تحلیل عباس عبدی از ریشههای حوادث اخیر
درباره بیاعتمادی و ناامیدی بهآینده فکر کنیم
گروه سیاسی/ عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی-اجتماعی، ریشه حوادث آبان ماه را فراتر از تصمیمگیری درباره بنزین دانست و با تحلیل این وقایع با سه رویکرد مدیریتی، امنیتی و جامعه شناختی، تأکید کرد که اعمال ناگهانی افزایش قیمت بنزین، ناشی از شکاف شدید در ساخت قدرت است که به مردم این پیام را میدهد که ما (حاکمیت) اتحادی در این مسأله نداریم، پس خودتان در این باره اقدام کنید.
به گزارش جماران، عبدی که شامگاه چهارشنبه در نشست «شورش حاشیه بر متن» در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با موضوع خوانش جامعهشناختی وقایع اخیر سخن میگفت، اظهار کرد که اتفاقات اخیر یک تحول کیفی در وضعیت جامعه ایران است که قابل قیاس با حوادث ۹۶ و ٨٨ نبود. ما از این به بعد نمیتوانیم آرایش نیروها و مسائل و روابط آنها را در چارچوب گذشته تحلیل کنیم.
عبدی با بیان اینکه با تکیه بر مسأله گرانی بنزین باید ساخت سیاسی ایران را تجزیه و تحلیل کرد، سه رویکرد مدیریتی، امنیتی و جامعه شناختی را برای بررسی این مسأله پیشنهاد کرد و با طرح این سؤال که چرا دولت یواشکی قیمت بنزین را افزایش داد، گفت: دو عامل در این زمینه قابل ردیابی است؛ یکی شکاف بسیار شدید در ساخت قدرت که پیامش به جامعه این است که خودتان اقدام کنید و ما اتحادی درباره این مسأله نداریم و دیگری ناتوانی در اتخاذ تصمیمات ملی است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی، ارائه کامل درآمد به مردم و اتخاذ تصمیم در شرایط بهتر اقتصادی را دو شرط ضروری اصلاح قیمت بنزین برشمرد و افزود: متأسفانه مسئولان هیچ کدام از این دو شرط را انجام ندادهاند، اما باید دید چرا این دو شرط را محقق نکردهاند؟ به نظرم به دلیل رقابتهای مخرب سیاسی در ساخت قدرت.
رقابتهای مخرب سیاسی در ساخت قدرت
عبدی در تحلیل رقابتهای مخرب سیاسی در ساخت قدرت گفت: در نخستین دقایق اجرای این طرح که حتی مردم هنوز خبر نداشتند، خمپاره و موشک علیه این طرح روانه فضای مجازی شد. به این دلیل دولت نه میتوانست شرایط را همچون سابق ادامه دهد، نه میتوانست تصمیم برای اصلاح قیمتها بگیرد و نه حتی میتوانست تصمیم خود را به عرصه عمومی بیاورد. او با اشاره به اینکه خود مجلس تصویب کرده بود که قیمت حاملهای انرژی به ۹۰ درصد قیمت فوب خلیج فارس برسد، اضافه کرد: اما دیدیم که اولین مخالفان اجرای این طرح، مجلسیها بودند. به این دلیل که در کشور ما منافع ملی در حاشیه قرار دارد. بنابراین باید پرسید که چرا این تصمیم در جلسه سران سه قوه گرفته میشود؟ برای اینکه رئیس دولت میداند که به تنهایی قادر به اجرای چنین تصمیمی نیست.
او شکاف در ساخت قدرت را به سایر ابعاد تسری داد و گفت: این مسأله تنها منحصر به موضوع تعیین قیمت سوخت نیست. بلکه میبینیم در روابط خارجی نیز وجود دارد. یعنی در واقع عامل قفل شدن سیستم تصمیمگیری مملکت، نه به دلیل تنشهای موجود بین مردم و حکومت، بلکه در ساخت قدرت است. عملاً با وجود چنین شکاف و تنشی در ساختار قدرت دیگر نمیتوان هیچ تصمیمی گرفت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب، ریشه شکاف موجود در ساخت قدرت را در تناقضات ساخت سیاسی دانست و افزود: این تناقضات در اوایل انقلاب برجسته نمیشد. برای نمونه، پذیرفتن جمهوریت و رأی مردم در اوایل انقلاب عین اسلامیت بود. اما این دو به مرور با هم جمع نشدند و اشخاص برای حل مشکل میان آنها دچار تناقضات عجیب و غریبی شدند. به نحوی که رؤسای جمهور در ابتدا که روی کار میآیند، مشکلی ندارند اما بعدها دچار مشکلاتی شده و از گردونه قدرت حذف میشوند.
وقتی حاشیه اهمیت کلیدی پیدا میکند
عبدی در تحلیل امنیتی رویدادهای اخیر نیز با بیان اینکه برخی دوست دارند بدانند این اتفاقات زیر سر چه کسی بود، مجاهدین یا سلطنتطلبان، امریکا یا عربستان، تصریح کرد: اگر اتفاقات، فارغ از همه مقدماتش توطئهچینی بود، نشانگر شکست دستگاههای اطلاعاتی ایران است.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به اینکه در اتفاق امسال، حاشیه ضعیف و فقیر جامعه اهمیت کلیدیتری پیدا کرده است، اضافه کرد: براساس اطلاعات جمعیتی، تهران رشد بسیار کمی داشته و سالانه بیش از 100 هزار نفر به جمعیتش اضافه نمیشود، اما شهرهای اطراف تهران که حوادث در آنها شدید بود، فرآیند دیگری داشتند. عبدی گفت: طی 10سال 85 تا 95، شهرهای اسلامشهر، شهریار، ورامین از حداقل 25 درصد تا 200درصد افزایش جمعیت داشتهاند. این نشان میدهد که این شهرها بنیانهای اجتماعی با ثباتی ندارند که این حجم از جمعیت به آن اضافه شده است، ضمن اینکه این اتفاق در شرایطی افتاده که رشد اقتصادی جدی در کشور نداشتهایم.
این تحلیلگر مسائل اجتماعی با بیان اینکه این شهرها اصلاً زیرساختی ندارند، به شاخص بیکاری اشاره کرد و افزود: نرخ فعالیت در کشورهای اروپایی تا 65 درصد میرسد. یعنی از 100 نفر افراد بالای 15 سال، 65 نفرشان شاغل هستند. مابقی هم که شاغل نیستند یا بازنشسته یا خانهدار هستند. اما در ایران، در سال 84 این نرخ 41درصد بوده و در سال 90 به 36 درصد رسیده است. این باورنکردنی است که چگونه کسی به این موضوعات توجه نمیکند.
عبدی با بیان اینکه تعداد شاغلان کشور از سال 85 تا 90 به شکلی باورنکردنی 100 هزار نفر کم شده است، اظهار کرد: در حالی که از سال 75 تا 85، شش میلیون نفر به تعداد شاغلان اضافه شده است. از سال 84 تا 96 نیز تنها سه میلیون نفر به تعداد شاغلان کشور اضافه شده که آن هم مربوط به سالهای اخیر است. در صورتی که اگر میخواستیم همان روند سالهای 75 تا 85 را ادامه دهیم، امروز باید حداقل 5 میلیون شاغل اضافهتر از رقم فعلی داشتیم. در نتیجه میبینیم با اینکه تعداد جوانان 15 تا 29 سال در این فاصله کمتر شده، اما تعداد بیکاریشان بالا رفته است.
این پژوهشگر با بیان اینکه قبلاً بیشترین نرخ بیکاری در میان بیسوادان بود، اما امروزه بیشترین نرخ متعلق به مردان دارای مدرک کارشناسی است، اضافه کرد: امروز متناسب با سطح توسعه اقتصادی ایران باید نرخ فعالیتمان بالای 46درصد باشد، نه 41 درصد. تعداد بیکاران بالا رفته، درآمدها پایین است و تورم هم که سر جای خود وجود دارد. در نتیجه ما با لشکری مواجه هستیم که کاری نمیتواند بکند.
او افزود: بنابراین اگر این حالت درست باشد، دلیلش تمرکز بیش از حد دستگاههای امنیتی روی نیروهای مدنی است. وقتی زمان و انرژی نیروهای امنیتی برای یک روزنامهنگار یا یک NGO صرف میشود، آنان دیگر نمیتوانند بفهمند که ارتباطات دیگر چگونه شکل میگیرد. اما اگر این حالت درست نباشد و چنین بگویند که مردم از روی عصبانیت چنین کردهاند و هیچ برنامهریزی برای این کار نداشتهاند، این نیز به منزله یک شکست است. زیرا دستگاههای امنیتی جامعه به درد همین مواقع میخورد که بتواند نبض جامعه را بگیرد. البته واقع قضیه این است که هیچ نظام مبتنی بر کنترل امنیتی نمیتواند این نبض را بگیرد و در جوامع دیگر این نبض به صورت آشکار گرفته میشود.
این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: ارزیابی من این است که حالت دوم درست باشد و هیچ توطئهای به آن معنا که فکر کنیم دقیقاً طراحی شده بوده، وجود ندارد. البته در همه این اتفاقات همیشه عدهای هستند که موجسواری خود را کرده و اقداماتی انجام میدهند.
بیاعتمادی و ناامیدی به آینده
عبدی، مهمتر از آتش زدن اماکن دولتی که در همه جای دنیا شایع است، سکوت بخشهایی از جامعه را نسبت به این اتفاقات دانست و گفت ریشههای اصلی و جامعه شناسی این مسأله، بیاعتمادی و نداشتن امید به آینده است. اتفاق بدی که افتاده این است که هم امید اجتماعی کم شده هم امید فردی.
او با بیان اینکه بر اساس نظرسنجیها، امید به آینده هم از نظر اجتماعی و هم از لحاظ فردی بشدت پایین آمده و در کنار آن اعتماد نیز کاهش یافته است، اضافه کرد: وقتی قضیه فساد به این شکل مطرح میشود، شاید کسانی پیش خود بگویند مردم خواهند گفت «به به چه مبارزه خوبی با فساد میشود.» در صورتی که اصلاً اینگونه نیست و اکثراً این جمله را به زبان میآورند «تازه اینقدرش را کشف کردهاند و مابقی را نمیخواهند رسیدگی کنند.»
عبدی با اشاره به اینکه در حوادث اخیر دو حاشیه بر متن وجود داشت، گفت: جامعه ایران با دو حاشیه مواجه است که هرکدام بر اساس وزنی که دارند، بر متن غلبه پیدا میکنند و حتی شاید در بعضی اوقات غلبه پیدا کردهاند و واقعیت قدرت اجازه نمیدهد محقق شوند.
او اضافه کرد: اول، حاشیهای است که در سال 88 خود را نشان داد. سال 88 شاهد حضور کسانی بودیم که چیزی داشتند و میخواستند بیشتر داشته باشند و این مسأله را حق خود میدانستند. بنابراین تحلیل این بود اگر آنها را سرکوب کنند برای اینکه چیزی که دارند را از دست ندهند، کوتاه میآیند. اما این بار کسانی که به خیابان آمدند که چیزی ندارند تا از دست دهند یا این تصور برایشان وجود دارد که اگر هم چیزی دارند، قرار است از آنان گرفته شود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: ما دو حاشیه داریم. یکی حاشیه فرهنگی-سیاسی است که بخش عمدهای از خود را در سبک زندگی، ارزشهای فردی و مشارکت در حوزههای مختلف نشان میدهد. یک تعدادی بویژه از سال 84 تا 92 به این نتیجه رسیدند که حذف شده یا به حاشیه رانده شدهاند و از سال 88 به عنوان یک فرصت استفاده کردند. در نتیجه برای من بیشتر از آنکه انتخابات سال 88 مهم باشد، همین وجه از اتفاقات آن سال اهمیت داشت. اما در سال 96، نوع دیگری از معترضان حضور داشتند. یعنی اغلب کسانی که بیکار بودند و راهی برای ادامه بقا نداشتند. ولی معتقدم که این دو نوع معترض در سال 98 کمابیش به هم رسیدند. حالا ممکن است مشارکتشان در این حوادث همسنگ نبوده باشد ولی کم و بیش به هم رسیدند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه