد. نکتهای که شجاعی را از سایرین متمایز میکند این است که او در این فصل در 10 بازی بهصورت موقت سرمربیگری تراکتور را برعهده داشت و حالا خودش بهعنوان بازیکن در کنار هم تیمی سابقش در تیم ملی یعنی رسول خطیبی است. مربی ای که برای دومین بار به نیمکت تراکتور برگشته و نخستین حضورش بهعنوان سرمربی را در لیگ قهرمانان آسیا تجربه خواهد کرد. در این شرایط قطعاً خطیبی روی کمک و همراهی شجاعی حساب ویژهای باز کرده است.
نام: وریا غفوری
سن: 33 سال
پست: دفاع راست
تعداد بازی ملی: 27
حضور در استقلال: از لیگ شانزدهم تاکنون (پنجمین فصل پیاپی)
نام: فرهاد مجیدی
سن: 44 سال
سرمربی استقلال: سومین دوره و از ابتدای فصل جاری تاکنون
حضور بازیکنی مانند وریا غفوری در هر تیمی نعمت است. ستارهای جنگنده و متعصب که این خصوصیات را به سایر هم تیمیهای خود منتقل میکند. غفوری در دفاع راست نفوذهای خوبی دارد و به هافبک و حمله هم اضافه میشود. شاخصه دیگر غفوری تخصص او در زدن ضربات ایستگاهی و پنالتی است که باعث شده او گلهای حساسی را هم بهثمر برساند. وریا که در آخرین سال حضورش در سپاهان در لیگ قهرمانان آسیا به میدان رفت، در 4 فصل بعدی هم با استقلال در این رقابتها حضور داشته تا 5 فصل پیاپی در این مسابقات به میدان رفته باشد. او 25 بازی در لیگ قهرمانان انجام داده و 3 گل هم برای آبی پوشان به ثمر رسانده و این تجربه مطمئناً به کار فرهاد مجیدی میآید. مربی ای که در 2 دوره لیگ قهرمانان در 4 بازی سرمربی استقلال بوده و به وجود بازیکنی مانند وریا نیاز مبرم دارد.
نام: سیدجلال حسینی
سن:39 سال
پست: مدافع میانی
تعداد بازی ملی: 115
حضور در پرسپولیس: نخستین مقطع (2 فصل) و دومین مقطع (امسال پنجمین فصل پیاپی)
نام: یحیی گلمحمدی
سن: 50 سال
سرمربی پرسپولیس: نخستین مقطع (1391)
دومین دوره
و از نیم فصل دوم
لیگ هجدهم تاکنون
سیدجلال حسینی نشان داده که سن و سال برای او تنها یک عدد است. بازیکنی که در آستانه 40 سالگی در تمام بازیهای پرسپولیس در لیگ و جام حذفی بهصورت فیکس به میدان رفته و تنها یک بازی را بهدلیل مصدومیت از دست داده است؛ مدافعی که 3 گل 3 امتیازی در لیگ زده و با 4 گل دومین گلزن برتر تیمش است. سیدجلال در لیگ قهرمانان هم یکی از قدیمی ترینها بهشمار میرود. بازیکنی که از فصل 2007 تاکنون در 10 دوره این رقابتها حاضر بوده و در 60 بازی به میدان رفته او که رکورد بیشترین بازی بین بازیکنان ایرانی را داراست 4 گل هم بهثمر رسانده است. حسینی در 6 دوره اخیر لیگ قهرمانان بهصورت پیاپی بوده و در یک دوره با نفت تهران و در 5 دوره دیگر با پیراهن پرسپولیس به میدان رفته است. او ستارهای است که یحیی گلمحمدی به او اعتماد کامل دارد و همین یک ماه پیش دربارهاش گفت: «باید اسم سیدجلال را جزو بهترین بازیکنان لیگ بگذاریم و بهترینشان هم سیدجلال است. وقتی ساعت 12 تمرین داریم، ساعت 10 میآید کارهایش را میکند و آماده تمرین میشود. در تمرینات خیلی خوب و با انگیزه بالا حضور دارد. از لحاظ بدنی خودش را در فرم خیلی خوبی نگه داشته و زندگی سالم و حرفهای دارد.»
نام: لوسیانو پریرا
سن: 37 سال
پست: مهاجم
تعداد بازی ملی: صفر
حضور در فولاد:
نخستین مقطع (2 فصل)
و از لیگ هجدهم تاکنون (سومین فصل پیاپی)
نام: جواد نکونام
سن: 40 سال
سرمربیگری فولاد: از ابتدای لیگ نوزدهم تاکنون
وقتی بازیکنی خارجی مانند شیمبا نهمین فصل پیاپی حضورش در فوتبال ایران را سپری و به راحتی فارسی هم صحبت میکند، دیگر میتوان او را یک ایرانی نامید. ستارهای برزیلی که ایرانیزه شده و صاحب بازوبند کاپیتانی فولاد است. لوسیانو با 52 گل زده بهترین گلزن تاریخ باشگاه فولاد است و با 84 گل زده بهترین گلزن خارجی تاریخ لیگ برتر ایران نیز به شمار میرود. او در این فصل اگرچه 3 گل در لیگ و 3 گل در جام حذفی زده ولی در پلی آف آسیا با زدن 2 گل به العین امارات، شروعی موفق در لیگ قهرمانان داشت و جواد نکونام را بسیار امیدوار کرد. پریرا در دوره قبلی حضورش در فولاد هم در 5 بازی لیگ قهرمانان 6 گل زد و در کل 7 بازی این رقابتها 9 گل زده است و حالا سرمربی فولاد که اولین دوره سرمربیگری اش در این مسابقات را تجربه میکند، میتواند روی گلزنی او حساب ویژهای باز کند.
نام: مسعود شجاعی
سن: 36 سال
پست: هافبک
تعداد بازی ملی: 87
حضور در تراکتور: از لیگ هجدهم تاکنون (سومین فصل پیاپی)
نام: رسول خطیبی
سن: 42 سال
سرمربی تراکتور: نخستین مقطع(1393) و از نیم فصل دوم فصل جاری تاکنون
اگر به سابقه بازیکنان حاضر در فوتبال ایران نگاه کنیم، شاید به کمتر بازیکنی با سابقه مسعود شجاعی برخورد کنیم. ستارهای که در 3 دوره جام جهانی برای تیم ملی به میدان رفته و از این لحاظ رکورددار است. 10 فصل در فوتبال اروپا حضور داشته و 5 فصل بازی در لالیگا را تجربه کرده است. او 3 فصل در لیگهای امارات و قطر به میدان رفته و اگرچه در لیگ قهرمانان آسیا سابقه بازی ندارد ولی با فوتبال آسیا و مختصات آن آشنایی کامل دارد. نکتهای که شجاعی را از سایرین متمایز میکند این است که او در این فصل در 10 بازی بهصورت موقت سرمربیگری تراکتور را برعهده داشت و حالا خودش بهعنوان بازیکن در کنار هم تیمی سابقش در تیم ملی یعنی رسول خطیبی است. مربی ای که برای دومین بار به نیمکت تراکتور برگشته و نخستین حضورش بهعنوان سرمربی را در لیگ قهرمانان آسیا تجربه خواهد کرد. در این شرایط قطعاً خطیبی روی کمک و همراهی شجاعی حساب ویژهای باز کرده است.
جامعهشناسان و فعالان اجتماعی از نقش و مسئولیت سازمان ها و نهادهای مدنی در مقابله با کووید 19 میگویند
جای خالی سمنها در مصاف با کرونا
پرستو رفیعی محبوبه مصرقانی
بیش از 14 ماه از پاندمی کرونا در کشور میگذرد، در این مدت ستاد ملی کرونا با تصمیمگیری و سیاستگذاری در جهت مقابله با این ویروس هزارچهره برنامهها و اقدامات مختلفی را متناسب با وضعیت شهرهای کشور به اجرا گذاشت و در مقابل مردم هم در برابر این بیماری خطرناک در اجرای پروتکلها و دستورالعملهای بهداشتی بویژه رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و زدن ماسک در حد توان گام برداشتهاند. اما در این میان در دوران همهگیری نقش سازمانهای مردم نهاد خیلی کمرنگ و کمتر دیده میشد. بخصوص در زمینه اطلاعرسانی، پیشگیری و مقابله با این بیماری آنگونه که باید دیده نشدند. در حالی که ظرفیت بالقوه سمنها و سازمانهای مردم نهاد میتواند در کاهش بحرانهای اجتماعی و همچنین تشویق مردم به مشارکت حداکثری درخصوص رعایت پروتکلهای بهداشتی برای مهار این بیماری نقشآفرینی کند. به اعتقاد کارشناسان، این تشکلها میتوانند دولت و ستاد ملی کرونا را در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها و انتقال آن به لایههای مختلف جامعه حمایت و پشتیبانی کنند و بخشی از بار این بحران بزرگ را از دوش دولت بردارند. البته ناگفته نماند در این میان برخی سمنها در شهرهای کوچک داوطلبانه برنامهها و آموزشهایی در حوزه بهداشت و درمان برای اقشار آسیب پذیر انجام دادند. اما همچنان جای خالی آنها در مصاف جدی با کرونا احساس میشود.
نقش کلیدی نهادهای مدنی در آگاهسازی مردم
سعید معدنی جامعهشناس معتقد است نهادهای مدنی مردم نهاد در آگاهسازی مردم نقشی غیرقابل انکار دارند. او در اینباره به «ایران» میگوید: نهادهای مدنی مردم نهاد میتوانند نقش واسط بین مسئولان و جامعه را برعهده بگیرند، اما باید مراقب باشند که خارج از دستورات و براساس سلیقه خود رفتار نکنند چراکه نتیجه چنین رفتاری سردرگمی و سرگردانی مخاطبان خواهد بود. یکی از مشکلاتی که هماکنون وجود دارد و جامعه را به چنین شرایطی رسانده این است که هرکس تحلیل و تفسیر خود را از موضوع شیوع همهگیری درجامعه دارد و تفسیرهای خود را ارائه میدهد و براساس آنها عمل میکند. از اینرو نهادهای مدنی با امانتداری در اطلاعرسانی میتوانند نقش کلیدی در آگاهسازی مردم و رهایی از خیز چهارم کرونا در جامعه داشته باشند. این جامعهشناس با بیان اینکه نهادهای مدنی میتوانند نقش مددکاری اجتماعی را ایفا کنند، میافزاید: از سوی دیگر نهادهای مدنی میتوانند به کمک خانوادههای سالمند که امکان حضور در جامعه را ندارند بشتابند و در مواقع ضروری به آنها کمک کنند. کمک به سایر اقشار جامعه که به هر دلیل دچار مشکل هستند از معلول و سالمند گرفته تا گروهی که سالم هستند و به دلیل شیوع بیماری دچار مشکلات اقتصادی شدهاند یکی از مهمترین مسئولیتهای نهادهای مدنی در شرایط فعلی به شمار میآید. او در ادامه تأکید میکند: اگر جامعه به معتبرترین منابع تکیه کند، میتواند از بحران فعلی با کمترین آسیب عبور کند. چیزی که اعتبار یک نهاد مدنی یا یک رسانه را از بین میبرد تکیه بر گفتار افراد غیرمتخصص است. متأسفانه این موضوع در جامعه ما باب شده و افراد از هر دریچهای اطلاعرسانی میکنند که این اعتبار رسانههای ما را زیر سؤال میبرد. بنابراین نهادهای مدنی و همچنین رسانهها باید به مسئولانی که مستقیماً با این موضوع در ارتباط هستند تکیه کنند و صحبتها و هشدارهای آنها را به مردم انعکاس دهند.
کمک به شفافسازی در دوران کرونا وظیفه مهم نهادهای مدنی
سمیه توحیدلو، جامعهشناس هم با تأکید بر اینکه توانمندسازی مردم در عبور از بحران کرونا و قطع زنجیره بیماری در شرایط فعلی بسیار اهمیت دارد به «ایران» میگوید: نهادهای مدنی در توانمندسازی مردم نقشی مؤثر دارند. این توانمندسازی مانند سپری خواهد بود که در برابر مسائل اقتصادی، روانشناختی و اجتماعی و همچنین کاهش همبستگیهای اجتماعی ناشی از کرونا که این روزها بسیار مشاهده میشود، از انسانها محافظت میکند. او ادامه میدهد: توانمندسازی انسانها نیازمند آموزش است. این آموزش نیز برعهده نهادهای رسمی و غیررسمی است که یک بخشی از نهادهای رسمی به دلیل اینکه وظایف ویژه دیگری دارند کمتر به این مهم میپردازند و نهادهای غیررسمی هستند که میتوانند در این زمینه بیشتر کمک کنند. این جامعهشناس با اشاره به نقش نهادهای مدنی در شفافسازی بیان میکند: نکته دوم این است که نهاد مدنی به شفافسازی کمک میکند. یکی از مهمترین معضلاتی که درحال حاضر همه جوامع با آن درگیر هستند و جامعه ما هم هرچند آرام اما با آن مواجه است موضوع واکسیناسیون است. بالاخره این جامعه با مسأله واکسیناسیون کرونا مواجه خواهد شد و به دلیل محدودیتهای موجود، انواع رانتها و شبکههای زیرزمینی شکل خواهد گرفت. هیچ مجموعه دولتی نمیتواند این فرایند را شفاف کند، درحالی که این مطالبه شفافیت مهم است. در شرایط فعلی شایعاتی مبنی بر فروش واکسن کرونا در شبکههای مجازی دیده میشود، از آنجایی که این موضوع به مرگ و زندگی افراد مربوط میشود، نباید بگذاریم فضا به سوی عدم شفافیت و رانت خواریها و ویژهخواریها پیش برود. از اینرو به نظر میرسد یکی از مهمترین کارهای نهادهای مدنی و رسانهها شفاف کردن چنین مواردی و همچنین ارائه پیشنهاد فرایندهای مناسب برای عملی شدن موضوع شفاف سازی است. هنگامی که شفافسازی در جامعه صورت بگیرد مردم به هشدارها اعتماد و به دستورات پیشگیرانه عمل میکنند. او بر این باور است که خیریهها و نهادهای مردمی میتوانند کمکهای شایان توجهی در رعایت پروتکلها از سوی مردم
داشته باشند.
«کمک» سهم سازمانهای مردم نهاد در بحران کرونا
احمد قویدل عضو شورای راهبردی شبکه غیردولتی «کمک» در مورد سهم نهادهای مدنی در مقابله با کرونا میگوید: شبکه «کمک» متشکل از شبکههای تخصصی سازمانهای مردم نهاد است. بزرگترین نقشی که سازمانهای مردمنهاد در موقعیت بحران کرونا دارند مشارکت در اطلاعرسانی به جامعه مدنی است. این محور اصلی ما در انجام فعالیتمان از همان ابتدای تشکیل این مسأله بوده که این رسالت برخلاف تصور عموم کمکهای مادی در بحرانهای اینچنینی اثربخشی بیشتری دارد، این در حالی است که ما معتقدیم بیشترین نقشی که سازمانهای مدنی و مردم نهاد در زمان شیوع و گسترش کرونا دارند آشنایی آحاد جامعه با تکلیف و مسئولیت اجتماعی آنها در مقابله با کروناست. در اولین دیداری که با دکتر زالی داشتیم، ایشان جملهای طلایی به ما هدیه دادند که «ما از شبکههای مردم نهاد چیزی نمیخواهیم جز آنکه کاری کنید مردم به ما اعتماد و دستورالعملهای ما را اجرا کنند» و به نظرمن این شیوه اصولی رفتار و جمله شایسته ایشان باعث شد مجموعه بزرگی از سازمانهای مردم نهاد تلاش خودشان را در راستای این اعتمادسازی گسترش دادند یا در این امر ورود کردند. او با اشاره به میزان سرمایه اجتماعی در زمان شیوع کرونا میگوید: متأسفانه در زمان شیوع کرونا سرمایه اجتماعی کشور بشدت پایین بود. پس در اولین قدم شبکه «کمک» شروع به جلب اعتماد مردم به رهنمودهای دولت کرد. شبکه کمک بر این اعتقاد است سازمانهای مردم نهاد نقش مهمی در ترویج توصیههای بهداشتی و دعوت مردم به رعایت شیوه نامههای بهداشتی دارند. تردیدی وجود ندارد که دولت متکی به سرمایههای اجتماعی میتواند پیشبرنده سیاستهای اجرایی در رابطه با مهار کرونا باشد. سازمانهای مردم نهاد به موازات ایفای این نقش مهم و رسالت اجتماعی خود میتوانند مطالبات مردم را نیز جمعبندی و پیگیری کنند.
بیش از 14 ماه از پاندمی کرونا در کشور میگذرد، در این مدت ستاد ملی کرونا با تصمیمگیری و سیاستگذاری در جهت مقابله با این ویروس هزارچهره برنامهها و اقدامات مختلفی را متناسب با وضعیت شهرهای کشور به اجرا گذاشت و در مقابل مردم هم در برابر این بیماری خطرناک در اجرای پروتکلها و دستورالعملهای بهداشتی بویژه رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و زدن ماسک در حد توان گام برداشتهاند. اما در این میان در دوران همهگیری نقش سازمانهای مردم نهاد خیلی کمرنگ و کمتر دیده میشد. بخصوص در زمینه اطلاعرسانی، پیشگیری و مقابله با این بیماری آنگونه که باید دیده نشدند. در حالی که ظرفیت بالقوه سمنها و سازمانهای مردم نهاد میتواند در کاهش بحرانهای اجتماعی و همچنین تشویق مردم به مشارکت حداکثری درخصوص رعایت پروتکلهای بهداشتی برای مهار این بیماری نقشآفرینی کند. به اعتقاد کارشناسان، این تشکلها میتوانند دولت و ستاد ملی کرونا را در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها و انتقال آن به لایههای مختلف جامعه حمایت و پشتیبانی کنند و بخشی از بار این بحران بزرگ را از دوش دولت بردارند. البته ناگفته نماند در این میان برخی سمنها در شهرهای کوچک داوطلبانه برنامهها و آموزشهایی در حوزه بهداشت و درمان برای اقشار آسیب پذیر انجام دادند. اما همچنان جای خالی آنها در مصاف جدی با کرونا احساس میشود.
نقش کلیدی نهادهای مدنی در آگاهسازی مردم
سعید معدنی جامعهشناس معتقد است نهادهای مدنی مردم نهاد در آگاهسازی مردم نقشی غیرقابل انکار دارند. او در اینباره به «ایران» میگوید: نهادهای مدنی مردم نهاد میتوانند نقش واسط بین مسئولان و جامعه را برعهده بگیرند، اما باید مراقب باشند که خارج از دستورات و براساس سلیقه خود رفتار نکنند چراکه نتیجه چنین رفتاری سردرگمی و سرگردانی مخاطبان خواهد بود. یکی از مشکلاتی که هماکنون وجود دارد و جامعه را به چنین شرایطی رسانده این است که هرکس تحلیل و تفسیر خود را از موضوع شیوع همهگیری درجامعه دارد و تفسیرهای خود را ارائه میدهد و براساس آنها عمل میکند. از اینرو نهادهای مدنی با امانتداری در اطلاعرسانی میتوانند نقش کلیدی در آگاهسازی مردم و رهایی از خیز چهارم کرونا در جامعه داشته باشند. این جامعهشناس با بیان اینکه نهادهای مدنی میتوانند نقش مددکاری اجتماعی را ایفا کنند، میافزاید: از سوی دیگر نهادهای مدنی میتوانند به کمک خانوادههای سالمند که امکان حضور در جامعه را ندارند بشتابند و در مواقع ضروری به آنها کمک کنند. کمک به سایر اقشار جامعه که به هر دلیل دچار مشکل هستند از معلول و سالمند گرفته تا گروهی که سالم هستند و به دلیل شیوع بیماری دچار مشکلات اقتصادی شدهاند یکی از مهمترین مسئولیتهای نهادهای مدنی در شرایط فعلی به شمار میآید. او در ادامه تأکید میکند: اگر جامعه به معتبرترین منابع تکیه کند، میتواند از بحران فعلی با کمترین آسیب عبور کند. چیزی که اعتبار یک نهاد مدنی یا یک رسانه را از بین میبرد تکیه بر گفتار افراد غیرمتخصص است. متأسفانه این موضوع در جامعه ما باب شده و افراد از هر دریچهای اطلاعرسانی میکنند که این اعتبار رسانههای ما را زیر سؤال میبرد. بنابراین نهادهای مدنی و همچنین رسانهها باید به مسئولانی که مستقیماً با این موضوع در ارتباط هستند تکیه کنند و صحبتها و هشدارهای آنها را به مردم انعکاس دهند.
کمک به شفافسازی در دوران کرونا وظیفه مهم نهادهای مدنی
سمیه توحیدلو، جامعهشناس هم با تأکید بر اینکه توانمندسازی مردم در عبور از بحران کرونا و قطع زنجیره بیماری در شرایط فعلی بسیار اهمیت دارد به «ایران» میگوید: نهادهای مدنی در توانمندسازی مردم نقشی مؤثر دارند. این توانمندسازی مانند سپری خواهد بود که در برابر مسائل اقتصادی، روانشناختی و اجتماعی و همچنین کاهش همبستگیهای اجتماعی ناشی از کرونا که این روزها بسیار مشاهده میشود، از انسانها محافظت میکند. او ادامه میدهد: توانمندسازی انسانها نیازمند آموزش است. این آموزش نیز برعهده نهادهای رسمی و غیررسمی است که یک بخشی از نهادهای رسمی به دلیل اینکه وظایف ویژه دیگری دارند کمتر به این مهم میپردازند و نهادهای غیررسمی هستند که میتوانند در این زمینه بیشتر کمک کنند. این جامعهشناس با اشاره به نقش نهادهای مدنی در شفافسازی بیان میکند: نکته دوم این است که نهاد مدنی به شفافسازی کمک میکند. یکی از مهمترین معضلاتی که درحال حاضر همه جوامع با آن درگیر هستند و جامعه ما هم هرچند آرام اما با آن مواجه است موضوع واکسیناسیون است. بالاخره این جامعه با مسأله واکسیناسیون کرونا مواجه خواهد شد و به دلیل محدودیتهای موجود، انواع رانتها و شبکههای زیرزمینی شکل خواهد گرفت. هیچ مجموعه دولتی نمیتواند این فرایند را شفاف کند، درحالی که این مطالبه شفافیت مهم است. در شرایط فعلی شایعاتی مبنی بر فروش واکسن کرونا در شبکههای مجازی دیده میشود، از آنجایی که این موضوع به مرگ و زندگی افراد مربوط میشود، نباید بگذاریم فضا به سوی عدم شفافیت و رانت خواریها و ویژهخواریها پیش برود. از اینرو به نظر میرسد یکی از مهمترین کارهای نهادهای مدنی و رسانهها شفاف کردن چنین مواردی و همچنین ارائه پیشنهاد فرایندهای مناسب برای عملی شدن موضوع شفاف سازی است. هنگامی که شفافسازی در جامعه صورت بگیرد مردم به هشدارها اعتماد و به دستورات پیشگیرانه عمل میکنند. او بر این باور است که خیریهها و نهادهای مردمی میتوانند کمکهای شایان توجهی در رعایت پروتکلها از سوی مردم
داشته باشند.
«کمک» سهم سازمانهای مردم نهاد در بحران کرونا
احمد قویدل عضو شورای راهبردی شبکه غیردولتی «کمک» در مورد سهم نهادهای مدنی در مقابله با کرونا میگوید: شبکه «کمک» متشکل از شبکههای تخصصی سازمانهای مردم نهاد است. بزرگترین نقشی که سازمانهای مردمنهاد در موقعیت بحران کرونا دارند مشارکت در اطلاعرسانی به جامعه مدنی است. این محور اصلی ما در انجام فعالیتمان از همان ابتدای تشکیل این مسأله بوده که این رسالت برخلاف تصور عموم کمکهای مادی در بحرانهای اینچنینی اثربخشی بیشتری دارد، این در حالی است که ما معتقدیم بیشترین نقشی که سازمانهای مدنی و مردم نهاد در زمان شیوع و گسترش کرونا دارند آشنایی آحاد جامعه با تکلیف و مسئولیت اجتماعی آنها در مقابله با کروناست. در اولین دیداری که با دکتر زالی داشتیم، ایشان جملهای طلایی به ما هدیه دادند که «ما از شبکههای مردم نهاد چیزی نمیخواهیم جز آنکه کاری کنید مردم به ما اعتماد و دستورالعملهای ما را اجرا کنند» و به نظرمن این شیوه اصولی رفتار و جمله شایسته ایشان باعث شد مجموعه بزرگی از سازمانهای مردم نهاد تلاش خودشان را در راستای این اعتمادسازی گسترش دادند یا در این امر ورود کردند. او با اشاره به میزان سرمایه اجتماعی در زمان شیوع کرونا میگوید: متأسفانه در زمان شیوع کرونا سرمایه اجتماعی کشور بشدت پایین بود. پس در اولین قدم شبکه «کمک» شروع به جلب اعتماد مردم به رهنمودهای دولت کرد. شبکه کمک بر این اعتقاد است سازمانهای مردم نهاد نقش مهمی در ترویج توصیههای بهداشتی و دعوت مردم به رعایت شیوه نامههای بهداشتی دارند. تردیدی وجود ندارد که دولت متکی به سرمایههای اجتماعی میتواند پیشبرنده سیاستهای اجرایی در رابطه با مهار کرونا باشد. سازمانهای مردم نهاد به موازات ایفای این نقش مهم و رسالت اجتماعی خود میتوانند مطالبات مردم را نیز جمعبندی و پیگیری کنند.
در دیدار وزیر خارجه روسیه مطرح شد
روحانی: نه کمتر از تعهدات برجامی 2015 را میپذیریم نه بیشتر از آن
گروه سیاسی/ سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه روز گذشته در حالی میهمان مقامهای بلندپایه ایران بود که ایران و کشورهای طرف توافق هستهای در بحبوحه گفتوگوهایی هستند که قرار است تکلیف تحریمهای امریکا را تعیین و وضعیت این کشور را در قبال برجام مشخص کنند. روسیه از جمله کشورهایی بوده که در سالها و ماههای اخیر همواره با حمایت از برجام، از اقدامات تلافیجویانه ایران در چارچوب این توافق حمایت کرده و از امریکا خواسته که تحریمهای ضد ایرانی را لغو کند. جز دفاع روسیه از موجودیت برجام در برابر دستاندازیها و بهانهتراشیهای دولت سابق امریکا که با بدعهدیهای مستمرش کوشید این توافق را در مسیر اجرا با مخاطرهای جدی مواجه سازد، روند همکاریهای دوجانبه تهران و مسکو و تصمیم به تمدید موافقتنامه جامع نشاندهنده این است که دو کشور بالاترین سطح رابطه را تجربه میکنند. وزیر خارجه روسیه در آستانه این سفر به تهران، در گفت وگو با «ایرنا» از امکان عملیاتی کردن راهکارهایی سخن گفت که میتواند همکاریهای اقتصادی دو کشور را تسهیل کند. او تأکید کرد دو کشور میتوانند در جهت دلارزدایی تدریجی از اقتصاد ملی، استفاده از ارزهای ملی در تسویه حسابهای متقابل و ممانعت از استفاده سیستمهای پرداخت بینالمللی کنترلشونده از سوی غرب، گامهایی بردارند. لاوروف در جریان سفر به تهران با حسن روحانی، رئیس جمهوری، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه و محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی دیدار و گفتوگو کرد. بررسی ابعاد مختلف تحولات جاری از جمله مذاکرات برجام، موضعگیری درباره حادثه در تأسیسات هستهای نطنز، همکاریهای اقتصادی و سیاسی دوجانبه و همکاریهای دو کشور در زمینه تبادلات واکسن کرونا و راهاندازی خط تولید واکسن در ایران، از جمله محورهای گفتوگوهای دیروز بود.
روحانی: ایران نه کمتر از برجام میخواهد، نه بیشتر از آن
روحانی در دیدار وزیر امور خارجه روسیه، با اشاره به علاقهمندی جمهوری اسلامی ایران برای توسعه همکاریهای منطقهای، از توسعه این همکاریها با هدف کمک به برقراری صلح و ثبات در منطقه به عنوان اقدامی راهبردی در مقابله با یکجانبهگرایی امریکا و مداخله در امور منطقه از سوی این کشور استقبال کرد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، رئیس جمهوری با تأکید بر ضرورت حفظ امنیت، صلح و ثبات در منطقه و اینکه امنیت منطقه باید از سوی کشورهای خود منطقه حفظ شود، بر لزوم توسعه همکاریهای دفاعی و نظامی ایران و روسیه با توجه به پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران از ماه اکتبر سال گذشته، تأکید کرد.
روحانی با قدردانی از مواضع و حمایتهای مسکو از مذاکرات هستهای، بر تداوم تلاشها برای حفظ و احیای برجام به عنوان یک توافق چندجانبه بینالمللی که الگویی برای حل و فصل مشکلات از مسیر مذاکره و دیپلماسی بوده است، تأکید کرد و گفت: امروز امریکا و همه دنیا به این نتیجه رسیدهاند که فشار حداکثری شکست خورده و تنها راه امریکا برای بازگشت به برجام، لغو تحریمها است. او افزود: حرکت دو کشور در این خصوص نشاندهنده نگاه مشترک در مورد مسائل بینالمللی از جمله برجام است و همچنین امروز برای اینکه بتوانیم برجام را احیا و فعال کنیم، همکاری دو کشور به طور قطع بسیار مؤثر خواهد بود.
رئیس جمهوری تأکید کرد: ما در واقع میخواهیم فضا و روابط به تعهدات و توافقات سال 2015 برگردد و همه طرفهای برجام، همان قولها و گفتارهای خود را عملیاتی کنند و هر آنچه در آن زمان توافق شده پذیرفته شود، نه حاضریم کمتر از آن را بپذیریم و نه دنبال آن هستیم که بیش از آن را بدست آوریم.
باز کردن پای رژیم صهیونیستی به خلیج فارس خطرناک است
روحانی در ادامه با اشاره به مشکلات و بحرانهای منطقهای از جمله بحران یمن و سوریه بر تداوم همکاریها و تبادل نظر ایران و روسیه به عنوان دو کشور تأثیرگذار منطقه برای حل و فصل بحرانها و مشکلات منطقهای تأکید کرد و افزود: باز کردن پای رژیم صهیونیستی به عنوان یک عنصر بیثباتکننده و تنشزا، در منطقه خلیج فارس، اقدامی خطرناک است. رئیس جمهوری همچنین با اشاره به همکاریهای خوب دو کشور در حوزههای سیاسی و منطقهای، بر ضرورت تقویت مناسبات اقتصادی و همچنین تسریع در اجرایی و عملیاتی شدن توافقات و پروژههای مشترک اقتصادی دو کشور در حوزههای نفت، انرژی و حمل و نقل و همکاری دو کشور در حوزه هستهای در ساخت دو نیروگاه در بوشهر و همچنین سوخت نیروگاهها و ایزوتوپها، با استفاده از ظرفیت شرکتهای خصوصی تأکید کرد. روحانی در این دیدار با اشاره به موفقیتهای روسیه در زمینه کرونا و توفیق در ساخت واکسن، تسریع در ارسال محمولههای واکسن ساخت این کشور به ایران را مورد اشاره قرار داد و بر لزوم تسریع در راهاندازی خط تولید مشترک واکسن در کشورمان تأکید کرد.
تأکید روسیه بر لزوم بازگشت بیقید و شرط امریکا به برجام
وزیر امور خارجه روسیه نیز در این دیدار با بیان اینکه دو کشور برای توسعه و تعمیق روابط مصمم بوده و اراده قوی دارند، گفت: برای توسعه همکاریهای مسکو – تهران از جمله همکاریهای فنی و دفاعی هیچ محدودیتی وجود ندارد. لاوروف با بیان اینکه ایران و روسیه در زمینه همکاریهای منطقهای و بینالمللی اهداف مشترک و نزدیک دارند، به مذاکرات هستهای اخیر در وین و تمایل امریکا برای بازگشت به برجام اشاره کرد و افزود: تنها راه حل مسأله از نظر مسکو بازگشت بیقید و شرط و کامل امریکا به برجام با اجرای قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد و عمل به تعهدات از سوی این کشور است. لاوروف تصریح کرد: از نظر ما این کاملاً غیرمفید است که از ایران خواسته شود در چارچوب برجام شرایط جدیدی را بپذیرد یا فراتر از تعهدات خود در قالب برجام عمل کند.
وزیر امور خارجه روسیه تأکید کرد: هرگونه سند تکمیلی یا اضافی درباره مسائل مختلف از جمله منطقهای یا توسعه نظامی میتواند خارج از چارچوب برجام و در راستای تأمین امنیت منطقه و خلیج فارس با حضور کشورهای منطقه به صورت جداگانه مورد برررسی قرار گیرد. سرگئی لاوروف همچنین بر توسعه و تعمیق روابط تهران و مسکو تأکید کرد و یادآور شد روسیه برای اجرایی و عملیاتی کردن توافقات در راستای توسعه روابط، جدی است و پروژههای مشترک دو کشور با سرعت و جدیت دنبال خواهد شد.
ظریف: اگر اسرائیل مسئول حادثه نطنز باشد پاسخ خواهد گرفت
وزیر امور خارجه روسیه همچنین پس از گفتوگو با همتای ایرانی خود، در یک نشست خبری مشترک حضور یافت. ظریف در این نشست با تأکید بر اینکه امریکا باید بدون توقف به تعهدات خودش برگردد و همه تحریمها را رفع کند، تأکید کرد که ایران هم پس از راستیآزمایی اقدامات خودش را انجام خواهد داد. وزیر خارجه ایران با یادآوری اینکه ایران هیچ مشکلی برای بازگشت به برجام ندارد، افزود: امریکاییها باید بدانند نه تحریم و نه اقدامات خرابکارانه ابزار مذاکراتی برای آنان نخواهد بود و این اقدامات فقط وضعیت را برای آنان دشوارتر میکند. ظریف همچنین به موضوع همکاری ایران و روسیه درباره واکسن کرونا اشاره و ابراز امیدواری کرد با توافقی که بین دو کشور صورت گرفته، تولید واکسن اسپوتنیک در ایران شروع شود و امکان خرید تعداد بیشتر این واکسن از روسیه برای تأمین نیازهای ما فراهم شود، چرا که این، زمینه خوبی برای همکاریهای گستردهتر بین ایران و روسیه است. انتقاد از ناتوانی اتحادیه اروپا و انفعال آن در برابر خرابکاریهایی که در سایت هستهای ایران صورت میگیرد، از دیگر موضوعاتی بود که عالیترین مقام دیپلماتیک ایران به آن اشاره کرد و افزود: امروز هم به جای اینکه اروپاییها اقدام امریکا برای تهدید تروریستی علیه امنیت غذایی و دارویی ۸۲ میلیون ایرانی را محکوم کنند و به جای اینکه علیه اقدام درباره سایت غنیسازی تحت نظر آژانس هسته ای، اقدام کنند، با یک اظهار نظر نرم از کنار آن عبور کرده و همزمان علیه مقامات نظامی کشور اقدام می کنند، اینها فقط باعث میشود اتحادیه اروپا به دنیا ثابت کند که جایگاهی در دنیا ندارد. ظریف تأکید کرد که اگر رژیم صهیونیستی مسئول حادثه نطنز باشد پاسخ خواهد گرفت. او گفت: اگر اسرائیلیها فکر میکنند میتوانند مانع رفع تحریمها علیه ملت ایران شوند، اشتباه میکنند. دست ایران هم در مذاکره و هم در آینده هستهای قویتر خواهد بود و حمله به تأسیسات نطنز موضع ایران در مذاکرات هستهای را تقویت میکند. ظریف تصریح کرد: آنچه در نظنز انجام شد، شرایط را برای ایران امکانپذیر میکند که به طور قانونی برای جبران این حماقت تروریستی هر کاری برای پیشرفت هستهای در نظنز انجام دهد. در آینده نزدیک نظنز با سانتریفوژهای پیشرفتهتر جلو خواهد رفت.
محکومیت هرگونه اقدام علیه برجام از سوی لاوروف
وزیر خارجه روسیه هم در این نشست خبری با بیان اینکه موضع ما در مورد برجام کاملاً روشن است و همه تحریمها علیه ایران باید بیقید و شرط برداشته شود، گفت: تنها راه احیای برجام این است که امریکا به صورت کامل به تعهدات خود بازگردد و طبق قطعنامه شورای امنیت و سازمان ملل عمل کند. اگر امریکاییها این کار را نکنند ممکن است پیامدهای ناگواری داشته باشد. تلاش ما این است که کمک کنیم امریکاییها به برجام بازگردند و ایرانیها نیز بازگردند. به گفته لارورف، ایران و روسیه در راستای همکاری دوجانبه در زمینه حمل و نقل، ادارات، و موضوعات فرهنگی گفتوگوهای خوبی داشتند و توافقنامه فرهنگی میان دو کشور امضا شد. او درباره واکسن کرونا هم افزود: ما درباره مبارزه با کرونا و تامین واکسن اسپوتنیک که به گفته کارشناسان ایرانی از کارآمدترین و بهترین واکسنهاست، گفت و گو کردیم و بنا شد تلاش کنیم در خاک ایران با استفاده از کارشناسان دو کشور این واکسن را تولید کنیم.
توافق درباره چارچوب مذاکرات آستانه، حمایت از طرح صلح هرمز و موضوع قره باغ از دیگر محورهای گفتوگوی طرفین بود. وزیر خارجه روسیه همچنین درباره این روزها که اروپا در وین نقش هماهنگکننده مذاکرات بین ایران و ۱+۴ در چارچوب برجام را بر عهده دارد، اما همزمان تحریمهایی را علیه تعدادی از مقامات ایرانی و همچنین علیه روسیه اعمال کرده است، گفت: بسیار از شنیدن این خبر تعجب کردم، این رویکرد اتحادیه اروپا نشان میدهد آنها نمیدانند در زمینه حقوق بشر چه اتفاقی در اروپا میافتد. وی با بیان اینکه اعمال این تحریمها در اوج مذاکرات برای حفظ برجام اشتباه بزرگی است، افزود: این اقدام حتی بدتر از یک جرم است. وزیر خارجه روسیه همچنین تأکید کرد: هرگونه تلاش برای برهم زدن روند برجام را محکوم میکنیم.
روحانی: ایران نه کمتر از برجام میخواهد، نه بیشتر از آن
روحانی در دیدار وزیر امور خارجه روسیه، با اشاره به علاقهمندی جمهوری اسلامی ایران برای توسعه همکاریهای منطقهای، از توسعه این همکاریها با هدف کمک به برقراری صلح و ثبات در منطقه به عنوان اقدامی راهبردی در مقابله با یکجانبهگرایی امریکا و مداخله در امور منطقه از سوی این کشور استقبال کرد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، رئیس جمهوری با تأکید بر ضرورت حفظ امنیت، صلح و ثبات در منطقه و اینکه امنیت منطقه باید از سوی کشورهای خود منطقه حفظ شود، بر لزوم توسعه همکاریهای دفاعی و نظامی ایران و روسیه با توجه به پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران از ماه اکتبر سال گذشته، تأکید کرد.
روحانی با قدردانی از مواضع و حمایتهای مسکو از مذاکرات هستهای، بر تداوم تلاشها برای حفظ و احیای برجام به عنوان یک توافق چندجانبه بینالمللی که الگویی برای حل و فصل مشکلات از مسیر مذاکره و دیپلماسی بوده است، تأکید کرد و گفت: امروز امریکا و همه دنیا به این نتیجه رسیدهاند که فشار حداکثری شکست خورده و تنها راه امریکا برای بازگشت به برجام، لغو تحریمها است. او افزود: حرکت دو کشور در این خصوص نشاندهنده نگاه مشترک در مورد مسائل بینالمللی از جمله برجام است و همچنین امروز برای اینکه بتوانیم برجام را احیا و فعال کنیم، همکاری دو کشور به طور قطع بسیار مؤثر خواهد بود.
رئیس جمهوری تأکید کرد: ما در واقع میخواهیم فضا و روابط به تعهدات و توافقات سال 2015 برگردد و همه طرفهای برجام، همان قولها و گفتارهای خود را عملیاتی کنند و هر آنچه در آن زمان توافق شده پذیرفته شود، نه حاضریم کمتر از آن را بپذیریم و نه دنبال آن هستیم که بیش از آن را بدست آوریم.
باز کردن پای رژیم صهیونیستی به خلیج فارس خطرناک است
روحانی در ادامه با اشاره به مشکلات و بحرانهای منطقهای از جمله بحران یمن و سوریه بر تداوم همکاریها و تبادل نظر ایران و روسیه به عنوان دو کشور تأثیرگذار منطقه برای حل و فصل بحرانها و مشکلات منطقهای تأکید کرد و افزود: باز کردن پای رژیم صهیونیستی به عنوان یک عنصر بیثباتکننده و تنشزا، در منطقه خلیج فارس، اقدامی خطرناک است. رئیس جمهوری همچنین با اشاره به همکاریهای خوب دو کشور در حوزههای سیاسی و منطقهای، بر ضرورت تقویت مناسبات اقتصادی و همچنین تسریع در اجرایی و عملیاتی شدن توافقات و پروژههای مشترک اقتصادی دو کشور در حوزههای نفت، انرژی و حمل و نقل و همکاری دو کشور در حوزه هستهای در ساخت دو نیروگاه در بوشهر و همچنین سوخت نیروگاهها و ایزوتوپها، با استفاده از ظرفیت شرکتهای خصوصی تأکید کرد. روحانی در این دیدار با اشاره به موفقیتهای روسیه در زمینه کرونا و توفیق در ساخت واکسن، تسریع در ارسال محمولههای واکسن ساخت این کشور به ایران را مورد اشاره قرار داد و بر لزوم تسریع در راهاندازی خط تولید مشترک واکسن در کشورمان تأکید کرد.
تأکید روسیه بر لزوم بازگشت بیقید و شرط امریکا به برجام
وزیر امور خارجه روسیه نیز در این دیدار با بیان اینکه دو کشور برای توسعه و تعمیق روابط مصمم بوده و اراده قوی دارند، گفت: برای توسعه همکاریهای مسکو – تهران از جمله همکاریهای فنی و دفاعی هیچ محدودیتی وجود ندارد. لاوروف با بیان اینکه ایران و روسیه در زمینه همکاریهای منطقهای و بینالمللی اهداف مشترک و نزدیک دارند، به مذاکرات هستهای اخیر در وین و تمایل امریکا برای بازگشت به برجام اشاره کرد و افزود: تنها راه حل مسأله از نظر مسکو بازگشت بیقید و شرط و کامل امریکا به برجام با اجرای قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد و عمل به تعهدات از سوی این کشور است. لاوروف تصریح کرد: از نظر ما این کاملاً غیرمفید است که از ایران خواسته شود در چارچوب برجام شرایط جدیدی را بپذیرد یا فراتر از تعهدات خود در قالب برجام عمل کند.
وزیر امور خارجه روسیه تأکید کرد: هرگونه سند تکمیلی یا اضافی درباره مسائل مختلف از جمله منطقهای یا توسعه نظامی میتواند خارج از چارچوب برجام و در راستای تأمین امنیت منطقه و خلیج فارس با حضور کشورهای منطقه به صورت جداگانه مورد برررسی قرار گیرد. سرگئی لاوروف همچنین بر توسعه و تعمیق روابط تهران و مسکو تأکید کرد و یادآور شد روسیه برای اجرایی و عملیاتی کردن توافقات در راستای توسعه روابط، جدی است و پروژههای مشترک دو کشور با سرعت و جدیت دنبال خواهد شد.
ظریف: اگر اسرائیل مسئول حادثه نطنز باشد پاسخ خواهد گرفت
وزیر امور خارجه روسیه همچنین پس از گفتوگو با همتای ایرانی خود، در یک نشست خبری مشترک حضور یافت. ظریف در این نشست با تأکید بر اینکه امریکا باید بدون توقف به تعهدات خودش برگردد و همه تحریمها را رفع کند، تأکید کرد که ایران هم پس از راستیآزمایی اقدامات خودش را انجام خواهد داد. وزیر خارجه ایران با یادآوری اینکه ایران هیچ مشکلی برای بازگشت به برجام ندارد، افزود: امریکاییها باید بدانند نه تحریم و نه اقدامات خرابکارانه ابزار مذاکراتی برای آنان نخواهد بود و این اقدامات فقط وضعیت را برای آنان دشوارتر میکند. ظریف همچنین به موضوع همکاری ایران و روسیه درباره واکسن کرونا اشاره و ابراز امیدواری کرد با توافقی که بین دو کشور صورت گرفته، تولید واکسن اسپوتنیک در ایران شروع شود و امکان خرید تعداد بیشتر این واکسن از روسیه برای تأمین نیازهای ما فراهم شود، چرا که این، زمینه خوبی برای همکاریهای گستردهتر بین ایران و روسیه است. انتقاد از ناتوانی اتحادیه اروپا و انفعال آن در برابر خرابکاریهایی که در سایت هستهای ایران صورت میگیرد، از دیگر موضوعاتی بود که عالیترین مقام دیپلماتیک ایران به آن اشاره کرد و افزود: امروز هم به جای اینکه اروپاییها اقدام امریکا برای تهدید تروریستی علیه امنیت غذایی و دارویی ۸۲ میلیون ایرانی را محکوم کنند و به جای اینکه علیه اقدام درباره سایت غنیسازی تحت نظر آژانس هسته ای، اقدام کنند، با یک اظهار نظر نرم از کنار آن عبور کرده و همزمان علیه مقامات نظامی کشور اقدام می کنند، اینها فقط باعث میشود اتحادیه اروپا به دنیا ثابت کند که جایگاهی در دنیا ندارد. ظریف تأکید کرد که اگر رژیم صهیونیستی مسئول حادثه نطنز باشد پاسخ خواهد گرفت. او گفت: اگر اسرائیلیها فکر میکنند میتوانند مانع رفع تحریمها علیه ملت ایران شوند، اشتباه میکنند. دست ایران هم در مذاکره و هم در آینده هستهای قویتر خواهد بود و حمله به تأسیسات نطنز موضع ایران در مذاکرات هستهای را تقویت میکند. ظریف تصریح کرد: آنچه در نظنز انجام شد، شرایط را برای ایران امکانپذیر میکند که به طور قانونی برای جبران این حماقت تروریستی هر کاری برای پیشرفت هستهای در نظنز انجام دهد. در آینده نزدیک نظنز با سانتریفوژهای پیشرفتهتر جلو خواهد رفت.
محکومیت هرگونه اقدام علیه برجام از سوی لاوروف
وزیر خارجه روسیه هم در این نشست خبری با بیان اینکه موضع ما در مورد برجام کاملاً روشن است و همه تحریمها علیه ایران باید بیقید و شرط برداشته شود، گفت: تنها راه احیای برجام این است که امریکا به صورت کامل به تعهدات خود بازگردد و طبق قطعنامه شورای امنیت و سازمان ملل عمل کند. اگر امریکاییها این کار را نکنند ممکن است پیامدهای ناگواری داشته باشد. تلاش ما این است که کمک کنیم امریکاییها به برجام بازگردند و ایرانیها نیز بازگردند. به گفته لارورف، ایران و روسیه در راستای همکاری دوجانبه در زمینه حمل و نقل، ادارات، و موضوعات فرهنگی گفتوگوهای خوبی داشتند و توافقنامه فرهنگی میان دو کشور امضا شد. او درباره واکسن کرونا هم افزود: ما درباره مبارزه با کرونا و تامین واکسن اسپوتنیک که به گفته کارشناسان ایرانی از کارآمدترین و بهترین واکسنهاست، گفت و گو کردیم و بنا شد تلاش کنیم در خاک ایران با استفاده از کارشناسان دو کشور این واکسن را تولید کنیم.
توافق درباره چارچوب مذاکرات آستانه، حمایت از طرح صلح هرمز و موضوع قره باغ از دیگر محورهای گفتوگوی طرفین بود. وزیر خارجه روسیه همچنین درباره این روزها که اروپا در وین نقش هماهنگکننده مذاکرات بین ایران و ۱+۴ در چارچوب برجام را بر عهده دارد، اما همزمان تحریمهایی را علیه تعدادی از مقامات ایرانی و همچنین علیه روسیه اعمال کرده است، گفت: بسیار از شنیدن این خبر تعجب کردم، این رویکرد اتحادیه اروپا نشان میدهد آنها نمیدانند در زمینه حقوق بشر چه اتفاقی در اروپا میافتد. وی با بیان اینکه اعمال این تحریمها در اوج مذاکرات برای حفظ برجام اشتباه بزرگی است، افزود: این اقدام حتی بدتر از یک جرم است. وزیر خارجه روسیه همچنین تأکید کرد: هرگونه تلاش برای برهم زدن روند برجام را محکوم میکنیم.
عراقچی خبر داد
آغاز غنی سازی ۶۰ درصدی ایران
دو روز پیش از آغاز دور جدید مذاکرات هستهای ایران و 1+4 در وین که راهکار لغو تحریمها و احیای برجام را جستوجو میکند، سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه از آغاز غنیسازی 60 درصد در ایران خبر داد. معاون سیاسی وزیر امور خارجه روز گذشته در نامهای به رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است که ایران غنیسازی ۶۰ درصدی را آغاز میکند. عراقچی همچنین اعلام کرد: یکهزار سانتریفیوژ دیگر با ۵۰ درصد ظرفیت بیشتر به ماشینهای موجود در نطنز، علاوه بر جایگزینی ماشینهای صدمه دیده، اضافه میشود.
مقام دیپلماتیک کشورمان این خبر را پس از آن اعلام کرد که روز یکشنبه تأسیسات هستهای نطنز در معرض یک عملیات خرابکارانه قرار گرفت و منابع اسرائیلی تلویحاً از نقش خود در این ماجرا خبر دادند. رویدادی که به گفته سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران در نتیجه آن، تمامی سانتریفیوژهای IR-1 مرکز غنیسازی اورانیوم شهید احمدی روشن در نطنز، از کار افتادهاند.
این تحولات در حالی است که قرار است دور جدید مذاکرات ایران و 1+4 در وین از فردا (26 فروردین) با برگزاری نشستهای دیپلماتیک و کارشناسی آغاز شود. در این مذاکرات تیم مذاکرهکننده ایرانی به ریاست سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه حضور خواهد یافت. قرار است دیدارها و رایزنیها با اعضای باقیمانده برجام به صورت دو و چندجانبه در روزهای آینده ادامه یابد. سرگئی ریابکوف، معاون وزارت خارجه روسیه در گفتوگو با «اسکای نیوز عربی» گفته است که«به طرفها یک نقشهراه مکمل درباره چگونگی بازگشت به تعهدات توافق هستهای پیشنهاد کردیم». پیشتر مقامهای ایران تأکید کردهاند که لغو کلیه تحریمهای امریکا که در دوران رئیسجمهور گذشته آن کشور وضع شدهاند، گام ضروری برای احیای برجام بوده و تنها پس از راستیآزمایی لغو این تحریمها، ایران آمادگی دارد تا اقدامات جبرانی خود را متوقف کرده و به اجرای کامل برجام بازگردد.
افسردگی پنهان و اختلال در روابط اجتماعی با ما چه خواهد کرد؟
تأخیر در شادی
یوسف حیدری
گزارش نویس
«وقت خالی نداریم. نزدیکترین تاریخی که میتوانم به شما وقت بدهم آخر اردیبهشت است. بهدلیل شرایط کرونا فقط تعداد محدودی بیمار میتوانیم پذیرش کنیم. دکتر بین مریض هم ویزیت نمیکنند.» سعید با ناامیدی گوشی را میگذارد و از دوستانش میخواهد روانپزشک دیگری معرفی کنند. از وقتی سروکله کرونا پیدا شد استرس و اضطراب او هم بیشتر شد و حالا خواب و خوراک ندارد. میگوید: «وسواس فکری گرفتهام، فکر میکنم ویروس کرونا روی دستهایم نشسته. هر شب کابوس میبینم و با اولین سرفه تپش قلب میگیرم. این مدت هیچ لذتی از زندگی نمیبرم. اگر کرونا هم تمام شود فکر نمیکنم دیگر زندگی راحتی داشته باشم. برای درمان با مطب هر روانپزشکی تماس میگیریم، میگویند وقتشان پر است. بیمار روحی و روانی آن قدر زیاد شده که بعد از پزشکان متخصص عفونی و ریه، مطب روانپزشکان از همه جا شلوغ تر است. داروهای اعصاب و روان هم کمیاب شده و با هر کسی صحبت میکنی استرس و اضطراب دارد.»
سعید یکی از صدها بیماری است که در طول یک سال گذشته به یکی از اختلالات روان مبتلا شده است. سعید میگوید خیلی از اطرافیان او نیز دچار این اختلالات شدهاند. اواخر بهمن سال گذشته رئیس سازمان نظام روانشناسی هشدار داد سونامی اختلالات روانی در دوران پساکرونا حتمی است و باید هرچه سریعتر چارهای اندیشید. افسردگی پنهان در لایههای مختلف جامعه واقعیت تلخی است که بسیاری از جامعه شناسان مدام به آن اشاره میکنند و معتقدند وقتی همبستگی اجتماعی و روابط دوستانه و خانوادگی کمرنگ میشود و خیلیها مجبور به دورکاری و دور ماندن از جمعهای دوستانه میشوند، افسردگی پنهان شدت میگیرد.
دکتر سمیه توحیدلو جامعه شناس، با تأکید بر اینکه موضوع افسردگی در جامعه یک مقوله اجتماعی است و نه روانشناسی میگوید: «نگاه برخی به افسردگی تقلیل آن به روانشناسی و ارتباط دادن آن به مسائل فردی است. یعنی آن را مثل یک بیماری تلقی میکنند و معتقدند این بیماری باید درمان شود. با وجود اینکه این تصور غلط نیست اما واقعیت این است که مقولههایی از این دست، اجتماعی هستند. بخصوص وقتی که حالت واگیر و اپیدمی پیدا میکنند و درصد بسیاری از مردم با آن درگیر میشوند. علت تبدیل شدن افسردگی به یک مقوله اجتماعی را هم باید در مسائل اجتماعی، شرایط حاکم بر جامعه و آدمهایی که در این جامعه زیست میکنند، ببینیم. افسردگی دلایل مختلف دارد و یکی از نکاتی که بسیار مهم است بحث همبستگیها، روابط و کنشها است. انسانها با اطرافیان، خانواده، جامعه و حتی دولت کنش دارند و وقتی این کنش دچار اختلال میشود همبستگی از بین میرود. این همبستگی روابط کوچک تا بزرگ را دربر میگیرد. از لحاظ آماری همبستگی اجتماعی مدام در حال کاهش است. دلایل زیادی برای این کاهش وجود دارد که میتوان به از دست رفتن نهادهای مختلف، از دست رفتن اعتمادی که انسانها بتوانند کنار هم زیست کنند و مشکلات اقتصادی موجود که انسانها را درگیر امور روزمره کرده و از خیلی از فضاها دور میکند اشاره کرد. همه این عوامل باعث میشوند کنش اجتماعی نداشته باشیم. وقتی هم کنش اجتماعی و روابط اجتماعی از بین برود و امکان اثربخشی نداشته باشیم، کمکم افسردگی در لایههای مختلف جامعه افزایش پیدا میکند.»
دکتر امیرحسین جلالی روانپزشک و استاد دانشگاه هم معتقد است 50 درصد از افسردگیهای جامعه ماسکه است و در چهره خیلیها علایمی از افسردگی نمیبینیم ولی وقتی پای حرف آنها مینشینیم متوجه یأس و دلمردگیشان میشویم: «در یک وضعیت اجتماعی که با محدودیتهای فراوانی روبهرو هستیم و مشکلاتی مانند بیماری همه گیر کرونا، وضعیت بد اقتصادی و چشمانداز تیره و معلقی از آینده وجود دارد، این احتمال هست که تعداد بیشتری از مردم علایم و نشانههایی از افسردگی به میزان خفیفتر و البته تأثیرگذار روی کار و لذت نبردن از زندگی بروز دهند. بیماری کرونا و شرایط اجتماعی و اقتصادی و بعضی از رویدادهای مشخص که در کشور اتفاق افتاد بهعنوان عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان مطرح است. تحقیقات نشان میدهد در سلامت روان عوامل زیستی و وراثت 30 تا 35 درصد تعیین کننده در بیماری یا بهبود از بیماری روان مؤثر است و عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت جسمی و روانی نقش بسیار تعیین کنندهای دارند. مواردی مثل فقر، تبعیض، نابرابری یا تمام پارامترهایی که بهعنوان عملکرد مسئولان یاد میشود، میتواند زمینه ساز مشکلات سلامت جسم و روان باشد. از دست دادن آینده زمینه ساز احساس ناامیدی، یأس و افسردگی و استرس میشود.
دکتر جلالی با یک مثال این موضوع را توضیح میدهد: «وقتی تورم و رکود در کشور بهوجود میآید، قیمت کالاهای اساسی افزایش پیدا میکند ولی درآمد خانوار به همان میزان افزایش پیدا نمیکند، در نتیجه دسترسی مردم متوسط جامعه به بعضی از مواد غذایی پایهای که برای رشد و تأمین حداقل سلامت عمومی لازم است کاهش پیدا میکند. یعنی مردم به جای اینکه پروتئین مصرف کنند، انرژی خود را از کربوهیدراتها و چربی تأمین میکنند. اینها باعث چاقی، دیابت و بیماریهای قلبی و عروق میشود و این نوع رژیم غذایی روی سلامت روان مردم هم تأثیر منفی میگذارد.
کرونا آخرین حلقهای بود که باعث شد افسردگی در لایههای پنهان جامعه نمایان شود. دورکاری هم باعث شد آدمها خودشان باشند و کارشان. انسان به نوعی از زندگی آدمها حذف شد و ما سعی کردیم کمتر یکدیگر را ببینیم. دکتر توحید لو با تأکید بر اینکه در دوران کرونا روابط اجتماعی کمرنگ شده معتقد است همین امر باعث میشود تا خود به خود همه حالشان خوب نباشد: «برخی از روابط اجتماعی از طریق حضور در محل کار یا نهادهای مدنی و خیریهها است. وقتی این روابط از بین میروند و دچار محدودیت میشوند، آدمها به روابط و کنشهای فردی و جمع دوستانه پناه میبرند و عملاً سبک زندگی بعد از مدتی به سمتی میرود که آن فرد بیشتر اوقات فراغت را با دوستانش سپری میکند و با آنها در رفت و آمد است. همین رفت و آمدها باعث تخلیه فشارهای بیرونی میشوند و همین انگیزهای میشود برای اینکه هوای یکدیگر را داشته باشیم. اما از یک سال گذشته مردم از هم دور شدند و خیلیها هم دورکار شدند و دور از محل کار در خانه کار میکنند. همین دور شدنها باعث میشود همان داشتههای اندکی که از روابط اجتماعی داشتیم از دست برود. به این ترتیب همه حالشان خوب نیست. باید بپذیریم زنگ خطر به صدا درآمده و جامعه ما به سمت افسردگی در ابعادی بزرگتر پیش میرود. امروز بهخاطر کرونا و شرایط جامعه، نفع طلبیها و فساد شتاب افسردگی زیاد میشود و نیروی بازدارندهای هم وجود ندارد.
دکتر جلالی هم با اشاره به نقش کرونا در افزایش میزان افسردگی در جامعه و نمایان شدن آن در لایههای مختلف جامعه اقدام ملی برای پیشگیری از بحران روانی در دوران پساکرونا را یک اقدام مهم و اساسی میداند: «اینکه در جهان پساکرونا جامعه با بحران روانی مواجه میشود تنها مختص کشور ما نیست. در کشورهای توسعه یافته که امکانات مالی و زیرساختی بیشتری برای مقابله با کرونا هم دارند پیش بینی میکنند اختلالات روانی بعد از همهگیری کرونا بیشتر شود. باید این را هم در نظر بگیریم همان طور که در تهیه واکسن عقب افتادیم، متأسفانه در پیش بینی و برنامهریزی برای سلامت روان مردم جامعه نیز تأخیر داریم. امروز هیچ ابتکار عمل معینی برای سلامت روان جامعه وجود ندارد. حجم مشکلات آنقدر بزرگ است که نیاز به یک برنامه ملی و مشارکت جدی داریم بنابراین فردا که تعداد خودکشیها و بستریها زیاد شد دیگر فرصتی برای برنامهریزی نداریم. همین امروز هم با مسائل جدی و مشکلات بزرگ روانی مواجه هستیم که شاید به چشم نیاید اما در زمان خودش میتواند مسألهساز باشد.»
گزارش نویس
«وقت خالی نداریم. نزدیکترین تاریخی که میتوانم به شما وقت بدهم آخر اردیبهشت است. بهدلیل شرایط کرونا فقط تعداد محدودی بیمار میتوانیم پذیرش کنیم. دکتر بین مریض هم ویزیت نمیکنند.» سعید با ناامیدی گوشی را میگذارد و از دوستانش میخواهد روانپزشک دیگری معرفی کنند. از وقتی سروکله کرونا پیدا شد استرس و اضطراب او هم بیشتر شد و حالا خواب و خوراک ندارد. میگوید: «وسواس فکری گرفتهام، فکر میکنم ویروس کرونا روی دستهایم نشسته. هر شب کابوس میبینم و با اولین سرفه تپش قلب میگیرم. این مدت هیچ لذتی از زندگی نمیبرم. اگر کرونا هم تمام شود فکر نمیکنم دیگر زندگی راحتی داشته باشم. برای درمان با مطب هر روانپزشکی تماس میگیریم، میگویند وقتشان پر است. بیمار روحی و روانی آن قدر زیاد شده که بعد از پزشکان متخصص عفونی و ریه، مطب روانپزشکان از همه جا شلوغ تر است. داروهای اعصاب و روان هم کمیاب شده و با هر کسی صحبت میکنی استرس و اضطراب دارد.»
سعید یکی از صدها بیماری است که در طول یک سال گذشته به یکی از اختلالات روان مبتلا شده است. سعید میگوید خیلی از اطرافیان او نیز دچار این اختلالات شدهاند. اواخر بهمن سال گذشته رئیس سازمان نظام روانشناسی هشدار داد سونامی اختلالات روانی در دوران پساکرونا حتمی است و باید هرچه سریعتر چارهای اندیشید. افسردگی پنهان در لایههای مختلف جامعه واقعیت تلخی است که بسیاری از جامعه شناسان مدام به آن اشاره میکنند و معتقدند وقتی همبستگی اجتماعی و روابط دوستانه و خانوادگی کمرنگ میشود و خیلیها مجبور به دورکاری و دور ماندن از جمعهای دوستانه میشوند، افسردگی پنهان شدت میگیرد.
دکتر سمیه توحیدلو جامعه شناس، با تأکید بر اینکه موضوع افسردگی در جامعه یک مقوله اجتماعی است و نه روانشناسی میگوید: «نگاه برخی به افسردگی تقلیل آن به روانشناسی و ارتباط دادن آن به مسائل فردی است. یعنی آن را مثل یک بیماری تلقی میکنند و معتقدند این بیماری باید درمان شود. با وجود اینکه این تصور غلط نیست اما واقعیت این است که مقولههایی از این دست، اجتماعی هستند. بخصوص وقتی که حالت واگیر و اپیدمی پیدا میکنند و درصد بسیاری از مردم با آن درگیر میشوند. علت تبدیل شدن افسردگی به یک مقوله اجتماعی را هم باید در مسائل اجتماعی، شرایط حاکم بر جامعه و آدمهایی که در این جامعه زیست میکنند، ببینیم. افسردگی دلایل مختلف دارد و یکی از نکاتی که بسیار مهم است بحث همبستگیها، روابط و کنشها است. انسانها با اطرافیان، خانواده، جامعه و حتی دولت کنش دارند و وقتی این کنش دچار اختلال میشود همبستگی از بین میرود. این همبستگی روابط کوچک تا بزرگ را دربر میگیرد. از لحاظ آماری همبستگی اجتماعی مدام در حال کاهش است. دلایل زیادی برای این کاهش وجود دارد که میتوان به از دست رفتن نهادهای مختلف، از دست رفتن اعتمادی که انسانها بتوانند کنار هم زیست کنند و مشکلات اقتصادی موجود که انسانها را درگیر امور روزمره کرده و از خیلی از فضاها دور میکند اشاره کرد. همه این عوامل باعث میشوند کنش اجتماعی نداشته باشیم. وقتی هم کنش اجتماعی و روابط اجتماعی از بین برود و امکان اثربخشی نداشته باشیم، کمکم افسردگی در لایههای مختلف جامعه افزایش پیدا میکند.»
دکتر امیرحسین جلالی روانپزشک و استاد دانشگاه هم معتقد است 50 درصد از افسردگیهای جامعه ماسکه است و در چهره خیلیها علایمی از افسردگی نمیبینیم ولی وقتی پای حرف آنها مینشینیم متوجه یأس و دلمردگیشان میشویم: «در یک وضعیت اجتماعی که با محدودیتهای فراوانی روبهرو هستیم و مشکلاتی مانند بیماری همه گیر کرونا، وضعیت بد اقتصادی و چشمانداز تیره و معلقی از آینده وجود دارد، این احتمال هست که تعداد بیشتری از مردم علایم و نشانههایی از افسردگی به میزان خفیفتر و البته تأثیرگذار روی کار و لذت نبردن از زندگی بروز دهند. بیماری کرونا و شرایط اجتماعی و اقتصادی و بعضی از رویدادهای مشخص که در کشور اتفاق افتاد بهعنوان عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان مطرح است. تحقیقات نشان میدهد در سلامت روان عوامل زیستی و وراثت 30 تا 35 درصد تعیین کننده در بیماری یا بهبود از بیماری روان مؤثر است و عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت جسمی و روانی نقش بسیار تعیین کنندهای دارند. مواردی مثل فقر، تبعیض، نابرابری یا تمام پارامترهایی که بهعنوان عملکرد مسئولان یاد میشود، میتواند زمینه ساز مشکلات سلامت جسم و روان باشد. از دست دادن آینده زمینه ساز احساس ناامیدی، یأس و افسردگی و استرس میشود.
دکتر جلالی با یک مثال این موضوع را توضیح میدهد: «وقتی تورم و رکود در کشور بهوجود میآید، قیمت کالاهای اساسی افزایش پیدا میکند ولی درآمد خانوار به همان میزان افزایش پیدا نمیکند، در نتیجه دسترسی مردم متوسط جامعه به بعضی از مواد غذایی پایهای که برای رشد و تأمین حداقل سلامت عمومی لازم است کاهش پیدا میکند. یعنی مردم به جای اینکه پروتئین مصرف کنند، انرژی خود را از کربوهیدراتها و چربی تأمین میکنند. اینها باعث چاقی، دیابت و بیماریهای قلبی و عروق میشود و این نوع رژیم غذایی روی سلامت روان مردم هم تأثیر منفی میگذارد.
کرونا آخرین حلقهای بود که باعث شد افسردگی در لایههای پنهان جامعه نمایان شود. دورکاری هم باعث شد آدمها خودشان باشند و کارشان. انسان به نوعی از زندگی آدمها حذف شد و ما سعی کردیم کمتر یکدیگر را ببینیم. دکتر توحید لو با تأکید بر اینکه در دوران کرونا روابط اجتماعی کمرنگ شده معتقد است همین امر باعث میشود تا خود به خود همه حالشان خوب نباشد: «برخی از روابط اجتماعی از طریق حضور در محل کار یا نهادهای مدنی و خیریهها است. وقتی این روابط از بین میروند و دچار محدودیت میشوند، آدمها به روابط و کنشهای فردی و جمع دوستانه پناه میبرند و عملاً سبک زندگی بعد از مدتی به سمتی میرود که آن فرد بیشتر اوقات فراغت را با دوستانش سپری میکند و با آنها در رفت و آمد است. همین رفت و آمدها باعث تخلیه فشارهای بیرونی میشوند و همین انگیزهای میشود برای اینکه هوای یکدیگر را داشته باشیم. اما از یک سال گذشته مردم از هم دور شدند و خیلیها هم دورکار شدند و دور از محل کار در خانه کار میکنند. همین دور شدنها باعث میشود همان داشتههای اندکی که از روابط اجتماعی داشتیم از دست برود. به این ترتیب همه حالشان خوب نیست. باید بپذیریم زنگ خطر به صدا درآمده و جامعه ما به سمت افسردگی در ابعادی بزرگتر پیش میرود. امروز بهخاطر کرونا و شرایط جامعه، نفع طلبیها و فساد شتاب افسردگی زیاد میشود و نیروی بازدارندهای هم وجود ندارد.
دکتر جلالی هم با اشاره به نقش کرونا در افزایش میزان افسردگی در جامعه و نمایان شدن آن در لایههای مختلف جامعه اقدام ملی برای پیشگیری از بحران روانی در دوران پساکرونا را یک اقدام مهم و اساسی میداند: «اینکه در جهان پساکرونا جامعه با بحران روانی مواجه میشود تنها مختص کشور ما نیست. در کشورهای توسعه یافته که امکانات مالی و زیرساختی بیشتری برای مقابله با کرونا هم دارند پیش بینی میکنند اختلالات روانی بعد از همهگیری کرونا بیشتر شود. باید این را هم در نظر بگیریم همان طور که در تهیه واکسن عقب افتادیم، متأسفانه در پیش بینی و برنامهریزی برای سلامت روان مردم جامعه نیز تأخیر داریم. امروز هیچ ابتکار عمل معینی برای سلامت روان جامعه وجود ندارد. حجم مشکلات آنقدر بزرگ است که نیاز به یک برنامه ملی و مشارکت جدی داریم بنابراین فردا که تعداد خودکشیها و بستریها زیاد شد دیگر فرصتی برای برنامهریزی نداریم. همین امروز هم با مسائل جدی و مشکلات بزرگ روانی مواجه هستیم که شاید به چشم نیاید اما در زمان خودش میتواند مسألهساز باشد.»
نیشابور در وضعیت کرونایی قرمز
روز ملی «عطار» مجازی برگزار شد
زهره توکلی
خبرنگار
«هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچهایم» این توصیف مولوی از شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری، سرآمدی این شاعر خراسانی را در طریقت عرفان آشکار میکند. آرامگاه عطار تا پیش از کرونا هر سال و همه وقت وعده گاه شیفتگان ادبیات فارسی و طریقت عاشقی و عبادت و عرفان بود. زائران مزارش در آرامگاه این شاعر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری وعده میگذاشتند و محفلهای شعرخوانی آثار عطار بویژه در این روزها که مصادف با 25 فروردین ماه «روز ملی شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری» است، گرم میشد. اما رنگ کرونایی نیشابور این روزها مانند بسیاری از نقاط ایران قرمز است و راه بر کسانی که زائر مزار عطار در این روزهایند بسته؛ بنابراین روز ملی عطار امروز مجازی برگزار میشود.
رئیس اداره فرهنگ وارشاد اسلامی نیشابور با بیان این مطلب در گفتوگو با «ایران» گفت: دیروز اختتامیه جشنواره «بال سیمرغ» و شب شعر دانشجویی بهصورت مجازی برگزار شد. علاوه بر آن شب گذشته، برنامه «شبی با عطار» شامل برنامههای فرهنگی و هنری بهصورت مستقیم از آرامگاه عطار نیشابوری با حضور حدود 5 نفر برگزارکننده توسط اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در فضای مجازی اجرا شد.
علیرضا سیدآبادی افزود: همچنین مراسم گلباران آرامگاه عطار نیشابوری را هم برای امروز 25 فروردین ماه داریم که با حضور 15 نفر از اعضای شورای فرهنگ عمومی به نمایندگی از مسئولان و مردم این شهر ساعت 10 صبح انجام میشود. دبیر ستاد بزرگداشت روز ملی عطار نیشابوری اظهار داشت: امروز همچنین ساعت 14عصر اختتامیه مسابقات فرهنگی، هنری دانشآموزان را داریم که بههمت دبیرخانه اداره آموزش و پرورش قطب شهید شوشتری نیشابور برگزار میشود. ساعت 17 نیز همایش علمی عطار نیشابوری توسط دانشگاه آزاد اسلامی برگزار خواهد شد. وی ادامه داد: مسابقات فرهنگی، هنری عطار در بخش دانشجویی هم داریم که این مسابقات نیز طی فروردین ماه توسط دانشگاههای آزاد برگزار شده و ادامه دارد. مسابقات کتابخوانی و پویش شعر با موضوع اشعار و زندگینامه عطار نیشابوری نیز جزو برنامه هاست که مسئولیت برگزاری آن را اداره کتابخانههای عمومی نیشابور برعهده دارد.
دبیر شورای فرهنگ عمومی نیشابور ادامه داد: نمایشگاه مجازی عکس آثار عطار نیز توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور با همکاری انجمن سینمای جوان برگزار میکند. همچنین مسابقات عطارشناسی شامل پادکست، ویدئوکت، نرم افزار موبایل و فیلم کوتاه از آثار و زندگینامه و اندیشههای عطار نیشابوری از دیگر برنامههایی بوده که در طول فروردین ماه توسط آموزش و پرورش اجرا شده و امروز اختتامیه آن برگزار میشود. وی در خصوص چگونگی دسترسی علاقه مندان به شرکت در این برنامهها و مسابقات گفت: آدرس دسترسی به این برنامهها برای مشاهده علاقه مندان از طریق فراخوانهایی به عموم مردم اطلاعرسانی شده است بهطوری که برخی از این برنامهها در شبکه شاد، کانالهای فضای مجازی ادارهها و... انجام میشود.
سیدآبادی اضافه کرد: علاوه بر این برنامهها که در فضای مجازی انجام میشود، صدا و سیمای خراسان رضوی نیز گزارشهایی بهصورت خبری، تصویری، نشست علمی و... در خصوص بزرگداشت عطار نیشابوری تهیه کرده که با حضور مسئولان، هنرمندان و... در ساعات مختلف پخش میشود. وی تصریح کرد: بهدلیل اینکه وضعیت کرونایی در این شهرستان از هفته قبل قرمز شده، آرامگاه عطار نیشابوری نیز برای بازدید عموم مردم تعطیل شده است و فقط امروز تعداد محدودی از مسئولان بهصورت نمادین در آرامگاه حضور مییابند در صورتی که قرار بود تعدادی از هنرمندان را هم دعوت کنیم و شب شعری با حضور این افراد در آرامگاه داشته باشیم اما این برنامه لغو شد. وی خاطر نشان کرد: امیدواریم وضعیت بهتر شود تا بتوانیم در سالهای آینده از حضور استادان و هنرمندان برای برگزاری ویژه برنامههای این مناسبت استفاده کنیم و تلاشهای آنها را پاس بداریم چون در فضای مجازی آنطوری که میخواهیم نمیتوانیم حق مطلب را ادا کنیم که امید است در سالهای آینده جبران کنیم.
گفتنی است تا پیش از محدودیتهای کرونا، سالانه 650 هزار گردشگر ایرانی و خارجی از آرامگاه عطار بازدید میکردند.
خبرنگار
«هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچهایم» این توصیف مولوی از شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری، سرآمدی این شاعر خراسانی را در طریقت عرفان آشکار میکند. آرامگاه عطار تا پیش از کرونا هر سال و همه وقت وعده گاه شیفتگان ادبیات فارسی و طریقت عاشقی و عبادت و عرفان بود. زائران مزارش در آرامگاه این شاعر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری وعده میگذاشتند و محفلهای شعرخوانی آثار عطار بویژه در این روزها که مصادف با 25 فروردین ماه «روز ملی شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری» است، گرم میشد. اما رنگ کرونایی نیشابور این روزها مانند بسیاری از نقاط ایران قرمز است و راه بر کسانی که زائر مزار عطار در این روزهایند بسته؛ بنابراین روز ملی عطار امروز مجازی برگزار میشود.
رئیس اداره فرهنگ وارشاد اسلامی نیشابور با بیان این مطلب در گفتوگو با «ایران» گفت: دیروز اختتامیه جشنواره «بال سیمرغ» و شب شعر دانشجویی بهصورت مجازی برگزار شد. علاوه بر آن شب گذشته، برنامه «شبی با عطار» شامل برنامههای فرهنگی و هنری بهصورت مستقیم از آرامگاه عطار نیشابوری با حضور حدود 5 نفر برگزارکننده توسط اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در فضای مجازی اجرا شد.
علیرضا سیدآبادی افزود: همچنین مراسم گلباران آرامگاه عطار نیشابوری را هم برای امروز 25 فروردین ماه داریم که با حضور 15 نفر از اعضای شورای فرهنگ عمومی به نمایندگی از مسئولان و مردم این شهر ساعت 10 صبح انجام میشود. دبیر ستاد بزرگداشت روز ملی عطار نیشابوری اظهار داشت: امروز همچنین ساعت 14عصر اختتامیه مسابقات فرهنگی، هنری دانشآموزان را داریم که بههمت دبیرخانه اداره آموزش و پرورش قطب شهید شوشتری نیشابور برگزار میشود. ساعت 17 نیز همایش علمی عطار نیشابوری توسط دانشگاه آزاد اسلامی برگزار خواهد شد. وی ادامه داد: مسابقات فرهنگی، هنری عطار در بخش دانشجویی هم داریم که این مسابقات نیز طی فروردین ماه توسط دانشگاههای آزاد برگزار شده و ادامه دارد. مسابقات کتابخوانی و پویش شعر با موضوع اشعار و زندگینامه عطار نیشابوری نیز جزو برنامه هاست که مسئولیت برگزاری آن را اداره کتابخانههای عمومی نیشابور برعهده دارد.
دبیر شورای فرهنگ عمومی نیشابور ادامه داد: نمایشگاه مجازی عکس آثار عطار نیز توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور با همکاری انجمن سینمای جوان برگزار میکند. همچنین مسابقات عطارشناسی شامل پادکست، ویدئوکت، نرم افزار موبایل و فیلم کوتاه از آثار و زندگینامه و اندیشههای عطار نیشابوری از دیگر برنامههایی بوده که در طول فروردین ماه توسط آموزش و پرورش اجرا شده و امروز اختتامیه آن برگزار میشود. وی در خصوص چگونگی دسترسی علاقه مندان به شرکت در این برنامهها و مسابقات گفت: آدرس دسترسی به این برنامهها برای مشاهده علاقه مندان از طریق فراخوانهایی به عموم مردم اطلاعرسانی شده است بهطوری که برخی از این برنامهها در شبکه شاد، کانالهای فضای مجازی ادارهها و... انجام میشود.
سیدآبادی اضافه کرد: علاوه بر این برنامهها که در فضای مجازی انجام میشود، صدا و سیمای خراسان رضوی نیز گزارشهایی بهصورت خبری، تصویری، نشست علمی و... در خصوص بزرگداشت عطار نیشابوری تهیه کرده که با حضور مسئولان، هنرمندان و... در ساعات مختلف پخش میشود. وی تصریح کرد: بهدلیل اینکه وضعیت کرونایی در این شهرستان از هفته قبل قرمز شده، آرامگاه عطار نیشابوری نیز برای بازدید عموم مردم تعطیل شده است و فقط امروز تعداد محدودی از مسئولان بهصورت نمادین در آرامگاه حضور مییابند در صورتی که قرار بود تعدادی از هنرمندان را هم دعوت کنیم و شب شعری با حضور این افراد در آرامگاه داشته باشیم اما این برنامه لغو شد. وی خاطر نشان کرد: امیدواریم وضعیت بهتر شود تا بتوانیم در سالهای آینده از حضور استادان و هنرمندان برای برگزاری ویژه برنامههای این مناسبت استفاده کنیم و تلاشهای آنها را پاس بداریم چون در فضای مجازی آنطوری که میخواهیم نمیتوانیم حق مطلب را ادا کنیم که امید است در سالهای آینده جبران کنیم.
گفتنی است تا پیش از محدودیتهای کرونا، سالانه 650 هزار گردشگر ایرانی و خارجی از آرامگاه عطار بازدید میکردند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
صفهای طولانی معاینه فنی خودرو/ خانم فوزی: با توجه به شیوع موج چهارم کرونا از مسئولان امر درخواست مینماییم که فکری به حال صفهای طویل خودروهایی که برای معاینه فنی آمدهاند بکنند. چون احتمال انتقال بیماری در این صفها زیاد است.
ضد عفونی خیابانها/ محمد فؤاد کاسب: مسئولان محترم نسبت به گندزدایی و ضد عفونی کردن خیابانها در سطح کشور اقدام کنند تا اندکی ویروس کرونا کاهش پیدا کند.
فرق اجارهبها بین خانههای جدید و قدیمی/ آقای تیموری: در خصوص اعلام اجاره بهای مسکن که برای سال جدید در نظر گرفتهاند میخواستم بدانم که بین خانههای نوساز و خانههای قدیمی نباید فرقی داشته باشد؟ لطفاً مسئولان پاسخگو باشند.
آیا تمام ملت ایران کارمند هستند؟/ آقای نوروزی: زمانی که میخواهند حقوق اضافه کنند یا بسته معیشتی بدهند فقط به کارمندان پرداخت میشود، پس بقیه مردم چکار باید بکنند؟
مشکلات حذف دفترچههای بیمه/ آقای کاسب: با حذف دفترچههای بیمه تأمین اجتماعی مشکلات در خصوص بیمه تکمیلی بیشتر شده است. از مسئولان محترم درخواست رسیدگی داریم.
افزایش اجاره بها/ یک شهروند: مصوبه تمدید یکساله قرارداد اجاره مستأجران در دوران کرونا همچنان ادامه دارد اما بعضی صاحبخانهها به این موضوع توجهی ندارند و با افزایش غیرمعقول، مبلغ اجاره مستأجر را زیاد کرده یا آنها را جواب میکنند. از مسئولان درخواست رسیدگی داریم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
صفهای طولانی معاینه فنی خودرو/ خانم فوزی: با توجه به شیوع موج چهارم کرونا از مسئولان امر درخواست مینماییم که فکری به حال صفهای طویل خودروهایی که برای معاینه فنی آمدهاند بکنند. چون احتمال انتقال بیماری در این صفها زیاد است.
ضد عفونی خیابانها/ محمد فؤاد کاسب: مسئولان محترم نسبت به گندزدایی و ضد عفونی کردن خیابانها در سطح کشور اقدام کنند تا اندکی ویروس کرونا کاهش پیدا کند.
فرق اجارهبها بین خانههای جدید و قدیمی/ آقای تیموری: در خصوص اعلام اجاره بهای مسکن که برای سال جدید در نظر گرفتهاند میخواستم بدانم که بین خانههای نوساز و خانههای قدیمی نباید فرقی داشته باشد؟ لطفاً مسئولان پاسخگو باشند.
آیا تمام ملت ایران کارمند هستند؟/ آقای نوروزی: زمانی که میخواهند حقوق اضافه کنند یا بسته معیشتی بدهند فقط به کارمندان پرداخت میشود، پس بقیه مردم چکار باید بکنند؟
مشکلات حذف دفترچههای بیمه/ آقای کاسب: با حذف دفترچههای بیمه تأمین اجتماعی مشکلات در خصوص بیمه تکمیلی بیشتر شده است. از مسئولان محترم درخواست رسیدگی داریم.
افزایش اجاره بها/ یک شهروند: مصوبه تمدید یکساله قرارداد اجاره مستأجران در دوران کرونا همچنان ادامه دارد اما بعضی صاحبخانهها به این موضوع توجهی ندارند و با افزایش غیرمعقول، مبلغ اجاره مستأجر را زیاد کرده یا آنها را جواب میکنند. از مسئولان درخواست رسیدگی داریم.
نقش علوم نوین در افزایش بهرهوری منابع انسانی
منصورغلامی
وزیر علوم تحقیقات و فناوری
بــدون شـــــک دنیای کنــــــونـــــی، دنیـــــای پیــــچیدگـــیهـــاســت دنیایی سرشار از نیاز به سازمانها؛ سازمانهایی که متولیانشان تماماً انســــانهــا هســــتند؛ انسانهایی که در کالبد سازمان روح میدمند، آن را به حرکت درمیآورند و اداره میکنند. سازمانها بدون وجود نیروی انسانی نه تنها مفهومی ندارند، بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. حتی با وجود فناور شدن سازمانها و تبدیل آنها به تودهای از سختافزار، همچنان نقش انسان به عنوان عاملی حیاتی و راهبردی در بقای سازمان، کاملاً مشهود است. براین اساس منابع انسانی ارزشمندترین منبع سازمانهای امروزی به شمار میآیند، چرا که به تصمیمات سازمانی شکل داده، مسائل و مشکلات سازمان را حل نموده و بهرهوری را عینیت میبخشند. افزایش بهرهوری سازمانها و توسعه روزافزون آنها، مستلزم رشد و بهرهوری کارکنان و نیز تقویت نیروی انگیزش آنان است. برخی اندیشمندان دانش مدیریت، از انگیزش به عنوان موتور محرک یا نیروی پیشبرنده انسان یاد کردهاند، چرا که با انگیزش حیات واقعی سازمان تأمین میشود و روح فعالیت در کل بدنه سازمان جاری میشود. از طرفی در دنیای امروز همراه با تغییرات پرشتاب به سمت آینده در حرکت هستیم و سازمانهایی در این دنیا میتوانند به بقای خود ادامه دهند...
که با تکنولوژی روز و شانه به شانه با سایر رقبا حرکت کنند، با توجه به اینکه منابع انسانی بهعنوان مهمترین نیروی محرکه سازمانها مطرح هستند و اتلاف وقت نیروی انسانی برای انجام کارهای روزمره پرسنلی موجب کاهش بازدهی سازمان میشود. لذا بهکارگیری علوم نوین و سیستمهای الکترونیکی میتواند از اتلاف وقت نیروی انسانی کاسته و بازدهی سازمان را افزایش دهد. امروزه فناوری اطلاعات به عنوان یکی از فناوریهای نوین بشری، بخصوص در دوران همهگیری ویروس کووید 19، نه تنها خود دستخوش تغییراتی ژرف شده است بلکه در حال تأثیرگذاری روی تمام جنبههای مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. بالطبع از مهمترین قسمتهایی که فناوری اطلاعات با ورود خود به سازمان در آن تأثیرگذار خواهد بود، منابع انسانی و عملکردهای مدیریت منابع انسانی میباشد. این تغییرات در فناوری اطلاعات بدان معنی است که اطلاعات بیشتری در سازمانها ایجاد شده و گردش آن نیز سریعتر بوده است. بسیاری از فرایندهای دستی قدیمی بهطور کامل مکانیزه شدهاند، این تحولات موجب تغییرات مهمی در ساختار شغلی و تخصصی منابع انسانی شده است. با توجه به مطالب فوق حتی بیان این مطلب که در آینده سازمانها بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات بتوانند به حیات ساختاری خود ادامه دهند تقریباً دور از تصور است. تأثیرات فناوری اطلاعات، ساختار را به گونهای دگرگون میسازد که با شکل امروزی آن متفاوت خواهد بود. ساختار سازمانی مناسب با پیشرفت فناوریها، توان مدیریت را در تحصیل مأموریتها و هدفهای راهبردی افزایش خواهد داد. در سازمانی که فرایند گردش اطلاعات در آن رکن اساسی را ایفا میکند (یا اطلاعات نگر و اطلاعات بر است) بدون شک فناوری اطلاعات و ارتباطات در ساختار آن تأثیر خواهد گذاشت. در این میان، یکی از پیامدهای فناوری اطلاعات، جهانی شدن نیروی کار میباشد. در واقع محیطی که مدیریت منابع انسانی میتواند نیروهای مورد نیاز خود را جذب نماید فراتر از مرزهای جغرافیایی خواهد بود. لذا مدیریت سازمانها در زمینه جذب و بهکارگیری نیروی کار در سطح جهانی (از نظر گزینش، آموزش و اجرای سیاستهای پرداخت پاداش، حقوق و...) با چالشهای بسیاری روبهرو خواهد شد. جهانی شدن نیروی کار و سایر عوامل موجب شدهاند که ماهیت مشاغل و کارها، دستخوش تغییرات شدید قرار گیرد و شرکتها با بهرهگیری از شبکههای ارتباطی و امکاناتی که در آنها وجود دارد سعی میکنند فعالیتهای خود را در نقاطی از دنیا که نرخ دستمزد با آهنگی کندتر رشد میکند، دایر کنند. لذا در این میان توجه هر چه بیشتر به توسعه منابع انسانی در راستای عمل به وظایف سازمانی از سوی تکتک همکارانم در خانواده بزرگ آموزش عالی کشور وظیفهای است که این مجموعه را در جهت پیشبرد مأموریتها و برنامههای کاری وزارت متبوع در مسیر تعالی، متعهدتر و مصممتر میکند.
اینجانب ۲۵ فروردین مصادف با روز منابع انسانی را به همه تلاشگران این عرصه تبریک عرض نموده و امیدوارم با تدبیر و تلاش، افقهای روشنتری را در این حوزه به نظاره بنشینیم.
وزیر علوم تحقیقات و فناوری
بــدون شـــــک دنیای کنــــــونـــــی، دنیـــــای پیــــچیدگـــیهـــاســت دنیایی سرشار از نیاز به سازمانها؛ سازمانهایی که متولیانشان تماماً انســــانهــا هســــتند؛ انسانهایی که در کالبد سازمان روح میدمند، آن را به حرکت درمیآورند و اداره میکنند. سازمانها بدون وجود نیروی انسانی نه تنها مفهومی ندارند، بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. حتی با وجود فناور شدن سازمانها و تبدیل آنها به تودهای از سختافزار، همچنان نقش انسان به عنوان عاملی حیاتی و راهبردی در بقای سازمان، کاملاً مشهود است. براین اساس منابع انسانی ارزشمندترین منبع سازمانهای امروزی به شمار میآیند، چرا که به تصمیمات سازمانی شکل داده، مسائل و مشکلات سازمان را حل نموده و بهرهوری را عینیت میبخشند. افزایش بهرهوری سازمانها و توسعه روزافزون آنها، مستلزم رشد و بهرهوری کارکنان و نیز تقویت نیروی انگیزش آنان است. برخی اندیشمندان دانش مدیریت، از انگیزش به عنوان موتور محرک یا نیروی پیشبرنده انسان یاد کردهاند، چرا که با انگیزش حیات واقعی سازمان تأمین میشود و روح فعالیت در کل بدنه سازمان جاری میشود. از طرفی در دنیای امروز همراه با تغییرات پرشتاب به سمت آینده در حرکت هستیم و سازمانهایی در این دنیا میتوانند به بقای خود ادامه دهند...
که با تکنولوژی روز و شانه به شانه با سایر رقبا حرکت کنند، با توجه به اینکه منابع انسانی بهعنوان مهمترین نیروی محرکه سازمانها مطرح هستند و اتلاف وقت نیروی انسانی برای انجام کارهای روزمره پرسنلی موجب کاهش بازدهی سازمان میشود. لذا بهکارگیری علوم نوین و سیستمهای الکترونیکی میتواند از اتلاف وقت نیروی انسانی کاسته و بازدهی سازمان را افزایش دهد. امروزه فناوری اطلاعات به عنوان یکی از فناوریهای نوین بشری، بخصوص در دوران همهگیری ویروس کووید 19، نه تنها خود دستخوش تغییراتی ژرف شده است بلکه در حال تأثیرگذاری روی تمام جنبههای مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. بالطبع از مهمترین قسمتهایی که فناوری اطلاعات با ورود خود به سازمان در آن تأثیرگذار خواهد بود، منابع انسانی و عملکردهای مدیریت منابع انسانی میباشد. این تغییرات در فناوری اطلاعات بدان معنی است که اطلاعات بیشتری در سازمانها ایجاد شده و گردش آن نیز سریعتر بوده است. بسیاری از فرایندهای دستی قدیمی بهطور کامل مکانیزه شدهاند، این تحولات موجب تغییرات مهمی در ساختار شغلی و تخصصی منابع انسانی شده است. با توجه به مطالب فوق حتی بیان این مطلب که در آینده سازمانها بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات بتوانند به حیات ساختاری خود ادامه دهند تقریباً دور از تصور است. تأثیرات فناوری اطلاعات، ساختار را به گونهای دگرگون میسازد که با شکل امروزی آن متفاوت خواهد بود. ساختار سازمانی مناسب با پیشرفت فناوریها، توان مدیریت را در تحصیل مأموریتها و هدفهای راهبردی افزایش خواهد داد. در سازمانی که فرایند گردش اطلاعات در آن رکن اساسی را ایفا میکند (یا اطلاعات نگر و اطلاعات بر است) بدون شک فناوری اطلاعات و ارتباطات در ساختار آن تأثیر خواهد گذاشت. در این میان، یکی از پیامدهای فناوری اطلاعات، جهانی شدن نیروی کار میباشد. در واقع محیطی که مدیریت منابع انسانی میتواند نیروهای مورد نیاز خود را جذب نماید فراتر از مرزهای جغرافیایی خواهد بود. لذا مدیریت سازمانها در زمینه جذب و بهکارگیری نیروی کار در سطح جهانی (از نظر گزینش، آموزش و اجرای سیاستهای پرداخت پاداش، حقوق و...) با چالشهای بسیاری روبهرو خواهد شد. جهانی شدن نیروی کار و سایر عوامل موجب شدهاند که ماهیت مشاغل و کارها، دستخوش تغییرات شدید قرار گیرد و شرکتها با بهرهگیری از شبکههای ارتباطی و امکاناتی که در آنها وجود دارد سعی میکنند فعالیتهای خود را در نقاطی از دنیا که نرخ دستمزد با آهنگی کندتر رشد میکند، دایر کنند. لذا در این میان توجه هر چه بیشتر به توسعه منابع انسانی در راستای عمل به وظایف سازمانی از سوی تکتک همکارانم در خانواده بزرگ آموزش عالی کشور وظیفهای است که این مجموعه را در جهت پیشبرد مأموریتها و برنامههای کاری وزارت متبوع در مسیر تعالی، متعهدتر و مصممتر میکند.
اینجانب ۲۵ فروردین مصادف با روز منابع انسانی را به همه تلاشگران این عرصه تبریک عرض نموده و امیدوارم با تدبیر و تلاش، افقهای روشنتری را در این حوزه به نظاره بنشینیم.
مغفول ماندن ظرفیت دانشگاه در مقابله با کرونا
محمود نیلی احمدآبادی
رئیس دانشگاه تهران
پیک چهارم کرونا برای جامعه دانشگاهی هم بسیار نگرانکننده است چرا که در این پیک میزان نارضایتی مردم و خستگی آنها برای اجــــرای پروتکلهــای بهداشتی بیشتر از پیکهای گذشته شده است و به نظر میرسد در حال حاضر باید مسئولان از جامعه دانشگاهی و صاحبنظران اجتماعی برای عبور از این بحران کمک بگیرند چرا که آثار بحران کرونا فقط به مسأله سلامت و درمان ختم نمیشود. هرچند معتقدم مسئولان وزارت بهداشت بویژه کادر درمان در این یک سال گذشته تلاش بسیاری کردند و همه باید قدردان آنها باشند اما مسائل اجتماعی دیگری هم بر اثر این بحران ایجاد شده که باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از آن مسائل این است که مسئولان در بحران کرونا از همه ظرفیتهای کشور استفاده نکردند. موضوع مهم در بحران کرونا ارتباط با مردم بوده است که ما بهعنوان مسئول در این زمینه ضعیف عمل کردهایم. در جلساتی که با استادان علوم پزشکی داشتم بارها مطرح کردم که ارتباط با مردم امری تخصصی است و باید در این بحران برای بهبود حال مردم از افراد متخصص در حوزه روانشناسی و کارشناسان اجتماعی هم بهرهمند شویم تا آنها با مردم ارتباط برقرار کنند.
این متخصصان میتوانند مردم را نسبت به تصمیماتی که گرفته میشود مطمئن کنند. کارشناسان اجتماعی میتوانند پشتیبانی مردم را از تصمیمات گرفته شده افزایش دهند. ما وقتی فعالیت صاحبنظران اجتماعی را در بحران سیلاب و همچنین زلزله بررسی کردیم متوجه شدیم این افراد در مواجهه با مردم بسیار موفق عمل کردند. در همین بحران سیل دستگاههای دولتی نمیتوانستند مردم را برای یک تصمیم قانع کنند اما ما بهعنوان مسئولان دانشگاه ورود کردیم و با مردم صحبت کردیم. مردم حرفهای ما را راحتتر قبول میکردند. از آن طرف هم اگر حس میکردیم تصمیمی به نفع مردم نیست به دولت میگفتیم این موضوع را مطرح نکند. در بحران کرونا هم فکر میکنم دانشگاه باید از طرف مردم یک گفتمانی را با ستاد ملی مقابله با کرونا برقرار کند. این را از آن جهت میگویم که گفتمان ثابت و تکراری در بحران برای مردم عادی میشود. ما باید شیوه گفتوگو و فرایند متناسب با شرایط را متفاوت انجام دهیم. اینجاست که کارشناسان اجتماعی باید ورود کنند. بحران کرونا فقط فعالیت پزشکی نمیخواهد. البته که ستون اصلی مبارزه با این بیماری را پزشکان و کادر درمان تشکیل میدهند اما این بیماری تبعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هم دارد. ما باید مردم را قانع کنیم لذا اگر این اتفاق نیفتد مردم توجهی به پروتکلها و سیاستهای ستاد ملی مقابله با کرونا نمیکنند. در اینجا لازم است به گزارش بحران سیلاب اشاره کنم که فقط برای این بحران تدوین نشد بلکه الگویی برای بحرانهایی است که کشور با آن روبهرو میشود. مسئولان هم میتوانند از آن برای مسأله کرونا استفاده کنند. در این گزارش بحران را به قبل از بحران، حین بحران و بعد از بحران تقسیم کردیم و گفتیم برای هر بخش چه روشهایی باید به کار بگیریم. برخی از بحرانها مثل سیلاب اتفاقش دو یا سه روز رخ میدهد و بعد ما وارد بحران میشویم که همان تخریبها است.بعد از آن هم بازسازی را داریم. درباره بیماری کرونا موضوع فرق میکند. ورود به بحران کند است اما دوران بحران طولانی است و بعد از آن هم مسئولان درگیر مسائل اجتماعی، روحی و آسیبهای اقتصادی مردم میشوند. در گزارش نوشتیم که وقتی مسألهای در کشور ایجاد میشود به لحاظ سازماندهی، مدیریت بحران، بسیج امکانات، وظایف دستگاهها و تأمین منابع چگونه باید عمل کرد تا یکصدایی در جامعه باشد و دستگاهها موازی کاری نکنند.آن گزارش میتوانست مورد استفاده قرار گیرد و هنوز هم میشود از آن استفاده کرد. موضوع دیگر شفافیت در واکسیناسیون مردم است. مردم منتظر واکسن هستند و نسبت به تأمین واکسن و شیوه تأمین آن به هیچ عنوان توجیه نشدند. این سؤال مردم است تا کی فقط باید مردم رعایت کنند و وظیفه مسئولان چیست؟ با این حال ما دانشگاهیان میتوانستیم در بحثهای اجتماعی به مسئولان بهداشتی کمک کنیم و رضایت مردم را بهدست آوریم اما از ظرفیت دانشگاه بخوبی استفاده نشد.
رئیس دانشگاه تهران
پیک چهارم کرونا برای جامعه دانشگاهی هم بسیار نگرانکننده است چرا که در این پیک میزان نارضایتی مردم و خستگی آنها برای اجــــرای پروتکلهــای بهداشتی بیشتر از پیکهای گذشته شده است و به نظر میرسد در حال حاضر باید مسئولان از جامعه دانشگاهی و صاحبنظران اجتماعی برای عبور از این بحران کمک بگیرند چرا که آثار بحران کرونا فقط به مسأله سلامت و درمان ختم نمیشود. هرچند معتقدم مسئولان وزارت بهداشت بویژه کادر درمان در این یک سال گذشته تلاش بسیاری کردند و همه باید قدردان آنها باشند اما مسائل اجتماعی دیگری هم بر اثر این بحران ایجاد شده که باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از آن مسائل این است که مسئولان در بحران کرونا از همه ظرفیتهای کشور استفاده نکردند. موضوع مهم در بحران کرونا ارتباط با مردم بوده است که ما بهعنوان مسئول در این زمینه ضعیف عمل کردهایم. در جلساتی که با استادان علوم پزشکی داشتم بارها مطرح کردم که ارتباط با مردم امری تخصصی است و باید در این بحران برای بهبود حال مردم از افراد متخصص در حوزه روانشناسی و کارشناسان اجتماعی هم بهرهمند شویم تا آنها با مردم ارتباط برقرار کنند.
این متخصصان میتوانند مردم را نسبت به تصمیماتی که گرفته میشود مطمئن کنند. کارشناسان اجتماعی میتوانند پشتیبانی مردم را از تصمیمات گرفته شده افزایش دهند. ما وقتی فعالیت صاحبنظران اجتماعی را در بحران سیلاب و همچنین زلزله بررسی کردیم متوجه شدیم این افراد در مواجهه با مردم بسیار موفق عمل کردند. در همین بحران سیل دستگاههای دولتی نمیتوانستند مردم را برای یک تصمیم قانع کنند اما ما بهعنوان مسئولان دانشگاه ورود کردیم و با مردم صحبت کردیم. مردم حرفهای ما را راحتتر قبول میکردند. از آن طرف هم اگر حس میکردیم تصمیمی به نفع مردم نیست به دولت میگفتیم این موضوع را مطرح نکند. در بحران کرونا هم فکر میکنم دانشگاه باید از طرف مردم یک گفتمانی را با ستاد ملی مقابله با کرونا برقرار کند. این را از آن جهت میگویم که گفتمان ثابت و تکراری در بحران برای مردم عادی میشود. ما باید شیوه گفتوگو و فرایند متناسب با شرایط را متفاوت انجام دهیم. اینجاست که کارشناسان اجتماعی باید ورود کنند. بحران کرونا فقط فعالیت پزشکی نمیخواهد. البته که ستون اصلی مبارزه با این بیماری را پزشکان و کادر درمان تشکیل میدهند اما این بیماری تبعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هم دارد. ما باید مردم را قانع کنیم لذا اگر این اتفاق نیفتد مردم توجهی به پروتکلها و سیاستهای ستاد ملی مقابله با کرونا نمیکنند. در اینجا لازم است به گزارش بحران سیلاب اشاره کنم که فقط برای این بحران تدوین نشد بلکه الگویی برای بحرانهایی است که کشور با آن روبهرو میشود. مسئولان هم میتوانند از آن برای مسأله کرونا استفاده کنند. در این گزارش بحران را به قبل از بحران، حین بحران و بعد از بحران تقسیم کردیم و گفتیم برای هر بخش چه روشهایی باید به کار بگیریم. برخی از بحرانها مثل سیلاب اتفاقش دو یا سه روز رخ میدهد و بعد ما وارد بحران میشویم که همان تخریبها است.بعد از آن هم بازسازی را داریم. درباره بیماری کرونا موضوع فرق میکند. ورود به بحران کند است اما دوران بحران طولانی است و بعد از آن هم مسئولان درگیر مسائل اجتماعی، روحی و آسیبهای اقتصادی مردم میشوند. در گزارش نوشتیم که وقتی مسألهای در کشور ایجاد میشود به لحاظ سازماندهی، مدیریت بحران، بسیج امکانات، وظایف دستگاهها و تأمین منابع چگونه باید عمل کرد تا یکصدایی در جامعه باشد و دستگاهها موازی کاری نکنند.آن گزارش میتوانست مورد استفاده قرار گیرد و هنوز هم میشود از آن استفاده کرد. موضوع دیگر شفافیت در واکسیناسیون مردم است. مردم منتظر واکسن هستند و نسبت به تأمین واکسن و شیوه تأمین آن به هیچ عنوان توجیه نشدند. این سؤال مردم است تا کی فقط باید مردم رعایت کنند و وظیفه مسئولان چیست؟ با این حال ما دانشگاهیان میتوانستیم در بحثهای اجتماعی به مسئولان بهداشتی کمک کنیم و رضایت مردم را بهدست آوریم اما از ظرفیت دانشگاه بخوبی استفاده نشد.
وزیر نیرو در گفت وگو با «ایران » تأکید کرد
مدیریت منابع آبی کار یک وزارتخانه تنها نیست
سینا قنبرپور/ آیا آب و انرژی میتوانند محور ایجاد یک اجماع ملی و گفتوگوی بین بخشی باشند؟ پاسخ رضا اردکانیان، وزیر نیرو به این پرسش مثبت اما با چند پیششرط است. رضا اردکانیان پیش از این بارها در صحبتهایش به ضرورت تفکر میانبخشی اشاره کرده و به ساختار بخشینگر حاکم بر ساز و کارهای دولتی انتقاد کرده است. او در حالی آخرین ماههای تصدی خود را بر وزارت نیرو میگذراند که تلاش کرده تا این بخشینگری را اقلاً در وزارت نیرو سامان بدهد، با این حال او معتقد است که هنوز کارهای نکرده بسیاری در حوزه نیروی انسانی باقی مانده است و در این گفتوگو وزیر نیروی دولت بعد را دعوت میکند تا شایستهگزینی را پیشه قرار دهد و بیش از پیش در انتخاب نیروهای انسانی دقت و ابتکار عمل به خرج بدهد. رضا اردکانیان در این گفتوگو نگاهی دارد به گفتوگوی بین بخشی در عرصههای آب و انرژی، به زعم او، مدیریت منابع آب کشور کار هیچ تک وزارتخانهای نیست، امنیت غذایی کار هیچ تک وزارتخانهای نیست، مدیریت مصرف انرژی کار هیچ تک وزارتخانهای نیست و این واقعیتها هم لزوماً به معنای تجمیع وزارتخانهها نیست. وزیر نیرو معتقد است که دولت بعد، باید بداند که دولت، جمع جبری تعدادی وزارتخانه در کنار هم نیست، بلکه دولت به تعداد عرصهها و طرحها و پروژههای بین دستگاهی یا بین بخشیاش تعریف میشود و هویت پیدا میکند. اردکانیان میگوید: «اگر عرصه مدیریت آب به درستی و آنگونه که واقعیت دارد به رسمیت شناخته بشود، مرزهای این عرصه محدود و منحصر به سازمان دولت نخواهد بود و بخشهای مختلفی در جامعه را در داخل این مرزها خواهیم دید که دولت هم یک بخش از آن هست و به نوعی آن دستگاه و سازمان دولتی نقش دبیرخانهای و هماهنگ کنندهای را عهدهدار خواهند شد.»این گفت وگو در کتاب بررسی صنعت آب و برق روزنامه ایران منتشر شده است .
یکی از اقداماتی که شما در طول مدیریتتان در وزارت نیرو اعمال کردید مدیریت وقت بود. به این موضوع هم حساسیت داشتید. تأکید میکردید که جلسهها محدود باشد و نفرات شرکتکننده در جلسهها هم محدود باشد. این دغدغه و تأکید شما از کجا ریشه میگیرد؟
دغدغه اصلی من مدیریت وقت است و با وجود همه منابع مورد نیاز برای پیشرفت و توسعه کشور از جمله منابع مالی، تجهیزاتی، نیروهای شایسته و هر چیز دیگری که مورد نیاز است، نیازمند وقت و فرصت برای فکر کردن، برنامهریزی طراحی، اجرا و بهرهبرداری هستیم. وقت یک منبع تجدیدناپذیر است. مانند خورشید و آفتاب و باد نیست. خداوند در قرآن قسم یاد میکند و با تأکید میفرماید:«مگر کسانی که اعمال صالح انجام دهند و صبوری و راه حق پیشه کنند، بقیه در حال زیان هستند.» زیان زمانی مشخص میشود که چیزی را از دست داده باشیم و ارزش واقعی آن بعداً برای ما مشخص شود و عمر و وقت اینگونه است.
برایم مهم است تا ببینم آیا به آن میزانی که وقت را مصرف کردم و به آن میزانی که اختیار و اجازه داشتم در چگونگی مصرف وقت دیگران تصمیم بگیرم، حاصل آن رضایت نسبی به همراه دارد یا با احساس خسران و زیان همراه است؟ باید به آینده هم توجه کرد و مردم باید از گردش امور و تغییر و جابهجایی دولتها و افراد نفع ببرند به این معنی که کارهای درست ادامه یابد و کارهای غلط متوقف شود. همواره باید گذشته را شفاف به آینده و آیندگان منتقل کرد و آینده ما باید پای خود را بر شانههای امروز بگذارد. تا از نادیده گرفتن هزاران نفر - سال فرصت مصرف شده ، مردم زیان ببییند.
اگر بخواهید دستاوردهای وزارت نیرو در دورهای که سکاندار آن بودید را مرور کنید آن را چگونه دستهبندی میکنید و چه گزارشی میدهید؟
در بخش آب، تهیه و تصویب برنامه سازگاری با کم آبی برای همه استانهای کشور مهمترین دستاورد در این حوزه است. در اسفند ماه ۹۶ این تصمیم در قالب مصوبه هیأت دولت ابلاغ و در اسفندماه ۹۹ اعلام میکنیم با مشارکت همه دستگاهها در قالب کارگروه ملی سازگاری با کم آبی این اسناد تهیه و به تصویب رسیده و آماده اجراست. بیشترین دستاورد این اسناد ترویج تفکر بین بخشی بودن مدیریت آب است. فرایند تهیه و تصویب این اسناد حتی قبل از اجرای تصمیمات، خود یک دستاورد است و در پی آن دستگاههای مرتبط با آب در دولت و بویژه بخش آب وزارت نیرو در ستاد و شرکتها و در همه استانها این مسأله را که مدیریت آب یک مقوله چند انضباطی و بین بخشی است به رسمیت شناختند.
دستاورد دوم حوزه آب در وزارت نیرو تهیه، تصویب و شروع به اجرای ساختار جدید مدیریت آب کشور است که در پی آن معاونت آب و آبفای وزارت نیرو و همه دفاتر در ستاد با شرکت مدیریت منابع آب ایران یکی شدند و از این طریق اختیارات وسیعی از ستاد وزارت نیرو به شرکت منابع آب منتقل شد و به همین نسبت اختیارات وسیعی به شرکتهای استانی آب منتقل شد و گام بلندی در جهت تمرکززدایی برداشته شد.
در ساختار جدید آب اساس کار بر مدیریت حوضههای آبریز است و امیدوارم این تکلیف قانونی که از اوایل دهه هشتاد برای وزارت نیرو تعریف و تعیین شده بود از این به بعد به شکل مؤثری عملیاتی شود و حوضههای آبریز به اندازهای پررنگ شود که مدیریت این حوزهها نقش اصلی را در مقایسه با تقسیمات کشوری در برنامهریزی منابع آب داشته باشند.
دستاورد سوم در بخش آب به یکپارچهسازی شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی است. با این اقدام و با تجمیع منابع انسانی، تجهیزاتی، سازمانی و مالی، چابکی بیشتری در خدمترسانی بویژه برای روستاها ایجاد شد و امروز بدون صرف یک ریال هزینه، تعداد مراکز خدماترسانی به روستاییان که در گذشته تنها در شهرستانها وجود داشت سه برابر شده است و در تمامی شهرهای کشور این مراکز که تنها به شهرها خدماترسانی میکردند، امروز به روستاها نیز ارائه خدمت میکنند و بدین ترتیب طرحهای آبرسانی روستایی سرعت بیشتری پیدا کرده است.
دستاورد چهارم در بخش آب تدوین لایحه قانون جدید آب است که با مشارکتجویی از سمت وزارت نیرو و مشارکتپذیری خوب ذینفعان در حال ویرایش نهایی جهت ارائه به دولت است. در ابتدای سال جدید، پس از حدود ۴۰ سال از قانون قبلی، قانون جدید را با بهرهبرداری از آموختههای این ۴ دهه و نگاه به موضوعات جدیدی مانند تغییر اقلیم و ضرورتهای پررنگی همچون حفاظت از منابع آب و رعایت ملاحظات زیست محیطی به دولت دوازدهم تقدیم و بررسی در دولت و تقدیم لایحه به مجلس شورای اسلامی انجام خواهد شد.
پنجمین دستاورد مهم در بخش آب، تأسیس مرکز مطالعات آبهای مرزی و منابع است. با توجه به گستردگی این عرصه در کشور این مرکز برای توسعه ظرفیتسازی نیروی انسانی و تقویت کار بین بخشی و بین دستگاهی در حوضههای آبریزِ مشترک تأثیرگذار خواهد بود.
دستاورد ششم یک اقدام مؤثر در توسعه گردشگری است و صفحه جدیدی در استفاده از امکانات ایجاد شده در تعداد قابل توجهی از سدهای کشور تحت عنوان گردشگری آبی ایجاد شد که تاکنون بهدلیل دغدغههای کنترل کمی و کیفی آب ورود به این مجموعهها و بهرهبرداری برنامهریزی شده از آنها ممنوع بود و در این دوره با همکاری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با رعایت همه ملاحظات زیست محیطی و کنترل کیفی امکان سرمایهگذاری بخش خصوصی را برای توسعه گردشگری آبی در کشور فراهم کردیم تا هم اوقات فراغت مردم در کنار دریاچههای ایجاد شده فراهم شود و نیز اشتغال زایی مناسبی را ایجاد کند.
دستاورد هفتم در بخش آب موضوع تقویت مدیریت مصرف است که با طرح «آب امید» که ناظر بر کاهش مصرف آب در بخش خانگی و تشویق کم مصرفها به ادامه مصرف کم و صفر کردن پرداخت آب بها برای این گروه است شروع شده است.
برای ساخت و سازهای حوزه آب چه اقداماتی انجام شد و به چه کارنامهای دست یافتید؟
این دولت در ساخت و سازهای آبی نیز دستاوردهای قابل توجهی داشته است؛ تا پایان این دولت ۵۷ سد مخزنی از اعتبارات ملی و ۵۶ تصفیه خانه بزرگ آب و ۱۰۱ تصفیه خانه فاضلاب که موجب بهرهمندی ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار هموطن روستایی از آب سالم و پایدار شده است در شبکه خدماترسانی قرار گرفتهاند. در این دولت به طور متوسط هر ۵۰ روز یک سد مخزنی، هر دوماه یک تصفیه خانه آب، هر یک ماه یک تصفیه خانه فاضلاب و هر هفته ۳۳ روستای بهرهمند از آب سالم و پایدار در مدار بهرهبرداری قرار گرفتند. البته باید اضافه کرد مدیریت سالهای حدی «سالهای خیلی خشک» و «سالهای خیلی پرآب و تر» از تجربههای منحصر به فرد این دوره بود. سال آبی ۹۶، ۹۷ خشکسالترین سالها در ۵ دهه اخیر بود و در اواخر سال ۹۷ و اوایل سال ۹۸ نیز بهعنوان یکی از ترسال ترینها در ۵ دهه اخیر ثبت شد که مدیریت این دو واقعه حدی، تجربه منحصر به فردی برای مدیریت کشور رقم زد که از جمله عواید آن گزارش هیأت ویژه ملی سیلابها بود که با درخواست وزیر نیرو و موافقت رئیسجمهوری این هیأت تشکیل شد.
این گزارش 7 هزار صفحهای منجر به 14 دستور رئیسجمهوری به دستگاههای اجرایی شد که در حال پیگیریاند و بیشترین عایدی آن به رسمیت شناختن عرصه مدیریت سیلاب در کشور بهعنوان یک عرصه بین بخشی و چند انضباطه بود که این دستاورد قطعاً در شرایط تغییر اقلیم بسیار به کار کشور خواهد آمد.
چه اقداماتی در حوزه انرژی برق انجام دادید؟
بخش دوم دستاوردهای ما علاوه بر ساخت و سازها که منجر به ایجاد ظرفیت بیش از 20هزار مگاوات برق نیروگاهی در کشور بود، در عرصه مدیریت مصرف نیز کارهای مؤثری انجام شد که سه مورد آن یکی تقلیل و تثبیت رشد اوج بار سالانه از 5 درصد به یک درصد، دومی تک رقمی شدن تلفات انرژی در شبکه توزیع و سومی طرح برق امید برای کاهش مصرف خانگی از طریق تخفیف صدرصدی برق برای کم مصرفها بود.
دستاورد دیگر؛ تقویت و توسعه بورس انرژی، توسعه تبادلات انرژی با کشورهای همسایه از جمله سنکرونسازی برق ایران و عراق و عملیاتی کردن استفاده از وام دولتی فدراسیون روسیه برای احداث یک نیروگاه 1400مگاواتی در ایران.
بخش سوم دستاوردها در عرصه عمومی وزارت نیرو است که هر دو بخش آب و برق از آن بهرهمند میشود. دستاورد اول؛ تدوین و به کارگیری فرایند فراخوان عمومی در انتخاب مدیران ارشد و میانی صنعت آب و برق است که از سطح معاون وزیر نیرو تا مدیران کل، مدیران عامل در استانها و مدیران در شهرستانها را در برمیگیرد وامروزه حدود 200 مدیر صنعت آب و برق از این طریق انتخاب و منصوب به کار شدند که اثر مهمی در شایستهگزینی و به کارگیری نیروی انسانی ارزنده بهعنوان اصلیترین سرمایه کشور دارد.
دستاورد دوم؛حرکت تعریف شده در جهت جوانگرایی و همچنین استفاده از امکان بازنشسته نمودن تعداد قابل ملاحظهای از مدیران وزارت نیرو با اختیار دستگاه اجرایی است که تاکنون در این دولت در بخش دولتی 3200نفر و در بخش غیر دولتی وزارت نیرو 3هزار نفر بازنشسته شدهاند و این مسیر براساس دستورالعملهای ابلاغی ادامه خواهد یافت.
دستاورد سوم؛تأسیس مرکز امور اجتماعی آب و انرژی است که فصل نوینی در شناسایی عرصه علوم اجتماعی برای توجه جدیتر به مقوله مصرف و تقاضا خواهد بود.
دستاورد چهارم؛ شناسایی توانمندی وزارت نیرو و واگذاری مسئولیت بیشتر به این وزارتخانه در توسعه روابط اقتصادی با همسایگان بود که در دولت دوازدهم منجر به پیشنهاد وزارت امور خارجه و تصویب هیأت وزیران برای واگذاری مسئولیت کمیسیونهای مشترک اقتصادی با عراق، روسیه، افغانستان و قطر علاوه بر کشورهای قبلی بود.
دستاورد پنجم در عرصه عمومی؛ انجام وظیفه وزیر نیرو با دستور ریاست جمهوری برای تسریع فرایند الحاق جمهوری اسلامی ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا بود که مرحله الحاق موقت به تصویب دولت و مجلس رسید و عملیاتی شد که در طول یکسال منجر به افزایش قابل ملاحظه صادرات غیر نفتی کشورهای عضو این اتحادیه شد و مراحل دائمی آن در حال انجام است.
دستاورد ششم؛ توسعه دولت الکترونیک در این دوره بود که از طریق روشهای مختلفی از جمله حذف قبوض کاغذی، کاهش مراجعات حضوری مردم و هوشمندسازی سیستمهای خدمترسان آب و برق انجام گرفت.
دستاورد هفتم؛طراحی و اجرای پویش هر هفته الف ب ایران در نیمه دوم سال 98 و نیز سال 99 است که بویژه در شرایط جنگ اقتصادی نه تنها موجب عدم هرگونه اختلال در خدمترسانی به مردم در عرصه آب و برق شد بلکه ابراز توانمندی کشور برای برنامهریزی و اجرای به هنگام طرحها در یک مجموعه وسیع دولتی و خصوصی بود و تأثیرگذاری قابل ملاحظهای در ایجاد امید وآرامش در جامعه داشت.
دستاورد عمومی هشتم؛ به کارگیری مجموعهای از روشها در گردش کار وزارتخانه و شرکتها در ارتباط با سایر مجموعهها بود که تحت عنوان سالمسازی ارتباطات سازمانی، بین دستگاهی و بین قوایی انجام گرفت که امروزه به نسبت گذشته مرز شفافتری در صنعت آب و برق بین واژه تعامل و داد و ستد رشوه وجود دارد.
در عرصه به کارگیری نیروهای شایسته؛ بانوان زیادی نیز در صنعت آب و برق در مصادر مدیریتی قرار گرفتند؛ به طور خلاصه در بخش مدیریتهای ارشد، میانی و پایه از هزار و 74 نفر از ابتدای دولت یازدهم به هزار و634 نفر رسیدیم که از این گروه در هیأت مدیره شرکتهای زیرمجموعه وزارت نیرو در ابتدای دولت یازدهم دو نفر، درابتدای دولت دوازدهم چهار نفر و امروز 46 نفر شامل اولین بانوی شایسته در مدیریت عاملیک شرکت استانی شدند. نتیجه این عملکرد طبیعتاً با رضایت نسبی مردم مواجه بوده که نمود آن در ابراز رضایت و قدردانی مقامات عالیه و ارشد کشور ظهور و بروز پیدا کرده است. به طور خلاصه ابراز رضایت مکتوب رهبر معظم انقلاب در شش مورد، تقدیر مکتوب ریاست محترم جمهوری در 35 مورد، تقدیر مکتوب رؤسای محترم مجالس دهم و یازدهم در پنج مورد و سایر مقامات و مسئولان کشور در 75 مورد، انتخاب وزارت نیرو بهعنوان دستگاه برگزیده درجشنواره شهید رجایی در سه سال پیاپی 97، 98 و 99 قابل بیان است.
با توجه به دستاوردها و آنچه تاکنون به اجرا درآمده است دولت و وزیر بعدی چه موانعی پیش رو دارد و چه کارهایی را باید اولویت دهد؟
اما در ارتباط با آینده، با توجه به اینکه اصلیترین ارزیابی عملکردها در ارتباط با استمرار کارهای مفید در آینده صورت خواهد گرفت، من درخواست و تأکیدم به همکاران دولت آتی در عرصه آب و برق استمرار توجه جدی به موضوع منابع انسانی و شایستهگزینی است، چرا که این مسأله بهعنوان زیرمجموعه تمام تحولات بعدی به شمار میرود. علاوه بر این، دوری از موقعیتهای مواجهشدن با تضاد منافع یکی از ضرورتهاست و این عرصه نیاز به آموزش وسیع در صنعت آب و برق دارد و یکی از بخشهایی است که به زعم من کارهای باقیمانده فراوانی در آن داریم. تقویت تسلط مدیریتی در سلسله مراتب سازمانی و کاهش مداخلهپذیری توسط همکاران وزارت نیرو در شرکتهای مختلف ضرورتی است که طبیعتاً منجر به کاهش مداخلات غیرسازنده در عرصههای مدیریتی در این صنعت تخصصی از بیرون آن خواهد شد. به طور خلاصه اخلاقمداری، حفظ حرمت قانون در تمام ابعاد و برای تمام افراد، شایستهگزینی، تمرکززدایی و بینبخشیگرایی پنج رکن اصلاح امور توسعه پایدار و تابآورنمودن صنعت آب و برق و تا حدود زیادی سایر عرصههای فعالیت در سازمان دولت است.
تاکنون وزارت نیرو یک وزارتخانه خدماتی و عمرانی محسوب شده است و هیچگاه در عرصه سیاسی نقشآفرین نبود و از آن وزارتخانه نیز چنین انتظاری نمیرفت. با وجود این به نظر میرسد که این وزارتخانه حداقل این ظرفیت را دارد که بتواند درمورد مسأله آب و انرژی نقش آفرینی سیاسی داشته باشد. قبلاً از زبان دکتر خانیکی شنیده بودیم که میتوان حول محور آب یک گفتوگو و یک وفاق ملی داشته باشیم. چقدر این وزارتخانه میتواند در آینده درباره تمرین گفتوگو بین افراد مختلف و وفاق ملی در حوزه آب نقشآفرینی داشته باشد؟
قطعاً همینگونه است که شما میفرمایید و این امر بهدلیل طبیعت موضوع مدیریت آب می باشد. من جایی مصاحبه کردم و از میان صحبتهای من تیتر «من برای آب وزیر پارهوقت هستم» انتخاب شد. اگر عرصه مدیریت آب بدرستی و آن گونه که واقعیت دارد به رسمیت شناخته شود، مرزهای این عرصه محدود و منحصر به سازمان دولت نخواهد بود و بخشهای مختلفی در جامعه را در داخل این مرزها خواهیم دید که دولت هم یک بخش از آن است و به نوعی آن دستگاه و سازمان دولتی نقش دبیرخانهای و هماهنگکنندهای را عهدهدار خواهند شد. این یک کار واجب است و مقدمه این واجب این است که در داخل خود سازمان دولت صدای رساتری برای موضوع آب و حفاظت محیط زیست و مدیریت منابع طبیعی شنیده شود. تفسیر این مطلب یک اصلاح ساختاری است که در سازمان دولت دستگاه مستقلی به این عرصه بپردازد و این دستگاهها برای سایر بخشهای مرتبط با آب در دولت و در بیرون دولت در یک جایگاه دبیرخانهای و هماهنگکنندهای قرار بگیرد. ما گامهای اولیه این کار را با تشکیل هستههای مشارکتجویی و مشارکتپذیری بین سازمانهای دولتی در امر سازگاری با کمآبی، مدیریت حوضههای آبریز و نظایر آن برداشتهایم و گامهای بعدی را انشاءالله باید در مهلتهای پیشرو برداشت.
فکر میکنید که رئیسجمهوری بعد باید در میان حلقههایی که برای کابینه خود انتخاب میکند یک هماهنگی میانبخشی با محور مصرف آب و انرژی ببیند و این هماهنگی از سوی ریاست جمهوری هم لحاظ شود و صرفاً به انتظار خود وزارتخانه نماند؟
قطعاً همینطور است اما پیش از آن برنامهای که منجر به تشکیل ساختار یا اصلاح ساختارهای موجود میشود، نباید یک برنامه بخشبخش باشد، بلکه باید یک برنامه عرصه به عرصه باشد. یعنی این تشخیص باید در قوه مجریه فراهم باشد که مدیریت منابع آب کشور کار هیچ تک وزارتخانهای نیست، امنیت غذایی کار هیچ تک وزارتخانهای نیست، مدیریت مصرف انرژی کار هیچ تک وزارتخانهای نیست و این واقعیتها هم لزوماً به معنای تجمیع وزارتخانهها نیست، علاوه بر آن باید بدانیم که دولت جمع جبری تعدادی وزارتخانه در کنار همدیگر نیست و قبول داشته باشیم که دولت به تعداد عرصهها و طرحها و پروژههای بین دستگاهی یا بین بخشیاش است که تعریف میشود و هویت پیدا میکند. اگر چنین تشخیصی منجر به تدوین برنامهها بشود، آن برنامهها برای عملیاتی شدن منجر به اصلاح ساختارها خواهند شد. ما در یک آسیبشناسی فرادولتی به معنای دولت حاضر و دولت قبل و دولتهای قبل و حتی فرارژیمی به معنای نظام جمهوری اسلامی متوجه خواهیم شد که بسیاری از گرهها و ناکارآمدیها ریشه در ساختارهای شدیداً متمرکز و شدیداً بخشینگر دارند. این تشخیص به معنای نفی نقش منابع انسانی و مدیران نیست، اما به این معنا هست که اگر سازوکارها و ساختارها اصلاح نشوند، به مثابه ظروف نامناسبی خواهند بود که شایستهترین نیروها و مدیران نیز نهایتاً و به میزان زیادی در این ساختارها مظروفی هستند که پس از مدتی شکل ظرف را به خود خواهند گرفت و این دور باطل دانستن تمام اشکالات از این مظروفها و ندیدن نقش ظروف ادامه مییابد و فرصت کم باقیمانده به پایان میرسد.
یکی از اقداماتی که شما در طول مدیریتتان در وزارت نیرو اعمال کردید مدیریت وقت بود. به این موضوع هم حساسیت داشتید. تأکید میکردید که جلسهها محدود باشد و نفرات شرکتکننده در جلسهها هم محدود باشد. این دغدغه و تأکید شما از کجا ریشه میگیرد؟
دغدغه اصلی من مدیریت وقت است و با وجود همه منابع مورد نیاز برای پیشرفت و توسعه کشور از جمله منابع مالی، تجهیزاتی، نیروهای شایسته و هر چیز دیگری که مورد نیاز است، نیازمند وقت و فرصت برای فکر کردن، برنامهریزی طراحی، اجرا و بهرهبرداری هستیم. وقت یک منبع تجدیدناپذیر است. مانند خورشید و آفتاب و باد نیست. خداوند در قرآن قسم یاد میکند و با تأکید میفرماید:«مگر کسانی که اعمال صالح انجام دهند و صبوری و راه حق پیشه کنند، بقیه در حال زیان هستند.» زیان زمانی مشخص میشود که چیزی را از دست داده باشیم و ارزش واقعی آن بعداً برای ما مشخص شود و عمر و وقت اینگونه است.
برایم مهم است تا ببینم آیا به آن میزانی که وقت را مصرف کردم و به آن میزانی که اختیار و اجازه داشتم در چگونگی مصرف وقت دیگران تصمیم بگیرم، حاصل آن رضایت نسبی به همراه دارد یا با احساس خسران و زیان همراه است؟ باید به آینده هم توجه کرد و مردم باید از گردش امور و تغییر و جابهجایی دولتها و افراد نفع ببرند به این معنی که کارهای درست ادامه یابد و کارهای غلط متوقف شود. همواره باید گذشته را شفاف به آینده و آیندگان منتقل کرد و آینده ما باید پای خود را بر شانههای امروز بگذارد. تا از نادیده گرفتن هزاران نفر - سال فرصت مصرف شده ، مردم زیان ببییند.
اگر بخواهید دستاوردهای وزارت نیرو در دورهای که سکاندار آن بودید را مرور کنید آن را چگونه دستهبندی میکنید و چه گزارشی میدهید؟
در بخش آب، تهیه و تصویب برنامه سازگاری با کم آبی برای همه استانهای کشور مهمترین دستاورد در این حوزه است. در اسفند ماه ۹۶ این تصمیم در قالب مصوبه هیأت دولت ابلاغ و در اسفندماه ۹۹ اعلام میکنیم با مشارکت همه دستگاهها در قالب کارگروه ملی سازگاری با کم آبی این اسناد تهیه و به تصویب رسیده و آماده اجراست. بیشترین دستاورد این اسناد ترویج تفکر بین بخشی بودن مدیریت آب است. فرایند تهیه و تصویب این اسناد حتی قبل از اجرای تصمیمات، خود یک دستاورد است و در پی آن دستگاههای مرتبط با آب در دولت و بویژه بخش آب وزارت نیرو در ستاد و شرکتها و در همه استانها این مسأله را که مدیریت آب یک مقوله چند انضباطی و بین بخشی است به رسمیت شناختند.
دستاورد دوم حوزه آب در وزارت نیرو تهیه، تصویب و شروع به اجرای ساختار جدید مدیریت آب کشور است که در پی آن معاونت آب و آبفای وزارت نیرو و همه دفاتر در ستاد با شرکت مدیریت منابع آب ایران یکی شدند و از این طریق اختیارات وسیعی از ستاد وزارت نیرو به شرکت منابع آب منتقل شد و به همین نسبت اختیارات وسیعی به شرکتهای استانی آب منتقل شد و گام بلندی در جهت تمرکززدایی برداشته شد.
در ساختار جدید آب اساس کار بر مدیریت حوضههای آبریز است و امیدوارم این تکلیف قانونی که از اوایل دهه هشتاد برای وزارت نیرو تعریف و تعیین شده بود از این به بعد به شکل مؤثری عملیاتی شود و حوضههای آبریز به اندازهای پررنگ شود که مدیریت این حوزهها نقش اصلی را در مقایسه با تقسیمات کشوری در برنامهریزی منابع آب داشته باشند.
دستاورد سوم در بخش آب به یکپارچهسازی شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی است. با این اقدام و با تجمیع منابع انسانی، تجهیزاتی، سازمانی و مالی، چابکی بیشتری در خدمترسانی بویژه برای روستاها ایجاد شد و امروز بدون صرف یک ریال هزینه، تعداد مراکز خدماترسانی به روستاییان که در گذشته تنها در شهرستانها وجود داشت سه برابر شده است و در تمامی شهرهای کشور این مراکز که تنها به شهرها خدماترسانی میکردند، امروز به روستاها نیز ارائه خدمت میکنند و بدین ترتیب طرحهای آبرسانی روستایی سرعت بیشتری پیدا کرده است.
دستاورد چهارم در بخش آب تدوین لایحه قانون جدید آب است که با مشارکتجویی از سمت وزارت نیرو و مشارکتپذیری خوب ذینفعان در حال ویرایش نهایی جهت ارائه به دولت است. در ابتدای سال جدید، پس از حدود ۴۰ سال از قانون قبلی، قانون جدید را با بهرهبرداری از آموختههای این ۴ دهه و نگاه به موضوعات جدیدی مانند تغییر اقلیم و ضرورتهای پررنگی همچون حفاظت از منابع آب و رعایت ملاحظات زیست محیطی به دولت دوازدهم تقدیم و بررسی در دولت و تقدیم لایحه به مجلس شورای اسلامی انجام خواهد شد.
پنجمین دستاورد مهم در بخش آب، تأسیس مرکز مطالعات آبهای مرزی و منابع است. با توجه به گستردگی این عرصه در کشور این مرکز برای توسعه ظرفیتسازی نیروی انسانی و تقویت کار بین بخشی و بین دستگاهی در حوضههای آبریزِ مشترک تأثیرگذار خواهد بود.
دستاورد ششم یک اقدام مؤثر در توسعه گردشگری است و صفحه جدیدی در استفاده از امکانات ایجاد شده در تعداد قابل توجهی از سدهای کشور تحت عنوان گردشگری آبی ایجاد شد که تاکنون بهدلیل دغدغههای کنترل کمی و کیفی آب ورود به این مجموعهها و بهرهبرداری برنامهریزی شده از آنها ممنوع بود و در این دوره با همکاری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با رعایت همه ملاحظات زیست محیطی و کنترل کیفی امکان سرمایهگذاری بخش خصوصی را برای توسعه گردشگری آبی در کشور فراهم کردیم تا هم اوقات فراغت مردم در کنار دریاچههای ایجاد شده فراهم شود و نیز اشتغال زایی مناسبی را ایجاد کند.
دستاورد هفتم در بخش آب موضوع تقویت مدیریت مصرف است که با طرح «آب امید» که ناظر بر کاهش مصرف آب در بخش خانگی و تشویق کم مصرفها به ادامه مصرف کم و صفر کردن پرداخت آب بها برای این گروه است شروع شده است.
برای ساخت و سازهای حوزه آب چه اقداماتی انجام شد و به چه کارنامهای دست یافتید؟
این دولت در ساخت و سازهای آبی نیز دستاوردهای قابل توجهی داشته است؛ تا پایان این دولت ۵۷ سد مخزنی از اعتبارات ملی و ۵۶ تصفیه خانه بزرگ آب و ۱۰۱ تصفیه خانه فاضلاب که موجب بهرهمندی ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار هموطن روستایی از آب سالم و پایدار شده است در شبکه خدماترسانی قرار گرفتهاند. در این دولت به طور متوسط هر ۵۰ روز یک سد مخزنی، هر دوماه یک تصفیه خانه آب، هر یک ماه یک تصفیه خانه فاضلاب و هر هفته ۳۳ روستای بهرهمند از آب سالم و پایدار در مدار بهرهبرداری قرار گرفتند. البته باید اضافه کرد مدیریت سالهای حدی «سالهای خیلی خشک» و «سالهای خیلی پرآب و تر» از تجربههای منحصر به فرد این دوره بود. سال آبی ۹۶، ۹۷ خشکسالترین سالها در ۵ دهه اخیر بود و در اواخر سال ۹۷ و اوایل سال ۹۸ نیز بهعنوان یکی از ترسال ترینها در ۵ دهه اخیر ثبت شد که مدیریت این دو واقعه حدی، تجربه منحصر به فردی برای مدیریت کشور رقم زد که از جمله عواید آن گزارش هیأت ویژه ملی سیلابها بود که با درخواست وزیر نیرو و موافقت رئیسجمهوری این هیأت تشکیل شد.
این گزارش 7 هزار صفحهای منجر به 14 دستور رئیسجمهوری به دستگاههای اجرایی شد که در حال پیگیریاند و بیشترین عایدی آن به رسمیت شناختن عرصه مدیریت سیلاب در کشور بهعنوان یک عرصه بین بخشی و چند انضباطه بود که این دستاورد قطعاً در شرایط تغییر اقلیم بسیار به کار کشور خواهد آمد.
چه اقداماتی در حوزه انرژی برق انجام دادید؟
بخش دوم دستاوردهای ما علاوه بر ساخت و سازها که منجر به ایجاد ظرفیت بیش از 20هزار مگاوات برق نیروگاهی در کشور بود، در عرصه مدیریت مصرف نیز کارهای مؤثری انجام شد که سه مورد آن یکی تقلیل و تثبیت رشد اوج بار سالانه از 5 درصد به یک درصد، دومی تک رقمی شدن تلفات انرژی در شبکه توزیع و سومی طرح برق امید برای کاهش مصرف خانگی از طریق تخفیف صدرصدی برق برای کم مصرفها بود.
دستاورد دیگر؛ تقویت و توسعه بورس انرژی، توسعه تبادلات انرژی با کشورهای همسایه از جمله سنکرونسازی برق ایران و عراق و عملیاتی کردن استفاده از وام دولتی فدراسیون روسیه برای احداث یک نیروگاه 1400مگاواتی در ایران.
بخش سوم دستاوردها در عرصه عمومی وزارت نیرو است که هر دو بخش آب و برق از آن بهرهمند میشود. دستاورد اول؛ تدوین و به کارگیری فرایند فراخوان عمومی در انتخاب مدیران ارشد و میانی صنعت آب و برق است که از سطح معاون وزیر نیرو تا مدیران کل، مدیران عامل در استانها و مدیران در شهرستانها را در برمیگیرد وامروزه حدود 200 مدیر صنعت آب و برق از این طریق انتخاب و منصوب به کار شدند که اثر مهمی در شایستهگزینی و به کارگیری نیروی انسانی ارزنده بهعنوان اصلیترین سرمایه کشور دارد.
دستاورد دوم؛حرکت تعریف شده در جهت جوانگرایی و همچنین استفاده از امکان بازنشسته نمودن تعداد قابل ملاحظهای از مدیران وزارت نیرو با اختیار دستگاه اجرایی است که تاکنون در این دولت در بخش دولتی 3200نفر و در بخش غیر دولتی وزارت نیرو 3هزار نفر بازنشسته شدهاند و این مسیر براساس دستورالعملهای ابلاغی ادامه خواهد یافت.
دستاورد سوم؛تأسیس مرکز امور اجتماعی آب و انرژی است که فصل نوینی در شناسایی عرصه علوم اجتماعی برای توجه جدیتر به مقوله مصرف و تقاضا خواهد بود.
دستاورد چهارم؛ شناسایی توانمندی وزارت نیرو و واگذاری مسئولیت بیشتر به این وزارتخانه در توسعه روابط اقتصادی با همسایگان بود که در دولت دوازدهم منجر به پیشنهاد وزارت امور خارجه و تصویب هیأت وزیران برای واگذاری مسئولیت کمیسیونهای مشترک اقتصادی با عراق، روسیه، افغانستان و قطر علاوه بر کشورهای قبلی بود.
دستاورد پنجم در عرصه عمومی؛ انجام وظیفه وزیر نیرو با دستور ریاست جمهوری برای تسریع فرایند الحاق جمهوری اسلامی ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا بود که مرحله الحاق موقت به تصویب دولت و مجلس رسید و عملیاتی شد که در طول یکسال منجر به افزایش قابل ملاحظه صادرات غیر نفتی کشورهای عضو این اتحادیه شد و مراحل دائمی آن در حال انجام است.
دستاورد ششم؛ توسعه دولت الکترونیک در این دوره بود که از طریق روشهای مختلفی از جمله حذف قبوض کاغذی، کاهش مراجعات حضوری مردم و هوشمندسازی سیستمهای خدمترسان آب و برق انجام گرفت.
دستاورد هفتم؛طراحی و اجرای پویش هر هفته الف ب ایران در نیمه دوم سال 98 و نیز سال 99 است که بویژه در شرایط جنگ اقتصادی نه تنها موجب عدم هرگونه اختلال در خدمترسانی به مردم در عرصه آب و برق شد بلکه ابراز توانمندی کشور برای برنامهریزی و اجرای به هنگام طرحها در یک مجموعه وسیع دولتی و خصوصی بود و تأثیرگذاری قابل ملاحظهای در ایجاد امید وآرامش در جامعه داشت.
دستاورد عمومی هشتم؛ به کارگیری مجموعهای از روشها در گردش کار وزارتخانه و شرکتها در ارتباط با سایر مجموعهها بود که تحت عنوان سالمسازی ارتباطات سازمانی، بین دستگاهی و بین قوایی انجام گرفت که امروزه به نسبت گذشته مرز شفافتری در صنعت آب و برق بین واژه تعامل و داد و ستد رشوه وجود دارد.
در عرصه به کارگیری نیروهای شایسته؛ بانوان زیادی نیز در صنعت آب و برق در مصادر مدیریتی قرار گرفتند؛ به طور خلاصه در بخش مدیریتهای ارشد، میانی و پایه از هزار و 74 نفر از ابتدای دولت یازدهم به هزار و634 نفر رسیدیم که از این گروه در هیأت مدیره شرکتهای زیرمجموعه وزارت نیرو در ابتدای دولت یازدهم دو نفر، درابتدای دولت دوازدهم چهار نفر و امروز 46 نفر شامل اولین بانوی شایسته در مدیریت عاملیک شرکت استانی شدند. نتیجه این عملکرد طبیعتاً با رضایت نسبی مردم مواجه بوده که نمود آن در ابراز رضایت و قدردانی مقامات عالیه و ارشد کشور ظهور و بروز پیدا کرده است. به طور خلاصه ابراز رضایت مکتوب رهبر معظم انقلاب در شش مورد، تقدیر مکتوب ریاست محترم جمهوری در 35 مورد، تقدیر مکتوب رؤسای محترم مجالس دهم و یازدهم در پنج مورد و سایر مقامات و مسئولان کشور در 75 مورد، انتخاب وزارت نیرو بهعنوان دستگاه برگزیده درجشنواره شهید رجایی در سه سال پیاپی 97، 98 و 99 قابل بیان است.
با توجه به دستاوردها و آنچه تاکنون به اجرا درآمده است دولت و وزیر بعدی چه موانعی پیش رو دارد و چه کارهایی را باید اولویت دهد؟
اما در ارتباط با آینده، با توجه به اینکه اصلیترین ارزیابی عملکردها در ارتباط با استمرار کارهای مفید در آینده صورت خواهد گرفت، من درخواست و تأکیدم به همکاران دولت آتی در عرصه آب و برق استمرار توجه جدی به موضوع منابع انسانی و شایستهگزینی است، چرا که این مسأله بهعنوان زیرمجموعه تمام تحولات بعدی به شمار میرود. علاوه بر این، دوری از موقعیتهای مواجهشدن با تضاد منافع یکی از ضرورتهاست و این عرصه نیاز به آموزش وسیع در صنعت آب و برق دارد و یکی از بخشهایی است که به زعم من کارهای باقیمانده فراوانی در آن داریم. تقویت تسلط مدیریتی در سلسله مراتب سازمانی و کاهش مداخلهپذیری توسط همکاران وزارت نیرو در شرکتهای مختلف ضرورتی است که طبیعتاً منجر به کاهش مداخلات غیرسازنده در عرصههای مدیریتی در این صنعت تخصصی از بیرون آن خواهد شد. به طور خلاصه اخلاقمداری، حفظ حرمت قانون در تمام ابعاد و برای تمام افراد، شایستهگزینی، تمرکززدایی و بینبخشیگرایی پنج رکن اصلاح امور توسعه پایدار و تابآورنمودن صنعت آب و برق و تا حدود زیادی سایر عرصههای فعالیت در سازمان دولت است.
تاکنون وزارت نیرو یک وزارتخانه خدماتی و عمرانی محسوب شده است و هیچگاه در عرصه سیاسی نقشآفرین نبود و از آن وزارتخانه نیز چنین انتظاری نمیرفت. با وجود این به نظر میرسد که این وزارتخانه حداقل این ظرفیت را دارد که بتواند درمورد مسأله آب و انرژی نقش آفرینی سیاسی داشته باشد. قبلاً از زبان دکتر خانیکی شنیده بودیم که میتوان حول محور آب یک گفتوگو و یک وفاق ملی داشته باشیم. چقدر این وزارتخانه میتواند در آینده درباره تمرین گفتوگو بین افراد مختلف و وفاق ملی در حوزه آب نقشآفرینی داشته باشد؟
قطعاً همینگونه است که شما میفرمایید و این امر بهدلیل طبیعت موضوع مدیریت آب می باشد. من جایی مصاحبه کردم و از میان صحبتهای من تیتر «من برای آب وزیر پارهوقت هستم» انتخاب شد. اگر عرصه مدیریت آب بدرستی و آن گونه که واقعیت دارد به رسمیت شناخته شود، مرزهای این عرصه محدود و منحصر به سازمان دولت نخواهد بود و بخشهای مختلفی در جامعه را در داخل این مرزها خواهیم دید که دولت هم یک بخش از آن است و به نوعی آن دستگاه و سازمان دولتی نقش دبیرخانهای و هماهنگکنندهای را عهدهدار خواهند شد. این یک کار واجب است و مقدمه این واجب این است که در داخل خود سازمان دولت صدای رساتری برای موضوع آب و حفاظت محیط زیست و مدیریت منابع طبیعی شنیده شود. تفسیر این مطلب یک اصلاح ساختاری است که در سازمان دولت دستگاه مستقلی به این عرصه بپردازد و این دستگاهها برای سایر بخشهای مرتبط با آب در دولت و در بیرون دولت در یک جایگاه دبیرخانهای و هماهنگکنندهای قرار بگیرد. ما گامهای اولیه این کار را با تشکیل هستههای مشارکتجویی و مشارکتپذیری بین سازمانهای دولتی در امر سازگاری با کمآبی، مدیریت حوضههای آبریز و نظایر آن برداشتهایم و گامهای بعدی را انشاءالله باید در مهلتهای پیشرو برداشت.
فکر میکنید که رئیسجمهوری بعد باید در میان حلقههایی که برای کابینه خود انتخاب میکند یک هماهنگی میانبخشی با محور مصرف آب و انرژی ببیند و این هماهنگی از سوی ریاست جمهوری هم لحاظ شود و صرفاً به انتظار خود وزارتخانه نماند؟
قطعاً همینطور است اما پیش از آن برنامهای که منجر به تشکیل ساختار یا اصلاح ساختارهای موجود میشود، نباید یک برنامه بخشبخش باشد، بلکه باید یک برنامه عرصه به عرصه باشد. یعنی این تشخیص باید در قوه مجریه فراهم باشد که مدیریت منابع آب کشور کار هیچ تک وزارتخانهای نیست، امنیت غذایی کار هیچ تک وزارتخانهای نیست، مدیریت مصرف انرژی کار هیچ تک وزارتخانهای نیست و این واقعیتها هم لزوماً به معنای تجمیع وزارتخانهها نیست، علاوه بر آن باید بدانیم که دولت جمع جبری تعدادی وزارتخانه در کنار همدیگر نیست و قبول داشته باشیم که دولت به تعداد عرصهها و طرحها و پروژههای بین دستگاهی یا بین بخشیاش است که تعریف میشود و هویت پیدا میکند. اگر چنین تشخیصی منجر به تدوین برنامهها بشود، آن برنامهها برای عملیاتی شدن منجر به اصلاح ساختارها خواهند شد. ما در یک آسیبشناسی فرادولتی به معنای دولت حاضر و دولت قبل و دولتهای قبل و حتی فرارژیمی به معنای نظام جمهوری اسلامی متوجه خواهیم شد که بسیاری از گرهها و ناکارآمدیها ریشه در ساختارهای شدیداً متمرکز و شدیداً بخشینگر دارند. این تشخیص به معنای نفی نقش منابع انسانی و مدیران نیست، اما به این معنا هست که اگر سازوکارها و ساختارها اصلاح نشوند، به مثابه ظروف نامناسبی خواهند بود که شایستهترین نیروها و مدیران نیز نهایتاً و به میزان زیادی در این ساختارها مظروفی هستند که پس از مدتی شکل ظرف را به خود خواهند گرفت و این دور باطل دانستن تمام اشکالات از این مظروفها و ندیدن نقش ظروف ادامه مییابد و فرصت کم باقیمانده به پایان میرسد.
تلاش رژیم صهیونیستی برای تغییر صحنه برجام
رامین مهمانپرست
مشاور قائم مقام وزارت خارجه
خرابــــکاری و حملــه هدفمند به تأسیسات هستهای نطنز که به وضوح نقــــش رژیم صــهیونیســــتی در آن ثابت شده، درست در حســاسترین مقطع از روند اجرای توافق هستهای و تلاش برای احیای آن و لغو تحریمها صورت گرفته است. در این رویداد دو نکته مهم حائز اهمیت است؛ نکته نخست اینکه حادثه نطنز در حالی اتفاق افتاد که در سالهای گذشته حوادث مشابهی با هدف اقدام علیه فعالیتهای هستهای و اقدام به ترور دانشمندان هستهای ایران صورت گرفته بود. رویدادهایی که در صحنه عمل، ماهیت تروریستی بودن این رژیم و بهکارگیری همه ظرفیتها جهت توقف پیشرفت فعالیتهای هستهای کشورمان را نشان داد. این هدف که اسرائیل برای آن بهطور مستمر برنامهریزی میکند، وارد فصل تازهای شده است چنانکه مقامهای این رژیم دیگر از پذیرفتن مسئولیت آن ابایی ندارند و به صراحت بر نقش خود در خرابکاری و حمله به صنعت هستهای ایران صحه میگذارند. با پدیدار شدن ابعاد پیدا و پنهان این اهداف، جای تردیدی باقی نمیماند که ایران باید روند فعالیتهای خود را که تحت نظارت قانونمند آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت میگیرد، ادامه دهد و در کنار تلاشهای حقوقی، برای تلافیجویی نظامی همسطح اقدام کند.
نکته حائز اهمیت دیگر پیرامون هدف اسرائیل از افزایش اقدامات مخرب خود علیه صنعت هستهای ایران است. دولت جدید امریکا در ادعای جدید خود برای لغو تحریمها اعلام آمادگی کرده است و ورود این کشور به عرصه تازه گفتوگوها و مذاکرات دیپلماتها در وین تا اینجا نشان داده که عزم آن برای حل موضوع برجام جدی است. ارتکاب عملیات خرابکارانه رژیم صهیونیستی در این مقطع حساس از مذاکرات نشان میدهد که نگرانی آنها از به نتیجه رسیدن این گفتوگوها که میتواند با لغو تحریمهای اقتصادی مسیر را برای احیای برجام هموار کند، تا چه اندازه قوت گرفته است. مقامهای اسرائیلی پیشتر با کمک دولت ترامپ تلاش کرده بودند سناریوی ایران هراسی را تقویت کرده و مانع از گسترش مراودات اقتصادی ایران و کشورهای جامعه غرب و حتی منطقه شوند. حالا که با حضور «جو بایدن» در کاخ سفید و مواضع او که خواهان بازگشت به برجام است، امکان تغییر این فضا به وجود آمده است، مقامهای اسرائیل میکوشند با عصبانی کردن تهران و کنارهگیری از مذاکرات، مسیر مذاکرات دیپلماتیک برجام را مخدوش کنند. حمله به تأسیسات هستهای نطنز همزمان با این مذاکرات، جدیترین تلاش اسرائیل برای تغییر صحنه مذاکرات برجام است. با شکلگیری تفاهم اولیه برای پیگیری یک الگوی مشخص جهت رفع تحریمها و راستی آزمایی ایران که دستور کار مذاکرات وین است، قابل انتظار بود که اقدامات مخرب اسرائیل هم شدت گیرد. در چنین فضایی بسیار ضروری است که مقامهای ایرانی هوشمندانه همه ابعاد تحولات جاری را بررسی کرده و ضمن آنکه باید از طریق رویکردهایی همسطح و مشابه، اقدام اسرائیل را بیپاسخ نگذارند، مذاکرات هستهای را با قدرت ادامه دهند و مانع از به هدف رسیدن خواسته مقامهای این رژیم یعنی عقبنشینی تهران از این گفتوگوها شوند. این در حالی است که اتفاق نطنز و حوادث تروریستی علیه دانشمندان هستهای در سالهای اخیر نشاندهنده این است که راههای نفوذی در داخل جایگاههای حساس کشور وجود دارد و ضروری است برای شناسایی و برطرف کردن این نقاط ضعف اقدام کرد. یعنی ضمن آنکه باید از نظر امنیتی، سطح هوشیاری و دقت عملکرد خود را بالاتر برد زمین مذاکره برای لغو تحریمها را رها نکرد.
مشاور قائم مقام وزارت خارجه
خرابــــکاری و حملــه هدفمند به تأسیسات هستهای نطنز که به وضوح نقــــش رژیم صــهیونیســــتی در آن ثابت شده، درست در حســاسترین مقطع از روند اجرای توافق هستهای و تلاش برای احیای آن و لغو تحریمها صورت گرفته است. در این رویداد دو نکته مهم حائز اهمیت است؛ نکته نخست اینکه حادثه نطنز در حالی اتفاق افتاد که در سالهای گذشته حوادث مشابهی با هدف اقدام علیه فعالیتهای هستهای و اقدام به ترور دانشمندان هستهای ایران صورت گرفته بود. رویدادهایی که در صحنه عمل، ماهیت تروریستی بودن این رژیم و بهکارگیری همه ظرفیتها جهت توقف پیشرفت فعالیتهای هستهای کشورمان را نشان داد. این هدف که اسرائیل برای آن بهطور مستمر برنامهریزی میکند، وارد فصل تازهای شده است چنانکه مقامهای این رژیم دیگر از پذیرفتن مسئولیت آن ابایی ندارند و به صراحت بر نقش خود در خرابکاری و حمله به صنعت هستهای ایران صحه میگذارند. با پدیدار شدن ابعاد پیدا و پنهان این اهداف، جای تردیدی باقی نمیماند که ایران باید روند فعالیتهای خود را که تحت نظارت قانونمند آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت میگیرد، ادامه دهد و در کنار تلاشهای حقوقی، برای تلافیجویی نظامی همسطح اقدام کند.
نکته حائز اهمیت دیگر پیرامون هدف اسرائیل از افزایش اقدامات مخرب خود علیه صنعت هستهای ایران است. دولت جدید امریکا در ادعای جدید خود برای لغو تحریمها اعلام آمادگی کرده است و ورود این کشور به عرصه تازه گفتوگوها و مذاکرات دیپلماتها در وین تا اینجا نشان داده که عزم آن برای حل موضوع برجام جدی است. ارتکاب عملیات خرابکارانه رژیم صهیونیستی در این مقطع حساس از مذاکرات نشان میدهد که نگرانی آنها از به نتیجه رسیدن این گفتوگوها که میتواند با لغو تحریمهای اقتصادی مسیر را برای احیای برجام هموار کند، تا چه اندازه قوت گرفته است. مقامهای اسرائیلی پیشتر با کمک دولت ترامپ تلاش کرده بودند سناریوی ایران هراسی را تقویت کرده و مانع از گسترش مراودات اقتصادی ایران و کشورهای جامعه غرب و حتی منطقه شوند. حالا که با حضور «جو بایدن» در کاخ سفید و مواضع او که خواهان بازگشت به برجام است، امکان تغییر این فضا به وجود آمده است، مقامهای اسرائیل میکوشند با عصبانی کردن تهران و کنارهگیری از مذاکرات، مسیر مذاکرات دیپلماتیک برجام را مخدوش کنند. حمله به تأسیسات هستهای نطنز همزمان با این مذاکرات، جدیترین تلاش اسرائیل برای تغییر صحنه مذاکرات برجام است. با شکلگیری تفاهم اولیه برای پیگیری یک الگوی مشخص جهت رفع تحریمها و راستی آزمایی ایران که دستور کار مذاکرات وین است، قابل انتظار بود که اقدامات مخرب اسرائیل هم شدت گیرد. در چنین فضایی بسیار ضروری است که مقامهای ایرانی هوشمندانه همه ابعاد تحولات جاری را بررسی کرده و ضمن آنکه باید از طریق رویکردهایی همسطح و مشابه، اقدام اسرائیل را بیپاسخ نگذارند، مذاکرات هستهای را با قدرت ادامه دهند و مانع از به هدف رسیدن خواسته مقامهای این رژیم یعنی عقبنشینی تهران از این گفتوگوها شوند. این در حالی است که اتفاق نطنز و حوادث تروریستی علیه دانشمندان هستهای در سالهای اخیر نشاندهنده این است که راههای نفوذی در داخل جایگاههای حساس کشور وجود دارد و ضروری است برای شناسایی و برطرف کردن این نقاط ضعف اقدام کرد. یعنی ضمن آنکه باید از نظر امنیتی، سطح هوشیاری و دقت عملکرد خود را بالاتر برد زمین مذاکره برای لغو تحریمها را رها نکرد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
حلول ماه رمضان مبارک باد
-
تعدد آرا و نظرات در مدیریت کرونا منجر به سردرگمی مردم میشود
-
ماجراجویی جدید در قاره کهن
-
جای خالی سمنها در مصاف با کرونا
-
روحانی: نه کمتر از تعهدات برجامی 2015 را میپذیریم نه بیشتر از آن
-
آغاز غنی سازی ۶۰ درصدی ایران
-
تأخیر در شادی
-
روز ملی «عطار» مجازی برگزار شد
-
سلام ایران
-
نقش علوم نوین در افزایش بهرهوری منابع انسانی
-
مغفول ماندن ظرفیت دانشگاه در مقابله با کرونا
-
مدیریت منابع آبی کار یک وزارتخانه تنها نیست
-
تلاش رژیم صهیونیستی برای تغییر صحنه برجام
اخبارایران آنلاین