برشهایی از لیگ برتر هجدهم
طاووس پرسپولیس، ققنوس سپاهان، دلبری یحیی
مهدی ملکی
دبیر گروه ورزش
1- میگویند رسیدن به قله سخت است و در قله ماندن سختتر. قهرمانی در ماراتن لیگ نیز چنین است؛ سخت و دفاع از آن سختتر. اگر قرار باشد پس از دفاع از قهرمانی، باز هم از آن دفاع کنی و از قله پایین نیایی، بدیهی است که کار بسیار مشکل و طاقتفرسا میشود. اما این کاری است که پرسپولیس پس از سپاهان، موفق به انجام آن در لیگ برتر شد، با این تفاوت که پرسپولیس با یک مربی به این آمار و رکورد، چنگ زد. تیمی که در ۳۰ بازی تنها یک شکست در کارنامهاش ثبت میشود، در نزدیکترین فاصله با جام قرار میگیرد؛ حتی اگر چهار بازی(ذوبآهن، سپاهان، تراکتورسازی و ماشینسازی) پیش از دیدار پایانی را نبرده باشد. این کار مهمی است که برانکو و سربازانش موفق به انجام آن شدند تا سومین قهرمانی متوالی را جشن بگیرند. جام لیگ برتر هجدهم هم به تالار افتخارات پرسپولیس اضافه شد تا سرخپوشان پایتخت، طلاییترین دوران حیاتشان را در سالهایی جشن بگیرند که در خلال آن از دو پنجره نقل و انتقالاتی هم محروم بودند. این مزد ثبات در کادر فنی و برتریجویی و اشباع نشدن است که مرد کروات به شاگردانش تزریق کرد. در این بین نمیتوان به سادگی از نقش علیرضا بیرانوند گذشت. دروازهبانی که در لیگ برتر هجدهم هم خوش درخشید و 16 کلین شیت ثبت کرد. مسلماً خط دفاعی به رهبری سیدجلال حسینی هم فوقالعاده ظاهر شدند. مدافعی که حالا با کسب هفتمین قهرمانی در لیگ برتر، جاودانه شد. کاپیتان سرخپوشان یکبار با سایپا، سه بار با سپاهان و سه بار با پرسپولیس قهرمان شده است.
2- باید فرهاد مجیدی را باور کرد. او میخواهد سرمربی استقلال باشد. موقت نه، دائم. فرهاد پنجشنبه شب گفت:«قاطعانه میگویم که شخصیت را به استقلال برمی گردانم و استقلال را از نو میسازم.» شماره7 محبوب آبیها در این چند بازی کارنامه خوب و قابل دفاعی از خود برجای گذاشت؛ 3 بازی در لیگ و 7 امتیاز. در این میان، خسرو استقلال کفشهایش را آویخت. گفت که از همین فردا میرود سراغ ارتقای دانش تا دوباره به استقلال بازگردد و مثل یک سرباز به تیم محبوبش کمک کند. در روزهایی که اخلاق کمرنگ شده، خداحافظی پسر خوب و مؤدب آبیها خبر ناراحتکنندهای است. فقدان بازیکنان کم حاشیهای چون او، قطعاً محسوس خواهد بود.
3- سپاهان با امیر در اندیشه گسترش قلعهاش بود؛ اتفاقی که افتاد اما نه آنطور که مراد ژنرال و سربازانش بود. تیم چهاردهم لیگ هفدهم، نایب قهرمان لیگ برتر تازه به اتمام رسیده شد. به عبارتی زردها از خاکستر خود بلند شدند. آنها تا روز آخر، جدیترین مدعی قهرمانی را اذیت کردند و از سویی خودشان مدعی کسب جام بودند، اما نشد. چون از لغزشهای پرسپولیس در هفتههای گذشته بخوبی بهره نبردند و خودشان هم لغزیدند. لغزیدند تا جام از دستشان بلغزد و در دستان رقیب آرام بگیرد. و اما یحیی و تیم قابل احترامش. مشهدیهایی که پس از سالها طعم شیرین فوتبال را چشیدند و روی زیبایش را به نظاره نشستند. سالها از آن دورهای که ابومسلم عنوان بهترین تیم شهرستانی لیگ را به خود اختصاص داد، میگذرد. مشهدیها در این سالها خیلی اذیت شدند تا اینکه امسال با پدیده، خودنمایی کردند.گل محمدی و شاگردانش امسال حسابی دلبری کردند. چه بازیهای زیبایی ارائه دادند، چقدر فوتبال را درخشان به معرض نمایش گذاشتند.
4- در پایان سخنی با متولیان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ. صدای اعتراض مکرر و مستمر به داوریها را شنیدید؟ بداخلاقیها و بیاخلاقیهای نه چندان کم شمار در طول فصل را دیدید؟ مبادا با اتمام لیگ، شما یادتان برود که در طول این حدود ۱۰ ماه چه بر سر فوتبالمان آمد! فراموش نکنید که کار شما تعطیلی و استراحت ندارد. مسئول هستید و انتظارات بحق مردم و هواداران از شما هم تعطیلی و فراموشی ندارد. چند ماه بعد و با آغاز لیگ برتر نوزدهم، میشود قضاوت کرد که شما در استراحت بودید یا برنامهریزی و خدمت به فوتبالمان.
دبیر گروه ورزش
1- میگویند رسیدن به قله سخت است و در قله ماندن سختتر. قهرمانی در ماراتن لیگ نیز چنین است؛ سخت و دفاع از آن سختتر. اگر قرار باشد پس از دفاع از قهرمانی، باز هم از آن دفاع کنی و از قله پایین نیایی، بدیهی است که کار بسیار مشکل و طاقتفرسا میشود. اما این کاری است که پرسپولیس پس از سپاهان، موفق به انجام آن در لیگ برتر شد، با این تفاوت که پرسپولیس با یک مربی به این آمار و رکورد، چنگ زد. تیمی که در ۳۰ بازی تنها یک شکست در کارنامهاش ثبت میشود، در نزدیکترین فاصله با جام قرار میگیرد؛ حتی اگر چهار بازی(ذوبآهن، سپاهان، تراکتورسازی و ماشینسازی) پیش از دیدار پایانی را نبرده باشد. این کار مهمی است که برانکو و سربازانش موفق به انجام آن شدند تا سومین قهرمانی متوالی را جشن بگیرند. جام لیگ برتر هجدهم هم به تالار افتخارات پرسپولیس اضافه شد تا سرخپوشان پایتخت، طلاییترین دوران حیاتشان را در سالهایی جشن بگیرند که در خلال آن از دو پنجره نقل و انتقالاتی هم محروم بودند. این مزد ثبات در کادر فنی و برتریجویی و اشباع نشدن است که مرد کروات به شاگردانش تزریق کرد. در این بین نمیتوان به سادگی از نقش علیرضا بیرانوند گذشت. دروازهبانی که در لیگ برتر هجدهم هم خوش درخشید و 16 کلین شیت ثبت کرد. مسلماً خط دفاعی به رهبری سیدجلال حسینی هم فوقالعاده ظاهر شدند. مدافعی که حالا با کسب هفتمین قهرمانی در لیگ برتر، جاودانه شد. کاپیتان سرخپوشان یکبار با سایپا، سه بار با سپاهان و سه بار با پرسپولیس قهرمان شده است.
2- باید فرهاد مجیدی را باور کرد. او میخواهد سرمربی استقلال باشد. موقت نه، دائم. فرهاد پنجشنبه شب گفت:«قاطعانه میگویم که شخصیت را به استقلال برمی گردانم و استقلال را از نو میسازم.» شماره7 محبوب آبیها در این چند بازی کارنامه خوب و قابل دفاعی از خود برجای گذاشت؛ 3 بازی در لیگ و 7 امتیاز. در این میان، خسرو استقلال کفشهایش را آویخت. گفت که از همین فردا میرود سراغ ارتقای دانش تا دوباره به استقلال بازگردد و مثل یک سرباز به تیم محبوبش کمک کند. در روزهایی که اخلاق کمرنگ شده، خداحافظی پسر خوب و مؤدب آبیها خبر ناراحتکنندهای است. فقدان بازیکنان کم حاشیهای چون او، قطعاً محسوس خواهد بود.
3- سپاهان با امیر در اندیشه گسترش قلعهاش بود؛ اتفاقی که افتاد اما نه آنطور که مراد ژنرال و سربازانش بود. تیم چهاردهم لیگ هفدهم، نایب قهرمان لیگ برتر تازه به اتمام رسیده شد. به عبارتی زردها از خاکستر خود بلند شدند. آنها تا روز آخر، جدیترین مدعی قهرمانی را اذیت کردند و از سویی خودشان مدعی کسب جام بودند، اما نشد. چون از لغزشهای پرسپولیس در هفتههای گذشته بخوبی بهره نبردند و خودشان هم لغزیدند. لغزیدند تا جام از دستشان بلغزد و در دستان رقیب آرام بگیرد. و اما یحیی و تیم قابل احترامش. مشهدیهایی که پس از سالها طعم شیرین فوتبال را چشیدند و روی زیبایش را به نظاره نشستند. سالها از آن دورهای که ابومسلم عنوان بهترین تیم شهرستانی لیگ را به خود اختصاص داد، میگذرد. مشهدیها در این سالها خیلی اذیت شدند تا اینکه امسال با پدیده، خودنمایی کردند.گل محمدی و شاگردانش امسال حسابی دلبری کردند. چه بازیهای زیبایی ارائه دادند، چقدر فوتبال را درخشان به معرض نمایش گذاشتند.
4- در پایان سخنی با متولیان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ. صدای اعتراض مکرر و مستمر به داوریها را شنیدید؟ بداخلاقیها و بیاخلاقیهای نه چندان کم شمار در طول فصل را دیدید؟ مبادا با اتمام لیگ، شما یادتان برود که در طول این حدود ۱۰ ماه چه بر سر فوتبالمان آمد! فراموش نکنید که کار شما تعطیلی و استراحت ندارد. مسئول هستید و انتظارات بحق مردم و هواداران از شما هم تعطیلی و فراموشی ندارد. چند ماه بعد و با آغاز لیگ برتر نوزدهم، میشود قضاوت کرد که شما در استراحت بودید یا برنامهریزی و خدمت به فوتبالمان.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه