سرپرست دفتر ارزیابی اثرات زیستمحیطی سازمان محیط زیست و مدیرکل منابع طبیعی مازندران مخالفت خود را به صورت رسمی اعلام کردند
فاجعه سد «کسیلیان» در قلب جنگلهای هیرکانی
چندصد هکتار از جنگلهای بکر و ارزشمند تخریب میشود!
بیتا میرعظیمی
خبرنگار
سالهاست مردم مازندران و گروهی از دغدغهمندان محیط زیست با کلنگزنی سد «کسیلیان» در قلب جنگلهای هیرکانی در سوادکوه مخالفت میکنند. اگرچه سازمان آب منطقهای از احداث این سد بهعنوان یکی از مهمترین پروژهها در تأمین آب آشامیدنی برای شهرستانهای قائمشهر، سیمرغ، جویبار و سوادکوه و روستاهای تابعه یاد کرده و با همین بهانه نیز از دهه 80 تاکنون بر ساخت آن پافشاری میکند، اما به باور بسیاری از کارشناسان و فعالان محیط زیست، احداث سد کسیلیان پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و خسارات زیست محیطی جبرانناپذیری همانند نابودی 200 هکتار از جنگلهای بکر و ارزشمند منطقه، از بین رفتن جایگاه تخمریزی طبیعی ماهیان زردپر و کاهش ارزش عناصر حیاتزا بهدلیل تهنشین شدن رسوبات در پشت سد و... بر جای خواهد گذاشت. البته این طرح از همان ابتدا با فشار مسئولان استانی و برخی نمایندگان به سازمان محیط زیست و مخالفت دستگاههای متولی حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست کشور مواجه شد.
اخیراً نیز مطلع شدیم که سرپرست دفتر ارزیابی اثرات زیست محیطی سازمان حفاظت محیط زیست در نامهای، ضمن برشمردن اثرات و تبعات زیست محیطی غیرقابل جبران طرح احداث «سد کسیلیان» و مخالفت کارشناسان و متخصصان و دفاتر تخصصی سازمان با اجرای این طرح، پیشنهاد خارج کردن طرح از دستور کار سازمان را ارائه داده است. در ادامه مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران- ساری نیز طی نامهای، پیشنهاد مذکور را به مدیرعامل شرکت آب منطقهای اعلام داشته است.
کسیلیان جنگلهای هیرکانی را بیمار میکند
در همین ارتباط محمود یزداندوست، سرپرست دفتر ارزیابی اثرات زیست محیطی سازمان حفاظت محیط زیست، با اشاره به اینکه روزهای آتی قرار است تیم کارشناسی برای ارزیابی نهایی از احداث سد کسیلیان عازم استان مازندران شوند، به «ایران» میگوید: کمیته ارزیابی به این نتیجه رسیده است که این پروژه حدود 200 هکتار از جنگلهای هیرکانی را تخریب کرده و در نتیجه با تأثیرگذاری بر اکوسیستمهای مجاور، ظرفیت تابآوری اکوسیستم منطقه را نیز متأثر از خود خواهد کرد. همچنین ممکن است در نتیجه این اتفاق، گونهای از بیماریها نظیر قارچ که پیشتر نیز در جنگلهای زاگرس با آنها مواجه بودیم، در جنگلهای هیرکانی نمود پیدا کند. در همین راستا نیز مقرر شده است تا یک تیم کارشناسی در استان مازندران حضور پیدا کرده و پس از بازرسی میدانی از محل احداث سد، گزارش نهایی در خصوص سود و زیان این طرح برای محیط زیست را اعلام کنند.
وی علت اصلی مخالفت با احداث این سد را تخریب جنگلهای هیرکانی دانسته و میگوید: جنگلهایی که به ثبت جهانی رسیده برای تک تک ما باارزش بوده و احداث هر سد یا مورد دیگری که به تخریب محیط زیست منجر شده و بیشتر از توان اکولوژیک منطقه باشد، خط قرمز ما بوده و قطعاً با آن مخالفت خواهیم کرد.
مدیریت غلط زیست محیطی
این مقام مسئول، تصریح میکند: استان مازندران، استان کم آبی نیست؛ منتها در حال حاضر بهدلیل یک مدیریت غلط زیست محیطی به چنین نقطهای رسیده است. ما باید در استانهای شمالی نظیر مازندران و گیلان به ترویج کشاورزی پایدار اقدام کرده و در این زمینه خودکفا باشیم؛ اما متأسفانه هرگز به کشاورزان گفته نشده است که نباید از سموم استفاده کنند! حتی در مقاطعی شاهد بودیم که جهاد کشاورزی، سموم را به سهولت در اختیار کشاورزان قرار داده است تا سالی یک یا دوبار در زمینهای کشاورزی خود مورد استفاده قرار دهند؛ سمومی که وارد آبهای زیرزمینی شده و سفرههای زیرزمینی را بهشدت آلوده میکند. از سویی دیگر سالها پیش شاهد احداث تعدادی از صنایع بیآنکه دارای سیستم فاضلاب صنعتی درستی باشند، در کنارههای دریای خزر بودیم. این فاضلابها اغلب بدون تصفیه وارد دریای خزر شده و همراه با ورود پسابها، آب را نیز آلوده میکنند. مضافاً اینکه استان مازندران با افزایش جمعیت روبهرو شده و زمانی که سیستمهای فاضلاب شهری نیز بهدرستی استقرار پیدا نکرده باشند، شاهد ورود پسابهای شهری به دریا و رودخانههای مجاور نیز خواهیم بود.
با تخریب محیط زیست مخالفیم
به گفته یزدان دوست، از آن جایی که ما سیستم تصفیه پسماند نداشته و حجم انبوهی از پسماندها در استان مازندران تولید میشود، این شیرابهها در نهایت وارد آبهای زیرزمینی شده و آب را از سموم و فلزات سنگین متأثر میکند. همین سموم موادغذایی را نیز آلوده کرده و آمار بیماریهایی نظیر سرطان را در کشور افزایش میدهد.
سرپرست دفتر ارزیابی اثرات زیست محیطی سازمان حفاظت محیط زیست در آخر میافزاید: با تمامی این اوصاف، بنده نیز همانند شهروندی که در این کشور زندگی میکند با هرگونه تخریب محیط زیست مخالفم، چرا که معتقدم هر مشکلی راه حلی دارد. ما به جای اینکه روی تصفیهخانههایمان سرمایهگذاری کرده و کشاورزی ارگانیک را توسعه دهیم با سهلانگاری سفرههای زیرزمینی را آلوده میکنیم. از طرفی با افزایش جمعیت روبهرو شده و برای تصفیه آب نیازمند سرمایه عظیمی میشویم که آن هم موجود نیست! بنابراین به ناچار پیشنهاد تخریب 200 هکتار از جنگلهای هیرکانی را میدهیم تا یک سد را احداث کنیم. اقدامی خطرناک که در نهایت به نابودی منابع آبی جنگل و فرسایش خاک منجر خواهد شد.
برش
جنگلهایی که به ثبت جهانی رسیده برای تک تک ما باارزش بوده و احداث هر سد یا مورد دیگری که به تخریب محیط زیست منجر شده و بیشتر از توان اکولوژیک منطقه باشد، خط قرمز ما بوده و قطعاً با آن مخالفت خواهیم کرد.
«کسیلیان» 25 میلیون تن منابع خاکی را میبلعد
حنیف رضا گلزار
کنشگر محیط زیست و منابع طبیعی
حجم اولیه درنظر گرفته شده برای سد «کسیلیان» از همان ابتدا 140 میلیون مترمکعب بود که حجم مفیدش 120 میلیون متر مکعب است. لازمه احداث این سد نیز نابودی 300 هکتار از جنگلهای بکر و درجه یک هیرکانی است که اتفاقاً یکی از رویشگاههای گونه روبه انقراض شمشاد هیرکانی نیز محسوب میشود. در حقیقت با احداث این سد حدود 307 هکتار جنگل بکر و ارزشمند در مخزن این سد غرق میشود. این آمار الان توسط مسئولان 200 هکتار اعلام میشود. در حقیقت اعتراض فعالان باعث شد تا آنها محدوده پروژه را کمتر کنند.
همچنین با توجه به ویژگیهای زمین شناسی منطقه (لغزشی و رانشی)، پیشبینی میشود که حدود 200-300 هکتار دیگر از این جنگلها، بهدلیل لغزش و ریزش بعد از آبگیری سد، از بین برود. طبق برآورد کمیته فنی اداره کل منابع طبیعی استان مازندران، 500 هکتار از جنگلهای ارزشمند منطقه قربانی سد کسیلیان خواهد شد. البته برآورد کارشناسان مستقل، میزان تخریب را تا 800 هکتار نیز گزارش کردند. اما این حجم گسترده از تخریب گونههای گیاهی و درختی تنها بخشی از تخریب است که به چشم ما دیده میشود، چرا که منابع خاک بهعنوان یکی از اجزا و و ارکان محیط زیست و منابع طبیعی بهواسطه ساخت این سد آسیب دیده و از بین خواهد رفت. طبق برآورد انجام شده، با احداث این سد، در خوشبینانهترین شرایط، ، 16 میلیون تن و در بدبینانهترین وضعیت تا 25 میلیون تن از منابع خاک حاصلخیز منطقه از بین خواهد رفت. تخریبهایی که هیچ کدام در ارزیابی زیست محیطی دیده نشده است!
همچنین بر اساس قوانین سازمان داخلی منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، واگذاری عرصهای که دارای طرح جنگلداری است برای هر کار و هرگونه تغییر کاربری اعم از ساخت سد ممنوع است؛ بر همین اساس نیز مکانیابی احداث سد کسیلیان با قوانین موجود مغایرت دارد. از سویی دیگر وزارت نیرو از همان ابتدا هدف غایی از احداث این سد را تأمین آب شرب شهرهایی نظیر سوادکوه، شیرکوه، قائم شهر، جویبار و... دانسته و سالها نیز بر آن پافشاری کرده است. مجموع ساکنان این شهرها چیزی حدود 400- 450 هزارنفر است؛ حال اگر ما سرانه مصرف آب این افراد را در طول شبانه روز، 200 لیتر در نظر بگیریم، بین 45-50 میلیون متر مکعب آب شرب نیاز است. سؤال اینجاست که اگر هدف از احداث این سد، تأمین آب شرب است، چرا این میزان نیاز آبی از سدهای البرز یا لفور، برنجستانک و سنبل رود تأمین نمیشود؟ چرا این سدها نمیتوانند آب شرب این شهرها را تأمین کنند؟ همچنین آیا تضمینی وجود دارد که سد کسیلیان با چنین حجم گسترده تخریب، ساخته شده و چند صباحی بعد همین سد نیز در تأمین آب شرب منطقه موفق عمل نکند؟! از دیگر سو، با مخالفتهای مردم و سازمانهای مردم نهاد مستقل، هربار ارتفاع این سد کاهش یافته و طبق آخرین اخبار منتشر شده، وزارت نیرو حتی حاضر شده است 100 میلیون متر مکعب از سد را فاکتور گرفته و سدی با گنجایش 20 میلیون مترمکعب را صرفاً با هدف تأمین آب شرب احداث کند. سؤال این است که چرا وزارت نیرو که به 20 میلیون متر مکعب آب شرب نیاز داشت، طراحی آن را بر مبنای 120 میلیون مترمکعب قرار داد؟ اگر وزارت نیرو به توجیه اقتصادی و فنی خود پایبند است، چرا این حجم را کاهش داده است؟
تمامی این موارد نشان میدهد که مطالعات اولیه وزارت نیرو، مبنای علمی نداشته و هدفی جز دریافت منابع مالی و بودجه را دنبال نمیکند! هر چند که خوشبختانه مخالفت سازمانهای مردمنهاد و آگاهیرسان به جوامع محلی و اعلام مخالفت بهموقع، باعث شد تا سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور و سازمان حفاظت محیط زیست نیز در یک جمعبندی مشترک، با احداث سد «کسیلیان» مخالفت کرده و این طرح را تا اطلاع ثانوی از دستور کار سازمان محیط زیست خارج کند.