تقدم تحقیق بر تدوین در تاریخ نگاری جنگ
گلعلی بابایی
نویسنده
از دیدگاه بسیاری از بزرگان و اندیشمندان؛ اگر میخواهیم به وقایع تاریخی ارزش دهیم تا در بزنگاههای حساس دستخوش تحریف نشوند، باید پژوهش را اصل قرار دهیم. پژوهشگر چیزی مییابد که منابع نمیتواند آن را در اختیارش بگذارد و آن روایت و نگرش تاریخی از حوادثِ روزگار و شخصیتهای تاریخی است. از این رو گفته شده یک مستندنگار قبل از آنکه مؤلف یا مدون باشد، باید محقق قابلی باشد. یعنی حاق و حق واقعه را پیدا و پس از آن اقدام به نگارش اثر کند. اگر این گزاره را قبول داشته باشیم، باید بپذیریم که در کارمستندنگاری، امر تحقیق، بر تدوین مقدم است. ... و اما مستندنگاری جنگ.
اصولاً جنگ مقولهای عام است که نوشتنِ در هر یک از عرصههای آن، تعریف مشخص خودش را دارد. اگرچه تعبیر «مستندنگاری جنگ» هم یک عبارت کلی است. وقتی میگوییم مستندنگاری جنگ، باید تکلیفمان را با نقطه محوری پژوهش در این عرصه از قبل مشخص کنیم؛ به این معنا که: آیا هدف از مستندنگاری در این حوزه، تحوّلات در حوزه جغرافیای نظامی محل وقوع جنگ است؟ یا ثبت متکی به اسناد و مدارک دست اولِ عملکردِ نیروهای رزمنده در نبرد مورد نظر میباشد؟ یا هدف پژوهش معطوف به اصناف و اقشار اجتماعی دخیل در جنگ است؟ یا هدف پژوهشگر و جنگینویس، نگارش و تدوین خاطرات شفاهی یا سرگذشتنامه انسانهای درگیر در هنگامه نبرد است. در پرداختن به مقوله تاریخ جنگ، باید همه این ملاحظات را در نظر داشت و برای کاری که میخواهیم انجام دهیم، سناریو داشته باشیم و در تدوین نهایی، آن سناریو را موبهمو به اجرا درآوریم. حتی از قواعدی نظیر «منحنی کشش»، «فاصله گذاری» و دیگر صناعات ادبی نیز جهت افزودن به جنبههای جذابیت اثر، استفاده کنیم.
با توجه به حضور راویانی که از سال دوم جنگ توسط دفتر سیاسی سپاه به یگانهای تازه تأسیس رزمی اعزام شدند و در کوران عملیاتها، لحظهبهلحظه نبرد را مستندسازی کردند، میتوانیم ادعا کنیم که امروزه بخش عظیمی از بار تاریخنگاری جنگ توسط همان راویان حمل میشود. این عده همانند سایر رزمندگان، در عرصه جنگ حضور فعال داشته و رویدادهای دوران دفاع مقدس را ثبت کردند. در این مقطع گسترش فناوری اطلاعرسانی و ضبط حادثه به صورت صوتی و تصویری، باعث اعتبار بیشتر اسناد این پدیده تاریخی شده و به همین خاطر مراجعه به چنین مستنداتی، فضای مطمئنتری را برای پژوهشگران جهت تبیین وقایع دوران دفاع مقدس فراهم کرده است که یکی از الزامات کار پژوهشی بخصوص از نوع تاریخی آن، مراجعه به همین اسناد و مدارک موجود است. طبعاً در مورد دفاع مقدس چه در زمان وقوع حادثه و چه بعد از آن، مواد خام بسیاری برای مراجعه مورخ وجود دارد که بسیاری از آنها دستهبندی شده و برخی از آنها نیز در شمار اسناد طبقهبندی شده و محرمانه قرار گرفتهاند که مشکلات دسترسی به این مراکز از عمده معضلات حوزه مستندنگاری جنگ به حساب میآیند. ضمن آنکه پرهیز از افشای اسرار نظامی و نشر مسائل حفاظتی، به حکم عقل و مصالح ملی، ضرورتی اجتنابناپذیراست. اما تقدیس و منزه نشان دادن همه رخدادها و وقایع اتفاق افتاده در جبههها و ارائه یک تابلوی ملکوتی محض از حوادث پیشآمده در آن دوران را حذف و یا تغییر و دستکاری خاطرات، جز مخدوش کردن اسناد و تحریف وقایع ثمر دیگری نخواهد داشت.
در اینجا از فرصت استفاده میکنم و درخصوص محدودیتها، مقدورات و الزامات شخصیتپردازی در نگارش زندگینامههای مستند که امروزه یکی از ژانرهای مورد توجه است، به نکتهای اشاره میکنم. در گذشته دو قالب زندگینامه و شرح حال یا تذکره در زبان فارسی بود، اما امروزه خاطرهنویسی و یادداشتهای روزانه با اقسام گوناگونش به آن اضافه شده است.
زندگینامه را یک نویسنده درباره شخصیت دیگری مینویسد، اما شرححال یعنی اینکه خود نویسنده زندگی خودش را مینویسد که اینها یا مستند هستند یا خطوط داستانی دارند. به لحاظ اهمیت، زندگینامههای مستند از اعتبار بیشتری برخوردار هستند، چرا که در اکثر پژوهشها کاربرد دارند و به عبارتی زندگینامههای مستند روح تاریخند. در زندگینامهنویسی باید سعی کنیم شخصیتها را بشناسیم و به نوعی نظام فکری، تربیتی و اجتماعی آنها را مورد توجه قرار دهیم. اگر زندگینامه شخصیتهای جنگ را بخشی از تاریخ بدانیم، زندگینامهنویسی انتقال این تاریخ به نسلهای آینده است. پس ابتدا باید برای شناخت شخصیتِ این افراد، پژوهشهای فراوانی را انجام بدهیم.
شخصیت محصول انباشت تجربههای اکتسابی از محیط خانواده، محله، دوران تحصیل، دوران اشتغال و از همه اینها مهمتر وراثت ژنتیکی است. در حقیقت رنگدانههای شخصیتی فرد در بزنگاههای مختلف در گفتار و رفتار وی مرور پیدا میکند. ضمن اینکه داشتههای وراثتی شخصیت که آن را به صورت ژنتیک از والدین و نیاکان خود دریافت کرده نیز، در جریان معاشرتهای کلامی یا رفتاری او نمایان میشود. تجربههای اکتسابی یک شخصیت در حوزههای مناسبات عینی وی با جهان خارج از خود او فراهم میآید. همانند مناسبات او با پدر و مادر، دوستان، بچههای محل، بزرگان فامیل، آشنایان و... که صد البته این تجربههای عینی که تنظیم کننده رفتار و گفتار شخصیت مورد نظر هستند، بشدت متأثر از تأثیراتی است که این شخصیت از حوزه اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی محیط نشو و نمای خود پذیرفته است. نویسنده زندگینامه مستند باید به این ریزهکاریهای شخصیتی سوژهمحوری خود توجه داشته باشد. این از الزامات زندگینامهنویسی است. حتماً خواهید گفت دستیابی به چنین اطلاعاتی، کار بسیار دشوار و شاید هم غیرممکنی باشد.
این از محدودیتهای زندگینامهنویسی مستند است که باید محقق با تحقیق فراوان خود آن را حل کند. اگر این قواعد را مراعات کنیم، قطعاً شخصیت واقعی شهید از لابهلای خاطرات، اسناد و مدارک به دست آمده، خودش را نشان میدهد و بر دل مخاطب مینشیند. اما اگر اسیر کلیشهنویسی شویم، ظلمی به این شهدا میکنیم که قطعاً جوابگویش نمیتوانیم باشیم. آفتی که امروزه در زندگینامهنویسی شهدای جنگ با آن روبهرو هستیم، این است. بعضی از کتابهایی که نوشته میشوند و در آنها شرححال و یا زندگینامه تعدادی از این شهیدان را مینویسند، کافی است یکی از متنها را بگیریم و اسم تکتک آن شهدا را در ابتدای متن اضافه کنیم. همگی در یک خانواده مستضعف به دنیا آمدهاند، پدر کارگر یا کشاورز بوده، مادر معلم قرآن، در یک محیط مذهبی و به دور از هر خلافی بزرگ شدهاند، شاگرد اول کلاس و بچه ساکت و سربه زیری بوده و الی آخر. اگر شهدای ما این گونه بودند پس انقلاب چه نقشی در تربیت آنها داشته است؟
عکس این ماجرا در زندگینامههای داستانی اتفاق میافتد. در این گونه نوشتهها نویسنده محترم چنان رفتارهایی را به شهید مورد نظر نسبت میدهد که حتی خانواده او هم به شک میافتند و میپرسند: آیا این کتاب برای شهید ما نوشته شده است؟!
اینجاست که باید گفت: اگر صادقانه و به دور از تحریفات و غلوگویی؛ شخصیتها را معرفی کنیم، قطعاً مخاطب با او ارتباط برقرار میکند. اما اگر از او قدیس بسازیم، جوان امروزی میگوید: به من چه مربوط است. من که نمیتوانم مهدی باکری یا حسن باقری بشوم، پس آنها به راه خود و من هم به راه خودم.
... و سخن آخر
نویسندهای که قلم به دست گرفته تا سرگذشتنامه شهیدی را مکتوب کند، در حقیقت میخواهد از فراز و فرودهای زندگی انسانی بنویسد که نه مردهای است خفته در گورستانِ پس پریروزِ تاریخ تقویمی، بلکه موجودی انسانی و زندهای است که در تکتکِ لحظههای امروز، فردا و پسفردای تاریخ راستین بشریت این سیاره، حضوری آشکار و نهان دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه