شبکه‌های اجتماعی؛ از مطالبه‌گری کاربران تا پاسخگویی مسئولان

تصمیم در اتاق شیشه‌ای





یوسف حیدری
گزارش نویس
حالا دیگر شبکه‌های اجتماعی به یکی از ابزارهای ارتباطی بدون واسطه بین مردم و مسئولان تبدیل شده است. نزدیک‌ترین، سریع‌ترین و ارزان‌ترین راه برای بیان خواسته‌ها و مشکلات و پیگیری آنها شبکه‌های اجتماعی است. توجه افکار عمومی نسبت به یک موضوع و بیان آن در قالب مطالبه‌ای از مسئولان و پاسخ آنها اتفاقی است که یک دهه پیش موضوعی رؤیایی بود. اما حالا با حضور مسئولان دولتی، چهره های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در این شبکه وسیع تصمیمات در اتاقی شیشه‌ای گرفته می‌شود و تبعات آن بسرعت مورد بحث عمومی قرار می‌گیرد.
شبکه‌های اجتماعی البته به هنگام بروز بحران‌ها نیز توانسته‌اند نقش‌آفرینی کنند که یکی از مصادیق آن فاجعه سیل در ایام نوروز بود؛ یعنی درست زمانی که مطبوعات به تعطیلات نوروزی رفته بودند و صداوسیما نیز قادر به نشان دادن همه ابعاد فاجعه نبود و نمی‌توانست بدرستی عواطف مردم را جهت دهد.
رضا ساکی، روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای و اجتماعی لرستان یکی از کسانی بود که از نخستین ساعت وقوع سیل در این استان با اطلاع‌رسانی در توئیتر و اینستاگرام توانست افکارعمومی را متوجه عمق فاجعه کرده و در کنار آن مطالبات ساکنان مناطق سیلزده را منتشر کند. او با هشتگ # سیل_ لرستان همراه با دیگر فعالان رسانه‌ای توانست حساسیت زیادی در میان مردم و مسئولان نسبت به سیل ایجاد کند. او حالا هم با هشتگ # پساسیل همچنان مطالبات و نیازمندی‌های مردم مناطق سیلزده را از مسئولان دنبال می‌کند.
وی با بیان اینکه در روزهای سیل با استفاده از توئیتر توانست در زمینه خبر‌رسانی و مطالبه گری نقش مهمی ایفا کند، می‌گوید: «بعد از سیل ویرانگر استان گلستان پنجم فروردین سیل مهیب، استان لرستان را فراگرفت و خانه و کاشانه بسیاری از مردم شهرهای دورود، معمولان، خرم آباد و پلدختر را ویران کرد. با توجه به اینکه بسیاری از روزنامه‌ها تعطیل بودند و خبرگزاری‌ها هم فعالیت قبل را نداشتند ما و دیگر فعالان رسانه‌ای در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی وارد میدان شدیم و توانستیم با فیلم و عکس و متن لحظه‌به‌لحظه حادثه سیل در شهرها و روستاها را به اطلاع مردم و مسئولان برسانیم.
با توجه به اینکه در توئیتر اغلب روزنامه‌نگاران و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی و مسئولان حضور دارند بیشترین تمرکز ما هم توئیتر بود و در اینستاگرام هم فیلم‌های سیل و ویرانی‌های آن را مانند بخش‌های خبری صدا و سیما منتشر می‌کردیم. یکی از فیلم‌هایی که روز اول سیل منتشر کردیم و بازتاب بسیار زیادی در رسانه‌ها از جمله روزنامه ایران داشت مربوط به میزان آب خروجی از دهانه یکی از پل‌های خرم آباد بود که عمق حادثه سیل را نشان می‌داد. اگر قرار بود این حادثه را به‌ شکل نوشتاری منتشر کنیم هیچگاه چنین بازتابی پیدا نمی‌کرد و دبی بالای آب رودخانه کشکان را نشان نمی‌داد. با ساخت هشتگ # سیل _ لرستان شروع به تولید محتوا کردیم و این هشتگ بعد از هشتگ سیل گلستان رتبه دوم را به خود اختصاص داد. ما از مخاطبان خواستیم که مطالب این هشتگ را به اشتراک بگذارند. خودم آن روزها معمولاً 25 تا 30 خبر در توئیتر منتشر می‌کردم که برای اولین بار هم چند نماینده مجلس با بازنشر این توئیت‌ها نگاه‌ها را متوجه سیل لرستان کردند و به‌دنبال آن هم مسئولان دولتی مطالبات مردم و کارهایی را که لازم بود پیگیری کردند.»
رسانه گروه‌های خاموش
«رسانه‌های اجتماعی راهی برای بیان مطالبات گروه‌های خاموش و بی‌صدا هستند، گروه‌هایی که رسانه ندارند. به‌همین دلیل حضور کاربرانی که گرایش اصلاح‌طلبی دارند و نسبت به کاربران اصولگرا کمتر رسانه و تریبونی در اختیار دارند بیشتر است. اصولگرایان که تریبون صدا و سیما را نیز در اختیار دارند تا چند سال قبل کمتر به حضور در شبکه‌های اجتماعی رغبت نشان می‌دادند اما چند سالی است کاربران اصولگرا هم تلاش می‌کنند در شبکه‌های اجتماعی قدرت بگیرند ولی هنوز هم این فضا در دست کاربران اصلاح‌طلب است.»
این بخشی از تحقیقات حسین کرمانی محقق و پژوهشگری است که تحقیقات زیادی درباره شبکه‌های اجتماعی انجام داده و معتقد است عوامل متعددی در کشیده شدن مردم به سوی شبکه‌های اجتماعی و بیان مطالبات در این شبکه‌ها نقش دارند. او می‌گوید: «در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور ما که دسترسی راحت به مسئولان و وزرا وجود ندارد و نمی‌توان براحتی و به شکل مستقیم از مسئولان مطالبه گری کرد و رسانه‌های جمعی مانند روزنامه‌ها و صدا و سیما نیز نمی‌توانند نقش مطالبه گری را به شکل مطلوبی انجام دهند، این شبکه‌های اجتماعی هستند که واسطه مستقیم مردم و مسئولان می‌شوند. یک کاربرعادی در این فضا می‌تواند مشکل و مطالبه خود را در ستون خوانندگان روزنامه مطرح کند اما درصد اینکه مسئول مربوطه این مطلب را ببیند و به آن واکنشی نشان بدهد کم است درحالی که در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی که روز به روز مسئولان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضورشان در آن پررنگ‌تر می‌شود، می‌توان خواسته‌ها را در برابر انظار قضاوتگر جمعی مطرح کرد.»
وی ادامه می‌دهد: «البته در کشورهای توسعه یافته هم که مردم براحتی می‌توانند مسئولان را ببینند و حتی با آنها دوچرخه سواری کنند، خیلی از مسائل و مطالبات در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌شود. چون این یک راه سریع و ارزان برای برقراری ارتباط و گفت‌و‌گو با مسئولان است که در اختیار مردم قرار گرفته است. امروز با توجه به حضور رئیس جمهوری و وزرای دولت همچنین اعضای شورای شهر و معاونان رئیس جمهوری در توئیتر این فرصت در اختیار مردم قرار دارد که براحتی مطالبه خود را با مسئولان در میان بگذارند. چندی قبل وقتی خانم مولاوردی دستیار رئیس جمهوری در امور حقوق شهروندی توئیتی منتشر کرد، یکی از شهروندان مطلبی را در زیر این توئیت نوشت و خانم مولاوردی چند دقیقه بعد به مطالبه این شهروند پاسخ داد؛ اینکه صدای ما بلافاصله به گوش مسئول مربوطه می‌رسد و آن مسئول هم سریع پاسخ می‌دهد علاوه بر جذابیت، این حس را ایجاد می‌کند که در تصمیم گیری‌های کلان می‌توانیم اثرگذار باشیم.»
شرط سعادت یک جامعه در وهله اول ارتقای آگاهی عمومی است. شبکه‌های اجتماعی باعث شده است بخشی از قدرت دولت‌ها به مردم و جامعه منتقل شود و این همان توزیع قدرتی است که دموکراسی به‌دنبال تحقق آن است. در این راستا، دکتر محمدمهدی فرقانی استاد علوم ارتباطات و رسانه با بررسی شبکه‌های اجتماعی از دو جنبه مثبت و منفی آن حضور مسئولان دولتی و حاکمیتی در شبکه‌های اجتماعی را ناگزیر می‌داند و معتقد است باید پا به پای تحولات جلو رفت و مسئولان از این فضا و ظرفیت برای پاسخگو بودن و رصد مطالبات مردم استفاده کنند. وی جنبه مثبت شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی را اطلاع‌رسانی و بالا رفتن مطالبه گری، پاسخگو شدن مسئولان، عدم امکان پنهان‌کاری و تاباندن نورافکن بر اعماق و زوایای جامعه برشمرده و می‌گوید: «طبیعتاً دولتمردان و سیاستمداران مجبور می‌شوند مطالبات مطرح شده در شبکه‌های اجتماعی را ببینند و با جدی گرفتن آنها پاسخگو باشند. فضای مجازی اجازه نمی‌دهد خیلی از مسئولان بی‌تفاوت از کنار مسأله‌ای عبور کنند و این خیلی مثبت است. مردم صدا پیدا می‌کنند و این صدا شنیده می‌شود، واقعیت‌های جامعه دیده می‌شود و زمانی که افکارعمومی روی این واقعیت‌ها حساس می‌شود دیگر امکان اینکه مسئولی بی‌تفاوت بماند و مشکلات را نادیده بگیرد وجود ندارد. این امر یک پدیده جهانی است و شیوه حکومت‌داری را نیز تغییر داده است.» وی در ادامه می‌گوید: «در کشورهایی که خیلی عادت به پاسخگویی نیست یا با دولت‌های دموکراتیک اداره نمی‌شوند وجود شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی مشکلات زیادی را برای حکومت‌ها به وجود می‌آورد. برای اینکه آنها عادت به پاسخگویی و دیده و شنیده شدن مردم را نداشته و علاقه‌ای به دیدن واقعیت‌ها و پاسخگویی ندارند. اما در کشورهایی که با روش‌های دموکراتیک اداره می‌شوند این موارد و مشکلات کمتر دیده می‌شود. وقتی شهروندان دارای صدا شدند، دارای قدرت هم می‌شوند و ما شاهد توزیع قدرت در سطح جامعه خواهیم بود. یعنی از قدرت حاکمیت کاسته شده و به قدرت افکارعمومی اضافه می‌شود.
اما اگر بخواهیم به جنبه منفی شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی نگاه کنیم با بحران‌هایی در جامعه مواجه می‌شویم که منشأ آنها اخبار فیک و جعلی و گاهی ساختگی و تحلیل‌های نادرست است. این بحران‌ها کار را برای دستگاه حاکمیت رسمی مشکل می‌کند. به این شکل که دولت باید با رها کردن کارهای مهم کشور به‌دنبال پاسخگویی به اخبار جعلی و فیک در فضای مجازی باشد و این لطمه بزرگی به خدمتگزاری یک دولت وارد می‌کند. گاهی اوقات این اخبار و تحلیل‌ها به عمد برای بحران‌سازی منتشر می‌شود تا افکار عمومی را دچار تشویش کنند.
وقتی یک خبر جعلی در فضای مجازی به شکل یک پدیده عمومی و بحران عمومی بازتاب داده می‌شود جامعه را دچار اضطراب و تنش می‌کند. به‌طور مثال، سال‌ها قبل یک مأمور خاطی در گوشه‌ای از کشور خطایی را مرتکب می‌شد و این خطا بازتاب عمومی پیدا نمی‌کرد. چهار نفر سینه به سینه آن را منتقل می‌کردند و در نهایت در یکی از روزنامه‌ها هم منتشر می‌شد و عده کمی از آن مطلع می‌شدند. بالطبع این خطا به بحران تبدیل نمی‌شد اما در شرایط فعلی این پدیده‌های کوچک به شکل یک بحران و مسأله عمومی بازتاب داده می‌شوند یا مثلاً درخت خشکیده‌ای که شهرداری برای جلوگیری از سقوط آن روی مردم و خودروها مجبور به قطع آن می‌شود در شبکه‌های اجتماعی تحت عنوان قطع درختان توسط شهرداری و بی‌توجهی به فضای سبز بازتاب پیدا می‌کند و در نتیجه قضاوت‌های عجولانه و نامعقول را در پی دارد. این پدیده‌های متعارف و مثبت و منفی در کنار هم کار حکمرانی و مدیریت جامعه را دشوار کرده‌اند گرچه معتقدم جنبه مثبت آن بیشتر و بهتر است و می‌تواند پنهان کاری‌ها را به حداقل برساند و خیلی از واقعیت‌ها را که راهی به رسانه‌ها پیدا نمی‌کردند امروز در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی براحتی منتشر شوند.»
پاسخگو بودن دولت
اینکه چرا مردم مطالبات خود را از طریق شبکه‌های اجتماعی بیان می‌کنند، می‌تواند درنتیجه بی‌اعتمادی یا کم اعتمادی به رسانه‌های رسمی مانند صداوسیما باشد. رضا ساکی با تشریح این بی‌اعتمادی می‌گوید: «وقتی دوربین رسانه‌های رسمی سراغ مردم نمی‌آید و واقعیت را منعکس نمی‌کند، مردم سراغ شبکه‌های مجازی می‌روند. اگر فیلم حادثه سیل دروازه قرآن شیراز قرار بود از شبکه‌های رسمی پخش شود ممکن بود با چند ساعت تأخیر این امکان به‌وجود بیاید یا همه واقعیت نشان داده نشود اما این فیلم در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و در چند ساعت همه مردم حتی خارج از کشور نیز متوجه عمق فاجعه شدند.
امروز سرعت شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی باعث شده مردم به شکل مستقیم مطالبات خود را در این فضا منتشر و پیگیری کنند. فضای توئیتر با توجه به حضور روزنامه نگاران و مسئولان دولتی و شخصیت‌های سیاسی جای مناسبی برای مطالبه‌گری است و مسئولان نیز بدون واسطه در جریان خواسته‌های مردم قرار می‌گیرند. ما نیز با توجه به حضور مسئولان و چهره‌های سیاسی و اجتماعی هشتگ پساسیل را در توئیتر به راه انداخته‌ایم و مطالبات مردم این مناطق و کارهایی را که باید انجام شود، مطالبه می‌کنیم.»
تأثیر شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی و پاسخگو بودن دولت، دستاوردی است که رضا ساکی با اشاره به آنها می‌گوید: «برخی از مسئولان دولتی در همین شبکه‌های اجتماعی مطالبات مردم را پیگیری کرده و وارد میدان شدند و تا آنجایی که توان داشتند در بخش‌هایی هم کمک کردند و همچنان نیز برخی از مسئولان دولتی در رفت و آمد به استان لرستان و پیگیری وضعیت مردم سیلزده هستند. البته دولت نباید منتظر انتشار و هشتگ‌سازی در شبکه‌های اجتماعی یا فضای مجازی باشد. مسئولان استانی که به‌عنوان نماینده دولت حضور دارند باید با کمک گرفتن از خبرنگاران برای نحوه کمک‌رسانی و برآورد هزینه‌ها و جلوگیری از تنش‌های اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی چاره اندیشی کنند.
ما در شبکه‌های اجتماعی تلاش کردیم این باور را به وجود بیاوریم که 40 درصد استان لرستان در سیل ویران شد و زندگی بسیاری از مردم شهرهای معمولان و دورود و پلدختر از بین رفت. ما در پساسیل هم همچنان با حساسیت مطالبات مردم را منعکس و پیگیری می‌کنیم ولی متأسفانه بسیاری از رسانه‌ها و صدا و سیما بعد از مدتی مردم سیلزده را فراموش کردند و در میان روزنامه‌ها تنها روزنامه ایران است که هنوز در منطقه حضور دارد و مشکلات مردم را منعکس می‌کند.»
حسین کرمانی که با تحلیل محتوای سه میلیون توئیت در زمان انتخابات 96 ریاست جمهوری مطالبات مردمی را مورد بررسی قرار داده است با بیان اینکه اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی در زمان انتخابات کاملاً مشهود بود، می‌گوید: «مردم چیزهایی را که نمی‌توانستند در رسانه‌های رسمی مطالبه کنند در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌کردند. بسیاری از این مطالبات در همان شعارهای انتخاباتی دکتر روحانی نیز بیان می‌شد و مردم می‌خواستند که این شعارها محقق شود. در زمان انتخابات، دکتر روحانی اصرار داشتند رسانه‌های اجتماعی فیلتر نشوند و نتیجه آن نیز در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی مشخص شد. با تحقیقاتی که در ارتباط با توئیتر انجام داده‌ایم به این نتیجه رسیده‌ایم با وجود آنکه تعداد کاربران واقعی این شبکه اجتماعی در ایران مشخص نیست، اثرگذاری آن کاملاً مشهود است. یکی از دلایل اثرگذاری آن حضور مسئولان دولتی و غیردولتی در این شبکه است. از آنجایی که توئیتر رسانه‌ای تقریباً نخبه‌گراست بسیاری از مسئولان ترجیح می‌دهند در این فضا حرف‌های مردم را رصد کنند و از مطالبات آنها آگاه شوند. ماجرای آقای دوربینی و حجت‌الاسلام قرائتی یکی از صدها نمونه اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی است. در یکی از برنامه‌های سخنرانی آقای قرائتی که از صدا و سیما پخش می‌شد وقتی ایشان آقای دوربینی را از جلسه بیرون کرد بلافاصله مردم در شبکه‌های اجتماعی هشتگ # آقای دوربینی به راه انداختند و باعث شدند تا در کمتر از 2 روز آقای قرائتی در یک ویدئو و حتی در رسانه ملی از آقای دوربینی عذرخواهی کند.»



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7140/13/519855/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها